جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

کشف 5 جزیره گرمایی در تهران


«میدان هفت‌تیر، میدان انقلاب، میدان شوش، میدان آزادی و اطراف قیطریه، جزایر گرمایی تهران هستند.» این گفته رئیس ستاد محیط‌زیست تهران، ناخودآگاه آدم را یاد دزدان دریایی و جزیره‌های گنج می‌اندازد. این‌بار اما نه دزدی وجود دارد و نه گنجی، تنها چیزی که در جزیره‌های تهران یافت می‌شود؛ گرما، آلودگی هوا و مرگ است.

بعد از طی شدن سرمایی زودرس و بدون برف در تهران، بعید نیست که گرمایی شدید و سوزان داشته باشیم. اما حرف‌های محمدعلی شاعری، رئیس ستاد محیط‌زیست تهران، زنگ خطری را به صدا در آورد که نشان می‌دهد پرترددترین نقاط تهران، گرم‌ترین نقاط تهران است. همان نقاطی که مردم در آنجاها به سر کار، درس و زندگی‌شان می‌روند.

به گفته این مقام مسئول، بعید نیست اگر در این مناطق تلفات انسانی ناشی از گرما هم داشته باشیم.
  
جزایر گرمایی در تهران
«از سال 1303 تا سال گذشته حداقل دمای تهران منفی 15 درجه بوده است که به دنبال تغییرات آب‌وهوایی اکنون به منفی 5 درجه رسیده است و این به معنای افزایش درجه حرارت شهر تهران است که موجب کاهش نزولات شده و دما 2  الی 3 درجه افزایش یافته است.»

اینها صحبت‌های شاعری است، کسی که اولین بار مسئله جزایر گرمایی تهران را مطرح کرده است. اما به گفته او بعضی نقاط در تهران وجود دارند که حتی وضع‌شان بدتر هم می‌شود.

«میدان هفت تیر، انقلاب، شوش، اطراف قیطریه و میدان آزادی، نقاط احتمالی‌ای هستند که درجه حرارت در آنها از نقاط همجوارشان بیشتر می‌شود.»

او دلیل این اتفاق را هم تردد بیش‌از حد خودروها در این مناطق می‌داند: «تراکم منابع متحرک و ثابت شهری در این نقاط بیشتر از جاهای دیگر شهر است. در اثر این تراکم، همچنین استفاده از منابع سوختی فسیلی و در نهایت انتشار وسیع گازهای گلخانه‌ای که مانع از خروج امواج خورشیدی از زمین می‌شوند، افزایش درجه حرارت زمین را به دنبال دارند.»
 
زیاد بودن خودرو در خیابان دردسر ساز می‌شود
«خودروها با ترددشان در خیابان، تولید گرما می‌کنند. وقتی در منطقه‌ای از شهر بیش از حد خودرو تردد می‌کند، گرما در آن منطقه بیشتر می‌شود.»

شاعری معتقد است یکی از جزایر گرمایی در شهرها در اثر پدیده تغییر اقلیم به وجود می‌آید که آنهم به علت مصرف بالای سوخت‌های فسیلی در منابع ثابت و منابع متحرک پرتراکم شهری است.

او ادامه می‌دهد: «وسایل نقلیه مثل موتور با ترددش باعث تولید گرما می‌شود و همین اتفاق تاثیر تصاعدی بر دما دارد و همین‌طور بالطبع روی افزایش بار آلودگی آن مناطق هم اثر می‌گذارد. برای همین در مناطق مرکزی تهران معمولا میزان آلودگی بالاتر است. از طرفی در بعضی مناطق تهران، هم درجه حرارت محیط بیشتر است و هم میزان آلودگی هوا. برای همین است که بعضی نقاط تهران ممکن است به صورت جزایر گرمایی عمل کنند. گزارش‌های ما از سطح تهران این چیزها را تایید می‌کند. به نظر من باید با تجدیدنظر در برنامه‌ریزی‌های گذشته و اصلاح رویه و روش‌های توسعه و به کارگیری مدیریت‌های سازگار با این محیط، از وقوع بیشتر این اتفاق جلوگیری کنیم.»
  
تهران در طول 90 سال گرم‌تر شده است
به گفته شاعری تهران در یک دوره 90 ساله به چنین گرمایی رسیده‌است: «براساس آمارهای هواشناسی در طی این سال‌ها، میزان حداقل دمای تهران و حداکثر دما در تهران بیشتر شده و میزان بارش هم حداقل 10 درصد کاهش داشته. این ها نتیجه تغییر اقلیم و به علت مصرف بی رویه انرژی های فسیلی است. در شهر تهران حدود 100 میلیون لیتر انرژی‌های فسیلی در روز مصرف می‌شود که بخش عمده‌ای از این سوخت‌ها تبدیل به کربن و گازهای آلاینده می‌شود.»
  
جزیره بازی، فرضیه است
اما باوجود همه توضیحاتی که رئیس ستاد محیط‌زیست تهران داده، «حسن اصیلیان»، استاد دانشگاه و معاون انسانی پیشین سازمان حفاظت محیط زیست کشور معتقد است تشکیل جزیره گرمایی در تهران در حد یک فرضیه است: «در تهران از نظر جغرافیایی ممکن است دمای شمالی و جنوبی با هم تفاوت‌های کاملا محسوسی داشته باشد. این قضیه به کل طبیعت تهران برمی‌گردد، ما در کل کشور تنوع آب‌وهوایی داریم. در تهران هم همین‌طور است، شاید اختلاف مسافت از اول تهران تا آخر تهران فقط یک ساعت باشد اما اختلاف دمایی زیادی بین نقاط بالایی و پایین تهران وجود دارد اینکه گفته شود جزایر گرمایی در تهران به وجود می‌آید چندان با جو تهران سازگار نیست.»

او درباره تاثیر آلودگی هوا در گرم‌تر شدن تهران در فصل گرما نیز می‌گوید: «اینکه بگوییم آلودگی هوا باعث گرم تر شدن هوای زمین می‌شود، درست است اما اینکه همین آلودگی بخواهد فقط منطقه‌ای را گرم‌تر کند، درست نیست. آلودگی هوا در طول سال وجود دارد ولی در ماه‌ها و فصل‌های گرم سال قضیه طور دیگری است. هوای گرم به دلیل سبک‌تر بودن و کاهش دانسیته (جرم مخصوص) به سمت ارتفاعات بالاتر می‌رود. آلودگی هوا هم بر هوای گرم سوار می‌شود و به همراه آن، به سمت ارتفاعات بالاتر می‌رود. در این ارتفاعات، باد وجود دارد که آلودگی را با خود به نقاط مختلف جابه‌جا می‌کند. پس نمی‌توانیم بگوییم صرفا آلودگی هوا باعث گرم‌تر شدن هوا در بعضی نقاط آنهم در فصول گرم سال می‌شود.»

او معتقد است گازهای موجود در هوای آلوده شهر تهران با گازهای گلخانه‌ای تفاوت‌های اساسی دارد که باعث می‌شود نتوانیم این آلودگی را به صورت یک لایه در نظر بگیریم: «آلودگی هوا مثل گازهای گلخانه‌ای نیستند که در جو استقرار پیدا کنند و  باعث گرم‌تر شدن هوا شوند. گازهای گلخانه‌ای مانع تبادل انرژی و دمایی بین جو زمین و ارتفاعات بالاتر می‌شوند. این قضیه فقط درباره گازهای گلخانه‌ای صادق است نه درباره تمام گازهای دیگر. ما اگر CO2 یا فریون‌ها را به مقدار زیادی در هوای‌مان داشته باشیم، باز هم نمی‌توانیم بگوییم مثل گازهای گلخانه‌ای عمل می‌کنند. ضمن اینکه در تهران، گازهای شاخص‌تر مثل CO به مقدار زیاد داریم. این گاز سبک است و طبیعتش از طبیعت گازها پیروی می‌کند. یعنی به این شکل که با گرم‌تر شدن هوا، سبک‌تر می‌شود و به ارتفاعات بالاتر می‌رود. برای همین است که آلودگی را در فصول گرم سال چندان احساس نمی‌کنیم.»

ارتفاع بیشتر، گرمای کمتر
«در مناطق پست‌تر جریان هوای کمتری وجود دارد که باعث گرم‌تر شدن هوا می‌شود. در جنوب تهران هرچه به سمت میدان خراسان و از آنجا به سمت شورآباد و مناطق دیگر می‌رویم اختلاف دما کاملا محسوس است.»

اصیلیان می‌گوید: «مناطق جنوبی تهران از نظر ارتفاع پایین‌تر هستند.» او معتقد است گرم شدن کره زمین جنبه عمومی دارد و تنها مختص به ایران نیست: «به دلیل تغییراتی که در جو زمین به وجود آمده باعث گرم‌تر شدن کل زمین و کاهش میزان بارندگی شده،»
  
تهرانی‌ها دمای 45 درجه را هم تحمل کرده‌اند
این استاد محیط زیست انسانی می‌گوید اگر هوا گرم شود به طوری که دیگر در حد توانایی انسان نباشد شاید بتواند تلفاتی به همراه داشته باشد: «گرم شدن هوا اگر زیاد باشد باید دید با چه قومیتی روبه‌رو هستیم. بعضی از مردم از نظر ژنتیکی به افزایش حساس نیستند و می‌توانند دمای بالاتر را تحمل کنند. اما بعضی دیگر با تفاوت کم دمایی هم آزار می‌بینند. گاهی هم می‌شنویم که بر اثر گرما، تلفات هم داشته‌ایم. مردم ایران توان تحمل گرما تا 45 درجه را دارند. بعضی مناطق جنوب در حد 50 درجه را هم تحمل کرده‌اند. اما اگر بیشتر از این شود، شاید با تلفات انسانی هم مواجه شویم.»
  
در گرما، دوغ و نمک زیاد بخورید
این استاد دانشگاه، توصیه‌هایی هم برای دوره‌های گرم دارد: «مردم باید به اعلاماتی که از طرف سازمان هواشناسی می‌شود، توجه کنند. مثل بحث آلودگی هوا که وقتی آلودگی به یک حدی می‌رسد مردم تردد در شهر را کمتر می‌کنند. در فصل گرما برای اینکه به یک سری بیماری‌ها دچار نشوند باید از وسایل خنک‌کننده استفاده کنند و الکترولیت‌های غذایی را بیشتر مصرف کنند، مثل دوغ و نمک. سدیم و پتاسیم بر اثر تعریق از بین می‌رود و باید در وعده‌های غذایی گنجانده شوند تا کمتر آسیب ببینند.»

با تمام این حرف‌ها به نظر می‌رسد، تهران واردبحران جدید زیست‌محیطی شده که این‌بار بیش از بحران‌های دیگر با سلامت و جان شهروندان سر و کار دارد و باید برای آن اندیشه‌ای شود.

منبع: روزنامه قانون









مازندران هم بیابان می‌شود!

امینی با اشاره به اینکه هر 10 سال، سطح آب سفره‌های زیرزمینی شمال کشور نیم متر پایین‌تر می‌رود، خاطرنشان کرد: در حال حاضر منابع آبی استان به طرز نگران‌کننده‌ای در حال کاهش است.

مدیرکل دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان محیط زیست هشدار داد: چنانچه مدیریت منابع آبی به همین منوال باشد، 20 سال آینده مازندران هم بیابان می‌شود.

روزنامه همشهری در ادامه نوشت: حمید گشتاسب، مدیرکل دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست در حالی نسبت به بیابان شدن مازندران هشدار داد که 12 اسفند گذشته، همشهری در گزارشی که با عنوان «مازندران 20 سال آینده بیابان می‌شود»، ‌نسبت به بیابان شدن مازندران طی 20 سال آینده هشدار داده بود.

در آن گزارش، دکتر محمد امینی، استاد دانشگاه و رئیس سابق مرکز تحقیقات منابع طبیعی و کشاورزی استان مازندران به همشهری گفت: بنا به آمار، اگر روند موجود در برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی ادامه پیدا کند حداکثر 20 سال دیگر مازندران خشک می‌شود.

امینی با اشاره به اینکه هر 10 سال، سطح آب سفره‌های زیرزمینی شمال کشور نیم متر پایین‌تر می‌رود، خاطرنشان کرد: در حال حاضر منابع آبی استان به طرز نگران‌کننده‌ای در حال کاهش است.

به گفته وی، افت سطح آب سفره‌های زیرزمینی در اراضی جلگه‌ای روی پوشش گیاهی به‌شدت اثر گذاشته و به‌تدریج باعث خشک شدن خاک و تخریب کامل پوشش گیاهی در این مناطق می‌شود.

امینی گفت که سطح سفره‌های زیرزمینی وقتی افت می‌کند، ناگزیر عمق چاه‌ها بیشتر می‌شود و آب بیشتری از سفره‌های زیرزمینی برداشت می‌کنند. الان بسیاری از دشت‌های مازندران دشت ممنوعه هستند و نباید از این دشت‌ها، آبی برداشت شود زیرا سطح آب از تراز منفی دراز مدت پایین‌تر رفته و این خطر وجود دارد که سفره‌های زیرزمینی به خشکی برسند.

مهندس کاظم نصرتی نصرآبادی هم که سال‌ها مدیریت جنگل‌های شمال کشور را برعهده داشته است، در گفت‌وگو با همشهری وضعیت منابع آبی استان‌های شمالی کشور را بحرانی توصیف کرد و گفت: طی چند دهه اخیر، در سراسر کشور بیش از حد مجاز از سفره‌های زیرزمینی، آب برداشت شده و سه استان گیلان مازندران و گلستان هم از این قاعده مستثنی نبودند.

رئیس جامعه جنگلبانی ایران، افزود: ساختار اراضی شمال به‌گونه‌ای است که وقتی سفره‌های زیرزمینی تخلیه شود، آب شور جایگزین آب‌های زیرزمینی شده و اراضی قابلیت خود را از دست می‌دهد و شوری، در نهایت باعث تخریب سرزمین می‌شود. اینها مباحث جدیدی نیست و طی چهار دهه اخیر بارها کارشناسان درباره آن هشدار دادند اما کسی به این هشدارها توجه نکرد.

دکتر حسین آخانی، پژوهشگر منابع طبیعی و گیاه‌شناس هم پیش از این در گفت‌وگو با همشهری با اعلام اینکه تنش آبی همه عرصه‌های کشور را فرا گرفته و جنگل‌های زاگرسی و هیرکانی هم از این تهدید در امان نمانده‌اند، گفت: اکنون در عرصه‌های وسیعی از رویشگاه‌های زاگرسی و بخشی از رویشگاه‌های شمال با پدیده خشکیدگی درختان مواجهیم که مهم‌ترین عامل این وضعیت به هم خوردن توازن آبی در این عرصه‌هاست.

آخانی ادامه داد: ما در سال‌های اخیر با حفر صدها هزار چاه مجاز و غیرمجاز به‌صورت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی آب برداشت کردیم؛ این شیوه باعث افت شدید سطح آب سفره‌های زیرزمینی شد و عملا ارتباط ریشه گیاهان و درختان با رطوبت زیرزمین قطع شد که نتیجه آن خشک شدن درختان و نابودی پوشش گیاهی بود.

وی در توضیح این مطلب گفت: ممکن است برخی بیابانی شدن جنگل‌های شمال را غیرممکن بدانند اما در تاریخ زیستی کشور، در برهه‌هایی از زمان جنگل‌های شمال حالت نیمه‌بیابانی داشته و فقط در مناطق خاصی از جمله در دره‌ها، درختان بعد از دوره یخچالی و مساعد شدن شرایط دوباره رشد کرده و به‌صورت جنگل درآمده‌اند.

اکنون حمید گشتاسب مدیرکل دفتر زیستگاه‌ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست در گفت‌و‌گو با تسنیم، می‌گوید : اگر روند مدیریت منابع آبی به همین صورت ادامه یابد تا 20 سال آینده حتی مازندران به بیابان تبدیل می‌شود. وقتی استانی مثل مازندران تا این اندازه در معرض تهدید قرار می‌گیرد طبعاً مناطق دیگر با شدت بیشتری در معرض خطر هستند.

آنطور که گشتاسب می‌گوید: کشور نیازمند ایجاد بانک آب است چراکه 85 درصد منابع آب صرف کشاورزی می‌شود که این رقم تکان‌دهنده است؛ بنابراین باید شیوه‌های نوین آبیاری جایگزین کشاورزی سنتی شود.

به گفته وی، در حال حاضر برداشت آب از چاه‌ها و آب‌های زیرزمینی به بیش از حد مجاز و به 60 میلیارد متر مکعب رسیده است که این اقدام توسط پمپ‌های مکنده‌ای انجام می‌شود که سفره‌های زیرزمینی را خالی از آب می‌کنند. این در حالی‌است که حد مجاز برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی کمتر از 40 درصد است اما اکنون این میزان بیش از 85 درصد است.









کردوانی:مالچ نفتی خیانت است، ریگ‌پاشی کنید


پدر علم کویر شناسی ایران با ذکر اینکه استفاده از مالچ نفتی برای مقابله با ریزگردها خیانت است گفت:باید بجای مالچ نفتی از ریگ پاشی استفاده شود.

به گزارش ایرنا، از اویل دهه 80 که پدیده ریزگردها و گردو غبار خوزستان را فرا گرفت، تاکنون چندین راهکار برای مقابله با این پدیده مطرح شده است.

مالچ پاشی و نهال کاری کانون های شکل گیری گرد و غبار و آبگیری تالاب های خوزستان مهمترین این راهکارها بوده است.

راه حل ها اگر چه در این یک دهه بارها از سوی مدیران و محققان تکرار شده اما تا کنون عملی نشده است .

پروفسور پرویز کردوانی پدر علم کویرشناسی اما حدود چهار سال پیش نظریه جدیدی برای مقابله با ریزگردها مطرح کرد 'ریگ پاشی' به جای مالچ پاشی'.

نظریه ای که اگر چه این جغرافیدان برجسته کشور بر عملی بودن آن اصرار دارد اما مدیران هنوز هم به اجرایی کردن آن قانع نشده اند.

مالچ پاشی استفاده از مواد نفت مخصوص برای تثبیت شن های روان است.

این چهره ماندگار کشور که پیش از این نیز نظریه های دیگری ارایه کرده است، روز جمعه به دعوت جمعیت هلال احمر شهرستان کارون در همایش علمی- آموزشی راه های مقابله با ریزگردها، در مصلای کوت عبداله مرکز این شهرستان حاضر شد.

پروفسور پرویز کردوانی در این همایش باز هم نظریه خود را به مدیران خوزستان توصیه کرد و تجدیدنظر در روش های قدیمی را خواستار شد.

وی، استفاده از مالچ نفتی برای مقابله با ریزگردها را خیانت خواند و گفت : روش های جدید مقابله با بیابان زایی، باید جایگزین روش های قدیمی و 'ریگ پاشی' جایگزین 'مالچ پاشی' شود.

کردوانی خوزستان را مهمترین منطقه در کشور از لحاظ تثبیت ریزگرد و بیابان عنوان کرد و افزود: منشاء ریزگردهایی که تا 23 استان کشور را فرا می گیرد کانون های خارجی است که در عراق، اردن، عربستان و آفریقا قرار دارد اماریزگردهایی که درپنج سال گذشته رخ می دهد دلیل متفاوت دارند که علاوه بر خوزستان در اصفهان، کرمان و سمنان دیده می شود.

وی اضافه کرد: تالاب ها و جنگل های خشکیده، اراضی کشت نشده و دشت هایی که به دلیل چاه های بی شمار خشک شده اند، منشاء این ریزگردها هستند.

چهره ماندگار کشور با انتقاد از بی توجهی مسوولان نسبت به نظریه های محققان داخلی گفت: مدیران تصور می کنند که همه چیز باید وارداتی باشد تا کاربردی شود در حالی که بسیاری از نظریه های محققان ما از جمله همین نظریه مقابله با ریزگرد می تواند به عنوان الگو و ملاک عمل برای تمام کشورهای دنیا قرار گیرد.

مالچ نفتی ممنوع!

کردوانی با اشاره به تاریخچه استفاده از مالچ نفتی برای مقابله با بیابان زایی در ایران اظهار کرد: این نوع مالچ در سال 1342 برای نخستین بار از کشور لیبی برای تثبیت ماسه زارها وارد شد و در جنوب قزوین مورد استفاده قرار گرفت.

وی با بیان اینکه هر روشی که مورد استفاده قرار می گیرد باید ارزان، زود بازده و دایمی باشد و محیط زیست را آلوده نکند گفت: این در حالیست که مالچ نفتی گران و باارزش است، زمین را سیاه می کند، بدبوست و حرارت منطقه را بالا می برد که باعث می شود بادهای آن منطقه گرم و بدبو باشد، ضمن اینکه باعث نابودی موجودات و گیاهان می شود.

این عضو هیات علمی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، افزود: مالچ نفتی که روی تپه ها و ماسه زارها پاشیده می شود باعث نفوذناپذیری منطقه در مقابل باران می شود وپس از گذشت چهار پنج سال به دوده سرطان زا تبدیل می شود.

وی تاکید کرد:با این حال، پس از بحران های تنفسی و گرد و غبار در خوزستان وزارت نفت با وجود مخالفت، مجبور شده که 10 هزار تن مالچ نفتی را به سازمان محیط زیست و منابع طبیعی اختصاص دهد.

ریگ پاشی به جای مالچ پاشی

پدر کویرشناسی کشور، بهترین راه مقابله با ریزگردها را پاشیدن ریگ دانست و گفت: ریگ راهکاری ارزان، ساده و دایمی است و به اندازه کافی در کشور وجود دارد.

وی پیشنهاد کرد: می توان به عنوان نمونه یک منطقه پنج هکتاری را با ریگ پوشاند و اثرات آن را با یک منطقه پنج هکتاری که با مالچ نفتی پوشانده شده مقایسه کرد.

کردوانی اضافه کرد: می توان در بعضی از نقاط از ریگ های رنگی استفاده و نقش و نگارهایی ایجاد کرد که آن منطقه مناسب گردشگری هم باشد.

ریگ برای تالاب های خشک

وی درباره شیوه عمل در تالاب های خشک شده خوزستان که به منشاء ریزگردها تبدیل شده اند گفت: تالاب های خشک شده را نیز می توان با ریگ پوشاند و این مساله آسیبی وارد نمی کند و تا زمان آبگیری تالاب می تواند مورد استفاده باشد.

به گفته وی، برخی اراضی کشاورزی که کانون گرد و غبار شده اند را نیز تا زمان تامین آب می توان ریگ پاشید و در موقع لزوم می توان آن را شخم زد که مشکلی هم پیش نمی آورد.

پوشش گیاهی برای ماسه های خوزستان

این محقق با بیان اینکه راه های مقابله با بیابان و مقابله با ریزگرد با یکدیگر متفاوت است، اظهار کرد: برای تثبیت ماسه نیز باید 'مالچ رسی' جایگزین مالچ نفتی شود.

وی گفت: البته در خوزستان مالچ رسی نیز برای تثبیت ماسه زارها مناسب نیست و تنها گزینه مناسب پوشش گیاهی است زیرا پاشیدن بذر گیاه در ماسه زارها بسیار کم هزینه است و آب زیادی هم نمی خواهد.

کردوانی همچنین استفاده از 'مالچ زیستی' را نیز رد کرد و افزود: این نوع مالچ آب زیادی مصرف می کند که با شرایط کم آبی کشور و خوزستان به صرفه نیست علاوه بر این برای تولید این نوع مالچ باید زراعت و کارخانه هایی ایجاد شود که هزینه آن را بسیار بالا می برد.

وی در ادامه با انتقاد از ترویج کشت گیاه 'سالیکورنیا' در کشور برای مقابله با بیابان زایی اظهار کرد: این گیاه شورپسند برای مناطقی مناسب است که خاکشان غیرقابل استفاده باشد نه در خوزستان که خاک حاصلخیز دارد و اراضی به دلیل بی آبی زیر کشت نمی رود.








تن فردوسی در توس می‌لرزد ...


روی برخی دیوارهای شهر، حتی در بافت تاریخی با اسپری نوشته‌اند: «خرید و فروش زمین‌های میراث فرهنگی»! بازار پر رونقی که به نظر می‌رسد با قدرت کاسب‌کارانه‌ کنونی در محدوده‌ توس هیچ‌کس توان مقابله با آن را ندارد،‌ حتی قانون!


تن فردوسی در توس می‌لرزد ...

روی برخی دیوارهای شهر، حتی در بافت تاریخی با اسپری نوشته‌اند: «خرید و فروش زمین‌های میراث فرهنگی»! بازار پر رونقی که به نظر می‌رسد با قدرت کاسب‌کارانه‌ کنونی در محدوده‌ توس هیچ‌کس توان مقابله با آن را ندارد،‌ حتی قانون!

بافت تاریخی «توس» و زمین‌های طراف آن بیش از 40 سال است که دست‌خوش زورگویی و قدرت کاسب‌کارانه‌ فقط چند خانواده‌ در روستاهای «توس سفلی»، «توس علیا» و «اسلامیه» شده و هرکس که ساز مخالفی در توس با این چند خانواده بزند، جوابش تهدید و کتک و فحاشی است...

حتی به همین دلیل سال‌هاست طرح «تفصیلی» توس که حتی مراحل نهایی شدن را می‌گذراند، ته خط مصوبات نهایی گیر افتاده است، بدون هیچ حمایت و پشتیبانی.

دست‌کم از پنج سال پیش، آن هم در یک دوره زمانی مشخص - 25 اردیبهشت «روز بزرگداشت فردوسی» - آن‌هم چون این شاعر نامدار در توس دفن است، به یاد بافت تاریخی توس و مشکلات‌اش می‌افتیم و در ذهن‌مان خاطره‌سازی می‌کنیم، اما چه فایده؟

سعید سادات‌نیا که از سال 1380 «مدیریت پروژه توس» و طرح آمایش آن را برعهده گرفته است، وضعیت توس را دردآور می‌داند.

او در این زمینه به ایسنا می‌گوید: پیشنهادات بلند مدت و کوتاه مدت زیادی برای ساماندهی و حفاظت از بافت تاریخی توس داشته و داریم، اما به دلیل زمین‌خواری‌ها، زورگویی‌های کاسب‌کارانه و مشکلات متعددی که در این منطقه به وجود آورده‌اند، امکان به نتیجه رساندن آن‌ها وجود ندارد.

وی حکایت بافت تاریخی توس را یک داستان با سری دراز می‌داند که بیش از 10 سال از آغاز آن می‌گذرد و می‌گوید: در پبشنهادهای اولیه این قضیه مطرح شد که برای حفاظت از این منطقه دو روستای «توس سفلی» و «توس علیا» تخلیه و به ساکنانش خانه‌ی معوض داده شود؛ و از سوی دیگر جمعیت روستای سوم یعنی «اسلامیه» را تثبیت کنند، اتفاقی که هیچ‌گاه رخ نداد.

او ادامه می‌دهد: در آن زمان جمعیت منطقه یک‌دهم جمعیت کنونی بود، ما می‌توانستیم در آن موقعیت دو روستا را تخلیه و جمعیت روستای سوم را تثبیت کنیم و از توسعه‌ بیشتر در این سه روستا جلوگیری کرده و طرح‌هایش را به خوبی اجرا کنیم و با خریداری زمین‌هایی بیرون از محدوده‌ بافت تاریخی و آماده‌سازی آن‌ها و دادن‌ آنها به مردم منطقه، آن‌ها را ترغیب به جابجایی کنیم، اما هیچ‌کدام انجام نشدند.

وی با اشاره به مساحت 350 هکتاری توس که حدود 150 هکتار آن شهر تاریخی توس و در واقع مهمترین شهر دوره‌ی اسلامی بوده است،‌ می‌افزاید: در آن زمان در منطقه‌ توس چیزی تحت تصرف مردم نبود و زمین‌ها آزاد بودند، در این شرایط به راحتی در طول 10 سال گذشته می‌شد کارهای پژوهشی و اقدامات باستان‌شناسی انجام داد و حفاری کرد،‌ اما با گذشت زمان مالک‌های شخصی با زدوبندهایی که انجام دادند زمین‌ها را بین خود تقسیم کرده و سپس با قیمت‌های بالاتر بین مردم فروختند. آن‌ها یک کاسب‌کاری راه انداختند و به مردم گفتند هرکس در این منطقه ساکن شود نانش در روغن است.

او با بیان این نکته وضعیت کنونی در توس به دلیل کوتاهی‌هایی از چند سال گذشته‌ فرمانداری، استانداری و میراث فرهنگی است، ادامه می‌داد:‌ برخی دستگاه‌های دولتی با تندروی و دادن قول‌های نابجا، لوله‌های آب، ‌برق و گاز را از این منطقه عبور دادند، جاده‌های در دسترس ایجاد کردند، حتی در طول چند سال گذشته باروی دوره ایلخانی را تخریب کردند و در بخش‌هایی از آن ساخت‌وساز جدید انجام دادند.

سادات‌نیا در ادامه به خالی از سکنه بودن این منطقه در طول 36 سال پیاپی در سال‌های گذشته اشاره می‌کند و می‌گوید: وجود آرامگاه فردوسی به مرور باعث این اتفاقات شد، جلوی توسعه در این منطقه گرفته نشد و مردم ترغیب شدند زمین‌ها را خریداری کنند، تا جاییکه به مرور قیمت این زمین‌ها افزایش یافت، پس پول‌های باد آورده هم با خود قدرت و فساد آوردند. به مرور جمعیت صفر نفری این منطقه در سال 36 به جمعیت 1000 نفره در سال 70 و جمعیت کنونی 10هزار نفره رسید و چند سال آینده به 50 هزار نفر می‌رسد.

او توضیح می‌دهد: در سال‌های اخیر آنقدر برخی از مردمِ این محدوده قدرتمند و برای خود صاحب منصب شده‌اند که حتی بارها عوامل میراث فرهنگی را تهدید کرده و ‌کتک زده‌اند و حتی به ما که حدود 12سال است برای آمایش و ساماندهی این محوطه فعالیت می‌کنیم فحاشی می‌کنند، آنها اکنون خود را نمایندگان مردم اینجا می‌زنند، چون پول و اعتبار دارند! در واقع آنها دارند از خان گسترده و حقوق عمومی استفاده می‌کنند و اکنون از همه طلبکارند،‌ حتی زمانی‌که همکاران ما برای انجام کارهای مربوط به پروژه می‌روند با اسلحه تهدید می‌شوند. در چند سال گذشته نیز نماینده میراث فرهنگی و رئیس پایگاه میراث فرهنگی توس را گروگان گرفتند.

سادات‌نیا دلیل این اقدامات را نبود عزم لازم و جدی در مدیریت شهری توس و مشهد می‌داند و تاکید می‌کند: متاسفانه این ناهماهنگی‌ها به جای اینکه تمام شوند، در حال گسترش‌اند؛ هر چند از مدتی پیش که توس زیر نظر شهرداری مشهد رفته است، شهرداری قدری با این معضلات مقابله می‌کند.

وی با اشاره به یافته‌های آخرین حفاری‌ها در این محوطه‌ی تاریخی اظهار می‌کند: در حفاری‌ها مختلف در سطح این بافت تاریخی، بخش حاکم‌نشین شهر، یک زندان، کف سازی و قنات در جلو‌خان و زندانی دیگر در شارستان و کهن‌دژ به دست آمدند، در منطقه‌ای که علاوه بر فردوسی 450 تن از مفاخر ادبیات‌، هنر و فلسفه آرامیده‌اند.

او با تاکید بر اینکه در حال حاضر نیز وضعیت کنونی توسط فقط تعداد معدودی از افراد ساکن در این محدوده ادامه دارد، بر وجود یک عزم جدی برای پایان دادن به این بحث‌ها تاکید و می‌گوید: امیدوارم شورای فنی جدید سازمان میراث فرهنگی و اساتیدی در این شورا فعالند بتوانند این پروژه را به نتیجه برسانند.

مدیرعامل تیم مشاور آمود مهمترین اقداماتی که شاید در آینده بتواند این بافت تاریخی را نجات دهد، هنوز همان راهکارهای اولیه می‌داند و معتقد است: تا این در نخستین قدم جمعیت منطقه به عنوان یک مکانیزم ساده و روشن تثبیت نشود، نمی‌توان کارها را به درستی انجام داد.

وی می‌افزاید: در درجه‌ اول جلوگیری از توسعه‌ی منطقه بهترین راه‌حل است، باید اجازه امتیازدهی برخی افراد را گرفت، زمین‌خوارها را شناسایی و با آنها برخورد کرد تا موارد تخلف برطرف شوند.

او داستان کنونی بافت تاریخی توس را یک داستان دردآور می‌داند که تا زمانی‌که در آن منطقه قانون اعمال نشود و مدیریت شهری در منطقه به تفاهم نرسد، فقط شرکت‌های اندیشه‌ساز، می‌توانند برایشان طرح دهند، چون آن‌ها مجری نیستند،‌ پس کاری از دست‌شان برنمی‌آید و هر روز وضعیت آن مناطق بدتر از دیروز می‌شود.

مدیر پروژه توس زیر فشار مالی رفتن شرکت‌های طرح‌ساز در این‌گونه مناطق را از جمله معضلات می‌داند و ادامه ‌می‌دهد: یک پروژه دوساله را 10 سال است که در دست انجام داریم، اما قدرت‌های مالی منطقه اجازه تکمیل آن را نمی‌دهند.

وی تاکید می‌کند: متاسفانه برخی از کارمندان میراث فرهنگی هم به جای اینکه توسعه‌ای پایدار و مبتنی بر قانون و طرح‌های مصوب قانونی داشته باشند، فقط به دنبال بوی پول می‌روند. به قول برخی از افراد شاید در این منطقه فقط «نان در خلاف» باشد. متاسفانه معضلات این منطقه روز به روز در حال افزایش است.

انتهای پیام










مرگ هزاران ماهی در جزیره کیش (+عکس)


بر اساس این گزارش؛ ماهی های تلف شده در کنار سواحل کیش جمع شده اند و برخی نیز در حال جان دادن هستند.
هزاران ماهی در اتفاقی نادر و به دلیل نامعلوم در جزیره کیش تلف شدند و تعداد زیاد دیگری در حال جان دادن هستند.

به گزارش ایرنا، به گفته برخی شاهدان عینی، ماهی های مرده در روزهای اخیر در سواحل شنی اطراف دهکده آبی دیده شدند و تعداد آنها در حال افزایش است.

مرگ هزاران ماهی در جزیره کیش
این ماهی ها چشمانی متورم و بدنی قرمز رنگ پیدا کرده اند.

یکی از شاهدان عینی گفت: این اتفاقی نادر و تاکنون در جزیره کیش دیده نشده است.

بر اساس این گزارش؛ ماهی های تلف شده در کنار سواحل کیش جمع شده اند و برخی نیز در حال جان دادن هستند.

گفته می شود طوطی ماهی، تک خال از گونه های تلف شده هستند.

مرگ هزاران ماهی در جزیره کیش
مسئول اداره حفاظت از محیط زیست سازمان منطقه آزاد کیش در گفت و گوی تلفنی با خبرنگار ایرنا ؛ نشت مواد نفتی به دریا و افزایش عروس های دریایی را به عنوان عامل مرگ و میر ماهیان رد کرد و افزود: کارشناسان محیط زیست، دامپزشکی و شیلات با حضور خود درمحل نمونه برداری کرده اند ، این نمونه ها برای کسب نتیجه دقیق به بندرعباس فرستاده می شود.

مریم محمدی اظهار داشت: مواد نفتی در یک جا جمع می شوند و نمی تواند علت مرگ ماهیان در یک محدوده باشد.

اعتمادی یکی از کارشناسان شیلات کیش گفت: تا دریافت نتیجه نمونه گیری نمی توان درمورد علت مرگ ماهیان اظهار نظر کرد.

مرگ هزاران ماهی در جزیره کیش
منبع: ایرنا








پرویز کردوانی: چرا باور نمی‌کنید آب نیست!


پروفسور پرویز کردوانی، پدر علم کویر‌شناسی ایران، در نشست‌های مختلف، بارها در مورد غارت‌شدن آب و تبدیل کشور به بیابانی بزرگ هشدار داده است، این‌بار این استاد نمونه دانشگاه تهران و پدر علم کویر‌شناسی ٨٣ساله ایران و عضو انجمن متخصصان محیط‌زیست ایران، در جمع کارکنان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی حاضر شد و به سخنرانی خود را در مورد بررسی مسائل و مشکلات منابع آب کشور در راستای تدوین برنامه ششم توسعه ارائه داد که در این نشست، بر عمیق‌ترشدن عمق چاه‌های آب، نابودی استان‌ها با انتقال آب، متروکه‌شدن روستاها، تشدید معضل ریزگردها با خشک‌شدن رودها و تالاب‌ها و به‌طورکلی غارت‌شدن آب، هشدار داد که درادامه آورده می‌شود.
 
آب ایران با بی‌توجهی تمام در حال غارت‌شدن است و از سوی دیگر، تمام توجه مسئولان به دغدغه‌های شهری است و توجهی به مصرف بی‌رویه آب ندارند و اگر هم تصمیمی در این زمینه اتخاذ شود، دیر است.

سمیناری ویژه آب در وزارت کشور برگزار شد که از بنده نیز دعوت کردند، اما نرفتم، زیرا چنین سمینارهایی برای رسیدگی به معضل، بسیار دیر است.

گزارش‌ها و اطلاعات در مورد بحران آب نشان می‌دهد کشاورزی در استان‌های مختلف در حال تعطیل‌شدن است. آب چاه‌ها همچون پس‌انداز است و در زمان بحران باید از آن استفاده کرد، متأسفانه سدها آب دارد، اما وزارت نیرو آن را به روی مردم باز نمی‌کند که همین امر سبب شده تاکنون ٦٠ درصد مصرف آب شرب از چاه‌ها باشد، با چنین تصمیماتی باید برخورد شود.  

کسی باور نمی‌کند آب نیست
دستور تشکیل شورای‌عالی آب هم صادر شده است، اما چنین اقدامی دیگر فایده‌ای ندارد، زیرا امروزه کسی باور نمی‌کند آب نیست و کشور با بحران کم‌آبی مواجه است. اما نشانه‌های آن را می‌توان در گوشه‌وکنار کشور مشاهده کرد که نمونه آن، خالی از سکنه‌‌شدن روستاهاست، شرایط ما هر روز در حال بدترشدن است و از سوی دیگر، همواره شعار صرفه‌جویی می‌دهیم.  

طبق گفته‌های نوبخت، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ٢٢ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای خروج از رکود برداشت شده است که قسمتی از این اعتبار یعنی ٢١٠ میلیارد تومان به کشاورزان اصفهان داده‌اند تا کشاورزی نکنند.

اما متأسفانه شاهد وضعیت اسفبار رودها و دریاچه‌ها هستیم که نمونه آن کارون است، در کارون سبزی کشت می‌شود و قسمتی از کارون به نخاله زباله تبدیل شده است. از سوی دیگر، طی چند روز گذشته تصمیم‌گیری شد که آب کارون به چهارمحال‌وبختیاری سپس به اصفهان، یزد و کرمان برود و هیچ‌کس به این موضوع توجه ندارد که آب در حال تمام‌شدن است یا در استان اصفهان تا شعاع ٥٠ کیلومتر شهرک صنعتی زده‌اند و توسعه بدون برنامه‌ریزی صورت گرفته که سبب عمیق‌ترشدن چاه‌ها و خشک‌شدن زاینده‌رود شده است.

در مورد راهکارهای خروج از این وضعیت باید گفت روش مصرف را باید عوض کرد و از سوی دیگر، باید مانع توسعه بدون برنامه‌ریزی شد.  خشک‌شدن چاه‌ها، رودها و دریاچه‌ها و همچنین بیابانی‌شدن ایران، تبعات و پیامدهای مختلفی به دنبال دارد که نمونه آن بروز ریزگردهاست، زمین‌های کشاورزی استان‌های مختلف ازجمله اصفهان، که طی٢٠ سال گذشته در آن کشت صورت نگرفته، اکنون معضل ریزگردها را تشدید کرده است، دراین‌زمینه هشدارهای بسیار زیادی داده شده است اما گوش شنوایی برای آن نیست، به عنوان مثال هشدار دادیم ٩٠ درصد چاه‌های رفسنجان باید بسته می‌شد، ضمن اینکه در دهه ٦٠ هم هشدار داده بودم در این منطقه باید فقط ٤٠ چاه فعال شود، اما ٣٥٠ چاه زده شد و اکنون شاهد هزارو ٦٥٠ حلقه چاه در این منطقه هستیم که به دنبال این امر، سالانه ٥٠٧ هکتار باغات رفسنجان در حال خشک‌شدن است.

یا میلیاردها تومان برای کارخانه‌ها خرج کردند؛ کارخانه‌هایی که نیاز به آب داشت و آب کشاورزان را به کارخانه‌ها دادند و اکنون همین بخش صنعت خواهان انتقال آب است. بی‌تدبیری و غیرکارشناسی‌بودن تصمیمات مسئولان نیز به مشکل کم‌آبی دامن زده است، به عنوان نمونه در کردستانی که سالانه ٥٠٠ میلی‌متر بارندگی دارد و دارای پنج رود است؛ رودهایی که تأمین‌کننده ٢٠ درصد آب موردنیاز هستند، اما امروز آب این استان به دیگر مناطق منتقل شده و خود کردستان با مشکل کم‌آبی روبه‌رو شده است یا مسئولان کشور صنعت پتروشیمی، فولاد و آلومینیوم را به بندرعباس برده‌اند، چنین صنعت‌هایی به آب زیادی نیاز دارد و از سوی دیگر، بندرعباس با مشکل تأمین آب جدی روبه‌رو است، چرا باید چنین تصمیماتی اتخاذ شود؛ استانی که حتی در تأمین آب شهروندان خود نیز درمانده است. امروزه افرادی هستند که ماشین زیر پایشان سه میلیارد تومان قیمت دارد، اگر بنزین لیتری صد هزار تومان هم باشد، مجبور هستند آن را خریداری کنند، زیرا ماشین سه میلیاردی بدون بنزین بدون استفاده خواهد بود، همین وضعیت را در مورد کارخانه‌ها شاهد هستیم، کارخانه‌هایی که آب ندارند و صاحبان آن برای جلوگیری از تعطیل شدن آن، خواهان انتقال آب هستند.

دشت‌ها فقط برای کشاورزان ممنوعه است
درحال‌حاضر شاهد هشدار و ممنوعیت‌هایی از سوی مسئولان هستیم که این هشدارها، تنها برای مردم و کشاورزان است، دراین‌زمینه می‌توان گفت دشت ممنوعه فقط برای کشاورز درمانده ممنوع است، اما دیگران از آن استفاده می‌کنند، در استان‌های مختلف ازجمله خراسان، کرمان و یزد دشت ممنوعه وجود دارد، اما ممنوع‌بودن آن فقط برای کشاورز است و از سوی دیگر چاه‌های نیمه‌عمیق به عمیق تبدیل شده است که به نوعی غارت آب صورت گرفته است، با چنین وضعیتی به کجا می‌رویم؟ به وزارت نیرو می‌گوییم دیگر آبی وجود ندارد، می‌گویند کف‌کنی کنید!  امروز قانون برای همه یکسان اجرا نمی‌شود، کشاورزان نیز از این وضعیت خسته شده‌اند که نشانه و تبعات آن فروش زمین‌های کشاورزی و مهاجرت کشاورزان به سمت تهران و کلانشهرها است.
 
٨٥ درصد روستاهای یزد خالی از سکنه
تاکنون شاهد حفر چاه‌های بسیار زیادی در استان‌های کشور بودیم، گویا آب این چاه‌ها فقط برای کشاورزی ممنوع است. وضعیت اسفبار کم‌آبی را از آمار مهاجرت می‌توان متوجه شد. هر پنج سال یک‌بار آمار مهاجرت استخراج می‌شود اما در یزد استخراج آمار هر ماه است؛ زیرا ٨٥ درصد روستاهای یزد تعطیل و خالی از سکنه شده که یکی از دلایل آن، این است که آب این استان به صنعت داده شده است.

مسئولان می‌گویند ٥٥ درصد مواد غذایی از خارج تأمین می‌شود؛ چنین گفته‌ای دروغ است. وضعیت اسفبارتر از این آمارهاست؛ زیرا ٩٥ درصد روغن، چای، نان و گندم از خارج تأمین می‌شود.

سازمان ملل هشدار داده تا ٢٠ سال آینده مهم‌ترین مسئله کشورهای جهان، امنیت غذایی است.  ‌اگر خواهان زندگی‌کردن هستیم باید مطابق محیط‌زیست فعالیت کنیم. به عنوان مثال ظروف یک‌بارمصرف در کشورهای پیشرفته کمتر استفاده می‌شود؛ زیرا تهدیدی برای محیط‌زیست است، یا برای جلوگیری از تشدید معضل ریزگردها به جای مالچ‌پاشی باید ریگ‌پاشی شود که مطابق محیط‌زیست است یا اکنون در دنیا شاهد این هستیم که آجر، مالچ و بنزین، اتانول و... مطابق محیط‌زیست تهیه می‌شود. اما وضعیت ایران در این میان چطور است، اکنون نفت داریم، اگر چنین نعمتی نداشته باشیم وضعیتمان چه می‌شود؟ متأسفانه اکنون با درآمد نفتی اقدام به واردات می‌کنند که همین امر به تهدید و آسیب برای تولیدکننده‌ها از جمله کشاورزان تبدیل شده است.

به امید بارندگی نباشیم
شهرها به شهر سرطان آدم و روستاها به منطقه‌ای بدون آب و ریزگردها تبدیل شده است. از سوی دیگر بارندگی کم شده است، زیرا کره زمین در حال گرم‌شدن است و به دنبال آن بارندگی مناطق خشک، کمتر و مناطق پربارش، بیشتر می‌شود؛ بنابراین تعادل چرخه کره زمین از بین رفته است و باید به مردم گفت که به امید بارندگی نباشند.

به عنوان مثال سطح آب در جهرم ٥٧٠ متر، در رفسنجان ٤٥٠ متر و در شهریار ٣٠٠ متر پایین رفته است؛ چرخه طبیعت با اقدامات نابجا نامتعادل شده است. حدود یک‌سال‌ونیم است که هشدارها در مورد وضعیت بحرانی آب بیشتر شده است اما بحران آب خیلی زودتر از این زمان آغاز شده و اکنون واقعا آب نیست و بسیاری از تالاب‌ها و چاه‌ها خشک شده‌اند.

اکنون شاهد پرآب‌بودن استان‌های شمالی هستیم اما آب استان‌های شمالی ازجمله مازندران به دلیل استفاده بسیارزیاد از کود ازت برای کشت برنج، سمی شده است که یکی از دلایل افزایش سرطان معده در بین شهروندان این استان‌ها، همین امر است. اکنون ٩٥ درصد آب این استان از آب‌های زیرزمینی است؛ در صورتی که برای مهار آب در این منطقه باید ده‌ها سد ساخته شود.  

احیای دریاچه ارومیه محال است
در مورد خشک‌شدن دریاچه ارومیه هم باید گفت که دیگر امکان ندارد دریاچه ارومیه احیا شود، هر چقدر آب به دریاچه ارومیه ریخته شود به چاه می‌رود و دیگر محال است این دریاچه احیا شود.

دلیل خشک‌شدن زاینده‌رود نیز همین است، زاینده‌رود را چاه خشک کرد و این رود نیز مانند دریاچه ارومیه محال است که احیا شود زیرا زمین‌ها به دنبال عمیق‌ترشدن چاه‌ها نشست کرده است یا در بهشت زهرا در گذشته وقتی حفاری صورت می‌گرفت، آب فوران می‌کرد اما درحال‌حاضر به دلیل حفاری بی‌رویه چاه، زمین در آن منطقه نشست کرده است یا حفر چاه عمیق به دلیل وجود نیروگاه‌های اطراف فامنین و کبودرآهنگ سبب شده تا آب چاه کل روستاهای اطراف خشک شود و به دنبال آن زمین‌ها نشست کند؛ بنابراین چنین نیروگاه‌هایی باید تعطیل شوند. امروزه شاهد هستیم که زمین نشست می‌کند یا پل‌ها کج می‌شود که به دنبال آن لوله آب و گاز می‌شکند؛ اما هیچ‌کسی نمی‌داند علت آن چیست. باید گفت علت آن برداشت بی‌رویه از آب زیرزمینی و حفر چاه‌های عمیق است.

هشدار به راه‌اندازی طرح قطار سریع‌السیر
در مورد راه‌اندازی قطار سریع‌السیر بین تهران و مشهد باید گفت مسئولان نباید اجازه دهند چنین طرحی اجرائی شود زیرا مسیر این قطار با سرعت ٣٠٠ کیلومتر از گرمسار، سمنان و شاهرود می‌گذرد، درصورتی‌که در این مسیر هر لحظه امکان نشست زمین وجود دارد. یکی از دلایل آن حفر چاه‌های عمیق و برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی است. متأسفانه به دلیل بی‌توجهی‌ها در سال‌های گذشته، شاهد عمیق‌ترشدن چاه‌ها و تشدید ریزگردها و نشست زمین‌ها بوده‌ایم یا از سوی دیگر‌ در گذشته جنگل‌های مصنوعی احداث کرده‌اند که اکنون چنین جنگل‌هایی به دلیل بی‌آبی در حال خشک‌شدن هستند. همچنین کویرها با آب‌های زیرزمینی زنده هستند، بسیاری از تولیدات ازجمله شیشه‌سازی، ذوب‌آهن، باروت‌سازی و فولاد ویژه کویر است اما کویرهای ما درحال ازبین‌رفتن است.

آب چاه‌ها، لیموشیرین شده است
درحال‌حاضر آب از ٥٥٠ متری استخراج می‌شود، البته لیموشیرین به جای آب استخراج می‌شود بنابراین با چنین وضعیتی کشاورزی غیراقتصادی است و کشاورزان به آب از عمق ٥٥٠ متری دل‌خوش کرده‌اند. شهرها، صنعت و کشاورزی را توسعه داده‌ایم و اکنون اول راه بهره‌برداری است؛ اما آب تمام شده است، هشدارهای زیادی داده‌ایم، اما فایده ندارد، اکنون مانند خانواده ٤٠نفره هستیم که همه مهندس و دکتر شده‌ایم، اما زمینه‌ای برای فعالیت و درآمدزایی نیست.  

اقداماتی که باید انجام دهیم
آب فاضلاب را باید تصفیه کنیم، تهران رود ندارد، اما سه رود فاضلاب دارد، از این آب می‌توان در فضای سبز استفاده کرد، البته این درحالی است که برخی کشورها، آب فاضلاب را برای آشامیدن تصفیه می‌کنند. دومین اقدامی که باید انجام دهیم، جمع‌آوری آب‌های سطحی است، به عنوان مثال همدان ٣٣٠ میلی‌متر بارندگی دارد، اما آب در این استان کوهستانی جیره‌بندی می‌شود.

استفاده از آب شور نیز باید مورد توجه قرار گیرد، در حال حاضر در قم کارخانه آب‌شیرین‌کن راه‌اندازی شده است، البته ناگفته نماند بعضی‌ها از دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن استفاده می‌کنند که سرطان‌زاست، وزارت نیرو باید بهترین و استانداردترین دستگاه را معرفی کند.  

جملات اشتباه
وزیر جهاد کشاورزی در ماه‌های گذشته اظهارنظری کرده است مبنی بر اینکه گندم به آب زیادی نیاز دارد بنابراین در ایران نباید کشت شود و کشت آن باید در کشورهای دیگر انجام شود،. اکنون ٥٠٠ هزار هکتار از زمین‌های خارج کشور توسط ایران کشت می‌شود، پرسش بنده این است که در دنیا نمونه بیاورید که چنین کاری شبیه ما انجام می‌دهند، همین کارشناسان، ممکلت را به این روز انداخته‌اند. در حال حاضر برخی کشورها از رطوبت ٣٠ درصدی، آب می‌گیرند، اما ما به دنبال مصرف بی‌رویه آب هستیم. از سوی دیگر، شاهد تجارت آب هستیم، به‌گونه‌ای که امروز آب کشاورزان را خریداری می‌کنند و به کشاورزان می‌گویند برو سفر و خوش‌گذرانی.  

نابودکردن استان‌ها با انتقال آب
در مورد انتقال آب نیز باید به مسئولان گفت هر استانی را خواستید نابود کنید، آب به آن استان دهید یا اگر خواستید بچه‌ای را نااهل و خراب کنید، به آن پول دهید. درحال‌حاضر شاهد انتقال آب خوزستان و دیگر استان‌ها هستیم در صورتی که نباید تعادل استان‌ها را با انتقال آب برهم زنیم. همین افغانستانی که به آن لطف کرده‌ایم، زابل را با خشک‌کردن دریاچه هامون نابود کرد، تا دو سال دیگر، سد دوستی را هم خشک می‌کند، با سدی که افغانستان احداث می‌کند، ٧٥ درصد سد دوستی خشک می‌شود.

بخش خصوصی بی‌رحم است
بخش خصوصی بی‌رحم است، بخش خصوصی کار را به‌خوبی انجام می‌دهد، اما انصاف ندارد و بی‌رحم است. مدیریت آب، دارای چهار رکن است که نخستین مورد، مدیریت جلوگیری از هرز رفتن آب و سدسازی است که باید موردتوجه مسئولان قرار گیرد. در مورد سدسازی نیز باید گفت سدسازی همیشه بد نیست، البته در کنار سدسازی، باید تعادل را حفظ کرد، یعنی اولویت‌بندی صحیح آب به‌ویژه آب سد و مدیریت در مصرف آب، باید مورد توجه قرار گیرد. در بخش صنعت می‌توان هفت بار از آب استفاده کرد، یا آب شرب در چرخه مصرف یک استان می‌تواند در سه بخش مصرف خانگی، شهرداری و ادارات مورد استفاده قرار گیرد.

آب شرب مصرف خانگی در سه بخش آشپزخانه، حمام و حیاط می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، بنابراین الگوی مصرف باید داشته باشیم. از سوی دیگر، درحال‌حاضر چهار شیوه مصرف آب ازجمله اسراف در مصرف، خسیسی در مصرف، استفاده بهینه از مصرف و هدردادن آب وجود دارد که ما ایرانی‌ها، اولی یا آخری هستیم و هیچ زمان، تعادل را رعایت نمی‌کنیم. اگر بخواهیم در مورد وضعیت کم‌آبی تهران صحبت کنیم، درحال‌حاضر ٧٠ چاه دیگر نیز در تهران در حال حفرشدن است، با حفر چاه، آب زیاد نمی‌شود، بلکه آب زودتر تمام می‌شود.

منبع: شرق








آخرین تصاویر سفینه ناسا از عطارد قبل از خودکشی (+ عکس)

این سفینه 500 کیلوگرم وزن دارد و با سرعت 8 هزار 750 مایل در ساعت به سطح عطارد برخورد خواهد کرد تا به عمر این سفینه پایان داده شود.
سفینه وابسته به ناسا قبل از خودکشی در سطح عطارد (تیر)، تصاویری را از این سیاره به زمین ارسال کرده است.

به گزارش عصرایران، این سفینه ناسا با نام "مسنجر" قبل از خودکشی و برخورد برنامه ریزی شده با سطح سیاره عطارد یا تیر در روز پنجشنبه 10 اردیبهشت، این تصاویر زیبا را از عطارد مخابره کرده است.

عطارد نزدیک ترین سیاره منظومه شمسی به خورشید و کوچکترین سیاره این مجموعه است.
این سفینه از یک دهه پیش تاکنون فعالیت می کرد و در 4 سال اخیر نیز به دور عطارد می گشت.
تاکنون هیچ سفینه ای به سطح عطارد نرفته است.

تصاویر سفینه مسنجر از سطح عطارد

آخرین تصاویر سفینه ناسا از عطارد قبل از خودکشی (+ عکس)
این سفینه 500 کیلوگرم وزن دارد و با سرعت 8 هزار 750 مایل در ساعت به سطح عطارد برخورد خواهد کرد تا به عمر این سفینه پایان داده شود.

به هنگام برخورد این سفینه با سطح عطارد، حفره بزرگی را ایجاد خواهد کرد و سفینه درون حفره قرار خواهد گرفت.
این سفینه در مدت فعالیت خود توانست به سوالات زیادی درباره عطارد پاسخ دهد.

تصاویر سفینه مسنجر از عطارد

آخرین تصاویر سفینه ناسا از عطارد قبل از خودکشی (+ عکس)



سفینه مسینجر وابسته به ناسا در نزدیکی عطارد

آخرین تصاویر سفینه ناسا از عطارد قبل از خودکشی (+ عکس)








مهسا وهابی؛ باستان‌شناس جوانی که با کشف اسکلت هفت‌هزار ساله تاریخ تهران را تغییر داد

مهسا وهابی؛ باستان‌شناس جوانی که با کشف اسکلت هفت‌هزار ساله تاریخ تهران را تغییر داد
http://www.iranwire.com/news/56/7608
استان وایر- مهسا وهابی دانشجوی کارشناسی ارشد باستان شناسی می گوید روزی در خیابان مولوی قدم می زد که ناگهان چاهی حفر شده در این منطقه نظرش را جلب کرد و اجازه نداد تا به راحتی از آن عبور کند"، اما همین کنجکاوی و پیگیری او سبب کشف اسکلت زن 7 هزار ساله در خیابان مولوی و تغییر تاریخ تهران شد.
مهسا وهابی در گفت و گو با خبرگزاری برنا درباره تجربه فراموش نشدنی خود می گوید:"برای کاری به خیابان مولوی رفته بودم در حال قدم زدن در پیاده رو خیابان مولوی مأموران شرکت آب و فاضلاب که مشغول حفاری بودند توجه‌ام را جلب کردند، واضح تر بگویم بیشتر آنچه زیر پاهایشان ریخته شده بود نگاهم را میخکوب کرد و دلم را لرزاند، تکه‌های سفال و تراشه‌هایی که زیر پاهایشان خرد می‌شد برایم حکم طلا را داشتند."
این باستان شناس جوان با اشاره به اینکه "نگاه ام خیره مانده بود، خیره به سنگلاخ‌هایی که از دل چاه بیرون می‌آوردند"، می گوید: "یکی از این تراشه سنگ‌ها که با خورده‌های سفال همراه بود شک مرا به یقین تبدیل کرد و بدون معطلی به سراغ چاه و محل حفر رفتم. یقین داشتم این منطقه به حتم یک سایت تاریخی است. همان لحظه با استادانم تماس گرفتم، برایشان از ماجرا گفتم و آنچه مقابل چشمانم می دیدم را برایشان توضیح دادم."
مهسا وهابی می گوید: "شاید باورتان نشود، کاری که برایش به خیابان مولوی رفته بودم از یاد بردم، انگار اصلاً باید آن روز به آن خیابان می رفتم تا در آن لحظات و دقایق با آن صحنه حفاری مواجه شوم تا رازی که 7 هزار سال پنهان مانده بود فاش شود. آن روز تا پایان شب در محل حفر ماندم. در تمام دقایق آن روز سعی می کردم مأموران شرکت آب و فاضلاب و سازمان میراث فرهنگی را مجاب کنم که کار حفر را متوقف کنند و به بررسی منطقه بپردازند." او می گوید که تردد زیاد عابران و شلوغی منطقه باعث شده بود "مغازه دارها و مردم از اینکه مانع از انجام فعالیت کارگران شده ام بسیار شاکی شوند اما خوشبختانه وقتی برایشان اهمیت موضوع را بیان کردم نه تنها مانع از انجام کاووش‌ها نشدند بلکه تمام تلاش خود را به کار بستند تا مبادا خدشه‌ای به میراث تاریخی کشورمان وارد شود." بعد از این اتفاقات چند تن از اساتید و کارشناسان باستانشناسی در محل حاضر می شوند و پس از بررسی‌های لازم حرف‌های مهسا را تائید می کنند. او می گوید:"از فردای همان روز کار کاووش در منطقه به شکل حرفه ای آغاز شد، البته به دلیل هزینه‌های بالای توقف پروژه‌های عمرانی، شرکت آب و فاضلاب به کار حفر خود ادامه می‌داد و ما نیز گام به گام با آنها پیش می‌رفتیم تا مبادا به بافت تاریخی زیرزمینی صدمه‌ای وارد شود."
این دانشجوی جوان با اشاره به اینکه "ابتدا تنها خرده تراشه‌های تاریخی در محل حفر پیدا کردیم"، می گوید: "برای متوقف کردن و نظارت بر کار عمرانی که در جریان بود دلیل محکم‌تری نیاز بود و با هر متری که حفر می‌شد اضطراب‌هایم نیز افزایش می‌یافت، خیلی‌ها می گفتند اتفاق خاصی نیست، چیز خاصی کشف نمی‌شود ولی حسم به من می گفت مأیوس نشو."
مهسا وهابی می گوید "خوشبختانه با یاری گروهی که در محل حضور داشتند، بعد از 4 متر حفر کردن زمین به اسکلتی رسیدیم که گمانه‌ها برای قدمت آن به 7 هزار سال می‌رسید" اما "برای رسیدن به نتیجه قطعی مبنی بر اینکه بقایای این اسکلت مربوط به چه دوره‌ای است نیاز به آزمایش و انجام کار پژوهشی دقیق، از جمله اسکن نوری داشتیم."
این باستان شناس جوان با اشاره به اینکه "آنچه تصور ما را برای تخمین زدن قدمت اسکلت قوت بخشید، سفالی بود که همراه آن کشف کردیم و به طور دقیق توانستیم به قدمت 7 هزار ساله اش پی‌ببریم"، می گوید که "این اسکلت اکنون در آزمایشگاه باستان‌شناسی در حال بررسی است و درصد میزان خطا در تخمین قدمت آن شاید به 100 یا 200 سال هم نرسد" به گفته مهسا وهابی "به طور قطع می‌توان گفت که این اسکلت مربوط به 7 هزار سال گذشته است، همانگونه که نتایج آزمایش‌ها نیز تا به امروز این مسأله را تأیید می‌کند." وی درباره اقداماتی که با کشف این اسکلت در سازمان میراث فرهنگی انجام شده نیز می گوید: چندی پیش "نیز اسکلت تاریخی دیگری کشف شد که خوشبختانه این کشف دوم باعث شد مسئولان مربوطه با بازدید از سایت تصمیمات خوبی نیز در این زمینه بگیرند" و از جمله "سازمان میراث فرهنگی با یاری شهرداری در تلاش است تا قانونی را تصویب کنند مبنی بر اینکه در هر عملیات حفاری که در سطح شهر انجام می‌شود حداقل یک کارشناس باستان شناسی حضور داشته باشد تا در صورت رؤیت علائمی از آثار تاریخی کار متوقف یا به درستی هدایت شود." این باستان شناس جوان با اشاره به اینکه این اسکلت یکی از قدیمی ترین آثار تاریخی کشف شده در تهران است، می گوید: "تا پیش از این تنها گورستان باستانی در تپه‌های قیطریه کشف شده بود که قدمت آن به بیش از 3 هزار سال می رسید اما با پیدا شدن این دو اسکلت باید دوباره به بررسی معادلات تاریخی گذشته پرداخت."
مهسا وهابی با اشاره به اینکه "آرزوی تبدیل شدن این منطقه به سایت موزه" را دارد، می گوید: "آرزوی هر باستان‌شناسی است که منطقه‌ای که در آن کار کاوش به نتیجه رسیده است تبدیل به سایت موزه شود. سایتی که مردم بتوانند از نزدیک آن را ببینند و برای سالیان سال نیز پا برجا بماند. برای انجام این ایده قول‌هایی داده شده اما هنوز شکل اجرایی به خود نگرفته است" اما با وجود اینکه خیابان مولوی در منطقه‌ای قرار گرفته است که قلب اقتصادی پایتخت محسوب می‌شود و "به دلیل تردد بالای جمعیت می‌توان با راه اندازی این سایت موزه، گردشگران داخلی و خارجی زیادی را جذب کرد."
پروژه تحصیلی مهسا وهابی "باستان شناسی شهری و باستان شناسی نجات بخشی" است و او می گوید که ارائه این پروژه در اولویت برنامه‌هایش قرار دارد، پروژه ای که به گفته وی "یکی از اهداف این پروژه ارائه دستاوردهای علمی جهت طراحی، انجام و تعامل بین باستان‌شناسی نجات و باستان شناسی شهری در ایران است."
محمداسماعیل اسماعیلی جلودار سرپرست گروه باستان شناسی در برنامه پژوهش باستان شناسی در جنوب بازار تهران روز 29 فروردین ماه در گفت و گو با سایت پژوهشگاه میراث فرهنگی تائید کرد که "ادامه کاوش های باستان شناسی در جنوب بازار تهران به کشف بقایای دومین اسکلت در کنار اسکلت زن 7 هزار ساله تهران و همچنین مواد فرهنگی پیش از تاریخی و دوران اسلامی منجر شده است.

سخنان تکان‌دهنده مشاور جهانگیری / کوچ اجباری در سرنوشت میلیون‌ها ایرانی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بحران آب در ایران هنوز برای بسیاری از اقشار جامعه به یک باور تبدیل نشده است؛ چرا که به باور انبوهی از مردم، این سرزمین همیشه با مشکل کم‌آبی دست‌وپنجه نرم کرده و حالا هم وضع بحرانی نیست! همین نگاه تا چندی پیش در بدنه مدیریتی کشور هم دیده می‌شد و کسی باور نداشت که مشکل داریم. بحث گسترده کردن جمعیت تازه و بیشتر ایرانی در عرصه‌های خاکی ایران هم یکی از همین استدلال‌ها بود که در دوره‌های اخیر مطرح می‌شد. اما حالا با تغییر رویکردهای مدیریتی کشور برخی مسائل اندک‌اندک روشن شده و برخی مسئولان متوجه وخامت اوضاع شده و کارهایی را برای مدیریت این بخش شروع کرده‌اند.

آن‌طور که عیسی کلانتری، مشاور معاون اول رئیس‌جمهوری در امور آب، کشاورزی و محیط‌زیست در این خصوص می‌گوید، در سال‌های گذشته وزارت نیرو جرأت اعتراف به واقعیت را نداشت؛ اما حالا بحران خشکسالی به اندازه‌ای رسیده که مسئولان متوجه قهقرای کشور شده‌اند، زیرا درحال حاضر ٧٠‌درصد جمعیت کشور با سرانه زیر ٩٠٠ مترمکعب آب در‌ سال زندگی می‌کنند و این از نظر استانداردهای جهانی یعنی رخداد فاجعه بزرگ. عیسی کلانتری که به تازگی سمت مشاوره از معاون اول دریافت کرده است، غروب شنبه به بنیاد ملی امید ایرانیان رفته بود تا  در جمع خبرنگاران، کارشناسان و پژوهشگران از همین واقعیت‌ها و وضع آبی کشور گزارشی دقیق دهد.

♦♦♦ در ادامه گزارش این نشست را می‌خوانید:

 ٩٧‌درصد آب‌های سطحی را خشک کردیم
عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی دوران سازندگی در این جلسه با اعلام آمار تکان‌دهنده از ذخایر آبی کشور گفت: ایران با بهره‌برداری از ٩٧‌درصد آب‌های سطحی خود عملا تمام رودخانه‌های خود را خشک کرده است و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است. او ادامه داد: این موضوع به معنای آن است که اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود ٧٠‌درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ٥٠‌میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند. کلانتری با بیان این‌که سرانه آب تجدیدپذیر کشور به ١٠١‌میلیارد مکعب رسیده است.

بحرانی‌ترین وضع خشکسالی جهان در ایران
کلانتری با بیان این نکته که در زمینه بحران خشکسالی واقعیت‌هایی گفته نشده یا کتمان شده است یا با ناآگاهی از آن گذشته‌ایم، گفت: مسئولان دولتی تا امروز باور نداشتند که کشور دارد رو به قهقرا می‌رود و حالا متوجه این موضوع شده‌اند که کمی دیر است؛ مطابق با استانداردهای جهانی‌درصد بهره‌برداری از آب‌های سطحی نباید بیشتر از ٤٠‌درصد باشد. این درحالی است که بیشتر کشورهای پیشرفته حد ایده‌آل بهره‌برداری برای حفظ منابع آبی خود را لحاظ کرده‌اند که حداکثر ٢٥‌درصد برداشت است.

او افزود: تنها دو کشور در جهان وجود دارد که با بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب‌های سطحی در معرض بحران جدی قرار گرفته‌اند و آن دو کشور ایران و مصر است. این در شرایطی است که میزان بهره‌برداری از آب‌های سطحی در مصر به ٤٦‌درصد و در ایران با اختلاف فاحش به ٩٧‌درصد رسیده است. برای این‌که عمق فاجعه را بهتر متوجه شوید عملکرد برخی از کشورهای جهان را در بهره‌برداری از آب‌های سطحی سرزمین‌شان مرور می‌کنیم: ژاپن ١٩درصد، آمریکا ٢١درصد، چین ٢٩درصد، هند ٣٣‌درصد و در کشوری مانند اسپانیا که از لحاظ اقلیم و ویژگی‌های جغرافیایی به ایران شباهت دارد تنها ٢٥درصد.

وزیر دولت پنجم گفت: این موضوع به آن معنی است که حتی در صورت بارش ایده‌آل و نفوذ آب به زیر زمین، جایی برای ذخیره آن وجود ندارد، در نتیجه آب در سطح خاک جاری شده و تبخیر می‌شود. این موضوع شورتر شدن خاک و از دست رفتن حاصلخیزی آن را به دنبال داشته است. درحال حاضر وضع آبی برخی از شهرهای ایران به سطحی رسیده است که آن شهرها از نظر تعاریف علمی و استانداردهای جهانی به «شهر مرده» تعبیر می‌شوند. به‌عنوان مثال درحال حاضر شاهرود و نیشابور از نظر هیدرولوژی شهر مرده به حساب می‌آیند و بخش عمده‌ای از شهرستان رفسنجان نیز شهر مرده تلقی می‌شود.

٥٠‌میلیون ایرانی باید مهاجرت کنند
وزیر اسبق کشاورزی با تأکید بر این‌که بحران خشکسالی در ایران به وضعیتی رسیده است که حیات و تمدن سرزمین در معرض تهدید قرار گرفته است، گفت: مطابق برآوردهای علمی، منابع کشش تأمین نیازهای جمعیت فعلی ایران را ندارد و در آینده نه‌چندان دور حدود ٧٠‌درصد جمعیت ایران باید از کشور مهاجرت کنند اما با وضع دیپلماسی خارجی ایران، کدام کشورها حاضرند ٤٠ تا ٥٠‌میلیون ایرانی را اسکان دهند؟!

وی ادامه داد: درحال حاضر در جزیره ماندیل هند ادامه سکونت غیرممکن شده است و این جزیره گاه و بیگاه به زیر آب می‌رود. این در شرایطی است که ماندیل تنها ٣٠٠‌هزار نفر جمعیت دارد اما دولت هند برای انتقال این جمعیت دچار دردسر شده است. ما چگونه می‌خواهیم برای اسکان قریب به ٥٠‌میلیون نفر ایرانی چاره‌اندیشی کنیم؟

گفتند توسعه پایدار غرب‌زدگی است!
کلانتری اشتباه‌های مدیریتی در دوره‌های گذشته را باعث رسیدن به این نقطه دانست و گفت: زمانی آمدیم گفتیم سیاستگذاری‌ها برای منابع کشور در راستای توسعه پایدار باشد اما عده‌ای گفتند توسعه پایدار و اصول غربی را کنار بگذارید. خود بنده در زمان ریاست‌جمهوری آقای خاتمی به خانم دکتر ابتکار شخصا نامه نوشتم و گفتم واقعا آب نیست و از لحاظ منابع آبی داریم رو به بحران می‌رویم. ایشان بی‌توجه شد و گفت چنین چیزی نیست! سازمان محیط‌زیست در ایران تا امروز یک سازمان مرده و تشریفاتی بوده است. همین الان آقایان هنوز دارند درباره خودکفایی در محصولات کشاورزی صحبت می‌کنند. برای نوشتن برنامه ششم دوباره موضوع خودکفایی را به میان کشیدند که من برگشتم به آقای نوبخت گفتم تو را به دین و ایمانت بگو این مزخرفات را کنار بریزند.

او افزود: با این منابع آبی موجود و در صورت استفاده از مدرن‌ترین تکنولوژی‌های صنعتی و در صورت فرض محال رسیدن به بهره‌وری ١,٥‌درصد تا‌ سال ١٤٠٤ تنها می‌توانیم برای ٣٣‌میلیون نفر غذا تولید کنیم. این در شرایطی است که بهره‌وری ما درحال حاضر تنها ٠.٢‌درصد است.

وی تأکید کرد: من حتی در این زمینه به مقام معظم رهبری نیز نامه نوشتم و آمار و ارقام و گزارش علمی خدمت‌شان ارایه دادم. گفتم اگر می‌خواهیم به جمعیت ١٥٠‌میلیون نفر برسیم قبل از هر چیز باید منابع آبی را نجات دهیم و پس از آن توان تولید ما در کشاورزی، تأمین غذا برای ٣٣‌میلیون نفر است برای تأمین غذای بقیه جمعیت باید به واردات فکر کرد.

هزینه کلان برای تبدیل آب شیرین  به آب شورتر از دریا!
کلانتری شیرین کردن آب را همراه با هزینه بسیار گزافی دانست و بیان داشت: در بسیاری از موارد شیرین کردن آب شور صرفه اقتصادی ندارد. جالب است که بدانید اشتباه‌های مدیریتی سال‌های گذشته باعث شده است که ما هزینه کلانی بدهیم و آب شیرین‌مان را به آب شور تبدیل کنیم آن هم آب شوری که غلظت نمک آن ٣,٥ برابر غلظت نمک آب دریای عمان است!

وی افزود: در‌ سال ٥١ آمریکایی‌ها به ایران آمدند و درباره پروژه احداث سد گتوند پژوهش کردند. طبق گزارش آمریکایی‌ها محل سد باید ١٤,٥ کیلومتر پایین‌تر از مخزن سد قرار می‌گرفت. علت این موضوع وجود گنبدهای نمکی گزارش شده بود اما مدیران وقت این گزارش‌ها را خیانت آمریکا به ایران دانستند و سد را روی گنبدهای نمکی احداث کردند. در آن زمان ١٣٠‌میلیارد تومان هزینه شد تا پتوی رسی روی گنبدهای نمکی قرار بگیرد اما با اولین آبگیری تمام پتوهای رسی از بین رفته و آب شیرین پشت سدها به آب شوری تبدیل شد که غلظت نمک آن ٣.٥ برابر غلظت نمک آب دریای عمان است. حالا این سد با مجموع سرمایه‌گذاری ٣‌هزار و ٦٠٠‌میلیارد تومان علاوه بر شور کردن آب شیرین، سالانه ٣.٥ تن نمک به اراضی خوزستان اضافه می‌کند و خاک حاصلخیز منطقه را شور کرده است.

سدسازی بی‌حساب و کتاب رودخانه‌ها را خشک کرد
عیسی کلانتری همچنین با برگشت به عقب گفت: در زمان آقای احمدی‌نژاد، به ایشان اعلام شد اشتباه دوم را انجام نده و سد را آبگیری نکن که آب شیرین به آب شور تبدیل شود اما ایشان کار را به پیمانکار واگذار کرد تا دو خط لوله به طول ٢٧٠ کیلومتر از زیر سد رد کنند. برای این کار ٢‌هزار و ٢٠٠‌میلیارد تومان هزینه شد که درنهایت از لوله‌ای به قطر یک متر و ١٠ سانتی‌متر تنها ٢٠٠ لیتر آب خروجی داشته باشیم.  او افزود: مشکل ما نه‌تنها به برداشت بی‌رویه آب مربوط می‌شود که سدسازی‌های بی‌حساب و کتاب به این مشکلات دامن زده است. مسئولان ما از سدسازی به‌عنوان سند افتخار خود یاد می‌کنند اما از بس سد ساخته شده است دیگر در رودخانه‌ها آبی جاری نمی‌شود. درحال حاضر ٤٢‌درصد روان‌آب‌ها به دلیل سدسازی کاهش داشته و به خشک شدن بسیاری از رودخانه‌ها منجر شده است.

هزینه جبران از ٥٠‌میلیارد به ٢٥‌هزار‌ میلیارد تومان رسید
مشاور معاون اول رئیس‌جمهوری با اشاره به این‌که در شرایط فعلی برای نجات کشور از بحران خشکسالی نیازمند اقدامات فوری هستیم، تأکید کرد: برای این‌که بتوانیم ظرف ٥ تا ٦‌سال آینده به حالت نرمال برسیم باید سطح برداشت آب از منابع‌مان را به نصف برسانیم و کار را باید از همین امروز شروع کنیم چرا که تا الان هم دیر شده است. باید سطح برداشت آب از ٩٦‌میلیارد مترمکعب به ٥٦‌میلیارد مترمکعب برسد. او گفت: این موضوع درحال حاضر برای ما ٢٠ تا ٢٥‌هزار‌ میلیارد تومان هزینه دارد این در صورتی است که در دوره خاتمی این موضوع را تنها با ٥٠ تا ١٠٠‌میلیارد تومان هزینه می‌شد مدیریت کرد اما متاسفانه مدیران کشور تا امروز باور نداشتند که بحران جدی است و حالا این موضوع کم‌کم دارد بین دولتمردان جامی‌افتد و البته این هزینه گزاف هم برای نجات تمدن ایران و کشور ضروری و غیرقابل اجتناب است. آب، نفت نیست. بلایی که ما سر نفت آوردیم را نمی‌توانیم سر آب بیاوریم زیرا حیات‌مان و موجودیت کشور به آب بستگی دارد.

دولت نباید از موضع عده‌ای بترسد
کلانتری با اشاره به این‌که در زمینه فرهنگ‌سازی آب با یک مشکل عمده مواجه هستیم، گفت: برای اجرای سیاست‌های نجات‌بخش آب باید جدیت داشته باشیم و از واکنش عده‌ای نترسیم. درحال حاضر ما بنا داریم آب کشاورزی را به نصف برسانیم و برای این کار بودجه تأمین و آماده شده است تا سهم آب کشاورزان را خریداری کنیم اما دولت نگران واکنش مجلس و بقیه است. خود بنده در یکی دو روز گذشته چند جلسه خصوصی با آقای چیت‌چیان وزیر نیرو داشته‌ام تا ایشان را توجیه کنم که از واکنش نماینده‌های مجلس نترسد. نهایت این موضوع استیضاح است اما بحران آب دیگر شوخی‌بردار نیست.  او تأکید کرد: اولین مصوبه دولت و اولین شعار آقای روحانی در زمان انتخابات احیای دریاچه ارومیه بوده است. ایشان با وجود آن‌که به وعده خود عمل کرد و برای خرید حقآبه کشاورزان بودجه مورد نیاز را هم کنار گذاشت اما با اظهارات تند دو سه نماینده محلی در مجلس سریع عقب‌نشینی کرد. دولت باید برای نجات کشور از بحران خشکسالی جسارت و جدیت بیشتری به خرج دهد.

هنگم اجرای پروژه‌ها کم‌سوادیم!
مشاور معاون اول رئیس‌جمهوری در پایان نشست به پاسخگویی به خبرنگاران و حاضران در جلسه پرداخت. او به پرسشی درباره احیای این دریاچه و سمتی که او در این پروژه دارد، پاسخ داد.

«شهروند» در سوالی از هدررفت بودجه کشور در نتیجه طرح‌های کارشناسی نشده و ازجمله طرح احداث میان‌گذر شهید کلانتری دریاچه ارومیه پرسید تا کلانتری توضیح دهد: در زمان احداث میان‌گذر شهیدکلانتری دریاچه ارومیه، طرح کارشناسی شد و مطالعات به درستی انجام گرفت؛ طبق مطالعات انجام شده بنا شد در ٣,٥ کیلومتری غرب دریاچه که ٩٩.٧‌درصد جریان آب از آن منطقه می‌گذرد، پل دیگری احداث شود اما آن پل را حذف کردند.

وی افزود: مشکل ما این است که زمان اجرای پروژه‌ها یا کم‌سواد هستیم یا اتفاقات را پیش‌بینی نمی‌کنیم  یا نظر کارشناسی را باور نداریم. مجموع این فرهنگ مدیریتی باعث می‌شود بودجه‌های عمرانی کشور هدر رود.

کلانتری همچنین در پاسخ به پرسش دیگر مبنی بر طرح خرید آب شیرین از کشورهای همسایه گفت: این طرح غیرقابل اجراست زیرا عمدتا همسایگان ما منابع کافی برای صادرات آب شیرین را در اختیار ندارند، در این زمینه با چند کشور نیز مذاکره شده اما نتیجه‌بخش نبوده است. به‌عنوان مثال تاجیکستان اعلام کرد آبی برای صادرات ندارد و جمهوری‌آذربایجان نیز حاضر شد سالانه ١٥٠ تا ٢٥٠‌میلیون مترمکعب آب به ایران انتقال دهد آن هم برای مدت محدود که با هزینه‌های سنگین حمل‌ونقل و میزان ناچیز توافق شده، این طرح توجیه اقتصادی کافی ندارد.








تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی

اسکات کلی فضانورد آمریکایی در کنار میخائیل کورنینکو فضانورد روس طولانی ترین حضور انسان در جاذبه صفر را در ایستگاه بین المللی فضایی تجربه می کنند.
اسکات کلی فضانورد آمریکایی ۲۷ مارس ۲۰۱۵ سفر یک ساله اش به ایستگاه بین المللی را آغاز کرد.

به گزارش عصرایران، او پیش از ترک زمین به اوباما رئیس جمهور آمریکا دیدار کرد و اوباما از خواست تا تصاویرش از فضا را در صفحه اینستاگرام منتشر کند. اینک کلی نخستین تصاویر خود را از فضا منتشر کرده که در نوع خود بی نظیر است.

اسکات کلی فضانورد آمریکایی در کنار میخائیل کورنینکو فضانورد روس طولانی ترین حضور انسان در جاذبه صفر را در ایستگاه بین المللی فضایی تجربه می کنند.


ارتفاعات آسیای مرکزی
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



واشنگتن دی سی پایتخت آمریکا
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



اتاق خواب من...آرامش کامل...
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



عکسی زیبا از فضا
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



اولین هوانوردی من روی تلسکوپ فضایی

تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی


استراحت فضایی
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی


پنجره ای رو به زمین
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



لحظه بر آمدن خورشید
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



بازیافت تا آخرین قطره...تهیه نسکافه از...
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



بیابان های آفریقا
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی


کلکلته در هند..
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



من خانه ام را در این عکس می بینم
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی


میز صبحانه ما...
تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



دو تصویر فضایی از زمین

تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی



تصاویر اینستاگرامی یک فضانورد از ایستگاه فضایی











777 کشته در زلزله شدید نپال/ شمار قربانیان رو به افزایش



دولت نپال روز شنبه از افزایش شمار قربانیان زمین لرزه این کشور خبر داد و شمار جان باختگان را تاکنون 777 نفر اعلام کرد .

به گزارش «انتخاب»؛ شبکه تلویزیونی سی ان ان به نقل از منابع دولتی نپال گزارش داد که شمار قربانیان رو به افزایش است و صدها نفر در این زمین لرزه زخمی شده اند.

'لاکسیما پراساد داکال' سخنگوی وزارت کشور نپال گفت: براساس گزارش های رسیده از بهاکتاپور که در مجاورت کاتماندو قرار دارد 43 تن نیز در این محل جان خود را از دست داده اند.

برخی گزارش ها حاکیست که براثر سقوط بهمن در ارتفاعات اورست نیز دست کم 30 کوهنورد در این منطقه گرفتار شده اند.

مرکز تحقیقات زلزله نگاری آمریکا قدرت این زمین لرزه را که ساعت 11:41 به وقت محلی روی داد ؛ 7 ممیز 9 درجه در مقیاس امواج درونی زمین ( ریشتر ) اعلام کرد.

شدت زمین لرزه به اندازه ای بود که در بخش هایی از هند و پاکستان ؛ بنگلادش و تبت از جمله شهرهای دهلی نو و لاهور نیز احساس شد.

درهای کارگاههای مرمتی بیشاپور به روی گردشگران گشوده شد


ابزار آلات کاوشگران دهه های گذشته شهر بیشاپور شامل نقشه های دستی، دستگاه تایپ و ادوات و ابزار حفاری باستان شناسان خارجی و داخلی از این شهر ساسانی است…

به گزارش سرویس تاریخ عصر کازرون؛ مصیب امیری،‌مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس گفت : به مناسبت فرا رسیدن روز محوطه ها، بناها و بافت های تاریخی نمایشگاهی از ادوات و ابزار کاوشگران مجموعه ساسانی بیشاپور برپا شده است.
امیری افزود: ابزار آلات کاوشگران دهه های گذشته شهر بیشاپور شامل نقشه های دستی، دستگاه تایپ و ادوات و ابزار حفاری باستان شناسان خارجی و داخلی از این شهر ساسانی است.
وی در ادامه به بازدید گردشگران و علافمندان از کارگاه های مرمتی شهر بیشاپور در این روز اشاره کرد و گفت: هم اکنون گردشگران و و علاقمندان می توانند از کارگاه های مرمتی بناهای ارگ شاهی و بنای ضلع جنوب غربی ایوان موزایک شهر ساسانی بیشاپور دیدن نمایند.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس همچنین اضافه کرد: هم اکنون نمایشگاهی از تصاویر جاذبه های گردشگری و تاریخی شهرستان کازرون نیز در موزه مردم شناسی کازرون برپا شده است و بازدید از این نمایشگاه برای عموم علاقمندان رایگان است.
منبع: روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری فارس/  حوزه میراث و گردشگری باشگاه خبرنگاران