برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهری هم اکنون در در یک خط فرازی قرار گرفته که انتطار می رود تا در سال های آینده اکثر شهرهای جهان را در بر بگیرد و تبدیل به یک استراتژی فراگیر جهانی شود،تا پاسخگوی نیازهای
برنامه ریزی شهری باشد.
در این نوشتار نیز سعی بر آن است تا ضمن تشریح و نگرش عمیق تر نسبت به این دسته از برنامه ریزی ها نقدی راجع به محتوا ،اهداف ،اجرای آن و نتایج آن انجام پذیرد تا ضمن فراهم سازی موجبات درک و شناخت بهتر ،به اصلاح نواقص احتمالی موجود در راستای بازدهی مطلوب تر در آینده بپردازد. .
برنامه ریزی استراتژیک ، چشم اندازروشن ، رویکردهای مشارکتی : واژگان کلیدی
مقدمه
تحولات سالیان اخیر در نگرش عمومی به مفهوم شهرداری و وظایف آن در جامعه ، موجب ایجاد چشم اندازی متفاوت نسبت به نقش و جایگاه شهرداری در روند تحولات شهری شده است . هرچند این تغییر در ادبیات جهانی مرتبط ، نکته ای جدید تلقی نشده و چند دهه ای از تغییر در رویکرد و هدف مداخله در سازمان های متولی مدیریت شهری می گذرد، لیکن تفاوت اساسی را می توان در جایگاه عوامل و نقش عناصر سازنده ی آن تصور کرد . در نگاه سنتی ( برگرفته از ادبیات مدرنیستی ) مولفه های سازنده ی محیط شهر ، مجموعه ی منفعلی تصور می شد که در نتیجه ی هدایت مجزا و منفعلانه در قالب برنامه های مشخصی شکل می گرفت . رویکرد نوین ،جامعه ی شهری را مملو از کنش گران متعددی می داند که هر یک بر اساس ماهیت درونی و ساختار عملکردی خود تدبیر کرده و به نقش آفرینی می پردازند . در این میان گروههای ذینفع و ذی نفوذ نیز در جهت اهداف و مقاصد خود عمل کرده و در نهایت مجموعه ای را پدید می آورند که در صورت فقدان قدرت کارگردانی ،عرصه ی شهر را بازیچه ی امیال خود خواهند کرد . خواستگاه نظری در این رویکرد ، در چارچوب تفکر برنامه ریزی استراتژیک عینیت می یابد. این دیدگاه به معنای فرایند تضمین دستیابی سازمان به فواید ناشی از بکارگیری استراتژی های مناسب است . برنامه ریزی استراتژیک در این چارچوب ، دوراندیشی سازمان یافته ای است که مراحل مختلفی را نظیر هدف گذاری و تفکیک محدوده های کمی وکیفی آن ، تعیین خط مشی ها و سیاست ها و برنامه ریزی تاکتیکی دنبال می کنند . برنامه ریزی استراتژیک شهری، به کارگیری چارچوب مفهومی و روش شناسی منبعث از رویکرد استراتژیک در حوزه ی برنامه ریزی فضایی توسعه ی شهری است ،تا بتواند بر پایه ی اصول علمی برنامه ریزی ، هدایت و کنترل شهر را به عهده داشته باشد . در این رویکرد هدایت تغییرات ، تدوین برنامه ها و طرح های محدود برای آنها در طول زمان و منطبق با سیاست گذاری های انجام شده صورت می پذیرد (رفیعیان،مجتبی،عبدالرضاگلپایگانی:1384،ص31).
استراتژی توسعه شهری(CDS )چیست ؟
جمعیت جهان دارای حرکات و تغییرات متناوبی است که همواره به نفع جمعیت های شهرنشین عمل می کند . بسیاری از شهرها دارای رشد بیش از اندازه بوده و در کشورهای در حال توسعه آسیایی و آفریقایی در آینده نزدیک جمعیت بسیاری از شهرها به دو برابر میزان فعلی خود خواهد رسید . این امر چالش های بزرگی را به دنبال خو د مطرح می سازد ،یکی از موارد آن گسترش فقر است . برای رویارویی با این چالش های نوین چاره ای نیست مگر آنکه با راهبردهایی متناسب ،به اتخاذ برنامه ریزی برای آینده و به صورت آگاهانه دست بزنیم .راهبرد توسعه شهری برنامه ای است که می تواند در این فرایند حساس ،در انجام تصمیم گیری و اجرای آن ما را یاری نماید .
راهبرد توسعه شهری برنامه ایست با ماهیت راهبردی که توامان بر تهیه و اجرای سند تاکید می کند و تدوین آن بر پایه ی چشم انداز سازی مشارکتی صورت می پذیرد . مقصود ، نوعی سند است است که توسط بانک جهانی ،مرکز سکونتگاههای انسانی سازمان ملل متحد و سازمان وابسته به آنها ،یعنی ائتلاف شهرها پیشنهاد و ترویج گردیده است . سند مزبور وسیله ای است که در آن تکنیک های مشارکتی به کار گرفته شده و هدف اصلی آن تامین توسعه پایدار شهری از طریق ایجاد ظرفیت اجتماعی برای چشم انداز سازی مشارکتی و اقدام همگانی می باشد . مبحث فقر شهری و اتخاذ سیاست های حمایت از اقشار فقیر و ارتقای وضعیت آنان در این سند جایگاه ویژه ای دارد . این سند برای آن تهیه شده تا رشد شهرها متضمن عدالت اجتماعی نیز باشد که این امر از طریق همکاری و مشارکت افراد جامعه در راستای ارتقای کیفیت زندگی شهری همه ی شهروندان میسر می شود . براساس یک چشم انداز مشترک جهت ارتقای کیفیت اداره و مدیریت شهری ،افزایش میزان سرمایه گذاری به منظور بالا بردن نرخ اشتغال و کاهش منظم و پایدار فقر شهری تدوین می شود
cities alliance (n/d) cds discussion paper) ).
این فرایند )راهبرد توسعه شهری( سه محصول نهایی خواهد داشت ؛
-1تدوین یک چشم انداز مشترک شهری (city vision)
-2ایجاد الزام هایی موثر جهت تحقق چشم انداز (development strategy)
-3 تدوین یک برنامه اجرایی (action plan)
از این رو محصول خروجی این سند شامل موارد سه گانه ی زیر خواهد بود :
الف- سیاست گذاری و اصلاحات مدیریتی و نهادی
ب- برنامه ریزی های سرمایه گذاری از جمله در زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی(توسلی ،محمود؛1384،ص32).
ج- تدوین سازو کارهای پایش(cities alliance (2004) first result ).
برنامه ریزی راهبردی دارای خصوصیات زیر می باشد:
سابقه ی برنامهریزی (CDS)
برنامه ریزی راهبردی توسعه ی شهری ابتدا در سال 1999 توسط سازمان ائتلاف شهرها کلید خورد . این برنامه ها پاسخی بود به اهمیت فزاینده ی شهرها و تغییراتی که در تئوری و عمل رخ داد . اما دلایلی که در این زمان برای اهمیت داشتن موضوع شهرها وجود داشته اند عبارتند از : اول به دلیل وزن فوق العاده ای که حضور جمعیت امروزه در شهرها پیدا کرده و نیز از سمت و سوی درست خارج شدن آن در برخی نواحی شهری و دوم به دلیل اینکه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی امروزه در شهرها تمرکز یافته و می بینیم که شهرها نقش زیادی در (GNP) ملی دارند .
از سویی جوهره ی شهرها مدیریت آنهاست و سه عامل در سنجش اهمیت مدیریت شهری در زمینه ی راهبرد توسعه ی شهرها نقش ایفا می کنند که عبارتند از :
1. زمینه ی افزایش شتاب تغییرات اقتصادی
2. تمرکز زدایی و محدود نمودن نفوذ و اندازه ی حکومت های محلی
3. شمایل مهار نا شدنی فقر و محرومیت اقتصادی
یکی از واکنش ها در مقابل این تغییرات مهار ناشدنی فزاینده ، بسط دادن تمرکز بر روی مدیریت شهری است . اینکه یک شهر چگونه اداره می شود برای تعیین موقعیت مطلوب بخش های تولیدی آن شهر در بازارهای منطقه ای و جهانی ضروری است . تجربه نشان داده که سیستم خوب اداره ی شهرها در جهت دادن امکان زندگی خوب در شهر اساسی و ضروری است. بدین ترتیب (CDS) روی کار آمدند .
راهبرد توسعه ی شهری در ابتدا به عنوان برنامه ی کمک و همیاری شهری شناخته می شد و در مسیر این تفکر غالب که شهرها موتور توسعه ی ملی هستند تاکید آن بر امکان یک رشد هماهنگ در سرمایه گذاری از طریق ساختن رشد اقتصادی ممکن بود . در این برنامه ها مقوله ی کاهش فقر ندرتاً به عنوان محور توجه و تمرکز قرار می گرفت . کاهش فقر به عنوان یک هدف محتمل و البته مهم خروجی از تاکید بر رقابت ، قابلیت زیستی و نظام مندی مطرح بود . یعنی صاحبنظران عقیده دارند که اکثر طرح های (CDS) متقدم کاهش فقر به عنوان یک پس زمینه یا در اولویت ثا نوی در نظر گرفته می شد . اگر چه بعدها با تأسیس ائتلاف شهرها و تعهد نشان داده شده از سوی این سازمان برای ارتقای شرایط زندگی اقشار فقیر در شهرها ، کاهش نمایان فقر در برنامه های راهبرد توسعه ی شهری به صورت جدی مد نظر قرار گرفت . و امروزه کاهش فقر یکی از برون داده های ملموس و محتمل راهبرد توسعه ی شهری محسوب می گردد . از زمان شروع اینگونه برنامه ها یک تولید ثا نویه ی (CDS) توام با تمرکز بیشتر بر مقوله ی فقر صورت گرفت که تاکید فزاینده ای را برای کاستن از فقر نشان می داد. (توسلی،محسن:1384،ص43).
در جستجوی پایه های نظری
برای تشریح پایه های نظری استراتژی توسعه ی شهری بر مواردی چون مفاهیم نظری مشارکت ، شهر سازی نوین ، روش های هوشمند و چشم انداز اشاره می گردد ولی به مورد چشم انداز بنا به اهمیت آن به تفصیل بیشتری پرداخته می شود .
شهرسازی نوین:
از اواخر دهه ی 1980 و اوایل دهه ی 1990 مطرح گردید که هدف آن اصلاح طراحی محیط مصنوع به وسیله خلق محلاتی که مناسب عابر پیاده باشد و شامل طیف وسیعی از شغل و مسکن باشد و اصول آن عبارتند ازقابلیت طی مسافت به صورت پیاده ، ارتباطات ، کاربری مختلط ، تنوع مسکن ، کیفیت بالای طراحی شهری و معماری ، ساختار سنتی محله ، تراکم بالا ، حمل و نقل هوشمند و کیفیت زندگی.
مفاهیم نظری مشارکت :
در دنیای امروز تلاش اکثر برنامه ریزان و دست اندرکاران توسعه این است که جگونه می توان سطوح مشارکت و تصمیم گیری عمومی را در زمینه های تصمیم گیری بالا برد . دیگر اهمیت مشارکت بر کسی پوشیده نیست و این امر افکار زیادی را به خود معطوف کرده است .
چشم انداز سازی :
می دانیم که فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری راهبردی به طور کلی از شش گام تشکیل می شود : برنامه ریزی پروژه ، سنجش وضعیت ، چشم انداز سازی ، تدوین راهبرد اجرا و پایش . و در اینجا مرحله ی چشم اندازسازی در فصل مشترک دو مرحله ی اساسی فرایند ، یعنی در حد فاصل مراحل سنجش وضعیت و تدوین راهبرد قرار گرفته و و مهمترین و شاخص ترین مرحله ی تهیه ی برنامه های توسعه ی استراتژی شهری و قلب فرایند طراحی محسوب می شود و در این میان در مفهوم سازی اصطلاح چشم انداز و در جستجوی پایه ی نظری برای صورت بندی چشم انداز مشخص می شود که ارتباط نزدیکی میان این مفهوم و مفهوم منظر ذهنی (Image) وجود دارد . از این رو در تبیین تئوریک چشم انداز و ایجاد یک چارچوب مفهومی برای صورت بندی بیانیه ی آن امکان بهره گیری از نظریه های منظر ذهنی وجود دارد . از این رو اعتقاد بر این است که تلفیقی از نظریه های منظر ذهنی ، که تواما در برگیرنده ی مولفه های سازنده ی منظر ذهنی و نظم سلسله مراتبی عناصر منظر ذهنی باشد ، می تواتد مقدمات لازم جهت ایجاد یک چارچوب مفهومی مناسب را برای قالب بندی چشم انداز فراهم آورد . نظریه ی منظر ذهنی لینچ (lynch(1960) the image of the city) و نظریه ی نقاط لنگرگاهی گولج (golledge(1978) learning about urban enviroment) می تواند مبنای ساخت چارچوب مورد نظر قرار گیرند . بر اساس نظریه ی لینچ منظر ذهنی از سه مولفه ی اصلی هویت (identity) ؛ ساختار (structure) ؛و معنا شکل می گیرد که خود معنا شامل دو نوع معنای عملکردی و معنای عاطفی و ضمنی است . بر مبنای نظریه ی نقاط لنگرگاهی شکل گیری منظر ذهنی از هر پدده ای واجد یک نظم سلسله مراتبی است که در آن ابتدا نقاط لنگر گاهی، ادراک و فرا گرفته می شوند و سپس در حول نقاط عناصر فرعی تر که بر آنها نام جزئیات نهاده اند ادراک و فرا گرفته می شوند . براین اساس چارچوب پیشنهادی برای چشم انداز شهر یا محله بصورت ذیل خواهد بود :
الف- نکته یا نکات لنگر گاهی ؛ این نکات همان معنای شهر یا محله هستند که شامل معنای ضمنی ( لقب یا کنیه ی شهر که به صورت نمادین محل را نام گذاری می کند ) و معنای صریح (نقش اقتصادی شهر ) می گردد .
ب- نکات فرعی (جزئیات ) در ذیل موئلفه های سازنده ی بیانیه ی چشم اندا می آیند و عبارتند از :
- هویت ؛ چشم انداز باید بر مبنای سنجش وضعیت جامعی که صورت می گیرد مرفولوژی اقتصادی ، فرهنگی و کالبدی متما یز شهر را بیان نماید .
- ساختار ؛ ( جایگاه نسبی ) ؛ چشم انداز باید بر حسب مورد جایگاه مبنی شهر را در سطوح گوناگون ، ملی ، منطقه ای بین المللی ترسیم نماید .
- معنای صریح ؛ ( پایه ی اقتصادی ) چشم انداز باید نقش و پایه ی اقتصادی شهر را تصویر سازی کند .
- معنای ضمنی ؛( لقب و عنوان ) چشم انداز باید با تاکید بر جنبه های متمایز شهر مثلا ویژگی های کالبدی فرهنگی عنوان نمادینی را برای شهر پیشنهاد کند(گلکار،1384،ص1-31).
فلسفه و هدف (CDS) چیست ؟
در یک بیان ساده می توان گفت که برای کاستن از سطح فقر شهری و تامین توسعه پایدار و کمک نمودن به تحقق فرایند تصمیم سازی مشارکتی بویژه در کشورهای در حال توسعه ،سازمان ائتلاف شهرها سعی کرده که سند راهبردی توسعه ی شهری را به عنون یک ابزار موثر ،بکار ببرد . به عبارتی دیگر سند (CDS) ارتباط بسیار نزدیکی با ارتقای کیفیت زندگی اقشار فقیر در کشورهای در حال توسعه دارد . نکته ی مهم در اینجا این است که تهیه و تدوین سند مذکور هدف نهایی نیست بلکه اجرای ان مهم ا ست .
فلسفه ی این راهبرد ،رفع مسائل و بحران های شهری به ویژه برای کشورهای در حال توسعه می باشد که از جمله ی آنها گسترش بی رویه جمعیت شهرنشین –و نه الزاما شهروتد – و شکل گیری زاغه ها و حلبی ابادهای شهری است که حتی از دسترسی به ابتدایی ترین و ضروری ترین خدمات و نیازهای زندگی محروم می باشند . اما به طور موردی می توان اهداف اکثریت راهبردهای توسعه شهری را در قالب سه مورد طبقه بندی نمود :
- ایجاد پایه های لازم برای رشد اقتصادی پایدار
- شناسایی راهکارهای توسعه اجتماعی عادلانه تر و کاهش فقر
- حصول اطمینان از تصمیم گیری ،مدیریت و اداره مشارکتی امور شهر
و یا درراهبرد توسعه شهر عمان-اردن،اهداف زیر مطرح بوده است :
- بهسازی سازکار اداره امور شهری در عمان بزرگ
(cds)فرایند تهیه ی
فرایند تهیه راهبرد توسعه شهری شامل موارد چند گانه ای است که در زیر می آید :
-1برنامه ریزی پروژه (DESIGN)
-2 سنجش وضعیت (ASSESSMENT)
-3 چشم انداز سازی (VISIONNING)
-4 تدوین راهبرد (STRATEGY)
-5 اجرا (IMPLEMENTATION)
-6 پایش (MONITORING)
در مرحله ی برنامه ریزی (DESIGN) ،کلیه طرف های ذینفع شامل شهرداری ها ،ادارات محلی و گروهها باید شناسایی گردند. ترتیبات نهادی و ساختاری در این جا مشخص می شوند تا هماهنگی لازم را به وجود آورده و اجرای این طرح ها را ممکن سازد . منابع مورد نیاز از قبل تعریف می گردند و مهم است که نسبت به حمایت های فنی و مالی مورد نیاز برای این کار تضمین حاصل گردد و در کنار ان نوعی تعهد از کلیه گروههای ذینفع کلیدی چه در مرحله ی تهیه و تصویب و چه در مرحله ی اجرای سند بدست می آید . همچنین اقداماتی که در آینده باید انجام شود مانند تعیین زمان لازم ،تعیین افراد مسول و برآورد بودجه ،همگی در این قسمت تعریف می گردند .
هدف گام بعدی که سنجش وضعیت است(ASSESSMENT ) ؛ عبارت است از انجام ارزیابی به منظور ترسیم نقشه ی اجتماعی اقتصادی شهر و یا منطقه .برای تکمیل این مرحله باید اطلاعات جمعیت شناختی ،اقتصادی و زیر ساختی گردآوری شوند و در کنار آن ویژگی های منحصر به فرد آن مشخص شود . به عنوان نمونه مزیت های نسبی و ویژگی های تاریخی و کالبدی شهر بررسی می شود . بررسی محیط خارجی و شناسایی عوامل ایجاد تغییر باز در همین مرحله قابل انجام است .
در مورد مرحله ی سوم و چهارم یعنی چشم انداز سازی (VISIONNING) و تدوین راهبرد(STRATEGY) بنا بر اهمیت شان جداگانه بحث خواهد شد .
اما گام پنجم که اجرا(IMPLEMENTATION) نام دارد ؛دشوارترین بخش فرایند می باشد و می خواهد که برنامه ی اجرایی (ACTION PLAN) را به اجرا درآورد و فرایند (CDS)را نهادینه سازد . در این بخش یک گروه اجرایی تشکیل می شود و سلسله مراتب تقسیم کار و تعیین مسولیت ها و چارچوب زمانی و منابع انجام می شود . و محورهای راهبردی آغاز به اجرا می کند و در صورت نیاز ، پیشرفت اجرا پایش می شود . برانگیختن و ایجاد تعهد در کلیه ی شرکت کنندگان از اهمیت حیاتی برخوردار است و از آنجا که تعداد راهبردها زیاد است ، برای رفع خستگی و احساس دلسردی کارشناسان و عامه ی مردم ،غالبا سعی می شود تعدادی ازمحورهای راهبردی که به مسائل حادتر پاسخگوست و پیشرفت ان زودتر نمایان می شود انتخاب شود .