مدیرکل دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان محیط زیست هشدار داد: چنانچه مدیریت منابع آبی به همین منوال باشد، 20 سال آینده مازندران هم بیابان میشود.
روزنامه همشهری در ادامه نوشت: حمید گشتاسب، مدیرکل دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست در حالی نسبت به بیابان شدن مازندران هشدار داد که 12 اسفند گذشته، همشهری در گزارشی که با عنوان «مازندران 20 سال آینده بیابان میشود»، نسبت به بیابان شدن مازندران طی 20 سال آینده هشدار داده بود.
در آن گزارش، دکتر محمد امینی، استاد دانشگاه و رئیس سابق مرکز تحقیقات منابع طبیعی و کشاورزی استان مازندران به همشهری گفت: بنا به آمار، اگر روند موجود در برداشت آب از سفرههای زیرزمینی ادامه پیدا کند حداکثر 20 سال دیگر مازندران خشک میشود.
امینی با اشاره به اینکه هر 10 سال، سطح آب سفرههای زیرزمینی شمال کشور نیم متر پایینتر میرود، خاطرنشان کرد: در حال حاضر منابع آبی استان به طرز نگرانکنندهای در حال کاهش است.
به گفته وی، افت سطح آب سفرههای زیرزمینی در اراضی جلگهای روی پوشش گیاهی بهشدت اثر گذاشته و بهتدریج باعث خشک شدن خاک و تخریب کامل پوشش گیاهی در این مناطق میشود.
امینی گفت که سطح سفرههای زیرزمینی وقتی افت میکند، ناگزیر عمق چاهها بیشتر میشود و آب بیشتری از سفرههای زیرزمینی برداشت میکنند. الان بسیاری از دشتهای مازندران دشت ممنوعه هستند و نباید از این دشتها، آبی برداشت شود زیرا سطح آب از تراز منفی دراز مدت پایینتر رفته و این خطر وجود دارد که سفرههای زیرزمینی به خشکی برسند.
مهندس کاظم نصرتی نصرآبادی هم که سالها مدیریت جنگلهای شمال کشور را برعهده داشته است، در گفتوگو با همشهری وضعیت منابع آبی استانهای شمالی کشور را بحرانی توصیف کرد و گفت: طی چند دهه اخیر، در سراسر کشور بیش از حد مجاز از سفرههای زیرزمینی، آب برداشت شده و سه استان گیلان مازندران و گلستان هم از این قاعده مستثنی نبودند.
رئیس جامعه جنگلبانی ایران، افزود: ساختار اراضی شمال بهگونهای است که وقتی سفرههای زیرزمینی تخلیه شود، آب شور جایگزین آبهای زیرزمینی شده و اراضی قابلیت خود را از دست میدهد و شوری، در نهایت باعث تخریب سرزمین میشود. اینها مباحث جدیدی نیست و طی چهار دهه اخیر بارها کارشناسان درباره آن هشدار دادند اما کسی به این هشدارها توجه نکرد.
دکتر حسین آخانی، پژوهشگر منابع طبیعی و گیاهشناس هم پیش از این در گفتوگو با همشهری با اعلام اینکه تنش آبی همه عرصههای کشور را فرا گرفته و جنگلهای زاگرسی و هیرکانی هم از این تهدید در امان نماندهاند، گفت: اکنون در عرصههای وسیعی از رویشگاههای زاگرسی و بخشی از رویشگاههای شمال با پدیده خشکیدگی درختان مواجهیم که مهمترین عامل این وضعیت به هم خوردن توازن آبی در این عرصههاست.
آخانی ادامه داد: ما در سالهای اخیر با حفر صدها هزار چاه مجاز و غیرمجاز بهصورت بیرویه از سفرههای زیرزمینی آب برداشت کردیم؛ این شیوه باعث افت شدید سطح آب سفرههای زیرزمینی شد و عملا ارتباط ریشه گیاهان و درختان با رطوبت زیرزمین قطع شد که نتیجه آن خشک شدن درختان و نابودی پوشش گیاهی بود.
وی در توضیح این مطلب گفت: ممکن است برخی بیابانی شدن جنگلهای شمال را غیرممکن بدانند اما در تاریخ زیستی کشور، در برهههایی از زمان جنگلهای شمال حالت نیمهبیابانی داشته و فقط در مناطق خاصی از جمله در درهها، درختان بعد از دوره یخچالی و مساعد شدن شرایط دوباره رشد کرده و بهصورت جنگل درآمدهاند.
اکنون حمید گشتاسب مدیرکل دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با تسنیم، میگوید : اگر روند مدیریت منابع آبی به همین صورت ادامه یابد تا 20 سال آینده حتی مازندران به بیابان تبدیل میشود. وقتی استانی مثل مازندران تا این اندازه در معرض تهدید قرار میگیرد طبعاً مناطق دیگر با شدت بیشتری در معرض خطر هستند.
آنطور که گشتاسب میگوید: کشور نیازمند ایجاد بانک آب است چراکه 85 درصد منابع آب صرف کشاورزی میشود که این رقم تکاندهنده است؛ بنابراین باید شیوههای نوین آبیاری جایگزین کشاورزی سنتی شود.
به گفته وی، در حال حاضر برداشت آب از چاهها و آبهای زیرزمینی به بیش از حد مجاز و به 60 میلیارد متر مکعب رسیده است که این اقدام توسط پمپهای مکندهای انجام میشود که سفرههای زیرزمینی را خالی از آب میکنند. این در حالیاست که حد مجاز برداشت آب از سفرههای زیرزمینی کمتر از 40 درصد است اما اکنون این میزان بیش از 85 درصد است.
روی برخی دیوارهای شهر، حتی در بافت تاریخی با اسپری نوشتهاند: «خرید و فروش زمینهای میراث فرهنگی»! بازار پر رونقی که به نظر میرسد با قدرت کاسبکارانه کنونی در محدوده توس هیچکس توان مقابله با آن را ندارد، حتی قانون!
بافت تاریخی «توس» و زمینهای طراف آن بیش از 40 سال است که دستخوش زورگویی و قدرت کاسبکارانه فقط چند خانواده در روستاهای «توس سفلی»، «توس علیا» و «اسلامیه» شده و هرکس که ساز مخالفی در توس با این چند خانواده بزند، جوابش تهدید و کتک و فحاشی است...
حتی به همین دلیل سالهاست طرح «تفصیلی» توس که حتی مراحل نهایی شدن را میگذراند، ته خط مصوبات نهایی گیر افتاده است، بدون هیچ حمایت و پشتیبانی.
دستکم از پنج سال پیش، آن هم در یک دوره زمانی مشخص - 25 اردیبهشت «روز بزرگداشت فردوسی» - آنهم چون این شاعر نامدار در توس دفن است، به یاد بافت تاریخی توس و مشکلاتاش میافتیم و در ذهنمان خاطرهسازی میکنیم، اما چه فایده؟
سعید ساداتنیا که از سال 1380 «مدیریت پروژه توس» و طرح آمایش آن را برعهده گرفته است، وضعیت توس را دردآور میداند.
او در این زمینه به ایسنا میگوید: پیشنهادات بلند مدت و کوتاه مدت زیادی برای ساماندهی و حفاظت از بافت تاریخی توس داشته و داریم، اما به دلیل زمینخواریها، زورگوییهای کاسبکارانه و مشکلات متعددی که در این منطقه به وجود آوردهاند، امکان به نتیجه رساندن آنها وجود ندارد.
وی حکایت بافت تاریخی توس را یک داستان با سری دراز میداند که بیش از 10 سال از آغاز آن میگذرد و میگوید: در پبشنهادهای اولیه این قضیه مطرح شد که برای حفاظت از این منطقه دو روستای «توس سفلی» و «توس علیا» تخلیه و به ساکنانش خانهی معوض داده شود؛ و از سوی دیگر جمعیت روستای سوم یعنی «اسلامیه» را تثبیت کنند، اتفاقی که هیچگاه رخ نداد.
او ادامه میدهد: در آن زمان جمعیت منطقه یکدهم جمعیت کنونی بود، ما میتوانستیم در آن موقعیت دو روستا را تخلیه و جمعیت روستای سوم را تثبیت کنیم و از توسعه بیشتر در این سه روستا جلوگیری کرده و طرحهایش را به خوبی اجرا کنیم و با خریداری زمینهایی بیرون از محدوده بافت تاریخی و آمادهسازی آنها و دادن آنها به مردم منطقه، آنها را ترغیب به جابجایی کنیم، اما هیچکدام انجام نشدند.
وی با اشاره به مساحت 350 هکتاری توس که حدود 150 هکتار آن شهر تاریخی توس و در واقع مهمترین شهر دورهی اسلامی بوده است، میافزاید: در آن زمان در منطقه توس چیزی تحت تصرف مردم نبود و زمینها آزاد بودند، در این شرایط به راحتی در طول 10 سال گذشته میشد کارهای پژوهشی و اقدامات باستانشناسی انجام داد و حفاری کرد، اما با گذشت زمان مالکهای شخصی با زدوبندهایی که انجام دادند زمینها را بین خود تقسیم کرده و سپس با قیمتهای بالاتر بین مردم فروختند. آنها یک کاسبکاری راه انداختند و به مردم گفتند هرکس در این منطقه ساکن شود نانش در روغن است.
او با بیان این نکته وضعیت کنونی در توس به دلیل کوتاهیهایی از چند سال گذشته فرمانداری، استانداری و میراث فرهنگی است، ادامه میداد: برخی دستگاههای دولتی با تندروی و دادن قولهای نابجا، لولههای آب، برق و گاز را از این منطقه عبور دادند، جادههای در دسترس ایجاد کردند، حتی در طول چند سال گذشته باروی دوره ایلخانی را تخریب کردند و در بخشهایی از آن ساختوساز جدید انجام دادند.
ساداتنیا در ادامه به خالی از سکنه بودن این منطقه در طول 36 سال پیاپی در سالهای گذشته اشاره میکند و میگوید: وجود آرامگاه فردوسی به مرور باعث این اتفاقات شد، جلوی توسعه در این منطقه گرفته نشد و مردم ترغیب شدند زمینها را خریداری کنند، تا جاییکه به مرور قیمت این زمینها افزایش یافت، پس پولهای باد آورده هم با خود قدرت و فساد آوردند. به مرور جمعیت صفر نفری این منطقه در سال 36 به جمعیت 1000 نفره در سال 70 و جمعیت کنونی 10هزار نفره رسید و چند سال آینده به 50 هزار نفر میرسد.
او توضیح میدهد: در سالهای اخیر آنقدر برخی از مردمِ این محدوده قدرتمند و برای خود صاحب منصب شدهاند که حتی بارها عوامل میراث فرهنگی را تهدید کرده و کتک زدهاند و حتی به ما که حدود 12سال است برای آمایش و ساماندهی این محوطه فعالیت میکنیم فحاشی میکنند، آنها اکنون خود را نمایندگان مردم اینجا میزنند، چون پول و اعتبار دارند! در واقع آنها دارند از خان گسترده و حقوق عمومی استفاده میکنند و اکنون از همه طلبکارند، حتی زمانیکه همکاران ما برای انجام کارهای مربوط به پروژه میروند با اسلحه تهدید میشوند. در چند سال گذشته نیز نماینده میراث فرهنگی و رئیس پایگاه میراث فرهنگی توس را گروگان گرفتند.
ساداتنیا دلیل این اقدامات را نبود عزم لازم و جدی در مدیریت شهری توس و مشهد میداند و تاکید میکند: متاسفانه این ناهماهنگیها به جای اینکه تمام شوند، در حال گسترشاند؛ هر چند از مدتی پیش که توس زیر نظر شهرداری مشهد رفته است، شهرداری قدری با این معضلات مقابله میکند.
وی با اشاره به یافتههای آخرین حفاریها در این محوطهی تاریخی اظهار میکند: در حفاریها مختلف در سطح این بافت تاریخی، بخش حاکمنشین شهر، یک زندان، کف سازی و قنات در جلوخان و زندانی دیگر در شارستان و کهندژ به دست آمدند، در منطقهای که علاوه بر فردوسی 450 تن از مفاخر ادبیات، هنر و فلسفه آرامیدهاند.
او با تاکید بر اینکه در حال حاضر نیز وضعیت کنونی توسط فقط تعداد معدودی از افراد ساکن در این محدوده ادامه دارد، بر وجود یک عزم جدی برای پایان دادن به این بحثها تاکید و میگوید: امیدوارم شورای فنی جدید سازمان میراث فرهنگی و اساتیدی در این شورا فعالند بتوانند این پروژه را به نتیجه برسانند.
مدیرعامل تیم مشاور آمود مهمترین اقداماتی که شاید در آینده بتواند این بافت تاریخی را نجات دهد، هنوز همان راهکارهای اولیه میداند و معتقد است: تا این در نخستین قدم جمعیت منطقه به عنوان یک مکانیزم ساده و روشن تثبیت نشود، نمیتوان کارها را به درستی انجام داد.
وی میافزاید: در درجه اول جلوگیری از توسعهی منطقه بهترین راهحل است، باید اجازه امتیازدهی برخی افراد را گرفت، زمینخوارها را شناسایی و با آنها برخورد کرد تا موارد تخلف برطرف شوند.
او داستان کنونی بافت تاریخی توس را یک داستان دردآور میداند که تا زمانیکه در آن منطقه قانون اعمال نشود و مدیریت شهری در منطقه به تفاهم نرسد، فقط شرکتهای اندیشهساز، میتوانند برایشان طرح دهند، چون آنها مجری نیستند، پس کاری از دستشان برنمیآید و هر روز وضعیت آن مناطق بدتر از دیروز میشود.
مدیر پروژه توس زیر فشار مالی رفتن شرکتهای طرحساز در اینگونه مناطق را از جمله معضلات میداند و ادامه میدهد: یک پروژه دوساله را 10 سال است که در دست انجام داریم، اما قدرتهای مالی منطقه اجازه تکمیل آن را نمیدهند.
وی تاکید میکند: متاسفانه برخی از کارمندان میراث فرهنگی هم به جای اینکه توسعهای پایدار و مبتنی بر قانون و طرحهای مصوب قانونی داشته باشند، فقط به دنبال بوی پول میروند. به قول برخی از افراد شاید در این منطقه فقط «نان در خلاف» باشد. متاسفانه معضلات این منطقه روز به روز در حال افزایش است.
انتهای پیام
ابزار آلات کاوشگران دهه های گذشته شهر بیشاپور شامل نقشه های دستی، دستگاه تایپ و ادوات و ابزار حفاری باستان شناسان خارجی و داخلی از این شهر ساسانی است…