درحالی که لوکیشن شهر باشتین سریال «سربداران» به سیاق نمونههای خارجی، این پتانسیل را داشت که مقصد گردشگران بسیاری شود، اما به دلیل ساخت دکور سریال «کلاهپهلوی» دکور شهر باشتین تخریب شد و شهرک سینمایی غزالی از داشتن یکی از میراثهای سینما باز ماند.
دو سریال «هزاردستان» و «سربداران» را به نوعی میتوان بنیانگذاران
شهرک سینمایی غزالی دانست. احداث شهرک سینمایی غزالی در مرداد ماه سال 1358
به طرح و پیشنهاد شادروان علی حاتمی به واسطه تولید سریال «هزاردستان»
انجام شد. هرچند در آن زمان قرار بر شکلگیری شهرک سینمایی نبود ولی زیبایی
و جذابیت سازهها، سینماگران را برآن داشت تا شهرکی را برای لوکیشنهای
خود بنا کنند.
سریال «هزاردستان» با مضمون تاریخ سیاسی معاصر ایران
بود که فاصلهای کوتاه از اوایل دوره پهلوی اول را در بر میگرفت. از این
رو دکوری به مساحت 10 هکتار برای ساخت و بازسازی تهران قدیم در نظر گرفته
شد. این دکور با توجه به اتودها و ماکتی که حاتمی از عکسها و اسنادی که از
شهرک سینمایی ایتالیا به نام چینه چیتا به همراه داشت و با الهام از آنها
طرحی برای بازسازی تهران قدیم را در اراضی بزرگ راه تهران کرج داده بود
احداث شد.
در همان سالها علاوه بر نماهای مربوط به تهران قدیم،
نماهایی از شهر باشتین و سبزوار به واسطه فیلمبرداری «سربداران» نیز احداث و
به نمایش گذاشته شد که امروزه هیچ اثری از آن دکور باقی نمانده است. در
سالهای بعد نیز برای ساخت سریالهایی همچون «امام علی(ع)» و «تنهاترین
سردار» که در این مکان ساخته شدند نماهایی از شهر کوفه ساخته شد.
محمدرضا
ورزی از جمله کارگردانان سریالهای تاریخی تلویزیون است که طی چندسال اخیر
مجموعههای «پدرخوانده»، «عمارت فرهنگی»، «سالهای مشروطه» و «تبریز در
مه» در کارنامه کاری او جای گرفتهاند.
وی که به واسطه ساخت
مجموعههای تاریخی به طور متناوب در شهرک غزالی حضوردارد درخصوص لوکیشنهای
این شهرک سینمایی گفت: «از اولین لوکیشنهایی که در شهرک سینمایی غزالی
ساخته شد میتوان به میدان توپخانه، ساختمان شهرداری ، لاله زار قدیم
اشاره کرد که در این میان محله بازار و کوچه و پس کوچههای بازار و تکیه
دولت قدیم را خراب کردهاند.»
حاتمی در آن دوره ماکتی از مخروبه
تکیه دولت ساخته بود که به دلیل ساخت تکیه دولت واقعی آنرا خراب کردند. ولی
درحال حاضر پس از گذشت بیش از 10 سال از آغاز ساخت این تکیه دولت واقعی با
آنکه بدنه آن از بتن آرمه است، به دلیل نداشتن استانداردهای مهندسی دستور
تخریب آن داده شده است. گویی ساخت این تکیه دولت واقعی نتیجهای جز صرف
هزینههای هنگفت و خراب کردن بازارچه قدیمی علی حاتمی نداشته است.
دکور
بسیار زیبای «سربداران» که نمایی از شهر باشتین را به نمایش میگذاشت به
دلیل ساخت دکور «کلاه پهلوی» خراب کردند این درحالی است که به گفته ورزی
شهرک غزالی فضای کافی برای ساخت دکور این مجموعه را داشت ولی بنابر دلایلی
دکور «سربداران» که اگر بود امروز بیش از 30 سال از دیدن آفتاب و مهتابش
میگذشت و به نوعی تبدیل به میراث سینمایی ما میشد، تخریب شد.
دکور شهر باشتین شامل بازارچه، دکان آهنگری کلو اسفندیار، دروازه مسجد و میدان شهر، کوچه پس کوچههای نیشابور میشد.
پس
از آن سریال «گرگها» در شهرک غزالی ساخته شد و در ادامه روند تاریخی شهرک
سینمایی دکور سریال «امام علی» با سازههایی همچون شهر کوفه و مدینه ساخته
شد. در حال حاضر بیشتر سازههای لوکیشنسریال «امام علی» در شهرک سینمایی
پابرجا هستند و بخشهای داخلی آن همچون کاخ معاویه ازبین رفتهاند. درحالی
که مسئولان میتوانستند با حفظ و نگهداری از این لوکیشنها تمام اجزای دکور
را برای بازدید گردشگران به طور کامل حفظ کنند.
به اعتقاد ورزی
دکور سریال «مریم مقدس» یکی از زیباترین، فاخرترین و جذابترین دکورهایی
است که تاکنون در شهرک غزالی ساخته شده است که درحد استانداردهای هالیوود
است. فندانسیون بتن آرمه و مهندسی سازه بسیار دقیق است و از حدر رفت زمین و
فضا جلوگیری شده. در این لوکیشن میتوان اورشلیم قدیم، معبد سلیمان،
کارگاه نجاری حضرت زکریا نبی(ع)، کاخ هرود را دید که توسط داوود علی اکبری و
صالح پناهی ساخته شدهاند.
در این میان دکور سریال «یوسف
پیامبر» در شهرک سینمایی دفاع مقدس ساخته شد که به گفته ورزی در حال
حاضر شرایط مناسبی ندارد و به حال خود رها شده است. هرچند قرار است از این
دکور برای ساخت فیلم «حضرت موسی» استفاده شود ولی به دلیل عدم رسیدگی به آن
دچار تخریب و فرسودگی شدهاست. در برخی از نقاط لتهها از یکدیگر باز شده،
ستونها و مجسمهها و گچبریها دچار آسیب و شکستگی شدهاند و چوبها
بادکردهاند.
از آنجایی که شهرکهای سینمایی به منظور انجام پروژههای سینمایی ساخته
شدهاند و در ساخت و ساز آنها بحث گردشگری مطرح نبوده است از این رو این
فضاها در بیشتر مواقع فاقد امکانات خدمات دهی به گردشگران هستند و بحثهایی
مانند پذیرایی، سرویس بهداشتی، امکانات رفاهی، جمعآوری زباله در حدالاقل
است.
از سوی دیگر تکراری بودن لوکیشنها و فضاهایی که برای بازدید
وجود دارد سبب عدم رغبت گردشگران برای حضور دوباره در شهرکهای سینمایی
میشود. باید امکانات، زیرساختها و جذابیتهای لازم برای حضور گردشگران در
شهرکهای سینمایی فراهم شود.باید بتوان هویت شهرکهای سینمایی را به آنها
بازگرداند این مهم میتواند از طریق رونق گردشگری انجام شود.
مریم صدرالادبایی ،سبیده سعیدی :دریاچه ارومیه یکی از بزرگترین منابع آبی کشور است که حیات و آبادانی بخش عمده ای از این سرزمین در گروزنده بودن و پر آبی این دریاچه است و یقیننا ساخت سدهای متعدد و احداث جاده شهید کلانتری را می توان ازعوامل خشکسالی این دریاچه دانست اگرچه که نابودی دریاچه ارومیه دلایل دیگری نظیر تبخیر و خشکسالی ودیگر عوامل طبیعی هم از جمله تغییرات آب و هوایی هم دارد .
دریاچه ارومیه در شرف نابودی است وبیراه نیست اگر بگوییم که اگر در تصمیم گیری های مسئولان در دولت و مجلس اگر از نظر کارشناسان و دوستداران محیط زیست استفاده می شد می توانست برای نجات این دریاچه زودتر به نتیجه منطقی رسید .
دکتر جواد جهانگیر زاده نماینده مردم ارومیه و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ، دکتر اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست ، دکتر دلاور نجفی معاون سابق منابع طبیعی سازمان محیط زیست و باقرزاده کریمی کارشناس تالاب هادر سازمان محیط زیست با حضوردر کافه خبر به بحث و بررسی معضل پیش آمده در خصوص دریاچه ارومیه پرداختند .
به نظرمی رسد هشدار برای از بین رفتن دریاچه ارومیه از زمانی آغاز شد که روی رودخانه های این دریاچه اقدام به سد سازی و جاده سازی شد و آسیب جدی و جبران ناپذیر به این دریاچه از همان زمان زده شد . اما گاهی هم از سوی مسئولان محیط زیست می شنویم که عوامل طبیعی دریاچه ارومیه را دستخوش چنین تغییری کرده است .هم اکنون هم از گوشه و کنار می شنویم که راه کارهای متنوعی برای نجات این دریاچه داده شده است . از تخصیص 1000 میلیارد تومانی گرفته تا انتقال آب و البته بارور کردن ابرها ،می خواهیم بدانیم که چگونه می توان از بروز این فاجعه جلوگیری کرد .
جواد جهانگیر زاده : خوب است که در ابتدای طرح موضوع و بررسی آن ،اول اشاره ای داشته باشیم به اینکه دریاچه ارومیه تنها مختص به مردم ارومیه و یا خطه آذربایجان نیست . دریاچه ارومیه از دارایی های طبیعی این کشور به شمار می رود و جزء بزرگترین منابع آبخیز بوده که امیدواریم نجات پیدا کند. نکته ای که باید بدان اشاره شود آن است که این دریاچه اگر از بین برود بر اکوسیستم جهان تاثیر می گذارد . دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه ایران است و بیستمین دریاچه جهان و پس از بحر المیت شورترین در یاچه جهان به شمار می رود . این اطلاعات را صد درصد شما هم دارید اما من یاد آوری کردم تا به یاد بیاوریم که چشم بسیاری از دوستداران طبیعت و فعالان محیط زیست در جهان نیز به ایران است تا بدانند بالاخره برای نجات این دریاچه چه اقدامی می شود و آیا جمهوری اسلامی می تواند بزرگترین منبع آبی خود را نجات دهد . مسئله ای که به نظر من بسیار حائز اهمیت است و نمی توان به راحتی از آن گذشت . ببینید یقینا اگر این دریاچه از بین برود کشورهای همسایه هم دچار آسیب جدی به لحاظ آب هوایی خواهند شد
اما موضوع دریاچه ارومیه در ابتدا مسئله ای زیست محیطی است و سپس اجتماعی ،پس نباید این معضل را سیاسی و امنیتی کرد که من خواهش دارم نگذاریم این اتفاق بیافتد . این روزها معضل دریاچه ارومیه معضل همه ما در این کشوراست درست است که عده ای از نخبگان آن را 15 سال پیش هشدار داده بودند و یا فعالان محیط زیست برای ادامه حیات آن فعالیت های بسیار انجام داده اند و باز هم ادامه می دهند اما خوب است بدانیم که دریاچه ارومیه دیگر الان دغدغه همه مردم شده است و ما باید با این نگاه حال به این معضل بپردازیم .
در مجلس چه اقدام جدی برای حل این بحران انجام شده است ؟
جواد جهانگیر زاده :ما حتما طی روزهای آتی نشستی با رییس سازمان محیط زیست و وزیر جهاد کشاورزی با حضور اعضاء فراکسیون محیط زیست و کمیسیون کشاورزی در مجلس خواهیم داشت تا هر چه زودتر بتوانیم راه کاری برای نجات دریاچه پیدا کنیم . ضمن اینکه باید یاد آور شوم که این جمع اولین جمع جدی و کارآمدی است که برای بحث و بررسی در مورد این موضوع تشکیل شده است .من از شما به عنوان نماینده مردم ارومیه تقاضا دارم که در این جلسه به راه کارها اشاره کنیم وآنها را تجزیه و تحلیل نماییم .
دلاورنجفی : آقای جهانگیر زاده ما از این دلخور می شویم که همکاران شما در مجلس گاهی کم لطفی می کنند و مسئله را جدی نمی گیرند و یا اظهار نظرهایی می کنند که واقعا تاسف بر انگیز است . مثلا در خصوص تخصیص 1000 میلیارد تومان که واقعا برای نجات دریاچه ارومیه رقمی نیست و می تواند مارا از خشکسالی های بعد نجات دهد . این مبلغ تنها یک میلیارد دلار است که متاسفانه نماینده بجنورد آقای ثروتی ان را بی عدالتی خوانده اند و تخصیص این بودجه را به دریاچه ارومیه ضد عدالت توصیف کرده اند . نکته تاسف بر انگیزتر آنکه ایشان این مسئله را ظلم به ایران تلقی کرده اند که من می خواهم بدانم آیا نجات دریاچه ارومیه ظلم به ایران است ؟
در دوره ای که خود من در سازمان محیط زیست مشغول به کار بودم هم تفاهم نامه ای تنظیم شد وطرح های متنوعی برای نجات دریاچه ارومیه ارائه شد اما متاسفانه این طرح هم مانند بسیاری دیگرازطرح هایی که دولت ارائه می دهد هم اکنون بی استفاده مانده و خاک می خورد.چرا که بودجه ای بدان اختصاص پیدا نکرد.
جواد جهانگیرزاده : حرف من هم همین است نگاه کارشناسانه وجود ندارد و من از متخصصان همان نگاه کارشناسانه را استمداد می کنم .
دلاورنجفی : ما دردولت نهم در سال 85 و 86 در سازمان محیط زیست بحث را جدی گرفتیم وخشکی دریاچه ارومیه را با تبعات مرگبارآن برای اکوسیستم در قالب طرحی به اتفاق آقای باقرزاده کریمی با خانم جوادی ارائه دادیم و پس از امضاء ایشان به بالاترین مقام اجرایی یعنی رییس جمهور تحویل دادیم به این امید که اتفاق جدی صورت گیرد . اما بازهم مجموعه دولت و مجلس نتوانستند اقدام موثری در این رابطه انجام دهند .
مسئله ما در واقع این است که راه کاری ارائه بدهیم و این مسئله را روشن کنیم که آیا معضل دریاچه ارومیه به دلیل عوامل طبیعی است یا سد سازی و ...شاید به تفاهم رسیدن بر سر این موضو ع بتواند در ارائه و روشن شدن راه کار موثر باشد
دلاورنجفی : تا آنجا که ما تحقیق و کار کارشناسی انجام دادیم پل سازی ،سد سازی و جاده سازی در دریاچه ارومیه تنها 30 در صد عامل خشکی محسوب می شود و 70 در صد مابقی را می توان به عوامل طبیعی مانند تبخیر نسبت داد و البته عدم بارش کافی باران دراین حوزه .من به یاد دارم که در سال 1980 تا سال 2000 هم همین وضعیت را داشتیم و سطح آب دریاچه پایین آمده بود در واقع خیلی زود تر ازآنکه حتی کارشناسان بخواهند هشداردهند
باقرزاده کریمی : خوب است در اینجا اشاره ای شود به آن نامه ای که خدمت رییس جمهور دادیم . ایشان نامه را به شورای عالی آب ارجاع دادند و شورای عالی آب هم همانطور که می دانید متشکل شده از وزارت نیرو وزارن نیرو،وزارت جهاد کشاورزی و ... و بعد از بررسی شورای عالی آب به این نتیجه رسید که ما باید برای خشکی دریاچه ارومیه 2 عامل اساسی را در نظر بگیریم . عوامل انسانی و عوامل طبیعی . همانطور که آقای نجفی اشاره کردند . عوامل طبیعی شامل کاهش نزولات آسمانی و نیز تبخیر است و اما عوامل انسانی که علاوه بر سد سازی و جاده سازی بهره کشی از چاه ها را هم شامل می شود . که ذکر آن به نظرم مهم آمد
آقای دکتر کهرم آیا شما این رقم 30 در صد عامل انسانی و 70 درصد عامل طبیعی را قبول دارید ؟
اسماعیل کهرم : ببینید ما در حال حاضر وارد موج عظیم و عجیبی شده ایم که ما را به سمت و سویی هدایت می کند که امیدوار کننده است این موج تنها مختص مردم آذربایجان غربی نیست بلکه تمام مردم ایران را چه در خارج و چه در داخل هدایت می کند . من معتقد هستم که اگردر حال حاضر بتوان دریاچه ارومیه را با دستهای انسان نجات داد . پس حتما این انسان است که برای از بین رفتن دریاچه مرتکب خطا شده است .
باقرزاده کریمی :همچنان ما بر سر تحقیقات و کار کارشناسی خود هستیم و سازمان حفاظت از محیط زیست معتقد است که عوامل انسانی تنها 33در صد دلایل خشکی دریاچه ارومیه است و 67 در صد دیگر به دلیل کاهش نزولات آسمانی و عوامل طبیعی یست .ما در تفاهم نامه کار کارشناسی انجا م داده ایم نه کار کارشناسی که فقط مختص به سازمان حفاظت از محیط زیست باشد بلکه همه کارشناسان ذیربط حتی در دستگاه های دیگر بر سر این مسئله اتفاق نظر داشته اند و هنوز هم این نظریه به قوت خود باقی است . اما من معتقد هستم روی این اعداد توقف نکنیم بهتراست خیلی توقف کردن روی این اعداد راهگشا نخواهد بود .
اما برای مردم خیلی مهم است . در حال که ابراز می کنیم که معضل دریاچه ارومیه معضل همه مردم ایران است و این روزها دغدغه بسیاری از مردم شده است . باید برای مردم شفاف سازی کرد که چرااین دریاچه را ازدست می دهند .آیا به دلیل خشکسالی ،گرم شدن کره زمین و کاهش بارش باران است و یا تصمیمات نادرست دریاچه رابه این روزانداخته است .
باقرزاده کریمی :من در سال 1380 مصاحبه ای داشتم با روزنامه همشهری و در انجا هشدار داده بود م که دریاچه ارومیه تا 20 سال آینده خواهد مرد . البته این یک هشدار بود و خود من هم باور نمی کردم که 10 سال زودتر وضعیت دریاچه ارومیه بحرانی شود .به هرحال آن زمان هم بر این باور بودم که در یاچه ارومیه در بیست سال آینده کار کردهای اکولوژیک خود را از دست خواهد داد در سال 80 تنها به عوامل طبیعی فکر می کردیم و با این اندیشه چنین هشداری داده شد .اما من می خواهم یا آورشوم چطوردربرنامه چهارم توسعه اقتصادی در بند الف ماده 67 مشخصا به مدیریت توسعه زیست بوم ها اشاره کردیم . در واقع ما حساسیت داشتیم و بدان هم پرداخته ایم اما عادتا ما ایرانی ها مرد بحرانیم و همواره منتظر هستیم تا مشکلی برای مان تبدیل به بحران شود و نمی آییم برای رفع آن به برنامه ریزی بپردازیم . یعنی برای اداره بحران اتفاقا خوب بلدیم برنامه ریزی کنیم و تشکیل جلسه و ... دهیم . دریاچه ارومیه هم شامل همین دیدگاه شد و همه ما منتظر شدیم تا این اتفاق بیافتد . اگر هم درآن زمان هشداری داده شد جدی نگرفتیم و اکثر گفتیم هنوز که اتفاقی نیافتاده بگذاریم اتفاق بیافتد بعد برای آن چاره ای در نظر بگیریم .ما در داستان دریاچه ارومیه به فلاکت افتاده ایم .
جواد جهانگیر زاده : نظر شما چیست آیا شما هم مانند آقای نجفی معتقد هستید که باید همان 1000 میلیارد تومان برای نجات دریاچه بودجه تخصیص داده شود ؟
باقرزاده کریمی : من به انتقال آب از رودخانه ها معتقد هستم و به نظر بنده این راه کار مناسب ترین راه کار است و اکوسیستم هم سیر طبیعی خود را طی خواهد کرد . دریاچه ارومیه 300 میلی متر متوسط حوزه آبریزش هست و بارندگی دارد و بالای 1200 متر تبخیر دارد ! این بالانس اگر اتفاق نیافتد خب طبیعتا دچار مشکل می شویم . پس اگر رودخانه ای بدان وارد نشود طبیعتا آب پایین خواهد آمد. اتفاقی که الان افتاده و با آن مواجهه هستیم . که حدود 7 سانتی متر آب دریاچه پایین آمده است . این دریاچه به حوزه آبخیزش وابسته است و رود خانه های بالا دستش .نه به باران مستقیمی که برروی آن می بارد و من به شما عرض می کنم که تز دکترای من دریاچه ارومیه است و فرای از شغل من پی گیر مسئله دریاچه ارومیه هستم . باید اظهار کنم که ماآنجا از 3 سال پیش تا کنون مشکل خشکسالی نداریم و بارش باران به حد کافی بوده است .من 3 هفته پیش از انجا بازدید کردم . همه جا آب است . اینکه می گویندبه دلیل خشکسالی دریاچه ارومیه خشک شده است تنها دلیل خشک شدن این دریاچه نیست.
دلاورنجفی :پس باید آن عدد 67درصد عامل طبیعی تغییر کرده باشد . وزنها تغییر کرده است و شاید در حال حاضر به پنجاه پنجاه هم رسید باشد . باید بازنگری بشود
باقرزاده کریمی : در واقع درحال حاضر نه آمار چنین چیزی را نشان می دهد ونه مشاهدات .
اسماعیل کهرم :باز هم نمی توان این موضوع را نادیده انگاشت . اینکه دریاچه ارومیه که روی نگین فیروزه ای رنگ انگشتری ایران بود در حال حاضر به رنگ سرخ در بیاید و شوره زار نمک تنها حاصل قدمت و عمر دریاچه ای بدان عظمت باشد . دریاچه ارومیه آبی شور داشت اما در حال حاضر آب آن به تلخی می زند و این تاسف بر انگیز است .
باقرزاده کریمی : ما آب رودخانه ها و منابع آبی این بخش را صرف باغات و زمینهای کشاورزی می کنیم که کسی محصول آن را نمی چیند و از محصولات باغات استفاده نمی شود . در بسیاری از مواقع ملاحظه شده است در فصل برداشت محصولات تا هفته ها سیب ها روی دخت می مانند .
جواد جهانگیرزاده : با انکه شما معتقد هستید که برای حل این مشکل باید از انتقال آب از رودخانه ها بهره جست . اما با مخالفتهای بسیاری مواجهه هستیم .
دلاورنجفی : نماینده مردم اردبیل گفته که دغدغه نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی برای موضوع دریاچه ارومیه قابل قبول است اما باید قبول کرد که انتقال آب از سد ارس و عمارت به دریاچه ارومیه به صلاح نیست "و متاسفانه به حق و حقوق مردم اردبیل در کشاورزی و آب شرب اشاره کرده است . در حالی که دریاچه ارومیه از بین برود حتی خطر برای مردم استان اردبیل و کشاورزی ایشان هم دور از ذهن نخواهد بود . چون خشکسالی روی این خطه هم تاثیر خواهد داشت .
باقرزاده کریمی : ما در این میان هر چه قدرهم منابع آبی داشته باشیم بازهم متضرر هستیم . چرا که در بخش کشاورزی و باغداری بیش ازحد با مصرف آب مواجهه هستیم . من از وزارت نیرو استدعا دارم حالا که خود به عدد 1/3 تخصیص منابع آبی رسیده است . برای احقاق آن اقدام نماید .
راه حلی که بتوان بدان تکیه کرد و بر پایه آن دریاچه ارومیه را از مرگ نجات داد چیست ؟و تاثیراتی که می تواند مرگ این دریاچه و خشکسالی آن بر جامعه بگذارد چیست ؟
جواد جهانگیرزاده : ما به دنبال راه کاری عملیاتی هستیم . باید بخواهیم که این 1/3 تخصیص منابع آبی در 6ماه اتفاق بیافتد یعنی از مهر تا فروردین یعنی 6 ماه دوم سال که بخش کشاورزی هم دچار آسیب نشود .
ببینید سالهاست که اب زرینه رود فقط برای تبریز صرف می شود . اما نه برای کشاورزی و آب شرب . که ای کاش اینچنین بود . این آب سالهاست که برای نیروگاه تبریز مصرف می شود .
به نظرمی رسد نباید عوامل انسانی را خشکی دریاچه ارومیه نادیده گرفت که اتفاقا سهم زیادی هم در این فاجعه دارند . پس ما انسانها بیش ازآن 33 در صد که شما می فرمایید مقصرهستیم .
باقرزاده کریمی : دمای زمین بالارفته است و بارش کم شده است .
اسماعیل کهرم :در باراندوز. من در همان سالهایی که شما می فرمایید با لندرور سازمان محیط زیست به آنجا آمدم و باران ماشین ما را برد . شما تاثیر آب و هوایی آن دوره بر روی دریاچه ارومیه را نمی توانید با حال مقایسه کنید . من از سال 1352 به دریاچه ارومیه علاقه زیادی پیدا کردم و سالی چند بارمسیر تهران تا ارومیه را برای حلقه گذاری فلامینگو ها طی می کردم . طبق آمار ما در آن سال 40 هزار فلامینگو ،20 هزار پلیکان و پرندگان دیگر در این دریاچه و اطراف آن زندگی می کردند و لانه گذاری کرده بودند در تاکستان ها تا 2متر زیر زمین به آب می رسیدیم و حضور و زندگی 4 نوع پرنده در دریاچه ارومیه نشانه سلامت این دریاچه بود . اما الان شاهد پدید آمدن گیاه شورگز دراین منطقه هستیم که یعنی مرگ برای دریاچه ارومیه .چگونه است که دریاچه وان در ترکیه با فاصله ای نه چندان زیاد همانگونه فیروزه ای باقی مانده است . اما ما همچنان کاهش نزولات آسمانی را دستاویزکرده ایم تابسیاری از خطاهایمان دیده نشود . پیش از این 15 رودخانه دائمی به دریاچه ارومیه سرازیر می شد که تا کنون حدود 36 سد بر روی این رودخانه ها ساخته اند . در حال حاضر با ساخت 70در روی این رودخانه مواجهه هستیم
در حالی که در آمریکا کتاب چاپ می کنند که چگونه سد ها را خراب کنیم و محیط زیستمان را نجات دهیم ما همچنان به ساخت سدهایمان افتخار می کنیم . به طور کلی 88 سد مانع از ورد آب به این دریاچه شدند . سدها اثرات مخرب و منفی برروی محیط زیست و اجتماع می گذارند . در حال حاضر گروهی زیست محیطی در امریکا توانسته اند دولت مرکزی و مقامات محلی را متقاعد نمایند که 430 سد کوچک و بزرگ را از روی رودخانه های آمریکا بر دارند . چگونه ما نمی بینیم و مهندسان ما نمی شنوند که در آمریکا از دهه ی 70 میلادی دیگر سدی ساخته نشده است . بیاییم به عنوان راه حل به این موضوع بیاندیشیم که اکو سیستم را به حال اولیه خود برگردانیم و این اولین گام باشد . ما اشتباهات زیادی کردیم .من در جلسه ای حضور داشتم که یکی از کارشناسان عنوان کرد سد هیچ تاثیری بر این بحران نگذاشته است و نخواهد گذاشت . بعد از جلسه من متوجه شدم این فرد خود کارمند وزارت نیرو است . می خواهم بگویم که کمی منصف باشیم و به نجات اکوسیستم و محیط زیستمان بیاندیشیم نه آنکه خود و یا وزارتخانه مان را از یک اتهام وارده مبرا نماییم .
جواد جهانگیرزاده : در حال حاضر به خاطر همین بی آبی ها و خشکسالی که در اطراف دریاچه به وجود آمده و3 روستا را تحت تاثیر خود قرار داده است . متاسفانه بسیاری از جوانان دراین منطقه معتاد شده اند . برای اینکه شغل اصلی خود را از دست داده اند . دیگر نه دامی قادر به ادامه حیات است و نه می توان باغداری و کشاورزی کرد ،موج بیکاری آسیب جبران ناپذیری به این مردم زده است . که البته گله ای هم از هیئت دولت دارم چرا که در سفر استانی که به ارومیه آمده بودند مصوباتی تعیین کردند که به هیچ عنوان حتی ذره ای هم عملیاتی و اقدام نشد . تا کنون نیز وزارت جهاد کشاورزی ریالی از وظایف خود را در قبال مردم این منطقه انجام نداده است که بسیار گله مند هستم .
دلاورنجفی : آنگونه که رییس سازمان محیط زیست عنوان کرده است می توان مشکل دریاچه ارومیه را با اعتباری بیش از 3450 میلیارد تومان البته طی 5 سال حل کرد . که این مبلغ برای تامین آب در این دریاچه به کار گرفته خواهد شد . شاید بهتر باشد مجلس هم جدی تر به این موضوع نگاه کند و در واقع وزارت جهاد کشاورزی هم از فناوری ها برای آبیاری های اراضی بهره ببرد وشیوه نوین و کم مصرفی را به آبیاری اختصاص دهد .
آقای دکتر کهرم با این حساب شما نظریه آقایان نجفی و کریمی را مبنی بر اینکه عاملی مانند تبخیر باعث خشکسالی دریاچه شده است را نمی پذیرید ؟
اسماعیل کهرم : ببینید ما داریم از یک نعمت بی انتها از یک دریاچه عظیم حرف می زنیم که اگر به حال خود رها می شد یقینا هم کنون چنین مشکلی نداشتیم . این دریاچه از 100 درصد 64 در صد آن پایین است و 36 درصد آن بالاست .ما از یک مخزن عظیم حرف می زنیم .اگر این مخزن همان میزان آبی را دریافت می کرد که سابقا دریافت می کرد چرا باید از بین می رفت . جلوی ریزش آب را ما با ساخت سد ها گرفتیم . ما عاملهای انسانی . چرا وزارت نیرو با این حرفها اتهام را به گردن وزارت راه می اندازد و بحران را ناشی از احداث جاده شهید کلانتری می داند و بعد هم می گوید کشاورزی ناپایدار و بعد عدم بارش باران در انتها هم در گزارش خود27 در صد را ساخت سد عنوان می کند .
جواد جهانگیرزاده : این موضوع را در گزارش رسمی خود اعلام کرده است ؟
اسماعیل کهرم : بله .من می خواهم اتفاقا به آقای نجفی که اظهار می کنند که باید نماز باران خواند و همه تقصیر ها به گردن کاهش بارش باران است بگویم که بیاییم در برنامه ها تخریب سد ها را قرار دهیم که عملیاتی ترهم هست و ما می توانیم به نتیجه آن اطمینان داشته باشیم . خودمان آمده ایم خراب کرده ایم بعد از خدامی خواهیم که درستش کند ؟!حق آب دریاچه ارومیه را باید وزارت نیرو پرداخت کند . 7 میلیارد متر مکعب آب به دریاچه ریزش می شد و وزارت نیرو جلوی این ریزش را گرفت .5/5 از رودخانه ها بوده است ،5/0 میلیارد متر مکعب از چشمه ها و یک میلیارد از نزولات آسمانی چرا که حوزه آبگیر خیلی بزرگ است . بااین آمار می خواهم دو پاسخ بدهم یکی به شما آقای جهانگیرزاده که از بارورکردن ابرها سوال کردید و دیگر به وزارت نیرو ودیگر دوستان . در واقع سدهای ما از آن 5/5 درصد ریزش آب به دریاچه جلوگیری کرده اند یعنی بخش عمده و به سزایی که بارورکردن ابرها و یا بارش باران می تواند تنها 1 میلیارد مترمکعب آن را جبران نماید . وزارت جهاد کشاورزی پاسخ بدهد ،چرا اینقدر چاه زدند برای کشاورزی و از دریاچه آب کشیدند ؟ جاده شهید کلانتری هم گردش جریان آب و هوا را که مانند عقربه های ساعت در دریاچه دور می زد را هم دچار اختلال کرده است . وجود این جاده هم در حد خود بسیار تاثیر گذار بوده و هست
در ضمن عده ای هم می گویند از ارس آب به دریاچه بریزیم که با این اقدام هم کشاورزی دشت مغان مختل می شود و یک جریان طبیعی دیگررا نیز از بین می بریم .
جوادجهانگیرزاده : آقای رحیمی که هم اکنون مسئول رسیدگی به معضل دریاچه ارومیه شده است اظهارکرده که سرمایه گذاری پیدا شده که 10 هزارهکتارزمین درشبستر را می خواهد برای کشت وصنعت به کار گیرد . فرض بفرمایید که ما بخواهیم از ارس هم آبی بگیریم با این حساب آبی به دریاچه نمی رسد .می شود به اسم دریاچه به کام دیگران .
باقرزاده کریمی :اشتباهاتی را که آمریکا و اروپا 30 سال پیش انجام دادند و جلوی آن را گرفتند ما الان انجام می دهیم . ما هم اعتقاد داریم که با ساخت سد ها تمام شریانهای حیاتی از بین رفت و همه آبزیان هم با این انقطاع ارتباط مجبور به هدایت در آب های بالادستی شدند که البته به از بین رفتن آنها هم منجر شد . اصلا به مهاجرت آبزیان فکر نکردیم . باید برگردیم به خودمان به قضاوت به دموکراسی و عدالت در توزیع منابع اینکه در همه اجزاءاتفاق بیافتد . وقتی که در یکی از بندهای قوانین حقوق بشر قید شد که حق بشر برای دسترسی به آب ،بازهم نتوانستیم عدالت را در توزیع آب به بالادستی و پایین دستی برقرار نماییم در واقع هنوزدر قومیت های ما این اتفاق ها و این بی عدالتی ها مرسوم است . چرا می آییم و همه تقصیر ها را به گردن دولت و وزارتخانه ها اعم از وزارت خانه نیرو می اندازیم ما هنوز در بین خودمان ضعف فرهنگی و انصاف اجتماعی داریم که هیچ طرحی نمی تواند آن را محو کند .من اعتراف می کنم که مردم آن حوزه احساس خشکسالی نمی کنند و ما در کشاورزی هم همچنان موفق هستیم .
جواد جهانگیرزاده : بله این مطلب درست است
اسماعیل کهرم : ما نیامده ایم که وزارت کشاورزی را تحسین کنیم . ما می گوییم عمال خشکی دریاچه ارومیه چیست ؟شاید صرف آب برای کشاورزی دلیل عمده اش باشد .
باقرزاده کریمی : شما متوجه عرض بنده نشدید . بگذارید من در ادامه بگویم که با توجه به اینکه در دریاچه خشکسالی دیده شده است اما ما برای ابقا کشاورزی خود روی به منابع می آوریم و منابع را تحت فشار می گذاریم چاه 20 متری را می کنیم 40 متر و بعد هم به آب شورمی رسیم . در واقع من با باز کردن سد ها هم از این رو مخالف هستم که آب باز به دریاچه نمی رسد و باز به باغات خواهد رفت
اسماعیل کهرم : اما من بازهم یادآور می شوم که بارور کردن ابرها هم نمی تواند چاره ساز باشد برای انکه ما با گستره ای عظیم مواجه هستیم و من راه سدها را بهتر می دانم
دلاور نجفی : آقای جهانگیرزاده به گزینه های نجات این دریاچه فکر کنید و حتما در مجلس مطرح نمایید . ما در این جلسه به این نتیجه رسیدیم که چند راه نجات برای دریاچه وجود دارد .بارورکردن ابرها ، انتقال آب از رود خانه و تخریب سدها و یا تخصیص اعتبار 1000 میلیارد تومانی . من معتقدم باید به همه این موارد فکرکرد و هر آنچه را که باعث نجات دریاچه می شود را باید به کار گرفت .در بحث انتقال آب از خزر که با اختلاف سطح مواجهه هستیم و بسیاری هم مخالف هستند . اما انتقال آب از ارس را هم باید به شرطی که در راه صرف کشاورزی نشود پذیرفت و به کار گرفت .در مورد باروری ابرها هم باید بگویم که من هم معتقد هستم که چندان کمک کننده نیست .به لحاظ دانستن در حال حاضر همه می دانند که باید چه اقداماتی انجام داد مهم آنست که اعتبارداده شود ودولت هم اراده کند . چرا دولت توانست مسکن مهر را با این سرعت به سرانجام برساند ؟اما هنوز هیچ اعتباری به دریاچه اختصاص داده نشده است . در مورد سد سازی هم من عاجزانه تقاضا دارم که در مجلس بخواهید که به طور جدی با سد سازی مخالفت شود و سد سازی درآن منطقه متوقف گردد و حتما حق آبه ها در پای دریاچه داده شود .
جوادجهانگیرزاده :خیلی ها می گویند تمام این حرفهایی که امروز در مورد دریاچه ارومیه می زنیم ،حرفهایی است که ده سال پیش و چه بسا 15 سال پیش هم می زدیم . اما اینها تنها انتقال اطلاعات است .
متاسفانه درطول این سال ها نتوانسته ایم راه کار صحیح و کارشناسی شده ای ارائه دهیم و نه در پی آن راه کار ارائه شده مجلس توانسته است برای قانونی شدن آن تصمیمی اتخاد نماید . دولت در جلسه استانی درمورد همین مشکل و بسیاری از مشکلات دیگر در این استان قول دادن اعتبار کافی دادند . اما کمک جدی برای حل مشکلات اختصاص داده نشد .
بر همین اساس ما در جلسه علنی مطرح کردیم ،گرچه بسیاری از نمایندگان اظهار کردند که چرا در مجلس مطرح می کنید اما پاسخ ما این بود که ما تا کنون برای حل این معضلات از دولت کمکی ندیده ایم. این موضوع به نظر من نباید امنیتی بشود و نباید بدان نگاه سیاسی انداخت . مسئله اجتماعی ومسئله زیست بومی است که می توان برای نجات آن اقدام کرد و به دست بشر هم قابل حل است .بهتر است به فکر چاره باشیم . در واقع محیط زیست با خطر جدی روبرو است و نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت . مردم همه متوجه شده اند . همه آگاهند و می دانند که این خطر بزرگ که دریاچه ارومیه را تهدید می کند..
در کمیسیون به من می گویند اینقدر روی این مسئله حساسیت نشان نده . اما
به خدا از صد نفر مردمی که با ملاقات دارند حتما 99 نفر از من در مورد
دریاچه ارومیه سوال می کنند و این نشان می دهد که مردم هم روی این موضوع
حساس هستند و هم پی گیر و من چگونه می توانم با خاموش بودن بر سر این موضوع
دغدغه مردم را که ناشی از علاقه به محیط زیست است را خاموش نمایم . باید
در ادامه بگویم که با از بین رفتن این دریاچه ایران در خطر جدی قرار خواهد
گرفت و این شوره زار می تواند براکوسیستم تاثیر گذار باشد .غبارنمک همه جا
را فرا خواهد گرفت و نباید موضوع را سرسری گرفت .دولت در نظر بگیرد اگر
بخواهد اهالی یک شهر را که دچار خشکسالی شده است نجات دهد و اگر بخواهد
شهری از نو بنا کند باید چقدر هزینه کند . بیش از هزاران میلیارد تومان
هزینه خواهد برداشت . دولت بیاید و بخشی ازاین مبلغ را هزینه کند .
ماهم
بر این نکته واقفیم که دولت بر روی دریاچه ارومیه حساس است و امیدواریم با
افزایش همکاری ها بین مجلس و دولت در زمان منطقی شاهد به سامان شدن این
تالاب مهم کشور باشیم و در این راستا نباید به رفتار های غلط چند نفر
معدودو رسانه های بیگانه توجه کنیم.
پروفسور پرویز کردوانی در شماره امروز روزنامه شرق، موضوع خشک شدن آب دریاچه ارومیه را در سرمقاله روزنامه، تحت عنوان از ارس تا تنگه گرژال * مورد بحث قرار داده اند، ایشان در ماحصل بحث خود به نتیجه گیری عجیب و در ابعادی فاجعه آمیز رسیده اند . آقای کردوانی با اشاره به وضعیت بحرانی اکوسیستم دریاچه ارومیه که بنده هم به عمق آن واقفم، بدون در نظر گرفتن وضعیت اکو سیستم حوزه زاب کوچک و با توجه به اینکه رودخانه زاب هیچ گونه مزاحمی ندارد ! پیشنهاد داده اند آب رودخانه زاب کوچک ( کلوی ) از نقطه تنگه گرژال سردشت به دریاچه ارومیه منتقل شود .
پروفسور پرویز کردوانی در شماره امروز روزنامه شرق، موضوع خشک شدن آب دریاچه ارومیه را در سرمقاله روزنامه، تحت عنوان " از ارس تا تنگه گرژال * " مورد بحث قرار داده اند، ایشان در ماحصل بحث خود به نتیجه گیری عجیب و در ابعادی فاجعه آمیز رسیده اند . آقای کردوانی با اشاره به وضعیت بحرانی اکوسیستم دریاچه ارومیه که بنده هم به عمق آن واقفم، بدون در نظر گرفتن وضعیت اکو سیستم حوزه زاب کوچک و با توجه به اینکه رودخانه زاب هیچ گونه مزاحمی ندارد ! پیشنهاد داده اند آب رودخانه زاب کوچک ( کلوی ) از نقطه تنگه گرژال سردشت به دریاچه ارومیه منتقل شود . ( بخشی از نوشته آقای کردوانی در سرمقاله شرق : این شاخه، تنگ گرژال نام دارد و بین پیرانشهر و سردشت قرار گرفته و طبعا با تکنولوژی امروز میتوان این شاخه را به سمت ایران باز گرداند و بهجای از میان بردن آب ارس (که تنها منبع تغذیه دشت مغان به شمار میآید) آن را به دریاچه ارومیه هدایت کرد و مهمتر از همه اینکه، این رودخانه دیگر مزاحم ندارد.) هر چند ایشان منظور خود را از مزاحم رودخانه بیان ننموده اند، حال اینگونه می توان برداشت کرد که منظور از مزاحم " مالکان رودخانه " و یا " صاحبان منافع رودخانه " است . اگر این برداشت درست باشد می تواند به این نتیجه رسید که مالکان و صاحبان رودخانه و منافع آن مردم شهرستان سردشت هستند و بنده بعنوان یک شهروند سردشتی خود را صاحب تاریخی و معنوی این سرمایه طبیعی می دانم، در نتیجه بنده بعنوان یک مزاحم در جهت مشخص نمودن پاره از واقعیت های این قضیه که شاید از جانب آقای پروفسور، آگاهانه و یا ناآگاهانه مورد فراموشی قرار گرفته اند، درصددم مواردی را یادآور شوم .
آقای پروفسور، بنده در جریان عمق فاجعه در حال جریان خشک شدن آب دریاچه ارومیه هستم و بعنوان یکی از صاحبان تاریخی آن و از همه مهمتر بعنوان یک انسان که خود را از لحاظ انسانی مقید به نگرانی در برابر این فاجعه زیست محیطی می داند، همراه شما هستم و نه تا آن سطح که بخواهم از چاله به چاه بیفتم. شما از من بهتر می دانید که خشکسالی های اخیر یکی از دلایل وقوع این بحران در دریاچه ارومیه است، سد سازی های بدون ملاحظات زیست محیطی در بستر سرشاخه های آبی منتهی به دریاچه ارومیه و همچنین حفر چاههای عمیق که باعث افت سطح آب های زیرزمینی منطقه و از همه مهمتر احداث پل میانگذر دریاچه ارومیه به عنوان یکی از مهمترین عوامل خشک شدن دریاچه، تیر خلاص بر پیکر این دریاچه بود، حالا کدام یک از این پروژه های اقتصادی کلان که تاثیر بسزای در رشد و شکوفای اقتصادی منطقه داشته است در جهت نجات دریاچه ارومیه بعنوان عوامل اصلی بحران مورد تجدید نظر و یا اصلاح قرار گرفته اند، بله شما به حق اشاره نموده اید، هیچ کدام از آنها نمی تواند حتی در دستور کار هم قرار گیرد، چون به شریانهای حیات اقتصادی و البته سیاسی منطقه بند است . از سوی شما با اشاره به غیر ممکن بودن انتقال آب رودخانه ارس، بعنوان یکی از منابع آبی دشت حاصلخیز مغان آذربایجان شرقی با توجه به حساسیت اقتصادی آن، مکرراً به طرح انتقال آب رودخانه " کلوی " اشاره نموده اید، حتی در سرمقاله اخیر خود صراحتاً به بی صاحب بودن آن اشاره نموده اید و نوشته اید آب زاب کوچک را انتقال دهید چون هیچ گونه مزاحمی ندارد .
آقای کردوانی به نظر شما ده ها روستا و هزاران نفر ساکن حاشیه رودخانه " کلوی " همچون ساکنین دشت های " شیوه میر، گومان، دیگه، واوان، نلاس، قلته، بریسو، نیسک آباد و ... " که به غیر از قاچاق و کوره ها ی آجر پزی، تنها راه امرار محاش زندگی خود را زراعت و دامپروری در حاسیه این رودخانه می ببیند، هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا چشم به راهان احداث سد های " گرژال " و " کولسه " که سالها آرزوهای خود را به آن گره زده اند هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا مردم شهر سردشت که سالها امید به افتتاح تصفیه خانه انتقال آب رودخانه " کلوی " به شهر سردشت هستند، هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا تمام شاغلان حاشیه رودخانه که از طریق برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه اقدام به امرار محاش می کند هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ و یا مصرف کنندگان این محصول طبیعی ؟ آیا مردم این منطقه که باید شاهد کاهش شدید سفره های آب زیر زمینی باشند و بالطبع تاثیر زیانبار آن بر زراعت و آب آشامیدنی مردم، هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا صاحبان 80 هزار هکتار جنگل و 30 هزار هکتار مرتع این جغرافیا هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا بهم ریختن وصعیت اکوسیستم و آب و هوای این منطقه که تاتیر ویرانگری بر مردم شیمیایی زده این شهرستان خواهد داشت هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ و ...
آقای پروفسور شما ترازوی را ترسیم نموده اید که در کفه ای از آن آذربایجان شرقی با دشت مغان و دشت های حاصلحیز آن جای می گیرد و در کفه ی دیگر آن رودخانه بی صاحب و مزاحم ! " کلوی " ، این معادله و تقسیم بندی به هیچ وجه نه اخلاقی است و نه انسانی، شما نجات قسمتی از محیط زیست و جغرافیای انسانی آن را در مقابل نابودی بخش وسیعی از زیست محیط انسانهای که در طول تاریخ سهم و منافع ناچیزی از سرمایه های طبیعی آن داشته اند می بینید .
آقای پروفسور، جهت چاره یابی بحران دریاچه ارومیه حدود 30 طرح از سوی مجلس و دولت مطرح شد، مانند: بستن سده ها، بارور کردن ابرها، انتقال آب دریاچه مازندران و چندین طرح دیگر، اما دو طرح به دلایلی اقتصادی و سیاسی بیشتر مورد توجه قرار گرفت، یکی انتقال آب رودخانه ارس استان آذربایجان شرقی و دیگری آب رودخانه " کلوی "، شما بگویید رودخانه زاب کوچک و یا " کلاس "، کارشناسان گفتند برای نجات دریاچه 800 میلیون متر مکعب آب نیاز است، که از این مقدار 270 میلیون متر مکعب سهم آذربایجان غربی شد و مابقی سهم رودخانه بی مزاحم " کلوی "، طرح اول یعنی انتقال آب ارس فقط شفاهی مطرح شد و هیچ وقت عملی نگشت و حتی اعتباراتی هم به آن اختصاص نیافت، اما از آن طرف طرح دوم یعنی انتقال آب " کلوی " با اختصاص 25 میلیارد دلار از طرق حفره تونل چهل کیلومتری از سوی پیمانکار قرار گاه خاتم النبیاء یعنی پیمانکار سد " کوله سه " سردشت شروع شد .
آقای پروفسور جهت اطلاع جنابعالی موضوع سد سردشت بدینگونه است، سد " کوله سه " بعنوان بزرگترین پروژه اقتصادی سردشت، یک سد آبی است و نه همچون سد مهاباد و دیگر سد ها، سد مخزنی ( در اینگونه سد های آب زخیره می گردد )، یعنی کاربرد اصلی این سد تولید برق است، بر اساس مطالعاتی که انجام شده است رودخانه "کلوی" با جمع همه سرشاخه ها (" لاجان " ،"لاوین " بادین "، " سیاه کوه "،" شلماش " و "رزگه " ) در پر آب ترین حالت خود مقدار دبی آب آن 2200 میلیون مترمکعب در سال است، و سد " کوله سه " با 114 متر ارتفاع و حجم مخزن 380 میلیون متر مکعب که در عرض سه ماه پر می شود ( سرشاخه شلماش و رزگه بدلیل قرار گرفتن در جهت بالا سری سد کوله سه، شامل این سد نمی شوند ) اما همچنان که اشاره شد، اصلی ترین کاربرد سد " کوله سه " بعنوان یک سد آبی تولید برق است و باید بطور مداوم از آب مخزن خود استفاده نماید و بالطبع از طریق رودخانه " کلوی " تغذیه گردد تا در سقف مفید خود کارائی داشته باشد . حال همچنان که اشاره شده تنها طرح نجات بخش دریاچه ارومیه انتقال کامل آب رودخانه " کلوی " است و از طرفی دیگر با توجه به نیاز 10 میلیارد متر مکعبی دریاچه ارومیه به آب و از جهتی دیگر با در نظر گرفتن مقدار تبخیر سالانه 4 میلیارد متر مکعب دریاچه ارومیه می توان به این نتیجه رسید که آب رودخانه " کلوی " به طور کامل به دریاچه ارومیه منتقل می شود، و این یعنی فاجعه اقتصادی، زیست محیطی و بحران اکوسیستم منطقه .
* سرمقاله " از ارس تا تنگه گرژال " مورخ 17/06/90 روزنامه شرق به قلم پروفسور پرویز کردوانی ؟ استاد دانشگاه تهران
از ساعات اولیه صبح امروز شنبه سیستم پرداخت اینترنتی شهریه دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب مختل شده است.
به
گزارش خبرنگار دانشجونیوز، بسیاری از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه آزاد
تهران جنوب برای رفع این مشکل به دانشکده مراجعه کرده اند که پاسخ قانع
کننده ای از سوی مسئولین دانشکده دریافت نکردند. این درحالیست که از روز
یکشنبه مصادف با ۲۰ شهریور ماه نخستین گروه از دانشجویان این دانشگاه باید
انتخاب واحد خود را آغاز کنند و با توجه به عدم پرداخت شهریه، فایل های
دانشجویی این افراد باز نشده است و امکان انتخاب واحد ندارند.
گفتنی است سیستم پرداخت اینترنتی شهریه دانشگاه آزاد تهران جنوب از طریق همکاری با بانک ملت فعالیت می کند و در چند سال اخیر مسئولین این دانشگاه به غیر از پرداخت اینترنتی شهریه راه دیگری را برای این امر درنظر نگرفته اند که با توجه به اشکال پیش آمده در این سیستم مسائل و مشکلات زیادی برای دانشجویان به وجود آمده است.
کتابخانه ملی شبانهروزی شد | |
تالارهای مطالعه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران از ساعت 23 امشب 19 شهریور آماده ارائه خدمات شبانهروزی به محققان و پژوهشگران است. | |
به گزارش خبرنگار مهر، شیفت شب کتابخانه ملی ایران دقایقی پیش طی مراسمی با حضور اسحاق صلاحی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران راه اندازی شد. به گفته صلاحی تالارهای مطالعه این کتابخانه از امشب 19 شهریور به صورت 24 ساعته آماده ارائه خدمات به محققان، پژوهشگران و طلاب پایه 3 به بالا است. وی گفت: تاکنون کتابخانه ملی از ساعت 8 صبح تا 10 شب فعالیت میکرد اما از این پس شیفت شب کتابخانه ملی از 11 شب تا 7 صبح نیز دایر است. رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در عین حال تاکید کرد: در بازه زمانی 24 ساعته، یک ساعت در شب و یک ساعت در روز به جهت انجام امور مربوط به نظافت و آمادهسازی تالارها، این کتابخانه از ارائه خدمات به مراجعان معذور است. بر اساس این گزارش پژوهشگران حوزه شمول طرح ارائه خدمات بین ساعت 23 الی 7 صبح در کتابخانه ملی عبارتند از: نخبگان و مخترعان، فارغ التحصیلان دکترای تخصصی و فارغ التحصیلان دروس حوزوی از سطح 3 به بالا، شاغلان تحصیل در مقطع دکترای تخصصی، پدید آورندگان کتابهای علمی و تخصصی (حداقل 3 عنوان کتاب و یا یک عنوان برگزیده کشوری)، نویسندگان مقالات علمی پژوهشی و یا مقالات آی اس آی ISI (حداقل 3 مقاله علمی). |
ویژگیهای ژئواستراتژیک خلیج فارس، استحصال روزانه یک میلیارد مترمکعب آب از خلیج فارس توسط کشورهای حاشیه جنوبی، چگونگی آرایش نظامی آمریکا پیرامون ایران، تهیه نرم افزار پایش اطلاعات و افشای ماهیت حقیقی سایت "Google earth" از جمله محورهای گفتگوی مهر با امیر سرتیپ محمدحسن نامی رئیس سازمان جغرافیایی بود.
در ادامه گزیده ای از این گفت و گو می آید:
سازمان جغرافیایی برای کنترل ریزگردها چه کرده است؟
ارزیابی از آرایش پایگاه نظامی ایالات متحده آمریکا در کشورهای همسایه
آیا سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح اشراف کامل اطلاعاتی بر پایگاه های آمریکا در منطقه دارد؟
مهمترین نرم افزاری که تاکنون طراحی و تولید کرده اید چه نرم افزاری بوده است؟
دولت امارات متحده عربی طبق برنامه چشم اندازهای زیست محیطی و اقتصاد
پایدار موفق شد برای اولین بار با کسب 4.78 امتیاز رتبه پیشرفته ترین
صنعت سفر و توریسم درکل منطقه خاورمیانه را از آن خود کند.
به گزارش پارس توریسم، خبرگزاری میراث فرهنگی نوشت: دولت امارات متحده عربی
که طبق برنامه چشم اندازهای زیست محیطی و اقتصاد پایدار تلاش های گسترده
ای را برای تقویت توریسم و سفر به عنوان ابزاری برای ارتقای جایگاه
این کشور در نقشه توریسم جهانی آغاز کرده بود، عنوان نخست جدول توریسم
پیشرفته را در خاورمیانه به دست آورد.
امارات متحده عربی در جریان این تلاش ها موفق شده است از نظر رقابت درصنعت
سفر و توریسم در گزارش منتشر شده از سوی همایش اقتصاد جهانی که تحت عنوان
«حرکت فراسوی رکود » برگزار شد، جایگاه خود را در طبقه بندی 139 کشور جهان
به رتبه 30 برساند. با این اقدام کشور امارات متحده عربی برای اولین
بار با کسب 4.78 امتیاز دارای پیشرفته ترین صنعت سفر و توریسم درکل
منطقه خاورمیانه شناخته شد.
تداوم توسعه زیر ساخت های توریستی به ویژه در بخش حمل و نقل هوایی در
امارات که رتبه چهارم را در شاخص رقابتی جهان داراست، مهم ترین نقش
را در کسب این مقام ایفا کرده است. همچنین تصور می شود که این کشور جایگاه
جهانی خوبی در بازاریابی مقاصد توریستی و کمپین های بازاریابی دارد که از
این طریق حضور برجسته ای در نمایشگاه های بزرگ بین المللی توریسم و سفر
داشته است.این کشور همچنین مقام سوم را از نظر اولویت های دولت برای بخش
سفر و توریسم داشته است.
این گزارش سهم سفر و توریسم را در تولید ناخالص ملی کشورامارات
در سال 2010 درحدود 16.6 درصد برآورد کرده است که برابر با 42.56
میلیارد دلار می شود. از آنجا که توریسم ابوظبی ، دبی و شارجه مجموعا در 93
درصد از کل تولید ناخالص ملی امارات سهم دارند، این گزارش پیش
بینی کرده است که میانگین رشد برای سهم این صنعت در تولید ناخالص ملی
امارات سالانه بیش از 8.1 درصد طی دوره 2011 تا 2020 خواهد بود. این میزان
نشان دهنده میزان اشتغالی بالغ بر 429 هزار نفر خواهد بود که در
مقایسه با 13.8 درصد از کل نیروی کار در کشور میزان قابل توجهی است.
این گزارش پیش بینی می کند که میزان تقاضا برای کار در بخش توریسم نیز تا سال 2020 سالانه حدود 5.7 درصد افزایش یابد.
نکته جالب در پیشرفت امارات متحده عربی و جایگاه برتر آن بر برخی مقاصد
توریسم باستانی در کشورهای دیگر منطقه است آن هم در شرایطی که امارات از
نظر اندوخته های توریسم طبیعی نیز امکانات متوسطی دارد. این مساله عمدتا به
دلیل توسعه طبقه بندی و استانداردها در حوزه اندوخته های فرهنگی است که
سبب شده رتبه امارات از 84 در سال 2009 به 34 در سال جاری بازگردد که این
امر تا حد زیادی به ویژگی های منحصر بفرد این کشور برای توریست ها و
مسافران از نظر شاخص آشنایی است که این کشور را در رتبه 25مقاصد توریستی
جهان قرار داده است.
افزایش تعداد هتل ها و تجهیز آن ها در ابوظبی به میزان 10 درصد تنها
در شش ماه نخست سال 2011 در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته و نیز افزایش
26 درصدی تقاضا نسبت به سال گذشته نیز دراین رتبه بندی مورد توجه بوده
است. افزایش مسافران در دبی نیز بالغ بر 14 درصد داشته که نرخ اشغال هتل ها
را به 81 درصد رسانده است.