جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

آقای پروفسور من یک مزاحم هستم !

آقای پروفسور من یک مزاحم هستم !

پروفسور پرویز کردوانی در شماره امروز روزنامه شرق، موضوع خشک شدن آب دریاچه ارومیه را در سرمقاله روزنامه، تحت عنوان از ارس تا تنگه گرژال * مورد بحث قرار داده اند، ایشان در ماحصل بحث خود به نتیجه گیری عجیب و در ابعادی فاجعه آمیز رسیده اند . آقای کردوانی با اشاره به وضعیت بحرانی اکوسیستم دریاچه ارومیه که بنده هم به عمق آن واقفم، بدون در نظر گرفتن وضعیت اکو سیستم حوزه زاب کوچک و با توجه به اینکه رودخانه زاب هیچ گونه مزاحمی ندارد ! پیشنهاد داده اند آب رودخانه زاب کوچک ( کلوی ) از نقطه تنگه گرژال سردشت به دریاچه ارومیه منتقل شود .


پروفسور پرویز کردوانی در شماره امروز روزنامه شرق، موضوع خشک شدن آب دریاچه ارومیه را در سرمقاله روزنامه، تحت عنوان " از ارس تا تنگه گرژال * " مورد بحث قرار داده اند، ایشان در ماحصل بحث خود به نتیجه گیری عجیب و در ابعادی فاجعه آمیز رسیده اند . آقای کردوانی با اشاره به وضعیت بحرانی اکوسیستم دریاچه ارومیه که بنده هم به عمق آن واقفم، بدون در نظر گرفتن وضعیت اکو سیستم حوزه زاب کوچک و با توجه به اینکه رودخانه زاب هیچ گونه مزاحمی ندارد ! پیشنهاد داده اند آب رودخانه زاب کوچک ( کلوی ) از نقطه تنگه گرژال سردشت به دریاچه ارومیه منتقل شود . ( بخشی از نوشته آقای کردوانی در سرمقاله شرق : این شاخه، تنگ گرژال نام دارد و بین پیرانشهر و سردشت قرار گرفته و طبعا با تکنولوژی امروز می‌توان این شاخه را به سمت ایران باز گرداند و به‌جای از میان بردن آب ارس (که تنها منبع تغذیه دشت مغان به شمار می‌آید) آن را به دریاچه ارومیه هدایت کرد و مهم‌تر از همه اینکه، این رودخانه دیگر مزاحم ندارد.) هر چند ایشان منظور خود را از مزاحم رودخانه بیان ننموده اند، حال اینگونه می توان برداشت کرد که منظور از مزاحم " مالکان رودخانه " و یا " صاحبان منافع رودخانه " است . اگر این برداشت درست باشد می تواند به این نتیجه رسید که مالکان و صاحبان رودخانه و منافع آن مردم شهرستان سردشت هستند و بنده بعنوان یک شهروند سردشتی خود را صاحب تاریخی و معنوی این سرمایه طبیعی می دانم، در نتیجه بنده بعنوان یک مزاحم در جهت مشخص نمودن پاره از واقعیت های این قضیه که شاید از جانب آقای پروفسور، آگاهانه و یا ناآگاهانه مورد فراموشی قرار گرفته اند، درصددم مواردی را یادآور شوم .

آقای پروفسور، بنده در جریان عمق فاجعه در حال جریان خشک شدن آب دریاچه ارومیه هستم و بعنوان یکی از صاحبان تاریخی آن و از همه مهمتر بعنوان یک انسان که خود را از لحاظ انسانی مقید به نگرانی در برابر این فاجعه زیست محیطی می داند، همراه شما هستم و نه تا آن سطح که بخواهم از چاله به چاه بیفتم. شما از من بهتر می دانید که خشکسالی های اخیر یکی از دلایل وقوع این بحران در دریاچه ارومیه است، سد سازی های بدون ملاحظات زیست محیطی در بستر سرشاخه های آبی منتهی به دریاچه ارومیه و همچنین حفر چاههای عمیق که باعث افت سطح آب های زیرزمینی منطقه و از همه مهمتر احداث پل میانگذر دریاچه ارومیه به عنوان یکی از مهمترین عوامل خشک شدن دریاچه، تیر خلاص بر پیکر این دریاچه بود، حالا کدام یک از این پروژه های اقتصادی کلان که تاثیر بسزای در رشد و شکوفای اقتصادی منطقه داشته است در جهت نجات دریاچه ارومیه بعنوان عوامل اصلی بحران مورد تجدید نظر و یا اصلاح قرار گرفته اند، بله شما به حق اشاره نموده اید، هیچ کدام از آنها نمی تواند حتی در دستور کار هم قرار گیرد، چون به شریانهای حیات اقتصادی و البته سیاسی منطقه بند است . از سوی شما با اشاره به غیر ممکن بودن انتقال آب رودخانه ارس، بعنوان یکی از منابع آبی دشت حاصلخیز مغان آذربایجان شرقی با توجه به حساسیت اقتصادی آن، مکرراً به طرح انتقال آب رودخانه " کلوی " اشاره نموده اید، حتی در سرمقاله اخیر خود صراحتاً به بی صاحب بودن آن اشاره نموده اید و نوشته اید آب زاب کوچک را انتقال دهید چون هیچ گونه مزاحمی ندارد .

آقای کردوانی به نظر شما ده ها روستا و هزاران نفر ساکن حاشیه رودخانه " کلوی " همچون ساکنین دشت های " شیوه میر، گومان، دیگه، واوان، نلاس، قلته، بریسو، نیسک آباد و ... " که به غیر از قاچاق و کوره ها ی آجر پزی، تنها راه امرار محاش زندگی خود را زراعت و دامپروری در حاسیه این رودخانه می ببیند، هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا چشم به راهان احداث سد های " گرژال " و " کولسه " که سالها آرزوهای خود را به آن گره زده اند هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا مردم شهر سردشت که سالها امید به افتتاح تصفیه خانه انتقال آب رودخانه " کلوی " به شهر سردشت هستند، هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا تمام شاغلان حاشیه رودخانه که از طریق برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه اقدام به امرار محاش می کند هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ و یا مصرف کنندگان این محصول طبیعی ؟ آیا مردم این منطقه که باید شاهد کاهش شدید سفره های آب زیر زمینی باشند و بالطبع تاثیر زیانبار آن بر زراعت و آب آشامیدنی مردم، هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا صاحبان 80 هزار هکتار جنگل و 30 هزار هکتار مرتع این جغرافیا هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ آیا بهم ریختن وصعیت اکوسیستم و آب و هوای این منطقه که تاتیر ویرانگری بر مردم شیمیایی زده این شهرستان خواهد داشت هیچ کدام مزاحم نیستند ؟ و ...

آقای پروفسور شما ترازوی را ترسیم نموده اید که در کفه ای از آن آذربایجان شرقی با دشت مغان و دشت های حاصلحیز آن جای می گیرد و در کفه ی دیگر آن رودخانه بی صاحب و مزاحم ! " کلوی " ، این معادله و تقسیم بندی به هیچ وجه نه اخلاقی است و نه انسانی، شما نجات قسمتی از محیط زیست و جغرافیای انسانی آن را در مقابل نابودی بخش وسیعی از زیست محیط انسانهای که در طول تاریخ سهم و منافع ناچیزی از سرمایه های طبیعی آن داشته اند می بینید .

آقای پروفسور، جهت چاره یابی بحران دریاچه ارومیه حدود 30 طرح از سوی مجلس و دولت مطرح شد، مانند: بستن سده ها، بارور کردن ابرها، انتقال آب دریاچه مازندران و چندین طرح دیگر، اما دو طرح به دلایلی اقتصادی و سیاسی بیشتر مورد توجه قرار گرفت، یکی انتقال آب رودخانه ارس استان آذربایجان شرقی و دیگری آب رودخانه " کلوی "، شما بگویید رودخانه زاب کوچک و یا " کلاس "، کارشناسان گفتند برای نجات دریاچه 800 میلیون متر مکعب آب نیاز است، که از این مقدار 270 میلیون متر مکعب سهم آذربایجان غربی شد و مابقی سهم رودخانه بی مزاحم " کلوی "، طرح اول یعنی انتقال آب ارس فقط شفاهی مطرح شد و هیچ وقت عملی نگشت و حتی اعتباراتی هم به آن اختصاص نیافت، اما از آن طرف طرح دوم یعنی انتقال آب " کلوی " با اختصاص 25 میلیارد دلار از طرق حفره تونل چهل کیلومتری از سوی پیمانکار قرار گاه خاتم النبیاء یعنی پیمانکار سد " کوله سه " سردشت شروع شد .

آقای پروفسور جهت اطلاع جنابعالی موضوع سد سردشت بدینگونه است، سد " کوله سه " بعنوان بزرگترین پروژه اقتصادی سردشت، یک سد آبی است و نه همچون سد مهاباد و دیگر سد ها، سد مخزنی ( در اینگونه سد های آب زخیره می گردد )، یعنی کاربرد اصلی این سد تولید برق است، بر اساس مطالعاتی که انجام شده است رودخانه "کلوی" با جمع همه سرشاخه ها (" لاجان " ،"لاوین " بادین "، " سیاه کوه "،" شلماش " و "رزگه " ) در پر آب ترین حالت خود مقدار دبی آب آن 2200 میلیون مترمکعب در سال است، و سد " کوله سه " با 114 متر ارتفاع و حجم مخزن 380 میلیون متر مکعب که در عرض سه ماه پر می شود ( سرشاخه شلماش و رزگه بدلیل قرار گرفتن در جهت بالا سری سد کوله سه، شامل این سد نمی شوند ) اما همچنان که اشاره شد، اصلی ترین کاربرد سد " کوله سه " بعنوان یک سد آبی تولید برق است و باید بطور مداوم از آب مخزن خود استفاده نماید و بالطبع از طریق رودخانه " کلوی " تغذیه گردد تا در سقف مفید خود کارائی داشته باشد . حال همچنان که اشاره شده تنها طرح نجات بخش دریاچه ارومیه انتقال کامل آب رودخانه " کلوی " است و از طرفی دیگر با توجه به نیاز 10 میلیارد متر مکعبی دریاچه ارومیه به آب و از جهتی دیگر با در نظر گرفتن مقدار تبخیر سالانه 4 میلیارد متر مکعب دریاچه ارومیه می توان به این نتیجه رسید که آب رودخانه " کلوی " به طور کامل به دریاچه ارومیه منتقل می شود، و این یعنی فاجعه اقتصادی، زیست محیطی و بحران اکوسیستم منطقه .

* سرمقاله " از ارس تا تنگه گرژال " مورخ 17/06/90 روزنامه شرق به قلم پروفسور پرویز کردوانی ؟ استاد دانشگاه تهران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد