جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

تن فردوسی در توس می‌لرزد ...


روی برخی دیوارهای شهر، حتی در بافت تاریخی با اسپری نوشته‌اند: «خرید و فروش زمین‌های میراث فرهنگی»! بازار پر رونقی که به نظر می‌رسد با قدرت کاسب‌کارانه‌ کنونی در محدوده‌ توس هیچ‌کس توان مقابله با آن را ندارد،‌ حتی قانون!


تن فردوسی در توس می‌لرزد ...

روی برخی دیوارهای شهر، حتی در بافت تاریخی با اسپری نوشته‌اند: «خرید و فروش زمین‌های میراث فرهنگی»! بازار پر رونقی که به نظر می‌رسد با قدرت کاسب‌کارانه‌ کنونی در محدوده‌ توس هیچ‌کس توان مقابله با آن را ندارد،‌ حتی قانون!

بافت تاریخی «توس» و زمین‌های طراف آن بیش از 40 سال است که دست‌خوش زورگویی و قدرت کاسب‌کارانه‌ فقط چند خانواده‌ در روستاهای «توس سفلی»، «توس علیا» و «اسلامیه» شده و هرکس که ساز مخالفی در توس با این چند خانواده بزند، جوابش تهدید و کتک و فحاشی است...

حتی به همین دلیل سال‌هاست طرح «تفصیلی» توس که حتی مراحل نهایی شدن را می‌گذراند، ته خط مصوبات نهایی گیر افتاده است، بدون هیچ حمایت و پشتیبانی.

دست‌کم از پنج سال پیش، آن هم در یک دوره زمانی مشخص - 25 اردیبهشت «روز بزرگداشت فردوسی» - آن‌هم چون این شاعر نامدار در توس دفن است، به یاد بافت تاریخی توس و مشکلات‌اش می‌افتیم و در ذهن‌مان خاطره‌سازی می‌کنیم، اما چه فایده؟

سعید سادات‌نیا که از سال 1380 «مدیریت پروژه توس» و طرح آمایش آن را برعهده گرفته است، وضعیت توس را دردآور می‌داند.

او در این زمینه به ایسنا می‌گوید: پیشنهادات بلند مدت و کوتاه مدت زیادی برای ساماندهی و حفاظت از بافت تاریخی توس داشته و داریم، اما به دلیل زمین‌خواری‌ها، زورگویی‌های کاسب‌کارانه و مشکلات متعددی که در این منطقه به وجود آورده‌اند، امکان به نتیجه رساندن آن‌ها وجود ندارد.

وی حکایت بافت تاریخی توس را یک داستان با سری دراز می‌داند که بیش از 10 سال از آغاز آن می‌گذرد و می‌گوید: در پبشنهادهای اولیه این قضیه مطرح شد که برای حفاظت از این منطقه دو روستای «توس سفلی» و «توس علیا» تخلیه و به ساکنانش خانه‌ی معوض داده شود؛ و از سوی دیگر جمعیت روستای سوم یعنی «اسلامیه» را تثبیت کنند، اتفاقی که هیچ‌گاه رخ نداد.

او ادامه می‌دهد: در آن زمان جمعیت منطقه یک‌دهم جمعیت کنونی بود، ما می‌توانستیم در آن موقعیت دو روستا را تخلیه و جمعیت روستای سوم را تثبیت کنیم و از توسعه‌ بیشتر در این سه روستا جلوگیری کرده و طرح‌هایش را به خوبی اجرا کنیم و با خریداری زمین‌هایی بیرون از محدوده‌ بافت تاریخی و آماده‌سازی آن‌ها و دادن‌ آنها به مردم منطقه، آن‌ها را ترغیب به جابجایی کنیم، اما هیچ‌کدام انجام نشدند.

وی با اشاره به مساحت 350 هکتاری توس که حدود 150 هکتار آن شهر تاریخی توس و در واقع مهمترین شهر دوره‌ی اسلامی بوده است،‌ می‌افزاید: در آن زمان در منطقه‌ توس چیزی تحت تصرف مردم نبود و زمین‌ها آزاد بودند، در این شرایط به راحتی در طول 10 سال گذشته می‌شد کارهای پژوهشی و اقدامات باستان‌شناسی انجام داد و حفاری کرد،‌ اما با گذشت زمان مالک‌های شخصی با زدوبندهایی که انجام دادند زمین‌ها را بین خود تقسیم کرده و سپس با قیمت‌های بالاتر بین مردم فروختند. آن‌ها یک کاسب‌کاری راه انداختند و به مردم گفتند هرکس در این منطقه ساکن شود نانش در روغن است.

او با بیان این نکته وضعیت کنونی در توس به دلیل کوتاهی‌هایی از چند سال گذشته‌ فرمانداری، استانداری و میراث فرهنگی است، ادامه می‌داد:‌ برخی دستگاه‌های دولتی با تندروی و دادن قول‌های نابجا، لوله‌های آب، ‌برق و گاز را از این منطقه عبور دادند، جاده‌های در دسترس ایجاد کردند، حتی در طول چند سال گذشته باروی دوره ایلخانی را تخریب کردند و در بخش‌هایی از آن ساخت‌وساز جدید انجام دادند.

سادات‌نیا در ادامه به خالی از سکنه بودن این منطقه در طول 36 سال پیاپی در سال‌های گذشته اشاره می‌کند و می‌گوید: وجود آرامگاه فردوسی به مرور باعث این اتفاقات شد، جلوی توسعه در این منطقه گرفته نشد و مردم ترغیب شدند زمین‌ها را خریداری کنند، تا جاییکه به مرور قیمت این زمین‌ها افزایش یافت، پس پول‌های باد آورده هم با خود قدرت و فساد آوردند. به مرور جمعیت صفر نفری این منطقه در سال 36 به جمعیت 1000 نفره در سال 70 و جمعیت کنونی 10هزار نفره رسید و چند سال آینده به 50 هزار نفر می‌رسد.

او توضیح می‌دهد: در سال‌های اخیر آنقدر برخی از مردمِ این محدوده قدرتمند و برای خود صاحب منصب شده‌اند که حتی بارها عوامل میراث فرهنگی را تهدید کرده و ‌کتک زده‌اند و حتی به ما که حدود 12سال است برای آمایش و ساماندهی این محوطه فعالیت می‌کنیم فحاشی می‌کنند، آنها اکنون خود را نمایندگان مردم اینجا می‌زنند، چون پول و اعتبار دارند! در واقع آنها دارند از خان گسترده و حقوق عمومی استفاده می‌کنند و اکنون از همه طلبکارند،‌ حتی زمانی‌که همکاران ما برای انجام کارهای مربوط به پروژه می‌روند با اسلحه تهدید می‌شوند. در چند سال گذشته نیز نماینده میراث فرهنگی و رئیس پایگاه میراث فرهنگی توس را گروگان گرفتند.

سادات‌نیا دلیل این اقدامات را نبود عزم لازم و جدی در مدیریت شهری توس و مشهد می‌داند و تاکید می‌کند: متاسفانه این ناهماهنگی‌ها به جای اینکه تمام شوند، در حال گسترش‌اند؛ هر چند از مدتی پیش که توس زیر نظر شهرداری مشهد رفته است، شهرداری قدری با این معضلات مقابله می‌کند.

وی با اشاره به یافته‌های آخرین حفاری‌ها در این محوطه‌ی تاریخی اظهار می‌کند: در حفاری‌ها مختلف در سطح این بافت تاریخی، بخش حاکم‌نشین شهر، یک زندان، کف سازی و قنات در جلو‌خان و زندانی دیگر در شارستان و کهن‌دژ به دست آمدند، در منطقه‌ای که علاوه بر فردوسی 450 تن از مفاخر ادبیات‌، هنر و فلسفه آرامیده‌اند.

او با تاکید بر اینکه در حال حاضر نیز وضعیت کنونی توسط فقط تعداد معدودی از افراد ساکن در این محدوده ادامه دارد، بر وجود یک عزم جدی برای پایان دادن به این بحث‌ها تاکید و می‌گوید: امیدوارم شورای فنی جدید سازمان میراث فرهنگی و اساتیدی در این شورا فعالند بتوانند این پروژه را به نتیجه برسانند.

مدیرعامل تیم مشاور آمود مهمترین اقداماتی که شاید در آینده بتواند این بافت تاریخی را نجات دهد، هنوز همان راهکارهای اولیه می‌داند و معتقد است: تا این در نخستین قدم جمعیت منطقه به عنوان یک مکانیزم ساده و روشن تثبیت نشود، نمی‌توان کارها را به درستی انجام داد.

وی می‌افزاید: در درجه‌ اول جلوگیری از توسعه‌ی منطقه بهترین راه‌حل است، باید اجازه امتیازدهی برخی افراد را گرفت، زمین‌خوارها را شناسایی و با آنها برخورد کرد تا موارد تخلف برطرف شوند.

او داستان کنونی بافت تاریخی توس را یک داستان دردآور می‌داند که تا زمانی‌که در آن منطقه قانون اعمال نشود و مدیریت شهری در منطقه به تفاهم نرسد، فقط شرکت‌های اندیشه‌ساز، می‌توانند برایشان طرح دهند، چون آن‌ها مجری نیستند،‌ پس کاری از دست‌شان برنمی‌آید و هر روز وضعیت آن مناطق بدتر از دیروز می‌شود.

مدیر پروژه توس زیر فشار مالی رفتن شرکت‌های طرح‌ساز در این‌گونه مناطق را از جمله معضلات می‌داند و ادامه ‌می‌دهد: یک پروژه دوساله را 10 سال است که در دست انجام داریم، اما قدرت‌های مالی منطقه اجازه تکمیل آن را نمی‌دهند.

وی تاکید می‌کند: متاسفانه برخی از کارمندان میراث فرهنگی هم به جای اینکه توسعه‌ای پایدار و مبتنی بر قانون و طرح‌های مصوب قانونی داشته باشند، فقط به دنبال بوی پول می‌روند. به قول برخی از افراد شاید در این منطقه فقط «نان در خلاف» باشد. متاسفانه معضلات این منطقه روز به روز در حال افزایش است.

انتهای پیام










ساخت خانه ای که سیگنال های آزار دهنده را مسدود می کند

ساخت خانه ای که سیگنال های آزار دهنده را مسدود می کند

ساخت خانه ای که سیگنال های آزار دهنده را مسدود می کند

زمانی خانه ها محلی برای آسایش و حریمی برای زندگی خصوصی انسان بودند؛ کافی بود پرده ها را بکشیم تا از دنیای پیرامون خود جدا شویم و دست هیچکس به ما نرسد. اما این روزها، با رواج یافتن بیش از اندازه موبایل ها، ترموستات های هوشمند، دوربین های کینکت و بسیاری موارد دیگر، بیش از هر زمان دیگری در دسترسی سایرین هستیم.

پژوهشگران حوزه معماری مرکزی به نام Space Caviar نیز در پاسخ به همین مساله با کمک متخصصین Prokoss موفق به ساخت خانه ای به نام RAM House شده اند. RAM از سرواژه های عبارت Radar Absorbent Material به معنای مواد جذب کننده راداری گرفته شده و خانه ای است که به صورت انتخابی سیگنال های الکترومغناطیسی حمل کننده داده را مسدود می کند.

در ادامه این مطلب با دیجیاتو همراه باشید.

3045146-inline-i-2-a-cage-house-dsl4446-modifica-copy

البته ناگفته نماند اماکنی نظیر هتل ها سال هاست که سیگنال های وای فای را مسدود می کنند اما آنچه این خانه را از آنها متمایز می کند این است که فرایند مسدود سازی به صورت کاملا کنترل شده قابل انجام است.

ساکنان این خانه می توانند پنل های مسدود کننده سیگنال را به هر بخش از آن که می خواهند انتقال دهند و درست مانند زمانی که برای ندیدن یک منظره، پرده های خانه را می کشند از این پنل ها هم برای بلوکه کردن سیگنال های آزار دهنده استفاده نمایند.

جوزف گریما یکی از معماران این پروژه می گوید برای آنکه نشان دهیم زندگی بدون این سیگنال ها چگونه است تصمیم گرفتیم این خانه را بسازیم. این بنا از ساکنینش دعوت می کند تا بیشتر نسبت به امواجی که هر لحظه به سمتشان هدایت می شوند آگاه باشند و پنل های در نظر گرفته شده برای آن کاری شبیه به پرده در خانه های سنتی را می کنند.

فریم خانه از فولاد ساخته شده و به گونه ای طراحی گردیده که الکتریسیته را جذب نموده و آن را در داخل سازه محصور می کند، اما بخش اعظمی از عمل مسدود سازی سیگنال ها از طریق تعدادی پنل کربنی صورت می گیرد که می توانند امواج الکترومغناطیسی را جذب نمایند.

3045146-inline-i-1-a-cage-house-that-locks-out-digital-spies

اتاق هایی که در طبقات پایینی قرار دارند داده ها را به شیوه ای متفاوت مدیریت می کنند. هر کدام از این اتاق ها از طریق قفسه های کتاب از یکدیگر جدا می شوند و برای ورود به بخش های دیگر از جمله آشپزخانه، دفتر، کتابخانه و حمام کافی است که این ماژول ها را حرکت دهید.

با چسباندن ماژول ها به یکدیگر می توانید نوعی بانک ایمن برای نگهداری داده های خود بسازید که هرگونه ارتباط از طریق لوازم هوشمند خانگی نه می تواند به داخل آن راه پیدا کند و نه از آن خارج گردد.

درست است که خانه های امروزی به گونه ای ساخته می شوند که حریم خصوصی ساکنانش حفظ گردد؛ برای نمونه پنجره هایشان کوچک است و اتاق خواب هایشان در دارند اما جالب اینجاست که این سازه ها نسبت به داده های نامرئی افراد بی اعتنا هستند.

گریما می گوید: ساخت این خانه اعتراض نسبت به تکنولوژی محسوب نمی شود و بیشتر تلاشی است برای متعادل نمودن تکنولوژی و هم زیستی مسالمت آمیز با آن در منازل. این خانه عجیب از تاریخ ۱۴ تا ۱۹ آوریل در Atelier Clerici میلان در معرض دید عموم قرار دارد.

3045146-slide-s-16-a-cage-house-dsl4461

3045146-slide-s-7a-a-cage-house-that-locks-out-digital-spies

3045146-slide-s-8-a-cage-house-dmg5172

3045146-slide-s-9-a-cage-house-dmg5203

3045146-slide-s-10-a-cage-house-dmg5230

3045146-slide-s-11-a-cage-house-dmg5232


شهر جدید در عسلویه ایجاد می شود

معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل شرکت عمران شهرهای جدید از برنامه‌ریزی برای ایجاد 8 شهر جدید در سال 94 خبر داد و گفت: شهر جدید پارس در عسلویه از جمله آنهاست.

به گزارش «خلیج فارس»؛ محسن نریمان با تاکید بر اینکه ایجاد شهرهای جدید یکی از راه‌های مهم حذف حاشیه‌نشینی است، خاطرنشان کرد: با توجه به سیاست‌های دولت و وزارت راه و شهرسازی، نسل نو شهرهای جدید با مطالعات قوی و در مکان‌های مناسب ایجاد خواهند شد.

وی با اشاره به اسامی این شهرها اظهار کرد: شهرهای جدید «پارس» در عسلویه، «طیس» در چابهار، «هورا» در همدان، «شهرک طوسان» در مازندران، «خوارزمی» در استان تهران، «ایوانکی» در سمنان، «پرنیان» در قم و «لارستان» در استان فارس نسل نو شهرهای جدید هستند و مطالعات لازم برای مکان‌یابی این شهرها دقیق‌تر از دوره قبل صورت می‌گیرد.

نریمان درباره هدف از راه‌اندازی این شهرها توضیح داد: در نسل نو شهرهای جدید امور گردشگری و اشتغال‌زایی مدنظر است؛ به عنوان مثال بر اساس هماهنگی به عمل آمده با وزارت نفت شهر جدید پارس در عسلویه ایجاد خواهد شد.

به گفته معاون وزیر راه و شهرسازی افزود: نیاز اولیه شهرهای جدید مطابق نظر وزیر راه و شهرسازی ایجاد راه‌های ارتباطی از جمله آزاد راه‌ها، بزرگراه‌ها و ارتباطات ریلی است که باید لحاظ شود. در همین زمینه برای شهرهای پردیس، پرند، گلبهار، بهارستان و مجلسی خط ریلی و آزاد راه سهند - تبریز هم برای شهر جدید سهند در نظر گرفته شده است.

وی درباره تقسیم‌بندی کشوری این شهرها اظهار کرد: در این زمینه محدودیتی وجود ندارد و اگر نتیجه مطالعات مثبت باشد در برخی استان‌ها امکان تشکیل چند شهر جدید وجود دارد. به عنوان مثال در استان اصفهان سه شهر جدید داریم و یک شهر جدید دیگر هم در حال طراحی است. اگر در رابطه با ساماندهی جمعیت هماهنگی‌های لازم انجام شود حاشیه‌نشینی‌ها کم رنگ و به تدریج کنار می‌روند؛ شهرهای جدید علاوه بر استاندارد بودن ارزان‌تر از شهرهای مادر هم هستند.

به نوشته سایت وزارت راه و شهرسازی؛ نریمان درباره شرایط برخورداری این شهرها از شهردار تاکید کرد: بر اساس قانون شهرهای جدید اگر جمعیت این شهرها به ۱۰ هزار نفر برسد باید شهردار تعیین شود، اما با ایجاد شهرداری کار شرکت عمران شهرهای جدید تمام نمی‌شود و ما همچنان در کنار این شهرها هستیم.

گزارش «خلیج فارس» می افزاید: ایجاد شهری 10 هزار نفری در محدوده پارس جنوبی برای اقامت نیروهای شاغل در این مجموعه از مصوبات شرکت ملی نفت در سال 91 است که البته تاکنون خبر دقیقی از جانمایی آن اعلام نشده است.

تنها شهر جدید در استان بوشهر "عالیشهر" می باشد که در مرکز استان قرار دارد و از اواخر دهه 60 تاسیس شد. به تازگی هم شهرداری در عالیشهر ایجاد شده است.










تصاویری زیبا از پارک مرکزی نیویورک در منهتن


پارک مرکزی نیویورک ، پارک بزرگ و معروفی است که در مرکز منهتن و در میان مراکز تجاری شهر نیویورک قرار دارد. پارک مرکزی نیویورک، اولین پارک مُدرن در تاریخ ایالات متحدهٔ آمریکا محسوب می‌شود که در سال ۱۸۵۷ میلادی توسط فردریک لاو المستد و همکار انگلیسی اش کالورد واکس طراحی و افتتاح شد.

 

وسعتاین پارک حدود ۳۴۲ هکتار است که به شکل مستطیل در قلب منطقه منهتن (منطقه تجاری نیویورک) واقع شده است. همچنین این پارک دارای دریاچه‌هایی به وسعت جمعاً ۶۰/۷ هکتار می‌باشد. سالیانه ۲۵ میلیون نفر از این پارک بازدید می‌کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
منبع : iiiwe

محمد غزنویان:بازتولید حاشیه در کالبد شهر نگاهی به تجربه نوسازی ب

محمد غزنویان:بازتولید حاشیه در کالبد شهر نگاهی به تجربه نوسازی بافت فرسوده در هادی آباد قزوین

hadiabadنقد اقتصاد سیاسی:منطقه‌ی شهری قزوین از منظر جغرافیایی دارای موقعیتی کم‌وبیش منحصربه‌فرد است. موقعیتی که آن را به شاهراه ارتباطی شرق و غرب و شمال و جنوب کشور تبدیل کرده است. همین موقعیت ترانزیتی در کنار نزدیکی آن به پایتخت است که در برنامه‌های عمرانی سوم (1341-1346) و چهارم (1346-1351)، همزمان و بعد از اصلاحات ارضی و شتاب‌گیری فرایند مدرنیزاسیون و صنعتی‌شدن، توجه کارگزاران اقتصادی را جلب کرد و طرح احداث نخستین شهر صنعتی کشور را در این منطقه پایه‌ریزی شد.

بازتولید حاشیه در کالبد شهر

 محمد غزنویان

نقد اقتصاد سیاسی

نگاهی به تجربه نوسازی بافت فرسوده در هادی آباد قزوین

نقد اقتصاد سیاسی :منطقه‌ی شهری قزوین از منظر جغرافیایی دارای موقعیتی کم‌وبیش منحصربه‌فرد است. موقعیتی که آن را به شاهراه ارتباطی شرق و غرب و شمال و جنوب کشور تبدیل کرده است. همین موقعیت ترانزیتی در کنار نزدیکی آن به پایتخت است که در برنامه‌های عمرانی سوم (1341-1346) و چهارم (1346-1351)، همزمان و بعد از اصلاحات ارضی و شتاب‌گیری فرایند مدرنیزاسیون و صنعتی‌شدن، توجه کارگزاران اقتصادی را جلب کرد و طرح احداث نخستین شهر صنعتی کشور را در این منطقه پایه‌ریزی شد.

شهر صنعتی البرز که در 15 کیلومتری جنوب شرقی قزوین در اواخر دهه‌ی 1340 پایه گذاری و احداث شد نخستین «شهر صنعتی» ایران محسوب می‌شود: مجموعه‌ای صنعتی که بیش از 900 هکتار اراضی مرغوب زراعی را به خود تخصیص می‌دهد و به‌سرعت به مرکز جذب هزاران نفر نیروی کار بدل می‌شود.(1) تقارن احداث این مجموعه‌ی عظیم با آخرین مراحل اصلاحات ارضی، جمعیت بزرگی از زارعانی را که از میان عوامل پنج‌گانه‌ی تولید دهقانی، تنها صاحب نیروی کار انسانی بودند (خوش‌نشین‌ها) را به این منطقه سرازیر کرد. این افراد به سبب عدم‌انتفاع مستقیم از مزایای اصلاحات ارضی، و بی بهره ماندن از تملک درصدی هر چند ناچیز از زمین‌های تقسیم‌شده، فی‌نفسه قابلیت جابه‌جایی بالایی پیدا می‌کنند و به موزات تکمیل اصلاحات، فرایند تحول به کارگران روستایی را طی می‌کنند. این قشر روستایی که پای‌بند زمین و مالکیت نبودند، اغلب برای امرار معاش بین روستاهای مختلف حرکت و در واقع، هر جا، هر کاری می‌بود، آنان نیز حضور پیدا می‌کردند.

بنابراین طبیعی است که با درخشش کورسوهای جدید اشتغال در شهرها و مراکز تازه صنعتی‌شده، آنان نیز انبوه‌وار حرکت می‌کردند و در مراکز شهری و تولیدی ـ صنعتی جدید، آینده‌ای تازه را جست‌وجو می‌کردند. اما معمولاً مراکز جدید تولیدی، قادر به جذب و استخدام تمام این نیروها نیستند و از طرف دیگر انگیزه‌های اولیه‌ی مهاجرت این نیروی کار و امکانات اندک محیط روستا، «دست از پا درازتر بازگشتن» را نیز از آنان سلب ‌می‌کند. از این روست که آنها در مقام «ارتش ذخیره»ی بازار کار شبکه‌ی وسیعی از مشاغل خرد و غیررسمی مانند کار روزمزدی، دستفروشی و مانند آن را ایجاد و با تمام توان سعی کنند موقعیتی برای جایگیری و بقای خود در وضعیت تازه پدیدار سازند.

در این مرحله است که «اسکان» ناگهان به «مسئله» تبدیل می‌شود. زمین‌های با قابلیت سکونت شهری، که در فرایند تجدید سازمان شهر مدرن، دارای ارزش افزوده‌ی فوق‌العاده شده‌اند، این نیروی کار را از تأمل در سکونت در مراکز شهری باز می‌دارد و آنان را دست اندرکار «تصرف» و «ساخت‌وسازهای غیر قانونی» در حومه‌های شهری یا به‌اصطلاح در مناطق «خارج از محدوده » می‌کند.

به‌تناسب صنعتی‌شدن شهر قزوین، یکی از نخستین هسته‌های حاشیه‌نشینی نیز در این شهر شکل می‌گیرد و محله‌ی هادی‌آباد به بارزترین جبهه‌ی تصرف و ساخت‌وساز و اسکان غیررسمی تحول می یابد. ساخت‌وساز در این محله که مانند تمام نواحی پیرامونی شهر قزوین، عرصه‌ی فراخی از تاکستان‌ها و باغات بادام بوده است از نیمه‌ی دهه‌ی 1330 آغاز شده بوده است. با این حال در حدفاصل نیمه‌ی دوم دهه‌ی چهل تا پایان نیمه‌ی نخست دهه‌ی پنجاه، فرایند شکل‌گیری نهایی مختصات کالبدی محله به اتمام می‌رسد و مجموعه‌ی نسبتاً بزرگی از پلاک‌های ریزدانه‌ی سی تا پنجاه متری در کوچه و خیابان‌های ناهمگون و تراکم بالای جمعیت را در خود ‌گنجاند.

همزمان با هادی‌آباد، محلاتی نظیر «نوروزیان» و «آبگیلک» نیز چنین تحولی را مشابه نمونه‌های تهرانی و کرجی پشت سر گذاشتند، اما تأکید ما در این یادداشت بر محله‌ی هادی‌آباد، پیش از هر چیز برآمده از موقعیت بسیار ویژه‌ی این محله است. در واقع، نزدیکی تأمل‌برانگیز این محله (به فاصله‌ی سه چهارراه) با یکی دو محله‌ی قزوین که به محل سکونت لایه‌های بالایی طبقه‌ی متوسط و بخشی از ثروتمندان قزوین شهره هستند، باعث می‌شود این محله به طور نمادین، خصلت قطبی‌کننده‌ی تحول سرمایه‌دارانه‌ی شهر جدید را بازنمایی کند.

از منظر زندگی روزمره نیز، می‌توان به‌سهولت به تفاوت‌های بنیادین سبک زندگی بین این محله و محلات متموّل نزدیک این محله پی برد. مثلاً در حالی‌که در خیابان خیام، در تمام ساعات روز می‌توان افرادی با خاستگاه‌های طبقاتی متفاوت در حال پرسه‌زنی، خرید و کسب‌وکار مشاهده کرد، در محله‌ی هادی‌آباد شاهد یکدستی کامل رهگذران خواهیم بود که به‌تناسب سطح درآمد و نیازهای مصرفی، بازار و شبکه‌ی اقتصادی خاص خود را ایجاد کرده‌اند.

از این روست که هادی آباد، الگوی کلاسیک بالا ـ پایین کالبدی را نقض می‌کند و مخاطب را با یک بالا ـ پایین طبقاتی، فارق از محل قرارگیری روی بالا یا پایین نقشه، مواجه می‌کند.

نقشه قزوین ـ محله هادی آباد با کادر مشکی و محلات مرفه نشین همجوار با کادر قرمز مشخص شده است.

نقشه قزوین ـ محله هادی آباد با کادر مشکی و محلات مرفه نشین همجوار با کادر قرمز مشخص شده است.

طبیعی است که مانند اغلب حاشیه‌های شهری، نام محله‌ی هادی آباد، به‌سرعت دلالت بر مجموعه‌ی متنوعی از آسیب‌های اجتماعی دارد. این محله «با 503ر33 نفر جمعیت، در مقایسه با سایر نقاط شهر، بالاترین تراکم جمعیتی را دارد. به طوری که 5/11 درصد از جمعیت شهر را در خود جای داده است، در حالی که فقط 4 درصد از سطح شهر را اشغال کرده است.» و نکته‌ی مهم این است که نتیجه‌ی یک تحقیق نیروی انتظامی استان قزوین نشان از آن دارد که به همین میزان، این محله بالاترین سرانه و تراکم مصرف و جرایم مرتبط با مواد مخدر را نیز در خود جای داده است. «بنابراین الگوی فرهنگی و اجتماعی این چنینی نیز، به عنوان باری مضاعف بر دوشِ بینه‌ی نحیف اقتصادی ساکنان محله سوار شده و اهمیت حفظ فاصله و حتی ابداع روش‌هایی برای بازتولید فاصله و تمایز با این محله را برای محلات همجوار ضروری می‌کند. (تا جایی که به منظور مشخص نشدن صریح هویت محله‌ای، برخی از ساکنان خود این محله نیز در زمان معرفی، خود را به محله‌های دیگر منتسب می‌کنند. در محلات جنوب شرقی تهران نیز چنین تلاشی برای کسی هویت از محلات خوشنام قابل مشاهده است) (2)

یکی از اهالی سابق این محله که خود نیز از مهاجران منطقه‌ی طارم است، درباره‌ی نحوه‌ی مواجهه‌ی خود با هادی‌آباد، سال‌ها پس از ترک این محله، چنین می‌نویسد:

«اولین بار که مجبور شدم همسرم را به خانه‌ی آشنایی در هادی‌آباد ببرم، (چون نزدیکی فوت کرده و وظیفه در حضور بود) حالش به هم خورد و بالا آورد و من البته شرمنده بودم از رفتن به کوچه‌های با بوی متفعن. البته من خیالم نبود من نزدیک به ۴ سال در این کوچه زیسته بودم و خشن‌ترین شیوه های زندگی و حیات را در آن تجربه کرده بودم. مرا خیالی نبود از دیدن و شنیدن آن بوی متفعن و حال به‌هم‌زن. چرا که من از طارم آمده بودم؟!! آری هر کس از طارم بیایید طبیعی است که هادی‌آباد آزارش نمی‌دهد، چون هر چه باشد هادی‌آباد شهر است و البته طارم دهاتی بس ویرانه‌تر.»(3)

در بسیاری از ساکنان محله در مواجهه با ساکنان محلات «دیگر» احساس شرم نمایان است. با این حال باید تأکید کرد «احساس شرم» در حالی شکل می‌گیرد که اکثریت قریب به‌اتفاق ساکنان محله، شهروندانی شریف هستند که همچنان از رهگذر دوره‌گردی، کار ساختمانی و فصلی و مانند آن امرار معاش می‌کنند.

یکی از وبلاگ‌نویسان محلی قزوین با تاکید بر این ماهیت کارگری محله می‌نویسد:

«هادی‌آباد یا همان خیابان آبشار یاهمان خیابان مجاهد یا همان خیابان کارگر که بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب اسلامی داشت و بیشترین شهید را تقدیم نظام جمهوری اسلامی نمود اینک پس از 30سال محروم‌ترین نقطه‌ی قزوین است!! ازسیستم فاضلاب شهری سهمی ندارد ازپارک وفضای سبز خبری نیست کتابخانه وفرهنگ‌سرا وجود ندارد سازمان تاکسی‌رانی واتوبوس‌رانی به این خیابان رفت‌وآمد ندارد و…اما موقع انتخابات این منطقه‌ی کارگرنشین عزیز می‌شود و سروکله‌ی همه نوع کاندیدا پیدا می شود… در عروسی‌ها شادباش ]شاباش[ می‌دهند، درمجالس ترحیم با تمام نفرات تسلیت می‌فرستند ودر نماز جماعات این محل نماز می‌گزارند و وعده‌ی سر خرمن می‌دهند والخ … هرچه که هست رأی ونظر مردم هادی آباد که اکثریت آنان را کارگران تشکیل می دهند تعیین‌کننده است وآن‌ها می‌دانند شورای فعلی و قبلی برای مردم هادی‌آباد هیچ کاری نکردند عملکردشان در این منطقه صفر است».(4)

طی همه‌ی سال‌های اخیر نگاه مسئولان و مقامات اجرایی شهر نیز به این محله، نگاهی تأدیبی ـ تنبیهی بوده است. همین نوع رویکرد آنها باعث پررنگ شدن خطوط «بزه» در این محله شده است و همواره از آن به عنوان معضل شهر قزوین یاد کرده‌اند. با این همه، طی چند سال اخیر ، و با توجه به داغ شدن تنور «نوسازی بافت‌های فرسوده» در برنامه‌های توسعه‌ی شهری مدیریت شهری قزوین نیز در فکر شناسایی و نوسازی چنین بافت‌هایی افتاده است. به عنوان نمونه، «شرکت عمران و مسکن استان قزوین»، پس از تعریف «نوسازی» و برشمردن مؤلفه‌های یک بافت فرسوده و مزایای نهفته در چنین پروژه‌هایی، بلافاصله برای قابل درک شدن تعاریف خود، از همان دالِ هادی‌آباد بهره می گیرد و اولویت یا پایلوت چنین طرحی را در این محله مورد شناسایی قرار می‌دهد.(5)

کارشناسان سازمان مذکور «بی ارزش بودن این بافت از لحاظ تاریخی و تجاری» را مهم‌ترین دستاویز برای ورود هر چه سریع‌تر به این بافت و تخریب و نوسازی آن قلمداد می‌کنند.

یکی از مهندسان مشاور در همین باره چنین اظهار نظر می کند که: » بهترین نقطه، هادی آباد است! ببینید هادی آباد از چند جهت قابل بررسی است. قیمت زمین در آن پایین و متراژ خانه ها بسیار کم و در حد 30 – 40 متر است.علاوه بر این‌ها ساکنان آن نیز هنوز شکل خانواده‌ی گسترده را در درون خود حفظ کرده‌اند و چند خانواده در کنار هم در یک خانه زندگی می‌کنند. همه‌ی این شرایط باعث می‌شود که من هادی آباد را مکان مناسبی جهت بلندمرتبه‌سازی بدانم.»(6)

در واقع به‌غایت تاسف‌بار است که شهرسازان تجددگرا و توسعه‌گرا، با «محله» به‌مثابه ابژه‌ی تخریب، به‌مثابه دیوار و به‌مثابه مانع برخورد می‌کنند. در چنین نحوه‌ی اندیشیدنی، کم‌ترین ردّ پایی از نوعی نگاه اجتماعی که به حل معضل فقر و تبعیض طبقاتی و توسعه‌ی اجتماعی و تقویت همبستگی اجتماعی در مفهوم دقیق کلمه بپردازد به چشم نمی‌خورد.

هادی‌آباد محله‌ای کارگرنشین است که به‌سهولت می‌توان مشاهده کرد که بخش بزرگی از ساکنان آن حتی توان حفظ و نگهداری همین سطح از زندگی را نیز دارا نیستند. بخش بزرگی از همین آلونک‌ها و زاغه‌های سی‌متری در اجاره‌ی فرودست‌ترین لایه‌ی طبقه‌ی کارگر و طبقات حاشیه‌نشین شهری است. نزدیکی این محله به محلات متمول شهر قزوین، ناتوانی اقتصادی و بدنامی محله به عنوان یک زائده‌ی شهری، باعث می‌شود به آن همچون لقمه‌ی حاضر و آماده‌ای برای «زیباسازی» و افزودن بر ارزش افزوده‌ی زمین‌های شهری نگاه شود. نوسازی بافت‌های فرسوده‌ی شهری در سال‌های اخیر رمزواژه‌ای برای پدیده‌ای است که دیوید هاروی انباشت از طریق سلب مالکیت می‌خواند. در این فرایند، بازسازی بافت فرسوده رانت‌های فوق‌العاده‌ای پدید می‌آورد که بورژوازی مستغلات و بورژوازی دیوان‌سالار نزدیک به مراکز مدیریت شهری سودبرندگان اصلی آن هستند. و در این فرایند توده‌ی ساکنان محلاتی که دستخوش به‌اصطلاح نوسازی و بازسازی شده‌اند کم‌ترین بهره را از موج رانت‌های ایجادشده می‌برند.

بی تردید نوسازی و بهسازی بافت‌های فرسوده‌ به‌خودی‌خود مورد اعتراض نیست، مسئله از جایی شکل می‌گیرد که ساکنان کنونی این بافت‌ها، اغلب از نوسازی و زیباسازی محله‌ای که گاه به مدت چندین دهه در آن به دشوارترین شکل ممکن زیسته اند، بهره‌ای نخواهند برد. تجمیع پلاکهای ریزدانه و تبدیل آنها به ساختمان‌های بلندمرتبه در نزدیکی محلات متمول شهر، هیچ امکانی برای استمرار حضور درازمدت ساکنان فعلی در این محله باقی نخواهد گذاشت.

مهم آن که فرایند نوسازی بافت‌های فرسوده‌ی شهری با منطق سرمایه‌دارانه، ساکنان چنین محلاتی را همچنان ذیل مفهوم «حاشیه‌نشین» بازتولید خواهد کرد. و افزون بر این «سرمایه‌ی اجتماعی» موجود در چنین محله‌ای را که تنها بدیل واقعاً موجود خلاء سرمایه‌های اقتصادی در این بافت‌های فرسوده است، نابود می‌کند و ساکنان محله را به طور منفرد در گوشه‌گوشه‌ی حاشیه‌ها و حومه‌های شهر پراکنده خواهد کرد.

پی‌نویس‌ها

(1) درباره‌ی مشخصات و مختصات شهرک صنعتی البرز قزوین ، رجوع شود به : http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/199631

(2) تحلیل الگوهای بزهکاری در سکونت‌گاه‌های نامتعارف شهرها:

http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/49713894902.pdf

(3) طارم سفلی و هادی آباد قزوین

http://taroomesofla.blogfa.com/post-18.aspx

(4) منطقه کارگرنشین هادی‌آباد وانتخابات

http://kargaraneqazvin.blogfa.com/post-61.aspx

http://maskansazan-qazvin.ir/item.aspx?sid=h_20(5)

(6) هادی آباد، بهترین مکان برای بلندمرتبه‌سازی است

http://shahrtash.blogfa.com/post-12.aspx

تهران کوتاه ترین پایتخت دنیاست

تهران کوتاه ترین پایتخت دنیاست هرچند سیاست کلی مدیران اجرایی در حوزه شهرسازی و معماری توسعه عمودی شهر بوده و در سال‌های اخیر بلندمرتبه‌سازی‌ با جدیت پیگیری می‌شود‌ اما صحبت‌های مسئولان و کارشناسان شهرسازی گویای آن است که ۹۸‌درصد ساختمان‌های تهران کوتاه بوده و تنها ۲‌درصد از آنها بلندتر از ۹ طبقه هستند. موضوعی که نگرانی‌ کارشناسان را عمیق‌تر کرده و موجب بروز مشکلاتی در ابعاد و زوایای مختلف اجتماعی، اقتصادی و امنیتی می‌شود. زیرا‌ کارشناسان شهرسازی بر این باورند که رشد افقی از مهم‌ترین موانع توسعه پایدار شهری بوده و از بعد امنیتی، زمینه را برای اغتشاشات و ناامنی‌های اجتماعی آماده می‌کند. هر چند کارشناسان داخلی برآوردی از میزان خسارات در شهرهای دارای ساختمان‌های بلندمرتبه و کوتاه نداشته و به تحلیل‌های علمی اکتفا می‌کنند اما برنامه‌ریزان شهری در جوامع توسعه یافته که دارای درصد بالایی از ساختمان‌های بلندمرتبه هستند آمار و ارقامی داده‌اند که گویای آن است شهرهایی که رشد افقی داشته و در ارتفاع توسعه پیدا نکرده‌اند در زمان بروز حوادث غیرمترقبه و ناامنی‌ها ۵ برابر بیشتر از شهرهای دیگر که در ارتفاع توسعه یافته‌اند آسیب می‌بینند. البته این تمام ماجرا نبوده و توسعه کلانشهرها در سطح که تهران بارزترین نمونه آن به حساب می‌آید شبکه حمل‌ونقل طولانی تری را می‌طلبد که امروزه یکی از مهم‌ترین چالش‌های تهران نیز همین مسئله است و پایتخت از قبل رشد افقی، آسیب‌هایی جدی در این زمینه می‌بیند. به‌گونه‌ای که کارشناسان چنین استدلال می‌آورند که اگر تهران به این صورت در سطح رشد نمی‌کرد شاید معضل حمل‌ونقل و ترافیک آن پیچیده نمی‌شد. با این همه کوتاه بودن تهران ابعاد مختلفی دارد که به‌نظر می‌رسد شهر را در آینده نزدیک با مشکلات اساسی مواجه سازد. متوسط طبقات در تهران ۶‌/۱‌درصد است. بر خلاف تصور عامه که تهران را شهری با ساختمان‌های بلند مرتبه می‌دانند تهران شهری با ساختمان‌های کوتاه بوده و متوسط طبقات در آن به ۶/۱‌درصد متوسط پایتخت‌های جهان به‌لحاظ بلندمرتبه‌سازی می‌رسد که از دیدگاه کارشناسان شهرسازی رقم قابل توجهی نبوده و نشان می‌دهد که پایتخت در سطح شکل گرفته است. بیت‌الله ستاریان، عضو نظام مهندسی و هیأت علمی دانشگاه تهران با تاکید بر این نکته که رشد افقی هزینه‌هایی را برای نگهداری شهر به مدیران شهری تحمیل می‌کند، می‌گوید: با‌توجه به وضعیت ساختمان‌ها در پایتخت‌های دنیا می‌توان تهران را کوتاه‌ترین پایتخت جهان دانست که بیشترین درصد رشد آن در سطح بوده و زمانی که یک شهر در سطح رشد می‌کند هزینه‌های سربار خدمات رسانی هم افزایش می‌یابد، چرا که در رشد افقی شهر با توجه به پراکندگی تراکم نیاز به امکانات خدماتی زیادی وجود دارد و مسئولان مجبورند مبالغ بیشتری را نسبت به زمانی که شهر در ارتفاع توسعه می‌یابد برای ارائه خدمات هزینه کنند و این مسئله باعث می‌شود خدمات به‌صورت کافی در سطح شهر توزیع نشود و اساسا ضعف‌هایی در این رابطه وجود دارد که گاها به بروز نارضایتی‌هایی می‌انجامد. او می‌افزاید: تهران در حالی در سطح توسعه پیدا کرده که محدودیت‌های بسیاری در مورد زمین وجود دارد و با توجه به این مسئله ضروری که شهر در ارتفاع رشد کند. هر چند در بسیاری نقاط تهران که روی گسل واقع شده‌اند امکان بلندمرتبه‌سازی‌ وجود ندارد و اصول فنی و ایمنی ایجاب می‌کند که شهر در سطح توسعه یابد اما با توجه به محدودیت زمین و منابع ضرورت دارد بلندمرتبه‌سازی‌ صورت بگیرد، تا هم ارائه خدمات راحت‌تر شود و هم از بروز برخی مشکلات امنیتی جلوگیری به عمل بیاید؛ موضوعی که در بررسی‌های کارشناسی صورت پیچیده تری به‌خود می‌گیرد. تأمین امنیت در شهرهای کوتاه دشوار است ستاریان با برخی کارشناسان شهرسازی و معماری در این نکته که تهران و کلانشهرهایی که رشد افقی دارند از نظر شهرسازی امنیت لازم را نداشته و احتمال بروز پاره‌ای از مشکلات امنیتی در آنها وجود دارد متفق القول بوده و بر این باور است که رشد افقی زمینه مساعدتری را برای بروز مسائل امنیتی و سیاسی فراهم می‌آورد و از این‌رو اغلب سیاستگذاران و برنامه‌ریزان شهری به سمت و سوی بلندمرتبه‌سازی‌ رفته و شهر را در ارتفاع توسعه می‌دهند و به موازات ارائه خدمات عادلانه، کنترل بیشتری برمحیط شهری دارند. او در این رابطه مثالی می‌آورد و می‌گوید: در یک واحد مسکونی که ۵۰ واحد دارد و زمین کمتری نیز اشغال شده امکان خدمات رسانی در ابعاد وسیع وجود دارد و اساسا از نظر امنیتی نیز شرایط مطلوب تری فراهم است درحالی‌که در محدوده‌ای که واحدها در سطح شکل گرفته‌اند و پراکنده هستند امکان خدمات رسانی به آن صورت مطلوب که در ساختمان‌های بلند مرتبه‌وجود دارد، وجود ندارد و از نظر امنیتی نیز در مقایسه با واحدهای بلندمرتبه چندان قابل اعتماد نیست. به‌گونه‌ای که در حال حاضر برنامه‌ریزان شهری راهبرد فشرده‌سازی‌ و افزایش تراکم و رشد عمودی هوشمندانه را در پیش گرفته‌اند و آن را یک راهکار اساسی برای توسعه پایدار و برقراری امنیت می‌دانند. گسل‌ها، مانع بلندمرتبه‌سازی‌ در تهران هر چند کارشناسان شهری برای توزیع مناسب فضاهای خدماتی و رفاهی پیشنهاد می‌کنند که شهر در ارتفاع توسعه یافته و گسترش کمتری در سطح داشته باشد اما مسئله مهمی که در این رابطه وجود دارد و به‌عنوان مانع محسوب می‌شود این است که تهران دارای گسل‌های متعددی در مناطق مختلف بوده و این موضوع باعث می‌شود ساخت ساختمان‌های بلند مرتبه و برج به آن صورتی که در سایرکلانشهرها صورت می‌گیرد در تهران با موانعی روبه‌رو باشد. براساس صحبت‌های کارشناسان زلزله نگار، تهران یکی از ۴ منطقه زلزله خیز کشور بوده که طولانی‌ترین گسل در شمال آن به طول ۱۲۰ کیلومتر واقع شده و همین مسئله ایجاب می‌کند که شهر در سطح توسعه پیدا کند. سعید سادات نیا، مدیر جامعه معماران ایران و نایب رئیس انجمن صنفی مهندسان مشاور در این ارتباط می‌گوید: هر چند با رشد افقی شهر مخالفم و آن را برای توزیع عادلانه امکانات و خدمات مناسب نمی‌دانم اما معتقدم با توجه به زلزله خیز بودن تهران، بلند مرتبه‌سازی‌ عملا با مشکلات و موانعی همراه است و ما زمانی می‌توانیم اقدام به بلند مرتبه‌سازی‌ در پایتخت کنیم که تکنولوژی پیشرفته‌ای را هم در آن به کار گیریم همانند ژاپن که به‌رغم بروز زلزله‌های بالای ۷ ریشتر ساختمان‌های بلند مرتبه در آن تخریب نمی‌شود و البته در توسعه افقی وجود کوچه‌های باریک و تنگ خطرناک‌تر از ساختمان‌های بلند مرتبه بوده و آثار تخریبی بسیاری به‌دنبال دارد و نمی‌توان این سبک شهرسازی را در برابر زلزله مقاوم دانست؛ موضوعی که دیگر کارشناسان شهری نیز بر آن صحه گذاشته و معتقدند تهران به‌علت وجود گسل‌ها نتوانسته در ارتفاع رشد کند. هر چند برخی این توجیه را رد کرده و علل دیگری را در این رابطه مطرح می‌کنند ولی آنچه واقعیت دارد این است که تهران نسبت به دیگر پایتخت‌ها، شهری کوتاه بوده و برج و آسمانخراش ندارد.

از سرگیری بلندمرتبه‌سازی در تهران

معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران گفت: بر اساس طرح تفصیلی جدید پایتخت، از گسترش افقی تهران جلوگیری و ارتفاع شهر در جهت عمودی زیاد می‌شود‌.

هیربد معصومی در گفتگو با خبرنگارمهر با بیان اینکه شهرداری تهران بنا دارد براساس طرح تفصیلی جدید پایتخت از گسترش افقی تهران جلوگیری کند و ارتفاع شهر را در جهت عمودی زیاد کند گفت: برخی مناطق تهران استعداد احداث بلند مرتبه سازی را دارند در حالی که هم‌اکنون عمده برج‌های مسکونی در منطقه یک قرار دارد و در سایر محله‌ها، حداکثر ارتفاع ساختمانها، هشت طبقه است.

وی با اشاره به اینکه برای تشویق بیشتر سازندگان برخلاف روال گذشته از ساخت و سازهای کوتاه مرتبه شهر عوارض بیشتری دریافت می شود گفت: شهرداری بنا ندارد که در تهران بلندمرتبه‌سازی کند اما براساس نقاط پیش‌بینی شده در طرح تفصیلی، باید برج‌های بالای 50 طبقه ساخته شود تا از این طریق بتوانیم بلند مرتبه‌سازی در تهران را به افق سال 1405 که میانگین ارتفاع پایتخت چهار طبقه تعیین شده برسانیم.

معاون شهردار با بیان اینکه شهر تهران شهر کوتاه قدی است گفت: متوسط تعداد طبقات در تهران دو یک دهم است که با اجرایی شدن طرح تفصیلی این عدد رشد چشمگیری خواهد داشت. بنا داریم در افق 1405 متوسط تعداد طبقات پایتخت را به چهار طبقه برسانیم.

معصومی‌ با اشاره به ساخت‌وسازهای بی‌برنامه در حریم شهر تهران گفت: قرار نیست با اجرای برنامه سبک‌سازی پایتخت از ساخت‌و‌ساز در 22 منطقه تهران جلوگیری شود و در اطراف تهران ساخت‌و‌سازهای بی‌برنامه در دستور کار قرار بگیرد.

وی افزود: ساخت و ساز در اطراف تهران به مراتب خطرات بیشتری از ساخت و ساز در خود پایتخت دارد. زیرا به دلیل نبود مدیریت یکپارچه در شهرهای اطراف تهران تصمیمات مستقل گرفته می‌شود که عملا برای تهران خطر محسوب می‌شود؛ یعنی بیش از آنکه دوستان ما در هیات دولت نگران توسعه شهر هستند ما نگران توسعه‌هایی هستیم که بدون مطالعه در اطراف پایتخت شکل می‌گیرد.

آشنایی با بازارهای قدیمی ایران

  - محمد ملاحسینی:
بازار واژه‌ای فارسی است و ریشه آن در زبان پهلوی بهاچار به معنی مکان قیمت‌ها است

از نظر تاریخی، بازار به محلی اطلاق می‌شود که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا یا خدمات به آن مراجعه می‌کنند.

مجموعه بازار در ایران از دوران ساسانیان در شهرهایی که رونق بازرگانی داشتند شکل گرفت. بازار به عنوان نهادی اقتصادی اجتماعی استخوان‌بندی شهر و روستاهای بزرگ به شمار می‌رود.

هسته ابتدایی بیشتر بازارها در حوالی دروازه مهم شهر تشکیل شده و در امتداد مسیرهای اصلی گسترش و ادامه می‌یافت. شکل‌گیری بازار و نحوه توسعه و ساماندهی فضاها، به کارکرد و رشد اقتصادی آن بستگی داشته است.

تعامل و هماهنگی بین عناصر بازار همواره به پویایی بازار کمک می‌کند. عناصری چون راسته اصلی، راسته‌های فرعی، دالان، چهارسو (چهار سوق)، میدان و جلوخان را از فضاهای ارتباطی بازار به شمار می‌آیند.

گردشگری

اغلب بازارهای ایران به صورت خطی شکل گرفته‌اند و با اهمیت‌ترین مسیر با حجره‌های اطرافش، راسته اصلی بازار قلمداد می‌شوند و در امتداد راسته اصلی، اصناف و مشاغل معتبر قرار می‌گرفتند.

توسعه و گسترش بازار در معابر و مسیرهای فرعی موجب به وجود آمدن راسته‌های فرعی می‌شدند. فراوانی راسته‌های فرعی به رونق فعالیت‌های اقتصادی بستگی داشت. اغلب، هر راسته فرعی مختص یک صنف مشخص بوده است.

دالان معمولاً در بازارهای سنتی عملکرد ارتباطی بین راسته‌های بازار با یک فضای معماری را داشته است. حجره (دکان)، کاروانسرا، تیمچه و قیصریه نیز از فضاهای معماری بازار به شمار می‌روند.

دکان یا حجره از کوچکترین ولی مهم‌ترین فضاهای معماری بازار است. به همین دلیل راسته بازار با حجره‌های پیرامونش هویت داشته‌اند.

کاروانسراها نیز به عنوان شاخص‌ترین فضای معماری بازار کارکردی همانند مجتمع‌های تجاری امروزی داشته‌اند. با تضعیف نقش کاروان‌ها در سامانه حمل و نقل بازار، واژه کاروانسرا به سرا یا کاروانسرای شهری تغییر پیدا کرد.

نحوه استقرار در کاروانسراهای شهری به صورت موقت بوده و به همین جهت بیشتر آنها فاقد شترخوان یا اصطبل هستند. اغلب سراها دارای یک میانسرا یا حیاط مرکزی هستند و در ۴ سمت آنها حجره هایی در ۲ اشکوب ساخته می‌شد.

به طور معمول فضاهای زیرزمین به عنوان انبار و محل نگهداری کالا مورد استفاده بوده و حجره اشکوب همکف محل عرضه کالا و اشکوب فوقانی به عنوان دفتر اداری، کارکردی بازرگانی داشته است.

چهار سو یا چهار سوق محل تقاطع ۲ راسته مهم بازار است که این فضا از حیث اقتصادی و اجتماعی بسیار با اهمیت بوده است.

تیمچه به معنی کاروانسرای کوچک بوده است ولی در دوره معاصر، به سرای کوچک سرپوشیده اطلاق می‌شود که با پاساژهای امروزی قابل قیاس هستند. ویژگی سرپوشیده بودن تیمچه‌ها، شرایط را برای عرضه کالاهای با ارزش مانند فرش و پارچه فراهم می‌کند.

از نظر طراحی معماری در بازارها، ترکیب‌های متفاوتی از تیمچه و کاروانسرا وجود دارد که یکی از نمونه‌های زیبا و معمارانه آن تیمچه و سرای بخشی در بازار کاشان است. این مجموعه از لحاظ تناسبات و ساماندهی فضایی بی نظیر است.

قیصریه به معنی بازار شاهی است ولی در ایران به فضایی گفته می‌شود که خصوصیات معماری و کالبدی تیمچه یا دالان را دارد ولی کارکرد آن عرضه کالاهای لوکس مانند منسوجات است.

در مجله حاضر و با توجه به مقدمه فوق الذکر، به بازارهای تاریخی و قدیمی کشورمان پرداخته شده و

معماران ایران هم دزد طرح های خارجی؟!/دورگه

به خدا این کار این مملکت را به گل نشانده. بگذار حق به حقدار برسد. به هر قیمتی خودت را باد نکن. تو بیشتر از این هایی. تو صخره ای. بادکنک نباش.

محسن اکبرزاده در وبلاگ خود دورگه ، مسائلی را از پشت پرده مسابقه "باغ بازار سبزوار" را اینگونه بیان نموده است:

این برف را سر باز ایستادن نیست
مسابقه معماری برای معماران در هر مرتبه ای یک دوئل هوسناک ترسناک است.

موقعیتی دموکراتیک و بی رحم که بنا بر آن دارد که خرد و کلان را همتراز کرده و سره از ناسره جدا کند. مسابقه معماری حیثیت معماری است. آخرین سنگری است که سعی دارد جلوی منطق سوداگری بایستد.

به بهانه انتخاب عروس برای شاهزاده ی کارفرما، پریانی رنگ رنگ جلوه فروشی می کنند تا ببینند کفش سیندرلا، به پای کدام اشل به دستِ راپید به دندان گرفته ای اندازه می شود.

بماند که گاهی شاهزاده تو زرد از آب در میاید و گاهی کفاش بی مروت.
ولی دست خودمان به خودمان که می رسد جان برادر. نمی شود با عروس دزدی مردم توی مهمانی پز داد. بالاخره یک بیکاره ی عاطل و باطلی مثل من با این حافظه ی بصری بیمار پیدا می شود که بگوید این سلیطه ی اجاره ای را در مجلس بزم دیگری هم دیده است.

اما این یکی به غایت! خوش سلیقه است، که مانکن معروفه ی فلان مارک معروف را آورده و می خواهد به جای دخترک ۱۴ ساله ی آفتاب مهتاب ندیده جا بزند.

اخوی! یا به قول همشهری هایت: یره! نکن. به خدا این کار این مملکت را به گل نشانده. بگذار حق به حقدار برسد. به هر قیمتی خودت را باد نکن. تو بیشتر از این هایی. تو صخره ای. بادکنک نباش.



این کار برای مسابقه باغ بازار سبزوار ارائه شده:

 







و این کار هم کار یک دفتر کره ای است:

http://www.archdaily.com/133372/buyeo-premium-outlet-yamasaki-ku-hong-associates/





معماری در خانه‌های ایرانی

معماری در خانه‌های ایرانی

معماری ایرانی که ابتدا در محدوده فلات ایران و سپس در حوزه نفوذ فرهنگ ایرانی شکل گرفت، همچون همه معماری‌هایی که ریشه در فرهنگ بومی دارند، به اقلیم توجه داشته و تا پایان دوره قاجار آثار با ارزشی از خود به جا گذاشته است. از جمله خصوصیات خانه‌های قدیمی در بیشتر شهرهای ایران مساحت زیاد آن‌هاست. سبک معماری آنها نیز به این صورت است که از دو قسمت اندرونی و بیرونی تشکیل شده‌اند. سرزمین   آپلود رنگ‌های به کار رفته در تزیینات ساختمان‌ها متأثر از ویژگی‌های اقلیم گرم و خشک بوده‌اند. مصالح ساختمان‌ها، علاوه بر توانایی‌های سازه‌ای و توجه به مسائل اقتصادی و تأمین مصالح از نقاط نزدیک، بهترین شکل بهره‌برداری از انرژی محیط را نشان می‌دهند. معماری در خانه‌های ایرانی سرزمین   آپلود سازه‌های طاقی در این بناها نشان دهنده رابطه اقلیم و معماری هستند. حتی در نقوش تزیینی رد پای خورشید را به عنوان مهمترین عامل اقلیمی در نقوشی با نام شمسه و چرخ خورشید می‌توان دید. اغلب خانه‌های قدیمی و تاریخی از قسمت‌های ذیل تشکیل ‌شده‌اند: سکو، سردر ورودی، در ورودی، هشتی، دالان، ایوان‌ها، حیاط و اتاق‌های اطراف آن، حوض، آشپزخانه، سرویس‌ها، جهت ساخت خانه، گودال باغچه، بام، سرابستان، زمستان نشین، تابستان نشین، بهار خواب، اتاق کرسی، پایاب، شوادان، شبستان، شناشیل، آب سرا و اتاق بادگیر. سکو به محلی در دو سوی در ورودی، برای استراحت در هنگام انتظار برای ورود یا گفت و گو با همسایه‌ها گفته می‌شود. معماری در خانه‌های ایرانی سرزمین   آپلود · سر در ورودی: هلال تزئینی روی در و تنها قسمت خارج از خانه است که اغلب کاشی‌کاری دارد و معمولاّ طوری ساخته می‌شده که در زمستان‌ها مانع از ریزش برف و باران بوده و در تابستان‌ها نیز مانعی برای تابش مستقیم آفتاب به شمار می‌رفته است. در بالای سردر آیاتی از قرآن کریم یا عبارات مذهبی نوشته می‌شد تا هنگام ورود و خروج از زیر آیات قرآنی یا روایات و عبارات دینی عبور کنند. · در ورودی: در بیشتر خانه‌های سنتی، درهای ورودی دو لنگه و چوبی هستند و هر لنگه کوبه‌ای نیز دارد. زن‌ها حلقه‌ای که صدای زیری داشت را به صدا در می‌آوردند و مردها کوبه چکشی شکل را که صدای بمی‌داشت. ·هشتی‌ها اغلب به شکل هشت ضلعی یا نیمه هشت ضلعی و یا بیشتر مواقع 4 گوش است. هشتی دارای سقفی کوتاه و یک منفذ کوچک نور در سقف گنبدی شکل آن است و عموماّ سکوهائی برای نشستن در آن طراحی شده است. هشتی برای انشعاب قسمت‌های مختلف خانه و گاه برای دسترسی به چند خانه ساخته می‌شد. در خانه‌های بزرگ، اندرونی و اقامتگاه‌های خدمتکاران نیز به هشتی راه داشتند و اغلب برای جدا سازی آقایان و خانم‌ها دو قسمتی ساخته می‌شد. معماری در خانه‌های ایرانی · دالان راهروی باریکی بود که با پیچ و خم وارد شونده را از هشتی به حیاط خانه هدایت می‌کرد. پیچ و خم دالان برای رعایت حریم خصوصی خانه بود تا عابران نتواند سریعاً فعالیت‌های جاری در حیاط را متوجه شوند. · حیاط در خانه‌های قدیمی مرکز و قلب ساختمان بوده است. حیاط مرکزی همراه با ایوان در هر سمت، ویژگی بود که از گذشته‌های دور در معماری ایرانی به چشم می‌آمد. همچنین حیاط محلی برای برگزاری مراسم مختلف نظیر مراسم مذهبی، عروسی و تجمع اقوام بود. معمولاً چهار گوش بوده. ابعاد حیات را تعداد و عملکرد فضاهای اطراف آن تعیین می‌کنند. هر حیاط معمولاً یک حوض و چند باغچه دارد که بسته به شرایط مختلف محلی نظیر آب و هوا و عوامل فرهنگی اشکال متفاوتی می‌یابد. سرزمین   آپلود · تالار عموماً فضائی بود با تزئینات بسیار زیبا و پرکار که در کنار اتاق‌های ساده زندگی در خانه‌های سنتی کاملاً مشهود بود. تالار با گچبری، آئینه‌کاری، نقاشی روی گچ، مقرنس و با نقاشی روی چوب تزئین می‌شدند. نشیمن ها،‌ اتاق‌هائی بودند که نسبت به تالار اهمیت کمتری داشتند و از اتاق‌های ساده مهمتر بودند. نشیمن، محل تجمع افراد خانواده و مهمان‌های بسیار نزدیک به حساب می‌آمد این عناصر از نظر تزئینات بسیار ساده بودند. ·جهت ساخت خانه‌های قدیمی تابع زاویه نور خورشید و قبله بوده است. هر وجه خانه برای فصل خاصی از سال مناسب بود و عناصری مانند تالار، بادگیر، پنج دری، سه دری و ارسی در شمار راه حل‌ها بودند. در اکثر قریب به اتفاق خانه‌های سنتی، محور اصلی بنا، محور شمالی جنوبی بودند و بهترین موقعیت را برای گرفتن نور خورشید داشتند تا در روزهای گرم تابستان از سایه و در زمستان از گرمای خورشید برخوردار باشند. فضاهای اصلی زندگی نیز در دو سمت شمالی و جنوب و فضاهائی که اهمیت کمتری داشتند،‌ به خصوص فضاهای خدماتی در دو سمت شرق و غرب ساخته می‌شدند. معماری در خانه‌های ایرانی . گودال باغچه یا باغچال در وسط حیاط مرکزی ساخته می شده و یک طبقه در داخل زمین فرو می‌رفته است. نمونه‌های این فضا در اقلیم های بسیار خشک کویری از جمله در کاشان، نایین و یزد دیده می‌شود. گودال باغچه علاوه بر تأمین خاک مورد نیاز خشت‌های استفاده شده در بنا، امکان دسترسی به آب قناط را هم فراهم می‌کرده. · بام در معماری ایران به جرأت بخشی از فضای زندگی است و علاوه بر وجود حجم‌های پیچیده و زیبا، به عنوان حیاط هم مورد استفاده قرار می‌گرفته است. در شهرهایی چون نایین در برخی از بناها با دیوارهای صندوقه چینی شده، اطراف بام را تا حدود یک متر و نیم بالا آورده و نوعی حیاط در بام بوجود می‌آوردند که در شب‌های تابستان برای خواب استفاده می‌شده است. همچنین این دیوارها با سایه اندازی بر بخشی از بام در ساعات مختلف روز نقش اقلیمی ثانویه‌ای نیز داشته‌اند. چنین فضاهایی در مساجد نیز مورد استفاده بوده است. معماری در خانه‌های ایرانی · سرابستان باغ کوچکی بوده که کنار خانه ساخته می‌شده و تأثیر اقلیمی زیادی بر خانه داشته است. نمونه بسیار خوب آن در کنار خانه پیر نیا در نایین در قسمت جنوبی حیاط وجود دارد، در واقع متمولین با ساختن چنین فضایی نوعی ییلاق در کنار خانه خود بوجود می‌آورده‌اند. برگرفته از

همشهری آنلاین

ادامه بزرگراه امام علی(ع) تا شهرری

معاون عمرانی شهردار تهران گفت: طرح اتصال بزرگراه امام ‌علی(ع) به شهر ری به دلیل جبران کمبود دسترسی‌های شریانی شهر ‌ری به مناطق مرکزی در کمیسیون عمران و زیرساختهای شهری به تصویب رسیده و تهیه طرح اجرائی آن در دستور کار قرار گرفته‌است.

به گزارش مهر، مازیارحسینی با بیان این که  هم اکنون سازمان مشاور فنی و مهندسی با همکاری معاونت شهرسازی و معماری ، معاونت حمل و نقل و ترافیک و شهرداری منطقه 20 مشغول تکمیل مطالعات و آماده‌سازی نقشه‌های اجرایی طرح هستند گفت: پس از بررسی و تصویب طرح در مراجع ذیربط نسبت به آغاز عملیات اجرایی اقدام شود.

بزرگراه امام‌علی ‌(ع) به‌عنوان طویل ‌ترین بزرگراه شمالی ، جنوبی شهر تهران از بزرگراه ارتش شروع ‌و براساس نقشه‌های قبلی با طی مسافتی درحدود 15 کیلومتر تا بزرگراه آزادگان ادامه می‌یافت ؛ اما با ‌دستور اخیر شهردار تهران این معبرشریانی تا بزرگراه شهید ‌آوینی امتداد خواهدیافت.

بزرگراه امام‌علی(ع) حد فاصل بزرگراه ارتش تا مسیل باختر پیش از این احداث ‌شده و مورد بهره‌برداری قرار گرفته ‌بود اما بخش اعظم آن با ‌توجه‌ به‌‌گذر ‌از بافت متراکم مسکونی ، سالیان متمادی از دستور کار اجرایی خارج شده‌بود.

هم اکنون با بسیج تمامی امکانات و منابع ، کار احداث و تکمیل این بزرگراه با عبور از مناطق 7،8،13،14،15 و 20 در دستور کار معاونت فنی و عمرانی قرار گرفته ‌است که این امر باعث رفع بلاتکلیفی چندین‌ ساله مردمی که منازل ایشان در مسیر پوسته طرح قرار دارد، می‌شود.

اتمام پروژه مترو پرند تا یکسال آینده/ مترو هشتگرد و پردیس ساخته

معاون وزیر راه و شهرسازی از توافق جدید شهرداری تهران و این وزارتخانه برای ساخت کل مترو پرند تا یکسال آینده خبر داد و گفت: ساخت مترو شهرهای جدید هشتگرد و پردیس در حال اجرا است.

جمشید نورصالحی در گفتگو با مهر به توافقنامه شهرداری تهران با وزارت راه و شهرسازی اشاره کرد و گفت: به تازگی توافقنامه ای میان شهرداری تهران و وزارت راه و شهرسازی به امضا رسیده است که براساس آن، ساخت مترو پرند به طور کامل به شهرداری تهران وگذار می شود.

وی افزود: شهرداری تهران اعلام کرده که مترو پرند در ادامه خط یک مترو تهران در مدت یکسال ساخته خواهد شد که در حال حاضر این توافقنامه برای تامین اعتبارات به معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری ارسال شده است و پس از تامین اعتبار به اجرا در می آید.

معاون وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه براساس توافق قبل، مسئولیت ساخت 18 کیلومتر از مترو پرند برعهده وزارت راه و شهرسازی است، بیان کرد: 12 کیلومتر از مترو از سوی فرودگاه امام و 20 کیلومتر دیگر هم باید از سوی شهرداری تکمیل شود اما براساس توافق جدید تمامی این مسیر از سوی شهرداری تهران ساخته می شود.

مدیرعامل شرکت عمران شهرهای جدید اعتبار تکمیل این پروژه را 400 میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: ساخت مترو برای شهرهای جدید هشتگرد و پردیس هم در حال انجام است البته مترو پردیس فعلا در مراحل ابتدایی تهیه طرح است که پس از نهایی شدن به اجرا می رسد.

نورصالحی افزود: ساخت 30 کیلومتر از مترو پردیس هم در حال اجراست که از خط 2 متروی تهران تا شهرجدید پردیس ادامه می یابد و تمامی این خطوط به همراه اجرای مترو پردیس برعهده وزارت راه و شهرسازی است.

شهردار سئول در سال 1354:امیدوارم روزی سئول هم مانند تهران شهر پی

پیش از انقلاب به دنبال مسافرت شهردار وقت تهران به سئول در سال1354جهت همکاری بین دو کشور سنگ بنای دو خیابان بزرگ در پایتخت دو کشور گذاشته شد.

به گزارش انتخاب، خیابانی در تهران با نام سئول و خیابانی در سئول با نام تهران. در این قرارداد شهردار سئول آروز می کند این تفاهم باعث شود سئول نیز مانند تهران شهر پیشرفته یی شود و این درست در زمانی بوده که وضع اقتصادی مردم کره نابسامان بوده است. نکته جالب آن است که خیابان تهران تنها اسم خارجی در میان خیابان های سئول است. حال با گذشت33سال خیابان تهران مبدل به اصلی ترین، زیباترین و گرانقیمت ترین خیابان سئول شده است.

دفاترصدها شرکت عظیم تجاری ـ صنعتی و دفاتر شرکت های بزرگ بین المللی از قبیل یاهو و برج های بلند این خیابان که یک سرمایه گذاری بیش از صد میلیارددلاری را به خود جذب کرده است، در این خیابان قرار دارد و این در حالی است که خیابان سئول در تهران تنها اتوبانی به خود دیده است.

 اینک این دو خیابان جلوه معنی داری به داستان توسعه یافتگی این دو شهر و کشور بخشیده است. معنایی که برای ما ایرانیان بسیار دردآور و قابل تامل است و جالب آنکه رویای کره یی ها برای تبدیل به ایران توسعه یافته با گذشت سی و چند سال برعکس شده است و تبدیل به رویای ایرانیان برای رسیدن به کره شده است.

به گزارش انتخاب به نقل از اعتماد، در یک مقایسه تطبیقی سرعت عمل و پیشرفت کره و ایران را در جهت توسعه یافتگی با مشاهده سرنوشت دو خیابان سئول در ایران و خیابان تهران در کره می توان به وضوح دید.
   
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۸
جومونگ
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
0
9
امیدوارم که هر کشوری وشهری که میخواد پیشرفت کنه....!!!قبلا از ایران وشهرهای ان دیدن کنند تا به راز ورمز اصول شهرداری وکشورداری اشنا شوند...ما از هر جهت ودرهر اموری حاضریم تجربیات خود را در زمینه مدیریت جهانی را بصورت رایگان در اختیار کلیه کشورهای جهان اول..دوم..سوم...و ...دوست قراردهیم..با امید که از رهنمودهای ما بهره کافی برده شود
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
0
19
چی بودیم چی شدیم
هیچ
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
0
24
امیدواریم ایران هم روزی مثل یکی از دهکده های کره جنوبی پیشرفت داشته باشد .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
0
20
چوبی که ما ایرانیها میخوریم که ادامه دار هم شده است در اثر سیاسی بازی، نالایقی، بی مسؤولیتی، ناکارآمدی، لجبازی، خودرأیی، بی سوادی و بی تدبیری مسؤولان کشورمان است. وگرنه درآمد ایران میتواند 4 کشور مانند ایران را ارتزاق کند.
حسین پاشایی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
0
19
فقط پس رفت!!!
من دانشجو رشته مکانیک هستم در دانشگاه ما معاون مدیر عامل شرکت هیوندا در یک همایش سخنرانی کرد او گفت مدیر عامل ما در سال 52 وقتی از کارخانه ایران خودرو بازدید کرد شگفت زده شد و همانجا آرزو کرد که یک روز مثل همین کارخانه را در کره جنوبی بر پا کند اما امروز که من کار خانه ایران خودرو را دیدم متوجه شدم ایران در همان سطح درجا میزند این سخن برای ما دانشجو ها واقعا تاسف آور بود چون ما همیشه آرزوی سوار شدن به ماشینهای این کارخانه رو داشتیم

از مسئولان انتخاب بابت درج این مطلب ممنونم امیدوارم مطلب من روهم انتشار بدید.
باتشکر
درخشان
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
0
11
به امید روزیکه کره شمالی دست از جهالت برداره...وبدونه اخر وعاقبت اردوگاه سرخ .... و وابسته شدن به انها جز فقر وفلاکت برای مردمش نداشته ...ودل بستن به سلاح اتمی چاره کار نیست ..و دراین دهکده جهانی دوستی وهمکاری کشورهاست که قلب ها ومرزهای یکدیگر را بهم نزدیک میکند ...نه نفیر ...مرگ.......!!!!!!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
22
0
کره جنوبی و ژاپن به امپریالیسم پناه بردن و به زودی دچار فروپاشی میشن
همونجور که فرانسه و امریکا و انگلیس و المان دچار فروپاشی شده اند
ایتالیا هم دچار فروپاشی فرهنگی خواهد شد
هلند و اسپانیا هم فروپاشی اخلاقی
بطور کلی هر کشوری که به ظاهر پیشرفته باشد در واقع این پیشرفت مثل قفسی رنگیی است که مردمش را درون ان زندانی کرده اند
مثلا مردم ارمیکا درون یک قفس پر زرق و برق زندانی شده اند ولی انفدر قفس قشنگ است که خودشان نمیدانند زندانی هستند
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۲۲:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۶
این چه طرز فکری هست که امثال شما دارید؟؟
فقط می خواهید یه چیزی گفته باشید

مالکان خانه‌های تاریخی کاشان با طناب میراث فرهنگی به ته چاه رفتن

اکنون حکم احضاریه دادگاه برای برخی مالکان صادر شده و طلبکاران نیز در خانه های تاریخی تازه مرمت شده را می کوبند. برخی دیگر از خانه ها نیز به دلیل ناتمام ماندن عملیات مرمت در فصل زمستان دوباره صدمه دیدند در حالی که هنوز مشخص نیست پولی که به اسم هزینه مرمت خانه های تاریخی کاشان تخصیص یافته سر از کجا در آورده است.
مالکان 24 خانه تاریخی در کاشان که با صندوق حفظ و احیا تفاهمنامه مرمت مشارکتی بسته بودند به دلیل اجرا نشدن تعهدات توسط مسئولان میراث فرهنگی برای پرداخت هزینه های مرمت، از یکسال پیش تا کنون دچار خسران مالی شده اند.

به گزارش مهر، مرداد سال 89 تفاهمنامه ای با عنوان" مرمت مشارکتی در خانه های تاریخی ثبت شده خصوصی" بین صندوق حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی و مالکان 24 خانه تاریخی در کاشان بسته شد که طبق این تفاهمنامه می بایست 50 درصد از هزینه‌های مرمت یک خانه تاریخی را مالک و 50 درصد بقیه را سازمان میراث فرهنگی تقبل کند.

به همین منظور مسعود علویان صدر، معاون میراث فرهنگی این سازمان، چنین اقدامی را به صورت گسترده رسانه ای کرد و گفت: ۵۰ درصد هزینه های مرمت توسط سازمان میراث فرهنگی و بقیه با استفاده از تسهیلات کم بهره و حمایتهای ویژه با یارانه های اختصاصی این سازمان توسط علاقه مندان مرمت می شود.

این 24 خانه تاریخی یا در فهرست آثار ملی ثبت شده بودند و یا زندگی در آنها جریان داشت و تغییر کاربری داده شده بود مانند کوچکترین خانه تاریخی دنیا که به خانه نقلی معروف است اما همه این خانه های تاریخی به مرمت اساسی احتیاج داشتند. به همین دلیل مالکان آنها از این اقدام سازمان میراث فرهنگی استقبال و شروع به تعمیر و مرمت خانه ها کردند چون طبق تفاهمنامه قرار بود برای مرمت هر خانه  20 میلیون تومان پرداخت شود.


از سوی دیگر به این منظور صندوق حفظ و احیای بناهای تاریخی که مجری اعتبار این طرح بود فردی به نام کبیری را برای بررسی به کاشان فرستاد.

مالکان به او گفتند که بابت مشارکت سازمان در مرمت خانه ها دچار تردید هستیم و دستمان خالی است درحالی که اگر مرمت نکنیم فصل زمستان با مشکل ریزش سقف مواجه می شویم. اما اطمینان داد که ادامه بدهید و نهایتا فاکتور هزینه ها را به سازمان ارائه کنید تا پرداخت شود به همین دلیل، مرمت خانه ها ادامه پیدا کرد.

اما دی ماه 89 مالکان خانه های تاریخی دوباره به مسئولان صندوق اعلام کردند که هنوز هیچ اعتباری برای آنها در نظر گرفته نشده ولی پاسخ شنیدند که در مرحله اول این صندوق 567 میلیون تومان هزینه مرمت خانه ها را در تاریخی سی ام دی ماه 89 برای اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان واریز کرده است.

20 میلیون به 5 میلیون تومان تقلیل یافت

محمد آزادمنش مالک یکی از این خانه ها به مهر می گوید: اسفندماه اعلام کردند که در فهرست خانه هایی که باید مرمت شوند مشکل داریم چون به نظر می رسد که برخی از این خانه ها به مرمت احتیاجی نداشته اند.


وی ادامه می دهد: اردیبهشت ماه از سوی سازمان استان خبر رسید که هر خانه تنها 8 میلیون تمان پول مرمت می گیرد درحالی که در تفاهمنامه 20 میلیون تومان ذکر شده بود. پس از آن در خرداد ماه اعلام کردند که فقط 5 میلیون تومان بابت مصالح به خانه ها می دهیم.

مالک یکی دیگر از این خانه ها به مهر گفت: ما به پرداخت همین 5 میلیون هم راضی بودیم اما بعد از یک هفته سازمان میراث فرهنگی استان اصفهان اعلام کرد این مبلغ پرداخت نمی شود!

وی ادامه می دهد: جا به جایی این پولها تنها به واسطه تفاهمنامه ای بود که ما آن را امضا کردیم اما خودمان هیچ سودی از آن نبردیم.

طلبکاران به سراغ مالکان خانه های تاریخی آمدند

با گذشت یک سال از امضای تفاهمنامه مرمت مشارکتی سازمان میراث فرهنگی و مالکان خانه های تاریخی و وعده های توخالی معاون میراث فرهنگی نه تنها سازمان هیچ مشارکتی در مرمت خانه های تاریخی کاشان انجام نداده است بلکه به واسطه این وعده ها مالکان خانه هایی مانند مظفری، عباسی و ... دچار ضرر مالی نیز شده اند چون تقریبا هر کدام از مالکان حدود 40 میلیون تومان بابت مرمت خانه های خود هزینه کردند.


اکنون حکم احضاریه دادگاه برای برخی مالکان صادر شده و طلبکاران نیز در خانه های تاریخی تازه مرمت شده را می کوبند. برخی دیگر از خانه ها نیز به دلیل ناتمام ماندن عملیات مرمت در فصل زمستان دوباره صدمه دیدند در حالی که هنوز مشخص نیست پولی که به اسم هزینه مرمت خانه های تاریخی کاشان تخصیص یافته  سر از کجا در آورده است.

مدارک و مستندات این گزارش در آرشیو خبرگزاری مهر موجود است.