جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

محمد غزنویان:بازتولید حاشیه در کالبد شهر نگاهی به تجربه نوسازی ب

محمد غزنویان:بازتولید حاشیه در کالبد شهر نگاهی به تجربه نوسازی بافت فرسوده در هادی آباد قزوین

hadiabadنقد اقتصاد سیاسی:منطقه‌ی شهری قزوین از منظر جغرافیایی دارای موقعیتی کم‌وبیش منحصربه‌فرد است. موقعیتی که آن را به شاهراه ارتباطی شرق و غرب و شمال و جنوب کشور تبدیل کرده است. همین موقعیت ترانزیتی در کنار نزدیکی آن به پایتخت است که در برنامه‌های عمرانی سوم (1341-1346) و چهارم (1346-1351)، همزمان و بعد از اصلاحات ارضی و شتاب‌گیری فرایند مدرنیزاسیون و صنعتی‌شدن، توجه کارگزاران اقتصادی را جلب کرد و طرح احداث نخستین شهر صنعتی کشور را در این منطقه پایه‌ریزی شد.

بازتولید حاشیه در کالبد شهر

 محمد غزنویان

نقد اقتصاد سیاسی

نگاهی به تجربه نوسازی بافت فرسوده در هادی آباد قزوین

نقد اقتصاد سیاسی :منطقه‌ی شهری قزوین از منظر جغرافیایی دارای موقعیتی کم‌وبیش منحصربه‌فرد است. موقعیتی که آن را به شاهراه ارتباطی شرق و غرب و شمال و جنوب کشور تبدیل کرده است. همین موقعیت ترانزیتی در کنار نزدیکی آن به پایتخت است که در برنامه‌های عمرانی سوم (1341-1346) و چهارم (1346-1351)، همزمان و بعد از اصلاحات ارضی و شتاب‌گیری فرایند مدرنیزاسیون و صنعتی‌شدن، توجه کارگزاران اقتصادی را جلب کرد و طرح احداث نخستین شهر صنعتی کشور را در این منطقه پایه‌ریزی شد.

شهر صنعتی البرز که در 15 کیلومتری جنوب شرقی قزوین در اواخر دهه‌ی 1340 پایه گذاری و احداث شد نخستین «شهر صنعتی» ایران محسوب می‌شود: مجموعه‌ای صنعتی که بیش از 900 هکتار اراضی مرغوب زراعی را به خود تخصیص می‌دهد و به‌سرعت به مرکز جذب هزاران نفر نیروی کار بدل می‌شود.(1) تقارن احداث این مجموعه‌ی عظیم با آخرین مراحل اصلاحات ارضی، جمعیت بزرگی از زارعانی را که از میان عوامل پنج‌گانه‌ی تولید دهقانی، تنها صاحب نیروی کار انسانی بودند (خوش‌نشین‌ها) را به این منطقه سرازیر کرد. این افراد به سبب عدم‌انتفاع مستقیم از مزایای اصلاحات ارضی، و بی بهره ماندن از تملک درصدی هر چند ناچیز از زمین‌های تقسیم‌شده، فی‌نفسه قابلیت جابه‌جایی بالایی پیدا می‌کنند و به موزات تکمیل اصلاحات، فرایند تحول به کارگران روستایی را طی می‌کنند. این قشر روستایی که پای‌بند زمین و مالکیت نبودند، اغلب برای امرار معاش بین روستاهای مختلف حرکت و در واقع، هر جا، هر کاری می‌بود، آنان نیز حضور پیدا می‌کردند.

بنابراین طبیعی است که با درخشش کورسوهای جدید اشتغال در شهرها و مراکز تازه صنعتی‌شده، آنان نیز انبوه‌وار حرکت می‌کردند و در مراکز شهری و تولیدی ـ صنعتی جدید، آینده‌ای تازه را جست‌وجو می‌کردند. اما معمولاً مراکز جدید تولیدی، قادر به جذب و استخدام تمام این نیروها نیستند و از طرف دیگر انگیزه‌های اولیه‌ی مهاجرت این نیروی کار و امکانات اندک محیط روستا، «دست از پا درازتر بازگشتن» را نیز از آنان سلب ‌می‌کند. از این روست که آنها در مقام «ارتش ذخیره»ی بازار کار شبکه‌ی وسیعی از مشاغل خرد و غیررسمی مانند کار روزمزدی، دستفروشی و مانند آن را ایجاد و با تمام توان سعی کنند موقعیتی برای جایگیری و بقای خود در وضعیت تازه پدیدار سازند.

در این مرحله است که «اسکان» ناگهان به «مسئله» تبدیل می‌شود. زمین‌های با قابلیت سکونت شهری، که در فرایند تجدید سازمان شهر مدرن، دارای ارزش افزوده‌ی فوق‌العاده شده‌اند، این نیروی کار را از تأمل در سکونت در مراکز شهری باز می‌دارد و آنان را دست اندرکار «تصرف» و «ساخت‌وسازهای غیر قانونی» در حومه‌های شهری یا به‌اصطلاح در مناطق «خارج از محدوده » می‌کند.

به‌تناسب صنعتی‌شدن شهر قزوین، یکی از نخستین هسته‌های حاشیه‌نشینی نیز در این شهر شکل می‌گیرد و محله‌ی هادی‌آباد به بارزترین جبهه‌ی تصرف و ساخت‌وساز و اسکان غیررسمی تحول می یابد. ساخت‌وساز در این محله که مانند تمام نواحی پیرامونی شهر قزوین، عرصه‌ی فراخی از تاکستان‌ها و باغات بادام بوده است از نیمه‌ی دهه‌ی 1330 آغاز شده بوده است. با این حال در حدفاصل نیمه‌ی دوم دهه‌ی چهل تا پایان نیمه‌ی نخست دهه‌ی پنجاه، فرایند شکل‌گیری نهایی مختصات کالبدی محله به اتمام می‌رسد و مجموعه‌ی نسبتاً بزرگی از پلاک‌های ریزدانه‌ی سی تا پنجاه متری در کوچه و خیابان‌های ناهمگون و تراکم بالای جمعیت را در خود ‌گنجاند.

همزمان با هادی‌آباد، محلاتی نظیر «نوروزیان» و «آبگیلک» نیز چنین تحولی را مشابه نمونه‌های تهرانی و کرجی پشت سر گذاشتند، اما تأکید ما در این یادداشت بر محله‌ی هادی‌آباد، پیش از هر چیز برآمده از موقعیت بسیار ویژه‌ی این محله است. در واقع، نزدیکی تأمل‌برانگیز این محله (به فاصله‌ی سه چهارراه) با یکی دو محله‌ی قزوین که به محل سکونت لایه‌های بالایی طبقه‌ی متوسط و بخشی از ثروتمندان قزوین شهره هستند، باعث می‌شود این محله به طور نمادین، خصلت قطبی‌کننده‌ی تحول سرمایه‌دارانه‌ی شهر جدید را بازنمایی کند.

از منظر زندگی روزمره نیز، می‌توان به‌سهولت به تفاوت‌های بنیادین سبک زندگی بین این محله و محلات متموّل نزدیک این محله پی برد. مثلاً در حالی‌که در خیابان خیام، در تمام ساعات روز می‌توان افرادی با خاستگاه‌های طبقاتی متفاوت در حال پرسه‌زنی، خرید و کسب‌وکار مشاهده کرد، در محله‌ی هادی‌آباد شاهد یکدستی کامل رهگذران خواهیم بود که به‌تناسب سطح درآمد و نیازهای مصرفی، بازار و شبکه‌ی اقتصادی خاص خود را ایجاد کرده‌اند.

از این روست که هادی آباد، الگوی کلاسیک بالا ـ پایین کالبدی را نقض می‌کند و مخاطب را با یک بالا ـ پایین طبقاتی، فارق از محل قرارگیری روی بالا یا پایین نقشه، مواجه می‌کند.

نقشه قزوین ـ محله هادی آباد با کادر مشکی و محلات مرفه نشین همجوار با کادر قرمز مشخص شده است.

نقشه قزوین ـ محله هادی آباد با کادر مشکی و محلات مرفه نشین همجوار با کادر قرمز مشخص شده است.

طبیعی است که مانند اغلب حاشیه‌های شهری، نام محله‌ی هادی آباد، به‌سرعت دلالت بر مجموعه‌ی متنوعی از آسیب‌های اجتماعی دارد. این محله «با 503ر33 نفر جمعیت، در مقایسه با سایر نقاط شهر، بالاترین تراکم جمعیتی را دارد. به طوری که 5/11 درصد از جمعیت شهر را در خود جای داده است، در حالی که فقط 4 درصد از سطح شهر را اشغال کرده است.» و نکته‌ی مهم این است که نتیجه‌ی یک تحقیق نیروی انتظامی استان قزوین نشان از آن دارد که به همین میزان، این محله بالاترین سرانه و تراکم مصرف و جرایم مرتبط با مواد مخدر را نیز در خود جای داده است. «بنابراین الگوی فرهنگی و اجتماعی این چنینی نیز، به عنوان باری مضاعف بر دوشِ بینه‌ی نحیف اقتصادی ساکنان محله سوار شده و اهمیت حفظ فاصله و حتی ابداع روش‌هایی برای بازتولید فاصله و تمایز با این محله را برای محلات همجوار ضروری می‌کند. (تا جایی که به منظور مشخص نشدن صریح هویت محله‌ای، برخی از ساکنان خود این محله نیز در زمان معرفی، خود را به محله‌های دیگر منتسب می‌کنند. در محلات جنوب شرقی تهران نیز چنین تلاشی برای کسی هویت از محلات خوشنام قابل مشاهده است) (2)

یکی از اهالی سابق این محله که خود نیز از مهاجران منطقه‌ی طارم است، درباره‌ی نحوه‌ی مواجهه‌ی خود با هادی‌آباد، سال‌ها پس از ترک این محله، چنین می‌نویسد:

«اولین بار که مجبور شدم همسرم را به خانه‌ی آشنایی در هادی‌آباد ببرم، (چون نزدیکی فوت کرده و وظیفه در حضور بود) حالش به هم خورد و بالا آورد و من البته شرمنده بودم از رفتن به کوچه‌های با بوی متفعن. البته من خیالم نبود من نزدیک به ۴ سال در این کوچه زیسته بودم و خشن‌ترین شیوه های زندگی و حیات را در آن تجربه کرده بودم. مرا خیالی نبود از دیدن و شنیدن آن بوی متفعن و حال به‌هم‌زن. چرا که من از طارم آمده بودم؟!! آری هر کس از طارم بیایید طبیعی است که هادی‌آباد آزارش نمی‌دهد، چون هر چه باشد هادی‌آباد شهر است و البته طارم دهاتی بس ویرانه‌تر.»(3)

در بسیاری از ساکنان محله در مواجهه با ساکنان محلات «دیگر» احساس شرم نمایان است. با این حال باید تأکید کرد «احساس شرم» در حالی شکل می‌گیرد که اکثریت قریب به‌اتفاق ساکنان محله، شهروندانی شریف هستند که همچنان از رهگذر دوره‌گردی، کار ساختمانی و فصلی و مانند آن امرار معاش می‌کنند.

یکی از وبلاگ‌نویسان محلی قزوین با تاکید بر این ماهیت کارگری محله می‌نویسد:

«هادی‌آباد یا همان خیابان آبشار یاهمان خیابان مجاهد یا همان خیابان کارگر که بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب اسلامی داشت و بیشترین شهید را تقدیم نظام جمهوری اسلامی نمود اینک پس از 30سال محروم‌ترین نقطه‌ی قزوین است!! ازسیستم فاضلاب شهری سهمی ندارد ازپارک وفضای سبز خبری نیست کتابخانه وفرهنگ‌سرا وجود ندارد سازمان تاکسی‌رانی واتوبوس‌رانی به این خیابان رفت‌وآمد ندارد و…اما موقع انتخابات این منطقه‌ی کارگرنشین عزیز می‌شود و سروکله‌ی همه نوع کاندیدا پیدا می شود… در عروسی‌ها شادباش ]شاباش[ می‌دهند، درمجالس ترحیم با تمام نفرات تسلیت می‌فرستند ودر نماز جماعات این محل نماز می‌گزارند و وعده‌ی سر خرمن می‌دهند والخ … هرچه که هست رأی ونظر مردم هادی آباد که اکثریت آنان را کارگران تشکیل می دهند تعیین‌کننده است وآن‌ها می‌دانند شورای فعلی و قبلی برای مردم هادی‌آباد هیچ کاری نکردند عملکردشان در این منطقه صفر است».(4)

طی همه‌ی سال‌های اخیر نگاه مسئولان و مقامات اجرایی شهر نیز به این محله، نگاهی تأدیبی ـ تنبیهی بوده است. همین نوع رویکرد آنها باعث پررنگ شدن خطوط «بزه» در این محله شده است و همواره از آن به عنوان معضل شهر قزوین یاد کرده‌اند. با این همه، طی چند سال اخیر ، و با توجه به داغ شدن تنور «نوسازی بافت‌های فرسوده» در برنامه‌های توسعه‌ی شهری مدیریت شهری قزوین نیز در فکر شناسایی و نوسازی چنین بافت‌هایی افتاده است. به عنوان نمونه، «شرکت عمران و مسکن استان قزوین»، پس از تعریف «نوسازی» و برشمردن مؤلفه‌های یک بافت فرسوده و مزایای نهفته در چنین پروژه‌هایی، بلافاصله برای قابل درک شدن تعاریف خود، از همان دالِ هادی‌آباد بهره می گیرد و اولویت یا پایلوت چنین طرحی را در این محله مورد شناسایی قرار می‌دهد.(5)

کارشناسان سازمان مذکور «بی ارزش بودن این بافت از لحاظ تاریخی و تجاری» را مهم‌ترین دستاویز برای ورود هر چه سریع‌تر به این بافت و تخریب و نوسازی آن قلمداد می‌کنند.

یکی از مهندسان مشاور در همین باره چنین اظهار نظر می کند که: » بهترین نقطه، هادی آباد است! ببینید هادی آباد از چند جهت قابل بررسی است. قیمت زمین در آن پایین و متراژ خانه ها بسیار کم و در حد 30 – 40 متر است.علاوه بر این‌ها ساکنان آن نیز هنوز شکل خانواده‌ی گسترده را در درون خود حفظ کرده‌اند و چند خانواده در کنار هم در یک خانه زندگی می‌کنند. همه‌ی این شرایط باعث می‌شود که من هادی آباد را مکان مناسبی جهت بلندمرتبه‌سازی بدانم.»(6)

در واقع به‌غایت تاسف‌بار است که شهرسازان تجددگرا و توسعه‌گرا، با «محله» به‌مثابه ابژه‌ی تخریب، به‌مثابه دیوار و به‌مثابه مانع برخورد می‌کنند. در چنین نحوه‌ی اندیشیدنی، کم‌ترین ردّ پایی از نوعی نگاه اجتماعی که به حل معضل فقر و تبعیض طبقاتی و توسعه‌ی اجتماعی و تقویت همبستگی اجتماعی در مفهوم دقیق کلمه بپردازد به چشم نمی‌خورد.

هادی‌آباد محله‌ای کارگرنشین است که به‌سهولت می‌توان مشاهده کرد که بخش بزرگی از ساکنان آن حتی توان حفظ و نگهداری همین سطح از زندگی را نیز دارا نیستند. بخش بزرگی از همین آلونک‌ها و زاغه‌های سی‌متری در اجاره‌ی فرودست‌ترین لایه‌ی طبقه‌ی کارگر و طبقات حاشیه‌نشین شهری است. نزدیکی این محله به محلات متمول شهر قزوین، ناتوانی اقتصادی و بدنامی محله به عنوان یک زائده‌ی شهری، باعث می‌شود به آن همچون لقمه‌ی حاضر و آماده‌ای برای «زیباسازی» و افزودن بر ارزش افزوده‌ی زمین‌های شهری نگاه شود. نوسازی بافت‌های فرسوده‌ی شهری در سال‌های اخیر رمزواژه‌ای برای پدیده‌ای است که دیوید هاروی انباشت از طریق سلب مالکیت می‌خواند. در این فرایند، بازسازی بافت فرسوده رانت‌های فوق‌العاده‌ای پدید می‌آورد که بورژوازی مستغلات و بورژوازی دیوان‌سالار نزدیک به مراکز مدیریت شهری سودبرندگان اصلی آن هستند. و در این فرایند توده‌ی ساکنان محلاتی که دستخوش به‌اصطلاح نوسازی و بازسازی شده‌اند کم‌ترین بهره را از موج رانت‌های ایجادشده می‌برند.

بی تردید نوسازی و بهسازی بافت‌های فرسوده‌ به‌خودی‌خود مورد اعتراض نیست، مسئله از جایی شکل می‌گیرد که ساکنان کنونی این بافت‌ها، اغلب از نوسازی و زیباسازی محله‌ای که گاه به مدت چندین دهه در آن به دشوارترین شکل ممکن زیسته اند، بهره‌ای نخواهند برد. تجمیع پلاکهای ریزدانه و تبدیل آنها به ساختمان‌های بلندمرتبه در نزدیکی محلات متمول شهر، هیچ امکانی برای استمرار حضور درازمدت ساکنان فعلی در این محله باقی نخواهد گذاشت.

مهم آن که فرایند نوسازی بافت‌های فرسوده‌ی شهری با منطق سرمایه‌دارانه، ساکنان چنین محلاتی را همچنان ذیل مفهوم «حاشیه‌نشین» بازتولید خواهد کرد. و افزون بر این «سرمایه‌ی اجتماعی» موجود در چنین محله‌ای را که تنها بدیل واقعاً موجود خلاء سرمایه‌های اقتصادی در این بافت‌های فرسوده است، نابود می‌کند و ساکنان محله را به طور منفرد در گوشه‌گوشه‌ی حاشیه‌ها و حومه‌های شهر پراکنده خواهد کرد.

پی‌نویس‌ها

(1) درباره‌ی مشخصات و مختصات شهرک صنعتی البرز قزوین ، رجوع شود به : http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/199631

(2) تحلیل الگوهای بزهکاری در سکونت‌گاه‌های نامتعارف شهرها:

http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/49713894902.pdf

(3) طارم سفلی و هادی آباد قزوین

http://taroomesofla.blogfa.com/post-18.aspx

(4) منطقه کارگرنشین هادی‌آباد وانتخابات

http://kargaraneqazvin.blogfa.com/post-61.aspx

http://maskansazan-qazvin.ir/item.aspx?sid=h_20(5)

(6) هادی آباد، بهترین مکان برای بلندمرتبه‌سازی است

http://shahrtash.blogfa.com/post-12.aspx

نحوه خرید بن کتاب در بیست وششمین نمایشگاه کتاب تهران 1392


معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همزمان با برگزاری بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران جهت تسهیل در امر توزیع یارانه خرید کتاب در سراسر کشور برای دانشجویان و طلاب دستور العمل زیر را ابلاغ کرد.

توضیحات:
  1. کارت الکترونیکی یارانه‌ای کتاب صرفاً ویژه دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و طلاب است.
  2. زمان ثبت نام از 1392/01/26 تا 1392/02/06 از طریق سامانه ثبت نام کارت الکترونیکی یارانه‌ای کتاب به آدرس TIBF.NET است.
  3. زمان توزیع کارت از تاریخ 1392/02/07 شروع می شود. متقاضیان برای دریافت بهشعب منتخب بانک صادرات ایران که اسامی آنها در این سامانه ذکر شده است مراجعه کنند.
  4. مدارک لازم هنگام دریافت کارت یارانه کتاب عبارتند از کارت دانشجویی یا طلبگی معتبر و کارت ملی و شماره رهگیری ثبت‌نام در سامانه
  5. یارانه پرداختی برای خرید کتاب از بیست و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است و تاریخ اعتبار مبلغ موجود در کارت ها از 1392/02/11 لغایت1392/02/21 پایان روز کاری نمایشگاه می‌باشد.
  6. اعتبار موجود در کارت‌ها فقط از طریق دستگاههای کارت خوان داخل نمایشگاه قابل استفاده است.
  7. اعتبار موجود در کارت‌ها 500 هزار ریال است که 250 هزار ریال آن به عنوان یارانه کتاب توسط معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معادل آن نیز توسط شخص دریافت کننده کارت پرداخت می‌شود.
  8. هر دانشجو مجاز به دریافت یک کارت الکترونیکی یارانه‌ای کتاب است.

تغییرات آب و هوایی، پرواز هواپیماها را دشوارتر می کند


پرواز هواپیماها بر فراز اقیانوس اطلس شمالی به واسطه تغییرات آب و هوایی می تواند در آینده دشوارتر باشد. تا پیش از این هواپیماها با وزش بادهایی قوی در این منطقه مواجه بوده، اما نتایج پژوهشی به رهبری دانشگاه ردینگ در انگلیس حاکی از تجربه آشفتگی‌های هوایی بیشتر در دالان هوایی اطلس شمالی است.  

تغییرات آب و هوایی، پرواز هواپیماها را دشوارتر می کند

این پژوهش که در نشریه "نیچر کلایمت چنج" منتشر شده نشان می دهد تا اواسط قرن حاضر شرایط پروازی سخت‌تر و تکان‌های شدیدتر نسبت به گذشته در انتظار هواپیماها و مسافران خواهد بود. این در شرایطی است که آشفتگی‌های هوایی نتایجی بدتر از اختلال در ارائه خدمات حین پرواز داشته و هر ساله موجب مجروح شدن صدها مسافر و خدمه پرواز می شوند.

ه گفته دکتر "پل ویلیامز"، استاد دانشگاه ردینگ، اگر پروازها به جای ورود به مناطقی که دارای آشفتگی هوایی زیاد هستند، قصد دور زدن آنها را داشته باشند، مصرف سوخت و در نتیجه هزینه‌های پرواز افزایش می یابد. افزایش هزینه‌های سوخت نیز شرکت‌های هوایپیمایی را تحت تاثیر قرار داده و در نهایت این مسافران هستند که باید بلیط‌های گران‌تری را خریداری کنند.

طی این مطالعه پژوهشگران توجه خود را بر دالان هوایی اطلس شمالی متمرکز کرده که روزانه حدود 600 پرواز بین آمریکا و اروپا از آن عبور می کنند. بررسی های انجام شده نشان می دهند میزان تراکم دی اکسید کربن اتمسفری در این دالان دو برابر شده و آشفتگی‌های گزارش شده در آن از سال 1958 تاکنون به میزان 40 تا 90 درصد نسبت به سطوح پیش از سال 1958 افزایش داشته‌اند.

 منبع گزارش: زیست نیوز

برنامه عربستان سعودی برای صادرات برق خورشیدی به اروپا

عربستان سعودی امیدوار است با سرمایه گذاری های بسیار در زمینه انرژی تجدیدپذیر، برق تولیدی از انرژی خورشیدی را در فصل زمستان به اروپا صادر کند.

عربستان سعودی برای صادرات برق از انرژی خورشیدی به اروپا برنامه ریزی می کند.


در زمستان ها، به دلیل کاهش استفاده از کولرها و خنک کننده های هوا، مصرف برق در عربستان سعودی نیز به شدت کاهش می یابد.

"خالد بن محمد السلیمان" نائب رئیس شهرک انرژی هسته ای و تجدیدپذیر ملک عبدالله در کنفرانس مطبوعاتی در پاریس در این باره گفت: عربستان سعودی خواهد توانست نزدیک به 10 گیگاوات معادل برق تولیدی 10 نیروگاه اتمی را از طریق شمال آفریقا، ایتالیا و اسپانیا صادر کند.

وی افزود: در حال حاضر ظرفیت تولید برق از انرژی خورشیدی در عربستان سعودی 10 یا 11 مگاوات است و این مقدار هیچ است ولی این کشور هم اکنون برنامه ریزی هایی برای ساخت نیروگاه های برق خورشیدی دارد که هدف آن کاهش مصرف سوخت های فسیلی است.

السلیمان ادامه داد: عملی کردن برنامه صادرات برق خورشیدی از عربستان به اروپا، 5 تا 10 سال طول می کشد.

دولت عربستان سعودی به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان قبل از این اعلام کرده بود قصد دارد در سال 2020 میلادی 24 گیگاوات برق و در سال 2032 هم به تولید 54 گیگاوات برق از منابع انرژی تجدیدپذیر اقدام کند.

در صورت عملی شدن این برنامه ها، عربستان به یکی از بزرگترین تولید کنندگان برق از منابع انرژی تجدید پذیر در جهان تبدیل خواهد شد.

به گفته سلیمان، مناقصه ساخت نخستین نیروگاه خورشیدی تولید برق ، در سال جاری میلادی برگزار خواهد شد.

وی افزود: کابل های انتقال برق از عربستان سعودی به اروپا می تواند از طریق شمال آفریقا، ترکیه یا بلغارستان عبور کنند البته مسیر سوم بهتر است.

منبع: عصر ایران

ثبت دمای 71 درجه ای در کویر لوت

ثبت دمای 71 درجه ای در کویر لوت/ آخرین روزهای بازدید از دشت سوخته
دمای 71 درجه سانتیگرادی در حالی توسط ماهواره های ناسا در کویر کرمان ثبت شد که این روزها آخرین لحظاتی است که گردشگران می توانند از یکی از مخوف ترین مکانهای جهان بازدید کنند مکانی که هیچ موجود زنده ای در گرمایش تاب زندگی ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر از کرمان، منطقه جهنمی گندم بریان به یکی از گرمترین مناطق زمین شهرت یافته است اما تاکنون متاسفانه اقدامی در راستای ثبت رسمی دمای این منطقه از سوی دستگاههای مربوطه انجام نشده است و در حقیقت ثبت دمای این منطقه تا کنون به وسیله مسئولان محلی، گردشگران و برخی از گروههای تحقیقاتی دانشگاهی ثبت شده است.

ثبت دمای این محدوده بیابانی در حاشیه کویر لوت و تنها در چند کیلومتری شهر شهداد که آخرین شهر کویر لوت از ناحیه جنوبی است به وسیله گروههای غیر رسمی و غیر قابل استناد از لحاظ علمی و مطالعاتی انجام شده بود اما در آخرین لیستی که ناسا پس از بررسی ماهواره هایش منتشر کرده است، کویر لوت در استان کرمان و منطقه گندم بریان و یا همان دشت سوخته رسما دمای 71 درجه را ثبت کرده است و در صدر این لیست قرار گرفته است.

این درحالی است که تاکنون هیچ اقدامی در راستای ثبت ملی این منطقه نیز صورت نگرفته است و گردشگری در این منطقه که می تواند رونق بین المللی داشته باشد در زیر پرده ای از هراس گردشگران برای حضور در این منطقه به صورت موردی و مقطعی صورت می گیرد.

تا کنون منطقه ای در دشت کالیفرنیا و همچنین منطقه ای در بیابانهای لیبی به عنوان گمترین مناطق جهان با دمای 58 درجه ثبت جهانی شده اند به همین دلیل در کتابهای ثبت رکورد و مقالات علمی نیز از این مناطق به عنوان گرمترین منطقه جهان نام برده می شوند و دلیل عدم نام بردن از گندم بریان عدم ثبت جهانی این منطقه است نکته قابل توجه اینکه سالانه هزاران نفر برای بازدید از گرمترین نقطه جهان در لیبی سفر می کنند اما در واقع گرمترین نقطه جهان که همان گندم بریان در ایران است همچنان بلاتکلیف مانده است.

قطب گرمای زمین در حالی در بی خبری پنهان شده است که کویر شهداد به دلیل شرایط خاص منطقه ای می تواند در محور گردشگری استان کرمان جایگاه بدون انکاری داشته باشد.

وجود پیشت اسکی، ارتفاعات سیرچ، آبگرم جوشان، دره زیبای سیرچ، شهر تاریخی شهداد، شهر کوتوله ها و به ویژه شهر طبیعی و زیبای کلوتهای کویر که به عنوان یکی از عجایب گردشگری کرمان شهرت یافته است درکنار این منطقه می تواند روزگاری پر رونق را در گردشگری استان کرمان ایجاد کند.

دشت سوخته در مساحتی معادل 480 کیلومترمربع و در شرق رودخانه شور قرار گرفته و با مرکز جمعتی تنها 80 کیلومتر فاصله دارد.

وجود سنگهای تیره آتش نشانی مهمترین دلیل افزایش دما در این منطقه است و وجه تسمیه نام این دشت جهنمی این است که در گذشته کاروانهای گندمی که از این منطقه که در مجاورت راه ابریشم قرار دارد گذر می کردند به دلیل شدت گرما مشاهده می کردند که گندمهایشان خود به خود برشته می شده است.

مشاهدات محلی نشان می دهد در این منطقه به دلیل شدت هوا حتی باکتری ها نیز نمی توانند رشد کنند و کاملا خالی از حیات است به خصوص در تابستان که دمای منطقه به 71 درجه می رسد حضور در روز در این منطقه غیر ممکن است و تنها در زمستان و اوایل بهار می توان از این دشت بازدید کرد.


 

مردم و مسئولان محلی می گویند که در برخی روزهای سال حتی دمای بالای 90 درجه را در این دشت ثبت کرده اند.

با وجود تمام این تفاسیر برخی اختلاف نظرها بین ایران گردان تاسف آور است در حالی گندم بریان رسما توسط ناسا نیز گرمترین نقطه زمین نام گرفته است که برخی افراد از وجود منطقه ای گرمتر در میانه کویر لوت خبر می دهند اما هیچ گاه حتی نامی از این منطقه برده نشده و دمایی نیز در خصوص این منطقه نه ثبت شده و نه اعلام شده است و تنها ثبت جهانی گندم بریان را با تاخیر مواجه کرده است.

اما ماهواره Aqua ناسا در طرحی اقدام به بررسی دمای مناطق مختلف زمین کرده است که در نهایت تعجب دانشمندان غربی نتیجه این بررسی که طی پنج سال انجام شده است نامی جز گندم بریان نبوده است.

نکته قابل توجه این است که باز هم متاسفانه دانشگاهها و مراکز علمی داخلی به خصوص بخش زمین شناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در این خصوص سکوت کرده و هیچ اقدامی انجام نداده است

مراسم نکوداشت مقام علمی جناب آقای دکتر محمد رضا حافظ نیا

مراسم نکوداشت مقام علمی جناب آقای دکتر محمد رضا حافظ نیا، در روز چهارشنبه مورخ 28 فروردین سال 1392

از ساعت 17:30 الی 20:00 در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار خواهد شد.

برخورد قاره ها باعث زلزله مرگبار در بوشهر شد/ تکرار فاجعه ی بم د

مرکز بررسی های زمین شناسی امریکا:

برخورد قاره ها باعث زلزله مرگبار در بوشهر شد/ تکرار فاجعه ی بم در روستاهای بوشهر

زلزله بوشهر زلزله ای بود که در آن زمین در یک طرف گسل به سمت عمودی بالا و به سمت طرف دیگر حرکت کرد و در نتیجه مسیر بین دو طرف کوتاه شد...زلزله شش ریشتری در برابر ساخت و ساز بی کیفیت و ضعیف می تواند بسیار ویرانگر باشد
 


ان بی سی نیوز نوشت: تصادم قاره ای موجب زلزله مرگبار در بوشهر ایران شده است.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب Entekhab.ir، بیل بارن هارت متخصص ژئوفیزیک در مرکز بررسی های زمین شناسی امریکا گفت: زلزله ی 6.3 ریشتری در جنوب رشته کوه های زاگرس، مقیاسی حیرانگیز بود که نشان دهنده مرز بین صفحات تکتونیکی عربستان و اوراسیا است.

صفحه ی عربستان سالانه حدود 0.4 اینچ به سمت شمال حرکت می کند، و شبه جزیره ی عربستان را که به شکل پوتین می باشد را به سمت صفحه ی اوراسیا فشار می دهد.

به گفته ی بارن هارت، درست به مانند رشته کوه های هیمالیا که ارتفاع بلندش و تکتونیک های پیچیده اش نشان دهنده ی تصادم بین صفحات ارواسیایی و هندی است، رشته کوه های زاگرس ها دارای گسل های مختلفی است.

این پژوهشگر آمریکایی اضافه کرد: زلزله بوشهر زلزله ای بود که در آن زمین در یک طرف گسل به سمت عمودی بالا و به سمت طرف دیگر حرکت کرد و در نتیجه مسیر بین دو طرف کوتاه شد.

در رشته کوهای زاگرس ایران، لایه های نمکینی وجود دارد که درست به مانند یخچال های طبیعی در حرکتند.

بارن هارت تاکید کرد که به لطف سابقه طولانی این منطقه در وقوع زمین لرزه، زلزله 6.3 ریشتری برای جنوب غربی ایران غیرعادی نبود.

وی تصریح کرد: درجه ی زلزله در امتداد مرز صفحات به طور معمول بین 5.5. تا 6.3 ریشتر است و وقوع زلزله های کوچک تر، از 4 تا 5 ریشتر در این منطقه بسیار عادی است.

این پژوهشگر مرکز زمین شناسی آمریکا گفت: زلزله شش ریشتری در برابر ساخت و ساز بی کیفیت و ضعیف می تواند بسیار ویرانگر باشد

وی اظهار داشت: زمانی که زلزله ای نیمه سنگین در نزدیکی شهرهایی که استحکام ساختمان ها در آن ضعیف است، اتفاق می افتد، میزان لرزش، افراد را به حیرت وامی دارد. برای همین است که زلزله بم بسیار تخریب گر و مرگبار همینطور بود.

به گزارش انتخاب، گفتنی است، رشته کوه های زاگرس حاصل یک فعالیت تکتونیکی یعنی برخورد دو صفحه تکتونیکی اوراسیا و عربستان هستند. این چین خوردگی متوقف نشده و دگرگونی زمین در غرب ایران و منطقه زاگرس همچنان ادامه دارد. چین خوردگی های متعدد و وجود گنبدهای نمکی فراوان، زاگرس را به منطقه ای نفت خیز تبدیل کرده است.

وقوع بزرگترین رویداد گردشگری ایران؛ ثبت 85 میلیون اقامت شبانه مس


وقوع بزرگترین رویداد گردشگری ایران؛ ثبت 85 میلیون اقامت شبانه مسافران در نوروز 92

وقوع بزرگترین رویداد گردشگری ایران؛ ثبت 85 میلیون اقامت شبانه مسافران در نوروز 92

 

معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری با اعلام ثبت بیش از 85 میلیون اقامت شبانه مسافران نوروزی از 28 اسفند 91 تا 16 فروردین 92 ، از مجموعه سفرهای نوروزی امسال و اقدامات انجام شده در این زمینه به عنوان بزرگترین رویداد گردشگری کشور یاد کرد.

دکتر «محمد شریف ملک زاده» با اشاره به دیدار اعضای ستاد تسهیلات سفرهای کشور با مقام معظم رهبری و تاکیدات معظم له مبنی بر اینکه مردم باید عید را شاد سپری کنند ، گفت : این دیدار که در آستانه نوروز انجام شد موجبات دلگرمی اعضای ستاد تسهیلات سفرهای کشور را فراهم ساخت و با لبیک به منویات و سفارش های سازنده رهبری ، شاهد رشد کمی و کیفی سفرهای نوروزی و هماهنگی چشم گیر سازمان ها و نهادهای مختلف برای تحقق سفرهایی کم دغدغه و خاطره انگیز برای یکایک هم وطنان عزیزمان در اقصی نقاط کشور بودیم.

معاون رئیس جمهور برگزاری جشنواره صدای بهار در 31 استان کشور را گامی دیگر برای تحقق نوروزی شاد برای مردم ذکر کرد و افزود : با برنامه ریزی های انجام شده همزمان با ایام نوروز ، امسال در بیش از 2 هزار مجموعه فرهنگی – تاریخی از قبیل موزه ها ، کاخ موزه ها ، ابنیه و محوطه های تاریخی جشنواره ملی صدای بهار برگزار و در کنار آن نمایشگاه صنایع دستی ، پوشاک و غذاهای سنتی 31 استان در معرض دید عموم قرار گرفت و بیش از 20 میلیون تن از هم وطنان در سراسر کشور از این جشنواره و نمایشگاه ها و برنامه های متنوع آن بهره مند شدند.

وی در خصوص تعداد اقامت شبانه مسافران نوروزی اظهار داشت : بر اساس آمارها از تاریخ 28 اسفند تا 16 فروردین 85 میلیون و 639 هزار اقامت شبانه مسافران نوروزی انجام شد که رشدی 35 درصدی نسبت به سال گذشته را نشان می دهد.

معاون رئیس جمهور با اشاره به رشد 42 درصدی اسکان در مراکز اقامتی کشور، هم چنین از رشد 100 درصدی سفر به مناطق روستایی و عشایری کشور در سفرهای نوروزی امسال خبر داد و گفت: یکی از مهمترین اتفاقاتی که در سفرهای نوروزی 92 شاهد بودیم توزیع مناسب سفر بود که نشان دهنده برنامه ریزی های مناسب در این خصوص است و هم چنین شاهد رشد 91 درصدی سفر به مناطق ناشناخته و افزایش چشم گیر گردشگری دریایی بودیم.

رئیس سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری برخورد قاطع با تخلفات آژانس ها و سایر مراکز خدمات گردشگری را از جمله مواردی دانست که جلوی افزایش قیمت و کاهش کیفیت خدمات در نوروز امسال را گرفت.

وی گفت : امسال بر اساس بخشنامه ای که به مراکز اقامتی و پذیرایی ابلاغ شد نه تنها افزایش نرخ نداشتیم بلکه حتی 10 تا 40 درصد کاهش نرخ را در برخی از واحدها شاهد بودیم.

معاون رئیس جمهور با قدردانی از تلاش شبانه روزی تمامی سازمان های عضو ستاد تسهیلات سفرهای کشور در ایام نوروز که موجبات رضایت 95 درصدی مسافران را فراهم ساخت ، اظهار داشت : امیدواریم 28 فروردین با برگزاری جشن بزرگ تقدیر از اعضای ستاد تسهیلات سفرهای کشور در استادیوم 100 هزار نفری آزادی بتوانیم بخشی از زحمات این عزیزان را جبران کنیم.

درآمد بناهای تاریخی استان فارس از 22 میلیارد ریال گذشت


درآمد بناهای تاریخی استان فارس از 22 میلیارد ریال گذشت

درآمد بناهای تاریخی استان فارس از 22 میلیارد ریال گذشت

 

مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس گفت: درآمد حاصل از فروش بلیت در بناهای تاریخی فارس از مرز 22 میلیارد ریال گذشت.

«فریدون فعالی»، گفت: درآمد حاصل از فروش بلیت تاکنون رقمی برابر 22 میلیارد و 161 میلیون و 307 هزار ریال است.

به گفته مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس، حافظیه با 460 هزار بازدید همچنان بیشترین بازدیدکننده را در میان مکان های تاریخی، فرهنگی دارد.

● سکونت و مدرنیسم :: امین کلانتر


سکونت و مدرنیسم
در سال 1925، هنگام برپایی نمایشگاه بین‌المللی هنرهای تزئینی در پاریس، لوکوربوزیه نمونه‌ اولیه آپارتمانی را به معرض تماشا گذارد که خود آن را «غرفه روحیه‌نوین» نامید. بدین ترتیب روحیه عصر مدرن نه از طریق نمادی یادواره‌ای بلکه به وسیله سکونتگاهی برای انسان عادی تشریح شده بود.
در نهضت مدرن تعریف خانه عوض شد و جای خود را به واژگانی مانند مسکن و کوی مسکونی داد(خانه سازی برای گروههای کم درآمد اجتماعی)شاید برای همین خانه تقدس خود را از دست داد.
خانه مدرن نمی‌توانست تمامی خواسته‌های سکونت خصوصی را برآورده سازد. فقدان چیزی که «کیفیت پیکره‌ای»اش می‌خوانیم بخوبی در آن مشهود بود. با اطمینان‌خاطر می‌توان گفت که خانه مدرن از همه نظر علمی و بهداشتی بود، اما شباهتی به خانه نداشت. در حقیقت این خانه «زندگی در فضا» را بر «زندگی با تصاویر» ترجیح داده بود. بهر حال مسئله کیفیت پیکره‌ای تنها به تصاویر سه بعدی مرتبط نبوده و به درخواست برای اماکنی که زندگی روزمره می‌تواند در آنها وقوع یابد نیز وابسته است.
آرایش داخلی خانه‌هایی که برای آمریکایی‌ها و اروپائیان امری عادی بشمار می‌آید؛ در واقع پدیده‌ای کاملاً تازه محسوب می‌گردد. اتاق‌ها تا قرن 18 هیچ عملکرد ثابتی در خانه‌های اروپایی نداشتند. اعضای خانواده به هیچ وجه خلوت و تنهایی بدان شکل که امروزه برای ما آشناست، نداشته‌اند. فضاهای مقدس یا بخصوصی وجود نداشته است. غریبه‌ها به دلخواه به هر طرف رفت و آمد می‌کردند، در عین حال که تخت خواب و یا میز و غیره بر طبق خواسته‌ و میل درونی افراد و ساکنین چیده شده بودند. بچه‌ها آراسته و منظم بودند و مثل کوچک‌های بالغ با آنها رفتار می‌شد و هیچ تعجبی ندارد که مفهوم بچگی و مفاهیم مرتبط با آن، در خانواده متمرکز، بدنبال اختصاصی شدن اتاق‌ها بر اساس عملکرد آنها و یا جدا شدن آنها از یکدیگر را در برداشته است. در قرن 18 خانه ها شکل خود را تغییر دادند. در فرانسه اتاق خواب از سالن‌ها مجزا شدند. در انگلستان؛ عملکرد یک اتاق از طریق نام آن مشخص می‌شد مثلاً اتاق خواب، یا اتاق نشیمن یا اتاق نهار‌خوری، ترتیب اتاق‌ها به گونه‌ای بود که به یک کریدور یا هال باز می‌شدند. همانند خانه‌هایی که به خیابان باز می‌شوند.
ساکنین دیگر می‌توانستند سریع از یک اتاق دیگر رفت و آمد کنند. الگوی خانواده بارهایی از اقامت در محیط بزرگ مرکزی و در حمایت فضاهای جدید؛ مستحکم‌تر شد و در شکل خانه بیشتر نشان داده شده بود.
لوکوربوزیه می‌گوید : «خانه ماشینی است برای زندگی» و پنج
اصل خویش را که شالوده معماری مدرن بر آن ریخته می‌شود مطرح می‌کند،چرا لوکوربوزیه خانه را به عنوان ماشین مطرح می کند؟
در تئوری ماشین،یک ماشین دارای قسمتهای ثابت است.لیکن آن قسمتها نیز حرکت می کنند و یکدیگر را نیز به حرکت در می آورند.کل ماشین می تواند تغییر پیدا کند گرچه این تغییر به طریق کاملاً پیش بینی،صورت می گیرد.ثبات جزء بخشهاست و نه کل.بخشهای کوچک محدود و معمولاً شبیه یکدیگر بوده و به صورت مکانیکی بهم متصل هستند.کل با اضافه شدن رشد پیدا می کند.معنی وسیع تری ندارد بلکه تنها جمع اجزاست.می توان آنها را از هم جدا کرد، بهم متصل کرد،معکوس کرد و قطعات آنرا جابجا کرد.هدف در مدل ماشین تخصیص کردن زمین و منابع است.مدل ماشین صرفاً بکار گرفتن طرح شطرنجی نیست بلکه دیدگاهی است خاص در مورد اجزاء و کل و عملکردهای آنها.عقلانیت صریح، با همه ی شکوه و خطر آن در بهترین شکل خود در این مدل بکار رفته است. نهضت مدرن، نهضت عملکرد‌گرایی بود و عملکردگرایی در سه بعد مطرح می‌شود:
1- کاربرد فضاها برای فعالیت انسان
2- کاربرد ساختمان برای تغییر محیط

آتوسا مدیری؛ مدیریت گروه شهرسازی دانشکده هنر و معماری


آتوسا مدیری؛ مدیریت گروه شهرسازی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکز

Atoosa Modiri

1. مشخصات فردی:

دیپلم ریاضی – فیزیک

سال اخذ:1372؛ محل اخذ: دبیرستان امام خمینی تبریز

کارشناسی ارشد پیوسته معماری

سال اخذ مدرک: 1379؛ محل اخذ: دانشگاه علم و صنعت ایران

دکتری شهرسازی

سال اخذ مدرک: 1384؛ محل اخذ: دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات

2. سوابق عضویت در مجامع علمی و حرفه­ای

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکز.

عضو جامعه مهندسین شهرساز

عضو هسته­ی مشورتی مرکز گفتگوی تمدن­ها، گروه معماری و شهرسازی

3. سوابق حرفه­ای و اجرایی

مدیر گروه شهرسازی دانشکده هنر و معماری واحد تهران مرکز

همکاری با مهندسین مشاور آرمانشهر، عرصه و شارستان

4. دروس تدریس شده در دانشگاه

مبانی طراحی مجتمع­های زیستی، گروه معماری

کارگاه طراحی مجتمع­های زیستی، گروه معماری

مبانی برنامه­ریزی مجتمع­های زیستی، گروه معماری

روستا 1 و 2، گروه معماری

تحلیل فضای شهری، گروه معماری

برنامه­ریزی کالبدی، گروه معماری

کاربرد کامپیوتر در شهرسازی ، گروه شهرسازی

جامعه­شناسی شهری، گروه شهرسازی

شناخت کالبدی فضا، گروه شهرسازی

کارگاه 1 و 2، گروه شهرسازی

5. جزوه ها و مقالات درسی تالیف شده

شناخت و تحلیل فضا

برنامه­ریزی کالبدی

طرح­های شهری انگلیس، 1380

شهرهای جاده ابریشم، 1380

مقایسه فشردگی دو شهر دامغان و سمرقند، 1381

شهرسازی پست مدرن، ترجمه کتاب post modern urbanism نوشته nan Elline، 1381

ساختار شهر اصفهان، ترجمه کتاب Iranian Cities نوشته Heinz Gaube، 1382

شکل شهر اشکانی، 1382

ساختار تاریخی شهر تبریز، 1379

فضاهای اجرا، ترجمه کتابContemporary World Architecture نوشته Hugh Pearman، 1379

سیر تحول ارگ علیشاه تبریز، 1378

6. فعالیت­های پژوهشی

همکاری با دفتر پژوهشکده دانشگاه علم و صنعت ایران- 1378

همکاری با مرکز گفتگوی تمدن­ها-1380

همکاری با دکتر اسفندیار زبردست در طرح پژوهشی مدیریت کلانشهرها، 1385

شرکت در جشنواره پایان­نامه­های برتر دانشجویی، معاونت فرهنگی – هنری شهرداری تهران، 1387

7. مقالات چاپ شده

عرصه عمومی، روابط فرافردی و میان فردی، فصل­نامه آبادی، تابستان 1385

جرم، خشونت و احساس امنیت در فضاهای عمومی شهر، فصل­نامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی ، پاییز 1385

حضور مردم در عرصه­ی عمومی ضامن به هنگام­سازی فضای محله، چکیده مقالات همایش توسعه پایدار محله­ای، اسفند 1383

طراحی و مکان­یابی ایستگاه­های آتش­نشانی ، مجله معمار، پاییز 1387

مکان، فصل­نامه هویت شهر، شماره 2.

توسعه­ی شهری و استراتژی­های مسکن در جهت رفاه شهروندان بی­بضاعت، مجله جستارهای شهری، مهر 1387

8. مقالات خوانده شده در همایش ها و سمینارها

هویت شهر، در همایش شهر و گفتگو برگزار شده در شهر مشهد- شهرداری مشهد، 1380

ساختار ارائه پایان­نامه، سمینار تدوین پایان­نامه، دانشکده­ هنر و معماری واحد تهران مرکز.

تولید فضای نمادین لفور، سمینار دلف و زوریخ ، نوامبر 2008 و آوریل 2009

9. پایان نامه های کارشناسی ارشد هدایت شده به عنوان استاد راهنما و مشاورراهنمایی:

ارگونومی رنگ در منظر شهر، اکبر مرادی­پور، 1386

نقش برنامه­ریزی در امنیت شهر، صمدی افشار، 1387

نقش مصوبات کمیسیون ماده پنج در تغییر تراکم شهر تهران، مسعود نارونی، 1386

10. فعالیت­های حرفه­ای

مدیر پروژه و کارشناس مسوول طرح ساماندهی ارتفاعات منطقه 22

کارشناس مسوول کالبدی بازنگری طرح تفصیلی شهر زنجان، 1381

مدیر پروژه و کارشناس مسوول طرح ضربتی و اسکان موقت شهر بم، 1382

مشاور علمی طرح جامع شهر ابهر، 1382

کارشناس مسوول طرح مکان یابی ایستگاه­های خط 3 مترو تهران، 1383

کارشناس کالبدی آماده­سازی شهر جدید سهند، 1383

کارشناس کالبدی الگوی توسعه منطقه 4 شهر تهران، 1385

مدیر پروژه طرح تفصیلی منطقه 4 شهر تهران 1386-1387

مشاور طراحی شهری محور کمربندی شهر پارس­آباد، 1385

کارشناس کالبدی طرح منظر شهری خاک­سفید ، 1386

کارشناس مسوول طرح جامع منطقه آزاد انزلی، 1386-1387


● با عبدالحمید نقره کار؛

با عبدالحمید نقره کار؛ "باید تعریفی ایرانی-اسلامی از معماری ارائه دهیم..."

Bahram Hooshyar Yousefi بهرام هوشیار یوسفیسابقه تدریس دروسی چون مبانی نظری معماری، حکمت هنر اسلامی، فلسفه هنر و زیبایی، معماری اسلامی (حکمت و روشها)، حقوق در معماری، بررسی تطبیقی معماری، سیر اندیشه ها در معماری و... راهنمایی طراحی های نهایی مقاطع (کارشناسی و کارشناسی ارشد) و رساله های نهایی مقطع دکتری در دانشگاه های کشور از استاد عبدالحمید نقره کار شخصیتی پژوهشی ساخته و پرداخته است که اگر بخش عملی تجارب وی را در عرصه طراحی معماری بدان اضافه کنیم او را در بسیاری حوزه های مرتبط معماری و همچنین معماری ایرانی اسلامی جامع شرایط نظریه پردازی می سازد.
نقره کار دوست دارد به تحلیل ریشه ای مطالب بپردازد و مسائل را با توجه به علل تاریخی آنها و با ابرائه تعاریف جامع و مانع حلاجی کند؛ مقوله هویت را نیز بدین نحو مورد مداقه قرار می دهد و در فرصت کوتاه گفتگویمان ما را با این نوع رویکرد آشنا می سازد:



NoghrehKar عبدالحمید نقره کار؛

- دغدغه ی این روز های مدیریت راهبردی در بخش معماری، بیشتر از هر چیزی، ایجاد یک معماری با هویت است که انتقال دهنده مفاهیم ذهنی و روش پیشنهادی ما به جهان است در مقام یک تمدن متعالی باشد؛ با توجه به سوابق شما، پایبست این مقوله چگونه است و چطور محقق می شود؟
اگر در یک بحث کلی و تاریخی بخواهیم بدانیم که مشکل از کجاست - زیرا این مشکل اساسی یک مشکل تاریخی/اجتماعی است و صرفا یک رویکرد جزئی در یک حوزه ی خاص هنر و معماری نیست- این قضیه ناشی از رویکردی است که غرب به مسائل علوم انسانی و ماهیتا در گرایش های بین رشته ای مانند هنر و معماری دارد. در واقع ایده هایی که هنرمندان و معماران دارند جزو مباحث علوم انسانی است و صنعت و فناوری که به عنوان کالبد ساختمان در قالب علوم تجربی مطرح می شود. رویکردی که در غرب از رنسانس شروع و منجر به انقلاب صنعتی شد با اینکه از نظر تئوری معتقد بودند که مباحث فکری و فلسفی را نباید در علم و صنعت وارد کرد، منتهی این را به علوم انسانی و هنر و معماری و شهرسازی تامیم دادند. عملا رویکرد مادی گرا و رویکرد دنیا پرستانه را وارد حوزه هنر و معماری کردند، معماری تبدیل به صنعت ساختمان شد و دیگر هنر ساختمان در آنجا مفهومی نداشت و خود به خود با انقلاب صنعتی، رشد و توسعه ساختمان و امکان ایجاد شکل و فرم های جدید را برای معماران به وجود آورد و هیچ محدودیتی از نظر جهت گیری فکری و فلسفی در کار نبود. عملا معماری تبدیل به بت های زیبایی در شهر شد و این که می گویند معماری دوران مدرنیست فرمالیستی است و صرفا به شکل ها و صورت ها اهمیت می دهد، ناشی از این رویکرد است؛ یعنی وقتی که مباحث انسانی و مباحث فلسفی از کلام الهی جدا شد و در اختیار افراد قرار گرفت و افراد نیز به صورت خودبنیاد، هر کس ایده های نسبی و جزئی خودش را مطلق می کرد و به قول معروف پیامبران را حذف کردند و هر هنرمند و معمار تبدیل به پیامبر شد و مانیفستی می نوشت و جریانی فرمالیستی را در معماری ادامه می داد. بنابراین قطعا این رویکرد با دیدگاه اسلامی که مبنای آن این است که فطرت انسان چیست و ایده های انسان از کجا ناشی می شود و ایده های ممدوح چیست و ایده های مضمون چیست، سنخیت ندارد. انسان هم نفس حیوانی و هم نفس عقلانی دارد، نفس حیوانی دنبال شهرت طلبی و مادی گرایی است و طبیعتا هنرمندی که از آن ایده ها پیروی می کند به دنبال شهرت و پول بیشتر است. معماری که بایستی وسیله باشد در اختیار انسان برای برآورده کردن نیازهای خود معمار و خواسته هایش تبدیل به هدف شد، معماری تبدیل به بتی شد که خودش اصالت ذاتی پیدا کرد.
- می دانیم که اینروزها در خود غرب نیز نسبت به این رویکرد انتقاداتی مطرح است.
در دوره های بعدی مانند پست مدرنیسم انتقادهای خوبی به مدرنیسم می شد زیرا احساس می کردند خصلتا آن نوع رویکرد، رویکرد صحیحی نیست، منتهی آنها متاسفانه با کلام الهی ارتباطی ندارند و از وحی بریده اند، بنابراین در ارائه را ه حل دچار تناقض شده و بیراه می روند. در مدرنیسم، معماری ساختمان از نظر صنعتی حساب شده بود و ساختمان های خوبی را ایجاد کردند ولی متاسفانه وقتی خواستند به مسائل معنوی بپردازند از راه خودش وارد نشدند و یک نوع هنر انتزاعی که که ظاهرا معنوی بود ولی باطنا هیچ ارتباطی با عالم معنا و نیازهای حقیقی انسان ها نداشت به وجود آمد و آن رویکرد، فرانوگرایی است که در حوزه ی معماری به آن پست مدرنیسم می گوییم. یا این که به طور مثال بحث هرمنوتیک را مطرح می کنند و تفسیر و تعبیر یک اثر هنری را در حالی که ما در دیدگاه اسلامی همین بحث را داریم. اصولا هنر تجلی یک معنا و مفهومی است و تا تفسیر و تعبیر نشود انسان نمی تواند یک اثر هنری را درک کند. ولی آنها به جای این که تفسیر و تعبیرشان متن محور باشد و ببینند هنرمند چه مفهومی را درک کرده است و آن مفهوم را در این کلام یا اثر هنری تجلی داده است هنرمناتیک مخاطب محور یا هنرمند محور است. یعنی مخاطب خاطرات ذهنی خودش را بدون اینکه متوجه باشد که این متن چه معنا و مفهومی دارد تفسیر و تعبیر می کرد و استفاده از متن یا یک اثر هنری یک حالت سورئالیستی پیدا کرده بود.
- این تاویل های مختلف در چه سمت و سویی سیر می کند؟
نتیجه ی آن که کثرت گرایی یا قرائت های مختلف از متن ناشی از قطع شدن تعامل انسان ها از مسائل فرهنگی است زیرا از یک طرف می گویند مرگ مولف یا هنرمند هیچ تاثیری بر اثرش نمی گذارد و او خاطرات خودش را باز خوانی کرده است و از یک طرف می گویند هرمنوتیک یعنی مخاطب محور، و مخاطب هم ذهنیات خودش را بازخوانی می کند و در اینجا تعاملی بین هنرمند و اثر و مخاطب وجود ندارد به این ترتیب وقتی بنا شد که هر کس خاطرات خودش را تداعی کند و اثر نیز هیچ نتیجه ایی ندارد و انسان ها عقل جزئی تجربی دارند و عقل کل نیستند و تمام نیازهای تکامل انسان را درک نمی کنند و این فقط از طریق کلام الهی و عقل کل است که می توانیم بستر تکامل انسان را از ماده تا نور الهی پیگیری کنیم و زمانی که می بینیم اینها تعریف نشده اند عملا می بینید که آثار معماری تبدیل به بت سازی شده است و هر هنرمند یک سامری است. هر کس سعی می کند نفسانیات خودش را در اثر هنری تجلی دهد نه روح الهی خودش را، بنابراین در بحث ما قبل از این که هویت ایرانی- اسلامی را بخواهیم درک کنیم باید بدانیم که در چه فضای جهانی به سر می بریم زیرا مدارس و دانشکده های ما دانشکده هایی هستند که برنامه های غربی را ترجمه کرده اند و تدریس می کنند بنابراین معماران ما چنین رویکردی را دارند. شما اشاره کردید که که معماری ایرانی- اسلامی نیازی است که خیلی ها به ان اشاره می کنند، این نیاز یک نیاز مقطعی نیست، یک نیاز تاریخی است و جهت گیری کلی هنر و معماری و شهرسازی در غرب تحت تاثیر بنیان های فکری غرب کاملا رویکرد جزئی و مادی گرا دارد و حداکثر صنعت ساختمان را برای ما باز خوانی و باز تولید میکند در حالی که در فرهنگ های انبیا همه چیز وسیله است برای تکامل انسان، کل دنیا نیز وسیله است برای تکامل انسان، معماری و شهرسازی هم در واقع به همین تعبیر مورد توجه قرار می گیرد، بنابر این اگر بگوییم که انقلاب اسلامی ایران در حوزه معماری و شهرسازی چه حرفی برای گفتن دارد نسبت به آن چه که امروز در جهان اتفاق می افتد این است که بتوانیم این رویکرد جهان معاصر را تغییر دهیم یعنی در معماری و هنر به جای این که هنرمند خود بنیاد شود باید تعریف جدیدی از معماری ارائه دهیم که این تعریف انسانی و اسلامی باشد و در جهت تامین نیازهای فطری انسان ها ظهور پیدا کند. من به شما تبریک می گویم که این نیاز اساسی را درک کردید و انشالله دنبال آن هستید که مبانی و ارزش های آن شناخته شود و در کارهای آموزش و پرورش که حوزه ی بسیار وسیعی است به کار گرفته شود.
- آن چه من از فرمایشات شما دریافت کردم این است که نگاه الهی که پایه هایش در فطرت انسان است و به نگاه انسان به جهان شکل می دهد و در عین حال برداشتی را که از جهان داریم را هدایت می کند و برای تحلیل واقعیت های جهانی و به ما کمک می کند. وقتی واقعیات جدیدی را در جهان به وجود می آوریم بر اساس این نگاه خواهند بود و و در این صورت است که معماری مصداق یک رویکرد الهی، با هویت وفطری می شود.
در یک کلام خداوند فرموده است: من زمین و آسمان را برای انسان آفریدم و انسان را برای تکامل؛ همه کارهای ما از جمله معماری و شهر سازی باید برای انسان و در جهت تکامل وی باشد. اگر این پروسه در جهت گیری درست صورت بگیرد طبیعتا پاسخ گوی همه ی نیاز های انسان خواهد بود.
- به لحاظ تئوریک و جامع بودن این نگاه بسیار زیبا است و برای ذهن انسان معاصر بسیار امنیت بخش است ولی راهکاری که برای تولید فیزیکی در این روش پیشنهاد می شود چه از نظر راهکارهای محلی و چه از نظر راهکارهای جهانی چه چیزی ممکن است باشد؟
زمانی که با دانشجویان معماری بحث می کنیم می گوییم درحوزه علم یا هنر باید یک تعریف درستی از آن داشته باشیم تا بدانیم که در چه مبنا و اصول و جهتی باید حرکت کند. به طور مثال از معماری ایرانی-اسلامی معماری یک چنین تعریفی را مطرح می کنیم: "معماری ساماندهی فضای زیست انسان ها با بهره برداری عالمانه و عادلانه از اجزا و عناصر طبیعی و مصنوعی متناسب با نیازهای متنوع مادی و روحی انسان ها و در جهت کمال آن هاست".
اگر کل این تعریف را بررسی کرده و مبانی و اصول و جهت گیری آن را بررسی کنیم و سپس به جزء آن بپردازیم به طور مثال در مورد مدرسه نیز صحبت کنیم آن وقت شما می توانید نتایجی را که مد نظرتان است را برداشت کنید.
ساماندهی فضای زیست انسان: اصولا سامانه به چیزی می گویند که اجزای متکثری دارد و این اجزا باید باهم هماهنگ وهم جهت شوند و در جهت یک هدف واحد قدم بردارند. معماری یک چنین چیزی است، شاید شما هزاران جزء را به کار می گیرید تا این ها بتوانند فضای زیست انسان را تامین کنند. در معماری فقط حجم و نما و پیکر آن مطرح نیست، چیزی که شما می سازید برای آن فضایی است که انسان در آن قرار می گیرد و تمام این ها به اعتبار فضا اهمیت پیدا می کنند نما و حجم و تکنولوژی ساخت و نورپردازی ساختمان برای فضایی است که می خواهید از آن استفاده کنند.
پیکره دیگر اصل نیست و تبدیل به قطب می شود، اگر فقط پیکرآن مد نظر قرار گیرد تبدیل به بت شده است. معمار می خواهد یک فرم زیبا داشته باشد در حالی که اساس آن، فضایی است که کاربران می خواهند از آن استفاده کنند. معمار یک چیزی را می سازد و چندین سال عده ایی می خواهند از یک عملکرد خاص استفاده کنند وباید این عملکرد مناسب آن فضا باشد. پس در اولین بعد این تعریف باید تمام اجزا و عناصر معماری برای فضای زیستی انسان ها مناسب باشد و به اعتبار آن فضای زیست تعریف و داوری و مورد ارزش یابی قرار می گیرند.
به طور خاص با بهره برداری عالمانه و عادلانه از اجزای طبیعی یا مصنوعی، آن چه معماری به کار می برد از اجزا و عناصر طبیعی است، این اجزا و عناصر را باید کاملا بشناسیم به طور مثال هر سنگ یا فلزی چه خاصیتی دارد و در کجا و به چه میزان باید استفاده شود و عالمانه به این جهت است که معماری اول یک صنعت و مهندسی است بحث سرانه ها و ابعاد و مقیاس و قاومت ها و... مطرح می شود. یعنی دستاوردهای مهندسی ساختمان باید کاملا رعایت شود و ما نمی توانیم از هنر ساختمان ایران اسلامی صحبت کنیم در حالی که به علوم تجربی و مهندسی ساختمان و اقتصاد ساختمان و... بی توجه باشیم.
"عادلانه" هم به این جهت است که هر چیزی برای جای مناسب به کار برده شود، در ابتدا هم نمی گوییم چه چیز زشت است و چه چیز زیبا است، در ابتدا می گوییم همه چز زیبا است زیرا خداوند خلق کرده است اما زیبایی طبیعت برای چیست؟ زیرا همه چیز در جای خودش قرار دارد و اگر همه اش یکنواخت بود زشت می شد همین تنوع و این که هر چیزی در جای خودش است زیباست. امام صادق (ع) می فرماید: بالعدل قامت السماوات و الارض – با عدالت زمین و آسمان برپا شد و ما اگر می خواهیم خلاقیتمان، خلاقیت الهی باشد باید عادلانه کار کنیم، به طور مثال مصرف اضافی نداشته باشیم، سرانه ها را رعایت کنیم و مواد و مصالح را در جای خودش استفاده کنیم .
مطلب سوم این است که همه اینها وسیله است متناسب با نیازهای متنوع مادی و روحی انسان ها که طبیعتا همه این ها فضای زیستی انسان را به وجود می آورد زیرا انسان ها نیازهای متنوعی دارند چه از نظر مادی و روحی مانند ورزشگاه، پارک ، مدرسه و....که هر معماری باید متناسب با این نیازها سامان پیدا کند و این مقوله فقط مادی نیست زیرا شما در این فضایی که نشستید حرارت و نورگیر و منظر مناسبی را می خواهید که جنبه مادی آن است در عین حال نیاز به آرامشر روحی و صفای باطنی فضا را احساس کنید.
فرض کنید در کلاسی که دروس نظری و فلسفی تدریس می شود یک نوع تعامل بین استاد و دانشجو نیاز است برقرارشود و زمان تدریس دروس کارگاهی یک تعامل دیگری نیاز است. نیازهای روحی نیز در هر فضا با دیگری تفاوت می کند زیرا شما در پارک یک نوع نیاز روحی را باید تامین کنید و در مسجد به نحوی دیگر و باهم تفاوت می کند. بنابراین هدف معماری و هدف معماران باید این باشد که بدانند مخاطبشان کیست و نیاز هایی را که می خواهند را درست و در جای خودش برآورد کنند و اندازه و کیفیت لازم را داشته باشد و باز همه اینها بهانه است برای تکامل انسان و دارای جهت گیری از ظاهر به باطن و از صورت به معنا است و در یک کلمه اصل حاکم بر معماری ایرانی- اسلامی چیست؟ بستر سازی سیر انسان از ظاهر به باطن و از صورت به معنا، از کثرت به وحدت، و این مباحثی است که در ادبیات عرفانی ما به آن اشاره شده است. معماری یک هنر است و باید ظاهر آن تجلی آن معنا باشد، همان طور که طبیعت به این صورت است و خداوند نیز طبیعت را به صورت آیه ای خلق کرده است. آیاتنا وسنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم.

- و در حقیقت این خودش پایه تولید فرم در معماری ایرانی- اسلامی است.
بله اگر همین پروسه را در نظر بگیریم، این تعریف از معماری باعث می شود که یک معمار بداند که ایده هایش را از کجا می آورد، این ایده ها هستند که فرم را می سازند، بنابراین ایده های معمار باید عالمانه و عادلانه باشد و در جهت تکامل انسان گام بردارند و نیازهای مادی و روحی انسان را درک کرده تا بتوانند فرم و شکلی را به وجود آورد که همه مسائل در آن رعایت شده باشد. پس در این جا دو بحث مطرح می شود که معمار، یکی خودش را درست نکرده باشد و مسیر تکاملی اش را درست نشناسد و دیگری طبیعت و نیازهای انسان را درست نشناسد، نمی تواند ایده خوبی داشته باشد. چه در علوم تجربی و چه در طبیعت و چه مفاهیم روحی و معنوی، تا هنرمند یا معمار در درون خودش تکامل معنوی پیدا نکرده باشد و هنوز در نفس حیوانی خودش مانده باشد به دنبال منافع و خودنمایی خودش است؛ والنفس اماره بالسوء، فقط به سوء میل دارد و به علم میل ندارد. این نفس راضیه مرضیه، نفس عقلانی، نفس مطمئنه هستند که به علم رسیده و آن می تواند در ذهن ایده های خوب ایجاد کند.
مساله دوم استعداد است خیلی وقت ها کسی می تواند عارف خوبی باشد ولی معمار خوبی نباشد، استعداد هر کاری در انسان ها متفاوت است و بنابراین اگر کسی می خواهد معمارخوب باشد باید هم دارای علم و هم استعداد باشد.دانشکده های ما به خصوص باید دراین جهت برنامه ریزی های درستی انجام دهند و آن نیازهای واقعی علمی دانشجویان را در اختیارشان قرار دهند و هم تکامل روحی و معنوی برایشان ایجاد کنند، انسان دوست و انسان شناس شوند وزمانی که برای یک دانش آموز مهد کودک یا راهنمایی طراحی کنند این قدرت را داشته باشند که نیازها آن کودک را درک کنند و.... استعداد فردی لازم است تا بتوان ایده های خوب را در شکل های مناسب پیاده کرد.
- اگر بخواهیم به صورت مصداقی بحث کنیم تعداد زیادی از آثاری که مربوط به گذشته ما است حائز این نکاتی که فرمودید هستند. درست می گویم؟
نگاه به گذشته را نباید مطلق کرد، زیرا آنچه که در گذشته ما اتفاق افتاده نسبی است و اصول حاکم بر هنر و معماری اصول ثابتی است زیرا اصول حاکم بر هستی ثابت است. انسان کیست و چیست و مسیر تکاملش چیست؟ به دست من و شما نیست، کسی که خلق کرده است می داند چیست. این اصول مفهومی است و هنگامی که این اصول در شرایط زمانی و مکانی و زمانی خاص پیاده می شود به صورت نسبی در می آیدغ به طور مثال اسلام مطلق است زیرا "تبیان کل شی و تشبیه عالم تکوین" است و واقعیت موجود را قرآن تشبیه کرده و چیزی اضافه و کم نگفته است. این اصول ثابت است اما مسلمان ها انسان های نسبی هستند و درجه ای که هر کس به درک از اسلام رسیده متفاوت است. پس ما معماری سنتی را نباید مطلق کنیم، معماری سنتی تجلی آن اصول نسبی است که در وجوهی موفق و در وجوهی دیگر کمتر موفق بوده است. در نتیجه اصول ثابتند و آثار نسبی هستند. اگر معماری سنتی را به صورت کلی بررسی کنیم طبیعتا بهره برداری زیادی از فرهنگ و مفاهیم اسلامی در آن موجود دارد، منتهی بر حسب این که چه امکاناتی را در اختیار ما قرار می دهد، یک معماری خوب و دیگری نسبتا خوب است.
آن چه که به طور کلی نسبت به معماری گذشته ی ما می توان گفت این است که معماری گذشته ی ما تا اواخر قاجار مفاهیم را نسبتا حفظ کرد اما از نظر تکنولوژی و علم روز و فناوری و زیرساخت های شهرسازی و... بسیار عقب افتاده وعقب نگه داشته شده بود. بنابراین مفاهیم اصیل هستند اما کالبدها کهنه و عقب مانده و ما نباید به آنها راضی باشیم. در دوره پهلوی تا انقلاب آن مفاهیم را که از دست دادند و ظاهر نیز از دست رفت و پیشرفت صنعتی هم در کار نبود و بد اندر بدتر شد. در حال حاضر باید در هر دو بعد تجدید نظر کنیم و یک بازسازی عمیق و اساسی از خود دانشکده های معماری شروع شود و به تدریج نتایجش در دفاتر مهندسان مشاور و ارگان های دولتی که دست اندر کار ساخت و ساز هستند به دست آید. یک باز نگری روی مفاهیم و اصول باید داشته باشیم، زیرا در حال حاضر برنامه های ما ترجمه برنامه های غربی است و اساتید هنوز همان ها را تدریس می کنند و با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری محتوای دورس علوم انسانی باید عوض شود و اسلامی شود و در گرایش های بین رشته ای نیز در فلسفه هنر و زیبایی شناسی و فلسفه معماری مطرح است و هم اصول بازخوانی شود و هم از نظر صنعتی و تکنولوژی مواد و مصالح نو را با بیان جدید به کار ببریم.
- فرم حادث از بحث مورد اشاره به چه نحوی شکل می گیرد؟
به طور مثال، متاسفانه می بینم بعضی از مدارس که می خواهند ایرانی و اسلامی شوند، فکر می کنند ایرانی-اسلامی صرفا به این است که یک سری آجر و کاشی به کار ببریم؛ این بسیار رویکرد غلطی است ومعمار ایرانی- اسلامی دارای مبانی فرازمانی و فرا تاریخی است و می تواند عالی ترین معماری هارا در غالب ها و شکل های نو و در آخرین دست آورد های مهندسی به وجود آورد و سامان دهد. چرا از مواد و مصالح کهنه استفاده کنیم؟ مفاهیم اصول کلی هستند و ماده و شکل ندارند و می توانند میلیاردها شکل جدید پیدا کنند و با مصالح جدید بیان روز پیدا کنند و نشان دهند.
اینکه ما اگر بخواهیم به اصول برگردیم باید شکل های قدیمی و مواد و مصالح کهنه را به کار ببریم، یک عقب گرد بسیار بدی است که به ما القا می شود؛ در حالی که اسلام برای جهان جدید آمده است و شکل های جدید را به وجود می آورد و این خلاقیت جزو فطرت انسان است و خداوند این فطرت را در وجود انسان قرار داده است و باید همان طور که در صنعت پیشرفت می کنیم، اصول را نیز حفظ کنیم.

تجربیات پیاده سازی شهرداری الکترونیک در ایران و سا

تجربیات پیاده سازی شهرداری الکترونیک در ایران و سا
۱۳۸۸/۲/۲۷
در این مقاله به ضرورت بررسی تاثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات درمدیریت و خدمات شهری پرداخته شده است. شهرهای الکترونیکی و شهرداری الکترونیکی به سرعت در حال گسترش می باشند و دگرگونی های وسیعی را در زندگی بشر به همراه داشته اند به گونه ای که امروزه به منظور توزیع خدمات شهری به صورت شبانه روزی و از طریق اینترنت پاسخگوی نیازمندی های شهروندان می باشند.
در این راستا اثرات فناوری اطلاعات بر ابعاد مختلف شهری را در قالب مقایسه سه شهرداری الکترونیکی خارجی لندن، اتاوا ، و تورنتو و دو شهرداری داخلی تهران و مشهد مورد توجه قرار داده ایم.
در پایان نیز راهکارهایی برای پیاده سازی شهرداری الکترونیکی در ایران مطرح شده است.
دانلود فایل


GPRS Tracking


GPRS Tracking سیستمی است برای شرکت ها یا افرادی که از یک وسیله دارای GPS برای ردگیری ناوگان حمل ونقل، دارایی ها (به عنوان مثال کامپیوتر، اتوبوس، ماشین آلات سبک و سنگین) و یاحتی اشخاص استفاده می کنند.
دانلود فایل