ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
فقر و محیط زیست :
ناکامی بشر درایجاد
تغییراساسی در وابستگی اش به منابع تجدید ناپذیر درشیوههای جدید تولید ،
باعث بروز بحران گردیده است. این بحرانها به واسطه گسترش مکانی سرمایههای
تولیدی به مناطقی که تـا به حال توسعه نیافتهاند به طور پیوسته به تعویق
افتاده است. این گسترش توام با چرخه تولید مواد معدنی موجب بروز بحران زیست
محیطی در نواحی ومناطقی میگردد که منابع قابل استخراج دارند.
پیوندهای محکم و پیچیدهای میان توسعه، محیط زیست و فقر وجود دارد. گزارش جهانی توسعه درسال 1992 با این بیانیه آغاز شد :
"دستیبابی به توسعه پایدار و عادلانه همچنان بزرگترین چالش در برابر نوع بشر است "
بانک جهانی،1992
اکنون
تعداد فقرا درجهان بیش از هرزمان دیگر است (حدود 1.5 میلیارد نفر). اغلب
فقرا در نقاطی از جهان زندگی میکنند که با یک محیط زیست تخریب شده مواجه
هستند و در برخی موارد خود آنها در تخریب محیط زیست خود سهم اساسی دارند!
آلودگی آب وهوا حتی در کشورهای برخوردار از رشد اقتصادی نیز مشهود است و
تخریب ذخایر کشاورزی ، جنگل و تالاب نیز عمق و وسعت محرومیت را دربسیاری از
مناطق روستایی گسترش میدهد. عدم وجود آب آشامیدنی سالم و پاکیزه نیز از
اهمیت زیادی برخوردار است و هرساله دو میلیون کودک در اثر استفاده از آب
شرب آلوده و ابتلا به بیماریهای میکروبی و غیره جان خود را از دست میدهند.
بانک جهانی،1992
پیوندهای
دوجانبه و توام با همیاری بین فقر وتخریب محیط زیست که تحت عنوان اصل
"نابودسازی اکوسیستم از سرناچاری " توسط فقرا توصیف میشود،تخریب محیط زیست
را تسریع می کند.دستیابی به اراضی قابل کشت ،چوب برای سوخت یا مصارف
دیگر،مراتع بیشتر برای چرای دام و دیگر منابع طبیعی قابل بهره برداری،برای
همه انسانها یکسان نیست.
دانشمندان زیست محیطی، امروز ابعاد سیاسی حقوق
استفاده از ذخایر را مورد تاکید قرار میدهند و برضرورت بررسی پیوندهای
میان محیط زیست، اقتصاد و جامعه تاکید میکنند. بنا به اعتقاد گروهی از
متخصصین زیست محیطی :
"تخریب زمین میتواند موجبات تضعیف توسعه اقتصادی
را فراهم آورده و باعث ناکامی آن گردد، درحالی که توسعه اقتصادی در سطح
پایین نیز به نوبه خود میتواند تحت تأثیرات شدید پدیده تخریب محیط زیست
باشد! "
فقروتخریب محیط زیست که بواسطه فرآیند توسعه ایجاد میگردند،
متقابلاً بر یکدیگر تاثیر میگذارند تا جهانی وحشتناک و مملو از مخاطره
بوجود آورند،به گونهای که دراین جهان هم مردم روستایی و هم شهری به دام
میافتند.
درحال حاضر عبارت توسعه پایدار، به طور گسترده در حوزه سیاست و نیز در حیطه پژوهش در سطح جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
توسعه
پایدار،تعاریف بسیاری دارد اما موثرترین و فراگیرترین تعریف این واژه
تعریف کمیسیون برانت لند با عنوان "آینده مشترک ما " است که عبارت است از :
توسعهای که بدون لطمه زدن به قابلیت نسلهای آینده دربرآورده ساختن
نیازهای خود، نیازهای امروز را برآورده سازد.
این تعریف توسط کسانی که
نگران فقر ورعایت عدالت بین نسل امروز و نسلهای آینده از حیث دستیابی به
طبیعت و منابع طبیعی هستند و نیز برای کسانی که مشتاق استفاده از طبیعت و
حفظ زیستگاهها و گونههای جانداران و حیات وحش میباشند مورد پسند قرار
گرفته است.
توسعه پایدار نخستین بار از طریق استراتژی حفظ جهان (wcs)
مدون گردید. این استراتژی توسط IUCN و با حمایت مالی برنامه محیط زیست
سازمان ملل و صندوق حیات وحش جهان تهیه گردید. اصل توسعه پایدار از آن به
بعد و بواسطه پیگیریهای سازمان ملل پیشرفت محسوسی یافته است.
استراتژی
جهانی حفاظت از محیط زیست، سه هدف را برای حفظ محیط زیست برمیشمارد.
نخستین هدف، ادامه فرآیندهای اساسی زیست محیطی است؛ فرآیندهای یادشده برای
تولید غذا، سلامت و دیگر جنبههای بقای انسانی و توسعه پایدار ضروری هستند.
نظامهای حمایت از حیات شامل خاک و زمین کشاورزی، جنگلها و
زیستگاهها، حیاتوحش و منابع آبهای شیرین وشور میباشد. تهدیدهای زیست
محیطی جاری شامل فرسایش خاک، مقاومت آفات و حشرات دربرابر حشرهکشهای
شیمیایی،تخریب جنگلها و بروز سیل و رسوبگذاری ناشی از آن و آلودگی آبها و
سواحل است.
هدف دوم عبارت است از حفظ تنوع زیستی ، یعنی گونههای
ژنتیکی چه در تنوع و گوناگونی محصولات گیاهی و دامی اهلی و چـه در انواع
مختلف گونههای جانوری و گیاهی وحشی. این تنوع ژنتیکی هم درحکم بیمه است
(بعنوان مثال بیماریهای گیاهی) وهم در حکم سرمایهگذاری برای آینده( مثلاً
پرورش محصولات گیاهی یا دارویی
هدف سوم، توسعه پایدار گونهها و
زیستگاهها است که بویژه درخصوص گونههای گیاهی و جانوری که برداشت یاصید
میشوند،شیلات وآبزیان، ذخایرجنگلی وچوب ومراتع و چراگاهها و بهره برداری
منطقی و درعین حال حفاظت اصولی از آنها جهت نسل حاضر ونسلهای آینده خلاصه
میشود.
با توجه بـه اینکه فقر جوامع محلی میتواند منجر بـه رویکرد
آنان بـه برنامه ریزی غیراصولی و خارج از اصول مدیریتی صحیح از هریک از
منابع فوق گردد، لذا رشد اقتصادی بعنوان تنها راه مقابله با فقرو بالتبع آن
تنها راه تحقق اهداف توسعه زیست محیطی تلقی میگردد و درگرو همین وابستگی
متقابل اقتصاد و محیط زیست است که توسعه پایدار معنا مییابد.
دربرنامه جهانی مراقبت از زمین، که درسال 1991 توسط IUCN ارائه گردیده، این موضوع به این شکل مطرح شده است:
ما
نیازمند توسعهای هستیم که هم مردم مدار یعنی معطوف به بهبود شرایط انسانی
و هم مبتنی برحفاظت از محیط یست یعنی حفظ تنوع و قدرت تولید طبیعت
باشد.ماناگزیریم که به برخی دیدگاهها در مورد محیط زیست و توسعه پایان
دهیم.دیدگاههایی که گویی این دورا در مقابل یکدیگر قرار میدهد.در واقع ما
باید بپذیریم که این دو اصل ( محیط زیست و توسعه )، دو بخش ضروری یک فرایند
اجتناب ناپذیر هستند . مطلب کامل را در
نشانی:http://mashadiali.blogfa.com/post-56.aspx ببینید.
==============================================
دبیر کل سازمان ملل متحد در پیامی به نخستین اجلاس بینالمللی «محیط زیست، صلح و گفتوگوی تمدنها و فرهنگها» اعلام کرد: ما برای آن که دنیایی مملو از صلح، آزادی و کرامت برای همه بسازیم، محتاج آب سالم، زمین حاصلخیز و هوای پاک هستیم. مطلب کامل تر را در: http://www.hamvatansalam.com/news29218.html ببینید.
منبع: وبلاگ http://hr-vojdani.blogfa.com/post/250/%D9%81%D9%82%D8%B1-%D9%88-