جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

تهران در سیستم جهانی شهرسازی، شهر سیاهچاله نام گرفته است

معماری نیوز: طرح جامع شهر تهران در سال 1371، طرحی تراژدیک و طرح جامع مصوب سال 1386، نوعی هرزه نگاری بود.

تهران در سیستم جهانی شهرسازی، شهر سیاهچاله نام دارد، یعنی شهری که بالای 4 میلیون جمعیت دارد اما خصوصیات یک شهر پیشرفته را ندارد و در حال حاضر تهران فقط به تک محصول نفت وابسته است.

 شهر سئول، سالانه 24 میلیارد دلار صادرات کالاهای پیشرفته دارد ولی شهر تهران به هیچ عنوان صادرکننده نیست. تهران یک شهر بین المللی است و به هیچ عنوان شهر جهانی نیست، جهانی شدن یعنی همزمان شدن و همسان شدنِ تولید کالا در جهان و تقسیم کار به صورت تقریبا مساوی با کشورهای صنعتی دنیا. متاسفانه در حال حاضر کار به جایی رسیده است که کالای ویتنامی و تایلندی، گوی سبقت را در اقتصاد شهر ربوده است.

سالانه بین 15 تا 30 میلیارد دلار فرار مغزها از ایران وجود دارد و یکی از عوامل تاثیرگذار در این موضوع، اقتصاد شهری در ایران است

سالانه بین 15 تا 30 میلیارد دلار فرار مغزها از ایران وجود دارد و یکی از عوامل تاثیرگذار در این موضوع، اقتصاد شهری در ایران است.

در تمامی دوره ها، اقتصاد برای کارشناسان و مسئولین و مدیران، صاحب اهمیت بوده است، اما با سبک و سیاقی برابر با میل خودشان،. این سبک و سیاق این بوده است که همیشه تقابلی با سرمایه داری دارد و این تقابل مانع رشد شهر و کلانشهری مانند تهران می شود. در حال حاضر نیز در ادامه سیاست های گذشته اقدامی متضاد ولیکن مخرب، رایج شده است و آن اینست که اقتصاد شهر در کوچه و بازار به مزایده گذاشته می شود و این برخودها نوعی افراط و تفریط در مواجهه با موضوع کلان اقتصاد است.

در نهایت می توان گفت که: کج فهمی از علم اقتصاد به کج کارکردی می انجامد و این باعث کج اندامی در شهر می شود و این کج اندامی باعث کج کارکردی مجدد در مدیریت و سیاستگذاری های کلان می شود.

آشنایی با بازارهای قدیمی ایران

  - محمد ملاحسینی:
بازار واژه‌ای فارسی است و ریشه آن در زبان پهلوی بهاچار به معنی مکان قیمت‌ها است

از نظر تاریخی، بازار به محلی اطلاق می‌شود که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا یا خدمات به آن مراجعه می‌کنند.

مجموعه بازار در ایران از دوران ساسانیان در شهرهایی که رونق بازرگانی داشتند شکل گرفت. بازار به عنوان نهادی اقتصادی اجتماعی استخوان‌بندی شهر و روستاهای بزرگ به شمار می‌رود.

هسته ابتدایی بیشتر بازارها در حوالی دروازه مهم شهر تشکیل شده و در امتداد مسیرهای اصلی گسترش و ادامه می‌یافت. شکل‌گیری بازار و نحوه توسعه و ساماندهی فضاها، به کارکرد و رشد اقتصادی آن بستگی داشته است.

تعامل و هماهنگی بین عناصر بازار همواره به پویایی بازار کمک می‌کند. عناصری چون راسته اصلی، راسته‌های فرعی، دالان، چهارسو (چهار سوق)، میدان و جلوخان را از فضاهای ارتباطی بازار به شمار می‌آیند.

گردشگری

اغلب بازارهای ایران به صورت خطی شکل گرفته‌اند و با اهمیت‌ترین مسیر با حجره‌های اطرافش، راسته اصلی بازار قلمداد می‌شوند و در امتداد راسته اصلی، اصناف و مشاغل معتبر قرار می‌گرفتند.

توسعه و گسترش بازار در معابر و مسیرهای فرعی موجب به وجود آمدن راسته‌های فرعی می‌شدند. فراوانی راسته‌های فرعی به رونق فعالیت‌های اقتصادی بستگی داشت. اغلب، هر راسته فرعی مختص یک صنف مشخص بوده است.

دالان معمولاً در بازارهای سنتی عملکرد ارتباطی بین راسته‌های بازار با یک فضای معماری را داشته است. حجره (دکان)، کاروانسرا، تیمچه و قیصریه نیز از فضاهای معماری بازار به شمار می‌روند.

دکان یا حجره از کوچکترین ولی مهم‌ترین فضاهای معماری بازار است. به همین دلیل راسته بازار با حجره‌های پیرامونش هویت داشته‌اند.

کاروانسراها نیز به عنوان شاخص‌ترین فضای معماری بازار کارکردی همانند مجتمع‌های تجاری امروزی داشته‌اند. با تضعیف نقش کاروان‌ها در سامانه حمل و نقل بازار، واژه کاروانسرا به سرا یا کاروانسرای شهری تغییر پیدا کرد.

نحوه استقرار در کاروانسراهای شهری به صورت موقت بوده و به همین جهت بیشتر آنها فاقد شترخوان یا اصطبل هستند. اغلب سراها دارای یک میانسرا یا حیاط مرکزی هستند و در ۴ سمت آنها حجره هایی در ۲ اشکوب ساخته می‌شد.

به طور معمول فضاهای زیرزمین به عنوان انبار و محل نگهداری کالا مورد استفاده بوده و حجره اشکوب همکف محل عرضه کالا و اشکوب فوقانی به عنوان دفتر اداری، کارکردی بازرگانی داشته است.

چهار سو یا چهار سوق محل تقاطع ۲ راسته مهم بازار است که این فضا از حیث اقتصادی و اجتماعی بسیار با اهمیت بوده است.

تیمچه به معنی کاروانسرای کوچک بوده است ولی در دوره معاصر، به سرای کوچک سرپوشیده اطلاق می‌شود که با پاساژهای امروزی قابل قیاس هستند. ویژگی سرپوشیده بودن تیمچه‌ها، شرایط را برای عرضه کالاهای با ارزش مانند فرش و پارچه فراهم می‌کند.

از نظر طراحی معماری در بازارها، ترکیب‌های متفاوتی از تیمچه و کاروانسرا وجود دارد که یکی از نمونه‌های زیبا و معمارانه آن تیمچه و سرای بخشی در بازار کاشان است. این مجموعه از لحاظ تناسبات و ساماندهی فضایی بی نظیر است.

قیصریه به معنی بازار شاهی است ولی در ایران به فضایی گفته می‌شود که خصوصیات معماری و کالبدی تیمچه یا دالان را دارد ولی کارکرد آن عرضه کالاهای لوکس مانند منسوجات است.

در مجله حاضر و با توجه به مقدمه فوق الذکر، به بازارهای تاریخی و قدیمی کشورمان پرداخته شده و

لیستی از ۱۰ معبدزیبای دنیا ارائه شده است

لیستی از ۱۰ معبدزیبای دنیا ارائه شده است

.(ملاک زیبایی در این معابد سلیقه شخصی نویسنده است).

۱-معبد پاگاندا(Pagoda) در میانمار با قدمتی ۲۵۰۰ ساله توسط یکی از امپراطورهای میانمار بنا نهاده شد.

 

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

2-معبد چیون این( Chion-in) در چین متعلق به ۱۲۳۴ سال پیش

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

۳- معبد‌هارمماندیر صاحیب (Harmandir Sahib) در هندوستان

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

۴- معبد سریانگام(Srirangam) در هند بزرگترین معبد هندوان در دنیا

 

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

5- معبد پرامبنام(Prambanan) در جاوه متعلق به ۸۵۰ سال پیش

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

۶- معبد بورابادور(Borobudur) در جاوه متعلق به ۲۷۰۰ سال پیش

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

۷- معبد آنکوروات(Ankor Wat) در هندوستان معروف به معبد‌هالیوود به جهت فیلم‌های زیادی که در آن فیلم برداری شده است.

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

۸- معبد تایگر نست(Tiger’s Nest) در پرو یکی از عجایب جهان متعلق به ۳۰۰۰ سال پیش

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

۹- معبد وات رونگ خوان(Wat Rong Khun) در تایلند معبد بی نظیر بودائیان در تایلند.

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

۱۰- معبد تایسوت(Taoist) چین متعلق به ۶۰۰ سال قبل.

10 معبد زیبا که حتما باید ببینید

سازمان‌ آب، یکی از آثار باستانی دوره ‌هخامنشی ‌را‌ ویران ‌کرد! +

سازمان‌ آب، یکی از آثار باستانی دوره ‌هخامنشی ‌را‌ ویران ‌کرد! + عکس

سازه آبی « برد بریده » که قدمت آن به دوره هخامنشی می رسید، به دنبال اقدامات پیمانکار خط جدید آب رسانی شیراز از سد درود زن برای همیشه با خاک یکسان شد. این شرکت، بدون در نظر گرفتن قوانین و مقررات آثار ثبت شده، برای آب رسانی به منطقه، لوله آب را درست از وسط این سازه باستانی عبور داده و آن را برای همیشه از میراث کشور حذف کرد

سازه آبی تاریخی برد بریده واقع در محوطه سد درود زن استان فارس، یکی از بی‌نظیرترین سازه‌های آبی بازمانده از دوران هخامنشیان که در فاصله حدود ۱۰۰ کیلومتری شمال شرقی شهر شیراز و ۶۰ کیلومتری شمال شرقی تخت‌جمشید قرار دارد، برای همیشه بر اثر اقدامات سازمان آب فارس نابود شد.

 

 

سازمان آب، بدون هیچ گونه هراسی از سازمان میراث فرهنگی برای پاک سازی محل رفت و آمد ماشین آلات و همچنین حفرترانشه برای لوله گذاری بخشهایی از تخت سنگ های برد بریده واقع در سطح زمین و کل سازه زیرین بخش جنوبی برد بریده را تخریب و جا به جا کرد.

 

بر اساس گفته کارشناسان میراث، این سازه جزو سازه های آبی هخامنشی در منطقه درودزن بود که زیر پوشش سازمان میراث فرهنگی قرار دارند و نگهبانان آثار تاریخی موظف هستند که به طور مرتب به این سازه های آبی سر بزنند.

 

مازیار کاظمی، مدیر سابق مجموعه تخت جمشید با اعلام این خبر، گفت:« اقدامات سازمان آب باعث شد که ایران یکی از بی نظیرترین سازه های آبی هخامنشی را برای همیشه از دست بدهد درحالی که این سازه آبی جزو سازه های آبی حفاظت شده بود.»

 

به گفته این کارشناس مرمت، نخستین بار، کارل برگنر معمار آلمانی در سال۱۳۱۴ هجری شمسی از این اثر بازدید و گزارشی همراه با عکس و تصویر و نقشه تهیه و دو سال بعد در مجله ‌AMI به زبان آلمانی منتشر کرد. در سال ۱۳۴۵ یک گروه۲۵ نفره باستان شناس به سرپرستی دکتر موری نیکُل با حفر ترانشه باستان شناسی مطالعات دقیق باستان شناسی روی آن انجام دادند و به این نتیجه رسیدن که این سازه هخامنشی بخشی از یک پل و فراز راه واقع در یک جاده مهم منتهی به تخت جمشید بوده و از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.بعد از وی ویلیام سامنرنظرات برگنر و نیکل را تحلیل کرد و خود نظریه ای شامل مجموعه نظرات آن دو ارائه کرد.

 

کاظمی با تاکید بر اهمیت این سازه آبی و اینکه تحت نظارت سازمان میراث بوده است، گفت:«وجود سازه‌های آبی دوران هخامنشی در اطراف مجموعه تخت‌جمشید و پاسارگاد نشان از فن‌آوری ساخت اینگونه سازه در این عصر است و باید برای حفاظت از آن ها از به صورت ملی اقدام کرد.»

 

مطالعات و بررسی های کارشناسان میراث گویای آن است که سازه‌های آبی به ما نشان می دهند که چگونه در عصر هخامنشیان بندهای تنظیمی آب، جهت استفاده بهینه از آب رودخانه و انتقال آن به دوردستها، استفاده می‌شده است

منبع:  میراث فرهنگی

اختلاف بر سر ماوراء بنفش بالا گرفت

ماجرای خطرناک بودن یا نبودن اشعه ماوراء بنفش همچنان خبرساز است. با وجود اینکه رئیس سازمان هواشناسی دلیل هشدارها را بهانه‌ای برای فروش عینک آفتابی و کرم ضدآفتاب عنوان کرده، وزیر بهداشت همچنان تاکید دارد وضعیت امسال این اشعه برای سلامت مردم خطرناک است.

به گزارش خبرنگار مهر، آفتاب سوزان تابستان علاوه بر اینکه مردم را از گرمای زیاد کلافه کرده دو مقام مسئول را نیز دچار چالش کرده است. ماجرا از آنجا شروع شد که اوایل تیرماه سال جاری علی گورانی، کارشناس بهداشت پرتوهای مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در مورد افزایش شاخص UV یا همان اشعه ماوراء بنفش هشدار داد و از مردم خواست که از رفت و آمدهای بی مورد در طول روز و در سطح شهر بپرهیزند.

این کارشناس بهداشت همچنین به مردم توصیه کرده بود که در هنگام حضور در فضای باز از عینک آفتابی، کرم ضدآفتاب‌ با SPF بالای 30، کلاه و لباس مناسب استفاده کنند.

وزارت بهداشت اغراق می کند
بدنبال انتشار این خبر، رئیس سازمان هواشناسی کشور، افزایش شاخص UV را اغراق آمیز دانست و گفت که وزارت بهداشت در این باره اغراق می کند.

بهرام صناعی با رد تمام اخبار مربوط به افزایش UV عنوان کرده بود که " سازمان هواشناسی تنها سازمانی است که اطلاعات میزان UV یا اشعه ماوراء بنفش را در گذشته ثبت کرده است و سیستم اندازه‌گیری آن نیز در اختیار سازمان هواشناسی قرار دارد".

این مقام مسئول همچنین گفته بود: " در فصل تابستان فقط 10 دقیقه از روز یعنی بین ساعت 14:30 تا 14:40 دقیقه میزان اشعه ماوراء بنفش به شرایط بحرانی می‌رسد و در این زمینه نیاز است که مردم در سایه قرار بگیرند و این مسئله موضوع خاصی نیست که جدید اتفاق افتاده باشد."

کنگره بین المللی پدیده گرد و غبار و مقابله با آثار زیانبار آن

زمان برگزاری :26 تا 28 بهمن
آخرین مهلت ارسال مقاله:10 مهر 1390
نتایج داوری مقالات :15 آبان 1390

سایت همایش

برگزار کننده : دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان

محورها
1- بررسی و شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد پدیده گرد و غبار

·         چشمه­های اصلی گرد و غبار ـمشخص شدن کانون­های بحرانی فرسایش بادی

·         پدیده تغییر اقلیم ـبررسی روند تغییر و ارائه راهکارها

·         عوامل اقلیمی و پدیده­های هیدروکلیماتولوژیک مؤثر در ایجاد گرد و غبار

·      عوامل زیست محیطی (تغییرات محیط زیست، خشک شدن و یا کاهش سطوح تالاب­ها و دریاچه­ها، کاهش و محدودیت ذخایر و منابع آب، گسترش مناطق بیابانی، ...)

·        عوامل انسانی (تخریب محیط زیست و برداشت بی­رویه ازمنابع طبیعی، بیابان­زایی، توسعه مناطق شهری، اجرای طرح­های عمرانی، جنگ، ...)

·        بلایا و وقایع طبیعی (خشک­سالی، زلزله، و ...)

2-  بررسی دامنه نفوذ و گستره جغرافیایی پدیده گرد و غبار

·        کاربرد سنجش از دور در بررسی گستره و مسیر پیشروی گرد و غبار

·        استفاده از سیستم GISدر تعیین محدوده­های جغرافیایی تأثیر گرد و غبار

·        کاربرد فناوری­های نو در پیش­بینی روند و دامنه گسترش دامنه نفوذ غبار

·        تأثیر ویژگی­ها و شرایط جغرافیایی در گسترش یا محدودسازی دامنه آثار گرد و غبار

وضعیت اسفناک میراث هخامنشیان در”انوشیروان”

با وجود احتمال ریزش چارچوب درها بر سر دانش آموزان در مدرسه تاریخی انوشیروان، سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی وگردشگری تهران اعلام کرده تا زمانی که ‌اعتباری به این سازمان ابلاغ نشود برای مرمت این مدرسه، کاری نمی‌کند.

به گزارش پارس توریسم ،مدرسه تاریخی انوشیروان که با شماره 5626 در آثار ملی کشور به ثبت رسیده و طبق قانون،سازمان میراث فرهنگی و گردشگری متولی حفظ و نگهداری آن است هم اکنون در وضعیت اسفناکی قرار دارد و هر لحظه نیز احتمال تخریب آن نیز وجود دارد.

معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری تهران در این رابطه به ایلنا می‌گوید:در صورتی‌که این اعتبار به میراث فرهنگی تهران ابلاغ شود این سازمان وارد عمل می‌شود که امیدواریم تا پایان امسال این امر محقق شود.

بهروزجلالی می‌افزاید: کمیته‌های تخصصی از مدرسه انوشیروان بازدید کرده‌اند و با توجه به مشکلات این بنای تاریخی، آن را فهرست در پروژه‌های اضطراری قرار دادند.به گفته وی، بازسازی مدرسه انوشیروان دادگر از برنامه‌های سال 90 میراث فرهنگی تهران است و امسال 2 هزار و 500 پروژه برای مرمت و احیا در کل تهران شناسایی شده که 220 پروژه در اولویت قرار گرفته‌ و مدرسه انوشیروان هم جز این 220 پروژه است.

جلالی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که این مدرسه با توجه به شرایط ویژه‌ای که دارد چرا برای بهسازی در اولویت قرار نمی‌گیرد، ادامه می‌دهد:تمامی 220 پروژه که در اولویت قرار گرفته‌اند، پروژه‌های اضطراری‌ هستند.

مدرسه تاریخی انوشیروان در سال 1315 شمسی توسط بانوی خیرخواه زرتشتی ساخته شده که اوایل فقط دانش آموزان زرتشتی در آن تحصیل می‌کردند و مدتی بعد مسلمانان هم در آن به تحصیل مشغول شدند.

معماری این مدرسه با تاثیرپذیری از طرح‌های هنر هخامنشی و ساسانی توسط مارکف معمارروسی ساخته شده است وشباهت زیادی به معماری مدرسه البرز و فیروز بهرام دارد.مقابل در بزرگ مدرسه، سنگ مرمری با طول 1و نیم متر برروی دیوار جای گرفته که تاریخچه دبیرستان در آن نوشته شده است.این مدرسه تاریخی چندسالی است که درمعرض آسیب و فرسودگی قرار دارد و می‌توان با مرمت اصولی و نگهداری مناسب این تهدیدها را کم کرد.مدیر مدرسه انوشیروان نیز در رابطه با مرمت این مدرسه تاریخی گفته است:تا به حال چندین بار میراث فرهنگی از مدرسه بازدید کرده و قرار شده که اعتباری برای مرمت و بازسازی مدرسه بدهند ولی تاکنون هیچ مبلغی در یافت نشده است.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۷/۰۵
0
0
این نشانه مدیریت مدیران ضعیف است که باید تعویض شوند و مدیران شایسته و لایق جای آنان را بگیرند.

تهدید سیستم اکولوژیکی دریای خزر با ساخت جزیره مصنوعی توسط ترکمنس

کارشناسان با هشدار در مورد ساخت جزیره مصنوعی توسط ترکمنستان در جنوب شرقی دریای خزر این طرح را تهدیدی جدی برای یکی از مهمترین زیستگاههای ماهیان خاویاری و فک خزری دانسته و معتقدند سازه های این جزیره ممکن است کل سیستم اکولوژیکی دریای خزر را بر هم بزند.

محمد رضا فاطمی استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: ساخت این جزیره می تواند صدمات جبران ناپذیر محلی و منطقه ای به اکوسیستم دریایی این منطقه وارد کند. آسیبهای بسیار شدید و کوتاه مدتی که در هنگام ساخت این جزیره بر اکوسیتم و جاندران این منطقه وارد می شود از یک سو و خسارتهایی که در طول زمان و بعد از ساخته شدن این جزیره بر آنها تحمیل می شود از سوی دیگر تهدیداتی جدی برای دریای خزر به شمار می روند.

فاطمی با اشاره به اینکه این منطقه در جنوب شرقی دریای خزر که یکی از کم عمق ترین مناطق این دریا و نزدیک به تالاب گمیشان است واقع شده که فلات قاره گستردگی زیادی دارد و محیط بسیار مناسبی برای رشد و تکثیر آبزیان است اظهار داشت: ساخت این جزیره بر جانداران و زیست بوم این تالاب اثرات منفی بسیار شدیدی می گذارد.

به اعتقاد وی، دیگر موجودات دریایی به غیر از ماهیان خاویاری و فک های خزری به شدت تحت تاثیر اختلالات ایجاد شده در اثر جزیره سازی قرار می‌گیرند که این موضوع، می تواند آسیبهای جدی را به آنها وارد کند.

فاطمی با اشاره به جریان عمومی دریای خزر که بر خلاف عقربه های ساعت از غرب به شرق است تأکید می کند: اگر سازه های این جزیره گستردگی زیادی داشته باشند ممکن است در این جریان اختلال ایجاد شود و کل سیستم اکولوژیکی دریای خزر را بر هم بزند.

خطر مرگ ومیر گسترده آبزیان

وی با اشاره به اثرات رسوبگذاری حاصل از ساخت این جزیره اضافه می کند: این موضوع موجبات مرگ ومیر گسترده آبزیان دریای خزر می شود.

فاطمی به نگرانی هایی که در خصوص ورود فاضلاب این جزیره به دریای خزر پس ازساخته شدن وجود دارد اشاره می کند: این نگرانی تا حدودی بی مورد است زیرا اولاً در حال حاضر فاضلاب تمام شهرهای شمالی کشور به این دریا ریخته می شود و در ضمن بانک های جهانی تا هنگامی که مطمئن نشوند که سیستم تصفیه فاضلاب و پساب در جزایر مصنوعی برنامه ریزی نشده به کشورها تسهیلات ساخت جزایر مصنوعی را نمی دهند.

وی در پاسخ به اینکه آیا با توجه به اثرات ساخت این جزیره بر آبزیان ایران سازمان محیط زیست می تواند نسبت به ساخت این جزیره اعتراض کند می گوید: با توجه به اینکه رژیم حقوقی دریای خزر به طور کامل مشخص نیست نمی توان به این موضوع اعتراض کرد اما بر اساس پروتکل تهران که ایران و ترکمنستان هردو عضو آن هستند می توان با مطرح کردن این موضوع سازمان محیط زیست ایران خواهان همکاری برای کاهش خسارات شود.  از سوی دیگر وقتی در داخل کشورمجوز احداث سازه های مشابه به راحتی داده می شود چگونه می توان به دیگر کشورها اعتراض کرد.

پروتکل جلوگیری از تخریب و آلودگی سواحل تصویب نشده است

همچنین محمد باقر نبوی معاون سابق محیط دریایی سازمان محیط زیست با بیان اینکه اطلاعات چندانی از این طرح در دست نیست به خبرنگار مهر می گوید: به طور کلی طرح های جزیره سازی درحاشیه دریاها مشکلاتی ایجاد می کند که مهمترین آن تخریب رسوباتی است که طی هزاران سال در بستر دریا جمع شده اند.

وی اضافه می کند: همچنین موادی که برای خاکریزی و ساخت جزیره ها وارد محیط می شوند، کدورت آب را بالا برده و برای آبزیان مشکلاتی ایجاد می کند.

نبوی با اشاره به اینکه در کاپ 3 پروتکل تهران جلوگیری از آلودگی نفتی آبهای خزر تصویب شده اظهار می کند: هنوز پروتکل جلوگیری از تخریب و آلودگی سواحل تصویب نشده که به بتوان به صورت قانونی از این اقدام جلوگیری کرد.

به گفته وی، البته ساخت این جزیره اگر بر طبق موازین زیست محیطی باشد به گونه ای که شناور بوده و در جریان آب اختلال ایجاد نکند مشکلی ندارد.

نبوی با بیان اینکه هنوز از ابعاد و چگونگی ساخت این جزیرها اطلاعاتی نداریم ادامه می دهد: اگر ابعاد و ساختار آن به آبزیان و اکوسیستم خزر آسیب وارد کند اجازه ساخت آنرا نمی دهیم.

امروزه دیگر روش های نوین علمی تر و کم آسیب تر به محیط زیست مانند ساخت جزایر ساحلی جایگزین جزیره سازی شده و به جای ایجاد جزیره در آب و خشک کردن بخش هایی از دریا، آب را به ساحل هدایت می کنند که این به مراتب بهتر بوده و باعث افزایش تولید در محیط می شود.

همچنین به گفته برخی کارشناسان مرزهای سرزمینی کشورها بر اساس آخرین خشکی های متعلق به کشور در دریا حساب می شود و هنگامی که کشوری جزیره ایجاد می کند یعنی 12 مایل پیشروی می کند و این مسئله با توجه به منابع نفتی که در خزر به عنوان بزرگترین دریاچه جهان وجود دارد کمی شائبه سیاسی بودن و توسعه طلبی مرزی ترکمنستان را به ذهن متبادر می کند.

جزیره سازی در دریا ریسک خطرات محیط زیست را افزایش می دهد

مزدک دربیکی پژوهشگر محیط زیست نیز معتقد است که جزیره سازی در دریا افزایش احتمال ریسک خطرات محیط زیست را در پی خواهد داشت که این مسئله می تواند بر اکوسیستم بسته دریای خزر بسیار بیش از دریای جنوب اثرات منفی بر جای گذارد؛ چرا که در دریای آزاد درصد خطر مقداری پایین تر است ولی در اکوسیستم بسته خزر، هر فعالیتی که توسط کشورهای حاشیه انجام شود می تواند برای همه مشکل آفرین باشد.

وی اضافه می کند: هرچند هنوز اطلاعات چندانی درباره مشخصات این پروژه در دست نیست و نمی توان به صراحت درباره مخاطرات آن نظر داد ولی اساسا احداث پروژه های خیلی بزرگ می تواند محیط زیست دریای خزر را تحت تاثیر پیامدهای منفی بیشتری قرار دهد.

به گفته دربیکی، اینکه آب مصرفی این جزایر از کجا تامین می شود بسیار مهم است؛ چرا که دستگاههای آب شیرین کن مشکلات محیط زیستی زیادی دارند. همچنین نحوه اجرای سیستم فاضلاب این مجموعه نیز ابهام دارد.

اهواز، آلوده ترین شهرجهان ازنظرذرات ریزگرد

اهواز، آلوده ترین شهرجهان ازنظرذرات ریزگرد

اولان باتور، پایتخت مغولستان، سنندج در ایران، کویته در پاکستان، کَنپور در هند و گابورن، پایتخت بوتسوانا، در میان آلوده ترین شهرها قرار دارند.

سازمان جهانی بهداشت شهرهایی در ایران، هند، پاکستان، مغولستان و بوتسوانا را از جمله آلوده ترین شهرهای جهان از نظر هوا اعلام کرده است.

در فهرستی که این سازمان از حدود 1100 شهر تهیه کرده، شهر اهواز از نظر میزان سالانه ذرات ریزگرد و غبار که سبب بیماری های  تنفسی می شود، در صدرفهرست قرار گرفته است. اولان باتور، پایتخت مغولستان، سنندج در ایران، کویته در پاکستان، کَنپوردرهند و گابورن، پایتخت بوتسوانا، در میان آلوده ترین شهرها  قرار دارند.  از سوی دیگر شهرهایی در کانادا و آمریکا به دلیل آب و هوای مساعد، تراکم  پائین جمعیت و مقررات سخت کنترل کیفیت هوا در میان پاکترین ها جای دارند.

«پارس جنوبی» چگونه ثروت سرانه «قطر» را 10 برابر «ایران» کرد؟‍!

نکته آن که قطری ها نه تنها به سرعت فازهای خود در پارس جنوبی را توسعه می دهند بلکه برای کند شدن روند توسعه فازهای ایرانی پارس جنوبی کارشکنی هم می کنند و به لطایف الحیل می کوشند شرکت های خارجی طرف قرار داد ایران،‌در کار خود وقفه ایجاد کنند... قطری ها نه تنها از رهگذر پارس جنوبی به ثروت بسیاری رسیده اند بلکه با درک این واقعیت که روزی این میدان تهی از گاز خواهد شد، درآمد حاصله از آن را در اقصی نقاط جهان سرمایه گذاری می کنند تا یک درآمد زاینده و دائمی برای نسل های آینده از خود به جا بگذارند.
عصرایران - صندوق بین المللی پول در آخرین گزارش خود اعلام کرد که قطر از نظر شاخص قدرت خرید، ثروتمندترین کشور جهان شده است.

بر اساس اعلام این صندوق سرانه تولید ناخالص داخلی قطر 81 هزار و 466 دلار است که حدود10 برابر ایران است!

با این اوصاف کشور کوچک قطر با جمعیتی کمتر از یک میلیون نفر - که بخش قابل توجهی از آن هم مهاجران و نیروی کار خارجی است - درصدر ثروتمندترین کشورهای جهان از نظر قدرت خرید بر مبنای سرانه تولید ناخالص داخلی قرار گرفته است تا این کشور علاوه بر یکه تازی رسانه ای در جهان عرب- به مدد الجزیره - و نیز در کنار سیاست خارجی توسعه محورش، یک قدرت نوظهور اقتصادی نیز باشد.

اما اینکه قطر چگونه توانسته است به این حد از مکنت و ثروت برسد، سوالی است که مستقیما به ایران نیز مربوط می شود.

ایران و قطر در خلیج فارس صاحب یک میدان گازی مشترک هستند. ایرانی ها آن را "پارس جنوبی" می نامند و قطری ها "میدان شمال" می خوانندش.

طبق مقررات بین المللی، ایران و قطر به عنوان مالکان این میدان ،که بزرگترین گازی دنیاست، می توانند هر اندازه که بخواهند از آن برداشت نمایند و اینگونه نیست که سهم هر کدام مثلا 50 درصد از کل این میدان باشد. بنابراین ممکن است کشوری با برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب، 90 درصد برداشت کند و آن یکی 10 درصد و حتی کمتر.

از این رو، قطری ها در سال های اخیر با یک برنامه ریزی دقیق و با همکاری شرکت های مهم نفت و گاز جهان، اقدام به استحصال گسترده گاز و میعانات گازی از این حوزه مشترک کرده اند. به طوری که در حال حاضر تنها از رهگذر صادرات LNG حاصل از پارس جنوبی، قطری ها در سال قریب به 40 میلیارد دلار سود خالص به جیب می زنند که برای این کشور کم جمعیت رقمی افسانه ای است که اجداد قطری ها در خواب هم نمی دیدند.

اما اینک در حالی که ایران 75 میلیون نفری با مشکلات اقتصادی متعددی مواجه است و هر کدام از این 75 میلیون نفر در ذره ذره پارس جنوبی با قطری ها سهیم اند، شریک جنوبی به یمن دوراندیشی و مدیریت کارآمدش توانسته است آن "خواب ندیده" را تعبیر کند و سهم ایرانی ها را به طور کاملا قانونی و شرافتمندانه تصاحب کند.

قطری ها برای توسعه فازهای گازی خود در پارس جنوبی یا همان میدان شمالی برنامه ریزی بسیار دقیقی دارند. آنها محاسبه می کنند که فلان فاز دقیقاً‌ چه زمانی به پایان می رسد و بر اساس آن، اقدام به ساخت اسکله، سفارش کشتی های حمل LNG و بازاریابی می کنند تا به محض استحصال،کشتی در اسکله ی آماده شده، پهلو گرفته باشد و مشتری هم در آن سوی جهان منتظر LNG قطر باشد.

اما در ایران، آن طور که سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس اعتراف کرده، در پارس جنوبی نسبت به قطری ها 10 سال عقب هستیم و خبر بد اینکه شیب این میدان نیز به سمت قطر است که با کم شدن حجم موجودی آن، در نهایت این قطر خواهد بود که تتمه این میدان گازی را برداشت خواهد کرد و ملت ایران سهم مناسب خود از بزرگترین میدان گازی کل تاریخ در کل جهان را هرگز دریافت نخواهد کرد چه آنکه در سایه سوء مدیریت ها و مشکلات اقتصادی و فنی و تحریم ها هنوز که هنوز است توسعه فازهای پارس جنوبی در ایران یک دغدغه و مشکل دائمی است و ای بسا زمانی فازهای ایرانی پارس جنوبی تکمیل شوند که دیگر در این میدان گازی نمانده باشد.

نکته آن که قطری ها نه تنها به سرعت فازهای خود در پارس جنوبی را توسعه می دهند بلکه برای کند شدن روند توسعه فازهای ایرانی پارس جنوبی کارشکنی هم می کنند و به لطایف الحیل می کوشند شرکت های خارجی طرف قرار داد ایران ،‌ در کار خود وقفه ایجاد کنند کما این که در حال حاضر پیمانکار چینی توسعه فاز 11 مدت هاست که امروز و فردا می کند و این در حالی است که در قطر کارها بر اساس برنامه به سرعت پیش می رود.

قطری ها نه تنها از رهگذر پارس جنوبی به ثروت بسیاری رسیده اند بلکه با درک این واقعیت که روزی این میدان تهی از گاز خواهد شد، درآمد حاصله از آن را در اقصی نقاط جهان سرمایه گذاری می کنند تا یک درآمد زاینده و دائمی برای نسل های آینده از خود به جا بگذارند.

پنجمین کنگره بین المللی جغرافیدانان جهان اسلام

انشگاه تبریز

محورهای کنگره :

1- نقش تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین در بروز چالش های اجتماعی – اقتصادی

2- تحولات سیاسی- اجتماعی کشورهای اسلامی و چالش های پیش رو.

3- نقش پدیده ها و کارکردهای جغرافیایی در تعاملات منطقه ای و بین المللی.

4-پدیده جهانی شدن و تاثیر آن در کشورهای جهان اسلامی

5- نقش تفاهم ها و پیمان های منطقه ای در تعاملات کشورهای  مسلمان.

6- مخاطرات محیطی و پدیده های اتمسفریک

7- پدیده های هیدرولوژیکی، سیل و سونامی

8- ناپایداری های ژئومورفولوژیکی و زمین لرزه ها

9- تغییر الگوهای کشت متناسب با تغییرات اقلیمی
 

(جزئیات محورها و محورهای موضوعی دیگر به زودی اعلام می گردد).


محور ویژه کنگره:

1- دریاچه ارومیه: مخاطرات و تهدیدها

2- نقش مناطق آزاد شمالغرب کشور ایران در همگرایی کشورهای همسایه

یک گودال عجیب در نزدیکی زاهدان

رپرست اداره کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان گفت: به احتمال فراوان گودال سمسور زاهدان ناشی از برخورد شهاب سنگ است.

خسرو افسری به ایسنا گفت: گودال سمسور در ۱۲۰ کیلومتری جنوب غرب زاهدان واقع است که در صورت تایید شدن نظریه به وجود آمدن آن بر اثر برخورد شهاب سنگ این گودال اولین گودال شهاب سنگی کشور لقب خواهد گرفت.
 
وی اظهار داشت: با توجه به بکر بودن منطقه و نبود مستندات و سوابق پژوهشی برای این موضوع انجام مطالعات هم در زمینه اسنادی و هم در شکل میدانی ضرورت خواهد داشت.
 
افسری خاطر نشان کرد: شهاب سنگ ها از اجرام آسمانی سرگردان منظومه شمسی به شمار می آیند که تقریبا هر روز سیارات منظومه را مورد اصابت قرار می دهند و اوج بارش این شهاب سنگ ها به زمین بالغ بر ۳ میلیارد سال قبل بوده که اکثر شواهد آن بر اثر فرسایش آبی و بادی از میان رفته است.
 
وی در پایان گفت: در آن زمان تعداد و بزرگی برخوردها بیشتر بوده است و آثار برخورد همزمان بر روی کره ماه بدلیل نبود فرسایش به وضوح قابل تشخیص مانده است.

مختصات زلزله احتمالی در پایتخت



مختصات زلزله احتمالی در پایتخت

تهران در این تحقیق «شهر مستعد زلزله» معرفی شده به طوری که توسط گسل‌های اصلی، شمال و جنوب و شرق تا غرب شهر احاطه‌ شده و در صورت فعال شدن یکی از آنها، زلزله‌ای به بزرگی 7 تا 9 ریشتر پایتخت را فرا می‌گیرد.
دنیای اقتصاد: نهاد مطالعاتی وابسته به مدیریت شهری تهران تحقیقی متفاوت از آنچه تاکنون درباره «زلزله ‌احتمالی» صورت گرفته، انجام داده که نتایج آن علاوه بر اینکه اطلاعات جدیدی از نحوه وقوع زلزله در پایتخت را ارائه می‌کند، مختصات آسیب‌هایی که تحت تاثیر فعالیت‌ گسل‌ها، متوجه تهران می‌شود را نیز مشخص کرده است.

مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران در این تحقیق که با همکاری یک دانشگاه معتبر داخلی به سرانجام رسیده، اگر چه درباره زمان یا سناریو‌هایی که برخی دستگاه‌های متولی زلزله از لحظه وقوع زلزله ‌بزرگ اعلام می‌کنند، صحبتی به میان نیاورده، اما از بین 65 گسل موجود در تهران، 4 گروه از خطرناک‌ترین گسل‌ها را شناسایی و جزئیات زلزله‌هایی که می‌تواند بر اثر حرکت آنها در پایتخت اتفاق بیفتد را تشریح کرده است.

تهران در این تحقیق «شهر مستعد زلزله» معرفی شده به طوری که توسط گسل‌های اصلی، شمال و جنوب و شرق تا غرب شهر احاطه‌ شده و در صورت فعال شدن یکی از آنها، زلزله‌ای به بزرگی 7 تا 9 ریشتر پایتخت را فرا می‌گیرد.

در این گزارش - برخلاف تصور رایج که نیمه شمالی پایتخت را امن‌تر از نیمه‌ جنوبی می‌داند- برای شمال شهر به دلیل شیب بالا و جنس زمین، خطر زمین‌لغزش مطرح است و نواحی جنوبی نیز با چالش ناپایداری ساختمان‌ها روبه‌رو است.

طبق پیش‌بینی‌های مرکز مطالعات، با وقوع زلزله‌بزرگ در تهران چنانچه منشاء آن یکی از گسل‌های ری، شمال تهران یا مشاء باشد در بدترین حالت ممکن به ترتیب حدود 55 درصد، 36 درصد و 10 درصد از ساختمان‌های شهر تخریب می‌شوند که میزان تلفات انسانی ناشی از فروریختن‌ها نیز حداکثر معادل 6 درصد جمعیت ساکن خواهد بود. در گزارش منتشر شده از سوی مرکز مطالعات شهر تهران 20 راهکار برای کاهش اثرات زلزله از جمله ممنوعیت ساخت‌وساز در حریم اول گسل‌ها، کاهش تراکم جمعیت در مناطق متراکم و همچنین استفاده از محیط‌های باز برای مراکز امداد توصیه شده است.

فصل ششم از گزارشی که مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران با عنوان «وضعیت محیط‌ زیست شهر تهران» اخیرا منتشر کرده –تحقیق در فاصله سال‌های 77 تا 86 انجام گرفته است- به بلایای طبیعی اختصاص دارد که جزئیات مربوط به زلزله احتمالی –به شرح زیر- در آن آمده است.

موقعیت

شهر تهران کانون تصمیم‌گیری کشور و مرکز تجمع بیشترین امکانات در زمینه‌های اقتصادی، اداری و سیاسی کشور محسوب می‌شود و یکی از نواحی مستعد بلایای طبیعی به شمار می‌آید. در این میان زلزله به عنوان یکی از مخرب‌ترین بلایای طبیعی در صورت وقوع و متعاقبا زمین‌لغزش، سبب تلفات و خسارات جانی و مالی زیادی می‌شود.

از سوی دیگر ساخت‌وسازهای غیراستاندارد و فشارهای ناشی از این سازه‌ها زمینه را برای آثار این بلایا دو چندان کرده است. استان تهران دارای بیش از 65 گسل در سه رده بیش از 10 کیلومتر، کمتر از 10 کیلومتر و بیش از 2 کیلومتر و زیر دو کیلومتر است. خطر بیشتر این گسل‌ها متوجه شهر تهران بوده و در صورت وقوع می‌توانند بیشترین خسارات و تلفات مالی و جانی را بر این گستره شهری تحمیل کنند. از میان این گسل‌ها، گسل‌های زیر بیشترین خطر را به لحاظ آسیب‌پذیری شهر تهران دارند.

پیش‌بینی مشخصات زلزله

شدت و مدت زلزله برحسب ویژگی‌های گسل‌های موجود در مناطق متفاوت است، لذا خصوصیاتی نظیر طول و پهنای گسل و نیز میزان نیروهای وارده در گسل‌ها تعیین‌کننده مشخصات فعالیت‌های لرزه‌ای در مناطق مختلف است.

بر این اساس، در صورت فعال شدن گسل ری، در مناطق جنوبی شهر تهران شدت زلزله 9 و در مناطق شمالی، شدت زلزله بین 7 تا 8 خواهد بود. در صورت فعالیت گسل شمال تهران، شدت زلزله در بخش شمالی شهر به 9 و در بخش جنوبی آن به 7 می‌رسد. این در حالی است که بخش بزرگی از شهر شاهد شدت زلزله‌ای به بزرگی 8 خواهد بود. در مدل گسل مشاء، بخش عمده شهر تهران زلزله‌ای با شدت 7 را احساس خواهد کرد. در مدل شناور (مربوط به گسل پنهان) نیز بخش اعظم شهر، شدت زلزله به بزرگی 8 و بخش‌هایی نیز شدت زلزله 9 را تجربه خواهند کرد.

به هنگام وقوع زلزله بیشترین آسیب متوجه بافت‌های فرسوده (نامقاوم) و واحدهای ناپایدار به لحاظ زمین شناختی می‌شود. در محاسبه میزان مرگ و میر مناطق از فاکتورهای مختلفی چون نوع مصالح، تراکم جمعیتی، شدت‌های لرزه‌ای، سرعت و کیفیت عملیات نجات و غیره استفاده می‌شود. در مطالعات صورت گرفته توسط جایکا، تلفات انسانی فقط شامل تلفات ناشی از فرو ریختن ساختمان است و دیگر عوامل همچون آتش‌سوزی، لغزش زمین، سنگ‌ریزش و غیره در آن لحاظ نشده است. همچنین تلفات ناشی از عوامل ثانویه مانند شیوع بیماری‌ها در اردوگاه‌ها و پناهگاه‌ها و غیره در این مقوله قرار نمی‌گیرد.

در این مطالعات تعداد تلفات به تفکیک روز و شب و همچنین به تفکیک میزان فعالیت‌های اضطراری امدادرسانی برآورد شده است. تلفات انسانی ناشی از فعالیت گسل‌های شهر تهران در وضعیت شب و بدون امدادرسانی مطلوب (بدترین‌وضعیت) در زیربخش‌های زیر بررسی می‌شود.

گسل ری

بیشترین تلفات انسانی در صورت فعالیت این گسل رخ خواهد داد، به گونه‌ای که پیش‌بینی شده است حدود 6 درصد کل جمعیت شهر تهران جان خود را از دست بدهند. این در حالی است که نسبت تلفات انسانی در بخش شمالی شهر یعنی مناطق 1 تا 5 در حدود 2 درصد خواهد بود. گسل ری مهم‌ترین گسل‌ دشت جنوبی تهران است و در دو طرف فرونشست ری گسترده شده ‌است.

گسل شمال تهران

در صورت فعال شدن این گسل و در بدترین حالت حدود 2 درصد جمعیت تهران از بین می‌رود. نسبت تلفات در بخش شمالی شهر، در مناطق 1 تا 5 حدود 3 درصد و در مناطق جنوبی شهر به حدود یک درصد خواهد رسید. گسل شمال تهران با طول 35 کیلومتر از کن در غرب تا لشگرک در شرق امتداد یافته است که چندین گسل پیوستگی آن را به هم زده است.

گسل مشاء

نسبت تلفات انسانی در صورت فعالیت این گسل از 3/0 درصد جمعیت تهران تجاوز نخواهد کرد. البته در منطقه 12 تلفات انسانی وسیع‌تر و در حدود 7/1 درصد جمعیت این منطقه پیش‌بینی می‌شود. این وضعیت همچنان که ذکر شد عمدتا ناشی از آسیب‌پذیری ساختمان‌های این منطقه و عدم امکان امدادرسانی مطلوب است. گسل مشاء یکی از مهم‌ترین گسل‌های البرز مرکزی واقع در شمال استان تهران است. شیب این گسل بین 35 تا 70 درجه متغیر است.

گسل پنهان

تلفات انسانی ناشی از فعالیت گسل پنهان مشابه گسل مشاء است. گسل‌های پنهان تمامی گسل‌هایی است که در زیر لایه‌های رسوبی شهر تهران قرار دارند و شناسایی نشده‌اند.

پیش‌بینی تخریب ساختمان ناشی از زلزله

میزان خسارت ساختمان‌ها از ارتباط بین شدت لرزه‌ای و نسبت خسارت ساختمان‌ها برآورد می‌شود. این میزان با محاسبه نوع سازه‌های به کار رفته در ساختمان‌ها و شدت فعالیت‌های لرزه‌ای ناشی از گسل‌ها برآورد می‌شود. برآورد خرابی ساختمان‌ها در چهار گسل اصلی به شرح زیر است: فعال شدن گسل ری باعث تخریب حدود 55 درصد ساختمان‌های تهران خواهد شد.

بیشترین تخریب ساختمان‌ها در منطقه 15 رخ خواهد داد که البته به جهت تراکم بالای ساختمان‌ها در این منطقه تعداد ساختمان‌های تخریب شده نیز بیشترین است. نسبت تخریب در مناطق 11، 12، 16 تا 20 خیلی بالا است. علت این نسبت بالا وجود شمار زیاد ساختمان‌های آسیب‌پذیر و بالا بودن شدت فعالیت‌های لرزه‌ای در این مناطق است. نسبت تخریب در مناطق 1 تا 5 واقع در بخش‌های شمالی تهران حدود 30 درصد است.

همچنین نسبت ساختمان‌های تخریب شده ناشی از فعالیت گسل شمال تهران بالغ بر 36 درصد ساختمان‌های شهر تهران خواهد بود. نسبت خسارت در مناطق 1 تا 5 حدود 50 درصد و در قسمت‌های جنوبی شهر کمتر از 30 درصد برآورد شده است. در صورت فعال شدن گسل مشاء به جز منطقه 12 که 30 درصد ساختمان‌های آن فرو خواهند ریخت، در دیگر مناطق نسبت ساختمان‌های تخریب شده به کل ساختمان‌ها تقریبا 10 درصد است.

شمال شهر مستعد زمین لغزش

ناپایداری واحدهای ساختمانی وابسته به کلیه عوامل و ویژگی‌های طبیعی است که به نوعی سازه‌های مقاوم و نامقاوم را در معرض تهدید قرار می‌دهند. این عوامل عبارتند از: توپوگرافی به ویژه شیب،‌ جنس زمین، سازندها، وضعیت زمین شناختی و زمین ساختی که این عوامل در صورت وقوع زمین لرزه، زمین لغزش، خاک روانی و سیل، سازه‌ها را ناپایدار می‌سازند.

در شهر تهران، وضعیت واحدهای ناپایدار در برابر زمین لغزش در مقیاس 22 منطقه مورد مطالعه قرار نگرفته است، اما با توجه به شواهد موجود، شمال شهر به دلیل شیب بالا و جنس رسوبات مستعد زمین لغزش است که در دره فرحزاد و شهرک مجلسی آثار لغزش مشهود است. موثرترین عامل در ایجاد زمین لغزش در این شهر زلزله است که در صورت وقوع می‌تواند کلیه پهنه‌های دارای گسل در شهر و به تبع آن سازه‌ها را با تهدید جدی مواجه ساخته و خسارت مضاعفی به بار آورد.

وضعیت شریان‌های حیاتی شهر

در ارتباط با شبکه شریان‌های حیاتی در حین وقوع زلزله، دو نوع خسارت شهری شامل حیات شهر و خود شهر قابل بحث است. نوع اول، قطع شدن شریان‌های حیاتی نظیر آب، گاز، برق و تلفن است و نوع دیگر عواقب ثانویه ناشی از خسارات وارد شده به این شریان‌های است که شامل مواردی مانند آتش‌سوزی، انفجار، برق گرفتگی می‌شود. از این رو مدیریت شریان‌ها حیاتی باید در جهت استقرار سیستم مدیریتی مناسب جهت به حداقل رساندن خسارات زمین‌لرزه اقدام کند. از جمله مهم‌ترین این شریان‌های حیاتی، شبکه گاز طبیعی است که در موقع زمین‌لرزه می‌تواند بسیار خطرآفرین ‌باشد، چرا که مراحل باز و بسته کردن شیرهای گاز به صورت دستی انجام می‌گیرد.

از این رو استقرار تسهیلات و خدمات کنترل اتوماتیک شیرهای گاز که نسبت به فعالیت‌های لرزه‌ای حساس هستند لازم و ضروری است. از سوی دیگر با اینکه شبکه آب رسانی شهر تهران را می‌توان دارای ساختار نسبتا محکمی در برابر بلایای طبیعی در نظر گرفت، در عین حال برای تامین امنیت شهروندان در برابر خسارات وارده در اثر زلزله بازسازی لوله‌ها امری لازم و ضروری است.

عمر مخازن شبکه آب‌رسانی شهر تهران بیش از 35 سال و بعضی بیش از 45 سال بوده و از جنس بتن مسلح و دارای سقف‌های مسطح هستند که به جز چند مورد اساسا برای مقاومت در مقابل نیروهای ناشی از زلزله طراحی نشده‌اند.

نسخه زلزله

1. جلوگیری از ساخت‌وساز در مسیر سیل و بخش‌های خطرآفرین.
2. به کارگیری مصالح ساختمانی استاندارد.
3. مکان‌یابی پروژه‌های بزرگ ساختمانی از نظر ژئومرفولوژی و زمین‌شناسی.
4. مقاوم‌سازی مراکز امدادرسانی و بیمارستان‌ها.
5. ممنوعیت یا محدودسازی ساخت‌وساز در حریم اول گسل‌های شمالی و جنوبی شهر تهران و اختصاص این پهنه‌ها به فضای سبز و تفریحی.
6. کاهش بار تراکمی محله‌های پرتراکم تهران.
7. عدم ساخت‌وساز در شیب‌های تند.
8. استفاده از اراضی تحت اختیار نهادها و سازمان‌های عمومی و دولتی برای استفاده در شرایط بحران.
9. سامان‌دهی محوطه‌های باز درون محله‌ای، برای ایجاد مراکز امداد و نجات.
10. انتقال صنایع خطرناک به خارج از محدوده شهر.