جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

وظایف مدیریت شهری و شهرداریها

نگاهی به وظایف مدیریت شهری بر اساس منابع فارسی :

 

1- آماده سازی زیرساخت های اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها
2- آماده سازی خدمات لازم برای توسعه منابع انسانی ,بهبود بهره وری و بهبود استاندارد های زندگی شهری
3- تنظیم فعالیت های تاثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت ,سلامتی و رفاه اجتماعی جمعیت شهری
4- آماده ساختن خدمات و تسهیلات لازم برای پشتیبانی فعالیت های مولد و عملیات کارآمد موسسه های خصوصی در نواحی شهری
5- برنامه ریزی استراتژیک


منبع : کتاب امکان سنجی وظایف جدید به شهرداری ها - جلد 2 - غلامرضا کاظمیان - نوید سعیدی رضوانی - 177


اما مدیریت شهری در کشور های مختلف وظایف مختلفی دارد - در این بخش وظایف آلمان - ترکیه و مالزی مرور خواهد شد :


وظایف مدیریت شهری در آلمان :

 

موضوع مهمی که از لحاظ وظایف شهرداریها در آلمان وجود دارد، این است که حکومت مرکزی می تواند در تمامی زمینه ها با پدید آوردن تغییرات قانونی، آزادی تصمیم گیری اداره های محلی را محدود کند. اما کاری که در این صورت انجام شده نیز نظارت بر حقوقی بودن مسأئله است. از طرف دیگر از آن جا که 25% در آمد شهرداری از طرف مرکز تأمین می شود، در آلمان هم مانند سایرکشورها، بر کارکرد اداره های محلی از خارج تأثیرگذاشته می شود. اهم وظایف شهرداریهای آلمان به شرح است:

1- اداره تئاترها، اپراها، ارکسترها و موزه ها
خدمات در این زمینه در زمره وظایف محلی شهرداریها قرار دارد. با این وجود بجز موزه ها،باقی خدمات فوق را شهرداریهای بزرگ انجام می دهند.

2- کمکهای اجتماعی
شهرداریها در این زمینه به افراد محتاجی که از سازمان تأمین اجتماعی کمک نمی گیرندو، کمک می رسانند و در زمینه های مختلف از کمک به گذران زندگی روزانه گرفته تا کمکهای ویژه ( مانند کمک به بیماران، .پیران، .کووران و معلولان ) کوشش می کنند. علاوه بر اینها، شهرداریها اقدام به ایجاد تأسیسات خدمات اجتماعی کرده و دراین زمینه ها با دیگر نهادهای کمک رسانی همکاری می نمایند.

3- کمک به جوانان
وظایف شهرداریها در کمک به جوانان در دو زمینه متمرکز شده است. نخستین زمینه عبارت است از کارهای مربوط به آموزش و نگهداری از معلولان . دومین زمینه نیزبه طور کلی کارهای مربوط به تفریحات سالم جوانان در ایام بی کاری آنها می باشد.

4- اداره بیمارستانها
انجام خدمات بیمارستانی از جمله وظایفی است که از سوی حکومت ایالتی بر عهده شهرداریهاگذشته شده است. بدین سبب مسائلئی نظیر تصمیم گیری در چگونه و در کجا ساختن .بیمارستان شهرداری، توسط شهرداری و حکومت ایالتی حل می شود. بعد از آن که بیمارستان ساخته شد، اداره آن به عهده شهرداری می باشد. پرسنل این نوع بیمارستانها، حتی پزشکان آنها کراکنان شهرداری محسوب می شوند.

5- خدمات بهداشتی
شهرداریها موظف هستند که در منطقه خود خدمات بهداشتی انجام دهند. مهمترین این خدمات عبارتند از : مبارزه با بیماریهای واگیردار، نظارت بر حفظ محیط زیست و تأمین ایمنی کار در مسائل مختلف، واکسیناسیون و سایر مسائل مرتبط .

6- ورزش
یکی از وظایف اداره محلی خود مختار شهرداریها در زمینه تربیت بدنی و خدمات ورزشی می باشد. شهرداریها یا خود به طور مستقیم تأسیسات ورزشی می سازند و یا با کمک به کلوپها، اتحادیه ها و انجمنهای ورزشی به تأسیس اوین گونه مراکز یاری می رسانند.

7- تدوین برنامه عمرانی، نوسازی و نظارت بر ساختمان
شهرداریها موظف هستند که برنامه توسعه آینده تمامی زمینهای داخل محدوده شهری ( به استثنای راه آهن فدرال، دفاع ملی و سازمان راهها) را به وسیله طرحهای عمرانی معین کنند. شهرداریها دارای حق ساخت، اصلاح و نوسازی ونیز می باشند. شهرداریها و طبق قوانین ایالتی و به نام حکومت ایالتی بر امر ساختمان سازی نظارت می کنند.

8- تـأمین مسکن اجتماعی
شهرداریها از طریق انتقال وام و کمک از منابع مالی ایالت به شرکتها و واحدهایی که در امر ساخت مسکن اجتماعی فعالیت می کنند به این امر یاری می رسانند و نیز می توانند در پرداخت کرایه منزل افراد فقیر سهمی .بر عهده بگیرند.

9- اداره باغچه ، جنگلها، پارکها و گورستانها
مثل همه کشورها در آلمان نیز احداث پارکها و نگهداری از آنها به عهده شهرداریهاست. فعالیت گورستانها توسط شهرداریها تنظویم می شوند. در شهرهای جنوب آلمان شهرداریها ساخت قبرها را نیز به عهده دارند.

10- ساخت خیابان پل و کانال
در آلمان وطیفه ساخت و نگهداری راه بین حکومت فدرال، ایالتها، بخشها و شهرداریها تقسیم شده است . شهرداریها مسوول ساخت و نگهداری راههای .منطقه خود می باشند. همین اصل در مورد پلها و کانلهای آب نیز مصداق دارد، 90% هزینهساختمان راههای جدید را صاحبان که در کنار راه قرار دارند، پرداخت می کنند.

11- سیستم فاضلاب
با این همه در 25 سال اخیربه خاطر اجباری شدن تصفیه آبهای فاضلاب هزینه این کار بسیار بالا رفته است. امروزه شهرداریها این کار را با اخذ هزینه از مشترکان به انجام می رسانند.

12- جمع آوری و دفع زباله و پاکیزگی خیابان
هزینه های این خدمت سنتی شهرداری نیز امروزه به خاطر مخارج تکنیکی آن توسط خود مردم پرداخت می شود و این کار توسط یک واحد وابسته به شهرداری صورت می پذیرد.

13- تأمین آب مصرفی و آشامیدنی ، برق و گاز
می توان گفت که تمام شهرداریها کار تأمین آب مصرفی و رساندن آن به مشترکان را خودشان انجام می دهند. تهیه آب نیز از طرف اداره های /شهرداری و یاشرکتهای خصوصی انجام می شود.
موارد فوق در مورد برق، گاز و حرارت مرکزی نیز مصداق دارد. اما در مورد تأمین برق بیشتر شهرداریها، بجز شهرداریهایبزرگ وابسته به شبکه برق مرکزی هستند.

14- حمل و نقل مسافر در داخل شهر
حمل و نقلی که به وسیله اتوبوس، تراموو مترو صورت می گیرد، جزئی از خدمات شهری محسوب می شود. اما این کار پرهزینه با همکاری شهرداریها،ایالتها و حکومت فدرال انجام پذیراست. راه اندازی و استفاده از تأسیسات مربوطه معمولاً به عهده مدیریتهای وابسته بهشهرداری می باشد.

15- وظایف مربوط به امنیت وو نظم اجتماعی
دادن اجازه برای گردهمایی و تظاهرات، صدور پروانه کسب برای کاسوبها ( مشاغل مختلف و پمپ بنزینها) و نظارت برآنها – کنترل آلودگی محیط زیست، صدور برگ معاینه فنی برای وسائط نقلیه موتوری و صدور گواهی .نامه رانندگی و برقراری نظم و رعایت مقررات راهنمایی .و رانندگی، اطلاع از محل واقامت شهروندان ، صدور شناس نامه و پاسپورت، انجام امور مربوط به ثبت احوال ( ازدواج، طلاق، تولد و فوت ) رسیدگی به امور اتباع بیگانه از جمله وظایف شهرداریهاست که با نظارت حکومت مرکزیانجام می گیرد.

16- خدمات آتش نشانی
امروزه واحدهای اطفال حریق شهرها به طور گسترده در کنار وظایف خود که جلوگیری از ایجاد حریق نجات افراد مصدوم و مهار حریق می باشد، یا به کارگیری تکنیکهای پیشرفته در کلیه شرایط فوق العاده مجهز و آماده خدمت می باشند.

17- مدرسه ها
امروزه شهرداریها وظایفی چون ساخت، تعمیر و نگهداری مدرسه های ابتدائی، راهنمایی، دبیرستانها را به عهده دارند نظافت، تأمین وسایل آموزشی و نگهداری این گونه بناها را شهرداریها به کمک افراد تحت استخدام خود انجام می دهند شهرداریها می توانند به تنهایی به تنهایی و یا به کمک سایر اداره های محلینسبت به تأسیس کلاسهای آموزشی جهت بزرگ سالان اقدام نمایند.

18- کتاب خانه ها
ایجاد کتاب خانه ها، احداث ساختمان برای آنها، تأمین پرسنل مورد نیاز، تهیه و خرید کتاب و انجام امور مالی آنها از جمله وظایف شهرداریها می باشد.

19- تشویق پیشرفت اقتصادی
در 25 سال اخیر، شهداریها به مسأله تشویق پیشرفت اقتصادی و کمک در این زمینه، در صورتی که امکانات و پرسنل زیادی را مطالبه نکند، اهمیت بیشتری می دهند. شهرداریها برای نیل به این هدف سعی می کنند که منطقهخود را از لحاظ اقتصادی جذاب کنند و در شهر انکانات سرمایه گذاری جدید فراهم نمایند و بدین ترتیب توان اقتصادی شهر را افزایش دهند. راههای این کار که توسط شهرداریها در پیش گرفته شده اند عبارتند از تبلیغات شناساندن، مشاوره، کم کردن بوروکراسی، فراهم آوردن زمین و غیره.

20- کوششهای اقتصادی شهرداری
در این زمینه فرق زیادی از لحاظ اجرایی بین شهرداریها و ایلتهای مختلف وجود دارد. برای مثال، شهرداری هانوور از طریق یک شرکت سهامی که 5% سهام آن را در مالکیت خود دارد،به همراهی حکومت ایالتی ، فرودگاه هانوور را اداره می کند، یک شرکت دیگر از همین نوع نمایشگاه بین المللی هانوور را اداره می کند. شهرداری مالک صندوق پس انداز نیز می باشد.
چنانکه ملاحظه می شود، در آلمان دامنۀ وظایف شهرداریها بسیار گسترده می باشد . در این کشور شهرداریها متولی امور فرهنگی، امور رفاه اجتماعی ، امور بهداشتی ، ورزش مسکن اجتماعی، برنامه های عمرانی ، زیرساختهای حمل و نقل، خدمات شهری شامل آتش نشانی، تنظیف شهر، جمع آ/وری و دفع زباله و حتی امور انتظامی و امنیتی می باشد. جالب این جاست، صدور مجوز برای گردهمایی نیزیکی از وظایف شهرداریهاست. این امر نشان دهنده جایگاه شهرداری در جامعه دموکرات آلمان می باشد.


وظایف مدیریت شهری در ترکیه :


وظایف شهرداری کلان شهر استانبول ( ترکیه )
شهرداریها منطقه ها، مسؤول انجام تمامی وظایف و خدمات سنتی شهرداریهای ترکیه هستند که مشخصاً به شهرداری مرکزی واگذاری نشده است. در نتیجه یک سری وظایف به صورت مشترک به وسیله شهرداری کلان شهر و شهرداری منطقه ها انجام می گیرد.
اما رئوس وظایف شهرداریها در کشور ترکیه عبارت است از:

1- برنامه ریزی کلان شهری
2- تأسیسات زیر بنایی
3- برنامه ریزی و ساخت مسکن
4- حمل و نقل شهری
5- خدمات پاکیزی شهر
6- خدمات انتظام و امنیت شهری ( پیش گیر از بلایای طبیعی، پلیس شهر داری،مدیریت بحران )
7- توسعه اقتصادی ( توسط اقتصاد محلی، نظارت برقیمتها، ایجاد بازار...)
8- خدمات رفاهی و بهداشتی
9- خدمات فرهنگی ، آموزشی

ذکر این نکته مهم ضروری است که صرفاً نظر از شهرداری استانبول، بر اساس قانون شهرداریهای ترکیه، شهرداریها بر اساس وظایف و وضعیت درآمد به چهار گروه تقسیم می شوند. بدین ترتیب انجام بعضی وظایف که متضمن هزینه زیادی می باشند، تنها برای آن دسته از شهرداریها که درآمد زیاد دارند، اجباری شده و برای بقیه به صورت داوطالبانه درآمده است.
طبق این قانون، یک شهرداری پیش از انجام وظایف اجباری نیم تواند بودجه ای برای وظایف دیگر تخصیص دهد، بنابراین علی رغم این که وظایف شهرداریها وظایف را مشروط و محدود می کند.


وظایف مدیریت شهری در مالزی :


وظایف شهرداری کوالالامپور (مالزی )
مفهومی که برنحوه انجام وظایف دولت محلی در مالزی حاکم است، عبارت از مسأله دستوری بودن وظایف در مقابل اختیاریبودن آنهاست. وظایف دستوری، تمامی وظایف اساسی نظیر جمع آوری زباله، روشنایی خیابانها و فعالیتهای مربوط به بهداشت عمومی را شامل می گردد. این خدمات حتماً باید ارائه شود و اولویت یا تأمین بهداشت عمومی است. از سوی دیگر وظایف اختیاری همان طور که از نامش پیداست، انتخابی بوده و شامل کلیه وظایف مربوط به توسعه شهری نظیر فراهم وسایل گذران اوقات فراغت، مسکن و آماده نمودن طرحهای مختلف می باشد. به طور کلی وظایف دستوری از نظر ماهیت عمده .وظایف جاری به حساب می آیند. حال آن که وظایف اختیاری، وظایف توسعه ای می باشند.

در کوالالامپور به طور مشخص اهم وظایفی که بر عهده شهرداری است، به شرح زیر می باشد:

1- نظافت و بهداشت شهری
( شامل نظارت بر کیفیت غذا و نوشابه ، تدارک بهداشت برای کودکان و مادران و ...)
2- ایجاد،توسعه و نگهداری خیابانها
3- مدیریت ترافیک
4- امور مربوط به فاضلاب
5- برنامه ریزی و کنترل توسعه
6- زیباسازی شهری
7- امور پارکها و تفریحات
8- مدیریت مسکن شهری و ساخت مساکن اجتماعی
9- کنترل تجارت و امور اقتصادی
شامل حفظ و توسعه فعالیتهای اقتصادی بین المللی و تدارک فرصتهای اشتغالاز طریق مشارکت بخش خصوصیدر توسعه ملی
10- برنامه ریزی و توسعه شهرکهای جدید
11- بهبود و بالا بردن سطح توسعه نواحی محروم و روستاهای اطراف شهر
12- مدیوریت هماهنگی و کنترل بلایای طبیعی ( آتش سوزی، سیل و ...)

وظایف مدیریت شهری و شهرداریها

نگاهی به وظایف مدیریت شهری بر اساس منابع فارسی :

 

1- آماده سازی زیرساخت های اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها
2- آماده سازی خدمات لازم برای توسعه منابع انسانی ,بهبود بهره وری و بهبود استاندارد های زندگی شهری
3- تنظیم فعالیت های تاثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت ,سلامتی و رفاه اجتماعی جمعیت شهری
4- آماده ساختن خدمات و تسهیلات لازم برای پشتیبانی فعالیت های مولد و عملیات کارآمد موسسه های خصوصی در نواحی شهری
5- برنامه ریزی استراتژیک


منبع : کتاب امکان سنجی وظایف جدید به شهرداری ها - جلد 2 - غلامرضا کاظمیان - نوید سعیدی رضوانی - 177


اما مدیریت شهری در کشور های مختلف وظایف مختلفی دارد - در این بخش وظایف آلمان - ترکیه و مالزی مرور خواهد شد :


وظایف مدیریت شهری در آلمان :

 

موضوع مهمی که از لحاظ وظایف شهرداریها در آلمان وجود دارد، این است که حکومت مرکزی می تواند در تمامی زمینه ها با پدید آوردن تغییرات قانونی، آزادی تصمیم گیری اداره های محلی را محدود کند. اما کاری که در این صورت انجام شده نیز نظارت بر حقوقی بودن مسأئله است. از طرف دیگر از آن جا که 25% در آمد شهرداری از طرف مرکز تأمین می شود، در آلمان هم مانند سایرکشورها، بر کارکرد اداره های محلی از خارج تأثیرگذاشته می شود. اهم وظایف شهرداریهای آلمان به شرح است:

1- اداره تئاترها، اپراها، ارکسترها و موزه ها
خدمات در این زمینه در زمره وظایف محلی شهرداریها قرار دارد. با این وجود بجز موزه ها،باقی خدمات فوق را شهرداریهای بزرگ انجام می دهند.

2- کمکهای اجتماعی
شهرداریها در این زمینه به افراد محتاجی که از سازمان تأمین اجتماعی کمک نمی گیرندو، کمک می رسانند و در زمینه های مختلف از کمک به گذران زندگی روزانه گرفته تا کمکهای ویژه ( مانند کمک به بیماران، .پیران، .کووران و معلولان ) کوشش می کنند. علاوه بر اینها، شهرداریها اقدام به ایجاد تأسیسات خدمات اجتماعی کرده و دراین زمینه ها با دیگر نهادهای کمک رسانی همکاری می نمایند.

3- کمک به جوانان
وظایف شهرداریها در کمک به جوانان در دو زمینه متمرکز شده است. نخستین زمینه عبارت است از کارهای مربوط به آموزش و نگهداری از معلولان . دومین زمینه نیزبه طور کلی کارهای مربوط به تفریحات سالم جوانان در ایام بی کاری آنها می باشد.

4- اداره بیمارستانها
انجام خدمات بیمارستانی از جمله وظایفی است که از سوی حکومت ایالتی بر عهده شهرداریهاگذشته شده است. بدین سبب مسائلئی نظیر تصمیم گیری در چگونه و در کجا ساختن .بیمارستان شهرداری، توسط شهرداری و حکومت ایالتی حل می شود. بعد از آن که بیمارستان ساخته شد، اداره آن به عهده شهرداری می باشد. پرسنل این نوع بیمارستانها، حتی پزشکان آنها کراکنان شهرداری محسوب می شوند.

5- خدمات بهداشتی
شهرداریها موظف هستند که در منطقه خود خدمات بهداشتی انجام دهند. مهمترین این خدمات عبارتند از : مبارزه با بیماریهای واگیردار، نظارت بر حفظ محیط زیست و تأمین ایمنی کار در مسائل مختلف، واکسیناسیون و سایر مسائل مرتبط .

6- ورزش
یکی از وظایف اداره محلی خود مختار شهرداریها در زمینه تربیت بدنی و خدمات ورزشی می باشد. شهرداریها یا خود به طور مستقیم تأسیسات ورزشی می سازند و یا با کمک به کلوپها، اتحادیه ها و انجمنهای ورزشی به تأسیس اوین گونه مراکز یاری می رسانند.

7- تدوین برنامه عمرانی، نوسازی و نظارت بر ساختمان
شهرداریها موظف هستند که برنامه توسعه آینده تمامی زمینهای داخل محدوده شهری ( به استثنای راه آهن فدرال، دفاع ملی و سازمان راهها) را به وسیله طرحهای عمرانی معین کنند. شهرداریها دارای حق ساخت، اصلاح و نوسازی ونیز می باشند. شهرداریها و طبق قوانین ایالتی و به نام حکومت ایالتی بر امر ساختمان سازی نظارت می کنند.

8- تـأمین مسکن اجتماعی
شهرداریها از طریق انتقال وام و کمک از منابع مالی ایالت به شرکتها و واحدهایی که در امر ساخت مسکن اجتماعی فعالیت می کنند به این امر یاری می رسانند و نیز می توانند در پرداخت کرایه منزل افراد فقیر سهمی .بر عهده بگیرند.

9- اداره باغچه ، جنگلها، پارکها و گورستانها
مثل همه کشورها در آلمان نیز احداث پارکها و نگهداری از آنها به عهده شهرداریهاست. فعالیت گورستانها توسط شهرداریها تنظویم می شوند. در شهرهای جنوب آلمان شهرداریها ساخت قبرها را نیز به عهده دارند.

10- ساخت خیابان پل و کانال
در آلمان وطیفه ساخت و نگهداری راه بین حکومت فدرال، ایالتها، بخشها و شهرداریها تقسیم شده است . شهرداریها مسوول ساخت و نگهداری راههای .منطقه خود می باشند. همین اصل در مورد پلها و کانلهای آب نیز مصداق دارد، 90% هزینهساختمان راههای جدید را صاحبان که در کنار راه قرار دارند، پرداخت می کنند.

11- سیستم فاضلاب
با این همه در 25 سال اخیربه خاطر اجباری شدن تصفیه آبهای فاضلاب هزینه این کار بسیار بالا رفته است. امروزه شهرداریها این کار را با اخذ هزینه از مشترکان به انجام می رسانند.

12- جمع آوری و دفع زباله و پاکیزگی خیابان
هزینه های این خدمت سنتی شهرداری نیز امروزه به خاطر مخارج تکنیکی آن توسط خود مردم پرداخت می شود و این کار توسط یک واحد وابسته به شهرداری صورت می پذیرد.

13- تأمین آب مصرفی و آشامیدنی ، برق و گاز
می توان گفت که تمام شهرداریها کار تأمین آب مصرفی و رساندن آن به مشترکان را خودشان انجام می دهند. تهیه آب نیز از طرف اداره های /شهرداری و یاشرکتهای خصوصی انجام می شود.
موارد فوق در مورد برق، گاز و حرارت مرکزی نیز مصداق دارد. اما در مورد تأمین برق بیشتر شهرداریها، بجز شهرداریهایبزرگ وابسته به شبکه برق مرکزی هستند.

14- حمل و نقل مسافر در داخل شهر
حمل و نقلی که به وسیله اتوبوس، تراموو مترو صورت می گیرد، جزئی از خدمات شهری محسوب می شود. اما این کار پرهزینه با همکاری شهرداریها،ایالتها و حکومت فدرال انجام پذیراست. راه اندازی و استفاده از تأسیسات مربوطه معمولاً به عهده مدیریتهای وابسته بهشهرداری می باشد.

15- وظایف مربوط به امنیت وو نظم اجتماعی
دادن اجازه برای گردهمایی و تظاهرات، صدور پروانه کسب برای کاسوبها ( مشاغل مختلف و پمپ بنزینها) و نظارت برآنها – کنترل آلودگی محیط زیست، صدور برگ معاینه فنی برای وسائط نقلیه موتوری و صدور گواهی .نامه رانندگی و برقراری نظم و رعایت مقررات راهنمایی .و رانندگی، اطلاع از محل واقامت شهروندان ، صدور شناس نامه و پاسپورت، انجام امور مربوط به ثبت احوال ( ازدواج، طلاق، تولد و فوت ) رسیدگی به امور اتباع بیگانه از جمله وظایف شهرداریهاست که با نظارت حکومت مرکزیانجام می گیرد.

16- خدمات آتش نشانی
امروزه واحدهای اطفال حریق شهرها به طور گسترده در کنار وظایف خود که جلوگیری از ایجاد حریق نجات افراد مصدوم و مهار حریق می باشد، یا به کارگیری تکنیکهای پیشرفته در کلیه شرایط فوق العاده مجهز و آماده خدمت می باشند.

17- مدرسه ها
امروزه شهرداریها وظایفی چون ساخت، تعمیر و نگهداری مدرسه های ابتدائی، راهنمایی، دبیرستانها را به عهده دارند نظافت، تأمین وسایل آموزشی و نگهداری این گونه بناها را شهرداریها به کمک افراد تحت استخدام خود انجام می دهند شهرداریها می توانند به تنهایی به تنهایی و یا به کمک سایر اداره های محلینسبت به تأسیس کلاسهای آموزشی جهت بزرگ سالان اقدام نمایند.

18- کتاب خانه ها
ایجاد کتاب خانه ها، احداث ساختمان برای آنها، تأمین پرسنل مورد نیاز، تهیه و خرید کتاب و انجام امور مالی آنها از جمله وظایف شهرداریها می باشد.

19- تشویق پیشرفت اقتصادی
در 25 سال اخیر، شهداریها به مسأله تشویق پیشرفت اقتصادی و کمک در این زمینه، در صورتی که امکانات و پرسنل زیادی را مطالبه نکند، اهمیت بیشتری می دهند. شهرداریها برای نیل به این هدف سعی می کنند که منطقهخود را از لحاظ اقتصادی جذاب کنند و در شهر انکانات سرمایه گذاری جدید فراهم نمایند و بدین ترتیب توان اقتصادی شهر را افزایش دهند. راههای این کار که توسط شهرداریها در پیش گرفته شده اند عبارتند از تبلیغات شناساندن، مشاوره، کم کردن بوروکراسی، فراهم آوردن زمین و غیره.

20- کوششهای اقتصادی شهرداری
در این زمینه فرق زیادی از لحاظ اجرایی بین شهرداریها و ایلتهای مختلف وجود دارد. برای مثال، شهرداری هانوور از طریق یک شرکت سهامی که 5% سهام آن را در مالکیت خود دارد،به همراهی حکومت ایالتی ، فرودگاه هانوور را اداره می کند، یک شرکت دیگر از همین نوع نمایشگاه بین المللی هانوور را اداره می کند. شهرداری مالک صندوق پس انداز نیز می باشد.
چنانکه ملاحظه می شود، در آلمان دامنۀ وظایف شهرداریها بسیار گسترده می باشد . در این کشور شهرداریها متولی امور فرهنگی، امور رفاه اجتماعی ، امور بهداشتی ، ورزش مسکن اجتماعی، برنامه های عمرانی ، زیرساختهای حمل و نقل، خدمات شهری شامل آتش نشانی، تنظیف شهر، جمع آ/وری و دفع زباله و حتی امور انتظامی و امنیتی می باشد. جالب این جاست، صدور مجوز برای گردهمایی نیزیکی از وظایف شهرداریهاست. این امر نشان دهنده جایگاه شهرداری در جامعه دموکرات آلمان می باشد.


وظایف مدیریت شهری در ترکیه :


وظایف شهرداری کلان شهر استانبول ( ترکیه )
شهرداریها منطقه ها، مسؤول انجام تمامی وظایف و خدمات سنتی شهرداریهای ترکیه هستند که مشخصاً به شهرداری مرکزی واگذاری نشده است. در نتیجه یک سری وظایف به صورت مشترک به وسیله شهرداری کلان شهر و شهرداری منطقه ها انجام می گیرد.
اما رئوس وظایف شهرداریها در کشور ترکیه عبارت است از:

1- برنامه ریزی کلان شهری
2- تأسیسات زیر بنایی
3- برنامه ریزی و ساخت مسکن
4- حمل و نقل شهری
5- خدمات پاکیزی شهر
6- خدمات انتظام و امنیت شهری ( پیش گیر از بلایای طبیعی، پلیس شهر داری،مدیریت بحران )
7- توسعه اقتصادی ( توسط اقتصاد محلی، نظارت برقیمتها، ایجاد بازار...)
8- خدمات رفاهی و بهداشتی
9- خدمات فرهنگی ، آموزشی

ذکر این نکته مهم ضروری است که صرفاً نظر از شهرداری استانبول، بر اساس قانون شهرداریهای ترکیه، شهرداریها بر اساس وظایف و وضعیت درآمد به چهار گروه تقسیم می شوند. بدین ترتیب انجام بعضی وظایف که متضمن هزینه زیادی می باشند، تنها برای آن دسته از شهرداریها که درآمد زیاد دارند، اجباری شده و برای بقیه به صورت داوطالبانه درآمده است.
طبق این قانون، یک شهرداری پیش از انجام وظایف اجباری نیم تواند بودجه ای برای وظایف دیگر تخصیص دهد، بنابراین علی رغم این که وظایف شهرداریها وظایف را مشروط و محدود می کند.


وظایف مدیریت شهری در مالزی :


وظایف شهرداری کوالالامپور (مالزی )
مفهومی که برنحوه انجام وظایف دولت محلی در مالزی حاکم است، عبارت از مسأله دستوری بودن وظایف در مقابل اختیاریبودن آنهاست. وظایف دستوری، تمامی وظایف اساسی نظیر جمع آوری زباله، روشنایی خیابانها و فعالیتهای مربوط به بهداشت عمومی را شامل می گردد. این خدمات حتماً باید ارائه شود و اولویت یا تأمین بهداشت عمومی است. از سوی دیگر وظایف اختیاری همان طور که از نامش پیداست، انتخابی بوده و شامل کلیه وظایف مربوط به توسعه شهری نظیر فراهم وسایل گذران اوقات فراغت، مسکن و آماده نمودن طرحهای مختلف می باشد. به طور کلی وظایف دستوری از نظر ماهیت عمده .وظایف جاری به حساب می آیند. حال آن که وظایف اختیاری، وظایف توسعه ای می باشند.

در کوالالامپور به طور مشخص اهم وظایفی که بر عهده شهرداری است، به شرح زیر می باشد:

1- نظافت و بهداشت شهری
( شامل نظارت بر کیفیت غذا و نوشابه ، تدارک بهداشت برای کودکان و مادران و ...)
2- ایجاد،توسعه و نگهداری خیابانها
3- مدیریت ترافیک
4- امور مربوط به فاضلاب
5- برنامه ریزی و کنترل توسعه
6- زیباسازی شهری
7- امور پارکها و تفریحات
8- مدیریت مسکن شهری و ساخت مساکن اجتماعی
9- کنترل تجارت و امور اقتصادی
شامل حفظ و توسعه فعالیتهای اقتصادی بین المللی و تدارک فرصتهای اشتغالاز طریق مشارکت بخش خصوصیدر توسعه ملی
10- برنامه ریزی و توسعه شهرکهای جدید
11- بهبود و بالا بردن سطح توسعه نواحی محروم و روستاهای اطراف شهر
12- مدیوریت هماهنگی و کنترل بلایای طبیعی ( آتش سوزی، سیل و ...)

سند توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی




هیات وزیران جمهوری اسلامی ایران
مصوبه شماره 4483/ت29271ه مورخ 26/11/1382


1. سند توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی (به شرح پیوست) از تاریخ ابلاغ این تصویبنامه مرجع تعریف مشترک اسکان غیررسمی و حاشیه‌نشینی شهری و مبین اصول،‌ راهبردها و سیاستگذاری‌های بخشی و زمینه‌ساز طرح قوانین و مقررات مورد نیاز برای اجرای سیاست‌ها و راهکارها در برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور خواهد بود.

2. ستاد ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی با عضویت وزرای مسکن و شهرسازی، کشور، نیرو، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، کار و امور اجتماعی، صنایع و معادن، اطلاعات، دادگستری و رؤسای سازمان‌های حفاظت محیط زیست و مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تشکیل می‌شود. ریاست ستاد یاد شده بر عهده وزیر مسکن و شهرسازی و دبیرخانه آن در وزارت مسکن و شهرسازی خواهد بود.

3. آیین‌نامه‌های مربوط به نحوه فعالیت ستاد ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی و تشکیل ستادهای استانی و اجرایی به پیشنهاد دبیرخانه ستاد ملی توانمندسازی و سکونتگاه‌های غیررسمی به تصویب ستاد ملی خواهد رسید.

4. برای ساماندهی اسکان غیررسمی در کشور می‌توان از تجارب فنی و منابع مالی خارجی با رعایت ضوابط مربوط استفاده کرد.

5. ستاد ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی نسبت به شناسایی و تعیین محدوده‌های اسکان غیررسمی در حاشیه شهرها اقدام و به ترتیب اولویت، طرح‌های توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی تهیه شده توسط استان‌ها را تصویب می‌کند و به مراجع ذی‌ربط قانونی ارجاع می‌دهد.
6. به منظور هدایت و نظارت بر اجرای طرح‌های توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی در استان‌های درگیر، ستادی تحت عنوان ستاد توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی با عضویت استاندار و عالی‌ترین مقام استانی وزارتخانه‌های مسکن و شهرسازی، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، کار و امور اجتماعی، صنایع و معادن، اطلاعات، دادگستری، آموزش و پرورش و سازمان‌های حفاظت محیط زیست و مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، فرماندار شهرستان مربوط، شهردار و رئیس شورای شهر مربوط، فرمانده ناحیه انتظامی استان و مدیران عامل شرکت‌های آب و فاضلاب، توزیع نیروی برق و گاز استان تشکیل می‌شود. ریاست ستاد یاد شده بر عهده استاندار یا معاون عمرانی وی و دبیر آن نیز رئیس سازمان مسکن و شهرسازی استان خواهد بود.

7. به منظور تقویت مشارکت و ایفای نقش فعال ساکنان محلات غیررسمی، با مطالعه و شناسایی محلی، تعدادی از افراد مناسب و فعال (بین 5 تا 7 نفر) برای همکاری و مشارکت در اجرای طرح ساماندهی اسکان غیررسمی هر محدوده با روشی که ستاد استانی تعیین می‌کند، انتخاب می‌شوند.

8. ستادهای ملی و استانی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی با برنامه‌ریزی و تدارک منابع مالی حاصل از مشارکت مالی ساکنان و کمک‌ها و تسهیلات قابل اختصاص عمومی و دولتی و با تنظیم برنامه‌های مرحله‌ای، به تدریج نسبت به اجرای طرح‌های تهیه شده از طریق دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط اقدام خواهند کرد.
9. سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور مکلف است با همکاری دستگاه‌های اجرایی ذی‌ربط پیش‌بینی‌های لازم، برای جلوگیری از ایجاد و گسترش حاشیه‌نشینی و اسکان غیررسمی را در برنامه‌های توسعه پنجساله کشور، به عمل آورد.

10. ستاد ملی توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی، گزارش پیشرفت ساماندهی اسکان غیررسمی و همچنین اسکان هدایت شده در اطراف شهرهای بزرگ را سالانه به هیأت وزیران ارائه خواهد کرد.

سند توانمندسازی و ساماندهی، اسکان غیررسمی
1. مقدمه


اسکان بشر، نقشی تمدن‌ساز در فرایند تاریخی توسعه جوامع داشته است. در این فرایند شهرها، به مثابه برترین سطح اسکان، کانون‌ ایفای این نقش بوده‌اند. چشم‌انداز توسعه جهانی نشان می‌دهد که این نقش همچنان تداوم دارد و این مهم در گرو برپاکردن و نگاه داشتن شهرهایی است مولد و پایدار، با محیطی قابلیتزا، مناسب زیست، فعالیت و حفاظت‌کننده محیط زیست.
از پدیده‌های عمده ناپایدار کننده شهری – به ویژه در کشورهای در حال توسعه – گونه‌ای شهرنشینی با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیررسمی(1) است؛ که بنا بر مشاهدات جهانی در حال گسترش فزاینده است.
این‌گونه سکونتگاه‌ها هر چند جلوه‌ای از فقر است اما بازتاب کاستی‌ها و نارسایی‌های سیاست‌های دولتی و بازار رسمی نیز محسوب می‌شوند. اسکان غیررسمی به سبب باز تولید فقر و گسترش آن،‌ به مخاطره انداختن محیط زیست و تحمیل هزینه‌ای بیش‌تر برای حل مشکلات – در مقایسه با هزینه پیشگیری از آن‌ها، تهدیدی جدی برای پایداری و انسجام جامعه شهری و نیازمند تدابیر ویژه‌ای برای ساماندهی وضعیت کنونی و جلوگیری از گسترش آن‌ها در آینده است. از آن‌جا که اسکان غیررسمی از زمینه‌ای فراتر از مکان آن نشأت می‌گیرد و بر محیطی فراتر از مکان آن نیز تأثیر می‌گذارد، چاره‌جویی این مسأله به سیاستگذاری و اقداماتی نه فقط در سطح محلی آن، بلکه در سطح ملی نیاز دارد.
ضرورت تدوین سند حاضر از یک سو به فقدان برنامه و سیاستگذاری مشخص برای اسکان غیررسمی در ایران و از سوی دیگر به ضعف هماهنگی بخش‌ها و اقدامات میان بخشی در این باره مرتبط است. این سند مرجع تعریف مشترک مسأله و تبیین اصول راهبردی و سیاستگذاری‌های بخشی تا پایان برنامه سوم و زمینه‌ساز تعیین اهداف و راهبردها و سیاست‌های برنامه چهارم توسعه کشور و طرح قوانین و مقررات مورد نیاز برای اجرای سیاست‌ها و تدوین راهکارهای مرتبط خواهد بود.
سند حاضر با اعتقاد به این‌که چاره نهایی اسکان غیررسمی و پیشگیری کامل از تکوین آن در گرو تحولات ساختاری دراز مدتی است که ریشه‌کنی فقر، توسعه همه جانبه و ایجاد تعادل‌های منطقه‌ای در کشور را به دنبال آورد، لکن راهبردها و سیاست‌های پیشنهادی خود را در محدوده واقعیت‌های موجود و در حال گسترشی مطرح می‌سازد که باید به طور مشخص و اضطراری چاره‌جویی و از باز تولید آن جلوگیری شود(2) به سخن دیگر، مشکل اسکان غیررسمی را نه می‌توان نادیده گرفت و نه خود به خود حل شدنی است و با توجه به گسترش روزافزون آن لازم است هر چه زودتر برای این مسأله چاره‌اندیشی شده و چگونگی مداخله هماهنگ و همه جانبه بخش دولتی، عمومی در این مسأله روشن شود.

2. وضع موجود و گرایش‌ها


به موازات رشد شهرنشینی در کشور در دهه‌های اخیر، سکونتگاه‌های نامتعارف و خودانگیخته‌ای درون یا مجاور شهرها با در مجموعه‌های شهری بزرگ به سرعت ایجاد شده و رشد یافته است. این سکونتگاه‌ها اغلب دارای ویژگی‌های زیر هستند:
• مسکن‌سازی شتاب‌زده توسط استفاده‌کنندگان آن‌ها که عمدتاً به دلیل نداشتن پروانه ساختمان و تبعیت نکردن از برنامه‌ریزی رسمی شهرسازی مجموعه‌ای نابسامان به وجود آورده‌اند.
• پیوستگی عملکردی با شهر اصلی و گسست کالبدی از آن با تجمعی از اقشار عمدتاً کم درآمد و فقیر.
• محیطی با کیفیت پایین زندگی و کمبود شدید خدمات و زیربناهای شهری و تراکم بالای جمعیتی.
ویژگی‌های گفته شده، ساکنان این سکونتگاه‌ها را در مخاطره آسیب‌های اجتماعی، طبیعی و زیست محیطی قرار داده و موجب جدایی گزینی آن‌ها از شهر اصلی شده است. براورد می‌شود حداقل یک هشتم جمعیت شهری کشور (حدود 5/4 میلیون نفر) در این سکونتگاه‌های غیررسمی مستقر باشند و تداوم روند موجود نسبت آن را در ابتدای دهه آینده به یک چهارم جمعیت شهری و تعداد آن را به بیش از دو برابر خواهد رساند. البته به طور متوسط در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه سکونتگاه‌های غیررسمی در ایران از کمیت و کیفیت مسکن و زیربناهای بهتری برخوردارند. اما با توجه به جهانی شدن اقتصاد با پیامدهایی همچون شهری شدن فقر و دو سطحی شدن جامعه و در صورت تداوم این شرایط و چاره‌ نکردن آن، می‌تواند به شکاف بیش‌تر انتظارات و واقعیات در اجتماعات غیررسمی بینجامد و آن‌ها را متحمل عصیان و آسیب‌های بیش‌تر کند.
توسعه شهری در معنای عام آن، بر اثر بازتاب فضای اسکان غیررسمی، ناپایدار شده است. بنابراین نه می‌توان به امید حل خود به خودی این مسأله آن را رها کرد و نه با برخورد مقطعی، گزینشی و پراکنده‌کاری در «این‌جا و آن‌جا» پاسخگوی آن بود. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که مداخله‌های نسنجیده خود شوقی برای گسترش مسأله باشد و در نتیجه به دنباله روی از اتفاقات و نه هدایت و کنترل آن‌ها ختم شود. پیدایش و گسترش اسکان غیررسمی گویای وجود موانع ساختاری و خدمات‌رسانی لازم مرتبط با آن برای اقشار کم درآمد شهری در سطح کلان است؛ که حوادث غیرمترقبه منجر به جابه‌جایی‌های ناگهانی جمعیت (مانند جنگ و خشکسالی) نیز آن را حادتر می‌سازد. همچنین در سطح خرد نیز، ضعف مدیریت شهری (به ویژه در هدایت، نظارت و کنترل)، وجود منافع نامشروع گروه‌های ذی‌نفع و ذی‌نفوذ محلی و برخوردهای غیرقانونمند در پذیرش یا رد این سکونتگاه‌ها، مسأله را تشدید کرده است.
واقعیت این است که انتقال ناگهانی بسیاری از ساکنان سکونتگاه‌های غیررسمی از شیوه معیشت سنتی و رسمی روستایی به معیشت نامشخص و نوینی که تمهیدات لازم و متناسب شهرنشینی – در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی – فراهم نیست. آن‌ها را به سکونتگاه‌های ناپایداری کشانده است که به منظور جای پا یافتن در شهر و به امید طی دوره گذار، انتخاب شده‌اند. علاوه بر این، مسأله بلاتکلیفی بسیاری از این سکونتگاه‌ها از نظر قانون – که ساکنان را دائم در خطر تخریب،‌ تخلیه و تعرض رسمی نگاه می‌دارد – موجب احساس ناامیدی و عدم امنیت خانوارها و مانع تلاش، مشارکت اجتماعی و همبستگی آن‌ها با جامعه شهری است. امری که پیامدهای نامطلوب فرهنگی (حتی برای نسل‌های آتی آن‌ها و محیط‌های مجاور) در بردارد.
از این‌رو، در وضع موجود مسأله عبارت است از: محرومیت ساکنان این سکونتگاه‌های گسترده که حامل یا مستعد نابهنجاری‌های اجتماعی – اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی‌اند و نیاز مبرمی به ارتقای شرایط محیطی دارند. با توجه به گرایش‌های موجود و نبود نشانه‌ای از تغییر سیاست‌ها، چشم‌انداز نگران‌کننده‌ای از رشد اسکان غیررسمی و ناپایدارسازی شهرها وجود دارد که اراده‌ای ملی و تدابیری مشخص و متفاوت از روال کنونی، می‌طلبد.

3. اهداف کلان


در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(3) و هماهنگ با مهم‌ترین دستور کارها و بیانیه‌های جهانی برای تأمین سرپناه مناسب برای همه و ایجاد توسعه پایدار شهری.(4) این سند حاوی برنامه‌ای راهبردی برای چاره‌جویی مشکلات ناشی از اسکان غیررسمی (به تعبیری حاشیه‌نشینی) در کشور و پیش‌نگری و پیشگیری از گسترش آن در آینده است. با این باور که وقتی بخش عمده‌ای از جمعیت در فقر و تبعیض و در شرایط غیرمتعارف زندگی کنند؛ توسعه برای کشور رخ نخواهد داد؛ سند حاضر اهداف زیر را مدنظر دارد:

1. بسترسازی برای ارتقای شرایط محیطی به نحوی پایدار و فراگیر در جهت رشد سلامتی، امنیت، امید، ایمان و کرامت انسانی در سکونتگاه‌های غیررسمی موجود.
2. پیشنگری به گسترش اسکان غیررسمی در آینده و زمینه‌سازی برای احداث مسکن مناسب، خدمات پایه و زیربناها در حد استطاعت و دسترسی گروه‌های کم درآمد در فضای رسمی شهری.
3. زمینه‌سازی برای بهره‌مندی از امتیازات شهری و تعمیق فرهنگ شهری برای ساکنان این سکونتگاه‌ها به همراه مشارکت همه جانبه آن‌ها در تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات محلی.

4. اصول هادی


یکم) بازنگری سیاست‌های موجود و تأمین فضای شهری برنامه‌ریزی شده برای کم درآمدها: اسکان غیررسمی مجموعه‌ای از تنگناها و مشکلات و نیز قابلیت‌ها و امکانات را در خود دارد که سیاست‌های کنونی در استفاده از امکانات نهفته آن برای فایق آمدن بر مشکلات موفق نبوده است. واقعیت آن است که به دور از این قابلیت‌ها، شیوه‌های مداخله مستقل بخش دولتی (از جمله در تولید مسکن، عرضه زمین و استانداردهای شهری وضع شده) ناکارامد بوده و نفعی برای کم درآمدترین اقشار نداشته است. اسکان غیررسمی به علت نبود فضای رسمی مناسب و در حد استطاعت اقشار کم درآمد شهری به وجود آمده است و از این رو بازنگری در برخورد متداول بخش دولتی- عمومی به این پدیده و به فرایندهای برنامه‌ریزی و طرح‌ریزی شهری به منظور تأمین فضای رسمی قابل زندگی برای این اقشار، یک اصل است.
دوم) نقش تسهیل‌کننده و هدایت‌گر بخش دولتی – عمومی: زمینه‌سازی برای تضمین و دسترسی به سرپناه و خدمات پایه مورد نیاز آن برای همگان از وظایف بخش دولتی – عمومی است که در مورد اقشار کم درآمد و فقیر به دلیل پاسخگو نبودن بازار به شرایط آن‌ها، نیاز به مداخله دولت است؛ تا در جهت سیاست‌های اجتماعی و فقرزدایی در بعد مسکن اقداماتی به عمل آورد. انجام وظیفه در این زمینه نه بر مبنای تأمین مستقیم همه نیازها و تصدی تمامی امور توسط بخش دولتی– عمومی بلکه از طریق فرایند تسهیل جریان امور و مشارکت فراگیر و توانمندسازی اجتماعات هدف در برآوردن نیازهای‌شان صورت می‌گیرد. نقش بخش دولتی – عمومی در چنین صورتی موجب آثار فزاینده کمک‌های مستقیمی می‌شود که در هر حال برای کم درآمدترین اقشار ضروری است.
سوم) بسیج منابع درون اجتماعات و خودیاری حمایت و هدایت شده بیش‌ترین جنبه بازنگری گفته شده در اصل یکم، در ایجاد محیطی قابلیتزا برای مشارکت ساکنان در رفع نیازهای جمعی آن‌ها در محیط ساخته شده است. به سخن دیگر، استفاده از سرمایه‌های انسانی و اجتماعی بر آمده از درون این اجتماعات از مهم‌ترین اصول هادی در توانمندسازی و ساماندهی است. البته پی‌ریزی از درون، نافی استفاده آگاهانه و جهت‌دار از منابع بخش دولتی – عمومی در این راه نیست. همچنین حداکثر استفاده از واحدهای مسکونی موجود قابل قبول با تکیه بر ارتقای محیطی و بهسازی تدریجی – و نه جابه‌جایی و نوسازی تمامی مجموعه – موردنظر است. جنبه دیگری از بازنگری گفته شده زدودن پیشداوری‌های منفی و برخوردهای یک سویه نفی اسکان غیررسمی است. در حالی که گروهی از اقشار کم درآمد با ابتکارات و بسیج منابع خود و تلاشی که حداقل بار را بر دوش منابع بخش دولتی – عمومی داشته به نیاز براورده نشده خود به سرپناه پاسخ داده‌اند. اصل بر هدایت و حمایت این خودیاری و ارتقای توانایی‌ها و بهبود محیط زندگی این افراد در جهت یکپارچگی و پیوند با جامعه و اسکان رسمی است.
چهارم) حق اقامت و امنیت در سکونت به همراه مسئولیت‌پذیری مدنی، حق اقامت و امنیت در محل سکونت برای ساکنان اسکان غیررسمی موجود باید به رسمیت شناخته شود و از تخریب و تخلیه قهری و بدون مذاکره با ساکنان درباره چگونگی تأمین فضای جایگزین پرهیز شود. در برخورد با اسکان غیررسمی، سیاستگذاری نه بر مبنای بازدارندگی از حق مهاجرت و سکونت در شهر، بلکه بر مبنای تفهیم انجام تکالیف و وظایف شهروندی ساکنان در برخورداری از این حق است. این عمل به نحوی صورت می‌گیرد که متناسب با این تلاش مدنی، ارتقای تدریجی زندگی این اجتماعات تحقق یابد. امتیاز و کمک دولتی بدون ترویج مشارکت فعالانه، انگیزه و تعهد در ارتقای تدریجی جمعی اعطا نمی‌شود.
پنجم) تقویت بنیان‌های اقتصادی – اجتماعی خانواده با تأکید بر مسکن و اشتغال: از مهم‌ترین اصول راهبردهای ساماندهی، تقویت بنیان‌های اقتصادی – اجتماعی خانواده در حکم واحد بنیادی در سکونتگاه‌های غیررسمی است. تأمین سرپناه مناسب در حد استطاعت و دسترس، ایمن و برخوردار از خدمات و زیربناهای پایه، فراهم کردن فرصت‌های شغلی پایدار با نگرشی خرد و از میان برداشتن موانع کالبدی نقشی اساسی در تقویت این واحد بنیادی دارد. مسکن بزرگ‌ترین سرمایه این خانواده‌هاست که امنیت نگاهداشت و بهبود وضعیت آن موجب حفظ کیان خانواده و افزایش بهره‌وری نیروی کار و همبستگی آن با جامعه می‌شود. بنابراین تخصیص منابع بخش دولتی – عمومی به این امر صرفاً هزینه‌ای اجتماعی محسوب نمی‌شود بلکه فواید اقتصادی برای کل جامعه در بردارد.
ششم) رویکرد جامع و قابل گسترش و پیشنگر: مشکلات ناشی از اسکان غیررسمی که لازم است در چارچوب راه‌حل‌هایی با قابلیت تعمیم، تکرار و بازگشت هزینه‌ها چاره‌جویی شود در حد استطاعت ساکنان باشد و جزئی از راهبرد توسعه شهری تلقی شود. برخورد جامع در هرگونه مداخله در جهت ساماندهی اسکان غیررسمی یک اصل است. توسعه اجتماعی – اقتصادی را باید همزمان با اقدامات ارتقا و بهسازی کالبدی پیش برد و در این فرایند با مشارکت و توانمندسازی اجتماعات محلی، به ظرفیت‌سازی نهادینه شده دست یافت. همچنین لازم است با پیشنگری، بستر و زمینه‌ اسکان اقشار کم درآمد جدید به گونه‌ای در پیرامون شهرها فراهم شود که در آینده امکان ارتقا و تعادل آن‌ها با اسکان شهری موجود به سادگی فراهم آید.
هفتم) تقویت نقش و وظیفه نهادهای مدیریت محلی در فرایند توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی، سازماندهی و نهادسازی مدیریتی متناسب برای هدایت و حمایت ساماندهی و اسکان برنامه‌ریزی شده با مشارکت دو سویه این اجتماعات و نهادهای محلی (به ویژه شهرداری و شورای اسلامی شهرها) برای پایدارسازی اقدامات و برنامه‌ریزی‌های اجرایی و تضمین موفقیت آن‌ها ضروری است تا در نهایت اختیار حل مشکلات اسکان غیررسمی و پیرامونی به سطح محلی واگذار شود.

5. راهبردها و سیاست‌های اصلی


الف) برای تحقق نخستین هدف این سند (بسترسازی برای ارتقای شرایط محیطی سکونتگاه‌های غیررسمی موجود به نحوی پایدار و فراگیر) راهبرد بخش دولتی – عمومی عبارت است از: تقویت و ایفای نقش هدایت‌گر و تسهیل‌کننده در حل مجموعه مشکلات اسکان غیررسمی با توانمندسازی این اجتماعات و مشارکت‌جویی از آن‌ها. در این راهبرد اتکای اصلی به توان‌های درونی – موجود یا آموزش و پرورش یافته – این اجتماعات است و نقش بخش دولتی – عمومی صرفاً حمایت، هدایت و خودیاری آن‌ها برای رفع نیازهای فردی و جمعی است. سیاست‌ها و اقدامات مرتبط با این راهبرد به شرح زیر است:
الف-1. اقدام ملی در جهت ایجاد ستادهای ساماندهی اسکان غیررسمی و تشکیلات مربوط به آن در مناطق و واگذاری اختیارات هماهنگی و هدایت دستگاه‌های دولتی و عمومی به این ستادها برای اعمال رویکردی جامع، یکپارچه و همسو.
الف-2. ایجاد نهاد ملی هدایت‌گر بخش دولتی – عمومی متشکل از تمامی دستگاه‌های تصمیم‌گیرنده و درگیر برای ساماندهی اسکان غیررسمی موجود و پیش‌نگری آن در سطح کشور.
الف-3. حمایت از تشکیل نهاد منتخب مردمی در این سکونتگاه‌ها و به رسمیت شناختن این مرجع اصلی در تمامی مذاکرات و سازماندهی اقدامات جمعی به منظور ظرفیت‌سازی محلی و تقویت سرمایه اجتماعی.
الف-4. استقرار نظام نهادی چند وجهی و چند عملکردی در سطح شهرهای مواجه با اسکان غیررسمی متشکل از سه زیر نظامِ ستاد توانمندسازی و ساماندهی نهادهای دولتی – عمومی، نهاد منتخب مردمی سکونتگاه‌ها و دفتر اجرایی مستقر در محل.
الف-5. تدوین ساز و کارهای تعامل و اقدام مشترک نهادهای دولتی – عمومی و مردمی در سطوح محلی، منطقه‌ای و ملی.
الف-6. برقراری نظام اداره و حکومتداری خوب شهری در جهت مشارکت و همگرایی تمامی بازیگران و نقش‌آفرینان به ویژه برای زنان، جوانان و تهیدستان شهری برای توسعه همه‌جانبه اسکان پیرامونی در هماهنگی با شهر اصلی.
الف-7. تشویق سازمان‌های غیردولتی برای حضور و مشارکت در امر انتقال دانش فنی و مدیریتی لازم برای پاسخگویی به مشکلات و مسائل ناشی از اسکان غیررسمی و بویژه برای آموزش مهارت‌های شغلی، حقوق مدنی و حفاظت محیط زیست.
الف-8. برقراری ساز و کار لازم قانونی برای حل اختلافات حقوقی و پشتیبانی از حق مسکن و امنیت سکونت در سکونتگاه‌های غیررسمی موجود.
الف-9. برقراری ساز و کارهای لازم قانونی برای مذاکره درباره جبران خسارات خانوارهایی که جابه‌جایی آن‌ها بنابر منافع اجتماعی (همچون در معرض سوانح طبیعی بودن یا اضطرار در کاربری زمین مورد نیاز جمعی) ضروری است.
الف-10. شناسایی و به کارگیری روش‌های مشارکت ساکنان در خدمات‌رسانی زیربنایی، بادوام‌سازی و اصلاحات لازم فنی در این سکونتگاه‌ها (مانند مقاوم‌سازی در برابر زلزله و روش‌های تجمیع قطعات).
ب) برای تحقق دومین هدف سند پیشنگری گسترش اسکان غیررسمی و زمینه‌سازی تأمین مسکن مناسب با خدمات مرتبط برای گروه‌های کم درآمد راهبرد بخش دولتی – عمومی عبارت است از: تقویت و ایفای نقش تضمین‌ و تنظیم‌کننده در جهت دسترسی همگانی و در حد توان مالی اقشار کم درآمد شهری به نهاده‌های مسکن، البته برآوردن نیاز مردم به مسکن مناسب تنها متوجه بخش دولتی – عمومی و مسأله‌ای صرفاً کالبدی و به عبارتی ساختمان‌سازی، آن هم برای یک یا چند بخش محدود و جدا از یکدیگر نیست. برآوردن این نیاز مستلزم هماهنگی و تشریک مساعی تمامی بخش‌ها است. آن هم در سطح ملی، منطقه‌ای و محلی و به طور جامع از دیدگاه‌های اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی است. سیاست‌ها و اقدامات مرتبط با این راهبرد به شرح زیر است:
ب-1. سازگار کردن الگوها و قواعد موجود طراحی و برنامه‌ریزی شهری و مقررات و استانداردهای شهرسازی و ساختمانی با واقعیت محیط و استطاعت اقشار کم درآمد و با امکان ارتقای تدریجی آن‌ها و در هماهنگی با راهبرد توسعه شهری.
ب-2. حمایت بخش دولتی – عمومی از خانه‌سازی خانوارهای متقاضی کم درآمد (بویژه وقتی به صورت فعالیت‌های جمعی و دارای طرح شهرسازی است) و تشویق بخش خصوصی محلی به عرضه کالا و خدمات مورد نیاز آن‌ها و اولویت دادن به اجرای طرح‌های انبوه‌سازی در این زمینه.
ب-3. پیش‌نگری و زمینه‌سازی برای عرضه زمین کافی در حد توانایی مالی متقاضیان کم درآمد جدید در طرح‌های توسعه شهری با امکان ساختن تدریجی، تراکم بالا، کاربری محتاط (بویژه برای تولیدات غیرمزاحم در خانه) و با حداقل استانداردها و قابلیت خدمات‌رسانی شهری در آینده.
ب-4. راه‌اندازی و کمک به تهیه طرح‌های بهسازی برای ساماندهی اسکان غیررسمی با مشارکت نهاد منتخب محلی و تحت هدایت و نظارت ستاد ساماندهی منطقه و در چارچوب رویکرد شهرنگر و توانمندسازی.
ب-5. پژوهش برای شناسایی، تحلیل و سیاستگذاری برای مشارکت برآمده از اسکان غیررسمی در مناطق کشور با توجه به ویژگی‌های محلی.
ب-6. ایجاد مرکز ملی برای اطلاع‌رسانی، پژوهش، تجمیع و تبادل تجارب مناطق مختلف کشور و تجارب بین‌المللی درخصوص چاره‌جویی برای حل مشکلات اسکان غیررسمی و ارزیابی پیامدهای سیاست‌ها و اقدامات انجام گرفته.
ب-7. پژوهش در فناوری‌های ساختمانی مناسب اقشار کم درآمد و استفاده از سازمان‌های غیردولتی برای آموزش و ترویج دستاوردهای مربوط به آن.
پ) برای تحقق سومین هدف سند (زمینه‌سازی برای بهره‌مندی ساکنان سکونتگاه‌های غیررسمی از امتیازات شهری و شهروندی) راهبرد بخش دولتی – عمومی عبارت است از: تقویت و ایفای نقش هدایتگر و تأمین‌کننده برای خدمات‌رسانی و ایجاد زیربناهای اساسی در این سکونتگاه‌ها و افزایش دسترسی به آن‌ها. برای این بهره‌مندی لازم است در کنار منابع دولتی به تجهیز و بسیج منابع این اجتماعات و تلاش جمعی آن‌ها در طول زمان کار متکی بود. برانگیختن مشارکت فعال نیاز به روش‌های نوینی در فرایند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری تأثیرگذار بر سرنوشت این اجتماعات دارد. سیاست‌ها و اقدامات مرتبط با این راهبرد به شرح زیر است:

پ-1. بازنگری تمامی قوانین و مقررات محدودکننده دسترسی اقشار کم درآمد به تسهیلات و اعتبارات رسمی و به کارگیری ابتکاراتی متناسب با فقدان مالکیت رسمی و نوسان درآمدی در بخش غیررسمی.
پ-2. ایجاد صندوق‌های محلی برای خرده وام و پس‌انداز مسکن و اشتغال یا مشارکت و سرمایه‌گذاری اولیه خود مردم ضمن بهره‌گیری از منابع دولتی،‌ عمومی و خصوصی.
پ-3. تخصیص بخشی از وام‌های یارانه‌ای بخش دولتی برای تأمین مالی اولیه صندوق‌های وام محلی موردنظر در بند قبلی.
پ-4. بیمه کردن وام‌های اعطایی بانک‌ها و بخش خصوصی توسط بخش دولتی به منظور کاهش خطرپذیری و تشویق فعالیت آن‌ها در توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی موجود.
پ-5. متناسب کردن اعطای امتیازات بخش دولتی – عمومی (همچون اعطای جایگاه قانونی به سکونتگاه‌های غیررسمی، خدمات‌رسانی و دریافت وام و اعتبار) با کیفیت و کمیت مشارکت همگانی در ارتقای محیطی سکونتگاه‌های غیررسمی موجود.
پ-6. اعطای وام‌های یارانه‌ای و هرگونه کمک عمومی بخش دولتی به ساکنان سکونتگاه‌های غیررسمی فقط از طریق نهادهای منتخب مردم، محلی و استفاده از سازمان‌های غیردولتی در نقش میانجی این امور.
پ-7. تخصیص و اولویت دادن به منابع دولتی ویژه تأمین آن دسته از زیربناها و خدمات پایه شهری در سکونتگاه‌های غیررسمی که بخش دولتی فراهم می‌کند.
پ-8. کمک ویژه به ایجاد فضاهای جمعی (اعم از فرهنگی، فراغتی و ورزشی) در سکونتگاه‌های غیررسمی موجود.

نظر جالب آلبرت انیشتن در مورد جغرافیا

 آلبرت آنیشتن :در جوانی رویای من این بود که جغرافی دان شوم..اما به این نتیجه رسیدم که رشته ای دشوار است..پس با بی میلی به سوی فیزیک رفتم

منبع:کتاب قلمرو و فلسفه جغرافیا نوشته پور احمد

انتقال آب از کردستان برای نجات دریاچه ارومیه

انتقال آب از کردستان برای نجات دریاچه ارومیه

رفع کم آبی دریاچه ارومیه از اولویت های سازمان محیط زیست کشور است.

رفع کم آبی دریاچه ارومیه از اولویت های سازمان محیط زیست کشور است.

به گزارش واحد مرکزی خبر، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور امروز در نشست خبری با خبرنگاران استان گلستان گفت: برای رفع این مشکل انتقال آب از استان کردستان در دستور کار قرار دارد .

محمدجواد محمدی زاده افـزود: طول این خط لوله 140 کیلومتر و برآورد اعتبار آن 650 میلیارد تومان است.

او انتقال آب از رودخانه ارس آذربایجان را از دیگر طرحها برشمرد و گفت : وزارت نیرو در حال انجام مطالعات این طرح است و باید بررسی شود که چه میزان آب حق ماست که به دریاچه منتقل شود .

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور افـزود: مجلس شورای اسلامی بـرای اصلاح روش های آبیاری در استان های آذربایجان شرقی و غربی150 میلیارد تومان اختصاص داد .

محمدی زاده افزود : بارور کردن ابرهای بالای دریاچه ارومیه نیز از دیگر طرح هایی است که برای رفع مشکل کم آبی این دریاچه انجام خواهد شد .

بخش دوم مصاحبه ایرج ادیب زاده با دکتر یوسف مجیدزاده در خصوص کشفی

بخش دوم مصاحبه ایرج ادیب زاده با دکتر یوسف مجیدزاده در خصوص کشفیات تمدن کهن جیرفت


=

بخش دوم مصاحبه ایرج ادیب زاده با دکتر یوسف مجیدزاده

در خصوص کشفیات تمدن کهن جیرفت

 

برای دریافت   فایل صوتی اینجا کلیک کنید

 

دروازه ی تمدنی شگرف

 

ایرج ادیب زاده ضمن یادآوری خلاصه ای از مطالب عنوان شده ، به سخنان دکتر مجیدزاده در خصوص چگونگی کشف تمدن باستانی جیرفت اشاره می کند: 

تمدن جیرفت که در حوزه هلیل رود پیدا شده  با ارزش شگرف خود و با دست کم 5000سال پیشینه زادگاه دیگری از تمدن کهن بشری را به نمایش گذاشته، در نخستین بخش گفت و گوی ویژه با سایت انجمن جهانی زرتـشـتـیان در پاریس دکتر یوسـف مجید زاده باسـتان شـناس شــناخته شده بین المللی ایران استاد پیشین دانشگاه تهران که دکترای باستان شناسی خود را از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو دریافت کرده،  از چگونگی پیدا شدن آثار بسیار با اهمیت تمدن جیرفت گفت و ارزش این تمدن را بررسی کرد.کشفی که باعث شده تمام برداشت های باستان شناسان و دانشمندان را از شروع تمدن های قدیمی موردبازنگری قرار بدهد .در دومین بخش از گفت و گوی ویژه ما ،دکتر یوسف مجید زاده که نقش بزرگی در شناسایی حفاری های علمی درجیرفت داشته نخست از نگاه ناباورانه برخی باستان شناسان غربی می گویدکه پس از کشف تمدن جیرفت توسط باستان شناسان ایرانی ابراز داشته اند.  

دکتر مجید زاده :« یکی از مسائلی که معمولااین  باستان شناسان خارجی که گاه خیلی هم موشکاف و دقیق هستند ،  به آن می پردازند،  این است که  از  دیدگاه غربی ها  ایران  یک کشور جهان سومی به حساب می آید ، آنها ما را جهان سومی نگاه می کنند بنابر این اگر چیزی را که باید آنها در باستان شناسی کشف کنند ، ما کشف می کنیم آنطوری که وقتی خودشان کشـف می کنند زیر سوال نمی- برند ، وقتی ما کشف می کنیم هزار جور زیر ذره بین برده  و در جزییات مطلق تلاش می کنند سوال کرده و  بر کار  ایراد بگیرند . 

یکی از ایراد هایی که خارجی ها   مرتب به ما می گرفتند ،  بهرحال بعضی ها دوست دارند مقاله ای نوشته باشند ، مثلا عنوان می کردند که  تاریخش معلوم نیست خب یعنی چه تاریخش معلوم نیست که اینجا را کی غارت کردند ؟خب حالا دو روز زودتر یا  دو روز دیرتر مسئله مهمی نیست . مسئله این است که این اشیا در دنیا در یک زمانی فروش رفته و یه مقداری را ما به دست آورده ایم از روستاییان گرفته ایم یا از قاچاق چیان به دست آوردیم  و تعدادی را هم از  حفریات  بیرون آورده ایم .  ولی بعضی نکته سنج ها به این نکته می پرداختند که مثلا مجیدزاده گفته سال 81 و کس دیگری گفته 82 و یا مجید زاده در جایی  گفته 81 و یک جا گفته 82   و...این یکی از چیزهایی بود که خارجی ها  قبل از هر چیزی شروع کردند به تخطئه کردن برای کوچک شمردن و تحقیر این تمدن. چرا که یک ایرانی آن را پیدا کرده است .این حرف در واقع به اون معنا قابل قبول نیست .»

بازسازی سکوی مطبق

آراتادر تمدن ایران

تروآ در تمدن یونان

 

- اما چطور می توان مطمئن شد که نشانه های نخست پیدا شدةی شهری در جیرفت  همان شهر افسانه ای باشد که تاریخ نویسان بزرگ از آن به عنوان اَراتا  یاد می کنند.آیا اَراتا در فرهنگ و تمدن کهن  ایران زمین همان اهمیتی را دارد که شهر تروا  در تمدن یونان ؟ دکتر یوسف مجیدزاده نتایج پژوهشی را منتشر کرده که نشان می دهد اَراتا  باید در جنوب شرق ایران قرار گرفته باشد :

 

- «ما از بین النهرینی ها یک مقدار متون داریم که از یک پادشاهی صحبت می کنند که این پادشاهی با بین النهرینی ها ارتباط داشته است قدیمی ترین ارتباطاتی که وجود داشته یک متن ولی در سه چهار نوع مختلف است ، که داستان اَرَ تَ (اَرَتا)  است .  یعنی در واقع پادشاهی به نام اِنمِرکار   پادشاه شهر اوروک  که یکی از بزرگ ترین شهرهای سومری بوده است. در واقع آثار بدست  آمده از حفاری ها وآثار معماری نشانگر این نکته است که مهمترین شهر و مرکز تمدن  سومری ها شهر اوروک بوده است که دولت شهر بوده است یعنی هرکز شهری با یک سری روستا در اطرافش که به آن دولت شهر می گویند که مهمترین این دولت شهرها در آن زمان اوروک بوده است .پادشاه اوروک با پادشاه اَرتا مکاتباتی دارد که بلندترین داستان همین داستان اِنمِرکار و فرمانروای  اَرَتا است که ترجمه هم شده و من در یکی از کتاب هایم متن ترجمه این داستان را گذاشته ام .امروز جای هیچ تردیدی نیست برای اینکه اگر به منطقه  غیر از اینجا اگر نگاه بکنید باید به  افغانستان برویم . .در آن  متون آمده که ارتا همسایه- اَنشان- است امروز بدون تردید می دانیم که استان فارس همان- انشان- بوده است ؛ شوش ،انشان و  ارتا ، به طرف شرق که می آییم . بنابر این اگر قرار بود بعد از ارتا مسیر ما به  افغانستان برود  بدون شک جیرفت( یا همان ارتا ) را می شناختند . حداقل صد هزار شیء از اینجا  بیرون آورده شده  ، که حدود 4 الی 5 هزارتای  آن را سازمان میراث فرهنگی از قاچاقچیان گرفته است . ما یک کتاب دومی هم درباره این اشیا چه آنها که از قاچاقچیان گرفته شده و چه آنها که از حفاری یافته شده اند  و  وجود این همه ظروف سنگی ، طلایی،مفرغی و شهر به این بزرگی که چندین کیلومتراست  با آن ساختمان طبقه دار بزرگ نوشته ایم .  بین النهرینی ها به اینگونه ساختمان زیگورات می گفتند، این ساختمان در واقع بزرگترین نوع زیگورات در کل منطقه است برای اینکه در بین النهرین بزرگترین زیگوراتها معمولاً حدود 60متر در 70 متر یا 55 متر  هستند . قدیمی ترین زیگورات بین النهرین که با ساختمان پله ای   جیرفت تقریباً همزمان است حدود 43 متر در 30 متر است در حالی که ساختمان جیرفت در طبقه اول 350 متر در 350 متر است یعنی تقریباً 10 برابر بزرگتر از نمونه های بین النهرین. .چطور می شود که سومری ها این فرهنگ و تمدن را با این عظمت با این معماری های  با شکوه را نمی شناختند ؟  تپه ای که امروزه  21 متر از سطح زمین بالاتر است در دنیای باستان حتما باید 26 الی 27 متر بوده باشد چرا که حتما بخشی از این زمین ها توسط رسوب پر شده است. چطور ممکن است که سومری ها برای رفتن به افغانستان از اَرتا  می رفتند و در سر راه خود چنین شهر بزرگی را نه دیده باشند و نه می شناختند و نه اسمی از آن آورده باشند ؟ بنابراین تنها جایی بعد از- انشان- که بتوانیم به ان برسیم و دارای این شکوه و آثار بوده باشد و مهمتر از همه اینکه دارای خط بوده است تنها می تواند ارتا باشد و من معتقد هستم بدون تردید اینجا ارتا یا مارهاشی یا اگر متعلق به یک مکان باشد باید همین شهر بوده باشد   . از اسم گذشته هیچ دلیلی وجود ندارد که پادشاهی  که سومری ها از آن نام برده و مکاتبه داشته اند جایی دیگر باشد.»

naseriJiroft

پیکره خدا در معبد درون دژ شاهی ارتفاع ۲۲۰ سانتیمتر

تضمین خوشبختی انسان در آیین پارس ها

 

-  ژان پرو  باستان شناس سرشناس فرانسوی و نویسنده پژوهشی درباره علم تصویر شناسی در آثار تمدن های کهن با دیدن نقاشی ها روی گلدان ها و سرامیک های یافته شده در تمدن جیرفت گفته است :  در این تصاویر یک کمبود شگرف دیده می شود . برخلاف آنچه در بین النهرین به دست آمده در یافته های جیرفت هیچ تصویری از خدا دیده نمی شود. نمادهای عقرب ، یوز پلنگ ، عقرب و مار ، در این تصاویر حوزه هلیل رود با هم زورآزمایی می کنند گویی  نمادهایی هستند از جستجوی تعادل بین خوشبختی و مرگ . ژان پرو می افزاید این طرز تفکر تعادل بین خوشبختی و نیستی در نشانه های مذهب پارسی ها یا اهورا مزدا هم دیده می شود که نقش آن تضمین خوشبختی انسان است.باستان شناس فرانسوی می پرسد: آیا از طریق پارس ها بوده که طرز تفکر مردم جیرفت دربه تصویر نکشیدن خدا به دنیای یهودی و مسیحی هم به ارث رسیده ؟ چرا که نه! دکتر مجید زاده درباره این پژوهش آقای  ژان پرو می گوید:

 

- « آقای ژان پرو بانظر  من این مطلب را نوشت .اگرچه از نظر سنی از من بزرگترهستند  اما ما دوستی دیرینه ای با هم داریم و ایشان در رشته خود بسیار فهیم هستند .اما زمانی که ایشان این مطلب را نوشتند هنگامی بود که ما هنوز آثاری از مُهر در جیرفت پیدا نکرده بودیم. این سوال شاید پیش بیاید چه ارتباطی بین اثر مهر واین مطلب وجود دارد  ؟  در حفریاتی که داشته ایم  ظرف هایی که یافت شده اند  تماماً از داخل قبر ها کشف شده اندو این به آن معناست که این آثار به جهان زیرین یعنی تمام این داستان های اسطوره ای تعلق داشته اند.   ،آقای ژان پرو در اینجا  عنوان می کنند که مثلاً در این نقوش حیوانات نشان داده شده اند وآن هم نوعی خاص از حیوانات که اغلب شامل نقوش جنگ بین عقاب و مار،جنگ بین مار و پلنگ و همینطور  گاو و شیر  می باشد . البته در بیشتر آثار تمدن های  دیگر هم بیشتر نقش حیوانات دیده می شود . طبق نظریه ژان پرو نباید به این نقوش و چگونگی انتخاب آنها ساده نگاه شود بلکه اینها تماماً برداشتی از داستان های اسطوره ای است و با جهان زیرین ارتباط دارد.حتی امروزه در اسلام هم زمانی که کسی فوت می کند آیاتی از قرآن بر او تلاوت می شود که در ارتباط با مرگ باشد نه در ارتباط با زندگی . بنابر این آن ظروف بدون شک با هدف قرار دادن در قبور و متعلق به دنیای مرگ و جهان زیرین ساخته می شدند. اما در مورد مُهرهای استوانه ای نقوش کاملاًنمایانگر زندگی و صحنه های از انسان و جشن و پایکوبی را نشان می دهند یعنی زندگی این جهانی است و یا خدایان را به تصویر کشیده است ( در دنیای باستان نقش خدایان به دلیل متفاوت بودن نوع کلاه که کلاه شاخ دار بوده است از انسان ها متمایز بوده اند)  البته اینکه در ابتدا در بین النهرین بوده یا در اینجا و چگونه از یکدیگر تأثیر پذیرفته اند خود بحثی جداگانه را طلب می کند . اگر زمانی ما بتوانیم متون بیشتری از این تمدن بیابیم و یا اگر قادر باشیم خط آنها را بخوانیم شاید بهتر بتوانیم نقوش را بررسی و قضاوت کنیم .البته بعضی از موارد را من از دیدگاه خود و یک باستان شناس ایتالیایی نیز از دیدگاهی دیگر با داستان های بین النهرین تطبیق داده و به نتایجی رسیده ایم و فکر می کنیم که داستان اِتَناَ که یک پادشاه در بین النهرین بوده است از تمدن جنوب شرق ایران تأثیر گرفته است . داستان به این قرار است این پادشاه  فرزندی نداشته است و با  آرزوی داشتن فرزندپسر و جانشین برای خود و مطرح کردن این خواسته اش با خدایان  به آسمان می رود.داستان به این قرار است که یک عقاب با یک مار دوست و همسایه بوده است .مار در پایین یک درخت و عقاب در بالای آن زندگی می کرده است یک روز که مار نبوده است عقاب فرزندان او را می خورد .مار از خدایان برای گرفتن انتقام کمک می خواهد و خدایان به مار می آموزند که برو و در شکم گاو مرده ای پنهان شو و زمانی که عقاب برای خوردن گوشت آن مردار می اید او را  نیش بزن .مار همین کار را می کند عقاب را نیش می زند . عقاب به داخل چاه می افتد . سپس یکی از خدایان به پادشاه توصیه می کند که برو داخل چاهی یک عقاب افتاده است که نیازمند مداوا است او را معالجه کن و از او بخواه تا تو را به آسمان ها نزد خدایان ببرد و بدین شکل پادشاه بر پشت عقاب به آسمان ها می رود. که البته در نهایت گویا پادشاه صاحب فرزند پسر هم می شود . حال با بررسی این داستان و نقوش روی گلدان ها می بینیم که تصاویر داستان مانند جنگ مار و عقاب ،یا صحنه ای که یک گاو مرده را نشان می دهد که عقابی برای خوردن او می آید که البته بدون شک مار نیز در شکم گاو بوده است .به روشنی روی تصاویر گلدان ها دیده می شوند  که همه ً تصاویر مربوط به داستان اِتَناَ است و می توان نتیجه گرفت که اساس داستان در این منطقه بوده است و سپس از اینجا به بین النهرین رفته است .همه داستان هایی که در تمدن بین النهرین یا سومر مشاهده می شود الزامی نیست که مربوط به خود منطقه بین النهرین بوده باشد و احتمالاً از فرهنگ های دیگر تأثیر گرفته اند مانند همین داستان  که البته آقای ژان پرو به این نکته خیلی توجه نکرده اند.حتی امروزه در مورد هخامنشیان که امپراطوری بزرگ ایران و بزرگترین امپراطوری در سراسر خاورمیانه بودبرعکس اینکه خیلی ها معتقدند که  بسیاری از نقوش و آثار  از بین النهرین یا اورارتو تأثیر گرفته شده  است ما معتقدیم که خیلی از سنت های هخامنشیان  از هنر ناحیه جنوب شرقی ایران تأثیر گرفته است که بزرگترین تمدن موجود در منطقه بوده است . در جنوب غربی تمدن ایلام یکی از درخشان ترین مقاطع تاریخ ایران باستان  بسیار حائز اهمیت است ایلام همسایه بین النهرین بوده و همواره بین النهرین از ایلام قدرتمندتر بوده است جز یک دوره بسیار کوتاه حدود 1400-1500 قبل از میلاد؛  به غیر از این مدت در تمام طول تاریخ بین النهرینی ها حاکم بودند و ایلامی ها تحت سلطه و تأثیر تمدن بین النهرین قرار داشتند. حتی اسامی بسیاری از خدایانشان کاملاً مشابهت دارند . اما در مورد تمدن جنوب شرقی ایران اینطور نیست و تمدنی است کاملاً قائم به ذات خود و با توجه به آثاری که ما پیدا کردیم به نظر من بسیاری از نقوش و اعتقادات و هنر هخامنشی باید از هنر و فرهنگ جنوب شرقی ایران الهام گرفته شده باشد نه از بین النهرین ، و این مسئله بسیار مهمی است که باستان شناسان باید بر روی آن بررسی هایی انجام دهند.

دسته عصای مرصع به شکل سر و گردن بز کوهی از جنس مفرغ

تمدنی که رها شده 

 

 البته مشکل کار در اینجاست که این حفاری متأسفانه  الان سه سال است که تعطیل شده و به هر دلیلی رییس سازمان میراث فرهنگی -  شاید به این دلیل که من در خارج از کشور زندگی می کنم- به من اجازه حفاری  ندادند  .به نظر من جیرفت حداقل صد سال تلاش حفاری می طلبد و همان یک تپه حداقل 20 سال حفاری دارد ، می دانید که بین النهرین  الان مدت 200 سال است که حفاری می شود صدها باستان شناس از سرتاسر دنیا آن جا کار کردند . ما در جیرفت 5 سال کار کردیم این در مقیاس مانند نقطه ای کوچک با مداد اتود  در یک صفحه سفیدA4  است . اطلاعات ما از این منطقه هنوز در این حد است  و منطقه کوچکی هم نیست  به مسافت 400 کیلومتر ما آثاری مشابه به هم کشف کرده ایم که تا خلیج فارس و تا افغانستان ... امتداد پیدا می کند . اینجا لازم است نه تنها یک تیم بلکه گروه های زیادی باید کار کنند تا ما بتوانیم به نتایجی دست یابیم وبتوانیم عظمت خود را با مدرک و سند و نه تنها با حرف به دنیا نشان دهیم و ما چنین سند با ارزشی داریم ولی متاسفانه نمی دانم به چه دلیل حفاری منطقه به طور کلی تعطیل شده  و به همین شکل رها شده است .  البته در مورد اینکه باز هم مورد دستبرد قاچاقچی ها قرار گرفته است یا خیر اطلاعی ندارم اما این وضعیت بسیار مایه تأسف است .»

 

ویژه نامه ی  آرکئولوژیاARCHEOLOGIA

 

- به این ترتیب شما فکر می کنید که کاوش های جیرفت و مطالعات همه جانبه در آنجا هنوز در آغاز راه است ؟

 

- « البته که  هنوز در آغاز راه است. در واقع ما پا را در آستانه در قرار داده ایم و هنوز وارد نشده ایم .یعنی مثلاً آن دژ را که در وسط شهر کُنارصندل یا اَراتا هست و حاکم نشین بوده است ما هنوز از دروازه داخل نرفته ایم  به دلیل وضعیت پیچیده ای که دارد و باید مراقبت شود که چیزی خراب نشود حفاری باید از بالا شروع شود و ما اصلاً نتوانستیم وارد شویم .گرچه ما شاید از روی خوش شانسی آثار با اهمیتی مانند نمونه خط یافته ایم ولی هنوز خیلی چیزها هست که باید کشف شود و من امید داشتم آثار بیشتری بیابیم مثلاً یک جایی را که من فکر می کردم ممکن است مکان بایگانی باشد باید خانه روستایی را خریداری کرده  و حفاری می کردیم و من حدس می زدم شاید در آنجا ما می توانستیم صدها و شاید چند هزار مُهر کشف کنیم . ما هنوز کاری نکرده ایم ما تنها یک تیم کوچک ایرانی  

 با کمک خارجی ها بودیم. البته لازم به ذکر است که انگیزة کار برای خارجی ها با ما متفاوت است می خواهند مقاله چاپ کنند یا در حوزه کاری خود پیشرفت و ترفیعی داشته باشند و به محض رسیدن به هدف خود دیگر با ما کاری نخواهند داشت و در اصل این ما هستیم که باید تلاش کنیم و از این گنجینه محافظت کنیم .البته با توجه به تغییر مدیریت در سازمان میراث فرهنگی امیدوارم ریاست بعدی سازمان دید مثبت تری به این مسائل داشته باشند.»  

بخشی از یک لوح یافت شده

- باستان شـناسـان و شرق شناسان فرانسه به یافته های تمدن جیرفت با شگفتی و اهمیت فراوان نگاه کرده اند تا آنجا که نشریه مشهور باستان شناسی فرانسه( آرکئولوژیا) ویژه نامه ای را به تمدن جیرفت و آثار به دست آمدة آن اختصاص داد. دکتر مجید زاده هم در انتشار آن نقش مهمی داشت .باستان شناس ایرانی از کتاب هایی که در این زمینه منتشر شده و نیز ویژه نامة آرکئولوژیا می گوید:

 

« ما دو کتاب درآوردیم یکی "جیرفت کهن ترین تمدن شرق" که کاتالوگ آن اشیاء را درآوردیم. این کتاب خیلی از اشیاء را به ما برگرداند.بر اساس آن کتاب 118 شئ را از فرودگاه لندن به ایران برگرداندیم .آقای جان کورتیس که این پژوهش و تلاش را انجام دادند و گفتند که این اشیا متعلق به جیرفت است و آنها را به ایران برگرداندند. و12 یا  18 شئ از گالری برکت که یک گالری انگلیسی امریکایی متعلق به یک عرب است الان چند ساله که در مرحله دادگاه است و به احتمال زیاد به ایران برگردانده خواهد شد . و اما در مورد آرکئولوژیا نکته ی مهم اینست   تا به حال سابقه نداشته است که مجله مشهور فرانسوی با آن عظمت و اهمیت مجله آ رکئولوژیا  یک شمارهکامل خود را  را به جیرفت اختصاص دهد . بخاطر دارم که در مصاحبه مطبوعاتی حدود 50 نفر از خبرنگاران بزرگ فرانسوی حضور داشتند و سوالاتی می کردند که ما پاسخ می گفتیمویژه نامه ی آرکئولوژیا  و انتشار تصاویر بی سابقه ی تمدن جیرفت  مثل انفجار یک بمب  خبر ساز شده بود.»

jirost202

مقدس ترین بخش معبد که از ارتفاع دیوارهای آن حدود ۶ متر بر جای مانده است

- حرف آخر اینکه برای ارزیابی و کشف کامل این تمدن شگرف به ویژه شهر گمشدة آراتا که زادگاه خط ، شهر و دولت بوده در آغاز تمدن بشری  ، هنوز راه درازی در پیش است . این برنامه را با این نظر و باور آقای استفان فوکارت پژوهشگر فرانسوی به پایان می بریم که در روزنامه لوموند نوشت  کشفیاتی با این گستردگی و ارزش همانند هلیل رود شاید قرنی یک بار صورت گیرد تازه اگر قرنی با اقبال همراه باشد .           



Author: ایرج ادیب زاده Source: WZC Date: 2011-05-06 16:01:57

تمدن پنج هزار ساله اسپیدژ

 

آخرین تحقیقات گروه باستان شناسی درگورستان ماقبل تاریخ «اسپیدژ» نشان داد محوطه باستانی «اسپیدژ» حلقه ارتباط بین تمدن باستانی جیرفت و شهرسوخته زابل بوده است. محوطه پیش ازتاریخ اسپیدژ متشکل از2قبرستان است که به هزاره دوم وسوم قبل ازمیلاد باز می گردد. این محوطه باستانی درعصرمفرغ ، شهری بسیار پیشرفته و صاحب تکنولوژی بوده است .

تاکنون دراین محوطه کاوش های باستان شناسی بسیارمحدودی انجام گرفته ، درحالی که اغلب قبور این محوطه توسط حفاران غیرمجاز تخلیه شده است . آخرین کاوش ها درمحوطه اسپیدژ ، به مدت 45روز درچندماه گذشته انجام شده و اکنون کارشناسان مشغول مطالعه روی اشیای به دست آمده وتحلیل و بررسی آنها هستند. تحقیقات نشان داده که گورستان اسپیدژ درمدت زمانی خاص درهزاره دوم وسوم پیش ازمیلاد، حلقه رابط بین جیرفت وشهرسوخته بوده است.

سفال ها واشیایی که دراین سه محوطه به دست آمده که کاملا بایکدیگر همخوانی دارند، از سوی دیگر اسپیدژ بین محوطه های باستانی جیرفت وشهرسوخته قرارگرفته است. دراسپیدژ ظروف مکعب شکلی به دست آمده است که داخل آن توخالی است وازسنگ صابون ساخته شده است و نقوش عقرب روی آن دیده می شود. این ظروف دقیقا همان ظروفی است که درجیرفت پیدا شده اند. همچنین ظروف خاکستری رنگ منقوش که ازقبوراسپیدژ کشف شده ، ازجمله ظروف متداولی درجیرفت بوده است. سفال های خاکستری ساده و بدون نقشی که به سفال بلوچستان معروف است و دراسپیدژ ساخته می شده ، به شهرسوخته صادرشده است ونمونه این سفال ها به وفور دراین شهر دیده شده است .

تحقیقات درمورد ارتباط این سه محوطه باتوجه به سوق الجیشی بودن اسپدژ نسبت به دومحوطه دیگر نشان می دهد که ظروف سنگی ازجیرفت به اسپیدژ صادر می شده وسفال بلوچستان نیزازاسپدژ به شهرسوخته فرستاده می شده است.

همچنین تحقیقات اخیر ، باستان شناسان رابه این باور رسانده است که مردمان ساکن محوطه باستانی اسپیدژ درهزاره دوم وسوم قبل ازمیلاد، بسیارمرفه وثروتمند بوده اند. آنان ازطریق فناوری وتکنولوژی ،ظروف ، آلات وادوات جنگی پیشرفته ای می ساخته وآنها را به سابر نقاط صادر می کرده اند.

باتوجه به اهمیت این منطقه وازبین رفتن نیمی ازاین محوطه به دست حفاران غیرمجاز، کارشناسان ازمسئولان سازمان میراث فرهنگی وگردشگری خواسته اندتا با اختصاص اعتباری ویژه هرچه سریع تر اشیای باستانی واطلاعات کامل این منطقه بسیار مهم باستانی راتخلیه و ازگزند قاچاقچیان اشیای عتیقه درامان دارند.

محوطه باستانی شهرسوخته در56کیلومتری شهرزابل قرارگرفته وگورستان اسپیدژ در50کیلومتری شمال غربی شهرستان ایرانشهر واقع شده است.محوطه باستانی جیرفت نیز درفاصله 250کیلومتری محوطه اسپیدژ و دریک امتداد
قرار گرفته اند.

لذت پنیر ایرانی در دامنه های سهند/ لیقوان؛ روستایی که برند یک مح

لذت پنیر ایرانی در دامنه های سهند/ لیقوان؛ روستایی که برند یک محصول شد
تبریز - خبرگزاری مهر: گرچه در برخی از مناطق جهان پنیرهای مختلفی به شهرت رسیده و موجب رونق اقتصادی منطقه خود شده اند اما شاید بتوان "پنیر لیقوان" را یکی از بهترین پنیرهای ایرانی نامید که از شیر گوسفند نژاد قزل به دست آمده و به یک برند معتبر تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس تحقیقات انجام شده توسط کارشناسان، پنیر لیقوان از نظر ارزش غذایی با انواع پنیرها برابری کرده و گاه حتی بر پنیرهای پرآوازه جهان پیشی گرفته است.

در کل، پنیر از دسته لبنیات است و ارزش غذایی آن به کلسیم، فسفر، منیزیم و کیفیت بالای پروتئین موجود در آن باز می گردد.

کیفیت بالای پروتئین موجود در پنیر لیقوان، آن را در گروه گوشت نیز قرار داده است، از اینرو کارشناسان تغذیه مصرف آن را برای افرادی که نمی‌توانند یا حتی دوست ندارند گوشت بخورند، گزینه‌ای مناسب می دانند.

این پنیر همچنین جایگزین مناسبی برای شیر بوده و مصرف آن برای افرادی که عدم تحمل به لاکتوز دارند نیز توصیه شده است.

پنیر لیقوان؛ محصولی به قدمت صدها سال

مدیر صنایع کشاورزی و روستایی جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی در رابطه با تاریخچه تولید پنیر لیقوان می گوید: این محصول غذایی، حاصل زحمات نسل های متمادی از مردم زحمت کش روستای لیقوان است و از زمانیکه گذشتگان نقل می کنند این هنر بیش از صدها سال قبل میان مردم منطقه رایج بوده است.

ایاز برنو با بیان اینکه پنیر لیقوان، حاصل شیر تولیدی از مراتع خوش آب و هوای دامنه های سهند است که گونه های گیاهی غنی و انحصاری دارد، به شیوه مناسب و اصولی دوشیدن گوسفندان در این روستا اشاره کرده و می گوید: این دوشش اصولی باعث شده هیچگونه مواد اضافی در حین دوشیدن وارد شیر نشود و شیر استحصالی در اسرع وقت به کارگاه های عمل آوری روستای لیقوان حمل و به پنیر تبدیل می شود.

یعقوب خاکیان، سرپرست یکی از کارگاههای تولید پنیر در روستای لیقوان سه دلیل عمده برای طعم و عطر منحصر بفرد پنیر لیقوان را آب و هوای خوب منطقه، گیاهان منحصر بفرد دامنه های سهند که در طعم شیر گوسفندان موثر است و همچنین روش دوشیدن شیر مختص به اهالی این روستا عنوان می کند.

وی با تاکید بر اینکه دقت در انجام هر کاری نتیجه مثبت خواهد داشت، می گوید: پنیر لیقوان بعد از تولید داخل ظرف حلبی در محل تاریک به مدت سه تا پنج ماه نگهداری شده و پیش از پایان این مدت فروخته نمی شود.

خاکیان ادامه می دهد: مراحل تهیه پنیر حدود هشت ساعت زمان می خواهد اما مراحل نهایی آن از جمله نگهداری در آب نمک و ... و اتمام مراحل تولید تا رسیدن به مرحله انبار سه روز طول می کشد.

اجرای برنامه های ویژه برای ارتقای کمی و کیفی پنیر لیقوان

ایاز برنو، مدیر صنایع کشاورزی و روستایی جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی در خصوص ارتقای جایگاه پنیر لیقوان می گوید: بر اساس برنامه مدیریت سازمان جهاد کشاورزی استان طی سه سال گذشته با هماهنگی این سازمان با معاونت بهداشت غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی استان برنامه ساماندهی این محصول برای افزایش سطح تولید و کیفیت آن در حال اجراست.

وی با بیان اینکه در راستای اجرای این طرح کارگاههای تولید پنیر لیقوان کاملا به روز شده اند، ادامه می دهد: اجرای طرح ساماندهی کارگاههای تولید پنیر لیقوان و افزایش سطح کارخانه های سنتی از نظر میزان تولید، آزمایشگاه، کارشناسی کنترل کیفیت، از سه سال قبل آغاز شده و تا ارتقا کامل تمامی این واحدها به واحدهای صنعتی ادامه خواهد یافت.

برنو ادامه می دهد: در رابطه با افزایش میزان تولید این محصول نیز سازمان جهاد کشاورزی برنامه هایی برای افزایش میشهای مولد گوسفندی دارد که در آینده تولید پنیر را افزایش خواهد داد.

کارگاههای تولید پنیر لیقوان استاندارد سازی می شوند

مدیر صنایع کشاورزی و روستایی جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی با بیان اینکه در این روستا 41 واحد تولیدی پنیر وجود دارد، یادآور می شود: هم اکنون 18 کارگاه طبق معیارهای جهاد کشاورزی فعال و تعدادی نیز در حال طی سطح ممیزی برای رسیدن به سطح مطلوب و هماهنگ با این معیارها هستند.

محمد اعتمادی، تولید کننده و سرپرست تنها واحد نیمه صنعتی و تولید پاستوریزه پنیر لیقوان، در رابطه با شیوه و کیفیت پنیر تولید شده به روش صنعتی و استاندارد سازی شده می گوید: سه دستگاه جدید در این واحد تولیدی به کار گرفته می شود که این دستگاهها عبارتند از: دستگاه clearfire مانند صافی قوی عمل کرده (صافی تنها مواد درشت را جدا می کند، اما این دستگاه  تمامی املاح و ناخالصیها را از شیر جدا می کند)، سیستم سرد کننده ice pack که شیر را به شکل صنعتی و به صورت متعادل سرد می کند در حالی که در روش سنتی شیر را با یخ سرد می کنند، همچنین در زمستان در روش سنتی شیر را حرارت داده و گرم می کنند، اما در روش صنعتی با دیگ بخار گرم می شود.

وی با بیان اینکه بقیه مراحل و کارها به روش سنتی انجام می گیرد و پنیر تولید شده به هر دو روش سنتی و صنعتی به شرط رعایت شرایط اصولی اولیه هیچ تفاوتی در طعم ندارد، اضافه می کند: در حالت پاستوریزه پنیر تولیدی بلافاصله قابل مصرف است ولی در حالت سنتی باید سه تا شش ماه نگهداری و انبار شود تا ضدعفونی و عاری از میکروب باشد.

سالانه حدود چهار هزار تن پنیر لیقوان تولید می شود

مدیر صنایع کشاورزی و روستایی جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی با اشاره به اینکه سالانه سه تا چهار هزار تن پنیر لیقوان در این روستا تولید و در سرتاسر کشور توزیع می شود، می گوید: تلاش می شود با آموزش های لازم به عرضه کنندگان، روز به روز بسته بندی های بهتر، تکنولوژی به روز و کارآمدتر در فرآیند تولید بهره گیری های لازم صورت گیرد.

ایاز برنو با تاکید بر اینکه قصد داریم پنیر لیقوان به بهترین شکل ممکن تولید شود، اضافه می کند: برنامه آتی سازمان جهاد کشاورزی با هماهنگی بهداشت توجه و کسب بهترین کیفیت ممکن است.

مدیر صنایع کشاورزی و روستایی جهاد کشاورزی استان، تاکید می کند: در صورت کامل شدن این طرح ساماندهی خواهیم توانست جلوی تقلب را بگیریم و همچنین کسانی که خارج از این برنامه تولید کنند توقیف می شوند.

پنیر لیقوان تنها معرف واقعی خود است / کیفیت کالا مرغوبیت آنرا تبلیغ می کند

ایاز برنو با بیان اینکه پنیر لیقوان در سراسر کشور و در دنیا جایگاه بالا و شناخته شده ای دارد، گفت: پنیر لیقوان پنیر شناخته شده قطعا ایرانی است، که در اقصی نقاط کشور شناخته و مصرف می شود، در سطح بین المللی نیز ایرانیان خارج از کشور استقبال بالایی از آن دارند.

وی ضمن تاکید بر اینکه متاسفانه پنیر لیقوان به شکل رسمی صادر نمی شود، اظهار داشت: در تمام دنیا ایرانیان طرفدار این پنیر هستند و نیاز خود را به صورت سفارشی، پستی و یا صادرات چمدانی تهیه می کنند.

یعقوب خاکیان  تولید کننده پنیر هم تصریح می کند: تبلیغات تاثیر بالایی در فروش دارد، کسی که پنیر واقعی را نمی شناسد، مجذوب تبلیغات شده و پنیر نامرغوب را به نام لیقوان اصل مصرف خواهد کرد.

سید جلال میدانچی، فروشنده عمده پنیر لیقوان، با 30 سال سابقه فروشندگی محصولات لبنی و پنیر لیقوان، ضمن بیان اینکه پنیر لیقوان را از رنگ و طعم و درصد چربی آن می توان تشخیص داد، تاکید می کند: پنیر خوب و مرغوب را تنها کسی که تجربه خوردن پنیر واقعی و اصل را دارد می تواند تشخیص دهد، در واقع معرف و شناسنامه پنیر لیقوان رنگ و طعم و عطر منحصر بفرد آن است.

از سوی دیگر، مدیر صنایع کشاورزی و روستایی جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی، درباره علت معروفیت این محصول لبنی مخصوص دامنه های سهند می گوید: کیفیت کالا مرغوبیت کالا را تبلیغ می کند، عطر و طعم مناسب پنیر لیقوان به دلیل مراتع فوق العاده، دوشش مناسب، رعایت بهداشت و هنر فرآوری عواملی هستند که این محصول با کیفیت بالا و بی نظیر را تولید می کنند.

وی تاکید می کند: اما پنیر زمانی کیفیت پنیر اصل لیقوان را دارد که دوشش شیر به روش اهالی لیقوان به صورت کاملا حرفه ای انجام شده و بهداشت دوشش و کیفیت شیر به درستی رعایت شود.

محمد اعتمادی، تولید کننده دیگر پنیر نیز ضمن اشاره به اینکه در کل ایران در سه منطقه اسبراخون (سفیداخان) یا ابراخون، بیرق، لیقوان تنها مردان شیر دوشی را انجام می دهند، اذعان دارد: پنیر سالم که از شیر سالم تهیه شده سوراخهای بزرگ دارد که به نام "چشم  بادام" خوانده می شود، در صورتی که شیر سالم و کم کیفیت باشد سوراخهای کوچک دارد، کم وزن است و به اصطلاح پنیر باد کرده نامیده می شود.

آموزش تولیدکنندگان پنیر لیقوان برای ارتقای کیفیت محصول

مدیر صنایع کشاورزی و روستایی سازمان جهاد کشاورزی استان برنامه های این سازمان را برای معرفی بهتر و گسترش عرضه این پنیر در دنیا بهبود بیش از پیش فرآیند تولید این محصول از تولید شیر تا بسته بندی و آماده سازی برای مصرف عنوان کرده و اضافه می کند: برای این منظور نیز از چندین سال گذشته برای افزایش کیفیت پنیر لیقوان برنامه ریزی شده و بیشترین تاکید بر آموزش تولید کنندگان است.

یکی ازتولیدکنندگان پنیر در این خصوص می گوید: امروز با پیشرفت تکنولوژی، عدم پیگیری کارهای سنتی توسط روستائیان و گرایش به کارهای به روزتر یکی دیگر از عوامل موثر در کاهش کیفیت پنیر در بعضی موارد است.

جلال میدانچی، فروشنده مواد لبنی نیز با تاکید بر اینکه اگر هر سه شاخصه اصلی تولید پنیر لیقوان مهیا نباشد کیفیت محصول پائین خواهد بود، می گوید: بعضی از تولیدکنندگان شیر گوسفندان مناطق دیگر را که برای تولید پنیر به این روستا آورده می شود، به نام شیر لیقوان مورد استفاده قرار می دهند، که به نوبه خود تاثیر منفی در کیفیت پنیر لیقوان داشته و طعم آنرا نیز نامطلوب خواهد کرد.

دخالت تولید کنندگان غیر متخصص، دلیل تخریب شهرت پنیر لیقوان

این فروشنده با سابقه محصولات لبنی در تبریز یادآوری می کند: در میان تمامی تولید کنندگان، تعداد کارگاههایی که از مواد اولیه اصیل و روش اصولی برای تولید بهره می برند، کمتر از انگشتان یک دست است.

میدانچی می گوید: امروز در شهرهای دیگری مثل کردستان پنیر تولید شده و به نام پنیر لیقوان به فروش می رود که به دلیل برخوردار نبودن از ویژگیهای پنیر لیقوان کیفیت پایینی دارد و این مسئله باعث می شود افراد غیرمطلع و یا کسانی که تاکنون پنیر لیقوان واقعی را مصرف نکرده اند، تصور نادرستی از کیفیت و طعم این پنیر بدست آورند.

وی با بیان اینکه در مناطق دیگر برای بهبود کیفیت شیر پنیرسازی از آب اکسیژنه استفاده می کنند، تصریح می کند: خرد شدن پنیر مربوط به شیر است، پنیر مرغوب تولید شده با شیر گوسفند در این منطقه سفید و پرچرب خواهد بود اما پنیری که با شیر بز تولید شده زرد رنگ و کم چرب است.

همچنین مدیر صنایع کشاورزی و روستایی سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی، در خصوص ثبت برند پنیر لیقوان و مقابله با سوء استفاده از عنوان آن، می گوید: پنیر لیقوان آذربایجان شرقی تنها برند معروف پنیرهای کشور در دنیا و از نظر کیفیت و عطر منحصر به فرد و بی نظیر است.

ایاز برنو با بیان اینکه هر برند یک مرکزیت دارد و حاشیه ای، می گوید: پنیر لیقوان در روستاهای هربی و بیرق نیز تولید، اما به نام لیقوان معرفی می شود.

برنو با بیان اینکه برند یک نشان است و برندهای متعددی تحت عنوان پنیر لیقوان وجود دارد، اظهار می کند: برند محصول توسط افراد تولید کننده ثبت می شود، اما بازار خود بخود پنیرهای تقلبی را  پس می زند و بهداشت مواد غذایی بازار از ارائه محصول نامرغوب جلوگیری می کند.

مدیر صنایع کشاورزی سازمان جهادکشاورزی استان، اذعان دارد: در سالهای اخیر برخی پنیرهای تقلبی هم از دیگر استان های کشور بنام پنیر لیقوان، وارد بازار شده که مصرف کنندگان باید در خرید پنیر لیقوان توجه بیشتری داشته و این محصول را از فروشگاه های مجاز و معتبر با شناسه پنیر لیقوان تهیه کنند.

***

با توجه به آنچه گفته شد در اینکه پنیر لیقوان از مرغوبیت و کیفیت بسیار بالایی برخوردار است تردیدی وجود ندارد اما اینکه چرا مسئولان امر اقدامی برای ثبت این محصول به عنوان یکی از برندهای پنیر ایرانی اقدام نمی کنند و برنامه ای برای تولید صنعتی و گسترده برای بازارهای بین المللی وجود ندارد، سئوالی است که باید دستگاه‌های ذیربط پاسخگو باشند.

---------------------

گزارش: ناهید زمانی

عکس: آذین حقیقی

پژوهش های جغرافیایی

فهرست مقالات

مجله آمایش سرزمین

مجله آمایش سرزمین > دوره: دوم، شماره: سوم

فهرست مقالات

پژوهشهای جغرافیای طبیعی

فهرست مقالات

فهرست مقالات

بررسی هویت بخشی شهر فیروزآباد در بهسازی و نوسازی بافت تاریخی شهر

بررسی هویت بخشی شهر فیروزآباد در بهسازی و نوسازی بافت تاریخی شهر گور
با استفاده از تکنیک
SWOT

 

تاریخ دریافت مقاله: 25/12/87               تاریخ پذیرش مقاله: 30/6/88

 

 

دکتر اکبر کیانی (دکتری جغرافیا و برنامه­ریزی شهری، عضو هیأت علمی دانشگاه زابل)

فرضعلی سالاری سردری (دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه­ریزی شهری، دانشگاه زابل)                   

محمد صادق افراسیابی راد (دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه­ریزی شهری، دانشگاه زابل)

 

 

چکیده

     هویت شهری نشان دهنده فرهنگ شهرنشینان است، بافت فرسوده تاریخی به عنوان هویت و تبلور فرهنگ آن شهر می­باشد. بنابراین، حفظ آن در زمان بهسازی و نوسازی تاکید می­شود. شهر گور اولین شهر دایره­ای ایران در زمان ساسانیان می­باشد، که در حاشیه شهر فیروزآباد کنونی در استان فارس واقع است. هدف از مقاله حاضر مطالعه و بررسی مشکلات و ارائه راه کارها به منظور حفظ و ایجاد هویت برای شهر فیروزآباد از طریق بهسازی و نوسازی بافت فرسوده تاریخی شهر گور می­باشد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و تکنیک سوات(SWOT)  ضمن شناخت و بیان اهمیت بافت تاریخی شهر گور، روش­هایی را جهت دخالت موثر در بهسازی و نوسازی و حفظ بافت تاریخی شهر فیروزآباد به عنوان یک میراث و هویتی ماندگار ارائه شده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد، اجرای طرح­های توسعه شهری شهر فیروزآباد بدون توجه به بافت تاریخی شهر گور صورت گرفته است بر این اساس، رشد و توسعه شهرنشینی، ارائه ایده­های معماری و شهرسازی بی­هویت و افزایش جمعیت شهر فیروزآباد موجب فراموشی در امر بهسازی و نوسازی شهر گور گردیده است، که به تبع آن، عدم استفاده از متخصصین و برنامه­ریزان شهری در بافت تاریخی شهر گور هم خود دلیلی بر این وضعیت است. در ادامه تحقیق انواع راه حل ها و اولویت­های اجرایی متناسب با شرایط محیطی و بافت شهر فیروزآباد مطرح شده است.

 

واژه های کلیدی

برنامه­ریزی شهری، بهسازی و نوسازی، بافت تاریخی، فیروزآباد، شهر گور.

Download
دانلود متن کامل مقاله



نقش پارک بازار لنگرود در تغییرات فضایی شهر

نقش پارک بازار  لنگرود در تغییرات فضایی شهر

 

تاریخ دریافت مقاله:  4/10/89                    تاریخ پذیرش مقاله:  30/10/89

 

دکتراکبر معتمدی مهر ( استادیار گروه جغرافیای انسانی دانشگاه آزاد اسلامی- واحد رشت)

ابوذر مطیع دوست کومله (کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری)

 

چکیده

اصطلاح "پارک بازار" بلاتردید مفهومی جدید و کم سابقه در کشورمان ایران می باشد. در این اصطلاح،  واژه "پارک " در کنار واژه " بازار" بدین منظور قرار گرفته، تا نشان دهد این مجموعه هم دارای کارکرد تجاری و بازرگانی، و هم دارای کارکرد تفریحی و گذران اوقات فراغت است. شهر لنگرود با دارا بودن دو بازار هفتگی در روزهای شنبه و چهارشنبه، بیش ترین حجم مبادلات انواع محصولات و کالاها را در منطقه شرق گیلان برعهده دارد. از آنجایی که پراکندگی این بازارها در معابر و محلات شهر، مشکلات متعددی را برای شهر و شهروندان ایجاد می نموده، جهت حل این مشکلات و همچنین به منظور دستیابی به اهداف معین، "پارک بازار" در محل پارک فجر لنگرود مورد بهره برداری قرار گرفته است.

روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی است و به دلیل کمبود منابع موثق در این باره، بیشتر اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، از برداشت های میدانی و مصاحبه با کسبه و مغازه داران و نیز فروشندگان بساطی های بزرگ وکوچک (دستفروشان) در پارک بازار لنگرود استخراج شده و سپس نقش پارک بازار در تغییرات فضایی شهر (شامل تغییرات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی) تبیین شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هرچند مغازه های درون پارک بازار به سبب رونق کم جمعیتی و اقتصادی، کمترین تاثیرات در تغییرات فضایی شهر را داشته،  و لیکن "جمعه پارک بازار" با فعالیت فروشندگان بساطی بزرگ وکوچک خود، علاوه بر افزایش رونق مجموعه پارک بازار، بیش ترین تاثیرات در تغییرات فضایی شهر را نیز سبب شده است.

 

واژه های کلیدی

پارک بازار لنگرود، فروشندگان بساطی، کسبه و مغازه داران، تغییرات فضایی شهر