جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیای سیاسی ؛ فاشیسم

آنتونیوگرامشی تعبیر جالبی‏ پیرامون فاشیسم بیان کرده است؛«یک ضد حزب که درهایش‏ را به روی همه متقاضیان باز کرده و با وعده مصونیت، جماعت بی‏شکل را قادر ساخته است با برق و جلاهای‏ انگاره‏های سیاسی مبهم و آشفته،برون‏ریزی وحشیانه‏ هیجانات نفرت‏ها و آروزهایشان را بپوشاند».

تعابیر مختلفی در رابطه با فاشیسم به عنوان یک ایدئولوژی و یک حکومت یا نطام سیاسی بیان گردیده که نمونه‏های بارز آن آلمان نازی و ایتالیای موسولینی‏ بین دو جنگ جهانی در قرن بیستم است. یکتاگونگی نظام فاشیستی در اعمال قدرت بر جامعه تحت سیطره اش توجه بسیاری از اندیشمندان سیاسی را جلب کرده تا به بررسی ماهیت این ایدئولوژی و نظام برساخته بر آن بپردازند.اعمال قدرت فاشیسم تمامی عرصه های جامعه را در بر می گیرد به گونه ای که نظام های فاشیستی از نظر بورکراسی اعمال قدرت جزو گسترده ترین نظام ها محسوب می شوند. در واقع نظام فاشیستی به تعبیری تا اتاق خواب شهروندان خود پیش رفته و اعمال قدرت می کند. بررسی های انجام شده در رابطه با نظام های فاشیستی بخصوص در آلمان هیتلری نشان دهنده آن است که نظام فاشیستی در پی آن است که شهروندانش از آغاز و تا پایان زندگی تحت سیطره خود داشته باشد اینکه تعیین کند چه اسم هایی را باید برای فرزندان خود انتخاب کنند، چه چیزهایی را باید بخوانند و چه مطالبی باید سانسور شود، چه گونه لباس بپوشند و چه لباس هایی را نباید بپوشند، چه کتاب هایی باید سانسور شود، چه مراسم هایی باید ممنوع شود، شهروندان باید چگونه رفتار کنند و هزاران اعمال قدرت دیگر که نظام های فاشیستی برای محدود کردن شهروندان خود و سیطره بر آنها را در پیش می گیرد. با این وجود مهمترین دستاورد فاشیسم شکل دادن به یک اضمحلال فرهنگی و اجتماعی در جامعه تحت سیطره اش است.

نظام فاشیستی چنان جامعه را به ورطه تباهی سوق می دهد که سرسپردگی، زبونی، دروغ، تزویر و دیگر ویژگی های ضد اجتماعی در جامعه گسترش یافته و افراد جامعه در همکاری با فاشیسم و بهرمندی و استفاده از رانت از یکدیگر سبقت می گیرند و طبقه ای از نوکیسه گانی در جامعه سر برمی آورد که ارتزاق و حتی حیات اش وابسته به نظام فاشیستی است از این رو در حفظ آن از هیچ جنایتی فروگذار نیستند. این طبقه است که حامی بی چون و چرای نظام فاشیستی و پیش برنده اهداف آن است. فارغ از الیت های نظام فاشیستی که تلاش وافری در توجیه ایدئولوژیک این نظام ها به کار می گیرند این طبقه نو کیسه در واقع مدیران میانی هستند که موتور سرکوب و تحکیم نظام فاشیستی را روشن نگاه داشته و خشونتی را شکل می دهند که پیش از این توسط الیت های نظام فاشیستی توجیه ایدئولوژیک شده اند. اینها به کار خود ایمان دارند از فکر کردن پرهیز می کنند و تنها اجرا کننده فرامینی هستند که دریافت می نمایند.خاستگاه طبقاتی این طبقه نو کیسه به حاشیه راندشدگان جامعه مدرن هستند به عبارت دقیق‏تر،گروه های وامانده دست به‏ دامان افراد مقتدر می‏شوند. با این وجود فاشیست‏ها همچنین از طبقه سرمایه‏دار و صاحبان صنایع در جهت حفاظت و مصونیت سرمایه‏هایشان حمایت می‏کند تا از این طریق از منافع این حمایت بهره مند گردند. رانت جزو ویژگی های ذاتی نظام های فاشیستی است که بسته به میزان سرسپردگی  و تلاش در پیشبرد اهداف نظام های فاشیستی به افراد و گروه های مختلف تعلق می گیرد.

آنچه نظام های فاشیستی در تحکیم قدرت خود بر جامعه تحت سیطره اش انجام می دهند سبب شکل گیری گونه ای منجلاب و اضمحلال اجتماعی است که توان مخالفت و مبارزه با قدرت اعمال شده را از شهروندان باز می ستاند و به شکل گیری جمعیتی بی تفاوت منتهی گردیده که به روزمرگی خود دلسپرده و بازخور اعمال قدرت را به زندگی اجتماعی خود تسری می دهند و اینجاست که بدل می گردند به گرگ یکدیگر و به دریدن هم مشغول، و دلخوش آنکه در قانون جنگل ضعیف محکوم به فناست. انسانیت در چنین جامعه ای به فراموشی سپرده شده و مرگ دیگری شادی آفرین است و مایه انبساط خاطر. سقوط شان انسان در چنین جامعه ای ، به شکل گیری گله ای از حیوانات رام شده منتهی گردیده که نظام فاشیستی بسان چوپان پیش برنده این گله به ورطه نابودی است. به همین علت است که در تاریخ مدرن نمی توان مثالی یافت که نظام های فاشیستی از طریق قیام های مردمی سقوط کرده باشند.

اما ایدئولوژی فاشیسم به تعبیر لینتز[1] ضد همه چیز است؛ضد مارکسیسم،ضد کمونیسم،ضد پرولتاریا،ضد لیبرالی،ضد نظام پارلمانی یهودستیز،ضد سرمایه‏داری، ضد جهان وطنی و حتی ضد عقل‏گرایی است و به تعبیر آرنت حتی ضد خود است و به‏ قول سورل،نوعی«اسطوره»است.

نظام‏های فاشیستی،حیات و استمرارشان به‏ جنگ و بحران وابسته است.در جامعه‏ای که صلح‏ حکمفرما باشد،فاشیسم جایگاهی نخواهد داشت. همانطور که موسولینی آورده است«فاشیسم،مقدم‏ بر همه،نه به اسکان یک صلح دایمی اعتقاد دارد،نه به‏ فایده آن.فقط جنگ است که تمامی توش و توان‏ آدمی را به بالاترین«کشش»می‏رساند و بر پیشانی‏ مردمانی که شجاعت رویارویی با آن را دارند،مهر شرافت و نجابت می‏زند.»

 با توجه به مباحث مطرح شده باید گفت فاشیسم با اقتدارگرایی تفاوت دارد.به عبارت‏ دقیق‏تر،فاشیسم نوع پیشرفته و مدرن نظام‏های‏ اقتدارگرا است.اگر نظام‏های اقتدارگرا شامل‏ دیکتاتوری‏های نظامی و رژیم‏های دیکتاتوری های سکولار  باشند،از دو بعد با فاشیسم متمایز می‏شود اول : تمایل شدید نظام‏های فاشیستی به کسب حمایت‏ توده‏ای.البته در نظام‏های اقتدارگرا نیز به دنبال این‏ حمایت هستند اما تاکید اساسی بر آن نیست،در صورتی‏ که فاشیسم از میان هلهله و فریاد و راهپیمایی توده ای و گله ای سر برمی‏آورد. در وهله دوم در نظام‏های‏ اقتدارگرا،تمرکز بر دولت است در صورتی که در نظام‏های فاشیستی سعی در برتری حزب یا طبقه حامی به عبارت دیگر همان نوکیسه گان است که‏ تمامی عرصه‏های عمومی و سیاسی را در اختیار دارد.

در مجموع،نظام‏های اقتدارگرا،نظام‏هایی ماقبل‏ مدرن هستند که اقتدار آنها بر جنبه‏هایی محدود و شاید به حوزه‏هایی سیاسی منجر می‏شود،ولی نظام‏های‏ فاشیستی بر کل جامعه سیطره داشته و درصدد از بین‏ بردن جامعه و دولت هستند تا جایی که«هیچ عرصه‏ حیات آدمی»خصوصی«تلقی نشود» و به‏ این دلیل است که امکان پیدایش نظام‏های فاشیستی‏ در عصر مدرن قابل طرح است.

فضاهای شهری و اصول شهرسازی ایرانی

فضاهای شهری و اصول شهرسازی ایرانی

فضاهای شهری از مهمترین و فعال‌ترین مکان‌های شهری در دوران‌های مختلف زندگی بشر به حساب می‌آیند. توجه به عناصر و کیفیت‌های موجود در اینگونه فضاها در دوران‌های مختلف تاریخی بر اساس اهداف و خواسته‌های ساکنین شهرها متفاوت بوده است اما آنچه که در تمامی دوران‌ها مشترک بوده، حضور مردم و وجود روابط اجتماعی حاکم بر آنها است که مهمترین اصل در پویایی فضاهای شهری به حساب می‌آید. ادامه مطلب ...

فقر و محیط زیست :

فقر و محیط زیست :


ناکامی بشر درایجاد تغییراساسی در وابستگی اش به منابع تجدید ناپذیر درشیوه‌های جدید تولید ، باعث بروز بحران گردیده است. این بحرانها به واسطه گسترش مکانی سرمایه‌های تولیدی به مناطقی که تـا به حال توسعه نیافته‌اند به طور پیوسته به تعویق افتاده است. این گسترش توام با چرخه تولید مواد معدنی موجب بروز بحران زیست محیطی در نواحی ومناطقی می‌گردد که منابع قابل استخراج دارند.
پیوندهای محکم و پیچیده‌ای میان توسعه، محیط زیست و فقر وجود دارد. گزارش جهانی توسعه درسال 1992 با این بیانیه آغاز شد :
"دستیبابی به توسعه پایدار و عادلانه همچنان بزرگترین چالش در برابر نوع بشر است "

بانک جهانی،1992


اکنون تعداد فقرا درجهان بیش از هرزمان دیگر است (حدود 1.5 میلیارد نفر). اغلب فقرا در نقاطی از جهان زندگی می‌کنند که با یک محیط زیست تخریب شده مواجه هستند و در برخی موارد خود آنها در تخریب محیط زیست خود سهم اساسی دارند! آلودگی آب وهوا حتی در کشورهای برخوردار از رشد اقتصادی نیز مشهود است و تخریب ذخایر کشاورزی ، جنگل و تالاب نیز عمق و وسعت محرومیت را دربسیاری از مناطق روستایی گسترش میدهد. عدم وجود آب آشامیدنی سالم و پاکیزه نیز از اهمیت زیادی برخوردار است و هرساله دو میلیون کودک در اثر استفاده از آب شرب آلوده و ابتلا به بیماریهای میکروبی و غیره جان خود را از دست میدهند.

بانک جهانی،1992


پیوندهای دوجانبه و توام با همیاری بین فقر وتخریب محیط زیست که تحت عنوان اصل "نابودسازی اکوسیستم از سرناچاری " توسط فقرا توصیف میشود،تخریب محیط زیست را تسریع می کند.دستیابی به اراضی قابل کشت ،چوب برای سوخت یا مصارف دیگر،مراتع بیشتر برای چرای دام و دیگر منابع طبیعی قابل بهره برداری،برای همه انسانها یکسان نیست.
دانشمندان زیست محیطی، امروز ابعاد سیاسی حقوق استفاده از ذخایر را مورد تاکید قرار میدهند و برضرورت بررسی پیوندهای میان محیط زیست، اقتصاد و جامعه تاکید می‌کنند. بنا به اعتقاد گروهی از متخصصین زیست محیطی :
"تخریب زمین می‌تواند موجبات تضعیف توسعه اقتصادی را فراهم آورده و باعث ناکامی آن گردد، درحالی که توسعه اقتصادی در سطح پایین نیز به نوبه خود می‌تواند تحت تأثیرات شدید پدیده تخریب محیط زیست باشد! "
فقروتخریب محیط زیست که بواسطه فرآیند توسعه ایجاد می‌گردند، متقابلاً بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند تا جهانی وحشتناک و مملو از مخاطره بوجود آورند،به گونه‌ای که دراین جهان هم مردم روستایی و هم شهری به دام می‌افتند.
درحال حاضر عبارت توسعه پایدار، به طور گسترده در حوزه سیاست و نیز در حیطه پژوهش در سطح جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
توسعه پایدار،تعاریف بسیاری دارد اما موثرترین و فراگیرترین تعریف این واژه تعریف کمیسیون برانت لند با عنوان "آینده مشترک ما " است که عبارت است از : توسعه‌ای که بدون لطمه زدن به قابلیت نسل‌های آینده دربرآورده ساختن نیازهای خود، نیازهای امروز را برآورده سازد.
این تعریف توسط کسانی که نگران فقر ورعایت عدالت بین نسل امروز و نسل‌های آینده از حیث دستیابی به طبیعت و منابع طبیعی هستند و نیز برای کسانی که مشتاق استفاده از طبیعت و حفظ زیستگاهها و گونه‌های جانداران و حیات وحش می‌باشند مورد پسند قرار گرفته است.
توسعه پایدار نخستین بار از طریق استراتژی حفظ جهان (wcs) مدون گردید. این استراتژی توسط IUCN و با حمایت مالی برنامه محیط زیست سازمان ملل و صندوق حیات وحش جهان تهیه گردید. اصل توسعه پایدار از آن به بعد و بواسطه پیگیریهای سازمان ملل پیشرفت محسوسی یافته است.
استراتژی جهانی حفاظت از محیط زیست، سه هدف را برای حفظ محیط زیست برمی‌شمارد. نخستین هدف، ادامه فرآیندهای اساسی زیست محیطی است؛ فرآیندهای یادشده برای تولید غذا، سلامت و دیگر جنبه‌های بقای انسانی و توسعه پایدار ضروری هستند.
نظام‌های حمایت از حیات شامل خاک و زمین کشاورزی، جنگل‌ها و زیستگاهها، حیات‌وحش و منابع آبهای شیرین وشور می‌باشد. تهدیدهای زیست محیطی جاری شامل فرسایش خاک، مقاومت آفات و حشرات دربرابر حشره‌کشهای شیمیایی،تخریب جنگل‌ها و بروز سیل و رسوبگذاری ناشی از آن و آلودگی آبها و سواحل است.
هدف دوم عبارت است از حفظ تنوع زیستی ، یعنی گونه‌های ژنتیکی چه در تنوع و گوناگونی محصولات گیاهی و دامی اهلی و چـه در انواع مختلف گونه‌های جانوری و گیاهی وحشی. این تنوع ژنتیکی هم درحکم بیمه است (بعنوان مثال بیماریهای گیاهی) وهم در حکم سرمایه‌گذاری برای آینده( مثلاً پرورش محصولات گیاهی یا دارویی
هدف سوم، توسعه پایدار گونه‌ها و زیستگاهها است که بویژه درخصوص گونه‌های گیاهی و جانوری که برداشت یاصید می‌شوند،شیلات وآبزیان، ذخایرجنگلی وچوب ومراتع و چراگاهها و بهره برداری منطقی و درعین حال حفاظت اصولی از آنها جهت نسل حاضر ونسل‌های آینده خلاصه می‌شود.
با توجه بـه اینکه فقر جوامع محلی می‌تواند منجر بـه رویکرد آنان بـه برنامه ریزی غیراصولی و خارج از اصول مدیریتی صحیح از هریک از منابع فوق گردد، لذا رشد اقتصادی بعنوان تنها راه مقابله با فقرو بالتبع آن تنها راه تحقق اهداف توسعه زیست محیطی تلقی می‌گردد و درگرو همین وابستگی متقابل اقتصاد و محیط زیست است که توسعه پایدار معنا می‌یابد.
دربرنامه جهانی مراقبت از زمین، که درسال 1991 توسط IUCN ارائه گردیده، این موضوع به این شکل مطرح شده است:
ما نیازمند توسعه‌ای هستیم که هم مردم مدار یعنی معطوف به بهبود شرایط انسانی و هم مبتنی برحفاظت از محیط یست یعنی حفظ تنوع و قدرت تولید طبیعت باشد.ماناگزیریم که به برخی دیدگاهها در مورد محیط زیست و توسعه پایان دهیم.دیدگاههایی که گویی این دورا در مقابل یکدیگر قرار میدهد.در واقع ما باید بپذیریم که این دو اصل ( محیط زیست و توسعه )، دو بخش ضروری یک فرایند اجتناب ناپذیر هستند .   مطلب کامل را در نشانی:http://mashadiali.blogfa.com/post-56.aspx ببینید.

==============================================

 دبیر کل سازمان ملل متحد در پیامی به نخستین اجلاس بین‌المللی «محیط زیست، صلح و گفت‌وگوی تمدن‌ها و فرهنگ‌ها» اعلام کرد:  ما برای آن که دنیایی مملو از صلح، آزادی و کرامت برای همه بسازیم، محتاج آب سالم، زمین حاصلخیز و هوای پاک هستیم.   مطلب کامل تر را در: http://www.hamvatansalam.com/news29218.html ببینید.

منبع: وبلاگ http://hr-vojdani.blogfa.com/post/250/%D9%81%D9%82%D8%B1-%D9%88-

رابطهء فقر روستایی و محیط زیست‏ در کشورهای در حال توسعه

رابطهء فقر روستایی و محیط زیست‏ در کشورهای در حال توسعه

ادامه مطلب ...

فقرا بیشتر به تخریب محیط زیست دامن می زنند یا ثروتمندان ؟

فقرا بیشتر به تخریب محیط زیست دامن می زنند یا ثروتمندان ؟

ادامه مطلب ...

ساخت دوایر متحد المرکز(نظریه ارنست برگس)

ساخت دوایر متحد المرکز(نظریه ارنست برگس)

این طرح به عنوان نظریه ای متحد المرکزی شناخته شده است.الگوی ساخت شهر براین اصل استواراست که توسعه شهرازناحیه مرکزی به طرف خارج شهرصورت گرفته وتعدادی مناطق متحدالمرکز را تشکیل می دهد. این مناطق، با ناحیه مشاغل مرکزی شروع شده وبه وسیله منطقه درحال تحول احاطه می شود، که خوددرحال تبدیل به ادارات وصنایع سبک بوده ویا به واحدهای مسکونی کوچکتری تبدیل می شوند. این قسمت، ناحیه ای است که مهاجرین شهربه طرف آن جلب می گردند. وبه نوبه خود یا مسکن کارگران است یا محل بعضی ازساختمانهای قدیمی شهر، بالاخره منطقه سفرکنندگان دربیرون منطقه ساخته شده شهر قراردارد. قسمت اعظم منطقه سفرکنندگان ،احتمالاً بصورت اراضی باز است. اما دهکده هایی که درداخل آن وجوددارد، اغلب خصوصیات خود را تبدیل به سکونتگاههای خوابگاهی می نمایند.

ادامه مطلب ...

نظریه مکان مرکزی

 نظریه مکان مرکزی

یکی از علمی ترین ساخت سکونتگاه ها که در بیشتر موارد،برنامه های توسعه اجتماعی _ اقتصادی کشورها ونواحی را تحت تاثیر قرار داده است ، نظریه مکان مرکزی والتر کریستالر (1893-1969) است که آن را در سال 1933 در کتاب خود به نام مکان های مرکزی در بخش جنوبی آلمان منتشر ساخت.این نظریه تا دهه1950 مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه در سال 1966 به زبان انگلیسی ترجمه ومنتشر شد و از آن زمان به بعد،اساس مطالع شهری _ ناحیه ای قرار گرفت وشهرت جهانی یافت.

والتر کریستالر،در طرح نظریه مکان مرکزی،بیشتر از نظریات علمی فن تونن (کاربری زمین های کشاورزی)، آلفرد وبر(مکان گزینی صنعتی،1909) وانگلندر(کرایه حمل ونقل،1924) بهره گرفته است.وی در سال 1940،به همراهی اگوست لوش، سازمان فضایی اقتصادی را تهیه کرد.هدف اصلی نظریه مکان مرکزی ، شرح وتبیین سازمان فضایی سکونتگاه ها وحوزه نفوذ آنهاست.

فرضیات واصول نظریه کریستالر

والتر کریستالر،اساس نظریه خود را در مجموعه ای از فرضیات قرار داده است که خلاصه ای از آن در زیر می آید :

وجود دشت یکنواخت که در آن به طور یکسان ،حمل ونقل به همه جهات به آسانی امکان پذیر است.در این دشت تنها یک وسیله نقلیه کار می کند.

جمعیت به طور یکنواخت در سراسر دشت پراکنده شده اند.

در مکانهای مرکزی واقع در دشت برای حوذه های نفوذ،کالا وخدمات تهیه می شود وکارکردهای اداری ایجاد می گردد که مغازه های ظروف فلزی(کالا)،خشک شویی(خدمات) و دفتر برنامه ریزی(اداری) نمونه هایی از آن است.

مصرف کنندگان، به نزدیک ترین مکان مرکزی که کالا و خدمات مورد نیاز آنان را ارائه می دهد مراجعه می کنند.در اینجا،مصرف کنندگان،حداقل مسافت را برای دریافت کالا و خدمات می پیمایند.

تهیه کنندگان کالا وخدمات،مردان اقتصادی هستند و همواره تلاش می کنند که در دشت به حد اکثر سود دست یابند و چون مردم با توجه به صرفه اقتصادی به نزدیکترین مرکز مراجعه می کنند،تهیه کنندگان کالا و خدمات از یکدیگر فاصله می گیرند تا مصرف کنندگان بیشتری را جلب کنند.

در این دشت در برخی از مکان های مرکزی ،کارکردهای بیشتری عرضه می شود.این قبیل مکان های مرکزیةدر سطوح بالاتر نظام سلسله مراتب مرکزی قرار می گیرند، در حالیکه مکان هایی که تنها دارای چند کارکرد است در سطوح پایین تر نظام سلسله مراتبی فعالیت می کنند.

در سطوح بالاتر نظام سلسله مراتب مرکزی،همه کارکردها از جمله ، کارکردهای سطوح پایین تر نظام عرضه می شود.

همه مصرف کنندگان از نظر درامد وتقاضا برای کالا و خدمات،در موقعیت مساوی قرار گرفته اند.

با توجه به موارد مذکور،در نظریه کریستالر، دو عامل مهم به نظر می رسد:الف)آستانه کالا و خدمات،ب)محدوده بازار فروش کالا وخدمات.در اینجا نتیجه می گیریم که مراکز مختلف نظام سکونتگاهی ، تنها از طریق نوع وتعداد کالاها،محدوده بازار فروش کالا وخدمات و میزان اشتغال  وجمعیت شناخته وتبیین می شود.

در نظریه کریستالر،عامل هزینه حمل و نقل وآمد وشد برای خرید کالا وخدمات ، از موارد تعیین کننده محسوب می شود،یعنی مصرف کنندگان کالا و خدمات برای گریز از پرداخت هزینه زیاد آمد وشد، به نزدیکترین مکان مرکزی مراجعه می کنند و در صورتیکه مصرف کننده ای به مکان مرکزی(بازار) دورتری مراجعه کند و هزینه مسافرت بیشتری را بپردازد، باید کالا وخدمات کمتری را بخرد.این "تاثیر عارضی" فاصله از طریق پرداخت هزینه حمل ونقل به واقعیت می رسد.نتیجه این عملکرد،کاهش تقاضا با توجه به عامل فاصله از مکان مرکزی است.روشن است که علاوه بر هزینه اضافی حمل ونقل، مدت زمان مصرف شده نیز از عوامل اصلی در عدم مراجعه به مکان مرکزی دورتر خواهد بود.

نظریه مکان های مرکزی وسلسله مراتب شهری

به طور کلی، مکان های مرکزی یعنی مراکزی که فعالیت های تولیدی به منظور تولید و عرضه کالا و خدمات در آن جا متمرکز است. حال این مراکز یا میتواند مراکز فرعی و اصلی موجود در داخل یک شهر باشد ویا این که خود شهر به عنوان یک مرکز تولیدی در یک نظام توزیع شهری در نظر گرفته شود (زیرا همان طور که می دانیم نقش اصلی یک شهر تولید و ارائه کالا و خدمات به مناطق اطراف خود است).

درجه مرکزیت هر شهر به وسیله مرتبه آن تعیین میشود، بدین ترتیب که شهرهایی که در طبقه بالایی قرار دارند، دارای جمعیتی بیشتر و منطقه نفوذی بزرگ تری هستند (منظور از منطقه نفوذی،جمعیتی است که علاوه بر جمعیت خود شهر ،از کالا ها خدمات شهر مورد استفاده می کند)و در ضمن تعداد و نوع فعالیت های تولیدی آن ، بسیار متنوع و گوناگون است.از طرف دیگر شهرهایی که در طبقه پایین تری قرار دارند، مراکز ارائه کالا هاو خدماتی هستند که نیازهای ضروری و اولیه انسانی را (مانند گوشت، نان، لبنیات، پوشاک و مواد سوختنی) که احتیاج به خرید مداوم و روزانه دارد برآورده می کند. بنابراین درهر جامعه ای یک سلسله مراتب شهری وجود دارد، زیرا وسعت بازار برای کالاها و خدمات گوناگون مختلف است که این به نوبه خود ناشی از وجود یکصد بالا و پایینی است که برای اندازه بازار هر کالا و خدمتی وجود دارد. حد پایین، به حداقل میزانی که یک کالا قابل عرضه باشد گفته می شود، که این در نقطه سر به سر قرار گفته (نقطه سر به سر جایی است که درآمد متوسط برابر هزینه متوسط باشد که البته در هزینه متوسط سود نرمال هم نهفته است).

حد بالای وسعت بازار یک کالا، بیشتر دارای مفهوم فضایی است. تعیین کننده اصلی و تنها عامل تعیین کننده این حد بالای وسعت بازار،هزینه حمل و نقل است (حد نهایی در جایی که تقاضا برای آن کالا صفر است، تعریف می شود).

این حد بالا و پایین وسعت بازار برای هر کالا، تواما تعداد و اندازه مکان های مرکزی که هر کالا را عرضه می کند، تعیین می کند. از آن جایی که کالاها و  خدمات با توجه به وسعت بازار خود در طبقه های مختلفی قرار می گیرند، یک شبکه مکان های مرکزی (یا نظام سلسله مراتب شهری)به وجود می آید که مراکز کوچک و محدوده های اطراق شان، درون محدوده بازار شهرهای بزرگ قرار دارند.

در هر سلسله مراتب شهری، اندازه شهر به سطح مرتبه ای بستگی دارد که آن شهر در آن قرار گرفته، به خاطر این که فعالیت هایی که در هر شهر انجام می گیرد به موقعیت مکانی آن نسبت به سایر شهرهای هم مرتبه و بزرگ تر از آن بستگی دارد. بنابراین، حد مطوب اندازه شهر، تمام مفهوم مطلق خود را در یک نظام سلسله مراتب شهری، که در آن اندازه های مختلف شهر وجود دارد، از دست می دهد. با توجه به این نکات متوجه می شویم که، مساله توزیع جمعیت در حد مطلوب، دریک سلسله مراتب شهری مهم تر از تعیین حد مطلوب اندازه شهر است. سلسله مراتب شهری از چند نظر مختلف بهترین شکل سازماندهی فضاست. توزیع کالاها و خدمات به تمام جامعه، انتقال تکنولوژی های جدید و ابداعات به سراسر جامعه و وجود روشهای مختلف زندگی در محیطهای گوناگون است. وجود این نوع سلسله مراتب شهری باعث می شود که تقریباً هر اندازه شهری با حد مطلوب سازگار باشد.

اولین تئوری مکان های مرکزی به وسیله کریستالر که یک جغرافی دان بود در سال 1933، در مورد نواحی جنوب آلمان، عنوان شد. او متوجه شد که رابطه مشخصی بین اندازه شهر و تعداد شهرهایی که درآن طبقه از اندازه شهر قرار دارند، وجود دارد و بالاخره، برای ژی بردن به اندازه شهر، باید در مورد تمام کالاها و یا خدماتی که در آن شهر تولید و عرضه می شود، اطلاعاتی داشت. هر شهر که در هر طبقه اندازه ای خاصی قرار دارد، تمام کالاها و خدماتی را که شهرهای کوچک تر عرضه می کنند به علاوه کالاها و خدمات بیشتری که به بازار بزرگتری احتیاج دارند، تولید و عرضه می کند.

در حدود دو سال بعد، در سخت ترین سالهای جنگ جهانی دومف »آگوست لوش«، بعضی از فرضهای مدل کریستالر را تغییر داد و یک نظام شهری را بنیان نهاد که با حقیقا سازگاری بیشتری داشت. برعکس مدل کریستالر در مدل لوش، شهرهای هم اندازه، می توانند کالاها و خدمات مختلفی را تولید و عرضه کنند.

نظام سلسله مراتب شهری را که منتج از نظریه مکانهای مرکزی است، می توان در ساده ترین حالت خود با استفاده از ابزارهای ریاضی نشان داد و معمولاً رابطه مستقیم بین تعداد و تنوع فعالیت ها و جمعیت شهر وجود دارند. بنابراین، می توان گفت شهرهایی که در طبقات بالاتر قرار دارد، جمعیت بیشتری هم دارد. در این صورت شهری که در طبقه اول قرار گرفته، کوچکترین اندازه شهر در نظام سلسله مراتب شهری است و شهری که در طبقه آخر قرار گرفته، دارای بزرگترین اندازه شهر در آن نظام شهری است.

از خصوصیات دیگر سلسله مراتب شهری بر اساس نظریه مکانهای مرکزی این است که فاصله بین شهرهای موجود در هر طبقه با طبقه ای که آن شهرها در آن واقع شده است، رابطه عکس دارد. بدین ترتیب که فاصله بین شهرهایی که در طبقه قرار دارند، کمتر از فاصله بین دو شهری است که در طبقه بالاترند.

نباید فراموش شود که یکی از فرضه های مهم این نظریه بیان می کند که منابع تولید و جمعیت به طور یکنواخت در منطقه توزیع شده باشد، اما نامنظم بودن توزیع فضایی منابع تولید و به تبع ان مناطق تولیدی و صنعتی و همچنین وجود خاصیت صرفه جویی های ناشی از تجمع ، باعث برهم زدن یکنواختی سیستم سلسله مراتب شهری بر اساس نظریه مکانهای مرکزی می شود.

نکته دیگر این که نظریه مکانهای مرکزی، وضعیت موجود یک سیستم سلسله مراتب شهری را در حالت ایستا (استاتیک) توضیح می دهد و نمی تواند با رشد دینامیکی شهر سازگاری داشته باشد.

«اسمایلز» اولین بررسی سلسله مراتبی مکانهای مرکزی را در سطح ملی انجام داده است، سلسله مراتبی که او برای کشورهای انگلیس و ولز ارایه داد، بر اساس برخی فعالیتهای منتخب که وی آن ها را ویژگی یک شهر کامل از نظر خدمات و خرده فروشی تشخیص داده بود قرار داشت. این فعالیتها عبارت بودند از: 1. بانک 2. شعبات فروشگاههای زنجیره ای مهم 3- دبیرستان 4- بیمارستان5- سینما6- روزنامه های هفتگی.

هر شهری کامل می بایست همه کارکردهای بالا را به استثنای بیمارستان و دبیرستان که در مورد این دو، اسمایلز انعطاف بیشتری به خرج داده بود داشته باشد.

دانش شهر - شماره ۳۸ (رویکردهای جدید در برنامه‌ریزی و مدیریت شهری

دانش شهر - شماره ۳۸ (رویکردهای جدید در برنامه‌ریزی و مدیریت شهری: برنامه‌ریزی شهری سالم)
دانش شهر - شماره ۳۸ (رویکردهای جدید در برنامه‌ریزی و مدیریت شهری: برنامه‌ریزی شهری سالم)
بسط و گسترش وظایف مدیران شهری از یک سو و شیوع انواع بیماری‌های ناشی از زندگی ماشینی امروز در جهان باعث شده است که گرایشی در برنامه‌ریزی شهری (شهرسازی) پیدا شود که با توجه به شرایط یاد شده سلامت روانی و جسمانی شهروندان را در مرکز توجه خود قرار داده است.
بدین ترتیب، سازمان بهداشت جهانی با تعریف استانداردهای خاص و پیگیری موضوع سلامتی و بهداشت شهرنشینان در کشورهای مختلف جهان این گرایش جدید در شهرسازی و مدیریت شهری را مورد تشویق و حمایت قرار می‌دهد. جزوه پیش رو خلاصه‌ای از کتاب برنامه‌ریزی شهری سالم است که در آن سعی شده مهم‌ترین نکات مرتبط با بحث را در شکلی فشرده در اختیار خوانندگان گرامی قرار می‌دهد.

لینک دانلود

دانش شهر - شماره ۳۷ (مفاهیم پدافند غیرعامل در مدیریت شهری با تمر


» دانش شهر - شماره ۳۷ (مفاهیم پدافند غیرعامل در مدیریت شهری با تمرکز بر شهر تهران)
دانش شهر - شماره ۳۷ (مفاهیم پدافند غیرعامل در مدیریت شهری با تمرکز بر شهر تهران)
انسان از ابتدای خلقت خود و شروع زندگی در این جهان با پدیده تهدید روبرو بوده است و همواره تلاش می نموده تا تعادلی بین تهدیدات متصوره و نیازمندی های انسان به امنیت برقرار نماید. این تلاش یک جهاد همیشگی و دایمی بوده و انسان همواره توانسته است بر تهدیدات غلبه نماید. هرچه ماهیت و فناوری حامل تهدید رشد کرده و متحول شده، شکل و ماهیت تهدید و چارچوب و محتوی دفاع نیز تغییر کرده است، به عبارتی دیگر اساسی ترین عنصر تهدید و تحول در ماهیت تهدید را می توان فناوری حامل تهدید بیان کرد. 
پدافند غیرعامل به عنوان یکی از موثرترین و پایدارترین روش های دفاع در مقابل تهدیدات از قدمتی به بلندی تاریخ بشر و به قدمت مبارزه و دفاع برخوردار می باشد. پدافند غیرعامل به عنوان بخشی از دفاع همه جانبه، سابقه ای طولانی در تاریخ بشر دارد. شکل گیری قبایل بدوی در برابر نزاع ها و درگیری ها، با پناه جستن به غارها و حفره ها و نیز شکل گیری تمدن های اولیه با احداث قلعه، برج، بارو و جان پناه در برابر تهاجمات دشمن همراه بوده است. 
با گسترش و نفوذ سلاح ها در سده های اخیر، تنوع و دامنه جنگ ها نیز گسترش یافته است. با پیشرفت فناوری و حضور فناوری در حوزه های نظامی، تهدیدات از حوزه نظامی به سایر حوزه ها توسعه یافت، به این مفهوم که دیگر نمی توان تهدید را صرفاً در حوزه نظامی در نظر گرفت و به نوعی به یک عنصر چندوجهی مبدل شده است. تجارب دفاع مقدس، جنگ های اخیر در کشورهای یوگسلاوی، عراق، افغانستان، لبنان، غزه و... موید انهدام مراکز حیاتی و حساس واقع در عمق سرزمین توسط دشمن و تأثیرگذاری در اراده ملت و توان اقتصادی- سیاسی کشور هدف می باشد. 
در این گزارش در ابتدا، اصول و مبانی پدافند غیرعامل در کشور عنوان شده و در نهایت با توجه به حساسیت کلانشهر تهران، پدافند غیرعامل شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. 


لینک دانلود

مقایسه شهرستان های استان فارس بر اساس شاخص های توسعه 75 - 1355


مقایسه شهرستان های استان فارس بر اساس شاخص های توسعه 75 - 1355
 
زیاری کرامت اله,جلالیان اسحاق
 
 
 

نتایج یافته های این پژوهش حاکی از این است که 40 شاخص از طریق مدل تحلیل عاملی به 12 عامل کاهش یافته، به طوری که سهم هر عامل در توسعه انسانی مشخص گردیده و در نهایت از طریق شاخص ترکیبی توسعه انسانی، شهرستان‌های استان فارس در شاخص های تلفیقی رتبه بندی گردید. برابر بررسی های صورت گرفته، در سال 1355 در زمینه شاخص های تلفیقی از مجموع 14 شهرستان، یک شهرستان برخوردار و 3 شهرستان نیمه برخوردار و 10 شهرستان محروم می باشد. در سال 1365 در زمینه شاخص های تلفیقی یک شهرستان برخوردار و 4 شهرستان نیمه برخوردار و 9 شهرستان محروم می باشد و در سال 1375 در زمینه شاخص های تلفیقی 3 شهرستان برخوردار و 4 شهرستان نیمه برخوردار و 9 شهرستان محروم شناخته شد. میزان نابرابری در شهرستان ها طی سه دوره 1355، 1365، 1375 به ترتیب 66/.، 59/. و 44/. درصد بوده است. شهرستان های استان فارس در دوره های متفاوت در زمینه های مختلف دارای تفاوت های توسعه بوده اند که بیانگر عدم توسعه هماهنگ با نیازهای جمعیتی آنها است. این نابرابری ها بازتاب و برآیند عوامل طبیعی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی و قطب رشد (شهر شیراز) می باشد. شهر شیراز طی این 3 دهه به دلیل مرکزیت اداری - سیاسی و قطب برتر، در زمینه تمام شاخص های توسعه، برتری و تفوق خود را در نظام شهرستانی استان حفظ نموده است و به عنوان قطب رشد، خدمات و نیروی انسانی ماهر و متخصص را از شهرستان‌های پیرامون جذب کرده و تمرکز اقتصادی، سیاسی و جمعیتی را در سازمان فضایی استان پدیدار ساخته است. الگوی توسعه فضایی استان فارس به صورت مرکز - پیرامون است.

لینک دانلود:http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/66913871104.pdf

راهبرد توسعه شهری(CDS) بخش سوم

از نمونه های برنامه ریزی استراتژیک توسعه ی شهری در کشور ما شهر قزوین است . با توجه به رشد سریع این شهر مسائلی در ابعاد مختلف مدیریتی ، اجتماعی ، اقتصادی و کالبدی و ... سر بر آورده و در کنار آن تعدد و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای درگیر در ابعاد مختلف مدیریت شهری ، موجبات اسراف هزینه های شهری و نیز نارضایتی شهروندان شده که مجموع این عوامل وجود یک طرح راهبردی برای توسعه ی این شهر را ضروری ساخته است . مثل همه ی استراتژی های توسعه ی شهری ، در اینجا نیز اهداف سه گانه ی دستیابی به مدیریت و حاکمیت شهری بهبود یافته ، رشد اقتصادی و اشتغال فزاینده و کاهش مداوم و پایدار فقر مد نظر بوده و از اصول قابلیت زندگی ، بانک پذیری ،  رقابتی بودن و مدیریت و اداره ی خوب شهری پیروی شده است  (http://www.ncsd.irandoer.org/) .

تهیه ی طرح توسعه ی راهبردی قزوین در سال 1384 طی توافقی بین استانداری و شهرداری قزوین به شهرداری سپرده شد و بودجه ی آن از طریق سازمان برنامه ریزی استان در اختیار شهرداری قرار گرفت . شهرداری نیز طی قراردادی 18 ماهه با دانشگاه بین المللی قزوین ، مشاوره ی طرح را به ایشان واگذار نمود . (http://www.qazvincds.com/introduction-amalkard.htm)

البته باید توجه داشت که بالاترین نهاد قانونی در مورد طرح های توسعه ی شهری و از جمله(CDS، شورای عالی شهرسازی و معماری است و شورای عالی برنامه ریزی استان بالاترین رده ی تصمیم گیری قانونی است که (CDSدر زیر مجموعه ی آن واقع می شود و تصمیم در رابطه با چنین طرحی پس از اتخاذ ، به مجریان مربوطه ابلاغ می شود . سپس ،  وقتی که کارفرما - در فوق ذکر شد  تعیین گردید به نهاد مجری یعنی شهرداری واگذار می شود .منتهی چون (CDSچند بعدی است ، بخش های مختلف اجرای آن را به عهده می گیرند ، مثلا قسمت صنعت در اختیار بخش صنعت ، مسائل مربوط به مسکن به بخش مسکن و به همین ترتیب به سایر بخش ها واگذار می شود . ارگان نظارت کننده هم معمولا شهرداری ها می باشند .

بهر حال در مورد قزوین مشاور طرح ، در صدد توجیه این طرح برآمده و آن  را در دست تهیه دارد . عدم مشارکت عمومی در تهیه ی برنامه های قبلی توسعه ی شهرها، نبود هماهنگی بین مدیران در مراحل مختلف تهیه و اجرای طرح ها و مشخص و روشن نبودن هدف یا اهداف ، عواملی بوده اند که در توجیه روی آوری نسبت به (CDS)  قزوین ابراز شده اند . که با وجود تعیین نقطه ی  مطلوب شهر در آینده که آنرا چشم انداز می نامیم ، نقیصه ی اخیر رفع شده است . لذا با تهیه ی(CDSشهر مذکور مانند خودرویی خواهد بود که اکثریت سرنشینان آن تصمیم می گیرند که به سمت نقطه ی مطلوب حرکت کنند و این تصمیم بزرگ در قالب چشم انداز تعیین می شود . (http://qazvincds.com/intro.htm)

مدیر پروژه ی (CDSقزوین چشم اندازهای این شهر را بدین گونه بیان داشته است . شهری با یک نظام مدیریت یکپارچه و شهروند مدار ،  شهری پایدار و سالم ،  مرکز تولید و ارائه ی کالا و خدمات و دانش برتر در سطح منطقه ای و بین المللی ، شهری تاریخی و با هویت ، شهر عدالت محور ، قطب عتمی و پژوهشی و دانشگاهی در سطح ملی و فراملی ، شهری ترانزیتی صنعتی با صنایع متنوع و دوستدار محیط زیست و شهری که ساکنانش به ان افتخار کنند. (http://www.taban.net/totla.php) 

خلاصه ی فرایند کار تهیه ی استراتزی توسعه ی شهری قزوین بدین صورت می باشد :

در تهیه ی سند مذکور ،  پس از مراحل مطالعاتی و بررسی کتابخانه ای و اسنادی و طرح های انجام شده توسط سازمان های مختلف ، به جلب مشارکت عمومی و توخیه کلیه ی شهروندان پرداخته می شود و در آخر طی فرایندی به تهیه و تدوین یک چشم انداز جامع برای شهر و نیز راهبردهای دستیابی به آن پرداخته می شود . پس از آن ، سند تدوین شده در شورایی متشکل از مسئولین شهری به تصویب رسیده و در نهایت برنامه ها اجرای تدوین خواهد شد تا به مرحله ی اجرا برسد. . (http://www.qazvincds.com/introduction-amalkard.htm)

اما نکته ی حائز توجه ، یک تفاوت عمده ی (CDS)  با سایر طرح هاست ،  این که (CDSمحمل قانونی ندارد و مانند طرح های جامع و تفصیلی و هادی نیست که در چارچوب قانونی ، جایگاه مشخصی داشته باشد . و در مورد قزوین نیز این گونه است . با این وجود به گفته ی خود مدیر طرح توسعه ی راهبردی قزوین ،  ضمانت اجرایی (CDS)  اعتبارات یا قوانین و بخشنامه ها نیست بلکه به اراده ی مردم و خواست اجتماعی باز می گردد و در صورت مخالفت های اجتماعی ،  قوانین دارای ضمانت های اجرایی نیز کاربردی نخواهند داشت . از این رو توانمند سازی شهروندان و به ویژه زنان و نیز ترویج آموزش های شهروندی ،  از سرفصل های مهم (CDS)  این شهر دانسته شده است (http://www.qazvin.net/لذا بی دلیل نیست که یک بررسی گسترده و پرسشگری جامع از مردم به انضمام مسئولین در قزوین انجام شده که نتیجه ی مجموع عقاید آنها نشانگر آن است که شهر قزوین در دهه ی آینده باید در درجه ی اول شبیه اصفهان باشد . همچنین گروههای مردم و کارشناسان و مدیران شهری استقرار یک نظام منسجم ،  پویا و کارآمد را در جهت رسیدن به شهر آرمانی مد نظر دارند . در آخرین گزارش آمده که موفقیت طرح توسعه ی مذکور در شهر قزوین در گرو مشارکت تمامی گروههاست و صدا و سیما باید نقش مهمی در برانگیختن این مشارکت ایفا کند . (http://www.payamshahr.ir/) 

 

جمعبندی ونقد استراتژی توسعه شهری (CDS) 

مانند هر طرح و برنامه ی دیگری چه در سایر نقاط دنیا و چه در درون کشور ما ، به مدت زمانی بس طولانی نیاز هست تا نتایج پیاده سازی آنها خود را نمایان ساخته و بازخوردهای مثبت و منفی آن را دریابیم و به اصلاح و تکمیل آنچه که موجودیت دارد بپردازیم . در جهان از سال های  2002و2001 طرح هایی موسوم به (CDSرواج یافته و در کشور ما نیز به تازگی در چند شهر از جمله بندرانزلی ،شاهرود و قزوین در حال پیاده سازی است. لذا هنوز زود است که بخواهیم از نتایج آن به ویژه در درون کشورمان سخنی به میان آوریم و به نقادی آن بپردازیم . ( رفیعیان )ولی بهر ترتیب می توان در مورد شیوه های تهیه ، اجرا ، محتوا و ... طرح های مذکور به نقادی نشست و نیز چالش های پیش و رو و محدودیت ها و موانع را بررسی نمود .

 

در مورد پشتوانه ی قانونی این طرح ها چنانچه قبلا نیز ذکر گردید هنوز محمل قانونی مشخصی ندارد که باز در مورد مثبت و منفی بودن امر ،دیدگاهها متفاوت است. شکی نیست که استناد به قانون و بخش نامه های روشن می تواند در مراحل مختلف از جمله اجرای طرح ها بسیار مفید باشد ، لیکن در آن سوی قضیه باید ذکر شود که آیا طرح های گذشته از جمله طرح های جامع شهری و هادی روستایی به صرف داشتن پشتوانه های قانونی و استنادهای روشن بخش نامه ای و سازمانی ، توانسته اند موفق عمل کنند؟ جواب به طور واضح منفی است. اما با این وجود نیازمند آن هستبم که در میان مجموعه ی اسناد برنامه ریزی کشور یک جایگاه مشخص برای این سند نوپا پیدا کنیم .

از زاویه ی شرح خدمات با توجه به موارد مطالعاتی ملاحظه می گردد که اغلب تفاوت چندانی با آنچه که در مورد طرح های مرسوم سابق مثل طرح جامع وجود داشت، ندارد . البته منظور آن است که مطالعات اجتماعی گسترده بدان معنا وجود ندارد و سنجش ویژگی های اجتماعی و پایه های مشارکتی  در اینجا نیز چندان قوی عنل نکرده است ، و گر نه به لحاظ نوع مطالعات و سرفصل ها ، تفاوت های بسیاری با طرح های گذشته دارد و شیوه ی بکار گرفته شده نیز متفاوت استاین مساله را به طور موردی در مورد شرح خدمات (CDSشهر  بندر عباس می توان ملاحظه کرد. (بانک جهانی ، برنامه ی بهسازی شهری و اصلاحات بخش مسکن، شرح خدمات مطالعات وضعیت شهر بندرعباس، مرحله ی اول برنامه ی تهیه ی (CDSشهر بندرعباس ، صص 1-5).

 تاکید بر اهمیت مطالعات اجتماعی از این روست که اصولا فرایند تهیه و اجرای استراتژی های توسعه ی شهری فی النفسه یک فرایند مشارکتی است و با این توصیف نیاز به مطالعات گسترده و قابلیت سنجی در این مورد احساس می شود . از نظر مالی و زمانی گفته شده است که با آنکه هزینه های سند راهبرد توسعه ی شهر بر حسب دامنه مطالعه و شرایط ویژه ی هر شهر و کشور مربوطه ، متفاوت می باشد ولی اگر پروژه ی مذکور تحت نظارت سازمان ائتلاف شهرها قرار داشته باشد تا 50 درصد از هزینه های آن (حداکثر 250000 دلار ) توسط این سازمان تامین می گردد. بعبارتی بانک جهانی این اعتبارات را تامین می کند. پروپوزال های تهیه شده نیز بر اساس معیارهای بیان شده توسط سازمان مذکور باید در چارجوب زمانی 2 ساله باشد. نکته ای که باید بدان توجه کرد این است که آیا تکیه بر چنین سازمانی بعنوان یک منبع حمایتی دائمی می تواند درست باشد؟ و آیا تضمینی برای تامین اعتبار برای   همه ی شهر هایی که این نوع استراتزی در آن قرار است پیاده شود وجود دارد یا خیر؟ و اینکه آیا رعایت چارچوب زمانی فوق برای تمامی موارد باید الزام آور باشد؟ این ها سوالاتی ان که جای تفکر بسیار دارد .  

از نظر ساختاری باید گفت که رای تدوین استراتژی توسعه ی شهری لازم است بسترسازی کافی انجام شود و اقدامات چندی صورت پذیرد تا نسبت به فراهم سازی و تامین پیش شرط های لازم اطمینان حاصل گردد. اینکه خواست و اراده ی کافی و تعهدات الزام آور در مورد انجام چنین طرح ها و پروژه هایی از جانب مدیران بالا دست وجود داشته باشد چرا که بدون وجود چنین چیزی مشکل است که بتوان به اجرای این فرایند و یا اصلاح آن امیدوار بود. به ویژه آنکه وقتی فرایند مذکور، یعنی تدوین استراتژی توسعه ی شهری دارای جنبه های مثبت و موفق باشد، بدون شک در پی خود چشم اندازهای جدیدی خلق می نماید که از لازمه های ان،انجام تغییرات و اصلاحات در نظام اداری و ساختار مدیریتی شهر است. در این حالت فقط با کسب موافقت نظرات و دیدگاههای مدیران رده ی بالا، این امر  اصلاحات ساختاری  ممکن خواهد بود. با توجه به ساختار مدیریتی و ساختار قدرت حاکم ، تحقق این امر اگر نگوییم غیر ممکن ، حداقل برای مدت درازی ، مشکل خواهد بود . این مساله از آن دسته از موارد است که در ورای چارچوب های تهیه و تدوین استراتژ ی های  توسعه ی شهری قرار می گیرد. شاید بتوان این نقص را در حیطه ی نظام جامع مدیریت و برنامه ریزی دید . ولی هر چه که هست ادامه ی وجود یک ضعف مشخص در برنامه ریزی ها و طرح های توسعه می باشد که در طرح های گذشته ی شهری وجود داشته واکنون در مورد (CDSنیز تکرار می شود . ( گلکار، کوروش و جلال آزادی ؛ شهر نگار ، شماره ی 30 ، 1384 ،صص 59-79).

از بعد هدف باید به دو نکته در مورد (CDS)  اشاره نمود . اول ، نفس هدف که با توجه به نمونه های مطالعاتی باید گفت که دارای اهداف نسبتا جامع و مطلوبی است و فی نفسه عیبی در آن مشاهده نمی شود . و چنانچه در راستای به واقعیت پیوستن آن درست گام برداشته شود و به عبارتی در صورت دستیابی بدان اهداف می توان آینده ی روشنی را برای شهرها تصور نمود . اما نکته ی دوم روشن و صریح بودن اهداف است که از ویژگی های بارز اینگونه طرح هاست . چرا که در چشم اندازی که تهیه می شود و به عنوان نقطه ی مطلوب و مشترک همه ی گروهها محسوب می گردد ، حد نهایت وضوح و روشنی بکار رفته و فهم آسان ، مشارکت و انگیزش افراد از ویژگی های آن به شمار می آید . نیز به گونه ای آشکار در این مدل گام هایی که باید پیموده شوند آمده است بدین گونه که ؛

کجا می خواهیم باشیم

اکنون کجا هستیم

به کجا می رویم

چگونه به آنجا برسیم

(توسلی ،محسن ؛ 1384 ،ص45).

ازاین رواستراتژی های توسعه ی شهری دربعداهداف ،بصورت مناسب وخوب عمل می کنند.

ازنظرشیوه تهیه ، نفس استراتژیهای توسعه شهری ایجاب می کند که فرایندی مشارکتی بکارگرفته شود. این امردرتئوری بسیارپسندیده است و جای هیچ تردیدی  نیست که بکارگیری سرمایه های اجتماعی ومشارکت مردمی درصورتی که نوعی هماهنگی وسازمان یافتگی وجودداشته باشد  وبین نظرات گروههای مردمی ومتخصصان وکارشناسان هماهنگی وتعادل ایجاد شود مفید خواهد بود اما معمولا درمرحله عمل با مشکلاتی مواجه می شوند . درشرایطی که گفته می شود مالکان اصلی فرایند و محصول راهبرد توسعه شهری ، شهروندان هستند فقدان تجربه های مشارکتی  گروههای ذی نفع وشهروندان یکی ازچالش های اصلی کار به شمارمی ایداهمیت بحث مشارکت درتهیه این طرح ها از این روست که مسائل گوناگون شهری معمولا گروههای اجتماعی رابه طرق مختلف تحت تاثیرقرار می دهند. اما واقعیت این است که دراغلب کشورهای درحال توسعه ازجمله کشورما که فاقد سازمانها ونهادهایی مردمی وغیردولتی (ngoمی باشد، تحقق مشارکت سازمان یافته ی اقشارمختلف اجتماعی درفرایند چشم اندازسازی بسیارمشکل است. مضاف براینکه دراین کشورها برای تامین ظرفیت مالی وفنی لازم جهت تهیه راهبرد توسعه شهری همواره به کمک های خارجی نیاز هستوازاین روست که اغلب بدنبال جلب حمایت نهاد حمایت کننده ای مانند سازمان ائتلاف شهرها وبانک جهانی می باشند که این امرنیزمشکلات ومسائل خاص خود را دارد.پس می توان گفت که شیوه تهیه آن به علت فرایند مشارکتی ای که دارد می تواند مطلوب باشداما درعمل با دشواری های چندی همراه است زیرا بحث مشارکت به همان اندازه دشواراست که شیرین وآسان به نظر می رسد.

شاید بتوان گفت که مشکل اصلی   وواقعی استراتژی توسعه شهری ، دربعد اجرایی آن است(دکتررفیعیان-مهندس روستا ،مصاحبه). یعنی درمحیط اجرایی با مشکلات زیادی مواجه می شودزیراازیک سو برنامه ریزی استراتژیک شهری را فرایند مشارکتی می دانند که درآن تمامی گروههای ذینفع وذ ی نفوذ شهر متشکل ازتمامی گروههای اجتماعی باید حضور یابند. مسلما هماهنگ سازی وکنارهم نهادن آنها وساماندهی شان چندان آسان نیست. ازسوی دیگربحث های اداری وسازمانی مطرح است. سند راهبرد توسعه  ی شهرالزامات سازمانی وتشکیلاتی خاص خود رادارد. چرا که برمبنای تعریف ، استراتژی توسعه شهری سند  جامعی است که برعملکرد وفعالیت تعداد زیادی ازادارات تاثیر می گذارد.  ازاین رولازم  است که تمامی سازمانهای دخیل دراداره ومدیریت  شهر هماهنگ شوند وازموازی کاری وکارهای فرسایشی جلوگیری شود. یعنی نیازاست که عملکردهای سازمان های مختلف با نظارت وهماهنگی یک اداره  یا نهاد مسئول برتر، نسبت به یکدیگرتعدیل وهمسو شوند. نظام اداری درشهرهای ایران نیزبگونه ای ا ست  که همواره عملکرد منفی نسبت به نظام برنامه ریزی شهری داشته است. چرا که ساختاراداری آن دریک شهربه نحوی است که هرگزیک نهاد ، مسئول و پاسخگوی مستقیم توسعه ی شهر نبوده و نیست و چندین نهاد دولتی در آن مستقیما دخالت  دارند .  این امر جدا از ایجاد ناهماهنگی ها ،  انجام کارهای فرسایشی ،  موازی کاری ،  صرف هزینه های اضافی و دخالت دادن سلایق مختلف ، نارضایتی شهروندان را به همرا ه خواهد داشت زیرا تنها چیزی که بدان دست  یافته  نمی شود همانا توسعه ی واقعی شهر است .  در این بین تغییر شرایط و ساختار اداری امری آسان نیست اما اگر تلاش ها در  برنامه ریزی معطوف به دخالت دادن سایر ذی نفعان جهت دهی شود می توان ضمانت اجرایی لازم را فراهم آورد . در این باره برگزاری کارگاههای تخصصی می تواند بسیار مفید باشد همان گونه که در فرایند استراتژی توسعه ی شهری کرمان بدان توجه شده و یا در نمونه ی موفق شهر ملبورن اجرا شده است . اما هنوز نکته ی حل نشده ی دیگری وجود دارد که ساختار انجام کار برنامه ریزی است .  به ویژه در کشور ما که به لحاظ ساختاری ، شهرداری ها موظف به اجرای برنامه های توسعه ی شهر می باشند ولی متاسفانه متناسب با آن ،  امکانات سازمانی و پرسنلی شان  تکامل نیافته است .  از طرفی طبق نظام موجود  اجرایی ،  طراح برنامه های شهری ،  وزارت مسکن و شهرسازی است و مجری آن شهرداری ها می باشند و این دو گانگی ها سبب بروز برخی مشکلات و تعارضات در اجرای برنامه می شود .  این مسائل به ویژه با توجه به اینکه طرح های موسوم به (CDS)  هنوز در کشور ما جایگاه مستحکم و مشخصی ندارد و در بدنه ی نظام برنامه ریزی توسعه ی کشور به خوبی جا نیفتاده است ، بیشتر نمایان می شود .  لذا از مشکلات عمده ی استراتژی توسعه ی شهری مخصوصا در کشورهایی مثل ما،  بعد اجرایی آن است .

از لحاظ نتایج حاصله با توجه به اینکه  این طرح ها قدمت زیادی در کشور ما ندارد ، هنوز زود است که بخواهیم در این مورد نظری بدهیم

راهبرد توسعه شهری(CDS) بخش دوم

ماتریس فرایند راهبرد توسعه ی شهری بدین صورت است که در زیر می آید : 

1.     در مرحله ی اول باید ببینیم در کجا هستیم

2.     در این مرحله باید تعیین کنیم که کجا باید باشیم

3.     چه مسائلی را باید عنوان کنیم

4.     در مرحله ی اخر باید به تعیین فعالیت هایی بپردازیم که انجام آن برای رسیدن به آنجا ضروری است.

لذا مراحل کار را به طور خلاصه در ذیل می توان مشاهده نمود : 


«ارزیابی چشم انداز سازی تدوین راهبردها تهیه ی برنامه ی اجرایی »

(توسلی ، محسن ؛ 43،1384)

پس مشاهده می شود که روش شناسی استراتژی توسعه ی شهری یکی از کامل ترین و در  عین حال واقع گرا و عملی ترین روش شناسی ها در میان مجموعه ی اسناد و برنا مه ریزی های توسعه ی شهری برخوردار می باشد. 

برپایه ی چنین روش شناسی است  که محتوا و محصول نهایی طرح و حتی نوع اجرای آن از ویژگی های متمایزی نسبت به سایر طرح ها برخوردار است . به عنوان نمونه اینکه مفاهیم  آن به برنامه ریزی استراتژیک نزدیک است ، در حالی که ادبیات بنگاههای اقتصادی را در بر می گیرد واینکه (CDS) برخلاف سایر طرح های شهری  روی یک مساله ی خاص مشخصا تاکید می کند . همچنین اول روی سیستم مدیریت شهر حرکت می کند و به شدت به فرایند اعتقاد دارد یعنی از خصیصه ی  فرایند محوری برخوردار است . که این موضوع بحث مشارکت پذیری را مطرح می کند . نکته ی بعدی آنکه در (CDS) به آینده سازی توجه می شود نه آینده نگری ، یعنی اگر افق داشته باشیم ، ابتدا هدف را تبیین می کند و بعد مسیرهای رسیدن به هدف را طراحی می کند . در ضمن استراتژی  توسعه ی شهری محیط داخلی و خارجی را همزمان در نظر می گیرد  بعلاوه اینکه همیشه به دنبال فرصت ها و حتی در مواردی خلق فرصت های جدید است . و نکته ی دیگر آنکه بر خلاف طرح های معمول بر پایه ی یک چشم انداز مشخص (Vision) می باشد و راهکارهای تحقق این چشم انداز (Visionرا نیز در درون خود دارد.

استراتژی و برنامه ریزی استراتژیک 

همان طور که می دانیم تدوین راهبرد(STRATEGY) یکی از مراحل فرایند برنامه ریزی استراتژیک است و به مفهوم تعیین اهداف و اقدامات گوناگونی است که اعتقاد می رود شهر را به هدف نهایی خود برساند . فرایند برنامه ریزی راهبردی ، فرایند تصمیم گیری مشارکتی است که منابع موجود را برای استفاده از فرصت ها و رفع تهدیدات پیش و روی شهر بکار می گیرد . از ویزگی های آن عبارت است از : 

الف- یک راهبرد ارائه دهنده ی انتخاب های قاطع است

ب- معطوف به اجرا و نتایج است

ج- واجد خصلت پاسخگویی راهبردی است

د- انعطاف پذیر و قابل تجدید نظر است

(گلکار کوروش و جلال آزادی، 1382، ص 59-79 ).

از سویی مجموعه ی سند (CDS) را در راستای تدوین و اجرای برنامه های استراتژیک شهری قلمداد می کنیم . از نظر مدیریت ،استراتژیک راهبردی صرفا انتخاب راهبردهای مناسب نمی باشد بلکه به انجام رسانیدن اهداف مورد انتظار نیز ضرورت دارد و راهبرد انتخاب شده هر چقدر هم مناسب و موثر باشد تا زمانی که به همان خوبی اجرا نگردد ،ناموفق خواهد ماند .

(اعرابی سید محمد و خدادادی عباس ؛  ماهنامه ی شماره ی 79 شهرداری ها،   ص53-66 )

توجه کنیم که با توجه به تحولات سریع و پیچیدگی های جهان امروز ،مسائل آموزشی ، بهداشتی ،اشتغال ،محیط زیست و حاشیه نشینی برای اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه ،دیگر طرح های رایج تا کنون و برنامه ریزی های سنتی نمی تواند جوابگو باشد . ولی یک برنامه ریزی استراتزیک می تواند در جهت مقابله سیستماتیک با معظلات شهری از طریق درک فرصت ها ،امکانات ،تهدیدات و...به دولت های محلی و شهرداری ها کمک کند . برنامه ریزی استراتژیک با این توصیف در صدد یافتن راه حل هایی جهت حفظ یا افزایش توان اقتصادی و چگونگی حفظ یا ارتقای کیفیت زندگی می باشد  (مرادی مسیحی ؛1384 ، ص 78). 

   یافتن راحل ها و پیشنهاد آنها در حوزه ی استراتژیک شهری زمانی مثمر ثمر خواهد بود که به عرصه ی ظهور برسد. در فرایند برنامه ریزی استراتژیک ماموریت های اصلی سازمان توسط مدیران ترسیم می شود و ابزاری لازم برای رسیدن به این ماموریت را فراهم می کند . تفاوت های مشخصی که بین این نوع برنامه ریزی ها و برنامه ریزی های سنتی وجود دارد را می توان در ذیل مشاهده کرد . از اینجاست که نقاط و جنبه های مثبت این نوع برنامه ریزی ها آشکار می شود و مزایای یک سند (CDS) نسبت به یک طرح جامع شهری آشکار می شود .  

ویزگی های برنامه ریزی سنتی ( برنامه ریزی جامع )بدین شرح اند : 

-اهداف کالبدی در قالب ایجاد نظم و حفظ تعادل ؛

- جدایی روند تهیه و اجرای استراتژی (برنامه)؛

- ذهن گرایی و پرداختن به خرده کارهای مقطعی ؛

- عدم انعطاف پذیری در تطبیق با محیط پویای شهر و شهروندان ؛

- استفاده از برنامه های یکسان و دستورالعمل های مشخص ؛

- تدوین برنامه توسط یک تیم مشخص ؛

 (مرادی مسیحی ،1384 ، ص94  )

در حالی که برنامه ریزی استراتزیک نوین (استراتژی توسعه شهری )،در مقابل دارای ویژگی های زیر می باشد :

-اهداف خدماتی رفاهی ، محیط زیست ،بهسازی محیط  مسکونی و...

- توجه به اجرا و کنترل و ارزیابی در حین تدوین برنامه ؛

- در نظر گرفتن نیازهای واقعی شهروندان ؛

- رعایت اصل انعطاف پذیری در تدوین و اجرای استراتژی ها ؛

- انعطاف پذیری در روش های اجرایی ؛

- مشارکت مردمی در برنامه ریزی استراتژیک ؛

(اعرابی سید محمدو خدادادی عباس ؛ماهنامه شماره 79شهرداریها، ص55-66).
 
 

 

چشم انداز در (CDS) 

اهمیت چشم انداز و چشم انداز سازی در تعیین سرنوشت اقتصادی ،اجتماعی و کالبدی شهرها به گونه ای ا ست که می توان آن را قلب فرایند برنام ریزی راهبردی محسوب نمود . در وضعیت کنونی با توجه به رقابت شهرها در عرصه ی بین المللی برای کسب سود و درخشش بیشتر ، باید گفت که داشتن یک چشم انداز به عنوان یک ضرورت مطرح می شود . برای ارتقا و پیشرفت شهر یا منطقه و مقابله با بحران های مهم پیش و روی آن در آینده و رسیدن به نقطه ایده آل در آینده و دستیابی به جایگاه مطلوب در بین سایر شهرها و مناطقی که به کمک راهبرد مناسب توسعه ی شهری محقق خواهد شد ،تعریف یک چشم انداز بسیار لازم و ضروری است . 

به طور مشخص می توان گفت که چشم انداز سازی در راهبرد توسعه ی شهری گامی اساسی است و اصولا بدان معنا و موجودیت می بخشد و عبارت ا ست از بیان وضعیت ایده آلی است که جامعه امید دارد در اینده به آن نائل شود . چنین چشم اندازی باید میان کل جامعه مشترک باشد به گونه ای که بتوان در مفهوم واقعی اش آن را مربوط به " همه ی ما " دانست (National civic league(1995) the community visionning and strategic hand book).

در این تعریف دو ویژگی از مفهوم چشم انداز معتوم می گردد که عبارتند از آرمان گرابانه بودن و مشترک و از آن همه بودن ،و بسیار نیز مورد تاکید می باشد. تدوین چشم انداز برای یک شهر در حقیقت به مفهوم ارائه ی هدفی به ساکنین شهر جهت کلیه تلاش هایشان و توصیف چیزی است که احتمالا در آینده به ان نائل خواهند شد . در واقع به تصویر کشیدن جایی است که شهر و جامعه می خواهند در اینده در انجا باشند . و آن بر می گردد به درک مشترک جامعه از اهداف توسعه ی خویش و عموما تلاش دارد به به این سوال پاسخ گوید که "این شهر یا منطقه ، توان بالقوه ی چه چیزی شدن را دارد ؟ "

(گلکار ،کوروش و جلال آزادی ،1384، شهرنگار ،ش 30 ، ص 59-80).

در کل چشم انداز را در سه گزاره ی ذیل می توان صورتبندی کرد :

- وصف روشن و فشرده از شهر یا منطقه ای ا ست که می خواهیم در آینده ی طولانی  مدت داشته باشیم ،

- بیان ویژگی هایی است که به شهر یا منطقه مد نظر تصویری قابل ادراک و متمایز می بخشد ،

- مجموعهای از ارزش هاست که تصمیم گیری های آتی را هدایت می نماید .

برای تهیه ی چشم انداز با چنین ویژگی هایی ابتدا باید چشم اندازهای گذشته و اکنون شهر را بررسی نمود . سپس به بازاندیشی و تامل در مورد چشم اندازهای غیر رسمی موجود و غیر روزآمد پرداخت . در رده های بعدی شناسایی و تدوین چشم انداز قرار می گیرد و انتخاب چشم انداز بهینه که در واقع پس از تحلیل چشم اندازهای گزینه و بحث و بررسی در مورد سناریوهای مختلف ، انجام می پذیرد سپس  سعی می شود چشم انداز بهینه گزینش گردد و در مرحله ی اخر بیانیه ی چشم انداز تدوین می گردد . به عنوان نمونه گونه ی عام چشم انداز شهر/محله برای آکسفورد "انگلستان" ، شهر آموزشی دانشگاهی است و یا برای شهرهای  اصفهان ، استانبول و ونیز ،شهر تاریخی-گردشگری و برای مشهد ،مکه ، بیت المقدس و واتیکان ،چشم انداز عام شامل شهر مذهبی  - زیارتی است .  

در بیانیه ی چشم انداز مرکز شهر ساوت هامپتون انگلستان آینده مرکز شهر بدین صورت ترسیم شده است :

"با توجه به این که طی 20-50 سال آینده ساوت هامپتون به شهر پیشگام در منطقه ی  جنوب انگلستان تبدیل شده و یک شهر هوشمند و دارای پایه ی اقتصادی قوی خواهد بود ،مرکز شهر نیز از نظر کالبدی با اعمال تغییراتی قادر به جذب بنگاههای اقتصادی و بازدید کنندگان متعدد می گردد ،به لحاظ بصری زیبا و مکانی به یاد ماندنی می شود با خیابان های فعال و فضاهای همگا نی پویا "

 (Southampton city center urban design strategy(2001).
 

جایگاه (CDS) در نظام برنامه ریزی توسعه ی کشور  

طرح های(CDS) دارای ارتباط خاص و ویژه با سایر طرح ها ی مشخص می باشد . در کشور ما که هنوز سابقه ی چندانی در مورد برنامه ریزی استراتژیک نداریم جایگاه چندان مشخصی ندارد و به بیانی دیگر محمل قانونی استواری برای آن وجود ندارد . بعد از امتحان و آزمایش ،  امکان اینکه جایگزین طرح های ساختاری راهبردی شود ، چندان دور از ذهن نیست . اما در مجموع نمی توان آن را جایگزین سایر طرح های مرسوم نمود . (CDSفقط یک طرح هدایت کننده و هماهنگ کننده است و بیشتر برای شهرهایی است که دارای تحولات سریع بوده و با مشکلات حادی مثل فقر شهری  روبه رو هستند  کاربرد پیدا می کند . (مهندس روستا ودکتر رفیعیان ، مصاحبه )یعنی (CDSرا نمی توان جایگزین کامل و مناسب برای سایر طرح ها دانست ،  ولی تقویت کننده آنها بوده و نقش بالا دستی را در تدوین استراتژی های شهری به عهده دارد . (http://www.hamshahrionline.ir/news/) 

این نوع طرح ها در جاهایی که سایر طرح ها نا موفق عمل می کنند ، می تواند موفق عمل نمایدبرنامه هایی که جهت ارتقا و بهسازی زاغه ها و سکونت گاههای غیر رسمی بکار می روند بنام (CVS) (برنامه ی شهر های بدون زاغه یاcities without slums ) برایمان شناخته شده هستند . در این نوع طرح ها بر مواردی چون ارتقای اموزشی ، سطح بهداشت ، ساخت سرمایه ی اجتماعی و احیای مشارکت ،  برقراری تسهیلات اجتماعی ، بهبود مساکن و .. تاکید می شود. در این مور ،  برنامه ی بهسازی شهری و اصلاح مساکن ایران ، یک عملکرد متمرکز بر (CDS) است که به ویژه در مورد سکونتگاههای غیر رسمی و فرودست صدق می کند . این برنامه همچنین در تلاش برای کاهش فقر در هر یک از شهرهای درگیر در مسائل سکونت گاههای غیر رسمی تمرکز می کند که این موارد از اهداف کلیدی (CDS) می باشد . لذا برنامه ی شهرهای بدون زاغه و بهسازی شهری با استراتژی توسعه ی شهری (CVSوCDS) کاملا به هم مربوط بوده و کنش های متفابل دارند . همچنین است رابطه ی (CDS) با یک دسته از برنامه ها و طرح های توسعه ی شهری . اما هنوز جایگاه و روابط این طرح ها در درون نظام جامع برنامه ریزی کشور دقیقا مشخص نشده است و نیاز به زمان دارد . (طرح مشترک دکتر رفیعیان و بانک جهانی  در مورد سکونگاههای غیر رسمی urban upgrading and housing reform project. city development strategy and informal settlement upgrading).

 

 

(CDS) در مقابل سایر طرح ها 

بسیاری از طرح های جامع و تفصیلی شهری و روستایی در مرحله ی اجرا با مشکل روبه رو می شوند . در صورتی که این طرح ها دارای پشتوانه ی قانونی و اداری دولتی نیز بوده اند ، نتوانسته اند در بسیاری از مسائل درست پاسخگو باشند . در پی بررسی این موضوع و مطالعه ی برخی قوانین در می یابیم که فقط به صرف این که قانونی تصویب شود ، اجرایی نخواهد بود . بلکه خواست مسئو لان و اراده ی اجرایی آنان لازم است ، در استراتژی توسعه ی شهری تکیه بر موارد قانونی نشده ، بلکه تکیه بر این است که خواست ها و اراده ها را هم نوا کند تا بتواند این خواست و اراده را به سرمنزل مقصود برساند . در حقیقت ضمانت اجرایی طرح های (CDS) مشارکت بازیگران کلیدی در تهیه ی طرح و حتی اجرای آن می باشد و دیگر لزومی به تهیه ی قانون و مصوبات خاص در مورد آن وجود ندارد . سابقه ی طرح ها و برنامه های شهری در ایران ،طرح های جامع و تفصیلی شهری و هادی روستایی است ،که تا کنون نتایج مطلوبی از آن به دست نیامده است در حالی که (CDS) دو تفاوت عمده با آنها دارد ، که این نقیصه ها را جبران می کند : 

الف- از نظر نوع نگاه و فراورده های نهایی ، دیدگاهی مبتنی بر توسعه متوازن در همه ی بخش های شهری می باشد . این برنامه ها صرفا برای کالبد تهیه نمی  شود ، بر روح حاکم بر کالبد که همان روابط اجتماعی و اقتصادی ، فرهنگی و ... است،نیز در نظر گرفته می شود . در این نوع برنامه ها کلان نگری در نتیجه ی نهایی وجود دارد ، به این معنی که خطوط کلان با توجه به عوامل مختلف ترسیم شده و از پرداختن به جزییات پرهیز می شود .

ب- از نظر نوع فرایند ، در آن تکیه های اساسی بر مشارکت بازیگران کلیدی می باشد و حوزه های عملیاتی  آن به تمامی حوزه های مدیریتی نفوذ می کند . از جمله مدیریت مالی ، اجتماعی ، شهری و ... و این از آن جهت است که واقعیت شهر نیز بر همین اصل استوار است . در حقیقت شهر خود مجمو عه ای از سیستم های مختلف است که در کنار یکدیگر در تعامل با یکدیگر قرار دارند .  

در کنار مسائل فوق ، شاید دلیل دوام و توان منحصر به فرد رویکرد (CDS) را بتوان در اتصال دادن روابط بین بخشی و مقیاس محلی با دستوالعمل توسعه ی شهری مشاهده کرد . بعلاوه این که راهبرد توسعه ی شهری نیاز به یکپارجه سازی راهبرد های توسعه ی اقتصاد محلی (LED=Local economic development)و راهبرد کاهش فقر (PRC=Poorment reduce strategy  ) در یک چارچوب راهبردی از توسعه ی شهری را به رسمیت می شناسد . از این رو بکارگیری توامان (LED)و (PRCمی  تواند قدری از مشکلات موجود بر سر راه توسعه ی شهری را بکاهد (توسلی ، محسن ؛ 1385 ،ص 44).

در ضمن باید دانست که بلوک های اصلی سازنده سند (CDS) شامل سه بخش زیر است : 

1- چشم انداز سازی

2 - تدوین راهبرد

3 - پیش بینی و اجرا  

و محصول فرایند مورد بحث یک راهبرد توسعه است که ماهیتی  پویا دارد و به موازات تغییر و تحول در موقعیت و نقش رقابتی شهر ، خود نیز مورد تغییر و اصلاح قرار می گیرد و اگر چه چشم انداز طولانی مدت شهر را مبنای کار قرا می دهد،  لیکن تنها در برنامه ی اجرایی کوتاه مدت است که به اوج خود می رسد . از نظر فرم یا ساختار شکلی (CDS) نیز بر حسب موقعیت و شرایط ، می تواند قالب های متفاوتی را به خود بپذیرد . و البته از نظر فرم باید توجه کرد که محصول این فرایند ماهیتی استراتژیک و جامع می باشد و از این رو مشابه اسنادی نظیر طرح های جامع شهری نمی باشد. (Cities alliance ,2006,city development strategy guidelines: driving urban performance , february ,1,2006).

از ویژگی های این نوع طرح ها این است که از نظر اهداف یکسان و مشترک است و از اصول مشابه پیروی می کند اما از آنجا که به مشخصات ویژه ی هر شهر توجه خاصی دارد فلذا در جزئیات ،متفاوت از هم خواهد بود . یعنی بر توان ها ،ویژگی ها و امکانات هر شهر به طور جداگانه تاکید می کند ،جرا که می خواهد در نهایت بر خصوصیت رقابتی آن با توجه به مزیتی که میان سایر شهرها دارد تاکید کند .

(گلکار کوروش و جلال آزادی ؛ نشریه ی شهر نگار ، شماره ی 30 ، 1384 ،ص 59-79).

در ضمن این راهبرد همواره بر خلاف طرح های سنتی رایج ،بر یک مسله ی عمده تمرکز می کند مانند فقر زدایی در مورد پیشاور پاکستان (Pishavar city district government (2001) ) 

محورهای خاصی که (CDS) معمولا بر آن تاکید می کند علاوه بر فقر شهری شامل اقتصاد شهری ؛محیط زیست (توسعه پایدار) و توریسم است .

این نوع طرح ها معمولا یک طرح  "اقتصاد محوراست که بیشتر در مورد "ابعادتحقیق  می کند .

تفاوت های عمده ی دیگری که (cds) با طرح های دیگر به ویژه ساختاری راهبردی دارد این است که (cds) بیشتر شامل " راهبردها " است در حالی که طرح های ساختاری راهبردی بیشتر بر " ساختار " تاکید دارد.  

افزون بر این در مورد افق های مطرح در (cds) باید گفت که افق و چشم انداز بسیار واقع بینانه تری داردو,گر نه طرح های جامع نیز مثلا برای خود دارای نوعی چشم انداز بلند مدت (20 ساله ) می باشد .

راهبرد توسعه شهری(CDS). بخش اول

 یکی از این رویکردهای جدید در برنامه ریزی های  شهری که توجه زیادی را به خود معطوف کرده ،برنامه ریزی استراتژی توسعه شهری (cds) می باشد،رویکرد نوینی که ازچشم انداز روشن برخورداربوده و برمشارکت جمعی تاکید فراوانی دارد.

برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهری هم اکنون در در یک خط فرازی قرار گرفته که انتطار می رود تا در سال های آینده اکثر شهرهای جهان را در بر بگیرد و تبدیل به یک استراتژی فراگیر جهانی شود،تا پاسخگوی نیازهای

برنامه ریزی شهری باشد.

  در این نوشتار نیز سعی بر آن است تا ضمن تشریح و نگرش عمیق تر نسبت به این دسته از برنامه ریزی ها نقدی راجع به محتوا ،اهداف ،اجرای آن و نتایج آن انجام پذیرد تا ضمن فراهم سازی موجبات درک و شناخت بهتر ،به اصلاح نواقص احتمالی موجود در راستای بازدهی مطلوب تر در آینده بپردازد. . 
 

برنامه ریزی استراتژیک ، چشم اندازروشن ، رویکردهای مشارکتی   :  واژگان کلیدی
 

 

 




مقدمه                                                                                                                                                                             

تحولات سالیان اخیر در نگرش عمومی به مفهوم شهرداری و وظایف آن در جامعه ، موجب ایجاد چشم اندازی متفاوت نسبت به نقش و جایگاه شهرداری در روند تحولات شهری شده است . هرچند این تغییر در ادبیات جهانی مرتبط ، نکته ای جدید تلقی نشده و چند دهه ای از تغییر در رویکرد و هدف مداخله در سازمان های متولی مدیریت شهری می گذرد، لیکن تفاوت اساسی را می توان در جایگاه عوامل و نقش عناصر سازنده ی آن تصور کرد . در نگاه سنتی ( برگرفته از ادبیات مدرنیستی ) مولفه های سازنده ی محیط شهر ، مجموعه ی منفعلی تصور می شد که در نتیجه ی هدایت مجزا و منفعلانه در قالب برنامه های مشخصی شکل می گرفت . رویکرد نوین ،جامعه ی شهری را مملو از کنش گران متعددی می داند که هر یک بر اساس ماهیت درونی و ساختار عملکردی خود تدبیر کرده و به نقش آفرینی می پردازند . در این میان گروههای ذینفع و ذی نفوذ نیز در جهت اهداف و مقاصد خود عمل کرده و در نهایت مجموعه ای را پدید می آورند که در صورت فقدان قدرت کارگردانی ،عرصه ی شهر را بازیچه ی امیال خود خواهند کرد . خواستگاه نظری در این رویکرد ، در چارچوب تفکر برنامه ریزی استراتژیک عینیت می یابد. این دیدگاه به معنای فرایند تضمین دستیابی سازمان به فواید ناشی از بکارگیری استراتژی های مناسب است . برنامه ریزی استراتژیک در این چارچوب ، دوراندیشی سازمان یافته ای است که مراحل مختلفی را نظیر هدف گذاری و تفکیک محدوده های کمی وکیفی آن ، تعیین خط مشی ها و سیاست ها و برنامه ریزی تاکتیکی دنبال می کنند . برنامه ریزی استراتژیک شهری، به کارگیری چارچوب مفهومی و روش شناسی منبعث از رویکرد استراتژیک در حوزه ی برنامه ریزی فضایی توسعه ی شهری است ،تا بتواند بر پایه ی اصول علمی برنامه ریزی ، هدایت و کنترل شهر را به عهده داشته باشد . در این رویکرد هدایت تغییرات ، تدوین برنامه ها و طرح های محدود برای آنها در طول زمان و منطبق با سیاست گذاری های انجام شده صورت می پذیرد (رفیعیان،مجتبی،عبدالرضاگلپایگانی:1384،ص31). 
 
 

 

 

 

           

استراتژی توسعه شهری(CDS )چیست ؟ 

جمعیت جهان دارای حرکات و تغییرات متناوبی است که همواره به نفع جمعیت های شهرنشین عمل می کند . بسیاری از شهرها دارای رشد بیش از اندازه بوده و در کشورهای در حال توسعه آسیایی و آفریقایی در آینده نزدیک  جمعیت بسیاری از شهرها به دو برابر میزان فعلی خود خواهد رسید . این امر چالش های بزرگی را به دنبال خو د مطرح می سازد ،یکی از موارد آن گسترش فقر است . برای رویارویی با این چالش های نوین چاره ای نیست مگر آنکه با  راهبردهایی متناسب ،به اتخاذ برنامه ریزی برای آینده و به صورت آگاهانه دست بزنیم .راهبرد توسعه شهری برنامه ای است که می تواند در این فرایند حساس ،در  انجام تصمیم گیری و اجرای آن ما را  یاری نماید .

  راهبرد توسعه شهری برنامه ایست با ماهیت راهبردی که توامان بر تهیه و اجرای سند تاکید می کند و تدوین آن بر پایه ی چشم انداز سازی مشارکتی صورت می پذیرد . مقصود ، نوعی سند است است که توسط بانک جهانی ،مرکز سکونتگاههای انسانی سازمان ملل متحد  و سازمان وابسته به آنها ،یعنی ائتلاف شهرها  پیشنهاد و ترویج گردیده است . سند مزبور وسیله ای است که در آن تکنیک های مشارکتی به کار گرفته شده و هدف اصلی آن تامین توسعه پایدار شهری از طریق ایجاد ظرفیت اجتماعی برای چشم انداز سازی مشارکتی و اقدام همگانی می باشد . مبحث فقر شهری و اتخاذ سیاست های حمایت از اقشار فقیر و ارتقای وضعیت آنان در این سند جایگاه ویژه ای دارد . این سند برای آن تهیه شده تا رشد شهرها متضمن عدالت اجتماعی نیز باشد که این امر از طریق همکاری و مشارکت افراد جامعه در راستای ارتقای کیفیت  زندگی شهری همه ی شهروندان میسر می شود . براساس یک چشم انداز مشترک جهت ارتقای کیفیت اداره و مدیریت شهری ،افزایش میزان سرمایه گذاری به منظور بالا بردن نرخ اشتغال و کاهش منظم و پایدار فقر شهری تدوین می شود

cities alliance (n/d) cds discussion paper) ).

این فرایند )راهبرد توسعه شهری( سه  محصول نهایی خواهد داشت ؛

 -1تدوین یک چشم انداز مشترک شهری (city vision)

 -2ایجاد الزام هایی موثر جهت تحقق چشم انداز (development strategy)

 -3 تدوین یک برنامه اجرایی (action plan)

از این رو محصول خروجی این سند شامل موارد سه گانه ی زیر خواهد بود :

الف- سیاست گذاری و اصلاحات مدیریتی و نهادی

ب- برنامه ریزی های سرمایه گذاری از جمله در زیرساخت های اجتماعی و فرهنگی(توسلی ،محمود؛1384،ص32).

ج- تدوین سازو کارهای پایش(cities alliance (2004) first result ).

برنامه ریزی راهبردی دارای خصوصیات زیر می باشد:

  • بیشتر فعالیت گراست  تا کاربرد زمین گرا ، و با صراحتی  بیشتر از برنامه های سنتی با تصمیم گیری و اجرای برنامه سروکار دارد .
  • فرایند مدیریت گونه و ممتد مرور جرح و تعدیل سیاست گذاری است به دور از رهیافت های سنتی که یک وضعیت نهایی را برای آینده دور در نظر می گرفتند.
  • در این رهیافت بر مشارکت تاکید شده است ، جه در تهیه و چه در مراحل پیشبرد و اجرای طرح .
  • یک ویژگی مهم و شرط موفقیت سیستم برنامه ریزی مبتنی بر رهیافت راهبردی ، نرمش پذیری و توان تطابق با شرایط ویژه ی مورد برنامه ریزی است(دانش پور، 1382 ، ص  19 ).
  • این رهیافت، برنامه ریزی با مردم است نه صرفا برنامه ریزی برای مردم . این نوع برنامه ریزی ها در پاسخ به جدایی برنامه ریزی از مردم و عدم محقق شدن طرح های چارچوب مدار جامع مطرح شده اند  (توسلی  محمود ؛1384،ص21).

   

 

                                                                                                  سابقه ی برنامهریزی (CDS)

برنامه ریزی راهبردی توسعه ی شهری ابتدا در سال 1999 توسط سازمان ائتلاف شهرها کلید خورد . این برنامه ها پاسخی بود به اهمیت فزاینده ی شهرها و تغییراتی که در تئوری و عمل  رخ داد . اما دلایلی که در این زمان برای اهمیت داشتن موضوع شهرها وجود داشته اند عبارتند از : اول به دلیل وزن فوق العاده ای که حضور جمعیت امروزه در شهرها  پیدا کرده و نیز از سمت و سوی درست خارج شدن آن در برخی نواحی شهری و دوم به دلیل اینکه فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی  امروزه در شهرها تمرکز یافته و می بینیم که شهرها نقش زیادی در (GNPملی دارند . 

 

از سویی جوهره ی شهرها مدیریت آنهاست و سه عامل در سنجش اهمیت مدیریت شهری در زمینه ی راهبرد توسعه ی شهرها نقش ایفا می کنند که  عبارتند از : 

1.     زمینه ی افزایش شتاب تغییرات اقتصادی

2.     تمرکز زدایی و محدود نمودن نفوذ و اندازه ی حکومت های محلی

3.     شمایل مهار نا شدنی فقر و محرومیت اقتصادی 

یکی از واکنش ها در مقابل این تغییرات مهار ناشدنی فزاینده ، بسط دادن تمرکز بر روی مدیریت شهری است . اینکه یک شهر چگونه اداره می شود برای تعیین موقعیت مطلوب بخش های تولیدی آن شهر در بازارهای منطقه ای و جهانی ضروری است . تجربه نشان داده که سیستم خوب اداره ی شهرها در جهت دادن امکان زندگی خوب در شهر اساسی و ضروری است.  بدین ترتیب (CDSروی کار آمدند .  

راهبرد توسعه ی شهری در ابتدا به عنوان برنامه ی کمک و همیاری شهری شناخته می شد و در مسیر این تفکر غالب که شهرها موتور توسعه ی ملی هستند تاکید آن بر امکان یک رشد هماهنگ در سرمایه گذاری از طریق  ساختن رشد اقتصادی ممکن بود . در این برنامه ها مقوله ی کاهش فقر ندرتاً به عنوان محور توجه و تمرکز قرار می گرفت . کاهش فقر به عنوان یک هدف محتمل و البته مهم خروجی از تاکید بر رقابت ، قابلیت زیستی و نظام مندی مطرح بود  . یعنی صاحبنظران عقیده دارند که اکثر طرح های (CDSمتقدم کاهش فقر به عنوان یک پس زمینه یا در اولویت ثا نوی  در نظر گرفته می شد .  اگر چه بعدها با تأسیس ائتلاف شهرها و تعهد نشان داده شده از سوی این سازمان برای ارتقای شرایط زندگی اقشار فقیر در شهرها ، کاهش نمایان فقر در برنامه های راهبرد توسعه ی شهری به صورت جدی مد نظر قرار گرفت . و امروزه کاهش فقر یکی از برون داده های ملموس و محتمل راهبرد توسعه ی شهری محسوب می گردد . از زمان شروع اینگونه برنامه ها یک تولید ثا نویه ی (CDSتوام با تمرکز بیشتر بر مقوله ی فقر صورت گرفت که تاکید فزاینده ای را برای کاستن از فقر نشان می داد.  (توسلی،محسن:1384،ص43).

 

 

در جستجوی پایه های نظری  

برای تشریح پایه های نظری استراتژی توسعه ی شهری بر مواردی چون مفاهیم نظری مشارکت ، شهر سازی نوین ، روش های هوشمند و چشم انداز اشاره می گردد ولی به مورد چشم انداز بنا به اهمیت آن به تفصیل بیشتری پرداخته می شود .  

 

شهرسازی نوین:

از اواخر دهه ی 1980 و اوایل دهه ی 1990 مطرح گردید که هدف آن اصلاح طراحی محیط مصنوع به وسیله خلق محلاتی که مناسب عابر پیاده باشد و شامل طیف وسیعی از شغل و مسکن باشد و اصول آن عبارتند ازقابلیت طی مسافت به صورت پیاده ، ارتباطات ، کاربری مختلط ، تنوع  مسکن ، کیفیت بالای طراحی شهری و معماری ، ساختار سنتی محله ، تراکم بالا ، حمل و نقل هوشمند و کیفیت زندگی. 

مفاهیم نظری مشارکت :

در دنیای امروز تلاش اکثر برنامه ریزان و دست اندرکاران توسعه این است که جگونه می توان سطوح مشارکت و تصمیم گیری عمومی را در زمینه های تصمیم گیری بالا برد . دیگر اهمیت مشارکت بر کسی پوشیده نیست و این امر افکار زیادی را به خود معطوف کرده است .  

چشم انداز سازی :

می دانیم که فرایند برنامه ریزی و طراحی شهری راهبردی به طور کلی از شش گام تشکیل می شود : برنامه ریزی پروژه ، سنجش وضعیت ،  چشم انداز سازی ،  تدوین راهبرد  اجرا و پایش . و در اینجا مرحله ی چشم اندازسازی در فصل مشترک دو مرحله ی اساسی فرایند ، یعنی در حد فاصل مراحل سنجش وضعیت و تدوین راهبرد قرار گرفته و و مهمترین و شاخص ترین مرحله ی تهیه ی برنامه های توسعه ی استراتژی شهری و قلب فرایند طراحی محسوب می شود و در این میان در مفهوم سازی اصطلاح چشم انداز و در جستجوی پایه ی نظری برای صورت بندی چشم انداز مشخص می شود که ارتباط نزدیکی میان این مفهوم و مفهوم منظر ذهنی (Imageوجود دارد . از این رو در تبیین تئوریک چشم انداز و ایجاد یک چارچوب مفهومی برای صورت بندی بیانیه ی آن امکان بهره گیری از نظریه های منظر ذهنی وجود دارد . از این رو اعتقاد بر این است که تلفیقی از نظریه های منظر ذهنی ،  که تواما در برگیرنده ی مولفه های سازنده ی  منظر ذهنی  و نظم سلسله مراتبی عناصر منظر ذهنی باشد ،  می تواتد مقدمات لازم جهت ایجاد یک چارچوب مفهومی مناسب را برای قالب بندی چشم انداز فراهم آورد . نظریه ی منظر ذهنی لینچ (lynch(1960) the  image of the cityو نظریه ی نقاط لنگرگاهی گولج (golledge(1978) learning about urban enviromentمی تواند مبنای ساخت چارچوب مورد نظر قرار گیرند بر اساس نظریه ی لینچ منظر ذهنی از سه مولفه ی اصلی هویت (identity؛ ساختار (structure؛و معنا شکل می  گیرد که خود معنا شامل دو نوع معنای عملکردی  و معنای عاطفی و ضمنی است . بر مبنای نظریه ی نقاط لنگرگاهی شکل گیری منظر ذهنی از هر پدده ای واجد یک نظم سلسله مراتبی است که در آن ابتدا نقاط لنگر گاهی،  ادراک و فرا گرفته می شوند و سپس در حول نقاط عناصر  فرعی تر که بر آنها نام جزئیات نهاده اند ادراک و فرا گرفته می شوند . براین اساس چارچوب پیشنهادی برای چشم انداز شهر یا محله بصورت ذیل خواهد بود : 

الف- نکته یا نکات لنگر گاهی ؛ این نکات همان معنای شهر یا محله هستند که شامل معنای ضمنی ( لقب یا کنیه ی شهر که به صورت نمادین محل را نام گذاری می کند ) و معنای صریح (نقش اقتصادی شهر ) می گردد .

ب- نکات فرعی (جزئیات ) در ذیل موئلفه های سازنده ی بیانیه ی چشم اندا می آیند و عبارتند از :

-  هویت ؛  چشم انداز  باید بر مبنای سنجش وضعیت جامعی که صورت می گیرد مرفولوژی اقتصادی ، فرهنگی و کالبدی متما یز شهر را بیان نماید . 

ساختار ؛ ( جایگاه نسبی ) ؛ چشم انداز باید بر حسب مورد جایگاه مبنی شهر را در سطوح گوناگون ،  ملی ،  منطقه ای بین المللی ترسیم نماید .

معنای صریح ؛ ( پایه ی اقتصادی ) چشم انداز باید نقش و پایه ی اقتصادی شهر را تصویر سازی کند .

معنای ضمنی ؛( لقب و عنوان ) چشم انداز باید با تاکید بر جنبه های متمایز شهر مثلا ویژگی های کالبدی  فرهنگی عنوان نمادینی را برای شهر پیشنهاد کند(گلکار،1384،ص1-31).

 

فلسفه و هدف (CDSچیست ؟ 

در یک بیان ساده می توان گفت که برای کاستن از سطح فقر شهری و تامین توسعه پایدار و کمک نمودن به تحقق فرایند تصمیم سازی مشارکتی بویژه در کشورهای در حال توسعه ،سازمان ائتلاف شهرها سعی کرده که سند راهبردی توسعه ی شهری را به عنون یک ابزار موثر ،بکار ببرد . به عبارتی دیگر سند (CDSارتباط بسیار نزدیکی با ارتقای کیفیت زندگی اقشار فقیر در کشورهای در حال توسعه دارد . نکته ی مهم در اینجا این است که تهیه و تدوین سند مذکور هدف نهایی نیست بلکه اجرای ان مهم ا ست .

فلسفه ی این راهبرد ،رفع مسائل و بحران های شهری به ویژه برای کشورهای در حال توسعه می باشد که از جمله ی آنها گسترش بی رویه جمعیت شهرنشین و نه الزاما شهروتد  و شکل گیری زاغه ها و حلبی ابادهای شهری است که حتی از دسترسی به ابتدایی ترین  و ضروری ترین خدمات و نیازهای زندگی محروم می باشند . اما به طور موردی می توان اهداف اکثریت راهبردهای توسعه شهری را در قالب سه مورد طبقه بندی نمود : 

بهسازی مدیریت شهری ،ارتقای کیفیت اداره (حکمروایی)و مدیریت شهر  -1 
  -رشد اقتصاد محلی ،افزودن میزان سرمایه گذاری  
  -کاهش فقر ( توسلی ،محسن ؛1384،ص50). 3
 
 بررسی نمونه هایی از از شهر های مختلف جهان این مورد را به خوبی نشان می دهد . مثلا در شهر صوفیه بلغارستان هدف از تهیه سند کمک به مدیریت شهری دموکراتیک و خودکفا بوده ،به گونه ای که منافع طولانی مدت و پایدار را برای ساکنین تامین نماید و اهداف آن در صوفیه به طور مشخص شامل موارد زیر بوده است

ایجاد پایه های لازم برای رشد اقتصادی پایدار

شناسایی راهکارهای توسعه اجتماعی عادلانه تر و کاهش فقر

حصول اطمینان از تصمیم گیری ،مدیریت و اداره مشارکتی امور شهر  

و یا درراهبرد توسعه شهر عمان-اردن،اهداف زیر مطرح بوده است :  

بهسازی سازکار اداره امور شهری در عمان بزرگ

ارتقای توان مالی شهرداری عمان برای بهسازی سکونت گاههای خودرو و روزآمد نمودن طرح جامع شهرو ارتقای نظام مستند سازی و برداشت کاربری زمین و دیگر داده های مرتبط (نشریه شهر نگار، شماره30،ص5و6)

                                                                                              (cds)فرایند تهیه ی

فرایند تهیه راهبرد توسعه شهری شامل موارد چند گانه ای است که در زیر می آید :

 -1برنامه ریزی پروژه (DESIGN)

 -2 سنجش وضعیت (ASSESSMENT)

 -3 چشم انداز سازی (VISIONNING)

 -4 تدوین راهبرد (STRATEGY)

 -5 اجرا (IMPLEMENTATION)

 -6 پایش (MONITORING) 

در مرحله ی برنامه ریزی (DESIGN،کلیه طرف های ذینفع شامل شهرداری ها ،ادارات محلی و گروهها باید شناسایی گردند. ترتیبات نهادی و ساختاری در این جا مشخص می شوند تا هماهنگی لازم را به وجود آورده و اجرای این طرح ها را ممکن سازد . منابع مورد نیاز از قبل تعریف می گردند و مهم است که نسبت به حمایت های فنی و مالی مورد نیاز برای این کار تضمین حاصل گردد و در کنار ان نوعی تعهد از کلیه گروههای ذینفع کلیدی چه در مرحله ی تهیه و تصویب و چه در مرحله ی اجرای سند بدست می آید . همچنین اقداماتی که در آینده باید انجام شود مانند تعیین زمان لازم ،تعیین افراد مسول و برآورد بودجه ،همگی در این قسمت تعریف می گردند .

هدف گام بعدی که سنجش وضعیت است(ASSESSMENT ) ؛ عبارت است از انجام ارزیابی به منظور ترسیم نقشه ی اجتماعی اقتصادی شهر و یا منطقه .برای تکمیل این مرحله باید اطلاعات جمعیت شناختی ،اقتصادی و زیر ساختی گردآوری شوند و در کنار آن ویژگی های منحصر به فرد آن مشخص شود . به عنوان نمونه مزیت های نسبی و ویژگی های تاریخی و کالبدی شهر بررسی می شود . بررسی محیط خارجی و شناسایی عوامل ایجاد تغییر باز در همین مرحله قابل انجام است . 

در مورد مرحله ی سوم و چهارم یعنی چشم انداز سازی (VISIONNINGو تدوین راهبرد(STRATEGYبنا بر اهمیت شان جداگانه بحث خواهد شد .  

اما گام پنجم که اجرا(IMPLEMENTATIONنام دارد ؛دشوارترین بخش فرایند می باشد و می خواهد که برنامه ی اجرایی (ACTION  PLANرا به اجرا درآورد و فرایند (CDS)را نهادینه سازد . در این بخش یک گروه اجرایی تشکیل می شود و سلسله مراتب تقسیم کار و تعیین مسولیت ها و چارچوب زمانی و منابع انجام می شود . و محورهای راهبردی آغاز به اجرا می کند و در صورت نیاز ، پیشرفت اجرا پایش می شود . برانگیختن و ایجاد تعهد در کلیه ی شرکت کنندگان از اهمیت حیاتی برخوردار است و از آنجا که تعداد راهبردها زیاد است ، برای رفع خستگی و احساس دلسردی کارشناسان و عامه ی مردم ،غالبا سعی می شود تعدادی ازمحورهای راهبردی که به مسائل حادتر پاسخگوست و پیشرفت ان زودتر نمایان می شود انتخاب شود .

گام آخر پایش است که همزمان با مرحله ی اجرا انجام می پذیرد . در واقع نوعی بازخورد ایجاد می شود که در نتیجه به اصلاح یا بهبود روندهای موجود می انجامد و در راستای پایداری این فرایند عمل خواهد نمود