جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

حفر تونل 200 متری زیر بافت تاریخی یزد برای ایجاد موزه قنات!

پرونده ثبت جهانی بافت تاریخی یزد در حالی مراحل نهایی را سپری می کند که مدیرعامل گروه هتلهای مهر در زیر بافت تاریخی و ثبت شده این شهر، تونلی به طول 200 متر برای ساخت موزه قنات ایجاد کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، این تونل برای اتصال دو هتل مهر و لب خندق متعلق به مدیرعامل این هتلها ایجاد شده و در این بین برخی از قناتهای موجود در مسیر تونل توسط پیمانکار مسدود شده است. ضمن آنکه این مسیر قدیمی ترین قسمت بافت تاریخی و متعلق به دوره ایلخانی است.

اما محمد حسین محتاج الله، مدیرعامل گروه هتلهای مهر این موضوع را تکذیب می کند و می گوید: حدفاصل میان هتل تاریخی لب خندق و هتل مهر محدوده ای 200 متری است که از حدود 450 سال پیش قناتی در این محل بوده که این دو هتل را به هم متصل می کرده است.

وی به خبرنگار مهر می گوید: قصد داریم تا این قنات را احیا کرده و محل این قنات را بازتر کنیم تا برای بازدید گردشگر از قنات ها و نحوه کارکرد و ایجاد موزه قنات آماده شود به همین دلیل این موزه که اکنون در مرحله کار کارشناسی است تا 6 ماه دیگر به بهره برداری می رسد.

محتاج الله اظهار می کند که برای این اقدام از سازمان میراث فرهنگی یزد مجوز دارد.

اما نکته مبهم در این اقدام بخش خصوصی این است که در محدوده محله لب خندق و هتل آن، برج و بارو وجود داشته است بنابراین هر گونه دستکاری موجب از بین رفتن آثار و نشانه های این برج و باروها می شود. ضمن اینکه این پرسش نیز مطرح است که آیا حفر تونل برای هر اقدامی حتی ایجاد موزه در زیر بافت تاریخی یزد تا قبل از اتمام مطالعات باستان شناسی مجاز است؟


حفر تونل 200 متری زیر بافت تاریخی یزد برای ایجاد موزه قنات!

پرونده ثبت جهانی بافت تاریخی یزد در حالی مراحل نهایی را سپری می کند که مدیرعامل گروه هتلهای مهر در زیر بافت تاریخی و ثبت شده این شهر، تونلی به طول 200 متر برای ساخت موزه قنات ایجاد کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، این تونل برای اتصال دو هتل مهر و لب خندق متعلق به مدیرعامل این هتلها ایجاد شده و در این بین برخی از قناتهای موجود در مسیر تونل توسط پیمانکار مسدود شده است. ضمن آنکه این مسیر قدیمی ترین قسمت بافت تاریخی و متعلق به دوره ایلخانی است.

اما محمد حسین محتاج الله، مدیرعامل گروه هتلهای مهر این موضوع را تکذیب می کند و می گوید: حدفاصل میان هتل تاریخی لب خندق و هتل مهر محدوده ای 200 متری است که از حدود 450 سال پیش قناتی در این محل بوده که این دو هتل را به هم متصل می کرده است.

وی به خبرنگار مهر می گوید: قصد داریم تا این قنات را احیا کرده و محل این قنات را بازتر کنیم تا برای بازدید گردشگر از قنات ها و نحوه کارکرد و ایجاد موزه قنات آماده شود به همین دلیل این موزه که اکنون در مرحله کار کارشناسی است تا 6 ماه دیگر به بهره برداری می رسد.

محتاج الله اظهار می کند که برای این اقدام از سازمان میراث فرهنگی یزد مجوز دارد.

اما نکته مبهم در این اقدام بخش خصوصی این است که در محدوده محله لب خندق و هتل آن، برج و بارو وجود داشته است بنابراین هر گونه دستکاری موجب از بین رفتن آثار و نشانه های این برج و باروها می شود. ضمن اینکه این پرسش نیز مطرح است که آیا حفر تونل برای هر اقدامی حتی ایجاد موزه در زیر بافت تاریخی یزد تا قبل از اتمام مطالعات باستان شناسی مجاز است؟


توسعه روستایی چیست؟

انسان پیش از آموختن کشاورزی و کشف فنون و ابزارهای مختلف, برای تامین نیازهای زندگی خود به کوچ و چندجانشینی می‌پرداخت. انسان‌ها برای تامین غذای موردنیاز خود و یافتن مکانی مناسب برای سکونت, به مکان‌های مناسب دارای منابع طبیعی (مرتع, آب, حیوانات) مهاجرت می‌نمودند. از زمانی که انسان کشاورزی را آموخت و توانست ابزارهای مورنیاز زندگی خود را بسازد به یکجانشینی روی آورد و روستاها متولد شدند. روستاها یا دهات, اولین مراکز اجتماعی زندگی نوین انسان محسوب می‌شوند.

طبق تحقیقات باستان‌شناسان, قدیمی‌ترین دهکده‌های جهان که تاکنون بوسیله حفاران پیدا شده, در خاورمیانه واقع است. دو روستا در ”جارمو“ و ”تپه سربین“ واقع در ایران و عراق امروزی, نشان می‌دهد که یکجانشینی یا تشکیل اجتماعات روستایی, دست‌کم به 10000 سال پیش بر می‌گردد.

با رشد و تکامل مراکز روستایی و ظهور کسب‌وکارهایی غیرازکشاورزی (تجارت, خدمات, حکومت‌) شهرها بوجود آمدند. بخاطر تمرکز بالای جمعیت در مناطق شهری توام با رشد پرشتاب صنایع و خدمات, به سرعت شهرها توسعه پیدا کردند در حالیکه روستاها به کندی حرکت نمودند.


روستا چیست؟

”ده“ (یا ”قریه“) به معنی سرزمین است. از نظر تقسیمات کشوری, ”ده“ (یا ”روستا“ ویا ”آبادی“) در ایران, کوچکترین واحد سکونتی و اجتماعی-سیاسی است. کشور به چندین استان (دارای استاندار), هر استان به چند شهرستان (دارای فرماندار), و هر شهرستان به چند بخش (دارای بخش‌دار), و هر بخش به چند شهر (دارای شهردار) و روستا (دارای کدخدا) تقسیم می‌شود. البته به مجموعه‌ای از چندین ده هم دهستان گفته می‌شود که مسؤول آن دهیار نامیده می‌شود.

مطابق سرشماری‌هایی که در کشور انجام می‌شود, به نقاطی که کمتر از 5000 نفر جمعیت داشته باشند روستا, و به نقاط بیش از 5000 نفر شهر گفته می‌شود. البته استثنائاتی نیز (علیرغم ملاک مذکور) وجود دارد. مردم روستا, از طریق کشاورزی امرار معاش می‌کنند به همین جهت بعدها, در تعریف روستا, شغل کشاورزی نیز به عنوان اساس کار روستاییان اضافه گردید. البته تعاریف دیگری نیز از روستا (یا ده) در کشور وجود دارد که از مجموع آن‌ها می‌توان این تعریف را ارایه نمود.

روستا, عبارت از محدوده‌ای از فضای جغرافیایی است که واحد اجتماعی کوچکی مرکب از تعدادی خانواده که نسبت به هم دارای نوعی احساس دلبستگی, عواطف و علائق مشترک هستند, در آن تجمع می یابند و بیشتر فعالیت‌هایی که برای تامین نیازمندی‌های زندگی خود انجام می‌دهند, از طریق استفاده و بهره‌گیری از زمین و در درون محیط مسکونی‌شان صورت می‌گیرد. این واحد اجتماعی که اکثریت افراد آن به کار کشاورزی اشتغال دارند در عرف محل, ده نامیده می‌شود .

براساس مطالعات جهانی, تعریف روستا در کشورهای مختلف,‌ دارای تفاوت‌هایی می‌باشد. مثلاً در آمریکا بیشتر بر مفهوم ”مناطق روستایی“ تاکید می‌شود که بیانگر نواحی دارای چگالی جمعیتی کم است در حالیکه در بعضی کشورهای دیگر همچون ایران نیز روستا بر اساس میزان جمعیت تعریف می‌شود. به عنوان مثال, ملاک جمعیت روستا در فرانسه 2000 نفر, در بلژیک 5000 نفر,‌ در هلند 20000 نفر و در ژاپن 30000 درنظر گرفته شده است .


توسعه روستایی چیست؟

از چند سده اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان, عقب‌ماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است. از آن‌جاییکه عموماً روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند, اقشار روستایی فقیرتر و آسیب‌پذیرتر محسوب می‌شوند که بعضاً منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز می‌شود. علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها, نبود صرفه اقتصادی برای ارایه خدمات اجتماعی, حرفه‌ای و تخصصی‌نبودن کار کشاورزی (کم‌بودن بهره‌وری), محدودیت منابع ارضی (در مقابل رشد جمعیت), و عدم‌مدیریت صحیح مسؤولان بوده است. به همین جهت, برای رفع فقر شدید مناطق روستایی , ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان, ایجاد اشتغال و افزایش بهره‌وری آنان, تمهید ”توسعه روستایی“ متولد گردید.

بنا بر تعریف, برنامه‌های توسعه روستایی, جزئی از برنامه‌های توسعه هر کشور محسوب می‌شوند که برای دگرگون‌سازی ساخت اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی بکار می‌روند. اینگونه برنامه‌ها را که دولت‌ها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده می‌کنند, دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز می‌گویند. این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولت‌ها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند, مورد پیدا می‌کند. از سوی دیگر توسعه روستایی را می‌توان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کم‌درآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست.

در گذشته بعضی مدیران و سیاست‌گذاران امر توسعه, صرفاً بر ”توسعه کشاورزی“ متمرکز می‌شدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمی‌شود. روستا جامعه‌ای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همه‌جانبه (یعنی توسعه روستایی) است نه صرفاً توسعه کسب‌وکار و نظامی به نام ”کشاورزی“. هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمی‌شود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمی‌شود (بیشتر عاید زمین‌داران, بخصوص مالکان بزرگ, می‌شود), ثانیاً افزایش بهره‌وری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی می‌شود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها می‌شود.


استراتژی‌های توسعه روستایی

کشورها و مناطق مختلف جهان, متناسب با شرایط و اولویت‌ها, رویکردها و استراتژی‌های توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفته‌اند. قطعاً نمی‌توان بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغالزایی در روستاها (بدون درنظر گرفتن استراتژی توسعه روستایی) توفیق چندانی بدست آورد (که پایدار و ماندگار نیز باشد). چون اشتغالزایی و کارآفرینی در فضا یی مستعد رخ می‌دهد و بدون وجود آن فضا عملاً نمی‌توان متوقع موفقیتی پایدار بود.

رویکردها و استراتژی‌های توسعه روستایی را اینگونه می‌توان تقسیم‌بندی نمود
  • رویکردهای فیزیکی-کالبدی
استراتژی توسعه و بهبود زیرساخت‌های روستایی

زیرساخت‌های روستایی را می‌توان سرمایه‌های عمومی و اجتماعی روستاها دانست که بدین جهت توسعه این زیرساخت‌های اجتماعی, فیزیکی و نهادی باعث بهبود شرایط و کیفیت زندگی و معیشت مردم محلی و ارتقای کارایی زندگی اجتماعی و اقتصادی آنان خواهد شد. بعنوان مثال, توسعه زیرساخت‌های اجتماعی همچون تسهیلات و خدمات بهداشتی و آموزشی, باعث بهبود کیفیت منابع انسانی و افزایش توانایی‌های آنان (در جایگاه‌های فردی و اجتماعی) خواهد شد. منظور از ایجاد, توسعه و نگهداری زیرساخت‌های روستایی, صرفاً تزریق نهاده‌های سرمایه‌ای به یک جامعه با تولید سنتی نیست, بلکه هدف ایجاد سازوکارها, نهادها و مدیریت جدیدی است که در عمل نیازمند مشارکت وسیع روستاییان است. در واقع این استراتژی, با همکاری مردم می‌تواند به طور آگاهانه, ارادی و موفقیت‌آمیز از دوران طراحی, برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری گذر کرده و به شرایط مطلوب پایدار وارد گردد.

  • رویکردهای اقتصادی:
استراتژی انقلاب سبز

این استراتژی دارای دو معنای به‌نسبه متفاوت است: یکی به معنی دگرگونی کلی در بخش کشاورزی است به طوریکه این تحول باعث کاهش کمبود مواد غذایی در کشور و مشکلات کشاورزی گردد. دیگری به معنی بهبود نباتات خاص (بویژه گسترش انواع بذرهای اصلاح‌شده گندم و برنج) و تولید زیاد آنان است. براساس مطالعات میسرا, انقلاب سبز باعث کاهش مهاجرت‌های روستایی نشده است و بعضاً باعث بروز اخلافاتی مابین نواحی روستایی (بخاطر بازده متفاوت زمین‌ها در این محصولات اساسی) نیز شده است .

استراتژی اصلاحات ارضی

اکثر کشورهای جهان, برای گذار از یک ساخت ارضی به ساختی دیگر, اصلاحات ارضی را در برنامه‌ریزی‌های توسعه روستایی خود گنجانده‌اند. به عبارت دیگر, تجدید ساختار تولید و توزیع مجدد منابع اقتصادی را از اهداف عمده برنامه‌های توسعه روستایی خویش قلمداد نموده‌اند. از دیدگاه بسیاری از صاحبنظران امر توسعه (همچون میردال و تودارو), اصلاحات ارضی کلید توسعه کشاورزی است. البته در بعضی موارد نیز, به دلیل ساماندهی نامناسب خدمات پشتیبانی و تخصیص اعتبارات موردنیاز, چیزی به درآمد زارعان خرده‌پا افزوده نمی‌شود.

استراتژی صنعتی‌نمودن روستاها

اگرچه در این استراتژی, توسعه کشاورزی در فرآیند توسعه روستایی حایز اهمیت است اما در عین حال باید با توسعه فعالیت‌های صنعتی همراه شود. در بسیاری از کشورها (بخصوص آسیایی‌ها) صرفاً زراعت نمی‌تواند اشتغال کافی و بهره‌ور ایجاد نماید (ظرفیت زمین نیز محدود است) بدین جهت باید به ایجاد اشتغال سودآور غیرزراعی نیز پرداخت تا تفاوت درآمد شهرنشینان و روستانشینان افزایش نیافته و مهاجرت روستاییان به شهر کاهش یابد. در این راستا باید اقدامات ذیل صورت پذیرد:
الف) ایجاد مشاغل غیرزراعی و فعالیت‌های درآمدزا,
ب) رواج مراکز روستایی دست پایین. اهداف عمده این استراتژی را می‌توان اینگونه برشمرد:

  • ایجاد اشتغال غیرکشاورزی برای روستاییان بیکار یا نیمه‌بیکار در یک منطقه
  • همیاری در جلوگیری از جریان مهاجرت به مراکز شهری
  • تقویت پایه‌های اقتصادی در مراکز روستایی
  • استفاده کامل (بیشتر) از مهارت‌های موجود در یک ناحیه
  • فرآوری تولیدات کشاورزی محلی
  • تهیه نهاده‌های اساسی و کالاهای مصرفی برای کشاورزان و دیگر افراد محلی
بیشتر اینگونه صنایع روستایی در کسب‌وکارهای خرد (کوچک‌مقیاس) شکل می‌گیرند که می‌تواند بخش عمده‌ای از آن را صنایع دستی تشکیل دهد. این صنایع دستی می‌توانند از ابزارهای پیشرفته‌تر برای کار خود بهره برده و بدلیل سادگی و مقبولیت بیشتر در جوامع روستایی و امکانات اشتغالزایی بیشتر, کمک بیشتری به بهبود وضعیت روستاییان انجام دهند.

استراتژی رفع نیازهای اساسی

این استراتژی در جستجوی اتخاذ شیوه‌ای است تا براساس آن نیازهای اساسی فقیرترین بخش از جمعیت روستایی را به درآمد و خدمات (در طول یک نسل), برطرف نماید. نیازهای اساسی شامل درآمد (کار مولد) و هم خدمات موردنیاز زندگی می‌شود.

محورهای اصلی این استراتژی عبارتند از:

  • تغییر معیار برنامه‌های اجرایی از ”رشد“ به سمت ”نیازهای اساسی“ که از طریق اشتغال و توزیع مجدد صورت می‌گیرد (به عبارت دیگر از ”رشد اقتصادی“ به ”توسعه اقتصادی“).
  • چرخش از اهداف ذهنی به سمت اهداف عینی و واقعی
  • کاهش بیکاری
از این رو رفع نیازهای اساسی تهیدستان, در کانون مرکزی این استراتژی قرار می‌گیرد و اهداف رشدمحور جای خود را اهداف مصرفی می‌دهند که در مناطق روستایی با سرمایه و واردات کمتری (نسبت به بخش شهری) قابل انجام هستند.

  • رویکردهای اجتماعی-فرهنگی:
استراتژی توسعه اجتماعی

استراتژی توسعه اجتماعی محلی (جامعه‌ای), اهداف توسعه اقتصادی-اجتماعی را تواماً شامل می‌شود و نوید می‌دهد که هم پایه‌های نهادهای دموکراتیک را بنا نهد و هم در تامین رفاه مادی روستاییان مشارکت نماید.

استراتژی مشارکت مردمی

از این دیدگاه, مردم هم وسیله توسعه هستند و هم هدف آن. طرح‌های توسعه روستایی چه به لحاظ ماهیت طرح‌ها و چه به خاطر محدودیت امکانات و منابع دولتی, نیازمند مشارکت مردم در ابعاد وسیع هستند. در این استراتژی باید با تلفیق مناسب رویکردهای بالا به پایین و پایین به بالا, امکان مشارکت گسترده مردم را در فرآیند توسعه روستایی فراهم آورد.

محورهای اصلی این استراتژی عبارتند از:
  • تاکید بیشتر بر نیازهای مردم
  • تشویق و افزایش مشارکت مردم در هر مرحله از فرآیند برنامه‌ریزی
  • بسط و ترویج سرمایه‌گذاری‌های کوچک, که مردم قادر به اجرای آن باشند
  • کاهش هزینه‌های مردم و در مقابل افزایش درآمدهای آنان
  • تشویق مردم در جهت تداوم و نگهداری پروژه‌های توسعه (افزایش آگاهی‌های مردم و کاهش زمان و هزینه طرح‌ها و پروژه‌ها)
مشارکت در حکم وسیله‌ای برای گسترش و توزیع دوباره فرصت‌ها با هدف اتخاذ تصمیم‌های جمعی, همیاری در توسعه و بهره‌مندی همگانی از ثمرات آن است. این مشارکت می‌تواند در تمامی مراحل مختلف تصمیم‌گیری, اجرا (عملیات, مدیریت و اطلاع‌رسانی), تقسیم منافع, و ارزیابی وجود داشته باشد.

  • رویکردهای فضایی, منطقه‌ای و ناحیه‌ای:
استراتژی‌های تحلیل مکانی

والتر کریستالر (1933) برمبنای نظریات جی.اچ.فون تونن و آلفرد وبر (1909) نظریه ”مکان مرکزی“ را ارایه نمود که براساس میزان جمعیت, نقش و کارکرد, فاصله, پراکندگی سکونتگاه‌های انسانی به شرح و تبیین ساختار (چارچوب) فضایی سکونتگاه‌ها و حوزه نفوذ آنان (و بالتبع سروساماندهی به نحوه چیدمان نقاط شهری و روستایی) می‌پردازد. متخصصان این زمینه با پذیرش علم جغرافیا (به عنوان تحلیل‌گر فضای زیست), به استفاده از نظریات برجسته دیگر در رابطه با تقسیم‌بندی فضایی-مکانی و ساماندهی فضا نیز مبادرت نمودند.

سه نظریه مطرح در این زمینه را می‌توان به طور خلاصه اینگونه معرفی نمود:

  • نظریه زمین‌های کشاورزی (جی.اچ.فون تونن): این نظریه به تحلیل چگونگی استفاده و سروساماندهی به زمین‌های کشاورزی می‌پردازد. براساس این نظریه فعالیت‌های کشاورزی و ارزش زمین‌ها متناسب با فاصله آن‌ها از بازار (شهری) تعریف می‌شود (دوایر متحدالمرکزی حول شهرها).

  • نظریه مکان‌یابی صنایع (آلفرد وبر): براساس این نظریه, صاحبان صنایع می‌کوشند مکانی را جهت استقرار کارخانه‌های خود برگزینند که با حداقل هزینه تولید محصول و توزیع آنان (هزینه‌های حمل‌ونقل) همراه باشد. در واقع زنجیره‌ای از جریان کالا, خدمات و اطلاعات (وزن و نحوه تعامل آن‌ها) ما را قادر به مکان‌یابی صحیح صنایع می‌کند.

  • نظریه مکان مرکزی (والتر کریستالر): براساس این نظریه, هر مکانی که موقعیت مرکزی می‌یابد با تولید و توزیع هرچه‌بیشتر کالا و خدمات در حوزه‌های اطراف (یا منطقه نفوذ) به تحکیم موقعیت مرکزی خود می‌پردازد, به همین خاطر, چنین مکان‌های مرکزی, خدمات بیشتری را در خود متمرکز می‌سازند. برمبنای این نظریه, نقاط مرکزی در قالب نظامی سلسله‌مراتبی (مبتنی بر جمعیت, فاصله, نقش یا کارکرد) عمل می‌نمایند. طبق این نظریه, خریداران, کالاها و خدمات موردنیاز خود را از نزدیک‌ترین بازار فروش دردسترس تهیه می‌کنند.

  • استراتژی توسعه روستا-شهری
از پایان دهه 1970, در واکنش به زوال الگوهای توسعه و پس از استراتژی ”نیازهای پایه“ سازمان جهانی کار (1976), استراتژی توسعه روستا-شهری یا منظومه کشت-شهری (اگروپولیتن) مطرح گردید. برای درک بهتر این استراتژی باید الگوی ”مرکز-پیرامون“ و استراتژی نیازهای پایه را دانست. تحقیقات فریدمن (در آمریکای جنوبی) نشان داده است که می‌توان فضای زندگی را به دو بخش ”مرکز“ و ”پیرامون“ تقسیم نمود که رابطه بین این دو نظام, استعماری است و پیامد آن قطبی‌شدن در مرکز و حاشیه‌ای‌شدن در پیرامون است. استراتژی نیازهای پایه نیز چرخش آشکاری بود از استراتژی‌های متداول تولیدمحور, صنعت‌مدار و شهرگرا به سمت استراتژی‌های مردم‌محور, کشاورزی‌مدار و روستاگرا. استراتژی روستا-شهری برمبنای الگوی مرکز-پیرامون (تجمع سرمایه و منافع در نقاط شهری) و متاثر از استراتژی نیازهای پایه (رفع فقر و ایجاد اشتغال, خوداتکایی, و تامین مایحتاج اصلی), این محورها را برای توسعه مناطق روستایی پیشنهاد می‌کند: درون‌گرایی, حفاظت‌گرایی, خودگردانی (خودکفایی), و نهادینه‌سازی مشارکت.

  • استراتژی یوفرد
این استراتژی برپایه نقش فعالیت‌ها و کارکردهای شهری در توسعه روستایی (و منطقه‌ای) تعریف می‌شود که شامل این مراحل می‌گردد: تجزیه و تحلیل منابع ناحیه‌ای, تدوین نقشه تحلیلی منطقه, تحلیل نظام سکونتگاهی, تحلیل ارتباطات فضایی, تحلیل دسترسی‌ها (ارتباطات), تحلیل شکاف عملکردی, تنظیم استراتژی‌های توسعه فضایی, تعیین نارسایی پروژه‌ها و برنامه‌های توسعه, بازبینی و نهادینه‌سازی تحلیل‌های فضایی در برنامه‌ریزی روستایی و ناحیه‌ای. این استراتژی با ارایه اطلاعات فراوان و ذی‌قیمتی به سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان, آنان را در توزیع سرمایه‌گذاری‌ها در راستای یک الگوی متعادل جغرافیایی (اقتصادی و فیزیکی) یاری می‌دهد. برمبنای این استراتژی, وجود شهرک

معنای نام کشورهای جهان

معنای نام کشورهای جهان

 

 

در اینجا معنی نام کشورهای جهان در جلوی نام آنها آمده و زبانی که ریشه این نام در اصل از آن گرفته شده در میان پرانتز آورده شده است :

آرژانتین: سرزمین نقره (اسپانیایی)

آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما / آفتابی جنوبی (لاتین، یونانی)

آلبانی: سرزمین کوه نشینان

آلمان: سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن (فرانسوی، ژرمنی)

آنگولا: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود

اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی)

اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی)

ازبکستان: سرزمین خودسالارها (سغدی، ترکی، فارسی دری)

اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)

استرالیا: سرزمین جنوبی (لاتین)

استونی: راه شرقی (ژرمنی)

اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)

اسکاتلند: سرزمین اسکات ها (لاتین)

افغانستان: سرزمین قوم افغان (فارسی)

اکوادور: خط استوا (اسپانیایی)

الجزایر: جزیره ها (عربی)

السالوادور: رهایی بخش مقدس (اسپانیایی)

امارات متحده عربی: شاهزاده نشین های یکپارچه عربی (عربی)

اندونزی: مجمع الجزایر هند (فرانسوی)

انگلیس: سرزمین پیر استعمار (ژرمنی)

اوروگوئه: شرقی

اوکراین: منطقه مرزی (اسلاوی)

ایالات متحده امریکا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی

ایتالیا: شاید به معنی ایزد (یونانی)

ایران: سرزمین آریایی ها٬ برگرفته از واژه «آریا» به معنی نجیب و شریف

ایرلند: سرزمین قوم ایر (انگلیسی)

ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)

باهاما: دریای کم عمق یا ریشدارها (اسپانیایی)

بحرین: دو دریا (عربی)

برزیل: چوب قرمز

بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان (لاتین)

بلژیک: سرزمین قوم بلژ از اقوام سلتی، واژه بلژ احتمالاً معنی کیسه می داده

بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه ای بومی به معنای آب گل آلود

بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)

بوتان: تبتی تبار

بوتسوانا: سرزمین قوم تسوانا

بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار

بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین

پاراگوئه: این سوی رودخانه

پاکستان: سرزمین پاکان (فارسی دری)

پاناما: جای پر از ماهی (زبان کوئِوا)

پرتغال: بندر قوم گال از اقوام سلتی (لاتین)

پورتوریکو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)

تاجیکستان: سرزمین تاجیک ها (فارسی دری)

تانزانیا: این نام از همامیزی تانگانیگا سرزمین دریاچه تانگا + زنگبار گرفته شده

تایلند: سرزمین قوم تای

ترکمنستان: سرزمین ترک + ایمان = ترکیمان = ترکمان = ترکمن سرزمین ترک هایی که مسلمان شده اند (مربوط به سده های آغازین اسلام)

ترکیه: سرزمین قوی ها (ترکی با پسوند عربی)

جامائیکا: سرزمین بهاران

جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند (زبان آفار)

چاد: دریاچه (زبان بورنو)

چین: سرزمین مرکزی (چینی)

دانمارک: مرز قوم "دان"

دومینیکن: کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)

روسیه: کشور روشن ها، سپیدان

روسیه سفید / بلاروس: درخشنده روس / سفید روسی

رومانی: سرزمین رومی ها

زلاند نو: زلاند جدید (زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست)

ژاپن: سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)

سریلانکا: جزیره باشکوه (سنسکریت)

جزایر سلیمان: از نام حضرت سلیمان

سوئد: سرزمین قوم "سوی"

سوئیس: سرزمین مرداب

سودان: سیاهان (عربی)

سوریه: سرزمین آشور (سامی)

سیرالئون: کوه شیر

شیلی: پایان خشکی/ برف

عراق: شاید از ایراک به معنای ایران کوچک (فارسی)

عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبختواژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد استسعود یعنی خوشبخت.

فرانسه: سرزمین قوم فرانک از اقوام سلتی

فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن

فنلاند: سرزمین قوم "فن"

فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ

قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله قرقیزی

قزاقستان: سرزمین کوچگران قزاقی

قطر: شاید به معنای بارانی (عربی)

کاستاریکا: ساحل غنی (اسپانیایی)

کانادا: دهکده زبان سرخپوستی "ایروکوئی"

کلمبیا: سرزمین کلمب (کریستف کلمب) (اسپانیایی)

کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو)

کویت: دژ کوچک هندی (عربی)

گرجستان: سرزمین کشاورزان (یونانی)

لبنان: سفید (عبری)

لهستان: سرزمین قوم "له"

لیبریا: سرزمین آزادی

مجارستان: سرزمین قوم مجار (مجاری)

مراکش: مغرب

مصر: شهر، آبادی

مقدونیه: سرزمین کوه نشین ها، بلندنشین ها (یونانی)

مکزیک: اسپانیای جدید (اسپانیایی)

موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین)

میکرونزی: مجمع الجزایر کوچک فراسوی

نروژ: راه شمال

نیجر: سیاه (لاتین)

نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)

نیکاراگوئه: دریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) آگوئه (اسپانیایی)

واتیکان: گرفته شده از نام تپه ای به نام واتیکان (اتروسکی)

ونزوئلا: ونیز کوچک

ویتنام: اقوام "ویت" جنوبی (ویتنامی)

ویلز: بیگانگان (ژرمنی)

هلند: سرزمین چوب آلمانی

هند: پر آب (فارسی باستان)

هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)

یمن: خوشبخت

یونان: سرزمین قوم "یون

نظر جالب آلبرت انیشتن در مورد جغرافیا

 آلبرت آنیشتن :در جوانی رویای من این بود که جغرافی دان شوم..اما به این نتیجه رسیدم که رشته ای دشوار است..پس با بی میلی به سوی فیزیک رفتم

منبع:کتاب قلمرو و فلسفه جغرافیا نوشته پور احمد

عکس های زیبا از تمیزترین شهرهای دنیا

شهر مکان زندگی انسانها بویژه از دوران صنعتی شدن تا زمان کنونی است و به علت فعالیت انسانها مستعد آلودگی و تخریب؛ اما با این وجود چگونه می توان از شهرهای تمیز سخن گفت و معیارهای پاکیزگی و آلودگی شهرها چیست؟ وجود رقابتی سنتی میان استرالیا و ایرلند یرای ارائه پاکیزه ترین شهرهای دنیا، هر ساله لیستی از 10 شهر پاکیزه و تمیز دنیا ارائه با توجه به پاکیزگی میادین و مکانهای عمومی شهری ارئه می شود.

وجود هوای پاکیزه و دسترسی به آب سالم نوشیدنی نیز از دیگر فاکتورهای تاثیرگذار در انتخاب این شهرهاست.

 

1- اسلو، نروژ

 

اسلو پایتخت کشور نروژ است. در این شهر و حومه آن هیچ کارخانه صنعتی وجود ندارد. هیچ گونه ذرات آلودگی خاصی در هوای این شهر مشاهده نمی شود و سیستم دفع زباله و فاضلاب آن بسیار پیشرفته و مکانیزه است. مدیریت آلودگی شهری اسلو سالها به عنوان الگو مدیریت برتر شهری معرفی می شود.

 

2- کوبه، ژاپن

 

شهر کوبه در ژاپن در بسیاری از فاکتورهای مناسب زندگی شهری مانند میزان طول عمر و میزان باسواد مقام خوبی دارد. این شهر به خاطر وجود ریزش منظم باران دارای هوای بسیار خوب است و سیستم عالی جاده های شهری امکان ایجاد ترافیک و آلودگی ناشی از آن را نمی‌دهد.

 

3- کپنهاگ ، دانمارک

 

کپنهاگ پایتخت دانمارک به مدت 15 سال دارنده مقام اول پاکیزه ترین شهر جهان را داشت و امروز نیز در رده یکی از تمیزترین شهرهای دنیاست. تمام خودروهای شهری مجبور به استفاده از فیلترهای مخصوص و اضافی برای اگزوز ماشین هستند و به عنوان شهر الگوی اتحادیه اروپا از آن نام برده می شود.

 

4- آدلاید، استرالیا

 

شهر آدلاید استرالیا چند سالی است که جایگاه خود را در بهترین های دنیا حفظ کرده است. سیستم بهینه و پیشرفته دفع زباله ها و استفاده مجدد از آنها در این شهر مثال زدنی است.

 

5- مینیاپولیس، آمریکا

 

این شهر یکی از مناطق ایالت مینسوتا و از شهرهای مهم کشور آمریکاست و به عنوان شهر سبز آمریکا شناخته شده است. به گزارش اداره هواشناسی آمریکا میزان ذرات شیمیایی این شهر از هر شهری در آمریکا پایین‌تر است و آب و هوای بسیار سالمی دارد.

 

6-  ولینگتون، نیوزلند

 

موقعیت عالی این شهر در نیوزلند در کنار دریا و قرار گرفتن در مسیر وزش بادهای اقیانوسی و سیستم پیشرفته دفن زباله، این شهر را تبدیل به یکی از پاکیزه ترین شهرهای دنیا کرده است.

 

7- هلسینکی، فنلاند

 

مسئولان شهری هلسینکی پایتخت فنلاند با بهینه کردن مصرف سوخت و سخت گیری و نظارت مداوم بر نحوه و میزان آلودگی خودروهای عمومی و شخصی و تعطیلی یا انتقال کارخانه جات آلوده کننده هوا به مکان های دور، توانسته اند یکی از بهترین هواهای دنیا را برای شهروندان خود به ارمغان بیاورند. 

 

8- اتاوا، کانادا


 

 

اتاوا پایتخت سیاسی کانادا و یکی از بهترین شهرهای دنیا برای زندگی است. نبود ترافیک و فضای بسیار آرام شهری و کم بودن جمعیت شهری، این شهر را به عنوان یکی از بهترین و پاکیزه ترین شهرهای دنیا تبدیل کرده است. آب آشامیدنی این شهر یکی از بهترین و سالمترین نمونه های آب آشامیدنی در دنیاست.

 

9- هونولولو، هاوایی آمریکا

 

هونولولو مرکز ایالت هاوایی است و هر چند هوای این شهر همواره به خاطر وجود آتشفشان های فعال، تهدید می شود اما در سالیان اخیر به خاطر در پیش گرفتن سیاست های اصولی شهری انسان محور تبدیل به یکی از دارندگان سالمترین هوا و پاکیزه ترین شهرهای دنیا شده است. در آب آشامیدنی این شهر نیز مواد معدنی مفید برای سلامتی وجود دارد که نمونه آن در هیج جای جهان وجود ندارد. 

 

10- کالگری، کانادا

 

شهر کالگری در استان آلبرتا کانادا با وجود قرار داشتن در استان انرژی خیز غربی کانادا یکی از بهترین آب های آشامیدنی و هوای سالم دنیا را دارد. رشد اقتصادی بالا و افزایش جمعیت شهری باعث آلوده تر شدن محیط شهری نشده است.

خشک شدن دریاچه ارومیه و پخش ۱۰ میلیارد تن نمک در آذربایجان ایران

محوطه تاریخی نقش رستم

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

نقش رستم یکی از مهم ترین و زیباترین آثار باستانی سرزمین پارس است. این مجموعه در حدود 5/2 کیلومتری تخت جمشید، در کوه حاجی آباد (نقش رستم)، باقی مانده است. در نقش رستم آثار سه دوره مشخص دیده می شود:

1. آثار دوره ایلامی از 600 تا 2000 ق.م

2. آثار دوره هخامنشی از 600 تا 330 ق.م

3. دوران ساسانی از سال 224 تا 651 م.

کتیبه ای نیز از دوران معاصر ( حدود 100 سال پیش ) وجود دارد.

آثار ایلامیان

از دوره ایلامیان نقش برجسته محو شده ای در نقش رستم (نقش هفتم از سمت راست) وجود دارد که در دوره ساسانی روی آن نقش دیگری از بهرام دوم ساسانی نـَقر ( حک ) شد. این نقش محو شده از دو خدا تشکیل شده که روی مارهایی نشسته اند و لباس های چین دار به تن دارند. این نقش متعلق به دو مرحله است یکی همزمان با نقش کورانگون در ممسنی و دیگری در دوره ایلامی جدید یعنی هزاره اول پیش از میلاد.

آثار هخامنشی

در نقش رستم آرامگاه ها و معبد آناهیتا از دوره هخامنشیان به جای مانده است.
معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

آرامگاه های هخامنشی

آرامگاه پادشاهان هخامنشی از سمت راست به شرح زیر است:

- آرامگاه خشایارشاه ( 0445-486 ق.)

- آرامگاه داریوش (486-522 ق . م)

- اردشیر اول (424-465 ق . م)

داریوش دوم (405-424 ق . م)

پهنای هر یک از آرامگاه ها 19 و درازی آنها 93/22 متر است و تقریباً در ارتفاع 26 متری قله کوه قرار دارند.

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

فضای خارجی آرامگاه ها که عموماً مشابه هم هستند ، دارای مشخصات زیر است:

نقش برجسته پادشاه که کمانی در دست دارد، در بالای سکو مشهود است؛ این کمان نشانه قدرت است. در برابر پادشاه، نقش اهورامزدا دیده می شود. در این نقش برجسته دو آتشدان تصویر شده اند که آتش مقدس در آنها در حال سوختن است. در گوشه سمت راست بالای تصویر، نقش ماه مشاهده می شود که ناپایداری جهان را نشان می دهد.

در پایین سکو، نمایندگان ملل تابعه، تخت شاهی را با دستان خود نگه داشته اند.

ستون هایی نیز دیده می شود که سر ستون آنها، دارای گاو دو سر مانند سر ستون های تخت جمشید است. تعدادی شیر غـّران در پایین نقش ها دیده می شود که با یک دسته نیلوفر آبی (لوتوس) تزیین شده است.

درِ ورودی آرامگاه ها به شکل مربع است. این درها در دوران باستان قفل می شدند. برای این کار دو قطعه سنگ بزرگ در پشت آنها قرار می گرفت و به این وسیله مهر می شد. شکل آرامگاه ها نیز مشابه است. تنها تفاوت آرامگاه داریوش کبیر در کتیبه های میخی و آرامی آن است . در این کتیبه ، داریوش، اهورامزدا را ستایش می کند و فتوحات خود را بر می شمارد و از اندیشه های خود سخن می گوید.

راهروی داخل آرامگاه داریوش کبیر به درازای 72/18 و پهنای 70/3 متر است. در این آرامگاه نـُه تابوت سنگی وجود دارد که در یک ردیف در سنگ کنده شده و به داریوش کبیر، ملکه و سایر بستگان او تعلق دارد. درازا، ژرفا و پهنای این تابوت ها 10/2 × 05/1× 05/1 متر و ضخامت ( سنگ ) هر یک 5/17 سانتیمتر است. سرپوش هر یک از تابوت ها را قطعه سنگ بزرگی تشکیل می دهد.

کعبه زرتشت

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

در برابر کوه نقش رستم، در قسمتی گود، ساختمان مکعب بسیار زیبایی قرار داد که آن را کعبه زرتشت، پیامبر ایران باستان می نامند.این ساختمان بسیار هنرمندانه از قطعات بزرگ سنگ، بنا شده است. مهارت و دقتی که در برش و حجاری سنگ های حجیم سفید و سیاه به کار رفته است، استادی هنرمندان و سبک معماری دوران هخامنشی را به خوبی نشان می دهد. یک ردیف پلکان در جلوی این بنا وجود داشت. از میان این 30 پله، پله های بالایی توسط افراد ناآگاه تخریب شده است. در بالای ساختمان کعبه زرتشت، اتاقی در اندازه 5/2×5/2 متر وجود دارد که نظریات مختلفی توسط سیاحان، مورخان و ... درباره آن ابراز شده است. برخی از مورخان ذکر کرده اند؛ کتاب اوستا که بر دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود، در این اتاق نگاهداری می شد. گروهی دیگر بر این باورند که این اتاق آرامگاه بردیا، پسر کورش بود که به وسیله برادرش کمبوجیه کشته شد. تنی چند از مستشرقان بر این عقیده اند که آتش مقدس در این اتاق نگاهداری می شد. اخیراً نیز اظهار شده است که این بنا رصد خانه بود. در دوران ساسانی در این اتاق اسناد بسیار مهم دولتی نگاهداری می شد. کتیبه ای ساسانی به سه زبان پارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) ،  پهلوی پارتی ، و یونانی در اطراف این ساختمان هخامنشی حک شده است. بحث اصلی این کتیبه ها، وقایع تاریخی دوران شاپور اول در جریان جنگ ایران و روم است که در آن "والرین" ، امپراتور روم شکست خورد و در 262 م. در بیشابور زندانی شد.

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

کتیبه دیگر در زیر کتیبه شاپور اول و به زبان پهلوی اشکانی و 19 سطر، به دستور کرتیر موبد موبدان نقش شده است. کرتیر ضمن معرفی خود و القابش به شرح خدماتی که در راه دین زرتشت انجام داده ، پرداخته و از رسیدنش به جایگاه موبد بزرگ و دادور تمام کشور و سرپرستی معبد آناهیتا سخن رانده است.

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

آثار ساسانی نقش رستم

آثار دوره ساسانیان در نقش رستم شامل نقش برجسته های چندگانه است. این آثار عبارت اند از:

نخستین نقش

روبه روی نقش رستم، در برابر پلکان ورودی، قسمتی وجود دارد که در دوره ساسانی حجاری شد اما نقوشی بر روی آن حک نشده است. درازی این محل 10 متر و ارتفاع آن 5 متر است و حدود دو متر بالاتر از سطح فعلی حجاری شده است. به نظر می رسد که این اثر متعلق به اواخر دوره ساسانی باشد که قصد داشتند حوادث مهم دوره ساسانی را بر آن نقش کنند. عمق این فضا نسبت به سایر آثار ساسانی بیشتر است و تردیدی وجود ندارد که حفاظت بیشتر از این طرح مد نظر بوده است.

در قسمتی از این فضا کتیبه ای 20 سطری حک شده که مالک زمین های کشاورزی اطراف نقش رستم، و نحوه تقسیم آب را در آن مشخص کرده است. این کتیبه به زبان فارسی و بسیار جدید و فاقد ارزش تاریخی است.

دومین نقش

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

پس از اولین حجاری، در سمت غرب، دومین نقش ، تاجگذاری نرسی (340 – 294 م ) را نشان می دهد.

در این نقش نرسی حلقه قدرت را از دست آناهیتا ( یکی از خدایان ) دریافت می کند. نرسی در این نقش تاجِ گوی مانندی دارد که بالاتر از تاج آناهیتا است. این امر شأن و عظمت نرسی را نشان می دهد. نرسی بالا پوشی روی شلوار چین دار خود پوشیده و زینت آلات، تاج، لباس و... وی در حجاری دارای ارزش هنری بسیار بالایی است.

پشت سر پادشاه، وزیر اعظم ایستاده و انگشت سبابه دست راست خود را به رسم آن دوران، برای احترام در برابر پادشاه نگاه داشته است. آناهیتا به صورت زنی در سمت راست حجاری شده که دارای لباس بلند تا کمربند و گردن بند مروارید است. موهای مجعد او بر فراز تاج قرار دارد.بین نرسی و آناهیتا کودکی ایستاده که احتمال دارد ولیعهد یعنی هرمز دوم باشد. نقش صورت این کودک آسیب دیده است.

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

سومین نقش

در این نقش برجسته بهرام دوم (298 – 276 م ) در حال نبرد است و سوار بر اسب، چهار نعل با نیزه به سوی دشمن حمله می کند. نیزه دشمن شکسته است. پارچه زین ( برگستوان ) اسب با لگام در اطراف گردن اسب جمع شده و یک تیردان بلند نیز نزدیک پای راست شاه بسته شده است. اسب بهرام یک سرباز رومی را که در صحنه جنگ به خاک افتاده، با پا لگدکوب می کند.

این نقش دو صحنه را مجسم می کند که با خطی برجسته از هم تمیز داده می شود. پشت سر بهرام یک سرباز ایرانی پرچمی را به اهتراز در آورده است. یک قطعه چوب به صورت افقی در بالای پرچم قرار دارد و به وسیله سه گوی، یکی در وسط و دو گوی دیگر در انتهای چوب مشاهده می شود. دو قطعه پارچه ابریشمی از قسمت فوقانی پرچم آویزان است. این نشان، فرمان حمله بود.

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

چهارمین نقش

این نقش، شاپور اول را نشان می دهد که والرین امپراتور روم را شکست داده است. این پیروزی در سال 263 م  رخ داد.

از لحاظ هنری این نقش زیباترین نقش دوره ساسانی « نقش رستم » است. در این نقش برجسته « سیریادیس » که یک پناهنده رومی است، عنوان امپراتوری را از طرف شاپور دریافت می کند. امپراتور والرین دست ها را برای پوزش در برابر شاپور بالا نگه داشته و در برابر وی زانو زده است. شکوه وی با لباس ، زینت آلات، افسار و زین اسب، گردن بند، دست بند و تاج شاهی و آرایش موهای وی که حالت غرور آن مشخص است، نشانگر مهارت حجاران ساسانی است.

در پشت سرشاپور، کرتیر حضور دارد که انگشت دست وی به حالت احترام نشان داده شده است. پشت سر شاپور کتیبه ای نـَقر( حک )  شده که ادامه کتیبه کعبه زرتشت است.

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

پنجمین نقش

زیر آرامگاه اردشیر اول دو نقش وجود دارد: نقش بالایی، آذر نرسه یا شاپور ذوالاکتاف ، تقریباً محو شده است. نقش زیرین ، هرمز دوم است و صحنه پیروزی این پادشاه را بر دشمن نشان می دهد.

در این نقش برجسته ، هرمز دوم با اسب ، چهار نعل بر دشمن خود که رومی است، تاخته و اسب او را سرنگون کرده است. در این نقش ، دشمن رومی دارای ریشی بریده است و کلاهخود بر سر دارد.

تیردان بندی در کنار پای راست پادشاه دیده می شود و اسب وی به نحو جالبی با زینت آلات پشمی تزیین شده و گره خورده است. پشت سر پادشاه یک شاهزاده ساسانی یا یکی از بزرگان حضور دارد که پرچم ساسانی را به اهتزاز در آورده است

ششمین نقش

زیر آرامگاه داریوش دوم و رو به روی کعبه زرتشت، نقشی احتمالاً از شاپور دوم (379 - 309 م)  وجود دارد. در این نقش ، سواری که دارای تاج است، نیزه خود را بر گردن دشمن فرو کرده و هر دو ، زره به تن دارند.

هفتمین نقش

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

این نقش به دو دوره متفاوت تعلق دارد؛ یکی دوره ایلامی مربوط به 700 سال پیش و دیگر نقش بهرام دوم (294 -274م) که روی نقش ایلامی حک شده است.

در این نقش پادشاه در حالی که شمشیری را به نشانه قدرت با دو دست گرفته، در میان اعضای خانواده سلطنتی ایستاده است. تاج پادشاه با بال عقاب به نشانه رب النوع ( خدای ) پیروزی تزیین شده است. در سمت چپ بهرام دوم، چهره ی سه شخصیت در حالی که به بهرام می نگرند، نقش شده است. نخستین فرد از سمت راست یک شاهزاده است و دو نقش دیگر کلاه هایی با سر گاو و پلنگ دارند که احتمال دارد ملکه و شاهزادگان باشند. برخی اظهار نظر کرده اند که این نقش، نقش آناهیتا است. سمت راست پادشاه بزرگانی حضور دارند که انگشت دست خود را در برابر پادشاه به حالت احترام نگاه داشته اند.

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

هشتمین نقش

در این نقش، تاجگذاری اردشیر بابکان (239-224 م ) تصویر شده است. در این جا اردشیر و اهورامزدا بر دو اسب کوچک سوارند و اردشیر در حال گرفتن حلقه قدرت یا اورنگ پادشاهی از اهورامزدا است و اردوان پنجم پادشاه اشکانی را زیر پای اسب خود لگدکوب می کند. اهورامزدا نیز اهریمن را که دو مار از پیشانی او بیرون آمده، لگدکوب می کند. در این نقش ، اردشیر با اهورامزدا، برابر است. روی سینه های اسب اردشیر بابکان و اهورامزدا ، دو کتیبه ، هر یک به سه زبان یونانی، پهلوی اشکانی و ساسانی حک شده است. ترجمه ی متن فارسی میانه که بر سینه اسب اردشیر حک شده چنین است: «این است پیکر مزداپرست، خداوندگار اردشیر، شاهان شاه ایران که چهر از ایزدان دارد، فرزند خدایگان پاپک شاه». متنی که بر سینه ی اسب اهورامزدا حجاری شده، به فارسی چنین ترجمه می شود: « این پیکر از ایزد اهورامزدا است». پشت سر شاه یکی از سرداران بزرگ ایران به صورت نیم رخ با نشان غنچه گل روی کلاهش در حالی که با دست راست مگس پرانی را بالای سر اردشیر گرفته، به طرز با شکوهی حجاری شده است.
معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

استودان ها ( محل نگهداری استخوان های بزرگان )

دو چهار طاقی کوچک که از سنگ کوه بر کنار راه تراشیده شده است، قبلاً به عنوان آتشدان شناخته می شد. امروزه نظر بر این است که این دو جایگاه "استودان" یا محل نگهداری استخوان های پاک شده ی دو تن از بزرگان ساسانی بود.

علاوه بر این در دامنه پایین کوهستان حفره های مکعب شکلی در سینه ی کوه تعبیه شده است که اصلاً برای نهادن استخوان مردگان شکل گرفته بود. برخی از این استودان ها دارای کتیبه هستند و همگی به قرن هفتم و هشتم میلادی تعلق دارند.

معرفی محوطه تاریخی نقش رستم

محوطه تاریخی نقش رجب

در مسیر تخت جمشید به سوی آباده و اصفهان، در حدود دو کیلومتری تخت جمشید، در دامنه ی کوه رحمت ، نقوشی از اردشیر بابکان و شاپور اول حجاری شده که به دلیل شهرت محل به « نقش رجب » ، چنین نام گرفته است. مرحوم « فرصت الدوله شیرازی » در کتاب آثار عجم نوشته است که آن را نقش قهرمانان نیز می خوانند. آثار نقش رجب شامل چهار نقش برجسته است: در تصویر روبه رو اردشیر بابکان مجسم شده است که حلقه سلطنت را از اهورامزدا می گیرد. جلوی آنها نقش بهرام نوه اردشیر و ایزد بهرام به صورت هرکول دیده می شود. پشت سر اهورامزدا نقش دو بانو در حال احترام حجاری شده که احتمالاً ملکه اردشیر و ندیمه اش هستند. یکی از بزرگان در پشت سر اردشیر با مگس پران همراه شاهزاده شاپور ولیعهد اردشیر به حال کُرنش ایستاده اند. تصویر دیگر کمی عقب تر از این نقش کنده شده و نیم تنه ی " کرتیر" موبد معروف و مقتدر اوایل دوره ساسانی و کنار او یک کتیبه مفصل پهلوی از او دیده می شود. کتیبه ای هم در این نقش وجود دارد که قسمت هایی از آن محو شده اما آنچه خواندنی بود، این چنین است: «آیین زرتشت از بین رفته بود من که شاهنشاهم آن را از نو برقرار نمودم». دو نقش برجسته ی دیگر به شاپور اول فرزند اردشیر بابکان تعلق دارد. نقش سمت راست مظهر اهورامزدا را سوار بر اسب نشان می دهد که حلقه شهریاری را به شاپور که او هم سواره است، می بخشد. نقش سمت چپ ، شاپور را سوار بر اسب همراه نه نفر از فرزندان و بزرگان کشور که همه پیاده و پشت سر او هستند، نشان می دهد. علامت شاهزادگان و خاندان های بزرگ بر کلاه های چند نفرشان نمودار است.

نقش رجب


img/daneshnameh_up/9/91/raj1.jpg

در سه کیلومتری شمال تخت جمشید، جانب راست جاده شوسه که به سوی اصفهان می‏رود، فضای کوچک عقب رفتگی در کوهستان وجود دارد که در آنجا، نقوشی از اردشیر بابکان و شاپور اول حجاری کرده، و این محل را نقش رجب می‏خوانند. علت این نام جز شهرت محلی عجالتاً دلیلی ندارد؛ مرحوم فرصت الدوله در کتاب آثار عجم نوشته است که آن را نقش قهرمان هم خوانده‏اند.

آثار نقش رجب شامل سه نقش برجسته است: سمت روبه‏رو نقش برجسته اردشیر بابکان را نشان می‏دهد که نماد سلطنت را از مظهر اهورامزدا می‏گیرد؛ در وسط آنها نقش دو طفل دیده می‏شود که یکی ظاهراً ولیعهد و دیگری حامل گُرز شهریاری است. پشت سر اهورامزدا، نقش دو بانو در حال احترام نموده شده، پشت سر اردشیر خواجه سرایی‏مگس پران به دست قرار دارد و شخصیت عالیقدرتری نیز، به حال کرنش ایستاده است. کمی عقب‏تر، خارج از هشت نقش مزبور، تصویر کرتیر، موبد معروف و مقتدر دوران شاهنشاهان اول ساسانی به حال احترام با نبشته مفصل پهلوی به نظر می‏رسد؛ نبشته پهلوی آسیب دیده‏ای هم در نزدیک نقش اردشیر نقر نموده‏اند که مضمون ترجمه قسمت خوانای آن، چنین است: «آیین زردشت از بین رفته بود من که شاهنشاهم آن را از نو برقرار نمودم». دو نقش برجسته دیگر، تصویر شاپور اول، فرزند اردشیر بابکان را می‏نماید: نقش جانب راست، مظهر اهورامزدا را سوار بر اسب نشان می‏دهد که حلقه شهریاری را به شاپور سوار بر اسب می‏بخشد. در نقش جانبِ چپ، شاپور سوار بر اسب است و 9 نفر از بزرگان کشور پشت سر وی ایستاده‏اند که علامت خاندانهای بزرگ و اسپهبدان بر کلاههای چند نفرشان هویداست. آثار نقش رجب در تاریخ 24 شهریور 1310 خورشیدی ذیل شماره 22 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

تخریب در مدرسه تاریخی چهار باغ/ دیوار حجره ها برداشته می شود

اصفهان - خبرگزاری مهر: در حالیکه بسیاری از کارشناسان مرمت بناهای تاریخی بر این باورند که هرگونه تغییر کاربری در بناهای تاریخی می‌تواند هویت تاریخی و معماری آن بنای تاریخی را زیر سوال ببرد، حجره‌های مدرسه تاریخی چهارباغ اصفهان در حال تخریب است.

به گزارش خبرنگار مهر، چندی پیش تغییراتی در مدرسه تاریخی چهارباغ تغییراتی توجه همگان را به خود جلب می کرد و آواری که از این مدرسه خارج می ‌شد و نوع خشت و مصالح خارج شده از مدرسه گویای وقوع آسیب به این بنای تاریخی بود.

با بررسی میدانی خبرنگار مهر این نتیجه حاصل شد که حجره‌های موجود در مدرسه تاریخی چهارباغ دچار تغییر و تحول شده که این موضوع می‌تواند هویت تاریخی این مدرسه زیبای تاریخی را زیر سوال ببرد.

در خصوص عظمت و زیبایی این مدرسه تاریخی محمد حسین ریاحی استاد دانشگاه و پ‍ژوهشگر به خبرنگار مهر گفت: نمای خارجی مدرسه رو به خیابان و دارای سردر بسیار زیباست که اطرافش دهنه ایوان آجری دو طبقه است که در عقب آنها حجره‌هایی وجود دارد.

ریاحی ادامه داد: از نظر تناسب معماری و زیبایی طرح و کاشی‌کاری، گنبد مدرسه چهارباغ بعد از گنبد مسجد شیخ لطف‌الله قرار دارد ولی در مجلل آن که با طلا و نقره تزئین شده، از لحاظ زرگری، طلاکاری، طراحی و قلمزنی در نظر استادان بزرگ امروز این فن نیز شاهکاری از صنایع ظریفه است.

تخریب در مدرسه چهارباغ

وی ادامه داد:‌ درب اصلی مدرسه چهارباغ نیز بسیار نفیس است چنانچه این در با نقره و طلا تزیین شده و از نمونه‌های والای هنر و صنعت است.

ریاحی همچنین در خصوص مساحت ساختمان و صحن مدرسه نیز اظهار داشت: ‌این مدرسه قریب هشت هزار و 500 مترمربع مساحت دارد و صحن آن به شکل مربع است که طول آن از مشرق به مغرب، 65.5 متر و عرض آن نیز از شمال به جنوب، 55.5 متر است و نهر بزرگی که از شعب زاینده رود است (مادی فرشادی) از وسط آن می گذرد و چند چنار کهنسال از چنارهای قدیمی آنجا هنوز باقی است.

در خصوص ایجاد تغییرات و تخریب در مدرسه تاریخی چهارباغ یک کارشناس بناهای تاریخی به خبرنگار مهر گفت: اساس ایجاد تغییرات در بناهای تاریخی  امری اشتباه است که باید نسبت به آن توجه جدی داشت.

این استاد دانشگاه که خواست نامش ذکر نشود ادامه داد: ایجاد تغییرات در مدرسه تاریخی چهارباغ می‌تواند یک ویرانی بزرگ را به همراه داشته باشد و آنچه در حال حاضر در حال تخریب است باید جلوی آن گرفته شود.

باید تخریب حجره‌های مدرسه چهارباغ متوقف شود

وی ادامه داد: تخریب حجره‌های واقع در مدرسه چهارباغ منطبق با اصول معماری اسلامی نیست و صندوق خانه‌های موجود در این مدرسه تاریخی دارای حکمت خاصی بوده و نباید آن را تخریب کرد زیرا این محل جایگاهی برای استراحت، قرار گرفتن مواد خوراکی، کتب و امور شخصی بوده تا در نهایت وقتی یک شخص در آن اتاق کار می‌کند و یا مشغول گفتگو و مباحثه با دیگر طلاب است دیگر هم اتاقی‌های او و طلابی که در اتاق هستند در صورت نیاز به استراحت به صندوق خانه مراجعه کنند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه این صندوق خانه در واقع محل مناسبی برای انجام امور شخصی بوده است، تصریح کرد: با حرکت جدیدی که انجام شده است دیگر این حجره‌ها اتاق نشیمن ندارد و متولیان امر در سریع ترین زمان ممکن تخریب این حجره‌ها را متوقف کنند.

این کارشناس مسائل تاریخی که خواست نامش ذکر نشود در ادامه سخنان خود یادآور شد: تحت هیچ شرایطی نباید بافت این مدرسه تاریخی با شکوه به هم بخورد و حتی نباید یک طاقچه از حجره‌های این مدرسه را تیز تخریب کرد زیرا تخریب حتی یک طاقچه از این مدرسه نیز به منزله تخریب خود مدرسه به شمار می‌رود.

بر اساس وقف نامه تغییر در مدرسه چهارباغ امکان پذیر نیست

این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود با اشاره به وقف نامه مدرسه چهارباغ گفت: تولیت مدرسه نباید کوچکترین خللی در این مدرسه ایجاد کند و در صورتی که تخریب شد نیز باید اعاده شود.

این کارشناس بناهای تاریخی در ادامه سخنان خود گفت: معماری مدرسه چهارباغ در نوع بسیار بی‌نظیر است چنانچه می‌توان از آن به عنوان یکی از زیباترین آثار تاریخ اواخر دوره تاریخی یاد کرد.

وی تصریح کرد: هر گونه تغییر در مدرسه چهارباغ و یا هر بنای تاریخی دیگر به منزله تخریب و نابودی آن است.

در این خصوص یک کارشناس مرمت بناهای تاریخی نیز به مهر گفت: بناهای تاریخی با کالبدی که دارند پیام خود را انتقال می‌دهند و نباید هیچ دخالتی در کالبد بناهای تاریخی داشت.

حذف و اضافه کردن هر چیزی از بناهای تاریخی به هویت اثر صدمه می‌زند

سید رضا حسینی کشتان در ادامه گفت: در صورتی که دیوارهای میان حجره‌‌ها در مدرسه تاریخی چهارباغ برداشته شود هویت این بنای تاریخی به هم خورده و کالبد صدمه دیده و هویت این بنای تاریخی را به هم می زند چون در واقع بخشی از این فضا تغییر کرده است.

این کارشناس مرمت بناهای تاریخی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: حذف و یا حتی اضافه کردن یک چیز به بناهای تاریخی در نهایت هویت آن اثر را به هم می‌زند.

حسینی کشتان در ادامه سخنان خود با اشاره به فضاهای موجود در بناهای تاریخی تصریح کرد: به طور مثال در خانه های تاریخی اتاق‌های زمستان نشین و تابستان نشین وجود داشته که هر یک از این اتاق‌ها دارای ویژگی‌های خاص خود است که نباید این ویژگی را بر هم زد.

این کارشناس مرمت بناهای تاریخی در ادامه سخنان خود با اشاره به خانه‌های تاریخی گفت: اگر حتی دیوارهای این خانه تاریخی را خراب کنیم اصالت بنا را بر هم زده و در واقع بخشی از معماری و تاریخ معماری به هم می‌ریزد.

تخریب دیواره‌ها هویت و فرهنگ معماری مدرسه را به هم می‌زند

وی با اشاره به اینکه بناهای تاریخی ایران دارای ارزش بسیاری است و بازدید کنندگان زیادی را به سمت خود جلب می‌کند، گفت: این تغییر و خراب کردن دیوار در میان این حجره‌ها در نهایت باعث می‌شود تا هر بازدید کننده‌ مدرسه چهارباغ با دیدن بنا گمان کند هویت اصلی بنا این گونه بوده که در واقع چنین چیزی به هویت و فرهنگ معماری صدمه می‌زند.

به گزارش مهر در زمان بازدید از مدرسه چهارباغ سه اتاق از حجره‌‌های موجود در این مدرسه تاریخی دیوارهای میان آن تخریب شده بود که در واقع با این تخریب اتاق و صندوق خانه این مدرسه را دست هم داده‌اند.

در هر صورت انتظار می‌رود تا دستگاه‌های متولی با دست در دست هم دادن جهت بهبود وضعیت مدرسه چهارباغ در سریع ترین زمان ممکن از تخریب دیگر حجره‌ها جلوگیری کنند تا هویت این بنای تاریخی چند صد ساله همچنان حفظ شود و علاوه بر آن حجره‌هایی که در این مدرسه تخریب شده نیز به حالت اولیه بازگردد.

مدرسه تاریخی چهارباغ آخرین بنای تاریخی باشکوه عهد صفویه در اصفهان است که در دوره شاه سلطان حسین از سال ۱۱۱۶ تا ۱۱۲۶ هجری با هدف تدریس و تعلیم طلاب علوم دینی ساخته شد و پس از انقلاب اسلامی نیز این مدرسه از حیث دروس حوزوی فعالتر و به مدرسه امام جعفر صادق (ع) موسوم شد.

سه اثر زیر از شاهپور بزرگ است که پس از چیره شدن بر والرین روم دس

سه اثر زیر از شاهپور بزرگ است که پس از چیره شدن بر والرین روم دستور می دهد نقش آن را ترسیم کنند

تا کنون 4 نقش از اسارت والرین روم نقش گردیده است که سه نقش آن در کازرون-تنگ چوگان....و یک نقش آن در نقش رستم است....اثرهای زیر که با هم می بینید در تنگ چوگان کازرون است

البته شایان ذکر است که والرین روم در شهر بیشاپور در کازرون نگهداری می شده است...قضیه از این قرار بوده است که شاهپور بزرگ پس از چیره شدن بر والرین دستور می دهد کاخی به نام کاخ والرین برای این رومی اسیر شده تهیه ببینند..تا این پادشاه تحت الحفظ تحت نظر خودش باشد..حتی شهر بیشاپور به دستور شاهپور و بدست رومیان اسیر شده ساخته می شود..حتی مشهور است که جسد والرین و همسرش هنوز هم در شهر بیشاپور موجود بوده...که پس از انقلاب بعضی از مردم بی سواد و عامه به آنجا هجوم برده و جسدها را از بین برده و آن را نماد طاغوت دانسته اند..که پس از آن امام جمعه ی آن زمان آقای ایمانی(امام جمعه فعلی شیراز) نگهبانانی برای حراست از این آثار باستانی می گذارد


اما عکس های اسارت والرین روم درتنگ چوگان کازرون را با هم می بینید


نقشی دیگر از اسارت والرین روم در نقش رستم است که بسیار شبیه این نقش است..اما همانطور که در بالا توضیح دادیم..این نقش در تنگ چوگان کازرون است


نقش دوم از اسارت والرین روم در تنگ چوگان کازرون...

لطفا روی لینک پایین کلیک کنید

http://kazeroonnema.ir/files/center/144_455.jpg



نقش سوم هم از والرین روم در تنگ چوگان کازرون است


و اما عزیزان عکس هایی با کیفیت بالا از بیشاپور کازرون که شامل معبد آناهیتا..کاخ تشریفات..کاخ والرین..ستون یادبود..کاخ موزاییک و حتی موزه بیشاپور..است توسط مدیران این وبلاگ گرفته شده است که شما را به دیدن این عکس های بسیار باکیفیت دعوت می نماییم


عکس های لحظه به لحظه از بیشاپور کازرون توسط مدیران این وبلاگ


چالوس، نوشهر و نور نروید،دریا آلوده است

چالوس، نوشهر و نور نروید،دریا آلوده است

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در ماههای گرم سال شهر‌های شمالی کشور بیش از هر زمان دیگری مورد توجه گردشگران قرار می‌گیرند.

به گزارش خبرآن لاین،توجهی که البته وقتی با هجوم به ساحل دریا بدون رعایت بدیهی‌ترین اصول حفظ محیط‌زیست همراه می‌شود نتیجه‌ای جز «فاجعه» ندارد. بخشی از این آلودگی به دلیل عدم راعایت مسائل بهداشتی توسط مسافران است اما بخش قابل توجهی از آن توسط فاضلابهای شهری است.عبدالرضا کرباسی، مدیرکل دفتر بررسی آلودگی های دریایی سازمان حفاظت از محیط‌زیست می گوید: ما با وزارت بهداشت برنامه مدونی برای حذف آلودگی تهیه کرده ایم اما وزارت نیرو هم نقش مهمتری دارد چون موظف است در شهرهای بالای ۳۰ هزار نفر جمیعیت تصفیه خانه فاضلاب شهری داشته باشد اما این کار را به دلیل نداشتن بودجه انجام نداده است. وی آلودگی را در شهر‌هایی مانند چالوس، نوشهر و نور بیشتر می داند.

با شروع سفرهای تابستانی به استانهای شمالی برخی کارشناسان نسبت به آلودگی دریای خزر هشدار داده اند آیا این موضوع صحت دارد؟

بله. آلودگی خزر بسیار شدید است که به‌دلیل ورود فاضلاب انسانی به دریای خزر، حدآلودگی میکروبی در این دریا بسیار بالاست و در برخی مناطق به ۱۰۰‌برابر حد مجاز نیز می‌رسد.

این حجم از آلودگی، علاوه بر مشکلاتی که متوجه محیط‌زیست می‌کند، آیا تاثیر مستقیم بر سلامت گردشگران این نواحی نخواهد داشت؟

مسلما برای شناگران مشکل پیش می‌آید اما منجر به مرگ و میر نمی شود. این مشکلات در شهر‌هایی مانند چالوس، نوشهر و نور بیشتر است و در شهر های استان گیلا ن کمتر می شود. اما از آنجایی که حذف منبع آلودگی یک فرایند طولانی مدت است، برنامه کوتاه‌مدت ما تغییر محل‌های شناست.امیدوارم با همکاری شهرداری و استانداری‌ها انتظار می‌رود این تغییر به‌خصوص در شهر‌هایی که آب دریا با آلودگی بیشتری همراه است با سرعت بیشتری انجام شود.

باید تاکید کنم این آلودگی بیشتر برای آبزیان دریای خزر خطر دارد. آزمایشها نشان می دهد در بدن آنها بیش از ۴۰۰ نوع انگل وجود دارد که همین مانع رشدشان می شود.

آیا حذف منابع آلوده‌کننده آب دریا امکان پذیر است؟

بله اما منوط به همکاری ارگان‌ها و نهاد‌های مختلف است و یک طرح جامعی داریم که برای اجرایی شدن آن باید همه از وزارت بهداشت گرفته تا جهاد کشاورزی همکاری کنند.البته وزارت نیرو نقش مهمتری دارد چون موظف است در شهرهای بالای ۳۰ هزار نفر جمیعیت تصفیه خانه فاضلاب شهری داشته باشد اما این کار را به دلیل نداشتن بودجه انجام نداده است.

جهاد کشاورزی چه کمکی می تواند انجام دهد؟

مدیریت کاهش مصرف کودشیمیایی و سموم و آفت‌کش‌ها مسئله‌ای است که اگر وزارت جهاد کشاورزی چاره‌ای برایش بیندیشد، می‌توان به کاهش آلودگی خزر امیدوار بود چون هنگام بررسی و پایش آب خزر مشاهده کردیم که در برخی مناطق در آب دریا سم DDT وجود دارد و این درحالی است که مصرف این سم ممنوع است اما با این حال استفاده می‌شود.

نقش همسایه ها در آلودگی دریای خزر چقدر است؟

میزان سم در آب دریا در سواحل ایران معمولا کمتر از حد است و بیشترین آلودگی‌ها را همسایگان شمالی ما بر آب خزر تحمیل می‌کنند؛آمارها نشان می دهد کشور روسیه ۷۵ درصد ، ایران ۱۲ و آذربایجان ۱۳ درصد باعث آلودگی می شوند.

رود ولگا حدود ۸۹ درصد آب شیرین خزر را تامین می‌کند و از رود‌خانه‌های ایران تنها ۵درصد آب به خزر می‌ریزد و اتفاقا بیشترین حجم آلودگی نیز از طریق ولگا به خزر وارد می‌شود.وجود صنایع مختلف در حوزه آبریز رود ولگا از جمله عللی است که به موجب تشدید آلودگی خزر می‌شود. چون بسیاری از این صنایع سیستم تصفیه مناسبی ندارند و موجب ورود فاضلاب انسانی از یک سو و پساب صنعتی حاوی فلزات سنگین از سوی دیگر به آب دریا می‌شوند.

آلودگی نفتی از دیگر مسائلی است . آذربایجان، روسیه و قزاقستان در سواحل خزر چاه‌های نفت زیادی دارند که منشا تولید آلودگی فراوان در این منطقه هستند.

اما در هر حال از سهم ایران در این آلودگی هم نمی‌توان به‌سادگی گذشت؛ چون ‌آستارا، گرگان، ساری، انزلی و شهر‌های مختلف در نوار ساحلی موجب ورود فاضلاب بدون تصفیه به آب دریا هستند؟

دریا توان خود‌پالایی دارد و به مرور آلودگی‌ها را حذف می‌کند مشروط به آنکه حجم آلودگی این‌قدر زیاد نباشد و ما برنامه‌ای برای جلوگیری از ورود این مقدار آلودگی به دریا داشته باشم.تنها درصورت حذف منابع آلاینده است که می‌توان امید داشت ظرف ۴ تا ۵ سال، میزان آلودگی کاهش یابد و به حد قابل‌قبولی برسد.

البته بخشی از آلودگی هم توسط خود شناگران انجام می ود و فرهنگی در این باره وجود ندارد.

قصری شگفت انگیز با طاووس زنده در شمال تهران!+عکس

قصری شگفت انگیز با طاووس زنده در شمال تهران!+عکس

شاید هر مخاطبی با دیدن عکس‌های این قصر زیبا ابتدا گمان کند که لابد قصری قدیمی در رم، مادرید، پاریس یا لندن است؟ قصری متعلق به «سر»ها، «کنت‌»ها، «سزار»ها … و یا سرمایه‌داران کلان دهه‌های گذشته. اما این گمان کاملاً خطاست. این قصر نه قدیمی است و نه در خارج از کشور قرار دارد. بلکه قصری نوساز در یکی از خیابان‌ها تهران است!!

شاید هر مخاطبی با دیدن عکس‌های این قصر زیبا ابتدا گمان کند که لابد قصری قدیمی در رم، مادرید، پاریس یا لندن است؟ قصری متعلق به «سر»ها، «کنت‌»ها، «سزار»ها … و یا سرمایه‌داران کلان دهه‌های گذشته. اما این گمان کاملاً خطاست. این قصر نه قدیمی است و نه در خارج از کشور قرار دارد. بلکه قصری نوساز در یکی از خیابان‌ها تهران است!!

محل سکونت من نیز در شمال شهر تهران است. البته نه در محله‌های گران نیاوران، دزاشیب یا فرمانیه، بلکه در بلندی‌های اطراف «امامزاده قاسم – ع». کوچه‌های باریک، آپارتمان‌های بلند با زیربنایی اندک و برخوردار از ده‌ها واحد غیر مسکونی و پر مخاطره برای سکونت ما.
از موضوع دور نشوم، بنا نیست که راجع به محله‌ی خودمان بنویسم. مأموریتم، تهیه گزارش از محرومیت تهرانی‌ها از یک امکان ساده‌ی شهری به نام «پیاده‌رو» بود. قرار بود با توجه به ضرورت و نقش پیاده‌رو در زیبایی، سلامت، امنیت و اقتصاد زندگی شهری از یک سو و کمبود «پیاده‌رو» در تهران گزارشی تهیه کنم. در حین تحقیق متوجه شدم که نه تنها این نقیصه مختص جنوب شهر نیست، بلکه در شمال تهران بیشتر به چشم می‌خورد و شاید علت آن گرانی زمین و ملک و بالتبع ممانعت از عقب‌نشینی و پیاده‌رو سازی می‌باشد که هم به نفع مالک است و هم به نفع شهرداری که برای صدور هر مترش … تومان عوارض می‌گیرد.
به همین دلیل گفتم بهتر است با دوربین خود سری به خیابان‌های بسیار مشهور و گران شمال شهر تهران بزنم تا ثابت کنم در معروف‌ترین و گران‌ترین خیابان‌ها و کوچه‌های شمال پایتخت نیز گاه عرض پیاده‌رو به نیم متر می‌رسد و وسط آن نیم متر نیز یک درخت کاشته‌اند تا مبادا کسی بتواند رد شود و گاه اصلاً پیاده‌رویی وجود ندارد و در خانه‌ها، آپارتمان‌ها و ویلاها مستقیم به خیابان باز می‌شود.

همین‌طور عرق‌ریزان به پیاده‌روها نگاه می‌کردم که ناگهان زیبایی یک پیاده‌روی اختصاصی نظرم را به خود جلب کرد. اما سرم را که بالا کردم، بهت‌زده شدم. البته نه فقط به خاطر دیدن یک قصر زیبا، بلکه به خاطر دیدن دو طاووس زنده که مانند دو مجسمه‌ یا بهتر بگویم دو سرباز زنده در دو طرف سر در این قصر ایستاده بودند. فوری از خودرو پیاده شدم. چرخش چشم کفاف نمی‌داد، لذا با حرکت سر به راست و چپ و بالا و پایین نمای بیرونی این قصر نظری انداختم. بهتم تشدید شد. با همین بهت فوری به طرف کیف دوربین رفتم تا چند عکس زیبا تهیه کنم، اما به ناگاه سایه‌ای بر سرم افتاد و همین‌طور که نشسته بودم، متوجه شدم که به جز چهار ستون قوی که در واقع پاهای دو محافظ قصر بودند، چیز دیگری نمی‌بینم.

از جسارت روحیه‌ی خبرنگاری استفاده کردم و خونسرد سری بالا کردم. قبل از این که چیزی بگویم، یکی از آنان با صدایی کاملاً محکم گفت: اجازه نداری عکس بگیری. پرسیدم چرا؟ گفت: چون اجازه داریم دوربینت را خرد کنیم. هر کس اقدام به عکس گرفتن از این قصر کند، دوربینش را خرد می‌کنیم!
حق بدهید که دیگر فرصت یا بهتر بگویم جرأت این نبود که بگویم: «بی‌خود می‌کنید، چنین قانونی نداریم». لذا تشکر کردم و بساط را پهن نکرده جمع کردم و به راه افتادم.
اما عذاب وجدان ناراحتم می‌کرد. شاید هم گردن‌کلفتی نگهبانان مرا بر سر لج آورده بود. در هر حال علت هر چه بود نمی‌دانم، ولی تصمیم گرفتم حتماً از این قصر و طاووس‌هایش عکس‌برداری کنم و این کار را کردم. نمی‌دانم که این قصر متعلق به کیست؟ و خوشحال می‌شوم اگر بدانم.

البته مالک خودش هم می‌داند که قصر عجیب و غریبی ساخته است و طاووس‌ها نیز بر حس کنجکاوی بیننده می‌افزاید، لذا آیه‌ی «و ان یکاد» را باخطی خوش به صورت کچ کاری در زیر طاق حکاکی کرده است که یک موقع چشم نخورد!
اما، با دیدن این آیه، آن هم بر سر در قصری که به رغم زیبایی هیچ انطباقی با فرهنگ اسلام نداشت، مرا به یاد حکایتی قدیمی انداخت که به صورت خلاصه به شما عرض می‌کنم:

می‌گویند: روزی یکی از انبیای الهی در گذر خود به مردی پیر و فرتوت برخورد که برای خود جایگاهی در بالای درختی کهن‌سال ساخته بود و در آن به عبادت خدا مشغول بود. سر سخن را با او باز کرد و در نهایت پرسید: حالا چرا اینجا زندگی می‌کنی؟ گفت: جوان که بودم در عالم رؤیا به من خبر دادند که بیش از ۹۰۰ سال زندگی نخواهم کرد، لذا حیفم آمد که این عمر کوتاه را به جای عبادت، در راه ساختن خانه و کاشانه تلف کنم. آن نبی گفت: اما به من خبر رسیده که زمانی خواهد رسید که در آن مردمان بیش از ۸۰ یا ۹۰ سال عمر نمی‌کنند، اما برای خود قصرها و برج‌ها می‌سازند. او گفت: ای بابا، اگر عمر من ۹۰ سال بود که آن را با یک سجده سپری می‌کردم.

در هر حال اگر چشمتان به این قصر افتاد، فقط محو تماشای معماری، ستون‌ها یا طاووس‌ها نشوید، بلکه حتماً به آیه‌ی مبارکه‌ی «و ان یکاد» نیز نظری بیاندازید تا مالک زحمت‌کش که لابد پول آن را با زور بازو و عرق جبین درآورده است چشم نخورد.

نویسنده : کامران    منبع : روزنگار