جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

هشتمین شگفتی دنیا پیدا شد!

هشتمین شگفتی جهان که تصور می شد 125 سال پیش در نتیجه یک فوران آتشفشانی در نیوزیلند نابود شده، به صورت تصادفی توسط گروهی از کاوشگران پیدا شد.

به گزارش سرویس علمی پایگاه خبری تحلیلی "انتخاب"؛ روزگاری جهانگردان و قایقرانان، کیلومترها راه آبی را پشت سر می گذاشتند تا خود را به نیوزیلند برسانند و ضمن دیدار از دو ایوان هشتمین شگفتی دنیا، در چشمه های جوشان آب گرم آنها تنی تازه کنند.

این دو که یکی ایوان سپید و دیگری ایوان صورتی نام داشت، روزگاری همچون کیک تولد از دل دریاچه قد برافراشته بودند و در قلب آنها دو چشمه آب گرم حلزونی شکل از زمین می جوشید.

این دو ایوان دل فریب و سحرانگیز که حاصل ویژگی های طبیعی و بی همتای زمین شناختی منطقه بوجود آمده بودند، در سال 1886 ، در نتیجه فوران شدید یک آتش فشان - که شش دهکده را مدفون کرد و بیش از 150 کشته بر جای گذاشت- از بین رفتند.

اما این ایوان ها که تصور می شد به کلی از بین رفته اند، بعد از 125 سال در میانه کاوشهای یک گروه تحقیقاتی پیدا شدند. دانشمندان نوید داده اند که هر دو ایوان در عمق 60 متری آب ، تقریباً به صورت دست نخورده و سالم باقی مانده اند.

این گروه که با مشارکت دانشمندان نیوزیلندی و آمریکایی تشکیل شده، هنگامی که سرگرم بررسی کنش های گرمایی زمین در بستر دریاچه روتوماهانا بود، به صورت کاملاً اتفاقی به این دو ایوان برخوردند.

این گروه که به انگیزه یافتن دلیل تغییر اندازه غیرعادی و بیست باره دریاچه از 125 سال پیش تاکنون در حال کاوش بود، با استفاده از همان روبات هایی که برای جستجوی کشتی غرق شده مشهور تایتانیک به کار گرفته شده بود، طرحی از نقشه کف دریاچه روتوماهانا را تهیه کرد.

کومل دوروند، مجری این طرح، در این باره می گوید: آنچه که ما به کمک ردیاب های صوتی رصد کرده ایم، دو گستره سخت، ایستاده و هلالی شکل است که در بستر دریاچه قرار دارد. این ویژگی ها با مختصات ایوان های سپید و صورتی مدفون شده در فوران آتشفشان کوه تاراورا همخوانی دارد.

وی این کشف را مهم توصیف کرد؛ به ویژه آنکه بسیاری از مردم گمان می کردند این ایوان ها به دنبال فوران ویرانگر آتشفشان نابود شده اند.

به نظر می رسد این دالان ها نابود نشده اند، بلکه در زیر دهها متر گِل و لای که در آن هنگام از دریاچه اصلی روتوماهانا پرتاب شده بود حفظ شده اند. عجیب آنکه تصاویر ردیاب های صوتی از هر دو دالان بسیار به هم شباهت دارند.

این پژوهشگر می افزاید: من از مردم شنیده بودم این تایتانیک نیوزیلند است و تصور می کردم ایوان های قدیمی بسیار بزرگتر از تایتانیک باشند.

یافته های این دانشمندان، وجود بقایای هر دو ایوان را تأیید می کند؛ اما هنوز درباره سالم باقی ماندن دو ایوان در این عمق از آب تردیدهایی وجود دارد.

با وجود این کشف شگفت انگیز، بعید به نظر می رسد که ایوان ها بتوانند به دوران طلایی خود بازگردند و بار دیگر، اعتبار پیشین خود را نزد جهانگردان باز یابند.

اسناد تاریخی نشان می دهند که در سالیان دور، هر ساله بیش از هزار جهانگرد با تحمل یک سفر دریایی دشوار، خود را از اروپا و آمریکا به این منطقه می رساندند و پس از آن، تنها برای دیدن این دو ایوان 24 ساعت راه را با اسب و درشکه پشت سر می گذاشتند تا به آوکلند برسند.

استفان وود، یکی از قایق رانان دریاچه می گوید: بدون شک منظره ای باورنکردنی بوده؛ منظره ای که افراد بسیار ثروتمند از همه جا به دیدن آن می آمده اند. ولی تا زمانی که زیر آب باشند، هرگز آن چیزی نخواهند شد که پیش از این بودند؛ یعنی نمی توانند جایی شگفت انگیز برای تماشا و آبتنی باشند. با این وصف، آن دو ایوان هنوز هم برای همیشه از دست رفته به شمار می آیند.

دژ الموت

قلعه الموت در شمال شرقی روستای گازرخان(قصر خان) و بر فراز صخره ای به ارتفاع ۲۱۶۳ متر از سطح دریا که بلندی صخره از زمین‌های پیرامون خود 200 متر و گسترده دژ 20000 متر مربع می‌باشد قرار دارد. این کوه از نرمه گردن (میان نرمه‌لات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره‌های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده‌اند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی است که کوه هودکان با فاصله‌ای نسبتاً زیاد بر آن مشرف است. . این قلعه یکی از جاذبه‌های گردشگری استان قزوین محسوب می‌شود.

محتویات

[نهفتن]

حاکمیت قلعه

حمدالله مستوفی دربارهٔ این قلعه گفته است که این بنا به دست «داعی الحق حسن بن زید الباقر» بنا شده است.

حسن صباح در سال ۴۸۶ هجری قمری این قلعه را تصرف کرد که اکنون به نام قلعهٔ حسن صباح نیز نامیده می‌شود.

معماری قلعه

قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» می‌نامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش، به دو بخش: قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آنها را «جورقلا» و «پیازقلا» می‌نامند. طول قلعه حدود یک صد و بیست متر و عرض آن در نقاط مختلف بین ده تا سی و پنج متر متغیر است. دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کم‌تر از سایر قسمت‌ها آسیب دیده است. طول آن حدود ده متر و ارتفاع آن بین چهار تا پنج متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شرقی این اتاق، دیواری به ارتفاع دو متر وجود دارد که پی آن در سنگ کنده شده و پشت کار آن نیز از سنگ گچ بنا شده است و نمای آن از آخر می‌باشد. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق در داخل سنگ کوه کنده‌اند.

در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملاً تخلیله بکنند، دوباره آبدار می‌شود. احتمال می‌دهند که این چاله با حوض جنوبی ارتباط داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول دوازده متر و پهنای یک متر قرار دارد که از سطح قلعه پایین‌تر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول هشت متر و عرض پنج متر در سنگ کنده‌اند که هنوز هم بر اثر بارندگی‌های زمستان و بهار پر از آب می‌شود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهن‌سالی که هم‌چنان سبز و شاداب است، جلب توجه می‌کند. اهالی محل معتقدند که آن را «حسن صباح» کاشته است.

این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد، همان محلی است که حسن صباح مدت سی و پنج سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری می‌نموده است. در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده‌های آنها ساکن بوده‌اند در حال حاضر، آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی مانده است. در جانب شمال این دیواره، ده آخور برای چارپایان، در داخل سنگ کوه‌کنده شده است. گذشته از آثار دیوار جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع دو متر هم چنان پابرجاست؛ ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمی‌شود. در این سمت، سه آب انبار کوچک در دل سنگ کنده‌اند و چند اتاق نیز در سنگ ساخته شده که در حال حاضر ویران شده‌اند. بین دو قسمت قلعه؛ یعنی قلعه بالا و پایین، میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن، دیواری محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم کرده است. در حال حاضر، در میان میدان آثار فراوانی به صورت توده‌های سنگ وخاک مشاهده می‌شود که بی‌شک باقی مانده بناها و ساختمان‌های فراوانی است که در این محل وجود داشته و ویران گشته‌اند.

به‌طور کلی باید گفت، قلعه‌الموت که دو قلعه بالا و پایین را در بر می‌گیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخره‌ای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخره‌ها ساخته شده‌اند؛ از این رو عرض آن به‌خصوص در قسمت‌های مختلف فرق می‌کند. از برج‌های قلعه، سه برج گوشه‌های شمالی و جنوبی و شرقی هم‌چنان برپای‌اند و برج گوشه شرقی آن سالم‌تر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی قرار دارد. مدخل راه منتهی به دروازه، از پای برج شرقی است و چند متر پایین‌تر از آن واقع شده است. در این محل، تونلی به موازات ضلع جنوب شرقی قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در دل‌سنگ‌های کوه کنده شده است. با گذشتن از این تونل، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوب غربی آن، که روی شیب تخته سنگ ساخته شده است، نمایان می‌گردد.

این دیوار بر دشت وسیع گازرخان که در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوی که دره الموت رود از آن دیده می‌شود. راه ورود به قلعه با گذشتن از کنار برج شرقی و پای ضلع جنوب شرقی، به طرف برج شمالی می‌رود. از آنجا که راه ورود آن در امتداد دیوار، میان دو برج شمالی و شرقی، واقع شده است استحکامات این قسمت، از سایر قسمت‌ها مفصل‌تر است و آثار برج‌های کوچک‌تری در فاصله دو برج مزبور دیده می‌شود. دیوارهای اطراف قلعه و برج‌ها، در همه جا، دارای یک دیوار پشت‌بندی است که هشت متر ارتفاع دارد و به موازات دیوار اصلی بنا شده است و ضخامت آن به دو متر می‌رسد. از آنجا که در تمام طول سال، گروه زیادی در قلعه سکونت داشته و به آب بسیار نیاز داشته‌اند؛ سازندگان قلعه با هنرمندی خاصی اقدام به ساخت آب انبارهایی کرده‌اند و به کمک آب‌روهایی که در دل سنگ کنده‌اند، از فاصله دور، آب را بر این آب انبارها سوار می‌نموده‌اند.

در پای کوه‌الموت، در گوشه شمال شرقی، غار کوچکی که از آب رو مجرا‌های قلعه بوده، دیده می‌شود. آب قلعه از چشمه «کلدر» که در دامنه کوه شمال قلعه قرار دارد، تأمین می‌شده است. مصالح قسمت‌های مختلف قلعه، سنگ (از سنگ کوه‌های اطراف)، ملات‌گچ، آجر، کاشی و تنپوشه هایی سفالی به قطر ۱۰ سانتی‌متر است. آجرهای بنا که مربع شکل و به ضلع بیست و یک سانتی‌متر و ضخامت پنج سانتی‌مترند، در روکار بنا به کار برده شده‌اند. در ساختمان دیوارها، برای نگهداری دیوارها و متصل کردن قسمت‌های جلو برج‌ها به قسمت‌های عقب، در داخل کار، کلاف‌های چوبی به‌طور افقی به کار برده‌اند. از جمله قطعات کوچک کاشی که در ویرانه‌های قلعه به دست آمده، قطعه‌ای است به رنگ آبی آسمانی با نقش صورت آدمی که قسمتی از چشم و ابرو و بینی آن کاملاً واضح است. امروزه در دامنه جنوبی کوه هودکان که در شمال کوه قلعه‌الموت واقع شده است، خرابه‌های بسیاری دیده می‌شود که نشان می‌دهد روزگاری بر جای این خرابه‌ها، ساختمان‌های بسیاری وجود داشته است.

در حال حاضر، اهالی محل خرابه‌های این محوطه را دیلمان‌ده، اغوزبن، خرازرو و زهیرکلفی می‌نامند. همچنین در سمت غرب قلعه، قبرستانی قدیمی معروف به «اسبه کله چال» وجود دارد که در بالای تپه مجاور آن، بقایای چند کوره آجرپزی نمایان است. در قله کوه هودکان نیز پیه‌سوزهای سفالین کهن به دست آمده است. سال بنای قلعه‌الموت در کتاب نزهه‌القلوب حمدالله مستوفی، دویست و چهل و شش ه - .ق ذکر شده که هم‌زمان با خلافت المتوکل خلیفه عباسی می‌باشد.

تخریب قلعه

این قلعه در شوال ۶۵۴ هجری قمری به‌دستور هلاکو به آتش کشیده و ویران شد و از آن پس به‌عنوان تبعیدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از سال ۹۳۰ هجری قمری و ابتدای حکومت شاه طهماسب صفوی تا سال ۱۰۰۶ هجری قمری قلعه کالبدی سالم داشته است.

متاسفانه حفاری‌هایی که در دورهٔ قاجار برای یافتن گنج در قلعهٔ الموت انجام شده، سبب ویرانی آن شده‌است.

جاذبه های خواف

جاذبه های خواف

در خرگرد خواف نزدیک جاده آسفالت بنایی دیده میشود که زمانی مهمترین مرکز تعلیم و تربیت بوده است .

کتیبه ی موجود این مدرسه در سال 848 به دستور خواجه غیاث الدین پیر احمد خوافی وزیر شاهرخ میرزا

بنا شده است بدین علت به غیاثیه مشهور گردید این بنا نماینده ی کامل معماری دوره تیموریان است که به

سبک اذری ساخته شده است معمار بنا استاد قوام الدین شیرازی که در حال کار روی بنا فوت کرده است

و کار نیمه تمام وی را برادرش غیاث الدین شیرازی که مجموعه گوهرشاد مشهد و هرات را نیز ساخته است

کامل کرد . مدرسه غیاثیه در دوران شکوهش از بهترین دانشگاههای اسلامی بوده است و دانشمندانی چون

ابوبکر پوشنجی خرجردی ابونصر خرجردی را پرورانده است

مسجد ملک زوزن

روزی به زوزن رونقی در کار بودست نقش عجب بر پنجه معمار بودست

بطور کلی زوزن در قسمت جنوب شرقی و در فاصله 60 کیلومتری خواف واقع شده است با آنکه ناحیه خشک

و بی حاصل است از سابقه پراهمیت تاریخی ویژه ای برخوردار است بطوریکه ملک زوزن در قدیم یکی از سه

مرکز عمده این ناحیه بوده است هم اکنون در قسمت وسیعی از از دشت زوزن میتوان آثار شهری بزرگ را که

براثر زلزله ویران شده را مشاهده کرد . مسجد تاریخی زوزن که در کنار روستای قدیمی واقع گردیده وآثار زیادی

از آن باقی مانده و هم اکنون در حال مرمت و بازسازی میباشد تزئینات فوق العاده ای از کاشیکاری آجرکاری

و گچ بریهای زیبا به چشم می خورد که معرف هنر معماری و تزئینات اوایل قرن هفتم هجری است . در بدنه ایوان

کتیبه ای به خط کوفی وجود دارد که قسمتهایی از آن از بین رفته و در قسمت غربی ایوان قبری وجود دارد که گفته

میشود متعلق به پسر ملک زوزن است یکی دیگر از قسمتهای ایوان راه پله های مارپیچی است که شباهت زیادی

به پله های مدرسه غیاثیه خرگرد دارد یکی از شبستانها به محراب مسجد منتهی میشود که این محراب به تازگی

بر اثر حفاری از زیر آوار بیرون کشیده شده و حاشیه های آن مزین به آیاتی از قرآن مجید است و بیشتر به مینیاتور

شبیه است تا محراب ملوک زوزن همچون ملک سعید و قوام الدین زوزنی به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه مدتی

بر ولایت کرمان و عماد السلام زوزنی و عبدالکافی زوزنی از فضلای بنام زوزن بوده اند آنچه مسلم است این است که

مسجد زوزن متعلق به قرن هفتم و دوره سلجوقی است .

کوشک سلامی

بنای تاریخی زیبایی است که حیات ---------- منطقه خواف را در گذشته های دور به نسل حاضر معرفی میکند .

آنچه مسلم است حدود 800 سال قبل این بنا وجود داشته است قوام الدین ملک زوزن که از جانب سلطان محمد

خوارزمشاه حاکم کرمان بود آن را در سال 607 (ه . ق ) تعمیر کرد .

کشف بنا بدین صورت بوده است که این بنا بصورت تلی از خاک و قلعه مانندی بوده است و زارعان و

دامداران در تعقیب احشام خود در حفره ها به راهروهایی رسیدند و متوجه گردیدند که این بنا مسکونی بوده است

مرحوم قریشی از سال 1326 بعد از 4 سال توانست بنای کوشک را از دل خاک بیرون بیاورد و از ملک نشسنی به

مالک نشینی تبدیل کند .

از خصوصیات این بنا این است که پله های عریض با شیب کم طوری ساخته شده است که سواره میتواند با اسب

از آن بالا برود از لحاظ امنیتی پنجره ها طوری ساخته شده که از داخل بیرون را میتوان دید ولی از پایین و بیرون

داخل را نمی توان دید .

سد سلامی

درفاصله 6کیلومتری شمال شرقی سلامه در دامنه جنوبی ارتفاعات باخرز روی یکی از دره های کناری رودخانه

سلامی احداث شده است آب خروجی از سد در فاصله 700 متری پایاب وارد قنات شهر سلامه میشود ودر یک ونیم

کیلومتری شمال شهر که مظهر قنات است برای آبیاری اراضی کشاورزی هدایت میگردد ارتفاع بند حدود 24 متر و حوضه

آبگیری آن 50 هکتار زمین را می پوشاند عمق آب در بعضی از قسمتها به 18 متر میرسد که حدودا 6متر از عمق بند

را رسوبات پوشانده است گنجایش مخزن بین 4 تا 6 میلیون متر مکعب است این بند مربوط به دوران ساسانیان میباشد

در زمان ملک محمود سیستانی بازسازی و مرمت شده وبعد از وی بدستور خواجه قوام الدین نظام الملک خوافی

مشرف دیوان خراسان در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا بازسازی شده است

مزار خواجه یار

:قبله ی اهل یقین است خواجه یار عاشقان بر گرد او پروانه وار

گرتو ای مسلم بدانی قدر او گرد مدفن آیی اش دیوانه وار

این بنا که معروف به مزار است در جنوب غربی شهر خواف از یک طرف مشرف به کوه خواجه یار و از سوی دیگر

به تپه های مجاور محدود است مجموعه ای است از دو آب انبار و یک مقبره . بنای کوشک مانندی است دو طبقه که در

دوره قاجار ساخته شده 14 متر طول و6/70 متر عرض دارد این بنا مشرف به محوطه ای محصور در دیوار خشکه

چین سنگی است و سکویی بلند بطول 8 متر و عرض 1 متر روی پایه های آجری در میان محوطه واقع شده است

برخی میگویند یکی از یاران امام حسن (ع ) بوده که در زمان این امام و هنگام حمله ایشان به ایران در جنگ با کفار

وزرتشتیان به شهادت رسیده و در همان مکان بخاک سپرده شده است .

یخدو در انتهای خیابان شهید مدرس بنایی پابرجاست که میتوان گفت از قدمت زیادی برخوردار است و آن یخدان یا

یخچال طبیعی است حدود 20 متر ارتفاع 7/5 متر عرض و 15 متر عمق که تمام بدنه از آجرساخته شده است

این یخدان شکل مخروطی دارد

آسیاب بادی های نشتیفان

چشمگیر ترین تاسیسات سنتی در خواف آس بادهاست که با ابهتی تمام سینه سپر باد دارد

آس یعنی نرم شدن دانه زیر سنگ است بدین ترتیب که دو سنگ گرد و مسطح بر هم نهاده سنگ زیرین

در میان میلی آهنین وجز آن از سوراخ میان سنگ زیرین درگذشته و سنگ فوقانی به قوت دست آدمی یا

ستور یا باد یا آب چرخد و حبوب و غیره را خرد و آرد سازد .

نیروی رایگان وفراوان باد از نظر کمی میتواند تعداد زیادی دستگاه را باهم بچرخاند تا جایی که در روستای نشتیفان

تا 40 آسیاب ردیف شده اند منطقه خواف که در مسیر بادهای 120 روزه سیستان قرار گرفته دارای آسیاب بادی های

فراوانی است که پره های چوبی آن توسط بادهای مذکور بحرکت در آمده نیروی حاصل را به سنگ منتقل نموده

به آرد کردن گندم ها می پردازند .

نقش جنگلها

نقش جنگلها
نقش جنگلها
تعاریف جنگل

تعریف اول

جنگل ناحیه‌ای که از درختهای انبوه پوشیده باشد را جنگل می‌نامند. در جنگل طبیعی معمولاً درختان کوچک و بزرگ وتنومند بطور نامنظم وهمچنین علفهای خودرو فراوانند.

تعریف دوم

جنگل مجموعه ای است از درختان، درختچه ها، پوشش گیاهی، جانوران و میکروارگانیسم ها (قارچها، باکتریها و ویروسها) که به همراه عوامل طبیعی غیر حیاتی مانند خاک، آب، دما، باد و ... محیط و رویشگاه (Habit) مشخص و معلومی را به وجود آورده اند.

مقدمه کلی

جنگلها در تمام نواحی زمین که قابلیت رشد درخت در آنها وجود دارد و از نظر ارتفاع در زیر خط درخت قرار دارند یافت می‌‌شوند، مگر اینکه بارش باران در آنجا کم بوده، یا تناوب آتش سوزیهای طبیعی زیاد باشد. جنگلها عمدتاً شامل تعداد زیادی از گونه‌های درختان با ارتفاع مختلف می‌‌باشند، و در کنار اینها درختچه‌ها و درختان جوان رشد می‌‌کنند، که سبب استفاده بهینه از نور آفتاب می‌شود. یک جنگل به شکل طبیعی اش، محل زندگی بسیاری از جانوران و گونه‌های گیاهی می‌‌باشد، و زیست توده آن در هر واحد سطح، در مقایسه با بیشتر زیست بومها زیادتر می‌‌باشد. از دیدگاه بوم‌شناختی، ممکن است یک جنگل از یک درختزار متمایز باشد. جنگل کم و بیش، سایبانی متراکم دارد، و شاخ و برگ درختان به هم می‌‌رسند یا این که در هم تنیده می‌‌شوند؛ یک درختزار عمدتاً سایبان بازی دارد، که مقداری نور خورشید از بین درختان نفوذ می‌‌کند.

بیشتر از تمام مناطق دنیا جنگلهای برگ ریز معتدل بر اثر فعالیتهای انسان تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. در اکثر مناطق معتدل، نواحی وسیعی از جنگلها برای احداث راههای کشاورزی از بین رفته‌اند. این فرآیند چندین قرن پیش در اروپا آغاز شد و منجر به باقی ماندن تعداد کمی از جنگلهای خالی از سکنه شد. در شرق آمریکای شمالی، جنگل زدایی با ورود مهاجران اروپایی آغاز شد اما هنوزبه وسعت آنچه در اروپا رخ داده، نرسیده است.

بوم شناسی

عوامل زیستی و غیر زیستی رویشگاه‌های جنگلی با تأثیرات متقابلی که بر هم می گذراند، سبب برقراری و تداوم سیکل حیاتی در جنگل می شوند به عبارتی دیگر این تأثیرات دینامیک سبب ایجاد مراحل و فازهای تحولی در جنگل می شود. جوامع جنگلی گوناگون در نتیجه تأثیرات متقابل عوامل حیاتی و غیر حیاتی بر هم در طی دوران بسیار طولانی که به میلیونها سال قبل بر می گردد؛ توانسته‌اند بر مبنای ویژگیهای اکولوژیکی و نیازهای زیستی خود، مناطق مختلفی را تحت پوشش خود قرار دهند. به عبارتی دیگر هر گونه گیاهی شرایط اکولوژیکی خاصی را می تواند؛ تحمل کند و بر همین اساس در مناطق مختلف دنیا پوشش گیاهی متفاوتی را شاهد هستیم. به طوری که در عرض های جغرافیایی پایین جنگلهای تروپیکال (مناطق حاره ای) را شاهدیم و با افزایش عرض جغرافیایی به ترتیب گونه های مناطق مدیترانه‌ای، معتدله خزان کننده و در نهایت گونه های سوزنی برگ همیشه سبز (مناطق بوره آل) را می توانیم مشاهده کنیم. اما این وضعیت در برخی مناطق به دلیل تفاوتهایی که در شرایط اکولوژیکی به وجود می آید از جمله شرایط توپوگرافیک (پستی و بلندی)، ادافیک (خاک)، بیوتیک (زیستی)، کلیماتیک (آب و هوا)، ممکن است مغایر با اصول کلی عنوان شده در بالا باشد. به طور مثال در ارتفاعات مناطق تروپیکال (حاره ای) چه بسا گونه های مناطق معتدله و... را شاهد هستیم. اما آنچه را که باید به آن اشاره نمود این است که اجزا اصلی تشکیل دهنده رویشگاههای جنگلی نیز مانند تمام جوامع زیستی در طول حیات خود همواره متأثر از عوامل طبیعی و غیر طبیعی، تحولات گوناگونی را سپری می نمایند.

تخریب جنگل

در جنگلهای طبیعی شروع سیکل تمامی و تحملی در جنگل و به تبع آن روند توسعه و پایداری در اکوسیستم‌های جنگلی همراه با مرحله تحولی «تخریب» همراه است. بنابراین یک درخت جنگلی پس از رسیدن به سن دیر زیستی فیزیولوژیک، یعنی زمانی که اندامهای مختلف یک درخت جنگلی در نتیجه کهولت سن و پیری، دچار نارسایی شدند، در نتیجه اختلالاتی که در فعالیتهای بیولوژیکی گیاه حادث می شود، که نماد ظاهری آن خشک شدن شاخه ها و اندامهای قسمت‌های هوایی درخت (تاج)، کوچک شدن سطح تاج پوشش درخت، پوسیده و توخالی شدن تنه در اثر حمله آفات و بیماریها خواهد بود. در چنین شرایطی با حدوث یک باد سنگین و با بارش سنگین نزولات جوی (بخصوص برف)، ایجاد زلزله، صاعقه، زمین لغزش و سایر عوامل تخریب طبیعی، درختان مزبور افتاده و در نتیجه حرفه هایی در تاج پوشش جنگل ایجاد می شود که در واقع روندهای تحولی در جنگلهای دست نخورده (جنگل بکر) از همین نقطه آغاز می شود. (دلفان اباذری ۱۳۸۱). این مرحله تحول می تواند به طور نسبی طولانی (در یک سیکل طبیعی) و یا کوتاه مدت (در نتیجه حدوث عوامل غیر مترقبه طبیعی) باشد (Emborg و همکاران ۲۰۰۰). به دنبال ایجاد حفره در توده های جنگلی و تابش نور بر عرصه رویشگاه با مساعد بودن شرایط رویشگاهی و وجود بذر مناسب (به لحاظ کمی و کیفی)، گروههای زادآوری به تدریج حفره های موجود را پوشش می دهند که این مرحله از تحول را تحت عنوان «مرحله تحولی تجدید حیات» نامیده می شود. گروههای زادآوری به مرور زمان و در نتیجه رقابت بین آنان بر میزان رشد قطری و ارتفاعی خود می افزاید و در این مرحله تعداد قابل توجهی از نهالها مغلوب واقع شده و به تدریج حذف می شوند. ولی پایه های موجود بر میزان رشد خود همچنان خواهند افزود، این مرحله را در اصطلاح«مرحله تحولی صعود و افزایش رشد» یا «مرحله تحولی تشکیل توده» نامیده می شود. توده های جوان تشکیل شده در حفره ها، در مراحل اولیه به صورت یک جنگل جوان نسبتاً همسال به نظر می رسند که در اصطلاح تحت عنوان «فاز جنگل جوان» نامیده می شوند. در این توده ها به تدریج برخی از پایه ها که از شرایط رویشگاهی مطلوب تری مانند نور، رطوبت، خاک، جهت و ... بهره مند هستند از نظر رشد قطری و ارتفاعی از سایر پایه ها پیشی گرفته و ضمن ایجاد تفاوت آشکوب، تفاوتهایی نیز از نظر قطر نمایان می سازند. در این مرحله جنگل دارای ساختار پلکانی خواهد بود و به عبارت دیگر درختان با قطر و ارتفاع متفاوتی در عرصه جنگل دیده می شوند که در اصطلاح این وضعیت را تحت عنوان «فاز تک گزیده» می توان نامگذاری نمود. با عبور از این مرحله و به تدریج درختان موجود در توده جنگلی به یک ساختار مشخصی می رسند که در آن درختان موجود دارای ارتفاع نسبی برابر (یک آشکوبه) و از نظر قطری نیز نزدیک به هم هستند. در این وضعیت جنگل به ظاهر به توده جنگلی همسال نزدیک است که از آن تحت عنوان «جنگل همسال دروغین» نیز اسم برده می شود، که این مرحله تحت عنوان «مرحله تحولی اپتیمال» نامگذاری می شود. تحولات در جنگل چنانچه تحت مداخلات شدید انسانی قرار نگیرد در جنگلهای طبیعی شمال ایران در یک سیکل طبیعی حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ سال به درازا می کشد (دلفان اباذری ۱۳۸۱ و Korpel 1995). اما در جنگلهایی که تحت مدیریت قرار می گیرند، دخالتهای علمی سبب آن می شود که طول هر یک از این مراحل تحولی را کوتاهتر نموده و در ضمن ارزش های تولیدی درختان جنگلی را نیز افزایش می دهند.] نمونه‌ها

جنگلهای بارانی کاج آمریکای شمالی

در طول ساحل غربی آمریکای شمالی، آب و هوای مرطوب و معتدل، جنگلهای کاج بارانی را که از آلاسکا تا شمال کالیفرنیا امتداد یافته‌اند بوجود آورده است. این جنگل منحصر به فرد، مدتهای مدید در معرض تهدید بوده است زیرا می‌‌توان از درختانش برای سوخت و کاغذ سازی استفاده کرد. حدود ۹۰ درصد ازجنگلهای اولیه اکنون کاملاًَ از بین رفته‌اند. گرچه جنگلهایی که درختانشان قطع شده‌اند معمولاَ دوباره کاری می‌‌شوند، اما رستنی های جدید، حیات وحش کمتری را نسبت به جنگلهای اولیه در خود پناه می‌‌دهند.

جنگلهای شمالی بارش برف در جنگل و اندازه گیری آن
جنگل ها می توانند با ایجاد سایه باعث تاخیر در ذوب شدن برف ها شود و یا با ایجاد مانع در انباشتگی برف ، رد تداوم آب شدن برف ها تاثیر گذار باشد. مدیران جنگل می توانند از یان خصوصیت در کنترل رواناب بهاره متناسب با نیازهای آبی کشتزارهای مجاور جنگل بهره بگیرند. بعضی از جنگل های مناطق شمالی امریکا طوری مدیریت می شوند تا بتواند تجمع مقدار برف را افزایش دهند بدین معنی که درختان را با توجه به وضعیت پستی و بلندی منطقه و جهت وزش بادهای غالب ، برش می زنند.
اندازه گیری مقدار برف کاری است مشکل ، اما در آبخیز های مناطقی که میزان بارش در آن زیاد است لازم است مقدار برف روی زمین با عمق برف پشته و مقدار آب تولید شده از آن را بدانیم . در این مناطق ریزش برف 70-80% مقدار بارش سالیانه را تشکیل می دهد. این وضعیت سبب ابداع روش های ویژه ای برای اندازه گیری و اداره ی برف پشته شده است. جنگل بانان در امر اندازه گیری و مدیریت برف پشته وظیفه ی مهمی به عهده دارند زیرا مناطق برف گیر اغلب جنگلی است و گفته می شود که تقریبا 75% آب مورد نیاز مناطق امریکای شمالی از این اراضی جنگلی برف گیر تامین می کند.




منابع آبی
جنگلی در ایران و جهان
بر اساس آمارهای ارائه شده از طرف سازمان هواشناسی جهان , حجم کل آب دنیا 1.4 میلیارد متر مکعب است. از این مقدار 2.5 درصد را آب شیرین تشکیل می دهد که تقریبا معادل 35 متر مکعب می باشد. بخش عظیمی از این آب شرب در سیستم چرخه ی آب به صورت تبخیر به هوا بر می گردد و فقط 41000 کیلومتر مکعب آب باقی می ماند که معادل 35 متر مکعب است. بیشترین قسمت این آب به صورت آب هرز هدر می رود و چیزی حدود 1000کیلو متر مکعب به صورت آب شیرین مصرفی دنیا در کشاورزی ،صنعت و مصارف شهری مورد استفاده قرار می گیرد.این آمار گویای این مطلب که اگر کل آب موجود دنیا به اندازه یک بشکه 200 لیتری فرض شود . آ ب قابل استفاده ساکنین زمین از آن فقط CC20خواهد بود. به طوری که 275میلیارد متر مکعب آب موجود در کشور ناشی از نزولات جوی و ورود آبهای خارج از کشور ، سهم آب شیرین مصرفی بخش های صنعت ، کشاورزی و شهری حدود 40 میلیارد متر مکعب است. آمارهای فوق بیانگر میزان هدر رفتن آب شیرین و مصرفی در سطح این کره ی خاکی است. به طوری که اکثر کشورهای دنیا از جمله کشور خودمان با مسئله ی بحران آب به صورت جدی مواجه هستند. لازم به ذکر است که منظور از بحران آب کمبود آب نیست بلکه مسئله تنش آبی مطرح است. متوسط نیاز سرانه هر نفر در سال 800 متر مکعب است که تا سال 2050 میلادی به 1150 متر مکعب خواهد رسید. بر اساس نوعی تقسیم بندی که در سال 1933 توسط خانم فالکن مارک صورت گرفت و مورد تائید سازمان کشاورزی و خوار بار جهانی (FAO) وابسته به سازمان ملل متحد نیز واقع شد، کشور های دنیا بر اساس تنش آبی به سه دسته تقسیم بندی می شوند:
1- کشورهای بدون تنش ( با سرانه ی بیش از 1000 متر مکعب در سال)
2- کشورهای با تنش آبی مزمن ( با سرانه ی بیش از 500 تا 1000متر مکعب در سال)
3- کشورهای با تنش آبی مطلق (با سرانهی زیر 500 متر مکعب در سال)
بر اساس این تقسیم بندی ، ایران در حال حاضر در دسته ی (ب) قرار داردو در سال 2050 میلادی به دسته ی (ج) ملحق خواهد شد.
جنگل ها با توجه به اثرات و نقش های انکار ناپذیری که در نظام هیدرولوژیکی زمین دارند می توانند نقش ارزنده ای در جلوگیری از هرز رفتگی منابع آبی داشته باشند. جنگل های دنیا با سطحی معادل 3.5 میلیارد هکتار که 26% از سطح خشکی ها را در بر می گیرند، به سهم خود در جهت حفظ منابع آبی دنیا موثر بوده و بهینه نمودن این اثر می تواند مورد توجه جدی باشد ، چناچه در کشورهایی نظیر امریکا و استرلیا سالهاست بر روی این مسئله کار شده است و هیدرولوژیست های جنگل با استفاده از تکنیک های مهندسی گام های موثری در این زمینه برداشته اند. درایران نیز جنگل ها با سطحی حدود 12.4 هکتار که حدود 7.4% از خاک کشورمان را تشکیل می دهند.

هیدرولوژی جنگل
کلیه ی اثراتی که جنگل ها و بوته زارها بر روی آب و هوا ، گردش آب ، فرسایش خاک، سیلابها ، حاصلخیزی خاک، فیزیک دمای ماده و شدت اندازه ی حرکت آنها در بیوسفر جنگلی می گذارند( ا زنوک تاج درختان تا انتهای ریشه) را هیدرولوژی جنگل گویند.

بارش در جنگل و اندازه گیری آن
دو مشکل عمده در اندازه گیری بارندگی وجود دارد که هیچ کدام از آنها به طور کامل برطرف نشده است. اولین مشکل نبود دستگاه اندازه گیری دقیق و دومین مشکل نصب و به کارگیری دستگاه مورد نظر است. اولین مشکل را اشتباه دستگاه اندازه گیری و دومین مشکل را اشتباه در نمونه برداری می گویند.
این اشتباهات در اثر وجود موانع ، صعود هوا برای دامنه ها و بالاخره وجود بادهای ویژه در مناطق باز و کم وسعت جنگلی حادث می شود. طبق مطالعات آماری توده های هوایی که ایجاد بارندگی می نمایند به طور متوسط 26 کیلو متر مربع وسعت دارند لذا اگر از نظر اقتصادی امکان پذیر باشد رد هر 26 کیلومتر مربع حداقل می بایست یک دستگاه اندازه گیری نصب شود. اندازه گیری بارش در مناطق جنگلی و اطراف آن مشکلات عمده ای در بردارد. معمولا دستگاه ها در مناطقی نصب می گردد که به قدر کافی باز شده اند به طوری که هیچ گونه تاج پوششی بین زاویه ی45 درجه حادث از محل محور دهانه دستگاه وجود نداشته باشد و نیاز به باز کردن اطراف دستگاه ها در مناطق پر شیب کوهستانی بقدری وسیع است که عملا این کار غیر محتمل می گردد. بعضی ا زکارشناسان هیدرولوژی جنگل پیشنهاد کرده اند که دستگاها را روی میله های بالاتر ا زتاج پوشش درختان قرار دهند اما این وضعیت اثر جریان های باد را به طور شدیدی در دهانه باران گیر دستگاه افزایش می دهد . باز کردن جنگل در اطراف دستگاه تا اندازه ای عنوان یک حفاظ را دارد و معمولا برآورد قابل قبولی را از کل باران به دست می دهد.

اثرات جنگل در توزیع مجدد بارش

پوشش گیاهی به ویژه در جنگل ها اثرات مهمی در توزیع و پراکنش در طی ریزش دارد. کل بارش به سه طریق پراکنده می گردد:
1- قطراتی از باران که به وسیله ی شاخ و برگ درختان دریافت می شود برگاب نام دارد.
2- قطراتی را که بدون برخورد به اندام درختان می گذرند و یا از تاج پوشش آنها به زمین می ریزند میان گذر نام دارند.
3- آن قسمت از باران را که به وسیله ی شاخ و برگ درختان و ساقه ی آنها جمع آوری می شود و به زمین می رسند ساقاب نام دارند.
میان گذر و ساقاب مقدار خالص باران را نشان می دهند که بستگی به مقدار باران ، گونه ی گیاهی و فصل سال دارد. در مناطق جنگلی خالص بارش ممکن است از صفر درصد در باران های خفیف تا بیش از 95% مقدار بارش ناخالص ، در باران های شدید تغییر کند.

گردآورنده :ریحانه عبدی

باد دیز باد ، قطب آینده انرژی در خراسان رضوی

باد محلی دیزباد از جمله بادهای مهم در استان خراسان رضوی است که در قسمتهایی از شهرستانهای نیشابور و مشهد می وزد و با توجه به شرایط مناسبی که دارا می باشد ، یک باد اقتصادی محسوب می گردد . این باد با گسترش تفکر استفاده از انرژی های نو در سطح جهان و کشور بعنوان کانون تامین انرژی آینده منطقه مد نظر قرار گرفته است .
نگارنده در این مقاله کوتاه که بیشتر آن را از پایان نامه کارشناسی ارشد خود استخراج کرده ؛ قصد دارد تا همکاران گرامی بصورت کوتاه از وضعیت این باد و شرایط آن برای تولید انرژی آماده شوند . امید است مورد توجه قرار گرفته و نگارنده را از خطاهای احتمالی ، آگاه نموده تا ضمن تبادل علمی ، شناخت بیشتر و بهتری نسبت به یکی از پدیده های جغرافیایی منطقه خود پیدا نماییم .
1- موقعیت جغرافیایی منطقه وزش باد
این منطقه در جنوب شرقی و جنوب شهرستان نیشابور در جنوب ارتفاعات بینالود واقع شده است و به لحاظ مختصات جغرافیایی بین درجه 35 و 55 دقیقه تا 36 درجه و 10 دقیقه عرض شمالی و درجه 58 و 54 دقیقه تا 59 درجه و 26 دقیقه طول شرقی محدود می باشد . از نظر آب و هوایی جزو مناطق نیمه بیابانی است . ارتفاع متوسط این منطقه از سطح دریا تقریباً 1300متر می باشد که از شرق به غرب بین 1455 تا 1150 متر اختلاف ارتفاع را نشان می دهد . شرایط توپولوژی منطقه و همجواری آن با رشته کوههای بینالود در راستای شرق به غرب در سمت شمال و ارتفاعات منطقه فریمان و تربت حیدریه در جنوب ، یک دالان طبیعی باد تحت تاثیر اختلاف فشار هوا را ایجاد نموده است . این دالان از حوالی روستای امام تقی ( بخش احمد آباد مشهد ) شروع می شود ، در گستره تقریبی خود از جنوب شهرستان های نیشابور و سبزوار عبور کرده و به کویر می پیوندد. این باد علاوه بر دشت دیز باد ( که قسمتی از دشت نیشابور است)، بخش های زبرخان ، مرکزی ، تحت جلگه، میان جلگه و طاغنکوه نیشابور را تحت تاثیر قرار می دهد . البته در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی شمال و جنوب شهرستان نیشابور این باد سرعت چندانی پیدا نمی کند .

2- ویژگیهای باد
باد محلی دیزباد یا تیز باد با جهت شرقی – غربی می وزد و اثرات فرسایشی آن در جنوب دشت نیشابور و تمایل درختان کوچک و بزرگ به سمت غرب نشان از قدمت این باد دارد .
باد دیز باد دارای دو نوع نوسان عمده است : 1- نوسان فصلی 2- نوسان روزانه
1- نوسانات فصلی : سرعت باد در حوالی نیمه شب کم شده و تا اوایل صبح ادامه دارد و در نیم روز سرعت باد به بیشترین مقدار خود می رسد .
عرض متوسط دالان باد حدود هفت کیلومتر است که در ناحیه دهانه آن ( اطراف روستاهای امام تقی و حسین آباد رازان ) به حدود چهار کیلومتر می رسد . گستره طولی و قابل استفاده آن در راستای شرق به غرب به بیش از 50 کیلومتر می رسد ( یعنی تا نواحی جنوب غربی نیشابور ) . این باد در طول سال تغییر جهت ناچیزی دارد. باد دیز باد حدود هشت تا نه متر در ثانیه سرعت دارد و تداوم وزش آن بیش از
ساعات سال می باشد . در سطح جهان بادی اقتصادی تلقی می شود که حدود 6 متر در ثانیه سرعت داشته و در، دوسوم ایام سال جریان داشته و جهت نسبتاً ثابت داشته باشد . با توجه به اینکه انرژی و قدرت تولیدی باد با توان سوم سرعت مناسب است(1) و سرعت باد دیزباد زیاد است ، مسلماً تولید انرژی بسیار بالا خواهد بود . پس می توان این نتیجه را گرفت که این باد کاملاً اقتصادی است . ( بازده توربین های بادی به شدت و سرعت باد بستگی دارد )
3- مزایا و معایب باد
مهمترین مزیت این باد مناسب بودن آن برای تولید انرژی برق است . همچنین در تابستان تا حدود زیادی به تعدیل و لطافت هوا در مناطق میانی و شمالی دشت نیشابور کمک می کند . این امر را در برخی روزهای تابستان که باد نمی وزد می توان در مناطق روستایی دید که گرما مردم را کلافه می نماید .
همچنین در گذشته برای جدا کردن کاه از دانه در خرمنهای گندم وجو و ... در کشاورزی سنتی استفاده می شده که هنوز هم کم و بیش کاربرد دارد .
اما از معایب آن :
1- تبخیر شدید ، که مهمترین عیب این باد است و رطوبت سطحی زمین را به سرعت از بین می برد و برای محصولات کشاورزی آفت محسوب می گردد . 2- آسیب رسانی به محصولات زراعی و باغی از طریق شکسته شدن ساقه محصولاتی مانند گندم و جو ، ریختن میوه ها و شکسته شدن شاخه درختان مثمر و غیر مثمر و وارد شدن خسارات به تاسیسات ( قطع برق ، تلفن ، سقف و دیوار منازل روستایی و... )
3- ایجاد گرد و غبار ( آلودگی طبیعی هوا ) بویژه در اطراف کال شور و بخش های جنوبی دشت نیشابور که باعث بوجود آمدن برخی بیماریهای چشمی ، پوستی و تنفسی در روستاهای این قسمت می گردد .
4- حرکت روان و فرسایش خاک که بویژه در بخش میان جلگه و جنوب بخش زبرخان به خوبی دیده می شود .
4- طرح مطالعاتی نیروگاه بادی دشت دیز باد
بشر از دیرباز به طور سنتی از انرژیهای تجدید پذیر استفاده کرده است . آسیاب های بادی قدیمی در ایران و سایر کشورهای بادخیز و به خصوص معماری سنتی ایران خود حکایت از بکارگیری انرژیهای تجدید پذیر در زمان های گذشته می نماید . ( در 2200 سال قبل اولین آسیاب بادی به نام ایرانیان در اختراعات جهان ثبت شد ) .

تحولات جهانی در زمینه توجه به حفظ محیط زیست و فناپذیر بودن منابع انرژی فسیلی ، گرایش استفاده از انرژیهای تجدید پذیر را سرعت بخشیده است و روز به روز توجه بیشتری را به خود معطوف می دارد . انجام کارهای تحقیقاتی نمونه سازی و تولید انبوه در شرایط حاضر زمینه را برای توجه هر چه بیشتر و اقتصادی نمودن انرژیهای تجدید پذیر به خصوص در برخی از شاخه های آن از جمله انرژی باد فراهم نموده است . استفاده از باد برای تولید انرژی برق برای اولین بار در سال 1931 میلادی توسط روسها در کناره دریای سیاه و با استفاده از توربینی به قدرت KW 100 انجام گرفت و بعد از دوره ای تحول و پس از بحران انرژی 1973 میلادی کار تحقیق و ساخت توربین های بادی با شتاب بیشتری ادامه یافت . طبق محاسبات انجام شده ، عامل انرژی باد در کره زمین به 1800 تراوات ( هر تراوات معادل 10 به توان 12 وات ) می رسد . از این مقدار حدود 10% خشکی و بقیه در سطح اقیانوسها پراکنده اند . اگر مصرف انرژی سکنه زمین را 10 تراوات به حساب بیاوریم ، حدود 6/.% کل انرژی باد می تواند جوابگوی احتیاجات ساکنین کره زمین باشد .
امروزه کاربرد توربین های بادی مورد توجه جدی محافل علمی و صنعتی و اقتصادی قرار گرفته است به گونه ای که ظرفیت نصب شده توربین های بادی جهان از 5500 مگاوات در اواسط سال 1996 در سپتامبر 1999 در 37 کشور جهان به اندکی بیش از 12310 مگاوات تولید رسیده است . ایران در این میان با 11 مگاوات تولید برق بادی مقام 26 دنیا را دارا می باشد . ‌‌‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍
با توجه به وجود باد مناسب و اقتصادی در منطقه نیشابور از اوایل دهه 1370 شمسی ، توسط جهاد دانشگاهی مشهد و جهاد سازندگی خراسان پیشنهاد مطالعات ایجاد نیروگاه مطرح گردید .


در ابتدای امر به دلیل نبود ایستگاه هواشناسی در منطقه مورد مطالعه ( دشت دیزباد ) از اواخر سال 1374 کار مطالعاتی بادسنجی با نصب دستگاههای ثبات دار توسط جهاد سازندگی در ارتفاع 20 متری از سطح زمین آغاز شد . اطلاعات ایستگاه بادسنجی حسین آباد رازان که در سالهای 75 و 76 جمع آوری شده بود ایجاد نیروگاه و مزرعه بادی2 در دشت دیزباد را از نظر اقتصادی توجیه کرد . و بعد از انجام مذاکره با یک شرکت آلمانی مجری طرحهای نیروگاههای بادی ، دو واحد نیروگاه بادی بصورت آزمایشی در منطقه احداث شد و ایجاد مزارع بادی ( 2 ) در برنامه آینده قرار گرفت . در طرح مطالعاتی پنج مزرعه بادی پیش بینی شده است که عبارتند از : مزرعه شماره یک در روستای حسین آباد ، مزرعه شماره دو در نیم گره ، مزرعه شماره سه روستای دیز باد سفلی مزرعه شماره چهار و پنج در جنوب غربی روستای دیزباد بین روستاهای نو بهار ، اسلام آباد ( چاه ده اینچی ) و دیزباد .

نیروگاههای بادی مورد مطالعه مانند نیروگاههای بادی منجیل در استان گیلان متصل به شبکه سراسری برق نیست ، بلکه یک تکنولوژی جدید در جهان است یعنی مستقل از شبکه برق . این نیروگاهها برای تامین برق چاههای کشاورزی و روستاهای کوهستانی بوجود آمده است و تکنولوژی آن همپایی کشور آلمان – مخترع این طرح – پیش می رود و در جهان پدیده ای کاملاً جدید است .
وجود جاده اصلی مشهد – تهران و راه آهن در دست ساخت مشهد – بافق که از میانه دشت عبور می نماید ، پارامتر مثبتی برای نصب نیروگاههای بادی در منطقه است . علاوه بر آن راههای شوسه متعددی به منظور دسترسی به چاههای کشاورزی دشت احداث گردیده است .
دشت دیزباد و دشت های همجوار آن به لحاظ کشاورزی و منابع آب زیرزمینی از غنای بسیار مناسبی برخوردارند . به گونه ای که فقط در 1000 کیلومتر مربع، تعداد 542 حلقه چاه کشاورزی وجود دارد که فقط 26% آنها در حال حاضر( 1380 سال ) از طریق شبکه برق تغذیه می شوند و بقیه از موتورهای دیزلی که برخی با فرسودگی ناشی از عمر زیاد و عدم نگهداری صحیح ، مشکلات فراوانی را برای کشاورزان فراهم آورده اند ، استفاده می کنند . به طور متوسط مصرف روزانه هر موتور بین 500 تا 700 لیتر گازوییل و شش تا هفت لیتر روغن می باشد ،که در صورت برقی شدن این چاه ها ( بویژه از طریق نیروگاهها بادی ) سالانه از سوخت صدها هزار لیتر گازوییل و روغن جلوگیری خواهد شد .
علاوه بر مصرف انرژی در روستاهای منطقه ، طرح ایجاد شهر جدید بینالود با کاربری صنعتی – مسکونی به وسعت پنج هزار هکتار و حدود 300 هزار نفر جمعیت ، بار قابل ملاحظه ای در منطقه ایجاد خواهد نمود که ضرورت تدوین برنامه ای جامع برای تامین انرژی را حتمی می نماید و انرژی فراوان باد دشت دیزباد می تواند کانالی مطمئن برای تامین برق و انرژی باشد .
بر اساس یک میانگین و شکل خاص باد ، یک واحد توربین بادی kw 500 با ، بادی که حدود هشت متر در ثانیه سرعت دارد می تواند 1800 کیلو وات برق در سال تولید کند ، همین توربین در منطقه دیز باد با توجه به سرعت بالای باد می تواند 2000 کیلو وات برق تولید نماید . و بر اساس یک پیش بینی باد دیزباد توان تولید سالانه 4320 مگاوات برق را دارد . لذا این منطقه و نیروگاههای بادی آینده آن قابلیت اتصال به شبکه سراسری را دارند و غیر از نیروگاههای مستقل از شبکه که فعلاً در طرح برنامه قرار دارند باید نیروگاههای بادی متصل به شبکه سراسری هم مورد توجه قرار گیرند و این امری است که باید مسئولین طرح بویژه سازمان انرژیهای نو وابسته به سازمان انرژی اتمی ایران آن را مد نظر قرار دهند .
طرح ایجاد مزارع بادی دیزباد اکنون دوره مطالعات و احداث را پشت سر می گذارد( 3 ) و در این راه عدم تامین ارزی ، بروکراسی اداری و گمرکی در وزارتخانه های صنایع ، جهاد سازندگی ، بازرگانی و امور اقتصادی و دارایی ، عدم همکاری شرکت آلمانی در برخی دوره ها ، از مهمترین مشکلات پیش روی می باشد . با توجه به گسترش و جریان باد دیز باد در جنوب دشت نیشابور ، این قسمتها نیز توان و ظرفیت ایجاد نیروگاه بادی را دارند و از نظر ویژگیهای طبیعی تقریباً شرایط همسانی با دشت دیز باد را دارند . امید است که با مطالعه این بخش و با ایجاد نیروگاه بادی ، حداکثر استفاده از این منبع لایزال الهی بشود .
یادداشت ها :
1- قدرت تولید با توان سوم سرعت متناسب است . بر اساس فرمول p v p= cv
یعنی اگر باد 6 متر در ثانیه سرعت دارد در توان سوم سرعت می شود ( 216 = 6 ) ولی اگر فقط یک متر به این سرعت اضافه گردد می شود ( 343 = 7 ) که مقدار اختلاف آن با 6 متر سرعت خیلی بیشتر می شود و از آنجا که باد دیزباد 8 متر سرعت دارد ( یعنی دو متر بیشتر از بادهای اقتصادی ) پس مقدار انرژی تولیدی آن خیلی زیاد خواهد بود .
2- مزرعه بادی : شامل تاسیسات مربوط به گروهی از ماشین های بادی است که در آرایش منظمی در یک ناحیه محدود و مناسب جهت تولید الکتریسیته مورد استفاده قرار گیرند .
3- در سال 1381 ، 5 دستگاه از توربینهای بادی منطقه در شرق شهر جدید بیناود به بهره برداری رسید که به مرور تعداد واحد های نیروگاه بادی بینالود به 46 مورد افزایش خواهد یافت .
منابع مورد استفاده


1- سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی ، اداره برق و انرژی ، جزوه باد در خراسان 1377
2- سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی ، اداره برق و انرژی ، طرح تفصیلی ایجاد مزارع بادی دیزباد نیشابور 1377
3- مصاحبه با آقای مهندس یاقوتی نیا ، کارشناس انرژی اتمی جهاد کشاورزی خراسان ، 1/5/ 1379
4- کاویانی ، دکتر محمد رضا ، توربین های بادی و ارزیابی پتانسیل باد در ایران ، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی شماره 36 ، بهار 1374
5- تاجیک ، محمد ، بررسی های قابلیتها و موانع توسعه در شهرستان نیشابور از دیدگاه جغرافیای سیاسی ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه تهران ( گروه جغرافیا ) ، بهمن 1379

«« در جهان هیچ چیز بهتر از راستی نیست »»

گزارش تصویری/ بزرگداشت دکتر محمد حسن گنجی

گزارش تصویری/ بزرگداشت دکتر محمد حسن گنجی


دکتر محمد حسن گنجی پدر جغرافیای ایران

دکتر سید رحیم مشیری عضو هیئت علمی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران

دکتر ابراهیم باستانی پاریزی عضو هئیت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران

عکس/ سپند بختیاری

ناسا قصد دارد کره زمین را جابجا کند !

ناسا قصد دارد کره زمین را جابجا کند !

.
دانشمندان یک روش غیرمعمول برای غلبه بر گرمای کره زمین یافته اند و آن هم این است که کره زمین را به یک مدار دور تر از خورشید یعنی یک منطقه خنک تر حرکت بدهند!

این ایده عجیب زائیده ی ذهن مهندسان ناسا و یکسری از اخترشناسان آمریکایی ست که معتقدند این روش حدود ۶ بیلیون سال به عمر سیاره ما اضافه می کند، به عبارت دیگر عمر مفید زمین ۲ برابر خواهد شد! برای این کار طرح هایی هم ارائه داده اند.

جالب است بدانید که برای این کار نیاز به نیروی عظیمی برای حرکت دادن کره زمین نیست.. فقط کافی ست یک ستاره ی دنباله دار را به سمت زمین هدایت کنند.

دکتر Laughlin که در مرکز تحقیقات ناسا در کالیفرنیا کار می کند گفته است که برای این کار فقط لازم است یک ستاره ی دنباله دار و یا شهاب آسمانی را به سمت زمین هدایت کنیم به طوری که با سرعت از کنار و نزدیک زمین رد بشود و به این طریق می توان از نیروی گرانشی شهاب که روی زمین اثر خواهد گذاشت استفاده کرد. در نتیجه ی اینکار سرعت مداری زمین افزایش پیدا می کند و به یک مدار بالاتر می رود که از خورشید دورتر است و به این ترتیب به یک منطقه ی خنک تر هدایت می شویم.

همچنین این مهندسان گفته اند که پس از این کار، باید این ستاره ی دنباله دار را به سوی زحل یا مشتری هدایت کرد تا روند رو به عقب اتفاق بیفتد و انرژیش را از یکی از این ۲ سیاره غول آسا بگیرد. بعدها مدارش آن را دوباره به سمت زمین برخواهد گرداند و این روند همچنان تکرار خواهد شد!

این گروه گفته اند که هدفشان در نجات کره زمین کاملا جدی ست و تنها چیزی که احتیاج دارند پرتاب یک موشک شیمیایی به یک شهاب آسمانی یا ستاره ی دنباله دار است که در زمان مقرر باعث آتش گرفتنش بشود که چنین دانشی همین حالا هم وجود دارد!

این طرح جنبه های نگران کننده ی زیادی دارد. مهندسین هوافضا باید برای هدایت شهاب و یا ستاره ی دنباله دار به سمت زمین نهایت دقت را بکنند زیرا کوچک ترین اشتباهی در این زمینه، کره زمین رو به مداری جلوتر خواهد برد (مدار آتش) و عواقب ویرانگری را در پی خواهد داشت. کباب شدن محیط زیست زمین کم ترین آن ها خواهد بود.

زاینده رود مرده است!

خبرنگار سرویس اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی انتخاب گزارش داد: خشکسالی در استان اصفهان به چهارمین سال پی در پی رسیده است. این در حالی است که راهکارهای زیادی از سوی هر یک از مسؤولان مربوطه ارایه شده و بعضاً هنوز نتیجه مطلوبی هم به دست نیامده است حال آنکه آبخیزداری یکی از شیوه های نوین حفاظت آب و خاک، مهار و پخش سیلابهاست که باعث کنترل سیلابهای مخرب و نفوذ آب به داخل سفره های آب زیرزمینی می شود.

این شیوه بویژه در مناطق خشک، نیمه خشک و حواشی کویر که معمولاً هر از گاهی با جاری شدن سیلابهای مخرب با دبی لحظه ای بالا، مواجهند، بسیار مؤثر و راهگشاست.

یکی از ویژگی های سرزمینهای خشک (نظیر ایران) دارا بودن زیست بوم های ناپایدار است که درصورت خسارت دیدن، احیای آنها بسیار دشوار است.

بهره برداری از این گونه زمین ها، در دوره های خشکسالی، همانند دوره های فراوانی رطوبت، نتایج مصیبت باری برای گیاهان، جانوران، خاک و ساکنان به همراه دارد که با توجه به شرایط اقلیمی ایران، پیش بینی می شود تا 20 سال آینده، کشور ما نه تنها مرحله تنش و فشار ناشی از کم آبی را تجربه می کند، بلکه با کاهش سرانه آب تجدید می شوند.

قطعاً یکی از راه های کاهش و مهار بحران کمبودهای آب، پرداختن به آبخیزداری است که به عنوان مدیریت علمی، ضمن توجه به مسایل اقتصادی اجتماعی، حفظ منابع آب و خاک در حوضه های آبخیزداری، از علوم و تجربیات مختلف بهره گیری می کند، بدون آنکه نقش مردم از نظر دور بماند، به طوری که برنامه های حفاظت خاک و آبخیزداری همسو با توسعه پایدار و با اعمال مدیریت مسؤولانه بر منابع، علاوه بر نیازهای امروز به منافع آینده نیز توجه دارد که در این راستا استفاده از دانش و اطلاعات فراهم آمده از طریق پژوهشهای علمی و تلفیق آنها با علوم طبیعی، آموزش، فرهنگ، ارتباطات و علوم اجتماعی از اهمیت و حساسیت ویژه برخوردار است.

مدیرکل مدیریت بحران استان اصفهان با اشاره به اینکه طرحهای آبخیزداری شهری موجب رفع مشکلات کم آبی شهرها و روستاها می شود، اعلام کرد: دستگاه های دولتی و انجمنهای غیردولتی در به اجرا در آوردن طرحهای آبخیزداری شهری باید تعامل و همکاری مشترک داشته باشند.

منصور شیشه فروش افزود: در این راستا نیاز به هم اندیشی، برگزاری جلسات مشترک و تصمیم گیریهای نهایی در به اجرا در آوردن طرحهای آبخیزداری شهری است که در حد توان در انجام آن حمایت خواهد شد.

وی در ادامه اظهار داشت: آبخیزداری علم مدیریت بهینه از آب وخاک و منابع طبیعی در استفاده صحیح آن است که در سطح ملی با فنون سنجش از راه دور، تعیین اولویتها در آن صورت گرفته و سند آن را سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور تهیه کرده است.

مدیرکل مدیریت بحران استان اصفهان ادامه داد: در برنامه پنجم اجرای طرحهای آبخیزداری در سطح 8 میلیون هکتار مصوب شده که 500 هزار هکتار آن مربوط به استان اصفهان می باشد و عملیات اجرایی آن از سال جاری شروع شده است.

وی بیان داشت: اجرای پروژه های آبخیزداری در چند سال اخیر توانسته است تا حدود زیادی از وقوع سیلابها جلوگیری کند و امید است در اجرای آبخیزداری شهری با جلوگیری از روان آبها به منظور تأمین آب شهرها و روستاها بتوانیم با مشارکت دستگاه های دولتی و مردم نهاد استانی مؤثر واقع شویم.

اجرای برنامه ریزی درست

مدیر مجمع عالی نخبگان ایران در استان اصفهان در این خصوص اعلام کرد: با وجود مساحت 85 درصدی و حداکثری منابع طبیعی کشورمان، باید به گونه ای برنامه ریزی کنیم که آب و خاک کشورمان حفظ شود و ضرورت دارد طرحها و پروژه هایی که بازدهی بهتری دارند، امکان تهیه و اجرای آنها را فراهم نماییم.

رسول رضوانی درادامه افزود: در این راستا کارگروه منابع طبیعی آمادگی کامل در همکاری و مشارکت در ایجاد بستر مناسب به منظور تهیه و اجرای این گونه طرحهای تخصصی که مقوله جدید آن آبخیزداری شهری است، با دیدگاه های اقتصادی- اجتماعی فراهم نماید.

وی گفت: در طی هشت سال دفاع مقدس حفظ خاک کشور از دست دشمن واجب شرعی و ضرورت ملی و میهنی بود، اما در شرایط فعلی حفظ آب و خاک در جلوگیری از دست رفتن آن در اثر فرسایش و خشکسالی باید مورد توجه ویژه مسؤولان و مردم قرار گیرد و حفظ و نگهداری آن را همان گونه از وظایف ملی و واجبات دینی بدانیم.

توسعه ناموزون و رشد بی رویه

معاون آبخیزداری اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان در ادامه تصریح کرد: توسعه ناموزون، رشد بی رویه و در نتیجه تغییر کاربری اراضی در حوضه های آبخیز موجب ایجاد اثرات منفی از قبیل سیل و فرسایش شده که این موضوع می تواند در ناپایداری توسعه شهری تأثیر فراوانی داشته باشد.

ابوطالب امینی گفت: تمامی بارشها در محدوده شهری از یک نقطه خروجی در داخل مرز شهر تخلیه می شود که حوضه آبخیز شهری نام دارد که در این حوضه به دلیل افزایش سهم سطوح نفوذ ناپذیر نسبت به سطوح با نفوذپذیری طبیعی، بخش زیادی از بارندگی ها به روان آب تبدیل می شود و در سطح شهر درون جویها و کانالها جریان می یابد.

وی با اشاره به اینکه تاکنون مدیریت صحیحی بر روان آب به شهرها صورت نگرفته است، خاطر نشان کرد: آبخیزداری شهری به راهکارهایی می پردازد تا مدیریت روان آب شهری تنها به پاک کردن صورت مسأله و خروج آن از شهر محدود نگردد، بلکه راهکارهایی که در سه محور کاهش روان آب، ایجاد تأخیر در حرکت روان آب و استفاده از آب حاصل از روان آب ارایه شده اند که با هزینه اندک و بازدهی بالا می توانند در زمینه های مختلف مدیریت شهر راهگشا باشند.

در ادامه مدیر کارگروه منابع طبیعی مجمع عالی نخبگان ایران در استان اصفهان با توجه به محورها و اهداف هفتمین همایش ملی و مهندسی آبخیزداری کشور، با موضوع آبخیزداری شهری در اردیبهشت ماه در دانشگاه صنعتی اصفهان اعلام کرد: یکی از اهداف و سیاستهای این همایش آسیب شناسی آبخیزداری شهری بود که انتظار می رود همایشی با این موضوع با همکاری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، انجمن آبخیزداری ایران، مدیریت بحران استان، شورای اسلامی شهر اصفهان، شهرداری اصفهان، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان، اداره کل محیط زیست استان، گروه آبخیزداری دانشگاه صنعتی اصفهان، بخش برنامه ریزی شهری و روستایی گروه جغرافیای دانشگاه اصفهان، شرکت آب منطقه ای استان، شرکت آب و فاضلاب استان، مدیریت شیلات جهاد کشاورزی استان و دیگر دستگاه های مرتبط استان و با حضور دستگاههای دولتی و غیردولتی استان به اجرا در آید.

آبخیزداری شهری

مدیرکارگروه منابع طبیعی مجمع عالی نخبگان ایران در استان اصفهان در این خصوص افزود: عوامل متعددی مانند کاهش بارندگی ها و استفاده بی رویه از آب زاینده رود دربالا دست موجب شده تا طومار شیخ بهایی در استفاده بهینه و اصولی از آب زاینده رود در هم بپیچد و در شرایط فعلی تنها راهکاری که می تواند این معضل و پیچیدگی را برطرف کند، آبخیزداری شهری است.

سیدحسین سیدحسینی تأکید کرد: آبخیزداری شهری که واحد برنامه ریزی آن حوضه آبخیز می باشد باید از ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار گیرد و نقش همکاری دستگاه های دولتی و مردم نهاد در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، فنی، تخصصی و اجرایی و سایر موارد قابل پیش بینی در آن قید شود تا خللی در اجرای آن پیش نیاید.

وی با اشاره به الزام مطالعات طرح جامع آبخیزداری شهری اظهارداشت: باید حوضه آبخیز بالای سد زاینده رود و حوضه آبخیز پایین سد زاینده رود تا گاوخونی مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
مدیر کارگروه منابع طبیعی مجمع عالی نخبگان ایران در استان افزود : بنابراین با تهیه طرح جامع آبخیزداری شهری و اجرای آن بخصوص در شهرها و روستاهای بالادست سد زاینده رود و پایین سد تا گاوخونی می تواند موجب کاهش بهره برداری بی رویه از آن شود وعلاوه بر آن آب مازاد حاصل از اجرای طرحهای آبخیزداری شهری به این رودخانه هدایت شود وهمچنین در زمان بارشهای سیل آسا دچار بحران و فرسایش نشود.

سید حسینی خاطر نشان کرد: همان گونه که طومار شیخ بهایی با مشارکت همه جانبه آن زمان شکل گرفت، امید است آبخیزداری شهری نیز با مشارکت و همدلی مسؤولان و مردم تحقق یابد و خشک رود زاینده رود با تجدید حیات زنده رود شود و تالاب گاو خونی احیا گردد.

وی گفت : علاوه برلزوم اجرای همایش آسیب شناسی آبخیزداری شهری باید ترتیبی اتخاذ نمود تا ضمن فرهنگ سازی و شناساندن آن با برگزاری کارگاه های آموزشی آبخیزداری شهری در سطح شهرها و روستاها با مشارکت این دستگاه ها اقدام عملی صورت پذیرد تا بتوان به اهداف نهایی این طرح جامع دست یافت.

سیدحسینی اظهار داشت : آبخیزداری شهری با هدف مدیریت روان آبها، جلوگیری از سیل و خشکسالی، تأمین آب و توسعه فضای سبز شهری وروستایی می باشد که موجب ایجاد هوای پاک با خروجی آب زلال و گوارا در حوضه آبخیز می شود و شرایط زیست محیطی بهتری را برای زندگی مهیا می نماید و نیز فرصتی را برای تجدید حیات مجدد گونه های گیاهی و جانوری فراهم می نماید و از سیر قهقرایی طبیعت بر اثر فعالیتهای انسانی جلوگیری به عمل می آورد.

فاجعه مرگبار انسانی؛ ابر آتشفشانی« ایسلند» را دست کم نگیرید

پژوهشگری که پیشگویی او درباره آتشفشان ایسلند درست از آب درآمد، این بار در کتاب خودفاجعه هولناک تری را پیش بینی کرده و نوشته است: اگر انسان آمادگی لازم را برای رو به رو شدن با یک فوران عظیم آتشفشانی نداشته باشد، تمدن بشری به کلی نابود خواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی انتخاب Entekhab.IR؛ چنانچه می پندارید آتشفشان ایسلند مهیب بوده است، بهتر است تجدید نظر کنید؛ زیرا بر پایه یافته های جدیدترین کاوش یکی از پژوهشگران دانشگاه کمبریج، ابرهای خاکستری آتشفشان ایسلند که چندی پیش حمل ونقل هوایی غرب اروپا را به کلی زمین گیر و تعطیلات را به کام بسیاری از مسافران تلخ کرد، «تنها جرقه ای» از نتایج فاجعه آمیز یک آتشفشان عظیم بوده است.دکتر کلایو اپن هایمر در کتابش با عنوان «فوران هایی که دنیا را تکان دادند»، از فوران آتشفشانی عظیم خبر می دهد که به از بین رفتن محصولات کشاورزی، تغییرات آب و هوایی و مرگ میلیون ها انسان می انجامد.

آخرین آتشفشان عظیمی که دانشمندان به حقایقی درباره آن دست یافته اند، 26 هزار سال پیش رخ داده است. اپن هایمر پیشگویی می کند که احتمال بروز چنین آتشفشان تکان دهنده ای در سده جاری میلادی، یک پانصدم است؛ احتمالی که شاید به دلیل اندک بودن، دولت ها آن را نادیده بگیرند، اما برای کلید زدن یک فاجعه مرگبار انسانی کافی است.اوپن هایمر نخستین کسی بود که 10 سال پیش، پیامدهای خاکستر آتشفشان ایسلند و بحران آفرینی آن را در حمل ونقل هوایی اروپا پیش بینی کرده بود؛ اما به دلیل «غیرمحتمل» به نظر رسیدن چنین حادثه ای، بودجه لازم برای پژوهش در اختیار او قرار نگرفت.
اوپن هایمر می گوید: هر بار که حادثه ای بزرگ مانند سونامی اتفاق می افتد و فاجعه به بار می آید، با خود می گوییم باید پیش تر درباره آن چاره ای می اندیشیدیم.

با این وجود از آن رو که هیچکس نمی تواند زمان و مکان دقیق این حوادث را تعیین کند، سیاستمداران می پندارند چنین پیشامدهای در دوره زندگی و حکومت آنها روی نمی دهد و می توانند از آن جان سالم به در ببرند.

اما گاه و بی گاه، ما نمی توانیم از چنین اتفاقاتی در امان بمانیم. اگر خود را برای رویارویی با حوادثی از این دست آماده نکنیم، با پیامدهایی بسیار بدتر ازآن چیزی که انتظار داریم رو به رو خواهیم شد.

جاذبه طبیعی مازندران

استان مازندران علاوه بر استقرار در جوار بزرگترین دریاچه جهان (دریای خزر)، دریاچه های متعدد کوچک و بزرگی نیز در نواحی جلگه ای و ارتفاعات دارد که به نحوی مورد استفاده علاقمندان به طبیعت قرار می گیرد و ویژگی های هر یک از آنها عبارتند از:
 دریاچه ولشت
این دریاچه در جنوب باختری چالوس و شمال خاوری منطقه کلاردشت در میان دره ای عمیق قرار گرفته است. وسعت آن حدود 15 هکتار و عمق متوسط آن 20 متر می باشد. آب این دریاچه شیرین و حجم آن حدود سه میلیون متر مکعب برآورده شده است که به همین علت مأمن پرندگان مهاجر، ماهی و سایر آبزیان می باشد. دسترسی به دریاچه از طریق مرزن آباد و سمت باختری جاده چالوس امکان پذیر است.
دریاچه خضرنبی نوشهر
این دریاچه در شمال شهرستان نوشهر و در میان جنگل قرار گرفته و بنا به اعتقاد بومیان دارای تقدس مذهبی است. وسعت آن کم تر از نیم هکتار، عمق آن حدود 5 متر و آب آن شیرین است. از آن جایی که این دریاچه از عوامل تخریب انسانی دور مانده و در محدوده حفاظت شده البرز مرکزی قرار گرفته است، جایگاه انواع پرندگان و انواع جانوران وحشی این ناحیه شده است.
دریاچه گل پل قائم شهر
این دریاچه در جنوب خاوری شهرستان قائم شهر بعد از روستای برنجستانک و سد خاکی زمزم، در میان جنگل قرار گرفته و دارای دو حوضچه مجزا است. وسعت آن حدود 5/2 هکتار با عمق بین 1 تا 5 متراست که به علت شیرینی آب، به زیستگاه ماهیان و پرندگان آبزی تبدیل شده است. این دریاچه چشم اندازهای جنگلی زیبایی دارد و محوطه اطراق مناسبی نیز در اطراف آن تعبیه شده است.

دریاچه ساهون
این دریاچه در دامنه های جنوب غربی قله دماوند، نزدیک روستای نوا قرار گرفته است. این دریاچه قدیمی و مرداب کنونیف محوطه ای مخصوص اطراق و اقامت موقت دارد.

دریاچه استخر پشت نکا
این دریاچه در جوار روستای استخر پشت، میان دره رودخانه زارم، به صورت گودالی بزرگ و دایره ای شکل قرار گرفته که پیرامون آن پوشیده از مزارع برنج و نیزار است. وسعت حوضچه مرکزی آن بیش از نیم هکتار و حواشی آن در حدود 6 هکتار است. اطراف این دریاچه محوطه ای برای اطراق و استقرار وجود دارد که فاقد امکانات خدماتی است. دسترسی به آن از مسیر یک جاده جنگلی بسیار زیبا از شهر نکا صورت می گیرد.

دریاچه شورمست

این دریاچه در جنوب باختری پل سفید، به فاصله پنج کیلومتر از جاده فیروزکوه در ارتفاعات بیشه ای دامنه البرز مرکزی قرار گرفته است. این دریاچه دارای پنج متر عمق و بیش از یک هکتار وسعت دارد و آب آن نیز مناسب می باشد.

دریاچه عباس آباد
این دریاچه در ارتفاع 400 متری از سطح دریا در جنوب شرقی بهشهر میان جنگل قرار گرفته است وبه دلیل ساخت و سازهایی که شاه عباس در اطراف آن انجام دادف به نام عباس آباد معروف گشته است.
 
دریاچه سد دریوک
این دریاچه که در حدود یک هکتار وسعت دارد، روبروی دره ولی آباد هزارچم ودر دامنه کوه دال کمر قرار گرفته است.

تالاب لپو پلنگان
مجموعه مرداب های لپو،  شیرخان لپو و پلنگان به فاصله یک کیلومتری جنوب دریای خزر و در شرق نیروگاه و شمال منطقه زارغ مرز قرار گرفته اند. این مرداب ها ظاهراً زمانی جزء خزر بوده اند که بعد ها با عقب نشینی دریا به صورت آب باریکه ای جدا باقی مانده اند و با گذشت زمان با آب دریا وسیلاب پر شده اند.

مجموعه تالابی سراندون و بالندون
این مجموعه تالابی در جوار روستای سید محله در 25 کیلومتری ساری به طرف بابلسر قرار گرفته و دارای دو بخش جنوبی( سراندون) و شمالی ( بالندون) است.
آب این تالاب ها شیرین است. درون و پیرامون آنها نیزار و گیاهان مردابی است که با مرغزار و شالیزار احاطه شده است.

تالاب گز
این تالاب  با وسعتی بیش از 50 هکتار در جنوب غربی خلیج میانکاله قرار گرفته است و قسمتی از این خلیج به حساب می آید. این تالاب مأمن وزیستگاه پرندگان بومی و مهاجر است و چشم انداز شبه جزیره میانکاله و جزیره اسمال ساعی را نیز در روبرو دارد. درختان گز و پوشش گیاهی  مردابی، جلوه ای بسیار زیبا و شگفت انگیز به آن بخشیده است. همین ویژه گی های خاص، آن را در زمره تالاب های کم نظیر جهان قرار داده و به ثبت بین المللی هم رسیده است.

مرداب کندوچال
این مرداب در میان جنگل انبوه « فی ین » چالوس قرار گرفته است.

استان مازندران

استان مازندران با 24091 کیلو متر مربع مساحت و 2602008 نفر جمعیت از استان‌های سرسبز شمال فلات ایران است و در کرانه دریای مازندران قرار دارد. این استان در غرب استان گرگان و مشرق استان گیلان می‌باشد و از جنوب با استان‌های سمنان، تهران، قزوین هم مرز است. دریای مازندران نیز مرز شمالی این استان را کاملاً دربر گرفته‌است.
تعداد 15 شهرستان، 36 شهر، 38 بخش و 104 دهستان در مازندران وجود دارد که 43 درصد از شهرها در طول نوار ساحلی واقع شده‌اند.  مازندران تنها استانی است که با سه محور هراز، کندوان و سوادکوه با مرکز کشور مرتبط می‌باشد و چهار فرودگاه دشت ناز ساری، نوشهر، بیشه‌کلا بابلسر و رامسر ارتباط هوایی آن را با بقیه نقاط برقرار ساخته و راه آهن شمال یکی از شعبه‌های اصلی راه آهن سراسری نیز از آن عبور می‌کند. علاوه بر آن جاده ساحلی از رامسر تا بابلسر به طول 220 کیلومتر با فاصله 10 تا 300 متر از کنار دریا می‌گذرد. استان مازندران با حدود 24 هزار کیلومتر مربع مساحت بین 47 دقیقه تا 38 درجه و 5 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 34 دقیقه تا 56 درجه و 14 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است.
براساس آخرین تقسیمات کشوری این استان درحال حاضر با مرکزیت ساری دارای 16 شهرستان به نام‌های آمل، بابل، بابلسر، بهشهر، تنکابن، چالوس، رامسر، سوادکوه، قائمشهر، محمودآباد، نکا، نور، نوشهر، جویبار و گلوگاه است و دارای51 شهر،44 بخش، 113 دهستان و 3697  آبادی می‌باشد.         

 

قدمت 7700 ساله پخت کباب در اروپا

استان‌شناسان در دره رودخانه «تیونگر» هلند، بقایایی از یک تکه گوشت را کشف کردند که در حدود 7700 سال پیش و در عصر حجر کباب شده بود.

به گزارش میراث آریا (chtn)،‌ این گوشت کبابی که نزدیک به هزار سال پیش از ورود نخستین کشاورزان و حیواناتشان به این منطقه بریان شده بود، متعلق به گونه‌ای از گاوهای وحشی منقرض شده‌ به نام «اوروک» بوده است.

باستان‌شناسان بر این باورند که این حیوان یا در دامی گیر افتاده و یا به وسیله تیر و کمان ساخته شده از سنگ چخماق شکار شده است. از سویی دیگر وجود خنجرهایی از جنس سنگ چخماق درکنار استخوان‌ها نشان می‌داد که از آن برای شکاندن استخوان و بیرون کشیدن مغز استخوان استفاده می‌کردند.

دانشمندان معتقدند، شکارچیان پس از کشتن این گاو، آن را کاملا پوست کنده و به طرزی ماهرانه گوشت را از استخوان جدا کرده و پوست و تکه‌های بزرگتر گوشت را نگاه می‌داشتند و استخوان‌های گوشت آلود قفسه سینه گاو را به دلیل موفقیت در امر پوست کندن، روی آتش کباب کرده و می‌خوردند.

دانشمندان، شکارچیان این منطقه را متعلق به اواخر دوره میان‌سنگی معرفی کردند. اقوامی شکارچی که بازی شکار بخشی مهم از فعالیت‌های روزانه آن‌ها بوده و از آنجایی که «اوروک»‌ها عمده منبع غذایی آن‌ها به شمار می‌رفته‌اند از اینرو به سرعت منقرض شدند.

«ویستک پرومل»، سرپرست تیم اکتشاف گفت:‌ جمعیت «اوروک»ها یا گاوهای اوراسیایی، در زمان ورود کشاورزان در حدود 7500 سال پیش کاهش یافت. زیرا کشاورزان با ساخت خانه‌ها، گسترش مزارع و علفزارها در مناطق محل زندگی این حیوانات رفته رفته ‌آن‌ها را منقرض کردند.

آخرین گونه از «اوروک»ها در سال 1627 و در باغ وحشی در لهستان از بین رفت.

شورای میراث جهانی یونسکو 25 منطقه جدید را به فهرست میراث جهانی ا

شورای میراث جهانی یونسکو 25 منطقه جدید را به فهرست میراث جهانی این سازمان اضافه کرد.

به گزارش میراث آریا (chtn)،‌ در سی و پنجمین اجلاس سالایانه یونسکو که در مقر این سازمان در شهر پاریس برگزار شد، 25 منطقه جدید شامل سه منطقه طبیعی، 21 منطقه فرهنگی و یک منطقه مختلط به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شدند.

این مجموعه که پس از روزهای بررسی و نظرخواهی کارشناسان و نمایندگان یونسکو معرفی شد، تعداد اسامی فهرست میراث جهانی یونسکو را به 936 عدد افزایش داد که شامل 183 منطقه طبیعی، 725 منطقه فرهنگی و 28 منطقه مختلط می‌شوند.

در اجلاس سی و پنجم، 35 پرونده متعلق به مناطق فرهنگی، طبیعی و مختلط جهان توسط شورای میراث جهانی یونسکو از تاریخ 19 ژوئن به مدت 10 روز مورد بازبینی قرار گرفتند که در این میان 25 منطقه پذیرفته شدند.

همچنین در بخش میراث جهانی تحت خطر، جنگل بارانزای سوماترا در اندونزی و زیست کره «ریو پلاتانو» در هندوراس در فهرست میراث تحت خطر قرار گرفته و منطقه حفاظتی حیات وحش «ماناس» در هند نیز از این فهرست خارج شد.

کد: 3359

9 باغ ایرانی ثبت جهانی شدند

معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری از ثبت جهانی باغات ایرانی در سی و پنجمین نشست کمیته میراث جهانی در پاریس مقر یونسکو خبر داد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی سازمان میراث‌فرهنگی ، صنایع‌دستی و گردشگری؛ «روح الله احمدزاده کرمانی» با اعلام این خبر گفت: پرونده باغات ایرانی نخستین پرونده‌ زنجیره‌ای جمهوری اسلامی ایران است که در اجلاس یونسکو به ثبت جهانی رسیده است.

او ضمن تبریک این موفقیت بزرگ ، سی ‌وپنجمین نشست کمیته‌ میراث جهانی را حاوی دست‌آوردی نو برای جمهوری اسلامی ایران در حوزه ثبت میراث فرهنگی در عرصه بین‌المللی دانست و اظهارداشت: از میان 187 کشور عضو کنوانسیون میراث جهانی 43 پرونده به کمیته میراث جهانی ارسال شد که تنها یازده پرونده آن به لحاظ محتوایی و فنی مورد تایید قرار گرفت و پرونده جمهوری اسلامی جزء 11 پرونده تایید شده بود.

«احمدزاده» افزود: جمهوری اسلامی ایران همواره در حوزه‌ ثبت جهانی ابتکارات تازه‌ای به خرج می‌دهد و این‌بار در اقدامی منحصر به ‌فرد «باغ ایرانی» را به‌عنوان یکی از تجلّیّات غنی فرهنگ ایرانی معرفی کرد و در نشست مزبور، نخستین پرونده‌ زنجیره‌ای جمهوری اسلامی ایران، با عنوان «باغ ایرانی»، با اختصاص پنج معیار از شش معیار مورد نظر یونسکو ، به ثبت جهانی رسید.

معاون رییس جمهور افزود: پرونده‌ «باغ ایرانی» بر معرّفی و ثبت زنجیره‌ای 9 باغ منحصربه‌فرد ایرانی متّکی است که هر کدام خود الگویی برای نضج، شکل‌گیری و معرّفی مفهوم باغ ایرانی در منطقه بوده‌اند. این نه باغ عبارتند ‌از:«باغ باستانی پاسارگاد فارس»، «باغ ارم شیراز»، «باغ چهل‌ستون اصفهان»،، «باغ فین کاشان»، «باغ اکبریه‌ی بیرجند خراسان جنوبی»، «باغ عبّاس‌آباد بهشهرمازندران»، «باغ دولت‌آباد یزد»،، «باغ پهلوان پور مهریز»، و «باغ شاهزاده‌ ماهان کرمان» هستند.

او تاکید کرد: با توجه به خصلت پرونده‌های زنجیره‌ای این امکان همواره برای جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که براساس استدلالات کافی باغ‌هایی دیگر را نیز،به مجموعه‌ تجلّیّات پرونده‌ خود اضافه کند.

«احمدزاده» با اشاره به اینکه ارائه‌ پرونده‌های زنجیره‌ای به کمیته‌ میراث جهانی پیش از این نیز از سوی برخی کشورهای عضو کمیته مورد پی‌گیری بوده و مواردی نیزاز این جنبه ثبت جهانی شده‌اند ، تصریح کرد: گستردگی هیچ‌یک از پرونده‌های پیشین چه به‌لحاظ پیچیدگی موضوع و چه از نظر دربرگرفتن پهنه‌ای به وسعت یک کشور با پرونده‌ ایرانی قابل مقایسه نیست.

از این جهت، کشور جمهوری اسلامی ایران بار دیگر افتخاری را در اقدام به تدوین و ارائه‌ موفّقیّت‌آمیز پرونده‌های سنگین ثبتی کسب کرده است.

او در ارتباط با اهمیّت و ویژگی‌های باغ ایرانی گفت : باغ ایرانی نماد تعامل انسان با محیط پیرامونش در یک بستر فرهنگی و مذهبی است و فرد ایرانی، با اتکا بر این ابتکار، مفاهیم بلند آسمانی را با تجلّیّاتی قابل‌تطبیق در زمین همراه کرده، بهشتی زمینی را، که یادآور بهشت ازلی موعود است، به نمایش گذاشته است. باغ ایرانی در عین حال بیان‌گر خلاقیّت بی‌بدیل ایرانی است و توانسته علم، هنر، و فنّاوری را، با پیوند مواریث ملموس و ناملموس، به نمایش بگذارد.

رییس سازمان میراث‌فرهنگی با بیان اینکه باغ ایرانی سابقه‌ای بس طولانی در بستر تمدّنی ایرانیان دارد افزود : قدیمی‌ترین باغات ایرانی را می‌توان تا 2550 سال پیش و تا دوره‌ هخامنشیان، ردیابی کرد .

خاطرنشان می‌شود؛ پرونده‌ ایران از مجموع شش معیار قابل‌اتّکا برای تأکید بر ارزش جهانی یک دارایی فرهنگی، بلافاصله، از دیدگاه کمیته‌ میراث جهانی، پنج معیار را به خود اختصاص داد، که این، نیز، در جمع پرونده‌های ثبتی ایرانی، تاکنون، بی‌سابقه بوده است.

سال گذشته هفت اثر میراث فرهنگی معنوی و مادی ایران به ثبت جهانی رسید که شامل آئین‌های مذهبی تعزیه، ورزش‌های پهلوانی و زورخانه‌ای، مهارت‌های سنتی فرش‌بافی فارس، مهارت‌های سنتی فرش‌بافی کاشان و موسیقی مقامی شمال خراسان در بخش میراث معنوی و بازار تبریز و بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در حوزه میراث فرهنگی کالبدی بود.

هم چنین پرونده نوروز باستانی و ردیف موسیقی ایران از جمله آثار ثبت شده در سال 88 بود و تخت جمشید، پاسارگاد استان فارس، ارگ بم، کتیبه بیستون، چغارنبیل خوزستان، میدان نقش جهان اصفهان، تخت سلیمان ، سه کلیسای ارامنه شمال کشور، سازه‌های آبی شوشتر و گنبد سلطانیه نیز از دیگر جلوه‌های میراث‌فرهنگی ایران است که ثبت جهانی شده‌اند.

سی و پنجمین نشست کمیته میراث جهانی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) روز 29 خرداد (19 ژوئن) در پاریس، مقر اصلی دفتر یونسکو آغاز به کار کرد و به مدت یک هفته به کار خود ادامه داد.