قلعه الموت در شمال شرقی روستای گازرخان(قصر خان) و بر فراز صخره ای به ارتفاع ۲۱۶۳ متر از سطح دریا که بلندی صخره از زمینهای پیرامون خود 200 متر و گسترده دژ 20000 متر مربع میباشد قرار دارد. این کوه از نرمه گردن (میان نرمهلات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخرههای پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شدهاند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی است که کوه هودکان با فاصلهای نسبتاً زیاد بر آن مشرف است. . این قلعه یکی از جاذبههای گردشگری استان قزوین محسوب میشود.
محتویات[نهفتن] |
حمدالله مستوفی دربارهٔ این قلعه گفته است که این بنا به دست «داعی الحق حسن بن زید الباقر» بنا شده است.
حسن صباح در سال ۴۸۶ هجری قمری این قلعه را تصرف کرد که اکنون به نام قلعهٔ حسن صباح نیز نامیده میشود.
قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» مینامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش، به دو بخش: قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آنها را «جورقلا» و «پیازقلا» مینامند. طول قلعه حدود یک صد و بیست متر و عرض آن در نقاط مختلف بین ده تا سی و پنج متر متغیر است. دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کمتر از سایر قسمتها آسیب دیده است. طول آن حدود ده متر و ارتفاع آن بین چهار تا پنج متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شرقی این اتاق، دیواری به ارتفاع دو متر وجود دارد که پی آن در سنگ کنده شده و پشت کار آن نیز از سنگ گچ بنا شده است و نمای آن از آخر میباشد. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق در داخل سنگ کوه کندهاند.
در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملاً تخلیله بکنند، دوباره آبدار میشود. احتمال میدهند که این چاله با حوض جنوبی ارتباط داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول دوازده متر و پهنای یک متر قرار دارد که از سطح قلعه پایینتر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول هشت متر و عرض پنج متر در سنگ کندهاند که هنوز هم بر اثر بارندگیهای زمستان و بهار پر از آب میشود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهنسالی که همچنان سبز و شاداب است، جلب توجه میکند. اهالی محل معتقدند که آن را «حسن صباح» کاشته است.
این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد، همان محلی است که حسن صباح مدت سی و پنج سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری مینموده است. در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانوادههای آنها ساکن بودهاند در حال حاضر، آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی مانده است. در جانب شمال این دیواره، ده آخور برای چارپایان، در داخل سنگ کوهکنده شده است. گذشته از آثار دیوار جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع دو متر هم چنان پابرجاست؛ ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمیشود. در این سمت، سه آب انبار کوچک در دل سنگ کندهاند و چند اتاق نیز در سنگ ساخته شده که در حال حاضر ویران شدهاند. بین دو قسمت قلعه؛ یعنی قلعه بالا و پایین، میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن، دیواری محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم کرده است. در حال حاضر، در میان میدان آثار فراوانی به صورت تودههای سنگ وخاک مشاهده میشود که بیشک باقی مانده بناها و ساختمانهای فراوانی است که در این محل وجود داشته و ویران گشتهاند.
بهطور کلی باید گفت، قلعهالموت که دو قلعه بالا و پایین را در بر میگیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخرهای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخرهها ساخته شدهاند؛ از این رو عرض آن بهخصوص در قسمتهای مختلف فرق میکند. از برجهای قلعه، سه برج گوشههای شمالی و جنوبی و شرقی همچنان برپایاند و برج گوشه شرقی آن سالمتر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی قرار دارد. مدخل راه منتهی به دروازه، از پای برج شرقی است و چند متر پایینتر از آن واقع شده است. در این محل، تونلی به موازات ضلع جنوب شرقی قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در دلسنگهای کوه کنده شده است. با گذشتن از این تونل، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوب غربی آن، که روی شیب تخته سنگ ساخته شده است، نمایان میگردد.
این دیوار بر دشت وسیع گازرخان که در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوی که دره الموت رود از آن دیده میشود. راه ورود به قلعه با گذشتن از کنار برج شرقی و پای ضلع جنوب شرقی، به طرف برج شمالی میرود. از آنجا که راه ورود آن در امتداد دیوار، میان دو برج شمالی و شرقی، واقع شده است استحکامات این قسمت، از سایر قسمتها مفصلتر است و آثار برجهای کوچکتری در فاصله دو برج مزبور دیده میشود. دیوارهای اطراف قلعه و برجها، در همه جا، دارای یک دیوار پشتبندی است که هشت متر ارتفاع دارد و به موازات دیوار اصلی بنا شده است و ضخامت آن به دو متر میرسد. از آنجا که در تمام طول سال، گروه زیادی در قلعه سکونت داشته و به آب بسیار نیاز داشتهاند؛ سازندگان قلعه با هنرمندی خاصی اقدام به ساخت آب انبارهایی کردهاند و به کمک آبروهایی که در دل سنگ کندهاند، از فاصله دور، آب را بر این آب انبارها سوار مینمودهاند.
در پای کوهالموت، در گوشه شمال شرقی، غار کوچکی که از آب رو مجراهای قلعه بوده، دیده میشود. آب قلعه از چشمه «کلدر» که در دامنه کوه شمال قلعه قرار دارد، تأمین میشده است. مصالح قسمتهای مختلف قلعه، سنگ (از سنگ کوههای اطراف)، ملاتگچ، آجر، کاشی و تنپوشه هایی سفالی به قطر ۱۰ سانتیمتر است. آجرهای بنا که مربع شکل و به ضلع بیست و یک سانتیمتر و ضخامت پنج سانتیمترند، در روکار بنا به کار برده شدهاند. در ساختمان دیوارها، برای نگهداری دیوارها و متصل کردن قسمتهای جلو برجها به قسمتهای عقب، در داخل کار، کلافهای چوبی بهطور افقی به کار بردهاند. از جمله قطعات کوچک کاشی که در ویرانههای قلعه به دست آمده، قطعهای است به رنگ آبی آسمانی با نقش صورت آدمی که قسمتی از چشم و ابرو و بینی آن کاملاً واضح است. امروزه در دامنه جنوبی کوه هودکان که در شمال کوه قلعهالموت واقع شده است، خرابههای بسیاری دیده میشود که نشان میدهد روزگاری بر جای این خرابهها، ساختمانهای بسیاری وجود داشته است.
در حال حاضر، اهالی محل خرابههای این محوطه را دیلمانده، اغوزبن، خرازرو و زهیرکلفی مینامند. همچنین در سمت غرب قلعه، قبرستانی قدیمی معروف به «اسبه کله چال» وجود دارد که در بالای تپه مجاور آن، بقایای چند کوره آجرپزی نمایان است. در قله کوه هودکان نیز پیهسوزهای سفالین کهن به دست آمده است. سال بنای قلعهالموت در کتاب نزههالقلوب حمدالله مستوفی، دویست و چهل و شش ه - .ق ذکر شده که همزمان با خلافت المتوکل خلیفه عباسی میباشد.
این قلعه در شوال ۶۵۴ هجری قمری بهدستور هلاکو به آتش کشیده و ویران شد و از آن پس بهعنوان تبعیدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از سال ۹۳۰ هجری قمری و ابتدای حکومت شاه طهماسب صفوی تا سال ۱۰۰۶ هجری قمری قلعه کالبدی سالم داشته است.
متاسفانه حفاریهایی که در دورهٔ قاجار برای یافتن گنج در قلعهٔ الموت انجام شده، سبب ویرانی آن شدهاست.
در خرگرد خواف نزدیک جاده آسفالت بنایی دیده میشود که زمانی مهمترین مرکز تعلیم و تربیت بوده است .
کتیبه ی موجود این مدرسه در سال 848 به دستور خواجه غیاث الدین پیر احمد خوافی وزیر شاهرخ میرزا
بنا شده است بدین علت به غیاثیه مشهور گردید این بنا نماینده ی کامل معماری دوره تیموریان است که به
سبک اذری ساخته شده است معمار بنا استاد قوام الدین شیرازی که در حال کار روی بنا فوت کرده است
و کار نیمه تمام وی را برادرش غیاث الدین شیرازی که مجموعه گوهرشاد مشهد و هرات را نیز ساخته است
کامل کرد . مدرسه غیاثیه در دوران شکوهش از بهترین دانشگاههای اسلامی بوده است و دانشمندانی چون
ابوبکر پوشنجی خرجردی ابونصر خرجردی را پرورانده است
مسجد ملک زوزن
روزی به زوزن رونقی در کار بودست نقش عجب بر پنجه معمار بودست
بطور کلی زوزن در قسمت جنوب شرقی و در فاصله 60 کیلومتری خواف واقع شده است با آنکه ناحیه خشک
و بی حاصل است از سابقه پراهمیت تاریخی ویژه ای برخوردار است بطوریکه ملک زوزن در قدیم یکی از سه
مرکز عمده این ناحیه بوده است هم اکنون در قسمت وسیعی از از دشت زوزن میتوان آثار شهری بزرگ را که
براثر زلزله ویران شده را مشاهده کرد . مسجد تاریخی زوزن که در کنار روستای قدیمی واقع گردیده وآثار زیادی
از آن باقی مانده و هم اکنون در حال مرمت و بازسازی میباشد تزئینات فوق العاده ای از کاشیکاری آجرکاری
و گچ بریهای زیبا به چشم می خورد که معرف هنر معماری و تزئینات اوایل قرن هفتم هجری است . در بدنه ایوان
کتیبه ای به خط کوفی وجود دارد که قسمتهایی از آن از بین رفته و در قسمت غربی ایوان قبری وجود دارد که گفته
میشود متعلق به پسر ملک زوزن است یکی دیگر از قسمتهای ایوان راه پله های مارپیچی است که شباهت زیادی
به پله های مدرسه غیاثیه خرگرد دارد یکی از شبستانها به محراب مسجد منتهی میشود که این محراب به تازگی
بر اثر حفاری از زیر آوار بیرون کشیده شده و حاشیه های آن مزین به آیاتی از قرآن مجید است و بیشتر به مینیاتور
شبیه است تا محراب ملوک زوزن همچون ملک سعید و قوام الدین زوزنی به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه مدتی
بر ولایت کرمان و عماد السلام زوزنی و عبدالکافی زوزنی از فضلای بنام زوزن بوده اند آنچه مسلم است این است که
مسجد زوزن متعلق به قرن هفتم و دوره سلجوقی است .
کوشک سلامی
بنای تاریخی زیبایی است که حیات ---------- منطقه خواف را در گذشته های دور به نسل حاضر معرفی میکند .
آنچه مسلم است حدود 800 سال قبل این بنا وجود داشته است قوام الدین ملک زوزن که از جانب سلطان محمد
خوارزمشاه حاکم کرمان بود آن را در سال 607 (ه . ق ) تعمیر کرد .
کشف بنا بدین صورت بوده است که این بنا بصورت تلی از خاک و قلعه مانندی بوده است و زارعان و
دامداران در تعقیب احشام خود در حفره ها به راهروهایی رسیدند و متوجه گردیدند که این بنا مسکونی بوده است
مرحوم قریشی از سال 1326 بعد از 4 سال توانست بنای کوشک را از دل خاک بیرون بیاورد و از ملک نشسنی به
مالک نشینی تبدیل کند .
از خصوصیات این بنا این است که پله های عریض با شیب کم طوری ساخته شده است که سواره میتواند با اسب
از آن بالا برود از لحاظ امنیتی پنجره ها طوری ساخته شده که از داخل بیرون را میتوان دید ولی از پایین و بیرون
داخل را نمی توان دید .
سد سلامی
درفاصله 6کیلومتری شمال شرقی سلامه در دامنه جنوبی ارتفاعات باخرز روی یکی از دره های کناری رودخانه
سلامی احداث شده است آب خروجی از سد در فاصله 700 متری پایاب وارد قنات شهر سلامه میشود ودر یک ونیم
کیلومتری شمال شهر که مظهر قنات است برای آبیاری اراضی کشاورزی هدایت میگردد ارتفاع بند حدود 24 متر و حوضه
آبگیری آن 50 هکتار زمین را می پوشاند عمق آب در بعضی از قسمتها به 18 متر میرسد که حدودا 6متر از عمق بند
را رسوبات پوشانده است گنجایش مخزن بین 4 تا 6 میلیون متر مکعب است این بند مربوط به دوران ساسانیان میباشد
در زمان ملک محمود سیستانی بازسازی و مرمت شده وبعد از وی بدستور خواجه قوام الدین نظام الملک خوافی
مشرف دیوان خراسان در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا بازسازی شده است
مزار خواجه یار
:قبله ی اهل یقین است خواجه یار عاشقان بر گرد او پروانه وار
گرتو ای مسلم بدانی قدر او گرد مدفن آیی اش دیوانه وار
این بنا که معروف به مزار است در جنوب غربی شهر خواف از یک طرف مشرف به کوه خواجه یار و از سوی دیگر
به تپه های مجاور محدود است مجموعه ای است از دو آب انبار و یک مقبره . بنای کوشک مانندی است دو طبقه که در
دوره قاجار ساخته شده 14 متر طول و6/70 متر عرض دارد این بنا مشرف به محوطه ای محصور در دیوار خشکه
چین سنگی است و سکویی بلند بطول 8 متر و عرض 1 متر روی پایه های آجری در میان محوطه واقع شده است
برخی میگویند یکی از یاران امام حسن (ع ) بوده که در زمان این امام و هنگام حمله ایشان به ایران در جنگ با کفار
وزرتشتیان به شهادت رسیده و در همان مکان بخاک سپرده شده است .
یخدو در انتهای خیابان شهید مدرس بنایی پابرجاست که میتوان گفت از قدمت زیادی برخوردار است و آن یخدان یا
یخچال طبیعی است حدود 20 متر ارتفاع 7/5 متر عرض و 15 متر عمق که تمام بدنه از آجرساخته شده است
این یخدان شکل مخروطی دارد
آسیاب بادی های نشتیفان
چشمگیر ترین تاسیسات سنتی در خواف آس بادهاست که با ابهتی تمام سینه سپر باد دارد
آس یعنی نرم شدن دانه زیر سنگ است بدین ترتیب که دو سنگ گرد و مسطح بر هم نهاده سنگ زیرین
در میان میلی آهنین وجز آن از سوراخ میان سنگ زیرین درگذشته و سنگ فوقانی به قوت دست آدمی یا
ستور یا باد یا آب چرخد و حبوب و غیره را خرد و آرد سازد .
نیروی رایگان وفراوان باد از نظر کمی میتواند تعداد زیادی دستگاه را باهم بچرخاند تا جایی که در روستای نشتیفان
تا 40 آسیاب ردیف شده اند منطقه خواف که در مسیر بادهای 120 روزه سیستان قرار گرفته دارای آسیاب بادی های
فراوانی است که پره های چوبی آن توسط بادهای مذکور بحرکت در آمده نیروی حاصل را به سنگ منتقل نموده
به آرد کردن گندم ها می پردازند .
جنگل ناحیهای که از درختهای انبوه پوشیده باشد را جنگل مینامند. در جنگل طبیعی معمولاً درختان کوچک و بزرگ وتنومند بطور نامنظم وهمچنین علفهای خودرو فراوانند.
تعریف دومجنگل مجموعه ای است از درختان، درختچه ها، پوشش گیاهی، جانوران و میکروارگانیسم ها (قارچها، باکتریها و ویروسها) که به همراه عوامل طبیعی غیر حیاتی مانند خاک، آب، دما، باد و ... محیط و رویشگاه (Habit) مشخص و معلومی را به وجود آورده اند.
مقدمه کلیجنگلها در تمام نواحی زمین که قابلیت رشد درخت در آنها وجود دارد و از نظر ارتفاع در زیر خط درخت قرار دارند یافت میشوند، مگر اینکه بارش باران در آنجا کم بوده، یا تناوب آتش سوزیهای طبیعی زیاد باشد. جنگلها عمدتاً شامل تعداد زیادی از گونههای درختان با ارتفاع مختلف میباشند، و در کنار اینها درختچهها و درختان جوان رشد میکنند، که سبب استفاده بهینه از نور آفتاب میشود. یک جنگل به شکل طبیعی اش، محل زندگی بسیاری از جانوران و گونههای گیاهی میباشد، و زیست توده آن در هر واحد سطح، در مقایسه با بیشتر زیست بومها زیادتر میباشد. از دیدگاه بومشناختی، ممکن است یک جنگل از یک درختزار متمایز باشد. جنگل کم و بیش، سایبانی متراکم دارد، و شاخ و برگ درختان به هم میرسند یا این که در هم تنیده میشوند؛ یک درختزار عمدتاً سایبان بازی دارد، که مقداری نور خورشید از بین درختان نفوذ میکند.
بیشتر از تمام مناطق دنیا جنگلهای برگ ریز معتدل بر اثر فعالیتهای انسان تحت تأثیر قرار گرفتهاند. در اکثر مناطق معتدل، نواحی وسیعی از جنگلها برای احداث راههای کشاورزی از بین رفتهاند. این فرآیند چندین قرن پیش در اروپا آغاز شد و منجر به باقی ماندن تعداد کمی از جنگلهای خالی از سکنه شد. در شرق آمریکای شمالی، جنگل زدایی با ورود مهاجران اروپایی آغاز شد اما هنوزبه وسعت آنچه در اروپا رخ داده، نرسیده است.
بوم شناسیدر جنگلهای طبیعی شروع سیکل تمامی و تحملی در جنگل و به تبع آن روند توسعه و پایداری در اکوسیستمهای جنگلی همراه با مرحله تحولی «تخریب» همراه است. بنابراین یک درخت جنگلی پس از رسیدن به سن دیر زیستی فیزیولوژیک، یعنی زمانی که اندامهای مختلف یک درخت جنگلی در نتیجه کهولت سن و پیری، دچار نارسایی شدند، در نتیجه اختلالاتی که در فعالیتهای بیولوژیکی گیاه حادث می شود، که نماد ظاهری آن خشک شدن شاخه ها و اندامهای قسمتهای هوایی درخت (تاج)، کوچک شدن سطح تاج پوشش درخت، پوسیده و توخالی شدن تنه در اثر حمله آفات و بیماریها خواهد بود. در چنین شرایطی با حدوث یک باد سنگین و با بارش سنگین نزولات جوی (بخصوص برف)، ایجاد زلزله، صاعقه، زمین لغزش و سایر عوامل تخریب طبیعی، درختان مزبور افتاده و در نتیجه حرفه هایی در تاج پوشش جنگل ایجاد می شود که در واقع روندهای تحولی در جنگلهای دست نخورده (جنگل بکر) از همین نقطه آغاز می شود. (دلفان اباذری ۱۳۸۱). این مرحله تحول می تواند به طور نسبی طولانی (در یک سیکل طبیعی) و یا کوتاه مدت (در نتیجه حدوث عوامل غیر مترقبه طبیعی) باشد (Emborg و همکاران ۲۰۰۰). به دنبال ایجاد حفره در توده های جنگلی و تابش نور بر عرصه رویشگاه با مساعد بودن شرایط رویشگاهی و وجود بذر مناسب (به لحاظ کمی و کیفی)، گروههای زادآوری به تدریج حفره های موجود را پوشش می دهند که این مرحله از تحول را تحت عنوان «مرحله تحولی تجدید حیات» نامیده می شود. گروههای زادآوری به مرور زمان و در نتیجه رقابت بین آنان بر میزان رشد قطری و ارتفاعی خود می افزاید و در این مرحله تعداد قابل توجهی از نهالها مغلوب واقع شده و به تدریج حذف می شوند. ولی پایه های موجود بر میزان رشد خود همچنان خواهند افزود، این مرحله را در اصطلاح«مرحله تحولی صعود و افزایش رشد» یا «مرحله تحولی تشکیل توده» نامیده می شود. توده های جوان تشکیل شده در حفره ها، در مراحل اولیه به صورت یک جنگل جوان نسبتاً همسال به نظر می رسند که در اصطلاح تحت عنوان «فاز جنگل جوان» نامیده می شوند. در این توده ها به تدریج برخی از پایه ها که از شرایط رویشگاهی مطلوب تری مانند نور، رطوبت، خاک، جهت و ... بهره مند هستند از نظر رشد قطری و ارتفاعی از سایر پایه ها پیشی گرفته و ضمن ایجاد تفاوت آشکوب، تفاوتهایی نیز از نظر قطر نمایان می سازند. در این مرحله جنگل دارای ساختار پلکانی خواهد بود و به عبارت دیگر درختان با قطر و ارتفاع متفاوتی در عرصه جنگل دیده می شوند که در اصطلاح این وضعیت را تحت عنوان «فاز تک گزیده» می توان نامگذاری نمود. با عبور از این مرحله و به تدریج درختان موجود در توده جنگلی به یک ساختار مشخصی می رسند که در آن درختان موجود دارای ارتفاع نسبی برابر (یک آشکوبه) و از نظر قطری نیز نزدیک به هم هستند. در این وضعیت جنگل به ظاهر به توده جنگلی همسال نزدیک است که از آن تحت عنوان «جنگل همسال دروغین» نیز اسم برده می شود، که این مرحله تحت عنوان «مرحله تحولی اپتیمال» نامگذاری می شود. تحولات در جنگل چنانچه تحت مداخلات شدید انسانی قرار نگیرد در جنگلهای طبیعی شمال ایران در یک سیکل طبیعی حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ سال به درازا می کشد (دلفان اباذری ۱۳۸۱ و Korpel 1995). اما در جنگلهایی که تحت مدیریت قرار می گیرند، دخالتهای علمی سبب آن می شود که طول هر یک از این مراحل تحولی را کوتاهتر نموده و در ضمن ارزش های تولیدی درختان جنگلی را نیز افزایش می دهند.] نمونهها
جنگلهای بارانی کاج آمریکای شمالیدر طول ساحل غربی آمریکای شمالی، آب و هوای مرطوب و معتدل، جنگلهای کاج بارانی را که از آلاسکا تا شمال کالیفرنیا امتداد یافتهاند بوجود آورده است. این جنگل منحصر به فرد، مدتهای مدید در معرض تهدید بوده است زیرا میتوان از درختانش برای سوخت و کاغذ سازی استفاده کرد. حدود ۹۰ درصد ازجنگلهای اولیه اکنون کاملاًَ از بین رفتهاند. گرچه جنگلهایی که درختانشان قطع شدهاند معمولاَ دوباره کاری میشوند، اما رستنی های جدید، حیات وحش کمتری را نسبت به جنگلهای اولیه در خود پناه میدهند.
جنگلهای شمالی بارش برف در جنگل و اندازه گیری آن
جنگل ها می توانند با ایجاد سایه باعث تاخیر در ذوب شدن برف ها شود و یا با
ایجاد مانع در انباشتگی برف ، رد تداوم آب شدن برف ها تاثیر گذار باشد.
مدیران جنگل می توانند از یان خصوصیت در کنترل رواناب بهاره متناسب با
نیازهای آبی کشتزارهای مجاور جنگل بهره بگیرند. بعضی از جنگل های مناطق
شمالی امریکا طوری مدیریت می شوند تا بتواند تجمع مقدار برف را افزایش دهند
بدین معنی که درختان را با توجه به وضعیت پستی و بلندی منطقه و جهت وزش
بادهای غالب ، برش می زنند.
اندازه گیری مقدار برف کاری است مشکل ، اما در آبخیز های مناطقی که میزان
بارش در آن زیاد است لازم است مقدار برف روی زمین با عمق برف پشته و مقدار
آب تولید شده از آن را بدانیم . در این مناطق ریزش برف 70-80% مقدار بارش
سالیانه را تشکیل می دهد. این وضعیت سبب ابداع روش های ویژه ای برای اندازه
گیری و اداره ی برف پشته شده است. جنگل بانان در امر اندازه گیری و مدیریت
برف پشته وظیفه ی مهمی به عهده دارند زیرا مناطق برف گیر اغلب جنگلی است و
گفته می شود که تقریبا 75% آب مورد نیاز مناطق امریکای شمالی از این اراضی
جنگلی برف گیر تامین می کند.
منابع آبی –جنگلی در ایران و جهان
بر اساس آمارهای ارائه شده از طرف سازمان هواشناسی
جهان , حجم کل آب دنیا 1.4 میلیارد متر مکعب است. از این مقدار 2.5 درصد را
آب شیرین تشکیل می دهد که تقریبا معادل 35 متر مکعب می باشد. بخش عظیمی از
این آب شرب در سیستم چرخه ی آب به صورت تبخیر به هوا بر می گردد و فقط
41000 کیلومتر مکعب آب باقی می ماند که معادل 35 متر مکعب است. بیشترین
قسمت این آب به صورت آب هرز هدر می رود و چیزی حدود 1000کیلو متر مکعب به
صورت آب شیرین مصرفی دنیا در کشاورزی ،صنعت و مصارف شهری مورد استفاده قرار
می گیرد.این آمار گویای این مطلب که اگر کل آب موجود دنیا به اندازه یک
بشکه 200 لیتری فرض شود . آ ب قابل استفاده ساکنین زمین از آن فقط CC20خواهد
بود. به طوری که 275میلیارد متر مکعب آب موجود در کشور ناشی از نزولات جوی
و ورود آبهای خارج از کشور ، سهم آب شیرین مصرفی بخش های صنعت ، کشاورزی و
شهری حدود 40 میلیارد متر مکعب است. آمارهای فوق بیانگر میزان هدر رفتن آب
شیرین و مصرفی در سطح این کره ی خاکی است. به طوری که اکثر کشورهای دنیا
از جمله کشور خودمان با مسئله ی بحران آب به صورت جدی مواجه هستند. لازم به
ذکر است که منظور از بحران آب کمبود آب نیست بلکه مسئله تنش آبی مطرح است.
متوسط نیاز سرانه هر نفر در سال 800 متر مکعب است که تا سال 2050 میلادی
به 1150 متر مکعب خواهد رسید. بر اساس نوعی تقسیم بندی که در سال 1933 توسط
خانم فالکن مارک صورت گرفت و مورد تائید سازمان کشاورزی و خوار بار جهانی (FAO) وابسته به سازمان ملل متحد نیز واقع شد، کشور های دنیا بر اساس تنش آبی به سه دسته تقسیم بندی می شوند:
1- کشورهای بدون تنش ( با سرانه ی بیش از 1000 متر مکعب در سال)
2- کشورهای با تنش آبی مزمن ( با سرانه ی بیش از 500 تا 1000متر مکعب در سال)
3- کشورهای با تنش آبی مطلق (با سرانهی زیر 500 متر مکعب در سال)
بر اساس این تقسیم بندی ، ایران در حال حاضر در دسته ی (ب) قرار داردو در سال 2050 میلادی به دسته ی (ج) ملحق خواهد شد.
جنگل ها با توجه به اثرات و نقش های انکار ناپذیری که در نظام هیدرولوژیکی
زمین دارند می توانند نقش ارزنده ای در جلوگیری از هرز رفتگی منابع آبی
داشته باشند. جنگل های دنیا با سطحی معادل 3.5 میلیارد هکتار که 26% از سطح
خشکی ها را در بر می گیرند، به سهم خود در جهت حفظ منابع آبی دنیا موثر
بوده و بهینه نمودن این اثر می تواند مورد توجه جدی باشد ، چناچه در
کشورهایی نظیر امریکا و استرلیا سالهاست بر روی این مسئله کار شده است و
هیدرولوژیست های جنگل با استفاده از تکنیک های مهندسی گام های موثری در این
زمینه برداشته اند. درایران نیز جنگل ها با سطحی حدود 12.4 هکتار که حدود
7.4% از خاک کشورمان را تشکیل می دهند.
هیدرولوژی جنگل
کلیه ی اثراتی که جنگل ها و بوته زارها بر روی آب و
هوا ، گردش آب ، فرسایش خاک، سیلابها ، حاصلخیزی خاک، فیزیک دمای ماده و
شدت اندازه ی حرکت آنها در بیوسفر جنگلی می گذارند( ا زنوک تاج درختان تا
انتهای ریشه) را هیدرولوژی جنگل گویند.
بارش در جنگل و اندازه گیری آن
دو مشکل عمده در اندازه گیری بارندگی وجود دارد که
هیچ کدام از آنها به طور کامل برطرف نشده است. اولین مشکل نبود دستگاه
اندازه گیری دقیق و دومین مشکل نصب و به کارگیری دستگاه مورد نظر است.
اولین مشکل را اشتباه دستگاه اندازه گیری و دومین مشکل را اشتباه در نمونه
برداری می گویند.
این اشتباهات در اثر وجود موانع ، صعود هوا برای دامنه ها و بالاخره وجود
بادهای ویژه در مناطق باز و کم وسعت جنگلی حادث می شود. طبق مطالعات آماری
توده های هوایی که ایجاد بارندگی می نمایند به طور متوسط 26 کیلو متر مربع
وسعت دارند لذا اگر از نظر اقتصادی امکان پذیر باشد رد هر 26 کیلومتر مربع
حداقل می بایست یک دستگاه اندازه گیری نصب شود. اندازه گیری بارش در مناطق
جنگلی و اطراف آن مشکلات عمده ای در بردارد. معمولا دستگاه ها در مناطقی
نصب می گردد که به قدر کافی باز شده اند به طوری که هیچ گونه تاج پوششی بین
زاویه ی45 درجه حادث از محل محور دهانه دستگاه وجود نداشته باشد و نیاز به
باز کردن اطراف دستگاه ها در مناطق پر شیب کوهستانی بقدری وسیع است که
عملا این کار غیر محتمل می گردد. بعضی ا زکارشناسان هیدرولوژی جنگل پیشنهاد
کرده اند که دستگاها را روی میله های بالاتر ا زتاج پوشش درختان قرار دهند
اما این وضعیت اثر جریان های باد را به طور شدیدی در دهانه باران گیر
دستگاه افزایش می دهد . باز کردن جنگل در اطراف دستگاه تا اندازه ای عنوان
یک حفاظ را دارد و معمولا برآورد قابل قبولی را از کل باران به دست می دهد.
اثرات جنگل در توزیع مجدد بارش
پوشش گیاهی به ویژه در جنگل ها اثرات مهمی در توزیع و پراکنش در طی ریزش دارد. کل بارش به سه طریق پراکنده می گردد:
1- قطراتی از باران که به وسیله ی شاخ و برگ درختان دریافت می شود برگاب نام دارد.
2- قطراتی را که بدون برخورد به اندام درختان می گذرند و یا از تاج پوشش آنها به زمین می ریزند میان گذر نام دارند.
3- آن قسمت از باران را که به وسیله ی شاخ و برگ درختان و ساقه ی آنها جمع آوری می شود و به زمین می رسند ساقاب نام دارند.
میان گذر و ساقاب مقدار خالص باران را نشان می دهند که بستگی به مقدار
باران ، گونه ی گیاهی و فصل سال دارد. در مناطق جنگلی خالص بارش ممکن است
از صفر درصد در باران های خفیف تا بیش از 95% مقدار بارش ناخالص ، در باران
های شدید تغییر کند.
گردآورنده :ریحانه عبدی
باد
محلی دیزباد از جمله بادهای مهم در استان خراسان رضوی است که در قسمتهایی
از شهرستانهای نیشابور و مشهد می وزد و با توجه به شرایط مناسبی که دارا می
باشد ، یک باد اقتصادی محسوب می گردد . این باد با گسترش تفکر استفاده از
انرژی های نو در سطح جهان و کشور بعنوان کانون تامین انرژی آینده منطقه مد
نظر قرار گرفته است .
نگارنده
در این مقاله کوتاه که بیشتر آن را از پایان نامه کارشناسی ارشد خود
استخراج کرده ؛ قصد دارد تا همکاران گرامی بصورت کوتاه از وضعیت این باد و
شرایط آن برای تولید انرژی آماده شوند . امید است مورد توجه قرار گرفته و
نگارنده را از خطاهای احتمالی ، آگاه نموده تا ضمن تبادل علمی ، شناخت
بیشتر و بهتری نسبت به یکی از پدیده های جغرافیایی منطقه خود پیدا نماییم .
1- موقعیت جغرافیایی منطقه وزش باد
این
منطقه در جنوب شرقی و جنوب شهرستان نیشابور در جنوب ارتفاعات بینالود واقع
شده است و به لحاظ مختصات جغرافیایی بین درجه 35 و 55 دقیقه تا 36 درجه و
10 دقیقه عرض شمالی و درجه 58 و 54 دقیقه تا 59 درجه و 26 دقیقه طول شرقی
محدود می باشد . از نظر آب و هوایی جزو مناطق نیمه بیابانی است . ارتفاع
متوسط این منطقه از سطح دریا تقریباً 1300متر می باشد که از شرق به غرب بین
1455 تا 1150 متر اختلاف ارتفاع را نشان می دهد . شرایط توپولوژی منطقه و
همجواری آن با رشته کوههای بینالود در راستای شرق به غرب در سمت شمال و
ارتفاعات منطقه فریمان و تربت حیدریه در جنوب ، یک دالان طبیعی باد تحت
تاثیر اختلاف فشار هوا را ایجاد نموده است . این دالان از حوالی روستای
امام تقی ( بخش احمد آباد مشهد ) شروع می شود ، در گستره تقریبی خود از
جنوب شهرستان های نیشابور و سبزوار عبور کرده و به کویر می پیوندد. این باد
علاوه بر دشت دیز باد ( که قسمتی از دشت نیشابور است)، بخش های زبرخان ،
مرکزی ، تحت جلگه، میان جلگه و طاغنکوه نیشابور را تحت تاثیر قرار می دهد .
البته در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی شمال و جنوب شهرستان نیشابور این
باد سرعت چندانی پیدا نمی کند .
«« در جهان هیچ چیز بهتر از راستی نیست »»
گزارش تصویری/ بزرگداشت دکتر محمد حسن گنجی |
|
دکتر محمد حسن گنجی پدر جغرافیای ایران دکتر سید رحیم مشیری عضو هیئت علمی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران دکتر ابراهیم باستانی پاریزی عضو هئیت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران عکس/ سپند بختیاری |
این ایده عجیب زائیده ی ذهن مهندسان ناسا و یکسری از اخترشناسان آمریکایی ست که معتقدند این روش حدود ۶ بیلیون سال به عمر سیاره ما اضافه می کند، به عبارت دیگر عمر مفید زمین ۲ برابر خواهد شد! برای این کار طرح هایی هم ارائه داده اند.
جالب است بدانید که برای این کار نیاز به نیروی عظیمی برای حرکت دادن کره زمین نیست.. فقط کافی ست یک ستاره ی دنباله دار را به سمت زمین هدایت کنند.
دکتر Laughlin که در مرکز تحقیقات ناسا در کالیفرنیا کار می کند گفته است که برای این کار فقط لازم است یک ستاره ی دنباله دار و یا شهاب آسمانی را به سمت زمین هدایت کنیم به طوری که با سرعت از کنار و نزدیک زمین رد بشود و به این طریق می توان از نیروی گرانشی شهاب که روی زمین اثر خواهد گذاشت استفاده کرد. در نتیجه ی اینکار سرعت مداری زمین افزایش پیدا می کند و به یک مدار بالاتر می رود که از خورشید دورتر است و به این ترتیب به یک منطقه ی خنک تر هدایت می شویم.
همچنین این مهندسان گفته اند که پس از این کار، باید این ستاره ی دنباله دار را به سوی زحل یا مشتری هدایت کرد تا روند رو به عقب اتفاق بیفتد و انرژیش را از یکی از این ۲ سیاره غول آسا بگیرد. بعدها مدارش آن را دوباره به سمت زمین برخواهد گرداند و این روند همچنان تکرار خواهد شد!
این گروه گفته اند که هدفشان در نجات کره زمین کاملا جدی ست و تنها چیزی که احتیاج دارند پرتاب یک موشک شیمیایی به یک شهاب آسمانی یا ستاره ی دنباله دار است که در زمان مقرر باعث آتش گرفتنش بشود که چنین دانشی همین حالا هم وجود دارد!
این طرح جنبه های نگران کننده ی زیادی دارد. مهندسین هوافضا باید برای هدایت شهاب و یا ستاره ی دنباله دار به سمت زمین نهایت دقت را بکنند زیرا کوچک ترین اشتباهی در این زمینه، کره زمین رو به مداری جلوتر خواهد برد (مدار آتش) و عواقب ویرانگری را در پی خواهد داشت. کباب شدن محیط زیست زمین کم ترین آن ها خواهد بود.
دریاچه ساهون
این دریاچه در دامنه های جنوب غربی قله دماوند، نزدیک روستای نوا قرار
گرفته است. این دریاچه قدیمی و مرداب کنونیف محوطه ای مخصوص اطراق و اقامت
موقت دارد.
دریاچه استخر پشت نکا
این دریاچه در جوار روستای استخر پشت، میان دره رودخانه زارم، به صورت
گودالی بزرگ و دایره ای شکل قرار گرفته که پیرامون آن پوشیده از مزارع برنج
و نیزار است. وسعت حوضچه مرکزی آن بیش از نیم هکتار و حواشی آن در حدود 6
هکتار است. اطراف این دریاچه محوطه ای برای اطراق و استقرار وجود دارد که
فاقد امکانات خدماتی است. دسترسی به آن از مسیر یک جاده جنگلی بسیار زیبا
از شهر نکا صورت می گیرد.
دریاچه شورمست
این دریاچه در جنوب باختری پل سفید، به فاصله پنج کیلومتر از جاده فیروزکوه
در ارتفاعات بیشه ای دامنه البرز مرکزی قرار گرفته است. این دریاچه دارای
پنج متر عمق و بیش از یک هکتار وسعت دارد و آب آن نیز مناسب می باشد.
دریاچه عباس آباد
این دریاچه در ارتفاع 400 متری از سطح دریا در جنوب شرقی بهشهر میان جنگل
قرار گرفته است وبه دلیل ساخت و سازهایی که شاه عباس در اطراف آن انجام
دادف به نام عباس آباد معروف گشته است.
دریاچه سد دریوک
این دریاچه که در حدود یک هکتار وسعت دارد، روبروی دره ولی آباد هزارچم ودر دامنه کوه دال کمر قرار گرفته است.
تالاب لپو پلنگان
مجموعه مرداب های لپو، شیرخان لپو و پلنگان به فاصله یک کیلومتری جنوب
دریای خزر و در شرق نیروگاه و شمال منطقه زارغ مرز قرار گرفته اند. این
مرداب ها ظاهراً زمانی جزء خزر بوده اند که بعد ها با عقب نشینی دریا به
صورت آب باریکه ای جدا باقی مانده اند و با گذشت زمان با آب دریا وسیلاب پر
شده اند.
مجموعه تالابی سراندون و بالندون
این مجموعه تالابی در جوار روستای سید محله در 25 کیلومتری ساری به طرف
بابلسر قرار گرفته و دارای دو بخش جنوبی( سراندون) و شمالی ( بالندون) است.
آب این تالاب ها شیرین است. درون و پیرامون آنها نیزار و گیاهان مردابی است که با مرغزار و شالیزار احاطه شده است.
تالاب گز
این تالاب با وسعتی بیش از 50 هکتار در جنوب غربی خلیج میانکاله قرار
گرفته است و قسمتی از این خلیج به حساب می آید. این تالاب مأمن وزیستگاه
پرندگان بومی و مهاجر است و چشم انداز شبه جزیره میانکاله و جزیره اسمال
ساعی را نیز در روبرو دارد. درختان گز و پوشش گیاهی مردابی، جلوه ای بسیار
زیبا و شگفت انگیز به آن بخشیده است. همین ویژه گی های خاص، آن را در زمره
تالاب های کم نظیر جهان قرار داده و به ثبت بین المللی هم رسیده است.
مرداب کندوچال
این مرداب در میان جنگل انبوه « فی ین » چالوس قرار گرفته است.
شورای میراث جهانی یونسکو 25 منطقه جدید را به فهرست میراث جهانی این سازمان اضافه کرد.
به گزارش میراث آریا (chtn)، در سی و پنجمین اجلاس سالایانه یونسکو که در
مقر این سازمان در شهر پاریس برگزار شد، 25 منطقه جدید شامل سه منطقه
طبیعی، 21 منطقه فرهنگی و یک منطقه مختلط به فهرست میراث جهانی یونسکو
اضافه شدند.
این مجموعه که پس از روزهای بررسی و نظرخواهی کارشناسان و نمایندگان یونسکو
معرفی شد، تعداد اسامی فهرست میراث جهانی یونسکو را به 936 عدد افزایش داد
که شامل 183 منطقه طبیعی، 725 منطقه فرهنگی و 28 منطقه مختلط میشوند.
در اجلاس سی و پنجم، 35 پرونده متعلق به مناطق فرهنگی، طبیعی و مختلط جهان
توسط شورای میراث جهانی یونسکو از تاریخ 19 ژوئن به مدت 10 روز مورد
بازبینی قرار گرفتند که در این میان 25 منطقه پذیرفته شدند.
همچنین در بخش میراث جهانی تحت خطر، جنگل بارانزای سوماترا در اندونزی و
زیست کره «ریو پلاتانو» در هندوراس در فهرست میراث تحت خطر قرار گرفته و
منطقه حفاظتی حیات وحش «ماناس» در هند نیز از این فهرست خارج شد.