جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

جغرافیا توسعه پایدار زندگی بهتر

کاری از کارشناس ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین

استخراج طلا از فاضلاب شهری!

استفاده از این مواد شیمیایی همیشه بحث برانگیز بوده است، زیرا ورود آنها به آبهای زیرزمینی موجب آلودگی می‌شود.

محققان راهی برای استخراج طلا و سایر فلزات ارزشمند از فاضلاب یافته‌اند.

به گزارش ایسنا ، گروهی از دانشمندان طرحی برای استخراج طلا و فلزاتی نظیر نقره و پلاتین از فاضلاب‌های خانگی کشف کرده‌اند.

انجام این کار در نهایت به کاهش نیاز به استخراج این مواد و کاهش میزان ورود آنها به طبیعت می‌انجامد و در عین حال فاضلاب را هم به منبعی برای درآمد تبدیل می‌کند. فضولات انسانی تنها بخشی از فاضلاب‌های خانگی هستند.

کاتلین اسمیت، دانشمند سازمان زمین شناسی ایالات متحده آمریکا اظهار کرد: انواع نانوذرات موجود در منابعی مانند پاک کننده‌ها، شامپوها و نیز مواد ضدباکتری وارد فاضلاب خانگی شده و با فضولات انسانی ترکیب می‌شوند.

پس از پایان فرآیند تصفیه فاضلاب، حدود 50 درصد از مواد جامد فاضلاب به کود تبدیل شده و نیمه دیگر در محل‌های دفن زباله قرار می‌گیرد. به علت وجود فلز در این مواد جامد نمی‌توان از آن برای کود استفاده کرد.

گروهی از محققان، از مواد شیمیایی برای خارج کردن این فلزات از داخل مواد جامد موجود در فاضلاب استفاده کردند. نوع مشابه این مواد شیمیایی، در استخراج بعضی از فلزات مانند طلا از سنگ معدنی استفاده می‌شود.

استفاده از این مواد شیمیایی همیشه بحث برانگیز بوده است، زیرا ورود آنها به آبهای زیرزمینی موجب آلودگی می‌شود.

محققان به منظور ارزیابی اقتصادی این شیوه، از میکروسکوپ الکترونی برای بررسی مواد جامد فاضلاب‌های شهری کوچک و بزرگ و روستایی استفاده کرده‌اند.

نتایج این بررسی در نشستی در امریکا ارائه شده است.








حال و هوای نوروز در کازرون (گزارش تصویری)


تاریخ انتشار:

تصاویری از حال و هوای میدان شهدا کازرون…

hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (1) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (2) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (3) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (4) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (5) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (6) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (7) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (8) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (9) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (10) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (12) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (13) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (14) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (15) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (16) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (17) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (18) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (19) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (20) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (21) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (22) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (23) hal o havaye nowrooz dar kazeroon fars (24)

تصاویر از علیرضا گلچین


فرماندار و دادستان کازرون قهرمان تالابی سال 93 کشور

با صدور سند مالکیت رسمی برای چهارهزار هکتار از اراضی دریاچه پریشان روی داد:
به گزارش کازرون نما، درپی اقدامات ویژه دادستان عمومی و انقلاب کازرون در صدور سند مالکیت رسمی برای چهارهزار و 700 هکتار از اراضی دریاچه پریشان با همکاری اداره منابع طبیعی و پشتیبانی اداره حفاظت محیط زیست، فرماندار و دادستان این شهرستان به عنوان قهرمان تالابی سال 93 کشور معرفی شدند.

دادستان عمومی و انقلاب کازرون گفت : طی چندماهه اخیر سند مالکیت رسمی برای چهارهزار هکتار از اراضی دریاچه پریشان در این شهرستان صادر شده است .

به گزارش کازرون نما به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دادگستری فارس ، درپی اقدامات ویژه دادستان عمومی و انقلاب کازرون در صدور سند مالکیت رسمی برای چهارهزار و 700 هکتار از اراضی دریاچه پریشان با همکاری اداره منابع طبیعی و پشتیبانی اداره حفاظت محیط زیست، فرماندار و دادستان این شهرستان به عنوان قهرمان تالابی سال 93 کشور معرفی شدند.

روابط عمومی دادگستری کل استان فارس اعلام کرد : پس از تاکیدات رئیس کل دادگستری استان فارس بر حفظ حقوق بیت المال و حراست از منابع و اراضی ملی و اقدامات عملیاتی دادگستری فارس در رفع تصرف 15 هکتار از اراضی بستر رودخانه قره آقاج در حوزه قضایی قیرو کارزین، مسدود شدن 200 حلقه چاه غیر مجاز در بخش جره و بالاده و همچنین رفع تصرف از 1172 هکتار از مراتع شهرستان اقلید اقدامات موثر دادستان عمومی و انقلاب کازرون در راستای حراست از تالاب پریشان در روز جهانی تالاب ها مورد تقدیر قرار گرفت.

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کازرون در روز جهانی تالاب ها گفت: پس از بازدیدهای صورت گرفته از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و مراجع بین المللی مشارکت کننده، از فرماندار و دادستان کازرون به لحاظ حفظ و حراست از تالاب پریشان تقدیر شد.

نصراله ایزدی خواه در مورد اقدامات قضایی صورت گرفته در راستای احیا و حراست از تالاب پریشان با اشاره به خلع ید و رفع تصرف از یک هزار و 85 هکتار از اراضی بستر تالاب پریشان گفت: در این خصوص سه مورد از تغییرات غیر مجاز کاربری اراضی کشاورزی در حریم تالاب بود که با دستور قضایی تخریب و اراضی مطابق قانون به شکل سابق بازگردانده شد.

دادستان عمومی و انقلاب کازرون همچنین با اشاره به ممانعت از احداث جاده در تالاب پریشان خاطر نشان کرد: با پیگیری های انجام شده در حوزه های اجرایی و حمایت های قضایی با تعیین جاده جایگزین از وارد آمدن آسیب در تالاب پریشان جلوگیری شد.

ایزدی خواه همچنین ادامه داد: در راستای حفظ و حراست از تالاب پریشان وضعیت حقوقی چشمه های تامین کننده آب تالاب بررسی شد.

وی در پایان با تاکید بر ادامه اقدامات قضایی برای حفاظت از تالاب پریشان تصریح کرد: پیش از این بیش از 200 حلقه چاه غیر مجاز در حوزه آبریز دریاچه پریشان مسدود شده بود و همچنان مساله حراست از این منبع ملی و زیستی استان در دستور کار قضایی قرار دارد.

گفتنی است، تالاب پریشان در شرق کازرون و در منطقه حفاظت شده ارژن واقع شده و یکی از تالاب های ثبت شده در کنوانسیون رامسر است که از طرف سازمان جهانی یونسکو به عنوان ذخیره گاه زیست کره شناخته شده است.

انتخاب و معرفی قهرمان تالاب هرساله همزمان با برگزاری مراسم روز جهانی تالاب ها در سه بخش علمی، مدیریت اجرایی حفاظت و احیاء تالاب ها و مشارکت مردمی به اشخاص حقیقی یا حقوقی که فعالیت های شاخص و برجسته ای درراستای حفاظت از تالاب ها به انجام رسانیده اند؛ تعلق می گیرد

نظرات بینندگان

نام:

ایمیل:

* نظر:

شگفتی های ساحل


وقتی کسی اسم ساحل رو میاره احتمالا همه ی ما ساحلی با شن های قهوه ای و یا کرم رو به یاد میاریم که موج ها تند و تند بهش میرسن. اما مکان های شگفت انگیزی روی این کره خاکی وجود داره که با تصورات ما ممکنه خیلی فرق داشته باشن. همین چیزهاست که دنیای رو به جای خوبی برای زندگی کردن تبدیل می کنه.

به طور کلی شن و ماسه هر ساحل بستگی به موادی داره که موجهای اون منطقه با خودشون حمل کرده، و یا بهش برخورد می کنند. چیزهایی مثل :سنگ ها، مرجان ها ،صدف ها و حتی شیشه ها. برای مثال سواحل سبز رنگ از باقی مانده ی فوران آتش فشان ها تشکیل شدن و سواحل سیاه نیز همینطور. اما سواحل صورتی برمودا توسط مرجان ها به این رنگ در اومدن.

 

17 ساحلی که به دلایلی با تصورات ما متفاوتند رودر این مطلب با هم می بینیم. میخوایم بهانه های جدیدی برای پیدا کردن حس شگفتی نسبت به دنیا و طبیعت اطرافمون پیدا کنیم.

 

 ۱ . ساحل منحصر به فرد شیشه ای در کالیفرنیا

ساحل شیشه ای در نزدیکی fort Bragg پس از سالها ریختن زباله ها توسط مردم محلی در خیزاب کنار دریا شکل گرفت.ریختن زباله در نهایت ممنوع شد اما شن های از جنس شیشه باقی ماندند.

1 2

 

2. ساحل مخفی در Marieta مکزیک

گفته می شه این ساحل پس از اینکه دولت مکزیک از جزیره های غیر مسکونی برای تمرین در هدف گیری در دهه های ۱۹۰۰ استفاده می کرده ،تشکیل شده.

3 4

 

3. ساحل مالدیو که مثل آسمان درخشان

این نور های درخشان در این ساحل توسط فیتوپلانکتون های میکروسکوپی و درخشان وقتی به ساحل می رسند تولید میشه.

5 6

 

4. ساحلCathedrals در Ribadeo، اسپانیا

قوس ها و دیواره های نگه دارنده ی آنها در این ساحل توسط ضربه های آب که هزاران سال به ساحل میزده تشکیل شده.

7

۵ . ساحل صورتی در باهاماس

شن وماسه این ساحل صورتی توسط باقیمانده ی مرجان های شسته شده که به قطعه های ریزی تبدیل و پراکنده شده به این شکل درآمده است.

8 9

 

6. فرود هواپیما در ساحل MAHO ،سنت مارتین

10

 

7. Jokulsarlon، ایسلند

شن و ماسه ی سیاه این ساحل در تضاد زیبایی با تکه های سفید و شیشه ای یخ است

11 12

 

8. Moeraki Boulders(تخم اژدها) در ساحل Koekohe ، نیوزیلند

این سنگ های گرد بر روی این ساحل نیوزیلندی از سخت شدگی سنگ های رسوبی تشکیل شده و حتی سخت تر از زمین های رسوبی اطرافشون هستند.و توسط موج ها به این شکل هموار دراومدند.

13 14 15

 

9. شن های سبز در Kourou، گویان فرانسوی

16

 

10. ساحل سبز Papakōlea ،هاوایی

شن های سبز در این ساحل توسط الیوین معدنی از گدازه های سرد شده در آب دریا شکل گرفته و به این رنگ دراومده.

17 18

 

11. ساحل Giants causeway (در گاه های بزرگ)،ایرلند

این ساحل در حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون سال پیش زمانی که گدازه های بازالت به این سطح راه یافت و سرد شد تشکیل شده و این ترک خوردگی ها و ستون های عظیم رو شکل داد.

19 20

 

12. ساحل Punaluu با شن های مشکی ،هاوایی

شن های سیاه این ساحل توسط سرد شدن سریع گدازه های بازالت که منفجر شده و به دریا جریان یافته تشکیل شده.

21 22

 

13. ساحل قرمز ،Rabida، گالپاگوس

شن و ماسه این ساحل قرمز به علت اکسیداسیون مواد مذاب سرشار ازآهن به این رنگ دراومده ، ویا همچنین به دلیل شستن رنگ دانه های مرجانی توسط آب باشه.

23 24

 

14. ساحل صدفی ،Shark bay، استرالیا

آب این ساحل بسیار شور است و این باعث شده این صدف ها که بدون کنترل تکثیر میشن توسط شکارچیان طبیعی خودشون بسیار شکار میشن . و فراوانی این نرم تنان باعث شده سواحل با صدف آنها پر شود .

25

 

 

 

 

15. ساحل بنفش Pfeiffer ،کالیفرنیا

شن های بنفش این ساحل زمانی تشکیل شدند که منگنز موجود در تپه های اطراف این ساحل شسته شدن و به دریا ریختن.

26

27

 

16. ساحل Vik ایسلند

ساحل های سیاه رنگ به این دلیل در ایسلند زیاد وجود دارن چون ایسلند سرزمینی است که فعلیت های آتش فشانی زیادی در آن است.

28

 

17. ساحل Cave(غار) ، Algarve پرتقال

این ساحل متشکل از سنگ های آهک است که به راحتی فرسایش می شوند و باعث میشه غارهای دریایی مثل این رو تشکیال بده.

29

 


فاضلاب وارد کارون شد


 مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان نسبت به ادامه ورود فاضلاب خام به رودخانه‌های استان به ویژه سرریز فاضلاب به رودخانه کارون هشدار داد.

احمدرضا لاهیجان‌زاده در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: در حال حاضر رودخانه‌های کارون و دز آب آشامیدنی نزدیک به 4 میلیون نفر را تامین می‌کنند. افزون بر آن نیز تامین آب بخش عمده‌ای از محصولات کشاورزی کشور که در استان خوزستان تولید می‌شوند، توسط این رودخانه‌ها صورت می‌گیرد.

وی ادامه داد: با این شرایط، فاضلاب انسانی و خانگی تعداد زیادی از روستاها به همراه تعدادی از شهرهای بزرگ به صورت خام و تصفیه نشده وارد کارون و دز می‌شود.فاضلاب خام و تصفیه نشده حاوی انواع انگل‌ها، آلودگی‌های میکروبی، فلزات سنگین و ترکیبات آبی خطرناک است که این ترکیبات می‌تواند بر روی آب شرب و محصولات کشاورزی آثار سوء داشته باشند.

لاهیجان‌زاده افزود: همچنین برخی از پتروشیمی‌های خوزستان، پساب خود را وارد رودخانه می‌کنند که موجب ایجاد آلودگی‌های زیست‌محیطی در منطقه شده است. پتروشیمی بندر ماهشهر، پتروشیمی فارابی و پتروشیمی رازی از جمله این پتروشیمی‌ها هستند. برای جلوگیری از ادامه روند سرریز فاضلاب پتروشیمی‌ها به رودخانه‌های استان از طریق مراجع قضایی اقدام شده است

مخالفت مجدد محیط زیست با قطع درختان باغ پسیان


مخالفت مجدد محیط زیست با قطع درختان باغ پسیان
/ درخواست از شورای شهر تهران برای توقف ساخت هتل
مدیرکل محیط زیست استان تهران با بیان اینکه محیط زیست مخالفت خود را با تغییر کاربری باغ پسیان در کمیسیون ماده 5 اعلام کرده است، گفت: بر اساس دستورات مقام معظم رهبری، حفظ باغات و تغییر کاربری آنها باید برای تمام ارگانها در اولویت باشد.

محمد هادی حیدرزاده در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: تغییر کاربری ها براساس طرح جامع و تفضیلی براساس ماده پنچ شهرداری که ماموریت تغییر کاربری را برعهده دارد، تصویب می شود.

به گفته وی، سازمان محیط زیست به همراه سازمان میراث فرهنگی، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی و شهرداری اعضای کمیسیون ماده پنج هستند.

مدیرکل محیط زیست استان تهران اظهار داشت: در تمام استانها یک کمیسیون ماده پنج تشکیل می شود اما در تهران هم در استان و هم در پایتخت این کمیسیون تشکیل می شود.

حیدرزاده با بیان اینکه هر یک از اعضای کمیسیون در خصوص مصوبات یک رای دارند، تصریح کرد: سازمان محیط زیست اصولا با تغییر کاربری باغات و فضای سبز مخالف است اما از آنجایی که یک رای برابر سایر اعضا دارد مخالفت محیط زیست، نقش چندانی در جلوگیری از تغییر کاربری ها ندارد.

وی تاکید کرد: سازمان محیط زیست همانطور که در گزارشها مستند است با تغییر کاربری باغ پسیان در خیابان ولیعصر به هتل 15 طبقه مخالف بوده و این مصوبه را امضا نکرده است.

حیدرزاده تاکید کرد: براساس دستورات مقام معظم رهبری از آنجایی که وضعیت فضای سبز در کشور و در تهران چندان مناسب نیست سازمان محیط زیست با هرگونه تغییر کاربری این فضاها مخالف است و ساخت این هتل را به جای باغی که بیش از 100 اصله درخت دارد، مناسب نمی داند.

مدیر کل محیط زیست استان تهران گفت: این در حالی است که برای ساخت هتل فضاهای خالی و زمینهای بایر در نقاط مختلف شهر بسیار زیاد است که می توان از آنها استفاده کرد که به عنوان مثال می توان به ساخت هتل اسپیناس 2 که در حال حاضر در منطقه سعادت آباد در دست اجراست، اشاره کرد.

وی افزود: البته در مواردی که کاربری ضروری مانند بیمارستان و یا درمانگاه لازم است ساخته شود سازمان محیط زیست بررسی های لازم را برای تغییر کاربری انجام می دهد اما در سایر موارد حذف فضای سبز را در شهری مانند تهران با این همه آلودگی مناسب نمی داند.

حیدرزاده با بیان اینکه ثبت ملی خیابان ولیعصر به خاطر چنارهای آن است اظهار داشت: نه تنها ساخت این هتل که بسیاری از مسائل دیگر از جمله ورود فاضلاب به پای این درختان موجب تخریب روز افزون چنارهای ولیعصر شده لذا محیط زیست از شورای شهر تهران درخواست می کند که در صورت امکان از موضوع تغییر کاربری باغ پسیان را در شورای عالی شهرسازی مطرح کرده و با در نظر گرفتن اهمیت این باغ از بعد زیست محیطی میراثی و زیبایی خیابان ولیعصر تغییر کاربری آن را متوقف کند

صدای پای آب نه، صدای فاجعه می‌آید!


صدای پای آب نه، صدای فاجعه می‌آید!


آثار فاجعه آمیز بحران آب در کشور نزدیک‌تر از آن است که انکار می‌شد و نزدیک‌تر از آن است که کم اهمیت شمرده می‌شد. نزدیک‌تر از آن است که پیش بینی می‌شد و حتی نزدیک‌تر از آنکه بتوان چندان کاری کرد.  

هشدارها و پیش‌بینی‌ها

دو سال قبل، «ناسا» و «مرکز ملی تحقیقات جوی آمریکا» در مطالعه‌ای نشان داده بودند که در خاورمیانه، از جمله ایران، یک دوره‌ی ۳۰ ساله‌ی خشکسالی در راه است. بنا به همین تحقیق، در فاصله سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۲ بخش‌هایی از ترکیه، سوریه، عراق و ایران، ۱۴۴ کیلومتر مکعب از کل ذخیره‌ی آب شیرین خود را از دست داده‌اند. یعنی به اندازه‌ی دریاچه‌ی بحرالمیت در اردن. ۶۰ درصد از این آب‌ها با استخراج از سفره‌های آب زیرزمینی منطقه به دست آمده است. 

سال پیش، دکتر عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی، گفته بود که با حفر بیش از ۶۵۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز، بیلان منفی برداشت آب که در ابتدای انقلاب زیر ۱۰۰ میلیون متر مکعب بوده تا سال ۹۲، ۱۱۰ برابر شده و به ۱۱ میلیارد متر مکعب رسیده است. او هشدار داده بو که «۲۵ سال دیگر جنوب البرز و شرق زاگرس غیرقابل سکونت می‌شود».

دکتر ناصر کرمی، اقلیم شناس، می‌گوید ظرف ۳۰سال گذشته، ۷۰درصد از آب‌های زیرزمینی که طی هزاران‌ سال ذخیره شده، مصرف شده است. به گفته‌ی دکتر کرمی درحالی که بنا به شاخص‌های معمول تنها می‌توان تا حد ۲۰ درصد از آب‌ها را برای مصرف استفاده کرد، ما در ایران در حال حاضر به ۸۰درصد مصرف رسیده‌ایم. و این یعنی گذر از خط بحران. دکتر کرمی از «ضرورت» تعصیل کشاورزی سخن می‌گوید.

مقامات رسمی بیدار می‌شوند!؟

حالا پس از سال‌ها بی‌توجهی به هشدارهای متخصصان داخلی و سازمان‌های بین المللی، مقامات رسمی به روشنی از ابعاد محدودی از فاجعه پرده برمی دارند. اکنون عضو کمیسیون انرژی مجلس خبر از احتمال ممنوع شدن کشاورزی در ۱۳ استان می‌دهد. او در اشاره – فقط به گوشه‌ای از مشکلات - می‌گوید «سال ۸۷ اعلام شده بود که مناطق شمالی استان کرمان و شهرستان‌هایی چون سیرجان، رفسنجان، زرند و شهربابک فقط تا مرز ۱۰ سال آینده آب شرب خواهند داشت. ۶ سال از این ده سال سپری شده و حالا وضعیت به جایی رسیده که آب لوله کشی خیلی از این شهرستان‌ها از حدود دو سال پیش قابل آشامیدن نیست و اکنون هم ممنوعیت کشاورزی تصویب شده است.» 

وزیر نیرو از نبود آب کافی به شیوه‌ی دیگری سخن می‌گوید. وی بر آن است که «در چند سال گذشته در سدسازی افراط کردیم چون تمام این سدها بالغ بر ۷۶ میلیارد متر مکعب آب را می‌توانند تنظیم کنند در حالی که میزان آب موجود در این سدها ۴۶ میلیارد مترمکعب است.» او می‌افزاید که « ۶۰۹ دشت در کشور داریم که ۲۹۸ دشت با بیلان منفی آب زیر زمینی مواجه‌است... و من با صراحت می‌گویم ۹۶ میلیارد متر مکعب آبی که از منابع تجدیدشونده استفاده می‌کنیم خطرناک است». 

کشاورزی و کم آبی

متخصصان مختلف در باره دلایل این موضوع حرف‌های فراوان زنده‌اند. یک قلمش اینکه آبی که در اقلیم نسبتا خشک ایران برای کشاورزی صرف می‌شود، منابع آبی را به تنش انداخته و اکنون دقیقاً با بحران روبرو کرده است. بنا به آمار رسمی وزارت نیرو، ۹۲ درصد از منابع آبی کشور صرف کشاورزی می‌شود. و جالب‌تر – و البته اسف بار‌تر – اینکه ۷۰ درصد از همین مقدار آب تلف می‌شود. اما از نظر اقتصادی، حاصلِ صرف این منابع ارزشمند آبی برای تولید محصولات کشاورزی چه بوده است؟‌‌ همان نماینده‌ی مجلس فقط به یک قلمش اشاره کرده است: «بعد از انقلاب سود کشور از تولید پسته استان کرمان چیزی در حدود ۳۰ میلیارد دلار بوده است. اما برای تولید این میزان پسته ۸۰ میلیارد دلار منابع آبی مصرف شده است». 

البته می‌دانیم که نه به دقت ارقام رسمی اعتماد کاملی هست نه اعتباری است به ارقامی که مسوولان مربوطه می‌گویند. اما صرف نظر از دقتی که این ارقام دارند، روشن است که این موضوع فقط از دست دادن ۵۰ میلیارد دلار – کمتر با بیشتر – نیست. موضوع انهدام منابعی است که گرچه تجدیدپذیرند اما برای تجدیدشان سالیانی بس طولانی سختی و مرارت در پیش خواهد بود به اضافه‌ی تغییراتی که در اکوسیستم رخ خواهد داد و پیامدهایی که برای زندگی مردم پیش خواهد آورد. 

سیاست خودکفایی و بحران کم آبی

جریان رسیدن به این وضعیت بحرانی، فقط جنبه فنی یا بخشی ندارد، بلکه به سیاست‌گذاری‌های کلانی مربوط می‌شود که ناشی از یک هدف عمده بوده است: رسیدن به خودکفایی در محصولات استراتژیک کشاورزی. هدفی ظاهراً مرتبط با آب و نان مردم و بی‌ارتباط با سیاست. اما چرا خوکفایی ضروری شمرده شده است؟ برای اینکه «ما با دشمنان در حال جنگیم و آن‌ها نمی‌خواهند ما مستقل باشیم». پس بکوشیم که وابستگی به مواد غذایی و کشاورزی را – به هر قیمتی که شده - از بیین بریم. 

حاصل آن هدف‌گذاری و این استراتژی شده است ماندن از این‌جا و راندن از آن‌جا: نه فقط با وجود دو بار جشن خودکفایی گندم هنوز کشور به واردات مواد غذایی استراتژیک نیازمند است، بلکه وضعیت منابع آبی کشور هم به سرحد فاجعه آمیزی رسیده است، وضعیتی که حیات طبیعی و زندگی اجتماعی را به خطر انداخته است و از تولید کشاورزی هم درمانده و ناتوان است. در واقع، قیمتی که برای این سیاست پرداخت شده است، نوعی بدهکاری عظیم است به اکنون و آینده. 

نتیجه‌ی نهایی سیاست خودکفایی برای رسیدن به استقلال و بی‌نیازی از دشمنان این شده است که در شروع کار دولت جدید فقط ۴۴ درصد از مواد غذایی مردم از داخل تامین می‌شد و کشور برای باقی مواد غذایی نیازمند جهان خارج، از جمله‌‌ همان دشمنان مستقیم و غیر مستقیم، بود. بنا به آن سیاستِ دشمن شکن قرار بوده است به خودکفایی برسیم تا دشمنانی چون آمریکا و اسرائیل را بر سر جایشان بنشانیم. طرفه این که، به گفته دکتر عیسی کلانتری، اکنون «بحران آب در کشور فرا‌تر از تهدید کشورهای آمریکا و اسرائیل است»

وزیر نیروی ایران: تهرانی‌ها «دو برابر» متوسط کشور آب مصرف می‌کنند


وزیر نیروی ایران: تهرانی‌ها «دو برابر» متوسط کشور آب مصرف می‌کنند


وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران می‌گوید که رشد سرانه مصرف آب در تهران سه درصد است و  تهرانی‌ها دو برابر متوسط کشور آب مصرف می‌کنند.

حمید چیت‌چیان روز چهارشنبه ۲۶ شهریورماه در نشست هفتگی سخنگوی دولت با ارائه گزارشی از وضعیت مصرف آب در شهر تهران اظهار داشت: «ما در تهران حدود ۲۵ درصد از آب شرب مصرفی در کشور را تولید و مصرف می‌کنیم. جمعیت تهران ۱۲ درصد جمعیت کل کشور است و این به معنای آن است که تهرانی‌ها دو برابر متوسط مصرف آب کشور مصرف دارند».

به گزارش خبرگزاری فارس، وی همچنین توضیح داد که مصرف آب شرب تهران در سال قبل بالغ بر یک میلیارد و ۳۰ میلیون متر مکعب بوده است، رشد جمعیت تهران در حدود ۱.۸ درصد بوده است اما رشد سرانه مصرف آب به سه درصد بالغ می‌شود.

همزمان با سخنان وزیر نیرو، خبرگزاری مهر گزارش داده است که مخزن ۹۶۰ میلیون مترمکعبی سد «لار» که یکی از پنج سد تامین کننده آب شرب تهران است، هم اکنون فقط ۳۰ میلیون متر مکعب آب دارد و از این میزان، تنها ۱۸ میلیون متر مکعب آن قابل استحصال و استفاده است.

وزیر نیرو نیز با اشاره به وضعیت سدهای تهران گفته است: ذخیره سدهای ما در سال گذشته ۷۱۶ میلیون متر مکعب بود که امروز این میزان به ۳۵۵ میلیون متر مکعب کاهش یافته است و این به این معناست که ذخیره آب نصف شده است.

به گفته چیت‌چیان، میزان بارندگی در سال جاری بیش از ۳۰ درصد کاهش یافته است و ظرفیت تهران برای انتقال آب به اتمام رسیده و تنها راه، مدیریت مصرف آب است.

دولت ایران برای مواجهه با بحران آب پایتخت، در نظر دارد آب از سد ماملو به تهران منتقل کند.

هیات وزریران جمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه تصویب کرد که بودجه‌ای ۳۰۰ میلیارد ریالی برای پروژه انتقال آب سد ماملو به تهران تخصیص داده شود.

سد ماملو در ۳۰ کیلومتری جنوب شرقی تهران، در شهرستان پاکدشت واقع است که بیشتر برای تامین آب کشاورزی زمین‌های مستعد ورامین، پاکدشت و جنوب تهران ساخته شده است، اما اخیرا دولت اعلام کرد که مصرف آب بخش کشاورزی را نصف خواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، محمد حسین شریعتمدار مشاور عالی وزیر جهاد کشاورزی ایران روز ۱۵ شهریورماه اعلام کرد که از مهر ماه سال جاری سهم آب کشاورزی در کشور تقریبا به نصف می‌رسد.

کشاورزان ایران در سال گذشته حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی استفاده کرده‌اند که قرار است این رقم به ۵۰ میلیارد متر مکعب کاهش یابد.

معصومه ابتکار رییس سازمان محیط زیست ایران می‌گوید که ۹۳ درصد آب مصرفی کشور به بخش کشاورزی اختصاص دارد.

هم اکنون چندین استان ایران با خشکسالی دست و پنجه نرم می‌کنند که وضعیت برخی شهرها از جمله تهران در وضعیت «قرمز» قرار دارد.

آخرین نظر استاد کردوانی درباره ی سرنوشت دریاچه ی ارومیه


استاد پرویز کردوانی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا با بیان اینکه تمامی راه‌های بازگرداندن آب به دریاچه ارومیه به دلیل پایین رفتن سطح آب زیرزمینی دشت‌های اطراف دریاچه و شور شدن این آب‌ها منتفی است، توضیح داد: مسئولان یا باید زنده کردن موقتی دریاچه را انتخاب کنند و یا هزاران هکتار زمین‌های کشاورزی را که محل درآمد و معاش مردم منطقه است.

Image result for ‫نظرات و طرحهای جالب پروفسور کردوانی در مورد دریاچه ارومیه‬‎

وی با تأکید بر اینکه تمامی راه‌های موجود برای بازگرداندن آب به دریاچه ارومیه موقتی است و به زندگی دوباره این دریاچه منجر نمی‌شود، خاطر نشان کرد: دریاچه ارومیه هم‌اکنون با ایجاد گرد و غبار از سطح و شور کردن آب‌های زیرزمینی از عمق، به آلودگی محیط زیست می‌افزاید. اگر قرار باشد این دریاچه را به صورت ظاهری و فقط برای مدت محدود زنده نگه داریم به کشاورزی و محیط زیست خیانت کرده‌ایم.

پدر علم کویرشناسی ایران با اشاره به این‌که آغاز تخریب دریاچه ارومیه به دهه‌ ۴۰ و حفر بیش از حد چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق باز می‌گردد، گفت: زمانی در کشور به کشاورزی بیش از اندازه اهمیت داده می‌شد و پس از انقلاب نیز کشاورزی جای خود را به صنعت داد که هر دوی اینها برای توسعه به آب احتیاج دارند. متاسفانه توسعه‌ی چاه‌ها، قنات‌ها را خشک و آب‌های زیرزمینی را شور کرد، چون مسئولان تصور می‌کنند که توسعه در این دو حوزه برابر با افزایش سطح فعالیت است.

کردوانی درباره تامین آب دریاچه ارومیه توضیح داد: این دریاچه در گذشته سه منبع تامین آب از بارندگی، رودها و آب‌های زیرزمینی داشت، اما هم‌اکنون برداشت زیاد از آب‌های زیرزمینی باعث شده تا تعادل بین آب دریاچه و آب ‌های زیرزمینی به هم بخورد و آب از دریاچه به سمت چاه‌ها تغییر جهت دهد. هم‌چنین کاهش بارندگی نیز به کم‌شدن آب دریاچه کمک کرده است.

وی ادامه داد: پس از آنکه ساختن سد بر روی رودهای کشور مرسوم شد برای تامین آب و کنترل آن قانونی تصویب کردند براین اساس که اولویت اول شرب مردم، اولویت دوم صنعت و اولویت سوم کشاورزی باشد. متاسفانه در این تقسیم‌بندی سهمی برای منابع طبیعی مانند تالاب‌ها و باتلاق‌ها در نظر گرفته نشد و پس از کم‌شدن آب نیز این منابع طبیعی به کلی از چرخه‌ی آبی حذف شده‌اند.

پدر علم کویر‌شناسی ایران با اشاره به این‌که دریاچه ارومیه از ۱۴ سال قبل شروع به خشک‌شدن کرده است، اظهار داشت: در تمام این سال‌ها میلیارد‌ها تومان برای جلوگیری از خشک‌شدن دریاچه هزینه شده است. من ۱۱ سال پیش مطرح کرده بودم که دریاچه دیگر راهی برای تامین آب مورد نیاز خود ندارد، اما به آن توجهی نشد.

کردوانی درباره‌ی طرح‌های ارائه شده برای جلوگیری از خشک‌شدن دریاچه ارومیه نیز گفت: عنوان شده است که می‌توان از رود ارس برای دریاچه ارومیه آب گرفت اما این عملا امکان‌پذیر نیست چرا که هم فاصله زیاد است و هم کشور‌های دیگر حاضر نمی‌شوند سهم بیشتری به ایران برای برداشت از رود ارس بدهند.

وی درباره‌ طرح باروری ابر‌ها نیز گفت: این طرح در مناطقی که زیر دو هزار و ۵۰۰ میلی‌متر بارندگی در سال دارند اقتصادی نیست، ضمن این‌که تنها در سه ماه زمستان می‌توان چنین طرحی را اجرا کرد. باروری ابرها تنها ۱۰ درصد به میزان بارندگی می‌افزاید که به دلیل کم‌بودن بارندگی در جو بالای دریاچه، دردی را از کم‌آبی منطقه دوا نمی‌کند.

به گفته‌ کردوانی، کشاورزان منطقه که قرار بود برای آبیاری زمین‌های خود از آبیاری قطره‌یی استفاده کنند به دلیل اقتصادی‌نبودن آن، چنین طرحی را اجرا نکردند که حتی اجرایی‌شدن آن در شرایط کنونی برای بازگرداندن آب به دریاچه مفید نخواهد بود.

پدر علم کویر‌شناسی ایران درباره گرفتن آب سد برای دریاچه به ایسنا گفت: چنین طرحی امکان‌پذیر نیست، چرا که نمی‌توان آب تبریز را قطع کرد و گرفتن آب از رود ارس برای این شهر نیز طول خواهد کشید، بنابراین عملا چنین طرحی پس از مرگ قطعی دریاچه عملی خواهد شد.

کردوانی توضیح داد: سازمان محیط زیست درخواست کرده است که سه میلیارد مترمکعب از آب سد به دریاچه ارومیه ریخته شود، اما هم‌اکنون این دریاچه به ۱۰ برابر این مقدار آب نیاز دارد هرچند که وزارت نیرو توانایی اختصاص همین سه میلیارد مترمکعب آب را هم ندارد.

وی با تاکید بر این‌که وضعیت کنونی دریاچه ارومیه، حیات هشت دشت را در آذربایجان تهدید می‌کند، خاطر نشان کرد: پیش از این، طرح انتقال آب از رود زاب کوچک به این دریاچه را مطرح کرده بودم، چرا که به دلیل گود‌ بودن این رود نمی‌توان بر روی آن سد زد و آب از ایران بدون استفاده به سمت عراق می‌رود، اما هم‌اکنون این طرح نیز عملی نیست به دلیل این‌که افزودن بر آب دریاچه به دلیل پایین‌رفتن سطح آب زیرزمینی دشت‌های اطراف بر شوری آب‌های منطقه می‌افزاید، بنابراین علاوه بر انتقال آب رود زاب کوچک انتقال آب از هر نقطه‌ دیگری به این دریاچه نیز به شوری آب‌های زیرزمینی می‌افزاید که این به نفع کشاورزی و محیط زیست نیست.

پدر علم کویر‌شناسی ایران افزود: از همان ابتدا باید جلوی حفر بی‌رویه چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق کشاورزی گرفته می‌شد تا اگر مشکلی برای تأمین آب از طریق بارندگی و رودها پیش آمد، با افزودن آب به دریاچه قابل حل باشد اما هم‌اکنون پایین‌رفتن سطح آب و شور‌شدن آب‌های زیرزمینی، امکان انتقال آب به این دریاچه از ما گرفته شده است.

کردوانی با اشاره به این موضوع که در علم اکولوژی هر موجود زنده‌ای روزی خواهد مرد، خاطر نشان کرد: ما دریاچه ارومیه را کشته‌ایم و هم‌اکنون نیز چاره‌ای برای دوباره زنده‌کردن آن نداریم، اما می‌توانیم از آسیب بیشتر محیط زیست و زمین‌های کشاورزی جلوگیری کنیم.

وی در این زمینه توضیح داد: باید نمک این دریاچه را هرچه زودتر برداشت کرد تا بیش از این به آب‌های زیرزمینی ضرر نزند، ضمن این‌که نمک این دریاچه با سایر نمک‌ها متفاوت است و می‌تواند در صنایع مختلف مانند تولید خمیر‌دندان مورد استفاده قرار بگیرد.

پدر علم کویر‌شناسی ایران با اشاره به این‌که وضعیت این دریاچه به اقتصاد ارومیه ضرر زده است، اما نباید اجازه داد که این ضرر به سایر مناطق نیز برسد، اظهار کرد: آذربایجان می‌تواند از وضعیت فعلی استفاده کند به شرط این‌که نمک‌ها برداشت شود و سطح دریاچه با شن و ماسه پر شود تا سبز‌شدن سطح آن از ایجاد گردوغبار و فرستادن باد گرم به شهرهای اطراف جلوگیری کند.

کردوانی افزود: ضمن این‌که می‌توان از این منطقه یک پارک توریستی بزرگ ساخت، می‌توان از حاشیه‌ی آن برای کشت پسته کمک گرفت چرا که هم‌اکنون به دلیل شوری آب شهرستان‌های تکاب، بناب و بسیاری از شهرها و روستاهای اطراف امکان کشاورزی را از دست داده‌اند اما کشت پسته در این زمین‌های شور امکان‌پذیر است ضمن اینکه رهاورد مالی خوبی برای مردم خواهد داشت.

وی در پایان صحبت‌های خود تأکید کرد که نمی‌توان به خاطر زنده نگه داشتن موقتی دریاچه ارومیه، کشاورزی و اقتصاد منطقه را نابود کرد چرا که جایگزین دیگری برای ساکنان این منطقه وجود ندارد.


نوشته ای از دکتر عباس مفیدی


نوشته ای از دکتر عباس مفیدی
هنگامی که بطور تصادفی مقاله زیر را در بولتن انجمن هواشناسی امریکا مشاهده نمودم بیش از هر چیزی و هرکسی به یاد استاد بزرگوارم پرفسور کردوانی افتادم که سال هاست بر این نکته پافشاری می کند که «لوت ایران قطب گرمای زمین» است.

آری استاد. بیابان لوت ایران قطب گرمای زمین است!!

 

بر اساس مطالعه بیشینه دمای سطح زمین برای یک دوره هفت ساله با استفاده از تصاویر مادیس، پژوهشگران دانشگاه مونتانا نشان دادند که بیابان لوت در جنوب شرق ایران گرم ترین نقطه زمین است.

The Lut is the only place on Earth to have a surface temperature above 70°C (158°F), and it regularly has the largest contiguous area of surface temperatures above 65°C of anywhere on Earth. Figs. 1 & 2

مقاله با عنوان :   Satellite Finds Highest Land Skin Temperatures on Earth  توسط مایلدرکسلر و همکارانش در سال گذشته در شماره ماه جولای بولتن انجمن هواشناسی آمریکا به چاپ رسیده است. برای دریافت مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید. پژوهشگران فوق سابق بر این در سال ۲۰۰۶ در گزارشی که در خبرنامه اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا به چاپ رسیده برای نخستین بار این نکته را بازگو نموده بودند. برای دریافت گزارش بر روی لینک دوم کلیک نمایید. 

در همین رابطه:

بالاخره گرمترین نقطه کره زمین کجاست؟

حال سوال این است که چرا لوت در بالاتر از عرض ۳۰ درجه شمالی بایستی گرم ترین نقطه کره زمین باشد؟ شاید تئوری مطرح شده در مقاله ی «واکر» (۱۹۷۵) و همچنین تئوری طرح شده توسط رادول و هاسکینر (۲۰۰۱ ; ۱۹۹۶) پاسخی برای این سوال فراهم نماید!

برای دریافت اصل مقاله اینجا را کلیک کنید.
برای دریافت متن گزارش در خبرنامه اتحادیه ژئوفیزیک امریکا اینجا را کلیک کنید.

برای دریافت اطلاعات بیشتر می توانید به لینک های زیر مراجعه نمایید:

http://earthobservatory.nasa.gov/IOTD/view.php?id=77779
http://earthobservatory.nasa.gov/IOTD/view.php?id=7149
http://earthsky.org/earth/where-are-the-hottest-places-on-earth
http://eoimages.gsfc.nasa.gov/images/imagerecords/77000/77779/lst_day_max_30fps_slow_sm.h264.mov

References
Mildrexler, D. J., M. Zhao, S. W. Running (2011). Satellite Finds Highest Land Skin Temperatures on Earth. Bulletin of the American Meteorological Society, 92: 855-860

  • Mildrexler, D.J., Zhao, M., and Running, S.W. (2006, October 26). Where are the hottest spots on Earth? EOS, 87 (43): 461-467 
  • Rodwell, M.J. and Hoskins, B., (1996). Monsoons and the dynamics of Deserts, Quarterly Journal of the Royal Meteorological Society,122: 1385-1404

Rodwell, M.J. and Hoskins, B., (2001). Subtropical Anticyclones and Summer Monsoons

Journal of Climate, 14: 3192-3211

Walker, M.J., (1975). On summer atmospheric processes over South-west Asia, Tellus, 27 (5): 491-496

منبع: خبرنامه انجمن ایرانی اقلیم شناسی

تصاویری زیبا از پارک مرکزی نیویورک در منهتن


پارک مرکزی نیویورک ، پارک بزرگ و معروفی است که در مرکز منهتن و در میان مراکز تجاری شهر نیویورک قرار دارد. پارک مرکزی نیویورک، اولین پارک مُدرن در تاریخ ایالات متحدهٔ آمریکا محسوب می‌شود که در سال ۱۸۵۷ میلادی توسط فردریک لاو المستد و همکار انگلیسی اش کالورد واکس طراحی و افتتاح شد.

 

وسعتاین پارک حدود ۳۴۲ هکتار است که به شکل مستطیل در قلب منطقه منهتن (منطقه تجاری نیویورک) واقع شده است. همچنین این پارک دارای دریاچه‌هایی به وسعت جمعاً ۶۰/۷ هکتار می‌باشد. سالیانه ۲۵ میلیون نفر از این پارک بازدید می‌کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
منبع : iiiwe

اختلاف بر سر ماوراء بنفش بالا گرفت

ماجرای خطرناک بودن یا نبودن اشعه ماوراء بنفش همچنان خبرساز است. با وجود اینکه رئیس سازمان هواشناسی دلیل هشدارها را بهانه‌ای برای فروش عینک آفتابی و کرم ضدآفتاب عنوان کرده، وزیر بهداشت همچنان تاکید دارد وضعیت امسال این اشعه برای سلامت مردم خطرناک است.

به گزارش خبرنگار مهر، آفتاب سوزان تابستان علاوه بر اینکه مردم را از گرمای زیاد کلافه کرده دو مقام مسئول را نیز دچار چالش کرده است. ماجرا از آنجا شروع شد که اوایل تیرماه سال جاری علی گورانی، کارشناس بهداشت پرتوهای مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در مورد افزایش شاخص UV یا همان اشعه ماوراء بنفش هشدار داد و از مردم خواست که از رفت و آمدهای بی مورد در طول روز و در سطح شهر بپرهیزند.

این کارشناس بهداشت همچنین به مردم توصیه کرده بود که در هنگام حضور در فضای باز از عینک آفتابی، کرم ضدآفتاب‌ با SPF بالای 30، کلاه و لباس مناسب استفاده کنند.

وزارت بهداشت اغراق می کند
بدنبال انتشار این خبر، رئیس سازمان هواشناسی کشور، افزایش شاخص UV را اغراق آمیز دانست و گفت که وزارت بهداشت در این باره اغراق می کند.

بهرام صناعی با رد تمام اخبار مربوط به افزایش UV عنوان کرده بود که " سازمان هواشناسی تنها سازمانی است که اطلاعات میزان UV یا اشعه ماوراء بنفش را در گذشته ثبت کرده است و سیستم اندازه‌گیری آن نیز در اختیار سازمان هواشناسی قرار دارد".

این مقام مسئول همچنین گفته بود: " در فصل تابستان فقط 10 دقیقه از روز یعنی بین ساعت 14:30 تا 14:40 دقیقه میزان اشعه ماوراء بنفش به شرایط بحرانی می‌رسد و در این زمینه نیاز است که مردم در سایه قرار بگیرند و این مسئله موضوع خاصی نیست که جدید اتفاق افتاده باشد."

تهدید سیستم اکولوژیکی دریای خزر با ساخت جزیره مصنوعی توسط ترکمنس

کارشناسان با هشدار در مورد ساخت جزیره مصنوعی توسط ترکمنستان در جنوب شرقی دریای خزر این طرح را تهدیدی جدی برای یکی از مهمترین زیستگاههای ماهیان خاویاری و فک خزری دانسته و معتقدند سازه های این جزیره ممکن است کل سیستم اکولوژیکی دریای خزر را بر هم بزند.

محمد رضا فاطمی استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: ساخت این جزیره می تواند صدمات جبران ناپذیر محلی و منطقه ای به اکوسیستم دریایی این منطقه وارد کند. آسیبهای بسیار شدید و کوتاه مدتی که در هنگام ساخت این جزیره بر اکوسیتم و جاندران این منطقه وارد می شود از یک سو و خسارتهایی که در طول زمان و بعد از ساخته شدن این جزیره بر آنها تحمیل می شود از سوی دیگر تهدیداتی جدی برای دریای خزر به شمار می روند.

فاطمی با اشاره به اینکه این منطقه در جنوب شرقی دریای خزر که یکی از کم عمق ترین مناطق این دریا و نزدیک به تالاب گمیشان است واقع شده که فلات قاره گستردگی زیادی دارد و محیط بسیار مناسبی برای رشد و تکثیر آبزیان است اظهار داشت: ساخت این جزیره بر جانداران و زیست بوم این تالاب اثرات منفی بسیار شدیدی می گذارد.

به اعتقاد وی، دیگر موجودات دریایی به غیر از ماهیان خاویاری و فک های خزری به شدت تحت تاثیر اختلالات ایجاد شده در اثر جزیره سازی قرار می‌گیرند که این موضوع، می تواند آسیبهای جدی را به آنها وارد کند.

فاطمی با اشاره به جریان عمومی دریای خزر که بر خلاف عقربه های ساعت از غرب به شرق است تأکید می کند: اگر سازه های این جزیره گستردگی زیادی داشته باشند ممکن است در این جریان اختلال ایجاد شود و کل سیستم اکولوژیکی دریای خزر را بر هم بزند.

خطر مرگ ومیر گسترده آبزیان

وی با اشاره به اثرات رسوبگذاری حاصل از ساخت این جزیره اضافه می کند: این موضوع موجبات مرگ ومیر گسترده آبزیان دریای خزر می شود.

فاطمی به نگرانی هایی که در خصوص ورود فاضلاب این جزیره به دریای خزر پس ازساخته شدن وجود دارد اشاره می کند: این نگرانی تا حدودی بی مورد است زیرا اولاً در حال حاضر فاضلاب تمام شهرهای شمالی کشور به این دریا ریخته می شود و در ضمن بانک های جهانی تا هنگامی که مطمئن نشوند که سیستم تصفیه فاضلاب و پساب در جزایر مصنوعی برنامه ریزی نشده به کشورها تسهیلات ساخت جزایر مصنوعی را نمی دهند.

وی در پاسخ به اینکه آیا با توجه به اثرات ساخت این جزیره بر آبزیان ایران سازمان محیط زیست می تواند نسبت به ساخت این جزیره اعتراض کند می گوید: با توجه به اینکه رژیم حقوقی دریای خزر به طور کامل مشخص نیست نمی توان به این موضوع اعتراض کرد اما بر اساس پروتکل تهران که ایران و ترکمنستان هردو عضو آن هستند می توان با مطرح کردن این موضوع سازمان محیط زیست ایران خواهان همکاری برای کاهش خسارات شود.  از سوی دیگر وقتی در داخل کشورمجوز احداث سازه های مشابه به راحتی داده می شود چگونه می توان به دیگر کشورها اعتراض کرد.

پروتکل جلوگیری از تخریب و آلودگی سواحل تصویب نشده است

همچنین محمد باقر نبوی معاون سابق محیط دریایی سازمان محیط زیست با بیان اینکه اطلاعات چندانی از این طرح در دست نیست به خبرنگار مهر می گوید: به طور کلی طرح های جزیره سازی درحاشیه دریاها مشکلاتی ایجاد می کند که مهمترین آن تخریب رسوباتی است که طی هزاران سال در بستر دریا جمع شده اند.

وی اضافه می کند: همچنین موادی که برای خاکریزی و ساخت جزیره ها وارد محیط می شوند، کدورت آب را بالا برده و برای آبزیان مشکلاتی ایجاد می کند.

نبوی با اشاره به اینکه در کاپ 3 پروتکل تهران جلوگیری از آلودگی نفتی آبهای خزر تصویب شده اظهار می کند: هنوز پروتکل جلوگیری از تخریب و آلودگی سواحل تصویب نشده که به بتوان به صورت قانونی از این اقدام جلوگیری کرد.

به گفته وی، البته ساخت این جزیره اگر بر طبق موازین زیست محیطی باشد به گونه ای که شناور بوده و در جریان آب اختلال ایجاد نکند مشکلی ندارد.

نبوی با بیان اینکه هنوز از ابعاد و چگونگی ساخت این جزیرها اطلاعاتی نداریم ادامه می دهد: اگر ابعاد و ساختار آن به آبزیان و اکوسیستم خزر آسیب وارد کند اجازه ساخت آنرا نمی دهیم.

امروزه دیگر روش های نوین علمی تر و کم آسیب تر به محیط زیست مانند ساخت جزایر ساحلی جایگزین جزیره سازی شده و به جای ایجاد جزیره در آب و خشک کردن بخش هایی از دریا، آب را به ساحل هدایت می کنند که این به مراتب بهتر بوده و باعث افزایش تولید در محیط می شود.

همچنین به گفته برخی کارشناسان مرزهای سرزمینی کشورها بر اساس آخرین خشکی های متعلق به کشور در دریا حساب می شود و هنگامی که کشوری جزیره ایجاد می کند یعنی 12 مایل پیشروی می کند و این مسئله با توجه به منابع نفتی که در خزر به عنوان بزرگترین دریاچه جهان وجود دارد کمی شائبه سیاسی بودن و توسعه طلبی مرزی ترکمنستان را به ذهن متبادر می کند.

جزیره سازی در دریا ریسک خطرات محیط زیست را افزایش می دهد

مزدک دربیکی پژوهشگر محیط زیست نیز معتقد است که جزیره سازی در دریا افزایش احتمال ریسک خطرات محیط زیست را در پی خواهد داشت که این مسئله می تواند بر اکوسیستم بسته دریای خزر بسیار بیش از دریای جنوب اثرات منفی بر جای گذارد؛ چرا که در دریای آزاد درصد خطر مقداری پایین تر است ولی در اکوسیستم بسته خزر، هر فعالیتی که توسط کشورهای حاشیه انجام شود می تواند برای همه مشکل آفرین باشد.

وی اضافه می کند: هرچند هنوز اطلاعات چندانی درباره مشخصات این پروژه در دست نیست و نمی توان به صراحت درباره مخاطرات آن نظر داد ولی اساسا احداث پروژه های خیلی بزرگ می تواند محیط زیست دریای خزر را تحت تاثیر پیامدهای منفی بیشتری قرار دهد.

به گفته دربیکی، اینکه آب مصرفی این جزایر از کجا تامین می شود بسیار مهم است؛ چرا که دستگاههای آب شیرین کن مشکلات محیط زیستی زیادی دارند. همچنین نحوه اجرای سیستم فاضلاب این مجموعه نیز ابهام دارد.

پدر علم کویر شناسی ایران: توریست ها بیایند و مرگ دریاچه ارومیه

پروفسور پرویز کردوانی فرزند کویر است و پدر علم کویر شناسی ایران، بیراه نیست اگر بگوییم او بهتر از هر کس دیگری در ایران اقلیم کویری و چگونگی و زمان تولد و مرگ یک کویر را می شناسد. حالاکه بسیاری بر این باور هستند، اگر دریاچه ارومیه خشک شود، جایش را کویری از نمک خواهد گرفت، بهترین کار رفتن به سراغ پروفسور کردوانی و پرسیدن این سوال از او درباره آینده این دریاچه است، آیا دریاچه ارومیه خشک می شود؟ اگر خشک شود آیا به کویر بدل خواهد شد؟ کویر شدن این منطقه چه تغییری در اکوسیستم منطقه خواهد داشت؟

به گزارش انتخاب به نقل از شرق، در این گفت وگو سوالاتی از این دست را با پدر علم کویر شناسی ایران مطرح کردم.
    
    به نظر شما آینده دریاچه ارومیه چه خواهد شد، آیا هشدارهایی که برخی مبنی بر خشک شدن دریاچه می دهند، صحت دارد؟
    دریاچه ارومیه حتما خشک می شود، در اکوسیستم یک قانونی وجود دارد به اسم توالی، یعنی اکوسیستم ثابت نمی ماند، باید از بین برود، البته دریاچه ارومیه ممکن است خشک نشود اما باید تغییر کند. نمی تواند برای همیشه بماند. جنگل های شمال و دریای خزر هم روزی از بین خواهند رفت. تنگه هرمز زمانی خشک بود، مردم از داخل آن تردد می کردند. خلیج فارس سه بار در 20 هزار سال و 40 هزار سال و 120هزار سال پیش خشک شد و دوباره پر آب شد.
    
    این قانون طبیعت است. این دریاچه همیشه ارزش های توریستی و اقتصادی داشت، هنوز هم دارد، توریست ها حالاباید بیایند و مرگ این دریاچه و از بین رفتن یک اکوسیستم را ببینند. در واقع مرگ جذابیت های توریستی هم برای گردشگران جذاب است. دریاچه ارومیه هم همین طور است. الان توریست ها باید بیایند مرگش را تماشا کنند.
    مرگ دریاچه شبیه مرگ انسان است، مرگ اکوسیستم ها هم طبیعی است اما بعضی ها زود تر و بعضی ها دیرتر می میرند. علت همه این مرگ ها هم انسان است.
    انسان هر روز تلاش می کند زندگی خود را با نوآوری در علم بهتر و راحت تر کند و به همین دلیل هم این اکوسیستم ها را تخریب می کند.
    
    اگر دریاچه ارومیه خشک شود، چه به روز شهرهای اطراف و اقلیم و اکوسیستم اطراف آن خواهد آمد، چه تغییر عمده و مشخصی در این قسمت از جغرافیای کشور رخ خواهد داد؟
    با خشک شدن دریاچه ارومیه شهرها و روستاهای سمت غرب دریاچه مشکلی نخواهند دید اما سمت شرقی دریاچه خیلی آسیب می بیند، اگر یک توفان شدید بوزد، اول بناب و بعد عجب شیر به مدت خیلی کوتاهی به نمکزار تبدیل خواهند شد، حتی ممکن است در مدت کمتر از 24 ساعت این اتفاق رخ دهد. بنابراین تمام مردم این منطقه مهاجرت خواهند کرد، در تمام منطقه شرقی دریاچه باد نمک شروع به وزیدن خواهد کرد و نمک روی خاک منطقه خواهد ریخت. دریاچه آرال که خشک شد، در شش ساعت 42 هکتار زمین در نزدیکی آن به نمکزار تبدیل شد، به شکلی که نمک خاک آن از سه درصد هم بیشتر شد.
    
    علاوه بر شهرهای بناب و عجب شیر چه مناطق و شهرهای دیگری از این مساله آسیب خواهند دید؟
    بستگی به شدت توفان هایی خواهد داشت که می وزد اما با توجه به اقلیم منطقه حتی تبریز هم از این موضوع تاثیر خواهد گرفت، در مجموع باید گفت ابتدا شیوه و سبک زندگی مردم، نوع کشاورزی و محصولاتی که می کارند، به کلی تغییر خواهد کرد، زندگی مردم عوض می شوند و بعد شهرها و روستاها تخلیه می شود، یک نمونه قابل ذکر که می توان به آن اشاره کرد، روستاهای «اشین» یا «ده علم»، در شمال نایین سمت ریگ جن است، الان اگر آن سمت بروید، روی خانه ها ماسه ریخته شده، بعدها هم این منطقه به نمکزار بدل می شود یعنی همه جا را نمک می گیرد و به کویر تبدیل می شود، الان هم البته کویر دارد در زیر مرند کویری هست به اسم «گووم تپه» اما خشک شدن دریاچه کویر این منطقه را بیشتر می کند.
    
    علت مرگ این دریاچه واقعا چیست؟ برخی می گویند سد ها عامل اصلی این مساله است، برخی هم خشکسالی را عامل خشکسالی می دانند، به نظر شما علت خشک شدن دریاچه ارومیه چیست؟
    این حرف ها اشتباه است، علت اصلی کم شدن منابع آبی منطقه، افزایش جمعیت و توسعه بی رویه کشاورزی و صنعت بدون در نظر گرفتن منابع آبی است. پیش از این جمعیت اطراف دریاچه کم بود، شهر های اطراف هم جمعیت کمی داشت اما حالاکشاورزی و صنعت اطراف این دریاچه را توسعه داده اند. جمعیت هم بسیار زیاد شده و همه اینها به آب نیاز دارد. بدون اینکه به این مساله توجه شود که این آب محدود است و تمام می شود، حالاهم نتایج آن توسعه غیرکارشناسی شده خودش را نشان داده است و منابع آب در حال تمام شدن است. اتفاقا سدها منابع آبی را زیاد می کنند.
    
    اما برخی از کارشناسان محیط زیست این سدسازی ها را غیرکارشناسی می دانند و آن را مضر به حال طبیعت ایران می دانند.
    اینهایی که شما می گویید، کارشناس محیط زیست نیستند، طرفدار یا دوست دار محیط زیست هستند، اینها اشتباه می کنند. سد ها آب را زیاد می کنند، کم نمی کند، الان درتابستان که چند ماه است بارندگی نداشتیم اگر این سدها نبودند، همه ما از تشنگی تلف شده بودیم.
    
    یعنی شما موافق سد سازی در ایران هستید و آن را کاری علمی و مثمرثمر می دانید؟
    بله، کاملامفید و مناسب است، برای ورامین سد ساختند، بد شد؟ 360 پارچه آبادی دارد، بهار و زمستان آب داشت اما در فصل تابستان بی آب بود اما سد ساختند الان همیشه آب دارد. به اعتقاد من هر دره ای را باید سد زد که آب راه نیفتد الکی توی بیابان ها و باتلاق ها و از بین برود، طرفداران محیط زیست می گویند، بگذارید این آب برود توی باتلاق ها و تالاب ها، محیط زیستی ها طرفدار این هستند که سد زده نشود تا آب زاینده رود به گاوخونی بریزد. ولی اگر سد زده شد، اذیت می کنند، ما آب را لازم داریم، رفت توی تالاب، نمی شود آن را کنترل کرد و از آن استفاده کرد، اینها خیلی سطح فکر پایینی دارند. مردم آب ندارند بخورند، باغ های مردم آب ندارند. محیط زیست می گوید، بگذارید آب برود به باتلاق گاوخونی بریزد. آب نیست مردم دست و صورت خود را بشورند. ما آب را ول کنیم برود که باتلاق زنده شود؟ مثل این است که آب خانه شما کم شود، از دو متر مکعب بشود یک متر، طبیعی است در این صورت شما اولویت بندی می کنید برای نظافت و خورد و خوراک خود، اگر چیزی باقی ماند، آن وقت به باغچه و گلدان ها خواهید داد. معنی ندارد شما آب برای شست وشوی خود نداشته باشید، بروید باغچه را آب بدهید. خودتان بو بدهید اما باغچه سرسبز و زیبایی داشته باشید، به چه درد می خورد این؟ محیط زیستی ها می گویند باغچه باید آب داده شود اما تو خودت را نشوری! باتلاق گاوخونی آب داشته باشد اما کشاورزان آب نداشته باشند.
    
    تبعات زیست محیطی از بین رفتن تالاب ها و باتلاق ها چه می شود؟
    تبعات زیست محیطی چیست؟ شما خودت را تمیز نکنی، آب نداشته باشی که باغچه آب داشته باشد؟ تالاب یا باتلاق آب داشته باشد؟ این حرف ها چیست!
    
    اما سد سازی در ایران منطبق بر معیارهای علمی نیست، عمر سد در کشور ما به دلیل انجام نشدن آبخیزداری در حوزه های بالادست سد باعث شده هم خاک فرسایش داده شود و هم گل ولای آن پشت سد جمع شود و عمر آن را کاهش دهد، الان متوسط فرسایش خاک در ایران از متوسط جهانی بیشتر است با این حال شما باز هم از سد سازی دفاع می کنید؟
    البته من معتقد هستم نه تنها بالادست سد ها که تمام ایران باید آبخیزداری شود تا آب ها بی خود و بی استفاده هدر نرود و خاک را هم فرسایش ندهد، سد که می سازند، هم باید حتما آبخیزداری شود، البته به اعتقاد من باید در این پروسه سه کار انجام شود. پیش از سد سازی باید بالادست سد آبخیزداری شود، سپس سد ساخته شود و همچنین پایین دست سد هم شبکه آبیاری ایجاد شود چون اگر نباشد، ناقص است، اگر این کارها نشود، عمر سد کوتاه می شود، سدی که باید 80 سال عمر کند، 50 سال عمر می کند اما با این حال حتی اگر این کارها هم نباشد، باز هم سد خوب است.
    
    جناب کردوانی شما فرزند کویر هستید و با توجه به کمبود منابع آبی در مناطق کویری و حساسیت این مردم روی آب، به نظر من، شما به دلیل همین پیشینه اینقدر در مورد استفاده از آب و هدر ندادن آن حساسیت به خرج می دهید در صورتی که به راحتی از کنار بقیه جوانب مساله عبور می کنید.
    صددرصد همین طور است، باید فرزند کویر باشی تا قدر آب را بدانی، ما تابستان آب نداشتیم، آب مثل طلاارزشمند بود، هیچ کس نمی توانست قطره ای آب را هدر دهد. همه ایران دچار کمبود آب است، ما مجبوریم روی منابع آبی کشورمان حساس باشیم، الان در کردستان، کرمانشاه و بسیاری از استان های زاگرسی دیگر که چندین و چند رودخانه بزرگ و پر آب از خاک آنها عبور می کند، تنها قسمت اندکی از زمین ها آبی است و همه جا به صورت دیم کشت می شود. منابع آبی بلااستفاده عبور می کند و می رود باید از این آب ها استفاده شود. باید روی منابع آبی کشور حساس بود.
    
    در صحبت هایتان گفتید که انسان ها به نسبت تالاب ها و باتلاق ها و... در اولویت استفاده از منابع آبی هستند، شما که اینقدر نگران سلامتی انسان ها هستید، حتما می دانید با خشک شدن دریاچه ارومیه جان انسان های زیادی به خطر می افتد و روال معمولی زندگیشان تغییر می کند و آسیب می بیند آیا نباید برای جلوگیری از این بحران خطرناک کاری کرد؟
    مشکل همین است، کشاورزی و صنعت را بی رویه توسعه داده اند. هر وزیر، وکیل و استانداری که آمد، کشاورزی و صنعت را توسعه داد. همه اینها هم آب می خواهد اما درک این نبود که به اندازه آبی که داشتند، توسعه دهند. حالاتوسعه زیاد شده و آب کم آمده است، کاری هم نمی شود کرد. مثل زن و شوهری که بر اساس میزان دارایی تصمیم می گیرند بچه دار شوند دو بچه به دنیا می آورند و هزینه تحصیل و زندگی آنها را به شکل درست و منطقی تامین می کنند.
    اما یک زن و شوهر هم نادانی می کنند و 15 فرزند به دنیا می آورند، طبیعی است که به نان شب شان هم محتاج می شوند، یکی عقلش رسید از اول دو تا بچه درست کرد و به خوبی از پس هزینه های آنها برآمده، یکی اما عقلش نرسید و به فلاکت افتاد اما حتی در این صورت هم نمی توان گفت برای اصلاح وضعیت، چندتا از این فرزندان را از بین ببریم؟ این منطقی است؟ شدنی است؟ الان طرح هایی که برای حل بحران ارومیه داده می شود، همین طور است، باز کردن دریچه سدها یا انتقال آب از ارس به معنای آسیب زدن به مناطق و مردم دیگری است، دریچه سدها باز شود تا 20 درصد آب آنها تخلیه شود به معنای کاهش 20 درصدی کشت و صنعت در این منطقه است، این کاهش به انسان های دیگر آسیب می زند. در کشورهای توسعه یافته، اول نقشه می کشند و شهر و امکانات آن را می سنجند و مهیا می کنند و بعد جمعیت، صنعت و کشاورزی را بر اساس آن توسعه می دهند، بر اساس میزان آبی که دارند، زمین های کشاورزی را توسعه می دهند.
    یک بار سطح آب زیرزمینی را اندازه گیری کردند، همیشه هم در همان سطح می ماند، 50 سال دیگر هم همین است، در کشور ما اما این طور نیست سطح آب زمانی سه متر بود آنقدر از آن برداشت شد که عقب رفت، حالارفته بالای 150 و 200 متر زیر زمین.
    
     جناب پروفسور شما در رابطه با مناطق کم آب و کویری تجربیات بسیاری دارید، حالابا این نگاه به نظرتان برای نجات جان دریاچه ارومیه که در حال نابودی است، چه باید کرد؟ راهکار چیست باید دست روی دست بگذاریم و منتظر خشک شدن کامل این دریاچه باشیم، یا راه حلی وجود دارد و هنوز امیدی هست؟
    در اولین گام باید تصور دریاچه پر آب و قدیمی ارومیه را از سر خارج کنیم، این دریاچه هیچ وقت به حالت قبل
    بر نخواهد گشت به همین دلیل باید نمک های اطراف سواحل آن را برداشت کرد به دو دلیل؛ اول چون که خیلی نمک ارزشمندی است و با برداشت و صادرات آن درآمد زیادی کسب خواهیم کرد، برداشت آن هم خیلی راحت است، در حالی که الان برای استحصال نمک با هزینه زیاد کوه های نمک تراشیده می شود. دوم اینکه اگر این نمک به حال خود رها شود، با یک توفان یا باد همه زمین های اطراف را شوره زار و کویر نمکی خواهد کرد، ماندن این نمک ها خطرناک است. نباید اجازه داد این نمک ها بماند. پس از این مرحله باید دنبال یک راهکار همیشگی و هوشمندانه برای تامین آب دریاچه باشیم، راهکار باید همیشگی و کم هزینه باشد و به اقتصاد مملکت هم صدمه نزند، جلو کشاورزی مردم را نگیرد. به همین دلیل نیز من با انتقال آب از رود ارس به طور کامل مخالفم، این کار اشتباه است، چون دشت مغان نابود می شود، آب خیلی از شهرهای آذربایجان هم از همین رود تامین می شود که کاهش میزان آن برای آنها هم مشکل ایجاد می کند. باز کردن سدها هم راهکار مناسبی نیست، دریاچه کمی آب دار می شود اما کشاورزی نابود می شود و مردم به تشنگی خواهند افتاد، کم یا زیاد هم فرقی نمی کند، هرچقدر سد ها باز شود، همان قدر از سطح کشاورزی منطقه کاسته خواهد شد. رییس محیط زیست می گوید، الان کاری نمی کنیم، زمستان که فصل بارش است و آب ها زیاد می شود، آن وقت برای دریاچه آب تامین می کنیم، در صورتی که این هم اشتباه است، باید باغ ها را در زمستان آبیاری کرد، زمین هایی که قرار است بهار کاشته شود، باید زمستان آبیاری کرد چون چند حسن دارد، بسیاری از آفات را از بین می برد، برای کشاورزی ارگانیک و طبیعی این خیلی لازم است، اجازه دهیم هر باغ چند روز در زمستان آب داشته باشد، این کار یک مزیت بسیار خوب دیگر دارد اینکه سطح آب زیرزمینی را بالامی آورد. با این کار آب در این زمین ها ذخیره می شود و در نتیجه تابستان آب کمتری نیاز خواهند داشت.
    توجه داشته باشید الان سطح آب 18دشت در آذربایجان به عمق 200 متری رسیده است، الان به صرفه نیست این آب را بالابکشند و با آن گندم بکارند.
    باروری ابرها هم که کاملابی فایده است و غیرکارشناسی و نشدنی، می گویند به کشاورزها امکانات بدهیم که زمین ها را آبیاری قطره ای بکنند، این هم شدنی نیست؛ اول اینکه هزینه زیادی می خواهد و همه این کار را نمی کنند، هر کشاورز برای هر هکتار پنج تا شش میلیون باید هزینه صرف کند، هر مالک چند کشاورز دارد، مالک این کار را کند، کشاورز قبول هزینه نمی کند. دوم هم این است که اگر یک کشاورز آب زیادی آورد، مابقی آب را ول نمی کند، بلکه به جای آن سطح کشت خود را افزایش می دهد.
    
    با این تفاسیر، پس باید از حل این بحران به صورت کامل مایوس شد، چون راهکارهایی که الان در دست بررسی و اجراست، همین مواردی است که شما آنها را نشدنی و غیرکارشناسی خواندید.
    نه، خوشبختانه یک راه دیگر هست، رودخانه زاب کوچک در استان کردستان و جنوب دریاچه چندین شاخه دارد و یک رود بزرگ را می سازد که بعد از کارون پرآب ترین رود ایران است فعلانمی شود از آن استفاده کرد، چون ته دره است، اما می توان این آب را از یکی از سرشاخه های آن به سمت دریاچه کشید. یکی از سرشاخه های این رود گرژال نام دارد که از یک تنگه بسیار عمیق و سخت گذر عبور می کند، می توان این آب را از سر شاخه برگرداند و از مسیر دشت مهاباد به سمت دریاچه کشید، آنقدر آب آن هم زیاد است که می توان با آن دشت ها را هم برای کشاورزی توسعه داد. این آب همیشه هست و هیچ مزاحمت و معارضی هم ندارد و بدون استفاده از خاک ایران خارج شده و به عراق می ریزد. زاب کوچک آب بسیار زیادی هم دارد و برای انتقال آن هم فقط می توان تونل زد. این کار هم که برای متخصصان کشور ما هیچ کاری ندارد. با توجه به اینکه بر اساس قوانین بین المللی تا پایان سال 2012 دیگر اجازه احداث سد نخواهیم داشت، باید هر چه زودتر این کار را شروع کنیم، البته ما نمی خواهیم سد بسازیم، بلکه قرار است سرشاخه آن را تغییر مسیر بدهیم به سمت دریاچه. نباید لجوج بود، اگر از ارس آب گرفته شود، مردم آن منطقه طغیان می کنند. رودخانه زاب کوچک آخرین و تنها شانس نجات دریاچه ارومیه است.